.
جمعه ؛
گاهی شبیهِ دفترچه ی خاطراتی ست که
هر بار ، گوشه ای لم می دهی و
ورقش می زنی .
و چه می چسبد مرورِ خاطراتِ کودکی
و آخرِ هفته هایی که در سهل انگاریِ کودکانه گذشت !
کودکی هایی که در هوایِ نابِ خانه ی پدری سپری شد ،
و شیطنت هایی که در دلِ کوچه هایِ
خاکی و پر از خاطره ، جا ماند .
جمعه دلگیر نیست !
باید به روزهایِ خوبِ رسیده و
نرسیده فکر کرد ،
باید خاطراتِ شیرینِ گذشته را ورق زد .
باید ساده گرفت ،
باید بی خیال بود ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
جمعه ؛
گاهی شبیهِ دفترچه ی خاطراتی ست که
هر بار ، گوشه ای لم می دهی و
ورقش می زنی .
و چه می چسبد مرورِ خاطراتِ کودکی
و آخرِ هفته هایی که در سهل انگاریِ کودکانه گذشت !
کودکی هایی که در هوایِ نابِ خانه ی پدری سپری شد ،
و شیطنت هایی که در دلِ کوچه هایِ
خاکی و پر از خاطره ، جا ماند .
جمعه دلگیر نیست !
باید به روزهایِ خوبِ رسیده و
نرسیده فکر کرد ،
باید خاطراتِ شیرینِ گذشته را ورق زد .
باید ساده گرفت ،
باید بی خیال بود ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
.
جرأت میخواهد هر روز
مقابل روزگار بایستی،
ابرهای ناامیدیاش
را کنار بزنی
و دنبال خورشید امید بگردی
#نرگس_صرافیان_طوفان
صبحتون نورانی🌻💜
جرأت میخواهد هر روز
مقابل روزگار بایستی،
ابرهای ناامیدیاش
را کنار بزنی
و دنبال خورشید امید بگردی
#نرگس_صرافیان_طوفان
صبحتون نورانی🌻💜
َ
آخرِ هفته که شد ؛
دلت را به دلِ خیابان بزن
با بیخیالیِ جاده همراه شو .
فراموش کن هفته ات چطور گذشت ،
مهم نیست که شنبه قرار است چه اتفاقاتی
بیفتد ،
و مهم نیست چقدر مشغله رویِ هم تلنبار
شده ...
روزهایِ رفته را به بادِ فراموشی بسپار
و روزهایِ نیامده را به خدا
جوری باش که سقفِ دنیا هم اگر ریخت ؛
آب در دلِ لحظه هایت تکان نخورَد .
آدمها نیاز دارند گاهی عینِ خیالشان نباشد .
آدمها نیاز دارند برای یک روز هم که شده ؛
به خاطرِ خودشان نفس بکشند ....
#نرگس_صرافیان_طوفان
آخرِ هفته که شد ؛
دلت را به دلِ خیابان بزن
با بیخیالیِ جاده همراه شو .
فراموش کن هفته ات چطور گذشت ،
مهم نیست که شنبه قرار است چه اتفاقاتی
بیفتد ،
و مهم نیست چقدر مشغله رویِ هم تلنبار
شده ...
روزهایِ رفته را به بادِ فراموشی بسپار
و روزهایِ نیامده را به خدا
جوری باش که سقفِ دنیا هم اگر ریخت ؛
آب در دلِ لحظه هایت تکان نخورَد .
آدمها نیاز دارند گاهی عینِ خیالشان نباشد .
آدمها نیاز دارند برای یک روز هم که شده ؛
به خاطرِ خودشان نفس بکشند ....
#نرگس_صرافیان_طوفان
.
