#علامه_مصباح_یزدی:
🔻 از ديدگاه فاطمه زهرا(عليها السلام) آيين اسلام مجموعهاى است كه جز در صورت لياقت رهبرى و نيز سلامت ارگانهاى مختلف در فرمانبرى از رهبرى، به هدف نهايى و نتيجه قطعى نميرسد و اين در حالى است كه لايقترين مردمان براى پيشوايى و فرماندهى امت، اهل بيت عصمت و طهارت ميباشند؛ چون تنها اين خانوادهاند كه از هوسها، شهوتها، ثروتجويىها، مقامطلبىها و خودخواهىها به طور كامل رستهاند و به پاكى و طهارت خدايى مزين گشتهاند: إِنَّمَا يُريِدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيِراً؛(احزاب/33)خداوند چنين خواسته است كه هر گونه آلايش و ناپاكى را از شما اهل بيت نبوت ببرد و شما را از هر عيب و آلودگى پاك و منزه گرداند.
⬅️🔹تنها پيشوايى و رهبرى اهلبيت است كه ميتواند جامعه را از اختلاف و پراكندگى برهاند: اِمامَتَنا اَماناً مِنَ الْفُرْقَةِ و تنها اطاعت همهجانبه از ايشان است كه ميتواند آيين اسلام را به هدف نهايى خود؛ يعنى سعادت دنيوى و اخروى همه افراد جامعه، برساند: اِطاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّةِ.
⬅️🔸امت بىامام، چونان گله بىچوپان است كه عاقبت نصيب گرگ خواهد شد و در گرداب فتنهها و بلاها فروخواهد غلطيد. اما تنها در صورتى ميتوان ادعا كرد كه در جامعهاى #نظام_اسلامى حاكم است كه علاوه بر الهى بودن دستگاه فرماندهى و رهبرى، تمام اركان جامعه نيز با رهبرى الهى رابطهاى سالم و خداپسندانه برقرار نمايند. آنهنگامى بايست نقش و ثمره كامل نظام اسلامى را انتظار داشت كه ارگانها و اندامهاى نظام با كنارگذارى اختلافات شخصى و جناحى تمام دستورهاى رهبرى الهى را خالصانه پذيرا شوند و عاشقانه به اجرا درآورند.
⬅️🔹 اما وقتى ارگانهايى در ارتباط با اين مركز فرماندهى دچار اختلال باشند و تحت تأثير هواهاى نفسانى فرمانهاى الهى را پذيرا نشوند و يا عواملى چون نقشهها و سرمايهگذارىهاى دشمنان خارجى و همراهى شيطانصفتان داخلى هماهنگى و انسجام لازم بين رهبرى و امت را بر هم بزند، نبايستى انتظار غير واقعبينانهاى داشت.
📌«جامی از زلال کوثر ، ص 174»
#فاطمیه #درسهای_فاطمی
🔻 از ديدگاه فاطمه زهرا(عليها السلام) آيين اسلام مجموعهاى است كه جز در صورت لياقت رهبرى و نيز سلامت ارگانهاى مختلف در فرمانبرى از رهبرى، به هدف نهايى و نتيجه قطعى نميرسد و اين در حالى است كه لايقترين مردمان براى پيشوايى و فرماندهى امت، اهل بيت عصمت و طهارت ميباشند؛ چون تنها اين خانوادهاند كه از هوسها، شهوتها، ثروتجويىها، مقامطلبىها و خودخواهىها به طور كامل رستهاند و به پاكى و طهارت خدايى مزين گشتهاند: إِنَّمَا يُريِدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيِراً؛(احزاب/33)خداوند چنين خواسته است كه هر گونه آلايش و ناپاكى را از شما اهل بيت نبوت ببرد و شما را از هر عيب و آلودگى پاك و منزه گرداند.
⬅️🔹تنها پيشوايى و رهبرى اهلبيت است كه ميتواند جامعه را از اختلاف و پراكندگى برهاند: اِمامَتَنا اَماناً مِنَ الْفُرْقَةِ و تنها اطاعت همهجانبه از ايشان است كه ميتواند آيين اسلام را به هدف نهايى خود؛ يعنى سعادت دنيوى و اخروى همه افراد جامعه، برساند: اِطاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّةِ.
⬅️🔸امت بىامام، چونان گله بىچوپان است كه عاقبت نصيب گرگ خواهد شد و در گرداب فتنهها و بلاها فروخواهد غلطيد. اما تنها در صورتى ميتوان ادعا كرد كه در جامعهاى #نظام_اسلامى حاكم است كه علاوه بر الهى بودن دستگاه فرماندهى و رهبرى، تمام اركان جامعه نيز با رهبرى الهى رابطهاى سالم و خداپسندانه برقرار نمايند. آنهنگامى بايست نقش و ثمره كامل نظام اسلامى را انتظار داشت كه ارگانها و اندامهاى نظام با كنارگذارى اختلافات شخصى و جناحى تمام دستورهاى رهبرى الهى را خالصانه پذيرا شوند و عاشقانه به اجرا درآورند.
