محفل اشعار
438 subscribers
15.9K photos
1.03K videos
217 files
658 links
Download Telegram
.
دل نَخوانند که صیدش نکند دلداری

#سعدی
.
تا یک سر مویی از تو هستی باقیست
اندیشهٔ کار بت‌پرستی باقیست

گفتی بت پندار شکستم رستم
آن بت که ز پندار شکستی باقیست

#سعدی
من ز فكر تو به خود نيز نمى پردازم

نازنينا تو دل از من به كه پرداخته اى ؟!

#سعدی
 
دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینم
دلی بی غم کجا جویم؟ که در عالم نمی‌بینم

دمی با همدمی خرم ز جانم بر نمی‌آید
دمم با جان برآید چون که یک همدم نمی‌بینم

مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز؟ چون محرم نمی‌بینم

قناعت می‌کنم با درد چون درمان نمی‌یابم
تحمل می‌کنم با زخم چون مرهم نمی‌بینم

خوشا و خرما آن دل که هست از عشق بیگانه
که من تا آشنا گشتم دل خرم نمی‌بینم

نم چشم آبروی من ببرد از بس که می‌گریم
چرا گریم؟ کز آن حاصل برون از نم نمی‌بینم

کنون دم درکش ای سعدی که کار از دست بیرون شد
به امید دمی با دوست وان دم هم نمی‌بینم

#سعدی
به کام دل نفسی با تو التماس من است

بسا نفس که فرو رفت و برنیامد کام


#سعدی
تورا چه غم؟
که یکی در غمت به جان آمد.

#سعدی
.
ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد  
این مدّعیان در طلبش بیخبرانند
کانرا که خبر شد خبری باز نیامد 
 ای برتر از خیال و قیاس و گمان وهم
وز هر چه گفته‌اند و شنیدیم و خوانده‌ایم  
مجلس تمام گشت و بآخر رسید عمر
ما همچنان در اوّل وصف تو مانده‌ایم

#سعدی
جان و خاطر با تو دارم روز و شب...

#سعدی