" آرمین" شان کاناداست ولی چون ایشان بر مردم تهران منت نهاده اند و "وظیفه سنگین" نمایندگی #شورای_شهر در این "مقطع حساس" را بر دوش گرفته اند، ناچارند "تهران" بمانند!😉😉
#نژاد_بهرام
@didebane_enghelab
#نژاد_بهرام
@didebane_enghelab
🔍 «تهِ دیگ»! | #نادر_فتوره_چی
🔹«آرمین ما کاناداست». این شکل چِرک پُز دادنِ «کوکب خانم» یا «هوشنگ خان» در یک «ولیمه» یا «دورۀ رامی» در ابتدای دهه 70 نیست؛ شیوه ابراز دلتنگی «زهرا نژاد بهرام»، نماینده «مردم تهران» در شورای شهر برای «آرمین»شان در اینستاگرام است.
🔹«آرمین»شان کاناداست و چون ایشان بر ما مردم تهران منت گذاشتهاند و «وظیفه سنگین» نمایندگیمان را در این «مقطع حساس کنونی» بر دوش گرفتهاند، ظاهرا ناچارند این دوری را تحمل کنند و بین ما گره گوریها در «تهران» بمانند.
🔹معلوم است خانم #نژاد_بهرام علاقه زیادی به خانواده دارند، چرا که قبل از این نیز در زمان برگزاری جلسات انتخاب شهردار، نام «#علیرضا_جاوید»، همسر دخترخاله و البته معاون قالیباف را در فهرست «گزینههای شهرداری تهران» گذاشته بودند که البته همان زمان برخی از اصلاحطلبان ساکن «توئیتر» گرهای الکی بر ابرو انداختند و برای یکی دو روز «آی و اوی» و غرولند کردند که چرا فلانی اسم فلانی را یواشکی در لیست چپانده و قصدش چه بوده است و «مبادا که یک الهه راستگوی دیگر ظهور کند» و غیره و ذالک که البته اولدورم بولدورم شان که با ترجیعبند «باید پیگیری شود» و «بررسی میکنیم» و «اجازه نخواهیم داد» همراه بود، 48 ساعت بیشتر طول نکشید و از 140 کاراکتر مجاز برای «نقد سازنده» فراتر نرفت
🔹هیچ سابقه دیگری هم از ایشان در اینترنت وجود ندارد، الا همین دو موردی که عرض شد، یعنی:
1️⃣ چپاندن اسم شوهر دخترخاله در لیست گزینههای شهرداری تهران
2️⃣ ابراز دلتنگی برای «آرمین» که «کاناداست» و «بزرگ میشه دور از ما»(جمله بندی را). به علاوه «دوستی صمیمی با شهیندخت مولاوردی» و البته یکی دو تا هم عکس با مسجدجامعی و بقیه اعضاء و حضور در «خیریه رعد» که البته این فقرات جزو «رزومه» دختر بچههای دبیرستانی پلاس در حوالی پارک آب و آتش هم محسوب نمیشود، چه رسد به سابقه و فعالیت یکی از 21 عضو تصمیمگیر برای زندگی 13 میلیون انسان.
🔹حالا شاید بتوان در پرتو چنین «نماینده»ای، آن جمله هفته گذشته #سعید_حجاریان را اعترافی مهم به شکست «سیاست ورزی سازشکارانه» سالهای اخیر دانست:«کفگیرمان به ته دیگ خورده است».
🔹بله، مصداق بارز «تهِ دیگ» همین خانم نژادبهرام است که یک شبه ره صد ساله را طی کرده اما دچار این توهم شده که این «لطف» و «بزرگمنشی»او بوده که این راه را طی کند، نه مردمی که «از سر ناچاری» و در کوران هیجان کاذب «وای فردا نکنه رئیسی بیاد بالا» او را بر کرسیای نشاندند که در یک انتخابات آزاد، بیشک جز خودش و فک و فامیل و دخترخالهاش کسی به او رای نمی داد، چه رسد که جزو 21 نفر اول پایتخت شود.