⬅️🔹 اما وقتى ارگانهايى در ارتباط با اين مركز فرماندهى دچار اختلال باشند و تحت تأثير هواهاى نفسانى فرمانهاى الهى را پذيرا نشوند و يا عواملى چون نقشهها و سرمايهگذارىهاى دشمنان خارجى و همراهى شيطانصفتان داخلى هماهنگى و انسجام لازم بين رهبرى و امت را بر هم بزند، نبايستى انتظار غير واقعبينانهاى داشت.
📌«جامی از زلال کوثر ، ص 174»
#فاطمیه #درسهای_فاطمی
💢 #علامه_مصباح_یزدی
#امام و #مردم
🔻 آن چيزى كه امام ساخت، مردم استعداد آن را داشتند. امام آن استعداد، شور و شعور را شكوفا ساخت. او، قوم خويش (مردم) و خوبىهايشان را درك كرد. زبان حالش و لسان قالش، همان بود كه حضرت سيدالشهدا(عليه السلام) در شب عاشورا فرمود كه اصحابى باوفاتر و بهتر از شما سراغ ندارم: «فَاِنّي لا اَعْلَمُ لي اَصحاباً اَوْفى وَلا خَيراً مِنْ اَصحابي...».
👈نگاه و نظر امام به مردم، ياران و هم پيمانانش، همان نگاه سالار شهيدان بود. او مىگفت: هيچ ملتى را بهتر از ملت ايران سراغ ندارم؛ حتّى مىفرمود:
📌«من، با جرأت مدعى هستم كه ملت ايران و توده ميليونى آن در عصر حاضر، بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله(صلى الله عليه وآله) و كوفه و عراق در عهد اميرالمؤمنين و حسين بن على(عليهما السلام)مىباشند. آن حجاز كه...با بهانههايى به جبهه نمىرفتند كه خداوند تعالى در سوره توبه، با آياتى آنها را توبيخ فرموده و وعده عذاب داده».
👈با اين اعتقادى كه امام به مجموعه ملت داشت، ملت نيز برايش سر مىافشاند و جان و مال فدايش مىكرد. با يك اشاره او، امت شور مىآفريد و ميليونها نفر روانه جبهه و جهاد مىشدند. پس از رحلتش و در ايّام سالگردش نيز، از سراسر كشور كاروانها، عاشقانه ـ همچو پروانه برگرد شمع ـ بر مزارش حاضر مىشوند.
T.me/joinchat/A3m9KzvhhZZXaVy3Nwx7uA
#امام و #مردم
🔻 آن چيزى كه امام ساخت، مردم استعداد آن را داشتند. امام آن استعداد، شور و شعور را شكوفا ساخت. او، قوم خويش (مردم) و خوبىهايشان را درك كرد. زبان حالش و لسان قالش، همان بود كه حضرت سيدالشهدا(عليه السلام) در شب عاشورا فرمود كه اصحابى باوفاتر و بهتر از شما سراغ ندارم: «فَاِنّي لا اَعْلَمُ لي اَصحاباً اَوْفى وَلا خَيراً مِنْ اَصحابي...».
👈نگاه و نظر امام به مردم، ياران و هم پيمانانش، همان نگاه سالار شهيدان بود. او مىگفت: هيچ ملتى را بهتر از ملت ايران سراغ ندارم؛ حتّى مىفرمود:
📌«من، با جرأت مدعى هستم كه ملت ايران و توده ميليونى آن در عصر حاضر، بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله(صلى الله عليه وآله) و كوفه و عراق در عهد اميرالمؤمنين و حسين بن على(عليهما السلام)مىباشند. آن حجاز كه...با بهانههايى به جبهه نمىرفتند كه خداوند تعالى در سوره توبه، با آياتى آنها را توبيخ فرموده و وعده عذاب داده».
👈با اين اعتقادى كه امام به مجموعه ملت داشت، ملت نيز برايش سر مىافشاند و جان و مال فدايش مىكرد. با يك اشاره او، امت شور مىآفريد و ميليونها نفر روانه جبهه و جهاد مىشدند. پس از رحلتش و در ايّام سالگردش نيز، از سراسر كشور كاروانها، عاشقانه ـ همچو پروانه برگرد شمع ـ بر مزارش حاضر مىشوند.
T.me/joinchat/A3m9KzvhhZZXaVy3Nwx7uA
💢 #علامه_مصباح_یزدی:
📝 حقيقت عبادت اين است كه انسان «در مقابل معبود حقيقى، همه چيز خود را #تسليم كند».
🔹🖍 اولين اشكال بزرگ و مانع اساسى تكامل بسيارى از ما اين است كه ما در مقابل خدا براى خودمان نوعى « #ربوبيت» و « #صاحب_اختيارى» قائليم. البته اين مطلب را به ظاهر و لفظ بيان نمىكنيم؛ ولى حقيقت آن به صورتى مكتوم و مخفى در نهاد ما وجود دارد و اثرش را مىتوانيم در اعمال و كردار خود مشاهده كنيم. ما مىپنداريم خودمان كسى هستيم، قدرت و هوش و استعدادى از خود داريم و صاحب اموال و دارايىهايى هستيم. به خصوص اگر مقام و موقعيت اجتماعى نيز داشته باشيم، احساس « #انانيت» و « #استقلال» به اوج خود مىرسد. ما در مقابل خداوند براى خود خواستهها و ارادههايى قائليم و حتى بسيارى از اوقات، خواسته و اراده خود را بر خواست و اراده خداى متعال ترجيح مىدهيم! همچنان كه قرآن كريم مىفرمايد:
🖍أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ؛(جاثیه/23) پس آيا ديدى آن كس را كه هوس خويش را معبود خود قرار داده است؟
🔸🖍آرى، بسيارى از ما به جاى «خداپرستى» به «خودپرستى» مشغوليم و به جاى آنكه « #تسليم_خدا» باشيم، « #تسليم_خود» و هواى نفس خويش هستيم! صرفنظر از تعدادى محدود و انگشتشمار، مرتبهاى از « #هواپرستى» در همه ما وجود دارد.