این روزها
دلم زود میگیرد ، زود میشکند
گاهی هوس میکنم همان بچهای باشم ؛
که وقتی آزارش دادند ؛
چادر مادرش را باز میکرد ،
و پشتِ توریِ امن و آرامَش ، پناه میگرفت
انگار همه چیز تمام شده بود ،
انگار دیگر کسی با او کاری نداشت ،
انگار فرمانِ آتش بس داده بودند
من این روزها ؛
برای بی کسی ام آغوشی ندارم ،
به قدری از دنیا ترسیده ام ،
که هیچ گوشهای برایِ دلم امن نیست !
مرا ... به کودکیام برگردانید ...
جایی که امنترین سر پناهِ جهان ؛
چادرِ مادرم بود !
#نرگس صرافیان طوفان
این روزها
دلم زود میگیرد ، زود میشکند
گاهی هوس میکنم همان بچهای باشم ؛
که وقتی آزارش دادند ؛
چادر مادرش را باز میکرد ،
و پشتِ توریِ امن و آرامَش ، پناه میگرفت
انگار همه چیز تمام شده بود ،
انگار دیگر کسی با او کاری نداشت ،
انگار فرمانِ آتش بس داده بودند
من این روزها ؛
برای بی کسی ام آغوشی ندارم ،
به قدری از دنیا ترسیده ام ،
که هیچ گوشهای برایِ دلم امن نیست !
مرا ... به کودکیام برگردانید ...
جایی که امنترین سر پناهِ جهان ؛
چادرِ مادرم بود !
#نرگس صرافیان طوفان
شروع کردم به خوبی کردن و سالم زیستن
و جهان،
تمامِ آدمهای خوبش را مقابلِ راهِ من قرار داد. شروع کردم به دوست داشتنِ خودم
و دوست داشتنیتر شدم.
شروع کردم به
دیدِ مثبت داشتن به ماجراهای جهانم
و اتفاقات خوبتری افتاد.
من دیر فهمیدم، اما درست فهمیدم؛
همه چیز از من آغاز میشد، همهچیز...
#نرگس_صرافیان_طوفان
و جهان،
تمامِ آدمهای خوبش را مقابلِ راهِ من قرار داد. شروع کردم به دوست داشتنِ خودم
و دوست داشتنیتر شدم.
شروع کردم به
دیدِ مثبت داشتن به ماجراهای جهانم
و اتفاقات خوبتری افتاد.
من دیر فهمیدم، اما درست فهمیدم؛
همه چیز از من آغاز میشد، همهچیز...
#نرگس_صرافیان_طوفان
.
تـابستـان؟
به اشتیاقِ کودکانه میماند،
به جسارتِ زمین، به سماجتِ آفتاب،
به سبزینگیِ برگ، به رویشِ هزار بارهی گیاه.
تابستان به صدای عبورِ آرامِ آب میماند،
به آوای شبانهی جیرجیرکها،
به وزشِ باد از میان برگها،
به سرخوشیِ کفشدوزکها،
شاپرکها، زنبورها...
تابستان، به آغوش مادرانه میماند،
گرم است و پناه دهنده،
سبز است و امیدبخش،
ژرف است و لطیف...
تابستان آرام است،
انگار دخترکی عروسکهاش را
در گرمای یک بعد از ظهر داغ ،
زیر سایهی درخت نارون نشانده ،
چای ریخته و مادرش را به مهمانیِ کودکانهاش دعوت کرده.
همینقدر ساده ،
همینقدر آرام ،
همینقدر خوب .
#نرگس صرافیان طوفان
تـابستـان؟
به اشتیاقِ کودکانه میماند،
به جسارتِ زمین، به سماجتِ آفتاب،
به سبزینگیِ برگ، به رویشِ هزار بارهی گیاه.
تابستان به صدای عبورِ آرامِ آب میماند،
به آوای شبانهی جیرجیرکها،
به وزشِ باد از میان برگها،
به سرخوشیِ کفشدوزکها،
شاپرکها، زنبورها...
تابستان، به آغوش مادرانه میماند،
گرم است و پناه دهنده،
سبز است و امیدبخش،
ژرف است و لطیف...