🔹البته انصاف را باید رعایت کرد و از دیگر عضو محترم هیات رئیسه، خانم «#بهاره_آروین» هم در بحث «ته دیگ» یاد کرد که چندی پیش ناراحتی خود از «دو پاره شدن سفر» شان به خاطر پذیرش مسئولیت «نمایندگی مردم در شورای شهر» را اینگونه در «دلنوشته»ای در اینستاگرام به اشتراک گذاشته بودند:
💭 «وقتی مجبور شدیم برای ثبت نام در انتخابات، تهران باشیم و سفر را دو پاره کنیم، دیگر کل بهار را از دست دادیم».
🔹یا آن یکی که حتی اسمش را هم نمیدانم و در شهری که میلیون میلیون گرسنه و کودک کار و گورخواب دارد، کمیته «حمایت از گربهها» راه انداخته و هنرش شده اینکه گربهاش را بغل کند و عکسش را بگذارد در اینستاگرام و کاربران هم برایش بنویسند «ناز بشه گربهتون» خانم افتخاری یا فخاری یا یک همچین چیزی.
🔹به این معنا، تا این لحظه مجموعه فعالیتهای سه عضو شورای شهر را میتوان اینگونه خلاصه کرد:
1️⃣ پز داشتن بچه و فک و فامیل در کانادا
2️⃣ منت دوپاره شدن سفر آخر هفته
3️⃣ گذاشتن عکس گربه در اینستاگرام
🔹و البته ضروریست که از جناب #مسجد_جامعی هم که در طی 4 سال گذشته به خرج مردم تهران، حسابی گردش کردند و ناهار خوردند و خندیدند و چای دپش قند پهلو به بدن زدند، یادی مختصر بکنیم و بعدا اگر فرصت شد، در متنی مجزا بپرسیم که دقیقا جز چاکرم مخلصم با قالیباف و چمران، چه کاری برای مردم تهران در سالهای نمایندگی انجام دادهاند.
🔹و باز صد رحمت به همین آقای حجاریان که دستکم میداند «کفگیر به ته دیگ خورده» نه آنکه مثل بقیه«ژنرال»ها دچار این هپروت باشد که «تهِ دیگ، سقف مطالبه همین گره گوریهاست».
t.me/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
🔹«آرمین ما کاناداست». این شکل چِرک پُز دادنِ «کوکب خانم» یا «هوشنگ خان» در یک «ولیمه» یا «دورۀ رامی» در ابتدای دهه 70 نیست؛ شیوه ابراز دلتنگی «زهرا نژاد بهرام»، نماینده «مردم تهران» در شورای شهر برای «آرمین»شان در اینستاگرام است.
🔹«آرمین»شان کاناداست و چون ایشان بر ما مردم تهران منت گذاشتهاند و «وظیفه سنگین» نمایندگیمان را در این «مقطع حساس کنونی» بر دوش گرفتهاند، ظاهرا ناچارند این دوری را تحمل کنند و بین ما گره گوریها در «تهران» بمانند.
🔹معلوم است خانم #نژاد_بهرام علاقه زیادی به خانواده دارند، چرا که قبل از این نیز در زمان برگزاری جلسات انتخاب شهردار، نام «#علیرضا_جاوید»، همسر دخترخاله و البته معاون قالیباف را در فهرست «گزینههای شهرداری تهران» گذاشته بودند که البته همان زمان برخی از اصلاحطلبان ساکن «توئیتر» گرهای الکی بر ابرو انداختند و برای یکی دو روز «آی و اوی» و غرولند کردند که چرا فلانی اسم فلانی را یواشکی در لیست چپانده و قصدش چه بوده است و «مبادا که یک الهه راستگوی دیگر ظهور کند» و غیره و ذالک که البته اولدورم بولدورم شان که با ترجیعبند «باید پیگیری شود» و «بررسی میکنیم» و «اجازه نخواهیم داد» همراه بود، 48 ساعت بیشتر طول نکشید و از 140 کاراکتر مجاز برای «نقد سازنده» فراتر نرفت
🔹هیچ سابقه دیگری هم از ایشان در اینترنت وجود ندارد، الا همین دو موردی که عرض شد، یعنی:
1️⃣ چپاندن اسم شوهر دخترخاله در لیست گزینههای شهرداری تهران
2️⃣ ابراز دلتنگی برای «آرمین» که «کاناداست» و «بزرگ میشه دور از ما»(جمله بندی را). به علاوه «دوستی صمیمی با شهیندخت مولاوردی» و البته یکی دو تا هم عکس با مسجدجامعی و بقیه اعضاء و حضور در «خیریه رعد» که البته این فقرات جزو «رزومه» دختر بچههای دبیرستانی پلاس در حوالی پارک آب و آتش هم محسوب نمیشود، چه رسد به سابقه و فعالیت یکی از 21 عضو تصمیمگیر برای زندگی 13 میلیون انسان.