👈 قرآن كريم نيز اين موضوع را تأييد مىكند كه در اکثریت مردم شائبهاى از شرك [در درجات مختلف] وجود دارد و « #خداپرستى» با « #خودپرستى» همراه است:
📌وَما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللهِ إِلاّ وَهُمْ مُشْرِكُونَ؛(یوسف/106) و بيشترشان به خدا ايمان نمى آورند مگر آن كه [با او چيزى را] شريك مىگيرند.
📌«در جستجوی عرفان،ص 271»
t.me/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
📝 حقيقت عبادت اين است كه انسان «در مقابل معبود حقيقى، همه چيز خود را #تسليم كند».
🔹🖍 اولين اشكال بزرگ و مانع اساسى تكامل بسيارى از ما اين است كه ما در مقابل خدا براى خودمان نوعى « #ربوبيت» و « #صاحب_اختيارى» قائليم. البته اين مطلب را به ظاهر و لفظ بيان نمىكنيم؛ ولى حقيقت آن به صورتى مكتوم و مخفى در نهاد ما وجود دارد و اثرش را مىتوانيم در اعمال و كردار خود مشاهده كنيم. ما مىپنداريم خودمان كسى هستيم، قدرت و هوش و استعدادى از خود داريم و صاحب اموال و دارايىهايى هستيم. به خصوص اگر مقام و موقعيت اجتماعى نيز داشته باشيم، احساس « #انانيت» و « #استقلال» به اوج خود مىرسد. ما در مقابل خداوند براى خود خواستهها و ارادههايى قائليم و حتى بسيارى از اوقات، خواسته و اراده خود را بر خواست و اراده خداى متعال ترجيح مىدهيم! همچنان كه قرآن كريم مىفرمايد:
🖍أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ؛(جاثیه/23) پس آيا ديدى آن كس را كه هوس خويش را معبود خود قرار داده است؟
🔸🖍آرى، بسيارى از ما به جاى «خداپرستى» به «خودپرستى» مشغوليم و به جاى آنكه « #تسليم_خدا» باشيم، « #تسليم_خود» و هواى نفس خويش هستيم! صرفنظر از تعدادى محدود و انگشتشمار، مرتبهاى از « #هواپرستى» در همه ما وجود دارد.
👈 قرآن كريم نيز اين موضوع را تأييد مىكند كه در اکثریت مردم شائبهاى از شرك [در درجات مختلف] وجود دارد و « #خداپرستى» با « #خودپرستى» همراه است:
📌وَما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللهِ إِلاّ وَهُمْ مُشْرِكُونَ؛(یوسف/106) و بيشترشان به خدا ايمان نمى آورند مگر آن كه [با او چيزى را] شريك مىگيرند.
📌«در جستجوی عرفان،ص 271»
t.me/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
🔻زن مظهر جمال الهی است
#علامه_مصباح_یزدی:
⬅️هر موجودى به فراخور ظرفيتهاي وجودى خويش، جلوهنماي پرتوى از #صفات حضرت حق است. امكان اين جلوهنمايي در وجود انسان، اين برترين آفريده الهى، از هر موجود ديگرى بيشتر است. وجود هر انسانى نمايانگر شعاعى از نور جمال و جلال الهى است كه به ميزان #قرب او به اين يگانه منبع بىكران نور، توان پرتوافشانى و جلوهنمايي بيشترى در آن پديدار ميشود. از آن جا كه شکلگيري نظام احسن الهى در عرصه اجتماعِ انسانى وابسته به #تجلى و #ظهور كامل اسما و صفات الهى است، ميبايد توان و استعداد اين جلوهنمايي در هر يك از گونههاي انسانى كه زيربناى جوامع انسانى ميباشند، نهاده شود.
⬅️🔸اين استعداد و توانايى، طبق حكمت الهى در وجود يكايك افرادِ گونههاي بشرى (زن و مرد) قرار داده شده است. طبق مشيت الهى هر يك از دو جنس مرد و زن، استعداد جلوهنمايي تمام اسما و صفات الهى را در فطرت خويش دريافت داشتهاند؛ استعداد تجلى صفات جمال و جلال الهى در وجود هر يك از گونههاي انسانى شدت و ضعف ميپذيرد. به ديگر سخن، درونمايههاي فطريى كه زمينهساز مظهريت اسما و صفات الهى در وجود #انسان است، در دو جنس زن و مرد متفاوت است:
🔻زن، داراى ظرفيت و يارايى بيشتر براى مظهريت صفات جمال الهى؛
🔺مرد، واجد لياقت و توانايى فزونتر براى مظهريت صفات جلال الهى.