تابستان آرام است،
انگار دخترکی عروسکهاش را
در گرمای یک بعد از ظهر داغ ،
زیر سایهی درخت نارون نشانده ،
چای ریخته و مادرش را به مهمانیِ کودکانهاش دعوت کرده.
همینقدر ساده ،
همینقدر آرام ،
همینقدر خوب .
#نرگس صرافیان طوفان
یک روز ، چشم باز می کنی و می بینی عزیز ترین آدمِ زندگی ات ، دیگر نیست !
کسی که تا دیروز خیال می کردی همیشه برایِ داشتنش و برایِ دوست داشتنش ، فرصت هست ،
کسی که فکرش را هم نمی کردی ، رفتنی باشد ...
به همین سادگی ، آدم ها می روند ،
و جایِشان ، برایِ همیشه خالی می مانَد !
عزیزانت را همین ثانیه دوست داشته باش ،
همین ثانیه قدرِشان را بدان ،
و همین ثانیه ، در آغوشِشان بگیر .
منتظرِ هیچ فردا و روزِ مبادایی نباش !
چه آدم ها که با زخمِ سکوت و تنهایی ، رفتند ،
چه دل ها که تا ابدیتِ تاریخ ، شکسته ماند ،
و چه دوستت دارم ها که تا همیشه ، میانِ حنجره هایِ زمان ، گیر کرد .
" مبادا " ؛ یعنی امروز ، یعنی الان ، یعنی همین لحظه !!!
📕 بدون بال پرواز کن
#نرگس_صرافیان_طوفان
کسی که تا دیروز خیال می کردی همیشه برایِ داشتنش و برایِ دوست داشتنش ، فرصت هست ،
کسی که فکرش را هم نمی کردی ، رفتنی باشد ...
به همین سادگی ، آدم ها می روند ،
و جایِشان ، برایِ همیشه خالی می مانَد !
عزیزانت را همین ثانیه دوست داشته باش ،
همین ثانیه قدرِشان را بدان ،
و همین ثانیه ، در آغوشِشان بگیر .
منتظرِ هیچ فردا و روزِ مبادایی نباش !
چه آدم ها که با زخمِ سکوت و تنهایی ، رفتند ،
چه دل ها که تا ابدیتِ تاریخ ، شکسته ماند ،
و چه دوستت دارم ها که تا همیشه ، میانِ حنجره هایِ زمان ، گیر کرد .
" مبادا " ؛ یعنی امروز ، یعنی الان ، یعنی همین لحظه !!!
📕 بدون بال پرواز کن
#نرگس_صرافیان_طوفان
گاهی آنقدر تاریک و راکدی که لازم است زمین بخوری، رنج بکشی و زخمی شوی تا نور از تو عبور کند.
لازم است بشکنی و ترک برداری تا سبز شوی و جوانه بزنی.
لازم است در محدودیتها رشد کنی تا بیاموزی و سرسخت شوی.
که فرق است میان گیاهی که در دل جریان رود میروید با گیاهی که در دل کویر؛ آن یکی میشود جلبک؛ سست و بیریشه و شکننده! این یکی میشود درخت؛ مستحکم و تنومند و عمیق...
#نرگس صرافیان طوفان
لازم است بشکنی و ترک برداری تا سبز شوی و جوانه بزنی.
لازم است در محدودیتها رشد کنی تا بیاموزی و سرسخت شوی.
که فرق است میان گیاهی که در دل جریان رود میروید با گیاهی که در دل کویر؛ آن یکی میشود جلبک؛ سست و بیریشه و شکننده! این یکی میشود درخت؛ مستحکم و تنومند و عمیق...
#نرگس صرافیان طوفان
.
به نسلهای بعد از ما بگویید
ما فرق داشتیم با شما.
ما همانهایی بودیم که به سادهترین چیزها چنگ زدیم برای کمی آرام گرفتن،
ما با یک لیوان چای مست میشدیم
و با یک موزیک آرام،
خیال میبافتیم
و با یک فیلم ساده، احساس خوشبختی عمیق میکردیم.