🔹حالا شاید بتوان در پرتو چنین «نماینده»ای، آن جمله هفته گذشته #سعید_حجاریان را اعترافی مهم به شکست «سیاست ورزی سازشکارانه» سالهای اخیر دانست:«کفگیرمان به ته دیگ خورده است».
🔹بله، مصداق بارز «تهِ دیگ» همین خانم نژادبهرام است که یک شبه ره صد ساله را طی کرده اما دچار این توهم شده که این «لطف» و «بزرگمنشی»او بوده که این راه را طی کند، نه مردمی که «از سر ناچاری» و در کوران هیجان کاذب «وای فردا نکنه رئیسی بیاد بالا» او را بر کرسیای نشاندند که در یک انتخابات آزاد، بیشک جز خودش و فک و فامیل و دخترخالهاش کسی به او رای نمی داد، چه رسد که جزو 21 نفر اول پایتخت شود.
🔹البته انصاف را باید رعایت کرد و از دیگر عضو محترم هیات رئیسه، خانم «#بهاره_آروین» هم در بحث «ته دیگ» یاد کرد که چندی پیش ناراحتی خود از «دو پاره شدن سفر» شان به خاطر پذیرش مسئولیت «نمایندگی مردم در شورای شهر» را اینگونه در «دلنوشته»ای در اینستاگرام به اشتراک گذاشته بودند:
💭 «وقتی مجبور شدیم برای ثبت نام در انتخابات، تهران باشیم و سفر را دو پاره کنیم، دیگر کل بهار را از دست دادیم».
🔹یا آن یکی که حتی اسمش را هم نمیدانم و در شهری که میلیون میلیون گرسنه و کودک کار و گورخواب دارد، کمیته «حمایت از گربهها» راه انداخته و هنرش شده اینکه گربهاش را بغل کند و عکسش را بگذارد در اینستاگرام و کاربران هم برایش بنویسند «ناز بشه گربهتون» خانم افتخاری یا فخاری یا یک همچین چیزی.
🔹به این معنا، تا این لحظه مجموعه فعالیتهای سه عضو شورای شهر را میتوان اینگونه خلاصه کرد:
1️⃣ پز داشتن بچه و فک و فامیل در کانادا
2️⃣ منت دوپاره شدن سفر آخر هفته
3️⃣ گذاشتن عکس گربه در اینستاگرام
🔹و البته ضروریست که از جناب #مسجد_جامعی هم که در طی 4 سال گذشته به خرج مردم تهران، حسابی گردش کردند و ناهار خوردند و خندیدند و چای دپش قند پهلو به بدن زدند، یادی مختصر بکنیم و بعدا اگر فرصت شد، در متنی مجزا بپرسیم که دقیقا جز چاکرم مخلصم با قالیباف و چمران، چه کاری برای مردم تهران در سالهای نمایندگی انجام دادهاند.
🔹و باز صد رحمت به همین آقای حجاریان که دستکم میداند «کفگیر به ته دیگ خورده» نه آنکه مثل بقیه«ژنرال»ها دچار این هپروت باشد که «تهِ دیگ، سقف مطالبه همین گره گوریهاست».
t.me/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w