👈آيات و روايات پُرشمارى، گوياى اين حقيقتند كه وجود زن در جلوهنمايي صفات جمال الهى تواناتر است؛ صفاتى چون: رأفت، عطوفت، رحمت، گذشت، محبت، لطافت، ظرافت و ...؛ بر خلاف وجود مرد كه در بروز صفات جلال الهى يارايى بيشترى دارد؛ صفاتى مانند: صلابت، قاطعيت، قدرت و ... .
⬅️🔹افزون بر آيات و روايات، رهاوردهاى علم روانشناسى و آمار و تجربه نيز نشانگر اين حقيقت است كه صلابت، قدرت، قاطعيت و ميل به كارهاى سخت و سنگين در وجود مردان و در مقابل؛ لطافت، ظرافت، حساسيت، و ميل به كارهاى دقيق و ظريف در وجود زنان بيشتر است. آدمى، چه زن و چه مرد، براى بهترين بهرهوريها از سرمايه عمر و نيل به بالاترين كمالاتِ درخور، بايد استعدادهاى فطرى خويش را باز شناسد و براى شكوفايى و رشد آنها تلاش كند. اگر آدمى، با شناسايى استعدادهاى ويژهاش در به ظهور رسانيدن صفات الهى، براى شكوفايى اين استعدادها، حركت نمايد، به رشد و پيشرفتى چشمگير در عرصه سلوك به سوى خداوند دست خواهد يافت؛ اما ناشناختگى اين استعدادها، كاهلى در شكوفاسازى آن، به كارگيرى ناصحيح آن يا افراط و تفريط در به كارگيرى هر يك از آنها موجب ركود، انحراف يا سقوط آدمى از مسير #تكاملى او خواهد شد.
#فاطمه_اسوه
#زن #عرفان #جمال_الهی
«جامی از زلال کوثر،ص 136»
#علامه_مصباح_یزدی:
⬅️هر موجودى به فراخور ظرفيتهاي وجودى خويش، جلوهنماي پرتوى از #صفات حضرت حق است. امكان اين جلوهنمايي در وجود انسان، اين برترين آفريده الهى، از هر موجود ديگرى بيشتر است. وجود هر انسانى نمايانگر شعاعى از نور جمال و جلال الهى است كه به ميزان #قرب او به اين يگانه منبع بىكران نور، توان پرتوافشانى و جلوهنمايي بيشترى در آن پديدار ميشود. از آن جا كه شکلگيري نظام احسن الهى در عرصه اجتماعِ انسانى وابسته به #تجلى و #ظهور كامل اسما و صفات الهى است، ميبايد توان و استعداد اين جلوهنمايي در هر يك از گونههاي انسانى كه زيربناى جوامع انسانى ميباشند، نهاده شود.
⬅️🔸اين استعداد و توانايى، طبق حكمت الهى در وجود يكايك افرادِ گونههاي بشرى (زن و مرد) قرار داده شده است. طبق مشيت الهى هر يك از دو جنس مرد و زن، استعداد جلوهنمايي تمام اسما و صفات الهى را در فطرت خويش دريافت داشتهاند؛ استعداد تجلى صفات جمال و جلال الهى در وجود هر يك از گونههاي انسانى شدت و ضعف ميپذيرد. به ديگر سخن، درونمايههاي فطريى كه زمينهساز مظهريت اسما و صفات الهى در وجود #انسان است، در دو جنس زن و مرد متفاوت است:
🔻زن، داراى ظرفيت و يارايى بيشتر براى مظهريت صفات جمال الهى؛
🔺مرد، واجد لياقت و توانايى فزونتر براى مظهريت صفات جلال الهى.
👈آيات و روايات پُرشمارى، گوياى اين حقيقتند كه وجود زن در جلوهنمايي صفات جمال الهى تواناتر است؛ صفاتى چون: رأفت، عطوفت، رحمت، گذشت، محبت، لطافت، ظرافت و ...؛ بر خلاف وجود مرد كه در بروز صفات جلال الهى يارايى بيشترى دارد؛ صفاتى مانند: صلابت، قاطعيت، قدرت و ... .
⬅️🔹افزون بر آيات و روايات، رهاوردهاى علم روانشناسى و آمار و تجربه نيز نشانگر اين حقيقت است كه صلابت، قدرت، قاطعيت و ميل به كارهاى سخت و سنگين در وجود مردان و در مقابل؛ لطافت، ظرافت، حساسيت، و ميل به كارهاى دقيق و ظريف در وجود زنان بيشتر است. آدمى، چه زن و چه مرد، براى بهترين بهرهوريها از سرمايه عمر و نيل به بالاترين كمالاتِ درخور، بايد استعدادهاى فطرى خويش را باز شناسد و براى شكوفايى و رشد آنها تلاش كند. اگر آدمى، با شناسايى استعدادهاى ويژهاش در به ظهور رسانيدن صفات الهى، براى شكوفايى اين استعدادها، حركت نمايد، به رشد و پيشرفتى چشمگير در عرصه سلوك به سوى خداوند دست خواهد يافت؛ اما ناشناختگى اين استعدادها، كاهلى در شكوفاسازى آن، به كارگيرى ناصحيح آن يا افراط و تفريط در به كارگيرى هر يك از آنها موجب ركود، انحراف يا سقوط آدمى از مسير #تكاملى او خواهد شد.