ما آدمهای سادهای بودیم،
با یک لبخند و مهربانیِ کوچک،
دل میبستیم به آدمها
و با یک شاخه گل و یک کتاب،
ذوق میکردیم.
به نسلهای بعد از ما بگویید
اگر در روزگار شما آزادی هر صبح پشت پنجره بود
و آرامش، هرشب جهانتان را در آغوش میکشید،
اگر در روزگار شما عدالت و انصاف و انسانیت حرف اول را میزد؛
به یاد ما باشید.
و به یاد ما با سادهترینها ذوق کنید
و دل بدهید به باران و آسمان و آفتاب، دل بدهید به آزادی...
و عاشق شوید،
شاید باور نکنید و حق داشتهباشید
که باور نکنید،
ولی در جهان، آدمهایی زیستهاند
که در شرایط فقدان بوسه و نان و آب و آزادی، فرصت عاشق شدن هم نداشتهاند!
به نسلهای بعد از ما بگویید!!!
#نرگس صرافیان-طوفان
به نسلهای بعد از ما بگویید
ما فرق داشتیم با شما.
ما همانهایی بودیم که به سادهترین چیزها چنگ زدیم برای کمی آرام گرفتن،
ما با یک لیوان چای مست میشدیم
و با یک موزیک آرام،
خیال میبافتیم
و با یک فیلم ساده، احساس خوشبختی عمیق میکردیم.
ما آدمهای سادهای بودیم،
با یک لبخند و مهربانیِ کوچک،
دل میبستیم به آدمها
و با یک شاخه گل و یک کتاب،
ذوق میکردیم.
به نسلهای بعد از ما بگویید
اگر در روزگار شما آزادی هر صبح پشت پنجره بود
و آرامش، هرشب جهانتان را در آغوش میکشید،
اگر در روزگار شما عدالت و انصاف و انسانیت حرف اول را میزد؛
به یاد ما باشید.
و به یاد ما با سادهترینها ذوق کنید
و دل بدهید به باران و آسمان و آفتاب، دل بدهید به آزادی...
و عاشق شوید،
شاید باور نکنید و حق داشتهباشید
که باور نکنید،
ولی در جهان، آدمهایی زیستهاند
که در شرایط فقدان بوسه و نان و آب و آزادی، فرصت عاشق شدن هم نداشتهاند!
به نسلهای بعد از ما بگویید!!!
#نرگس صرافیان-طوفان
.
عمیقترین و بدترین زخم را دقیقا از همان کسی میخوری که فکر میکردی بیشتر از همه دوستت دارد.
حقیقت این است که هیچکس، هیچکس را واقعا دوست ندارد! آدمها تا زمانی که حفرههای خالی روانشان را پر میکنی و با کلام و حضور و رفتارت حس خوبی به آنان میبخشی، با تو مهربانند، تو را میفهمند و دوست دارند. به محض اینکه بنا به هر شرایطی نتوانی حس خوبی منتقل کنی، چنان زخمی به جانت مینشانند که تا عمر داری بهبود پیدا نمیکنی.
دقیقا همانها که ادعای دوست داشتن و انسانیت داشتند، همانها که روزی تصور میکردی بهتر از آنها، هیچ جای جهان پیدا نمیکنی!
طول میکشد که آدمها ذات واقعیشان را نشان بدهند، طول میکشد آدمها خسته شوند و نقابشان را بردارند، طول میکشد لبخندهایشان اخم شود و دوستیهایشان دشمنی. طول میکشد تا به تو ثابت شود میان اینهمه آدم، چه تنهایی و میان اینهمه آشنا، چقدر غریب.
#نرگس صرافیان -طوفان
عمیقترین و بدترین زخم را دقیقا از همان کسی میخوری که فکر میکردی بیشتر از همه دوستت دارد.
