Forwarded from نجات شاهوار
پیرو بیان مسائلی در مورد #مرحوم_علیرضا_اسلام_پناه توسط نماینده ای که ادعای نگهداشتن حرمت و اخلاق و شرع و دیانت را دارد توضیحی بزودی در همین کانال توسط ستادمردمی حفاظت از طبیعت شاهرود به سمع نظر مردم عزیز خواهدرسید، مردان شاهوار هرگز نمرده اند و نخواهند مرد، اما آنهایی که دل به مال و قدرت و پست و جایگاههای دنیایی بسته اند یقینا روزی خواهند مرد و روزی تمام خواهند شد...
@nejat_shahvar
@nejat_shahvar
🔺حکایت نماینده،علیرضا اسلام پناه وشاهوار🔺
《قسمت اول》
یه روزگاری از گاری بدست محله مان که سبزی و و گوجه و خیار می فروخت شنیدم که می گفت: "پشت آنکه از دنیا رفته نباید حرف زد،گناه دارد،چراکه دیگر نیست تا از خود و آنچه بر او گذشته دفاع کرده و سخن گوید،ممکن است خدا هم به تو پشت کند" بعدها اما می دیدم که هرازگاهی مردم کوچه و بازار در حالیکه با دستشان تخمه می چکانند از آنکه دستش از دنیا کوتاه شده بد می گویند، تااینکه یه روز یه بنده ای که از قضا دستش از یه #اداره_کل توی شهرش کوتاه شده و بازتاب مردم، پریشانش کرده بود عده ای از اهل رسانه و صحابه و دردانه ها و تعدادی هم دردمندهای شهر را دور خود جمع کرد تا بگوید که از قافله شاهوار هم عقب نبوده و بلکه پیش تر از همه آنهایی که حتی روز #هوای_پاک هم، شعار #نجات_شاهوار سردادند مسائل را می دانسته و نیازی به #دست_خدا که با #جماعت است نداشته و ندارد! آری، ناگاه ازآنکه کمتر انتظارش می رفت شنیده شد که #مرحوم_علیرضا_اسلام_پناه کسی که مدتی برای دفتر نماینده زحمت کشیده و کارکرده همانیست که باعث شد تا با رسانه ای شدن موضوع معدن بوکسیت، مسیر تعطیلی این معدن مخرب تخریب گردد!!! وگرنه نماینده فهیم خیلی قبل ها موفق به تعطیل کردن آن شده بود و حلوای نخورده ی اسلام پناه را با خوردن حلوای معدن جبران می نمود!! البته این دوره زمانه مردم عادت کرده اند به دیدن رفتارهای متناقض، وقتی همچون خاوری ها پدید آمدند، چفیه پوش سابقی که اینک در کعبه ی ژن های خوب، میخورد و می آشامد ولی احتمالا اسراف نمی کند!
و اما بازگردیم به حکایت خودمان، مگر نماینده شهرمان حقیقتا با معدن شاهوار مشکل داشته؟ و یا این زمان به همت مردم و نمایندگان محیط زیستی شان می گوید که معدن شاهوار بد است، اوخ است، اووف است!!
ایشان که طرفدار پر و پا قرص هر نوع معدنی به قیمت اندک ایجاد شغل و اندک هورای هوادارانیست که ارتزاق آینده شان در رشد بی حد و مرز آنست حتی به بهای نابودی اندک اندک آب و خاک این سرزمین!
ایشان که بعنوان #نماینده شهر خود می گوید تنها یکسال و نیم است از بزرگترین #فاجعه شهرش باخبر شده!! و سپس بازدیدی داشته چطور به #اصحاب_رسانه می تازد که 7سال قبل کجابوده اند؟! او که می گوید شاهرود را سال90آب برد بعنوان یک شاهرودی نمک خورده ی این خطه در آن برهه کجا بود؟
آنزمان که #تشکل_های_محیط_زیستی افطارشان را توی کوله هایشان گذاشتند و با دهان روزه با مردم #تاش دیدارکردند تا خطرها را گوشزد کنند،
همانوقت که مجوزی بسیار محدود در دست معدن داران بود و در واقع هنوز شاهرود را آب نبرده بود بلکه مسئولین را خواب برده بود، آنموقع که هنوز دفتر نماینده فعلی شکل نگرفته و رای محیط زیستی های این دیار هم ستانده نشده بود و اسلام پناه ها در پناه اش جای نگرفته بودند که بخواهند احیانا تخطی نمایند، ایشان کجا بود؟
اتفاقا آنموقع همانهایی که اینک مظلومانه مورد اتهام قرارگرفته اند هوشیارانه و زیرکانه عمل کردند، بیانیه دادند، با اینکه مسئولیت مستقیمی نداشتند احساس مسئولیت کردند و اخطار دادند، #صعودمشترک کوهنوردی اجرا کردند و اتفاقا رسانه ها را هم محرم امور دانستند.
در بین سخنان نماینده اعترافی تلخ دیده می شود و اینکه حداقل 3سال تلاش نماینده های گروههای مردمی در دفتر ایشان و جلسات متمادی، موجب بازدید ایشان از معدن و درک هشدار سمن های محیط زیستی نگردیده است!
و اما چه ناشیانه ایشان فریاد حق خواهی مردم غیور #خطه_شاهوار و برگزاری #گردهمایی_قانونمند آنهم در دل شاهوار را علت برهم خوردن احتمالا معاملات پشت پرده خود و طی مراحل قانونی! تعطیلی معدن عنوان می کند!
