⏳ماجرایِ سه روز غذا نخوردن پیامبر (ص)
«در جنگ #خندق، وقتیکه مسلمین در مدینه از همه طرف تقریبا #محاصره بودند و غذا به #مدینه نمیآمد و آذوقهی مردم تمام شده بود، به طوری که گاهی دو روز، سه روز کسی غذا گیرش نمیآمد که بخورد، در همان حال #پیامبر اکرم خودش در خندق کندن در برابر #دشمن، با مردم مشارکت میکرد و مانند مردم گرسنگی میکشید. در روایت دارد، #فاطمه_زهرا (سلاماللهعلیها) که برای حسن و حسین که کودکان خردسالی بودند مقداری آرد دست و پا کرده بود و نان مختصری پخته بود، دلش نیامد که پدر خود را گرسنه بگذارد. تکهای از آن نانی که برای بچهها پخته بود، برای پدرش برد. پیامبر فرمود: دخترم! از کجا آوردهای؟ گفت: مال بچههاست. پیامبر لقمهیی در دهانشان گذاشتند و خوردند... پیامبر فرمود: من سه روز است که هیچچیز نخوردهام! بنابراین، او مثل خود #مردم و در کنار مردم بود و با آنها رفق و مدارا میکرد؛ چه در این حالت، و چه در دورانی که سختیها برطرف شده بود، #مکه فتح شده بود، دشمنان منکوب شده بودند و همه سر جای خود نشسته بودند.» ۱۳۷۰/۰۷/۰۵
@didebane_enghelab
«در جنگ #خندق، وقتیکه مسلمین در مدینه از همه طرف تقریبا #محاصره بودند و غذا به #مدینه نمیآمد و آذوقهی مردم تمام شده بود، به طوری که گاهی دو روز، سه روز کسی غذا گیرش نمیآمد که بخورد، در همان حال #پیامبر اکرم خودش در خندق کندن در برابر #دشمن، با مردم مشارکت میکرد و مانند مردم گرسنگی میکشید. در روایت دارد، #فاطمه_زهرا (سلاماللهعلیها) که برای حسن و حسین که کودکان خردسالی بودند مقداری آرد دست و پا کرده بود و نان مختصری پخته بود، دلش نیامد که پدر خود را گرسنه بگذارد. تکهای از آن نانی که برای بچهها پخته بود، برای پدرش برد. پیامبر فرمود: دخترم! از کجا آوردهای؟ گفت: مال بچههاست. پیامبر لقمهیی در دهانشان گذاشتند و خوردند... پیامبر فرمود: من سه روز است که هیچچیز نخوردهام! بنابراین، او مثل خود #مردم و در کنار مردم بود و با آنها رفق و مدارا میکرد؛ چه در این حالت، و چه در دورانی که سختیها برطرف شده بود، #مکه فتح شده بود، دشمنان منکوب شده بودند و همه سر جای خود نشسته بودند.» ۱۳۷۰/۰۷/۰۵
@didebane_enghelab