حقیقت این است که هیچکس، هیچکس را واقعا دوست ندارد! آدمها تا زمانی که حفرههای خالی روانشان را پر میکنی و با کلام و حضور و رفتارت حس خوبی به آنان میبخشی، با تو مهربانند، تو را میفهمند و دوست دارند. به محض اینکه بنا به هر شرایطی نتوانی حس خوبی منتقل کنی، چنان زخمی به جانت مینشانند که تا عمر داری بهبود پیدا نمیکنی.
دقیقا همانها که ادعای دوست داشتن و انسانیت داشتند، همانها که روزی تصور میکردی بهتر از آنها، هیچ جای جهان پیدا نمیکنی!
طول میکشد که آدمها ذات واقعیشان را نشان بدهند، طول میکشد آدمها خسته شوند و نقابشان را بردارند، طول میکشد لبخندهایشان اخم شود و دوستیهایشان دشمنی. طول میکشد تا به تو ثابت شود میان اینهمه آدم، چه تنهایی و میان اینهمه آشنا، چقدر غریب.
#نرگس صرافیان -طوفان
..
بر ماست که بهشت کوچکی کنج خانه هامان بسازیم، با گیاه و شعر و موسیقی.
بر ماست که آسمان را به زیر سقف اتاق هامان ببریم، بر ماست که لبخند بزنیم، بر ماست که تحت هر شرایطی، سرزنده و امیدوار بمانیم، برماست که بدانیم، بر ماست که بیشتر بدانیم...
که بعد از این، هر خانه، یک سیاره ست... سیاره هامان را سبز و با شکوه نگاه داریم و از گزند بیماری و اندوه، به دور.
بر ماست که خیال های خوب کنیم و نور را از روزنه ی کوچک نگاه هامان به زیر پوست لطیف و بی گناه خانه تزریق کنیم و دل بدهیم به ساقه های سبز و باریک امید.
دل بدهیم به آوای آرام موسیقی و طعم چای و عطر شمعدانی و آغوش سبز و پناه دهنده ی عشق.
بر ماست که کنج سیاره هامان، بهشت شورانگیز و روشنی بسازیم و بی بهانه و با صدایی بلند، زندگی کنیم...
بر ماست که بخوانیم، بر ماست که بدانیم، بر ماست که امیدوار بمانیم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
بر ماست که بهشت کوچکی کنج خانه هامان بسازیم، با گیاه و شعر و موسیقی.
بر ماست که آسمان را به زیر سقف اتاق هامان ببریم، بر ماست که لبخند بزنیم، بر ماست که تحت هر شرایطی، سرزنده و امیدوار بمانیم، برماست که بدانیم، بر ماست که بیشتر بدانیم...
که بعد از این، هر خانه، یک سیاره ست... سیاره هامان را سبز و با شکوه نگاه داریم و از گزند بیماری و اندوه، به دور.
بر ماست که خیال های خوب کنیم و نور را از روزنه ی کوچک نگاه هامان به زیر پوست لطیف و بی گناه خانه تزریق کنیم و دل بدهیم به ساقه های سبز و باریک امید.
دل بدهیم به آوای آرام موسیقی و طعم چای و عطر شمعدانی و آغوش سبز و پناه دهنده ی عشق.
بر ماست که کنج سیاره هامان، بهشت شورانگیز و روشنی بسازیم و بی بهانه و با صدایی بلند، زندگی کنیم...
بر ماست که بخوانیم، بر ماست که بدانیم، بر ماست که امیدوار بمانیم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
همین روزها ؛
اتفاقاتِ خوب ، خواهند افتاد ؛ درست وسطِ روزمرِگی هایمان ،
دلخوشی ها راهشان را گم خواهند کرد و این بار ، به سمتِ ما روانه خواهند شد .
شب هایی را می بینم که از خستگیِ شادی و لبخندِ روزهایمان می خوابیم و صبح هایی که با اشتیاقِ دلخوشی هایِ تازه بیدار می شویم .
من شک ندارم ؛
یکی از همین روزها ... همه چیز درست خواهد شد !