گویی نماینده شهر در جزیره ای جدا از مردمش زندگی می کرده که نه اثری بر فرایندهای اجتماعی گروههای مردمی اش داشته و نه قدر و ارزش آنرا می داند! بلکه تنها به پنهان کردن کارهای کرده و ناکرده اش دلخوش بوده و دلخوشمان می سازد؟...
ادامه دارد...
@didebantabiatngo
《قسمت اول》
یه روزگاری از گاری بدست محله مان که سبزی و و گوجه و خیار می فروخت شنیدم که می گفت: "پشت آنکه از دنیا رفته نباید حرف زد،گناه دارد،چراکه دیگر نیست تا از خود و آنچه بر او گذشته دفاع کرده و سخن گوید،ممکن است خدا هم به تو پشت کند" بعدها اما می دیدم که هرازگاهی مردم کوچه و بازار در حالیکه با دستشان تخمه می چکانند از آنکه دستش از دنیا کوتاه شده بد می گویند، تااینکه یه روز یه بنده ای که از قضا دستش از یه #اداره_کل توی شهرش کوتاه شده و بازتاب مردم، پریشانش کرده بود عده ای از اهل رسانه و صحابه و دردانه ها و تعدادی هم دردمندهای شهر را دور خود جمع کرد تا بگوید که از قافله شاهوار هم عقب نبوده و بلکه پیش تر از همه آنهایی که حتی روز #هوای_پاک هم، شعار #نجات_شاهوار سردادند مسائل را می دانسته و نیازی به #دست_خدا که با #جماعت است نداشته و ندارد! آری، ناگاه ازآنکه کمتر انتظارش می رفت شنیده شد که #مرحوم_علیرضا_اسلام_پناه کسی که مدتی برای دفتر نماینده زحمت کشیده و کارکرده همانیست که باعث شد تا با رسانه ای شدن موضوع معدن بوکسیت، مسیر تعطیلی این معدن مخرب تخریب گردد!!! وگرنه نماینده فهیم خیلی قبل ها موفق به تعطیل کردن آن شده بود و حلوای نخورده ی اسلام پناه را با خوردن حلوای معدن جبران می نمود!! البته این دوره زمانه مردم عادت کرده اند به دیدن رفتارهای متناقض، وقتی همچون خاوری ها پدید آمدند، چفیه پوش سابقی که اینک در کعبه ی ژن های خوب، میخورد و می آشامد ولی احتمالا اسراف نمی کند!
و اما بازگردیم به حکایت خودمان، مگر نماینده شهرمان حقیقتا با معدن شاهوار مشکل داشته؟ و یا این زمان به همت مردم و نمایندگان محیط زیستی شان می گوید که معدن شاهوار بد است، اوخ است، اووف است!!
ایشان که طرفدار پر و پا قرص هر نوع معدنی به قیمت اندک ایجاد شغل و اندک هورای هوادارانیست که ارتزاق آینده شان در رشد بی حد و مرز آنست حتی به بهای نابودی اندک اندک آب و خاک این سرزمین!
ایشان که بعنوان #نماینده شهر خود می گوید تنها یکسال و نیم است از بزرگترین #فاجعه شهرش باخبر شده!! و سپس بازدیدی داشته چطور به #اصحاب_رسانه می تازد که 7سال قبل کجابوده اند؟! او که می گوید شاهرود را سال90آب برد بعنوان یک شاهرودی نمک خورده ی این خطه در آن برهه کجا بود؟
آنزمان که #تشکل_های_محیط_زیستی افطارشان را توی کوله هایشان گذاشتند و با دهان روزه با مردم #تاش دیدارکردند تا خطرها را گوشزد کنند،
همانوقت که مجوزی بسیار محدود در دست معدن داران بود و در واقع هنوز شاهرود را آب نبرده بود بلکه مسئولین را خواب برده بود، آنموقع که هنوز دفتر نماینده فعلی شکل نگرفته و رای محیط زیستی های این دیار هم ستانده نشده بود و اسلام پناه ها در پناه اش جای نگرفته بودند که بخواهند احیانا تخطی نمایند، ایشان کجا بود؟
اتفاقا آنموقع همانهایی که اینک مظلومانه مورد اتهام قرارگرفته اند هوشیارانه و زیرکانه عمل کردند، بیانیه دادند، با اینکه مسئولیت مستقیمی نداشتند احساس مسئولیت کردند و اخطار دادند، #صعودمشترک کوهنوردی اجرا کردند و اتفاقا رسانه ها را هم محرم امور دانستند.
در بین سخنان نماینده اعترافی تلخ دیده می شود و اینکه حداقل 3سال تلاش نماینده های گروههای مردمی در دفتر ایشان و جلسات متمادی، موجب بازدید ایشان از معدن و درک هشدار سمن های محیط زیستی نگردیده است!
و اما چه ناشیانه ایشان فریاد حق خواهی مردم غیور #خطه_شاهوار و برگزاری #گردهمایی_قانونمند آنهم در دل شاهوار را علت برهم خوردن احتمالا معاملات پشت پرده خود و طی مراحل قانونی! تعطیلی معدن عنوان می کند!
گویی نماینده شهر در جزیره ای جدا از مردمش زندگی می کرده که نه اثری بر فرایندهای اجتماعی گروههای مردمی اش داشته و نه قدر و ارزش آنرا می داند! بلکه تنها به پنهان کردن کارهای کرده و ناکرده اش دلخوش بوده و دلخوشمان می سازد؟...
ادامه دارد...
@didebantabiatngo