#فاطمه_اسوه
#زن #عرفان #جمال_الهی
«جامی از زلال کوثر،ص 136»
#علامه_مصباح_یزدی :
🔅اين فرهنگ که وظيفه زن، فقط کار در منزل است، گرچه غلط نيست، ولي ناقص است، زيرا در آن به دين نگاه جامع صورت نگرفته است؛ آري، اگر کار در منزل ارزشي بيشتر از کار بيرون از منزل ، يا برابر با آن، داشته باشد، کار در منزل بهتر است، اما اگر کاري بيرون از منزل واجب کفايي باشد و نياز به حضور زن باشد، بايد آن را هم انجام دهد.
#حضرت_زينب (س) بعد از واقعه عاشورا، تکليف مهمي را بر عهده گرفت؛ و بخش عظيمي از برکاتي که از واقعه کربلا، نصيب مسلمانان شد، مربوط به سخنرانيهاي حضرت زينب (س) بود؛ حال اگر حضرت زينب (س) ميخواست در منزل بماند، آيا اين برکات شامل جامعه مسلمانان ميشد؟
۹۵/۲/۲۲
t.me/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
🔅اين فرهنگ که وظيفه زن، فقط کار در منزل است، گرچه غلط نيست، ولي ناقص است، زيرا در آن به دين نگاه جامع صورت نگرفته است؛ آري، اگر کار در منزل ارزشي بيشتر از کار بيرون از منزل ، يا برابر با آن، داشته باشد، کار در منزل بهتر است، اما اگر کاري بيرون از منزل واجب کفايي باشد و نياز به حضور زن باشد، بايد آن را هم انجام دهد.
#حضرت_زينب (س) بعد از واقعه عاشورا، تکليف مهمي را بر عهده گرفت؛ و بخش عظيمي از برکاتي که از واقعه کربلا، نصيب مسلمانان شد، مربوط به سخنرانيهاي حضرت زينب (س) بود؛ حال اگر حضرت زينب (س) ميخواست در منزل بماند، آيا اين برکات شامل جامعه مسلمانان ميشد؟
۹۵/۲/۲۲
t.me/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
#علامه_مصباح_یزدی:
🔹هيچ قلمى نمىتواند #جنايات_اسراييل را به نگارش درآورد و هيچ هنرمندى نمىتواند مظلوميت مردم فلسطين را ترسيم نمايد.
🔸 نمونه اينگونه ظلمها و ستمها در عالَم يافت نمىشود. آيا مىتوانيم در مقابل اين جنايات و رخدادهاى ناگوار چشم فرو بنديم و به خواب آرام رويم؟!
🔹 غيرت دينى كجا است؟ احساس مسؤوليت نسبت به ساير مسلمانان كجا رفت؟!
🔸آيا جاى اين سخن «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» كجا است؟ چگونه بايد شعاير اسلامى را حفظ كرد و حمايت نمود؟
#جنایات_کاران_تاریخ
#الموت_لاسرائیل
t.me/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
🔹هيچ قلمى نمىتواند #جنايات_اسراييل را به نگارش درآورد و هيچ هنرمندى نمىتواند مظلوميت مردم فلسطين را ترسيم نمايد.
🔸 نمونه اينگونه ظلمها و ستمها در عالَم يافت نمىشود. آيا مىتوانيم در مقابل اين جنايات و رخدادهاى ناگوار چشم فرو بنديم و به خواب آرام رويم؟!
🔹 غيرت دينى كجا است؟ احساس مسؤوليت نسبت به ساير مسلمانان كجا رفت؟!
🔸آيا جاى اين سخن «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» كجا است؟ چگونه بايد شعاير اسلامى را حفظ كرد و حمايت نمود؟
#جنایات_کاران_تاریخ
#الموت_لاسرائیل
t.me/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
﷽
#علامه_مصباح_یزدی:نعمت انقلاب اسلامي شمهاي از فيوضات حضرت معصومه (س) است
🔻اميدواريم بتوانيم نسبت به حضرت معصومه سلاماللهعليها معرفت پيدا کنيم، اگر حرم حضرت در شهر قم نبود، حوزه علميه قم هم تأسيس نميشد که در اين صورت افرادي همچون امام راحل نيز به وجود نميآمدند، و اگر نعمت امام(ره) نصيب ما نميشد انقلاب اسلامي ايجاد نميشد.
🔻اين همه اين آثار و بركات و بيداري امروز ملتهاي مسلمان، تنها قطرهاي از درياي بيكران فيوضات كريمه اهلبيت سلاماللهعليها بوده و همه شيعيان و مسلمانان از وجود پرنور ايشان بهرهمندند.
🔻خاندان عصمت و طهارت(ع) خاندان لطف و كرامت هستند و همواره زائران و مجاوران خود را مورد عنايت و تفقد قرار ميدهند.