#نرگس_صرافیان_طوفان
اتفاقاتِ خوب ، خواهند افتاد ؛ درست وسطِ روزمرِگی هایمان ،
دلخوشی ها راهشان را گم خواهند کرد و این بار ، به سمتِ ما روانه خواهند شد .
شب هایی را می بینم که از خستگیِ شادی و لبخندِ روزهایمان می خوابیم و صبح هایی که با اشتیاقِ دلخوشی هایِ تازه بیدار می شویم .
من شک ندارم ؛
یکی از همین روزها ... همه چیز درست خواهد شد !
#نرگس_صرافیان_طوفان
خدا تو را
در دوست داشتنی ترین
حالتِ ممکن آفریده ،
و پاییز و من را برای دیوانگی ...
باید در دلِ خیابان های پاییز ،
تو را دید ،
بوسید ،
عاشقت شد و برایت مرد ،
همین !
#نرگس_صرافیان_طوفان
در دوست داشتنی ترین
حالتِ ممکن آفریده ،
و پاییز و من را برای دیوانگی ...
باید در دلِ خیابان های پاییز ،
تو را دید ،
بوسید ،
عاشقت شد و برایت مرد ،
همین !
#نرگس_صرافیان_طوفان
.
هزار بار هم که بگویی آدم نباید شادی اش را منوط به بودنِ آدم ها کند ،
هزار بار هم که بگویی وابسته بودن خوب نیست ، که آدم ، خوب است رویِ پایِ منطقِ خودش بایستد ؛
آخرش یک روز ، لابلای کلافگی هایت به این نتیجه می رسی که یک نفر باید باشد !
یکی که به شوقِ حضورش ، محکم تر قدم برداری و عمیق تر ، زندگی کنی ،
یکی که دلیلِ لبخندهایِ هر روز و هر شبِ تو باشد ...
هزار بار هم که منطقی باشی و تا بالاترین پله های موفقیت هم که بروی ؛
یک نفر باید باشد ،
یک نفر که انگیزه ی خوشبختی ات باشد ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
هزار بار هم که بگویی آدم نباید شادی اش را منوط به بودنِ آدم ها کند ،
هزار بار هم که بگویی وابسته بودن خوب نیست ، که آدم ، خوب است رویِ پایِ منطقِ خودش بایستد ؛
آخرش یک روز ، لابلای کلافگی هایت به این نتیجه می رسی که یک نفر باید باشد !
یکی که به شوقِ حضورش ، محکم تر قدم برداری و عمیق تر ، زندگی کنی ،
یکی که دلیلِ لبخندهایِ هر روز و هر شبِ تو باشد ...
هزار بار هم که منطقی باشی و تا بالاترین پله های موفقیت هم که بروی ؛
یک نفر باید باشد ،
یک نفر که انگیزه ی خوشبختی ات باشد ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
آدمهای امروز همینند .
دردهایشان را انکار میکنند
تا قوی به نظر برسند
و روی پای خودشان ایستاده باشند .
اما روزی کم میآورند
و در نهایتِ خستگی ،
زیرِ آوارِ دردها و مشکلات
و حرفهایِ ناگفتهشان لِه میشوند .
و شما نمیدانید که در آن لحظه
با یک روحِ خسته و متلاشی طرفید !
و نمیدانید چه سخت است لبخند زدن ،
در نهایتِ ویرانی .
#نرگس_صرافیان_طوفان
دردهایشان را انکار میکنند
تا قوی به نظر برسند
و روی پای خودشان ایستاده باشند .
اما روزی کم میآورند
و در نهایتِ خستگی ،
زیرِ آوارِ دردها و مشکلات
و حرفهایِ ناگفتهشان لِه میشوند .
و شما نمیدانید که در آن لحظه
با یک روحِ خسته و متلاشی طرفید !
و نمیدانید چه سخت است لبخند زدن ،
در نهایتِ ویرانی .
#نرگس_صرافیان_طوفان
تو آدم اصیلی هستی؛
اگر از شادی و خوشبختی آدمها لذت میبری.
اگر از آسیب و زمین خوردن دیگران اندوهگین میشوی.
