Z . F:
🔸 همه ما ماجراهای جالب #پینوکیو را به خوبی به یاد داریم. اما یکی از جالب ترین ماجراهای پینوکیو آنجا بود که یک نفر #دزد و #شیاد، با تعدادی کالسکه خوشگل و رنگارنگ، به شهر میرفت و جوانها را گول میزد که "چه نشسته اید؟! یک سرزمین آرزوها 🏖وجود دارد که در آن فقط خوش میگذرانید.. ما آن را برای شما ساخته ایم تا فقط کیف کنید و لذت ببرید"..
و بعد فریب خورده ها را سوار میکرد و به آن شهر اتوپیایی می برد.. پینوکیو و دوستش هم گول خوردند و به #شهر_آرزوها رفتند. آنجا همه اسباب لذت و بازی و سرگرمی وجود داشت. 🏄♀️صبح تا شب خخوشگذرانی و مستی مفرط بود و بس. آخر شب خسته شدند و خوابیدند. اما صبح که بلند شدند، ناگهان در آینه دیدند که گوش هایشان مثل گوش #الاغ بلند شده، کمی بعد، پاهایشان تبدیل به سم شد، چند ساعت بعد دُم درآوردند و سرانجام تا ظهر کاملا #الاغ شدند. 🐴وقتی کامل الاغ شدند، آن شیاد که تا دیروز قربان صدقه و چرب زبانی میکرد، با شلاق به سراغشان آمد.
🔸 آری! آن #شیاد به دنبال الاغ بود. دنبال کسانی بود که دیگر فکر نمیکردند، مغزشان تهی از اندیشه شده بود و همه زندگی شان، شده بود سرگرمی و بس. پینوکیو و دوستش را به یک دهات دورافتاده بردند که پر بود از صدها الاغ بدبخت که برای آن شیاد صبح تا شب، حمالی میکردند.🐴🐴🐴
🔸 این حکایتِ سر تا ته تبلیغات نامزدی است که با یک کارنامه خالی، چیزی در چنته ندارد جز شعار #آزادی و #کنسرت و #دختربازی و رقص و ولنگاری و..
پس از این خُماری، با شلاق بیکاری، اختلاس و دزدی از بیت المال، رکود، ورشکستگی کارخانه ها و تولید و کشاورزی در کشور، با وابستگی مطلق به خارج، با ذلت و خواری در برابر اجنبی، با طلاق و خیانت و افسردگی و بحرانی شدن معضلات اجتماعی و.. به سراغشان خواهد آمد. تا جوان نیرومند ما تبدیل به باربری صُمّ بُکم شود در خدمت لیبرالیزم پیر سیری ناپذیر.. حقیقت تلخ است اما این پشت پرده #شعار_آزادی است...
http://t.me/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
🔸 همه ما ماجراهای جالب #پینوکیو را به خوبی به یاد داریم. اما یکی از جالب ترین ماجراهای پینوکیو آنجا بود که یک نفر #دزد و #شیاد، با تعدادی کالسکه خوشگل و رنگارنگ، به شهر میرفت و جوانها را گول میزد که "چه نشسته اید؟! یک سرزمین آرزوها 🏖وجود دارد که در آن فقط خوش میگذرانید.. ما آن را برای شما ساخته ایم تا فقط کیف کنید و لذت ببرید"..
و بعد فریب خورده ها را سوار میکرد و به آن شهر اتوپیایی می برد.. پینوکیو و دوستش هم گول خوردند و به #شهر_آرزوها رفتند. آنجا همه اسباب لذت و بازی و سرگرمی وجود داشت. 🏄♀️صبح تا شب خخوشگذرانی و مستی مفرط بود و بس. آخر شب خسته شدند و خوابیدند. اما صبح که بلند شدند، ناگهان در آینه دیدند که گوش هایشان مثل گوش #الاغ بلند شده، کمی بعد، پاهایشان تبدیل به سم شد، چند ساعت بعد دُم درآوردند و سرانجام تا ظهر کاملا #الاغ شدند. 🐴وقتی کامل الاغ شدند، آن شیاد که تا دیروز قربان صدقه و چرب زبانی میکرد، با شلاق به سراغشان آمد.
🔸 آری! آن #شیاد به دنبال الاغ بود. دنبال کسانی بود که دیگر فکر نمیکردند، مغزشان تهی از اندیشه شده بود و همه زندگی شان، شده بود سرگرمی و بس. پینوکیو و دوستش را به یک دهات دورافتاده بردند که پر بود از صدها الاغ بدبخت که برای آن شیاد صبح تا شب، حمالی میکردند.🐴🐴🐴
🔸 این حکایتِ سر تا ته تبلیغات نامزدی است که با یک کارنامه خالی، چیزی در چنته ندارد جز شعار #آزادی و #کنسرت و #دختربازی و رقص و ولنگاری و..
پس از این خُماری، با شلاق بیکاری، اختلاس و دزدی از بیت المال، رکود، ورشکستگی کارخانه ها و تولید و کشاورزی در کشور، با وابستگی مطلق به خارج، با ذلت و خواری در برابر اجنبی، با طلاق و خیانت و افسردگی و بحرانی شدن معضلات اجتماعی و.. به سراغشان خواهد آمد. تا جوان نیرومند ما تبدیل به باربری صُمّ بُکم شود در خدمت لیبرالیزم پیر سیری ناپذیر.. حقیقت تلخ است اما این پشت پرده #شعار_آزادی است...
http://t.me/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w