برکات حضرت معصومه سلاماللهعليها به غيرمسلمانان هم ميرسد
🔻 برکات حضرت معصومه(س) نه تنها به شيعيان بلکه به مسلمانان و غيرمسلمانان نيز ميرسد و حتي برخي از زرتشتيها براي رفع حوائج خود دست به دامان کريمه اهلبيت ميشوند.
t.me/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
#علامه_مصباح_یزدی:نعمت انقلاب اسلامي شمهاي از فيوضات حضرت معصومه (س) است
🔻اميدواريم بتوانيم نسبت به حضرت معصومه سلاماللهعليها معرفت پيدا کنيم، اگر حرم حضرت در شهر قم نبود، حوزه علميه قم هم تأسيس نميشد که در اين صورت افرادي همچون امام راحل نيز به وجود نميآمدند، و اگر نعمت امام(ره) نصيب ما نميشد انقلاب اسلامي ايجاد نميشد.
🔻اين همه اين آثار و بركات و بيداري امروز ملتهاي مسلمان، تنها قطرهاي از درياي بيكران فيوضات كريمه اهلبيت سلاماللهعليها بوده و همه شيعيان و مسلمانان از وجود پرنور ايشان بهرهمندند.
🔻خاندان عصمت و طهارت(ع) خاندان لطف و كرامت هستند و همواره زائران و مجاوران خود را مورد عنايت و تفقد قرار ميدهند.
برکات حضرت معصومه سلاماللهعليها به غيرمسلمانان هم ميرسد
🔻 برکات حضرت معصومه(س) نه تنها به شيعيان بلکه به مسلمانان و غيرمسلمانان نيز ميرسد و حتي برخي از زرتشتيها براي رفع حوائج خود دست به دامان کريمه اهلبيت ميشوند.
t.me/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
🔆اسیر هواهای نفسانی نیستند...
#علامه_مصباح_یزدی:
🔹سالک طريق خدا در توصيف حقْ اميال و هواهاي نفساني خويش را دخالت نميدهد و معيار او در توصيف حق، قانون هستي است، که بر موجوديت و حيات او حاکم است؛ قانوني که بنابر آن همة عالم و تمام هستي او متعلق به خداست و او وظيفهاي جز بندگي خداوند ندارد و نبايد خود و غيرخدا را در برابر او مستقل ببيند و براي آنها سهمي و شأني در نظر گيرد.
🔸آنگاه که به اين درجه از معرفت رسيد، بايد به مقتضاي آن نيز عمل کند. روح بندة سالک چون تشنة خير و کمال است افقهاي متعالي سعادت و خير و کمال را مينگرد و همواره براي رسيدن به کمالاتي فزونتر، روح خود را تشنه و بيتاب نگاه ميدارد، و زماني از اين پويايي دست ميکشد که به کمال نامتناهي، يعني قرب الهی نايل آيد.
🔹او در مسيرِ به فعليت رساندن استعداد کمالجوييِ خود از احتمال و گمان خير و کمال نميگذرد و براي اينکه يقين کند که به سرحد تعالي و کمال رسيده، آنچه را احتمال ميدهد و گمان ميبرد که خير و کمال و غذاي روح اوست، فراچنگ ميآورد و از آنْ صرفنظر نميکند.
t.me/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
#علامه_مصباح_یزدی:
🔹سالک طريق خدا در توصيف حقْ اميال و هواهاي نفساني خويش را دخالت نميدهد و معيار او در توصيف حق، قانون هستي است، که بر موجوديت و حيات او حاکم است؛ قانوني که بنابر آن همة عالم و تمام هستي او متعلق به خداست و او وظيفهاي جز بندگي خداوند ندارد و نبايد خود و غيرخدا را در برابر او مستقل ببيند و براي آنها سهمي و شأني در نظر گيرد.
🔸آنگاه که به اين درجه از معرفت رسيد، بايد به مقتضاي آن نيز عمل کند. روح بندة سالک چون تشنة خير و کمال است افقهاي متعالي سعادت و خير و کمال را مينگرد و همواره براي رسيدن به کمالاتي فزونتر، روح خود را تشنه و بيتاب نگاه ميدارد، و زماني از اين پويايي دست ميکشد که به کمال نامتناهي، يعني قرب الهی نايل آيد.
🔹او در مسيرِ به فعليت رساندن استعداد کمالجوييِ خود از احتمال و گمان خير و کمال نميگذرد و براي اينکه يقين کند که به سرحد تعالي و کمال رسيده، آنچه را احتمال ميدهد و گمان ميبرد که خير و کمال و غذاي روح اوست، فراچنگ ميآورد و از آنْ صرفنظر نميکند.
t.me/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
📜افراط در یک واجبِ فراموش شده|| بصیرت در شناختِ اولویت ها
#علامه_مصباح_یزدی
🔅زمانى كه من در سنين كودكى بودم به خاطر دارم كه يكى از خويشان و بستگان ما كه شخص متدين و مقدسى هم بود، به جهت همين تدين و علاقه مذهبىاش، به مسأله ريشتراشى بسيار حساس بود. از اين رو هرگاه كسى را مىديد كه ريشش را تراشيده، خيلى سخت به او حمله مىكرد و احياناً الفاظ و عبارات تندى نيز به كار مىبرد. البته او انسانى باتقوا و نسبتاً اهل فضل بود كه نماز شبش در سفر و حضر ترك نمىشد و اتفاقاً، همانطور كه عرض كردم، بر اساس همين تدين و علايق مذهبى هم بود كه نسبت به مسائل دينى و مراعات آنها حساسيت داشت.