اگر در صلحی با خودت و با جهان و آدمها.
اگر کدورتی از کسی به دلت نمیگیری و اگر آنقدر وسیع و آرامی که بدیها و قضاوتها را مانند سنگریزههای کوچکی در خودت حل میکنی و اجازه نمیدهی هر کلام و نگاه و رفتاری تو را بههم بریزد.
تو آدم اصیلی هستی اگر در جهان بیعاطفه و جنجالمحور آدمها، مهربان و نجیب و آرام ماندهای.
تو داری قهوهات را مینوشی، در همانحال که دیگران برای مسائل کوچک و بیاهمیت، به جان هم افتادهاند...
#نرگس_صرافیان_طوفان
اگر از شادی و خوشبختی آدمها لذت میبری.
اگر از آسیب و زمین خوردن دیگران اندوهگین میشوی.
اگر در صلحی با خودت و با جهان و آدمها.
اگر کدورتی از کسی به دلت نمیگیری و اگر آنقدر وسیع و آرامی که بدیها و قضاوتها را مانند سنگریزههای کوچکی در خودت حل میکنی و اجازه نمیدهی هر کلام و نگاه و رفتاری تو را بههم بریزد.
تو آدم اصیلی هستی اگر در جهان بیعاطفه و جنجالمحور آدمها، مهربان و نجیب و آرام ماندهای.
تو داری قهوهات را مینوشی، در همانحال که دیگران برای مسائل کوچک و بیاهمیت، به جان هم افتادهاند...
#نرگس_صرافیان_طوفان
.
ای کاش پستچی بودم و هر صبح، حالِ خوب میبردم برای آدمها، هربار در میزدم، هربار کسی در را باز میکرد و با دیدن من و دلخوشیِ کوچکی که به همراه داشتم، برق اشتیاق مینشست توی چشمهاش و اگر غمی هم داشت، فراموش میکرد.
کاش پستچی بودم و تمام بستههایی که به قصد مقصدی حمل میکردم، پر از خوشبختی و لبخند بود. کاش قاصد خبرهای خوب بودم، قاصد دلخوشیها، آرزوها، لبخندها...
کاش برای خوب کردنِ حال این مردم، کار کوچکی از من ساختهبود، کاش بذر خوشبختی داشتم و میپاشیدم در دل کوچهها و خیابانها و آدمها.
کاش پستچی بودم، کاش حال خوب پخش میکردم میان آدمها.
#نرگس_صرافیان_طوفان
۱۷ مهر (٩ اکتبر) روز جهانی پست گرامی باد.
..
ای کاش پستچی بودم و هر صبح، حالِ خوب میبردم برای آدمها، هربار در میزدم، هربار کسی در را باز میکرد و با دیدن من و دلخوشیِ کوچکی که به همراه داشتم، برق اشتیاق مینشست توی چشمهاش و اگر غمی هم داشت، فراموش میکرد.
کاش پستچی بودم و تمام بستههایی که به قصد مقصدی حمل میکردم، پر از خوشبختی و لبخند بود. کاش قاصد خبرهای خوب بودم، قاصد دلخوشیها، آرزوها، لبخندها...
کاش برای خوب کردنِ حال این مردم، کار کوچکی از من ساختهبود، کاش بذر خوشبختی داشتم و میپاشیدم در دل کوچهها و خیابانها و آدمها.
کاش پستچی بودم، کاش حال خوب پخش میکردم میان آدمها.
#نرگس_صرافیان_طوفان
۱۷ مهر (٩ اکتبر) روز جهانی پست گرامی باد.
..
دختر؛
معجزه ایست که
بعدازآفرینش آن
تمام فرشتگان
بی اختیارکف زدند
دخترهافرشته نیستند
فرشته هامیخواهند دخترباشند
آری
دخترداشتن
سعادت میخواهد!