🔅در هر صورت، يك بار خود من شاهد بودم كه يكى از بستگان مشتركمان به مناسبتى براى ديدن اين شخص آمده بود. از قضا آن شخص ملاقاتكننده ريشش را تراشيده بود. آن خويشاوند مذهبى و متدين ما كه اين آقا براى ديدن او آمده بود، طبق معمول با تندى و عصبانيت شروع به حمله و اعتراض كرد و ضمن حرفهايش گفت: اين چه كارى است كه صورتت را مثل شغال درست كردهاى؟! و خلاصه خيلى به آن بنده خدا بد و بيراه گفت و همين امر باعث شد كه او برخاست و رفت و بعد هم كلا رابطه بين آنها قطع شد.
🔅چنين برخوردى قطعاً از مصاديق افراط در امر به معروف و نهى از منكر است.
🔹اولا، حرمت تراشيدن ريش از قطعيات و مسلّمات نيست و گرچه برخى فقها فتواى به حرمت دارند، اما بسيارى از فقها نيز فتوا ندادهاند و تنها احتياط كردهاند و احياناً شايد برخى نيز فتوا به جواز اين كار داده باشند. در هر صورت، اينگونه نيست كه حرمت آن قطعى و مسلّم باشد.
🔸 ثانياً، بر فرض حرمت، در مقايسه با معاصى كبيرهاى از قبيل رباخوارى، غيبت، دروغ و برخى گناهان ديگر كه متأسفانه در جامعه ما كم و بيش رواج دارد، گناهى مانند ريشتراشى اصلا قابل ذكر نيست. آيا اين گناهان كبيره بالاتر است يا گناه صغيرهاى مثل ريشتراشى؟ كسى كه مبتلا به انواع گناهان كبيره است كه، براى مثال، يكى از آنها غيبت است كه گناه آن از هفتاد عمل فحشا بالاتر است، آيا براى اصلاح او بايد از دروغ و غيبت و رباخوارى شروع كنيم يا از ريشتراشى؟
🔹ثالثاً، ما حق نداريم در مقام نهى از منكر به كسى فحش بدهيم و اهانت كنيم. اهانت به مؤمن خودش گناه است و گناهش نيز بسيار بدتر و بالاتر از ريشتراشى است.
🔸و رابعاً، اين نحوه برخورد باعث مىشود كه زمينه ارشاد فرد نسبت به ساير مسائل از بين برود. انسان مىتواند با برخورد نرم و آرام و همراه با مدارا و اخلاق نيكو، فرد را تحت تأثير قرار دهد و به مرور ابتدا او را به اين مسير بكشاند كه آن گناهان بزرگتر را كنار بگذارد، تا كمكم نوبت به معاصى كوچكتر و گناهى نظير ريشتراشى برسد. با اين نحوه برخورد، شما نهتنها فرد را از ريشتراشى بازنداشتهايد، بلكه زمينه اصلاح او نسبت به ترك آن گناهان كبيره را نيز كاملا از بين بردهايد.
👈پنجمين اشكال اين نحوه برخورد آن شخص اين بود كه منجر به قطع رابطه و قطع رحم شد و چنان دشمنى و كينهاى بين اين دو نفر به وجود آمد كه تا آخر عمر از ديدن روى يكديگر بيزار بودند.
🔅اين همه در حالى بود كه آن خويشاوند متدين ما قطعاً هيچ نظرى جز انجام وظيفه و عمل به تكليف شرعى نداشت، اما نحوه برخورد او درست نبود. چنين برخوردى نيز عمدتاً ريشه در آداب و رسوم و عادتهاى رفتارى گذشتگان داشت و از محيط به ارث رسيده بود؛ برخورد تند و خشن و بىجايى كه نهتنها هيچ نتيجه مثبتى نداشت، كه چندين اثر منفى نيز داشت و اگر جاى خود را به برخورد متين و مؤدبانه مىداد، به احتمال بسيار زياد مىتوانست نتيجهبخش باشد
#علامه_مصباح_یزدی
🔅زمانى كه من در سنين كودكى بودم به خاطر دارم كه يكى از خويشان و بستگان ما كه شخص متدين و مقدسى هم بود، به جهت همين تدين و علاقه مذهبىاش، به مسأله ريشتراشى بسيار حساس بود. از اين رو هرگاه كسى را مىديد كه ريشش را تراشيده، خيلى سخت به او حمله مىكرد و احياناً الفاظ و عبارات تندى نيز به كار مىبرد. البته او انسانى باتقوا و نسبتاً اهل فضل بود كه نماز شبش در سفر و حضر ترك نمىشد و اتفاقاً، همانطور كه عرض كردم، بر اساس همين تدين و علايق مذهبى هم بود كه نسبت به مسائل دينى و مراعات آنها حساسيت داشت.
🔅در هر صورت، يك بار خود من شاهد بودم كه يكى از بستگان مشتركمان به مناسبتى براى ديدن اين شخص آمده بود. از قضا آن شخص ملاقاتكننده ريشش را تراشيده بود. آن خويشاوند مذهبى و متدين ما كه اين آقا براى ديدن او آمده بود، طبق معمول با تندى و عصبانيت شروع به حمله و اعتراض كرد و ضمن حرفهايش گفت: اين چه كارى است كه صورتت را مثل شغال درست كردهاى؟! و خلاصه خيلى به آن بنده خدا بد و بيراه گفت و همين امر باعث شد كه او برخاست و رفت و بعد هم كلا رابطه بين آنها قطع شد.