#نرگس_صرافیان_طوفان
معجزه ایست که
بعدازآفرینش آن
تمام فرشتگان
بی اختیارکف زدند
دخترهافرشته نیستند
فرشته هامیخواهند دخترباشند
آری
دخترداشتن
سعادت میخواهد!
#نرگس_صرافیان_طوفان
.
آبان هم رسید ...
با کوله باری پر از باد و
باران و برگ هایِ نارنجی .
با حال و هوایِ دلبرانه ای ، که آدم را ناخودآگاه ، شیفته و عاشق می کند .
با لطافتِ کم نظیری ، که خیابان ها را آماده می کند برایِ قدم زدن .
درختان ، مهیایِ یک تغییر شده اند ، و تغییر ، بارزترین نشانه ی تکامل است .
آسمان ، خودش را آماده کرده تا تمامِ دردهایِ ته نشین شده اش را ببارد ، و زمین ، برایِ بی قراری هایش ، آغوش وا کرده .
کاش ، همراهِ برگ هایِ خشکِ پاییز ، تمامِ کینه و دشمنی و غم ها بریزد ،
کاش دوباره مثلِ گذشته ، غمخوار و چاره سازِ هم باشیم .
هوا ، هوایِ رفاقت است و همدلی ،
فصل ، فصلِ دوست داشتن ،
و ماه ، ماهِ بخشش ،
ماهِ خوب بودن ...
"مهر" نیست ،
مهربانی که هست !
#نرگس_صرافیان_طوفان
آبان هم رسید ...
با کوله باری پر از باد و
باران و برگ هایِ نارنجی .
با حال و هوایِ دلبرانه ای ، که آدم را ناخودآگاه ، شیفته و عاشق می کند .
با لطافتِ کم نظیری ، که خیابان ها را آماده می کند برایِ قدم زدن .
درختان ، مهیایِ یک تغییر شده اند ، و تغییر ، بارزترین نشانه ی تکامل است .
آسمان ، خودش را آماده کرده تا تمامِ دردهایِ ته نشین شده اش را ببارد ، و زمین ، برایِ بی قراری هایش ، آغوش وا کرده .
کاش ، همراهِ برگ هایِ خشکِ پاییز ، تمامِ کینه و دشمنی و غم ها بریزد ،
کاش دوباره مثلِ گذشته ، غمخوار و چاره سازِ هم باشیم .
هوا ، هوایِ رفاقت است و همدلی ،
فصل ، فصلِ دوست داشتن ،
و ماه ، ماهِ بخشش ،
ماهِ خوب بودن ...
"مهر" نیست ،
مهربانی که هست !
#نرگس_صرافیان_طوفان
کسی را پیدا کن که
ذوق کند، که سبز باشد،
بکر باشد، دیوانه باشد..
کسی را پیدا کن که با تو
از طرح ناموزون
ابرها،
به دهکدههای خیال برسد..
که سرکش باشد و با تو
بدون آسمان و بال، پرواز کند،
که با تو چای بنوشد..
و شعر بخواند و دیوانگی کند.
دنیا به قدر کافی، آدمِ بیذوق دارد..
دنبال کسی باش که ذوق داشتهباشد ...
و از تماشای ماه و شب و کهکشان،
به وجد بیاید..
و حضور و حرفهایش
تو را جانی دوباره ببخشد و ترغیب کند
به زیستن..
#نرگس صرافیان طوفان
ذوق کند، که سبز باشد،
بکر باشد، دیوانه باشد..
کسی را پیدا کن که با تو
از طرح ناموزون
ابرها،
به دهکدههای خیال برسد..
که سرکش باشد و با تو
بدون آسمان و بال، پرواز کند،
که با تو چای بنوشد..
و شعر بخواند و دیوانگی کند.
دنیا به قدر کافی، آدمِ بیذوق دارد..
دنبال کسی باش که ذوق داشتهباشد ...
و از تماشای ماه و شب و کهکشان،
به وجد بیاید..
و حضور و حرفهایش
تو را جانی دوباره ببخشد و ترغیب کند
به زیستن..
#نرگس صرافیان طوفان