🔅چنين برخوردى قطعاً از مصاديق افراط در امر به معروف و نهى از منكر است.
🔹اولا، حرمت تراشيدن ريش از قطعيات و مسلّمات نيست و گرچه برخى فقها فتواى به حرمت دارند، اما بسيارى از فقها نيز فتوا ندادهاند و تنها احتياط كردهاند و احياناً شايد برخى نيز فتوا به جواز اين كار داده باشند. در هر صورت، اينگونه نيست كه حرمت آن قطعى و مسلّم باشد.
🔸 ثانياً، بر فرض حرمت، در مقايسه با معاصى كبيرهاى از قبيل رباخوارى، غيبت، دروغ و برخى گناهان ديگر كه متأسفانه در جامعه ما كم و بيش رواج دارد، گناهى مانند ريشتراشى اصلا قابل ذكر نيست. آيا اين گناهان كبيره بالاتر است يا گناه صغيرهاى مثل ريشتراشى؟ كسى كه مبتلا به انواع گناهان كبيره است كه، براى مثال، يكى از آنها غيبت است كه گناه آن از هفتاد عمل فحشا بالاتر است، آيا براى اصلاح او بايد از دروغ و غيبت و رباخوارى شروع كنيم يا از ريشتراشى؟
🔹ثالثاً، ما حق نداريم در مقام نهى از منكر به كسى فحش بدهيم و اهانت كنيم. اهانت به مؤمن خودش گناه است و گناهش نيز بسيار بدتر و بالاتر از ريشتراشى است.
🔸و رابعاً، اين نحوه برخورد باعث مىشود كه زمينه ارشاد فرد نسبت به ساير مسائل از بين برود. انسان مىتواند با برخورد نرم و آرام و همراه با مدارا و اخلاق نيكو، فرد را تحت تأثير قرار دهد و به مرور ابتدا او را به اين مسير بكشاند كه آن گناهان بزرگتر را كنار بگذارد، تا كمكم نوبت به معاصى كوچكتر و گناهى نظير ريشتراشى برسد. با اين نحوه برخورد، شما نهتنها فرد را از ريشتراشى بازنداشتهايد، بلكه زمينه اصلاح او نسبت به ترك آن گناهان كبيره را نيز كاملا از بين بردهايد.
👈پنجمين اشكال اين نحوه برخورد آن شخص اين بود كه منجر به قطع رابطه و قطع رحم شد و چنان دشمنى و كينهاى بين اين دو نفر به وجود آمد كه تا آخر عمر از ديدن روى يكديگر بيزار بودند.
🔅اين همه در حالى بود كه آن خويشاوند متدين ما قطعاً هيچ نظرى جز انجام وظيفه و عمل به تكليف شرعى نداشت، اما نحوه برخورد او درست نبود. چنين برخوردى نيز عمدتاً ريشه در آداب و رسوم و عادتهاى رفتارى گذشتگان داشت و از محيط به ارث رسيده بود؛ برخورد تند و خشن و بىجايى كه نهتنها هيچ نتيجه مثبتى نداشت، كه چندين اثر منفى نيز داشت و اگر جاى خود را به برخورد متين و مؤدبانه مىداد، به احتمال بسيار زياد مىتوانست نتيجهبخش باشد
﷽
📜مساجد معراج اندیشه دینی و سیاسی||طرح معرفتی مسجدمحور
🔆محوریت مبانی نظری امام و رهبری و شهید مطهری|| مبانی امامین انقلاب،اساس سیاست ورزی مومنانه
#علامه_مصباح_یزدی:
🔅وقتى مسجدى مركزيت يافت و روزى چند مرتبه مردم در آن جمع شدند و يا روز جمعه اجتماع باشكوهى از مردم، در مسجد گرد هم آمدند، بركات اجتماعى، اقتصادى و سياسى فراوانى به جامعه متوجه مىگردد و مسلمانان از صدر اسلام تاكنون از اين منافع و بركات بهرهمند بودهاند.
🔅در طول تاريخ، مسجد پايگاه و بسترى بوده است براى رفع نيازهاى فكرى، مذهبى، سياسى و اقتصادى و نيز كانونى بوده براى ترويج و گسترش فرهنگ غنىّ اسلام و فراگيرى علوم ضرورى جامعه و نيز كانونى بوده براى تجمع نيروهاى مبارز و رزمنده، جهت رويارويى با دشمن. بهطور كلى مىتوان براى مسجد دست كم چهار نقش قائل شد:
🔻 الف) پايگاه عبادت و ياد خداوند
🔻 ب) پايگاه جهاد فكرى و تعليم و فراگيرى معارف اسلامى.
🔻 ج) پايگاه وحدت مسلمانان و نمايش روح يكپارچگى و وحدت در مقابل منافقان و دشمنان آشكار و نهان.
🔻 د) پايگاه تجمع و گردهم آيى مبارزان و رزمندگان و اعزام آنان به جبهههاى نبرد و كارزار با دشمن...
📝ره توشه،جلد 2،ص 222
🔅آیت الله #مصباح یزدی با اشاره به فرهنگ غلطِ رایج حاصل شده از تک نگری به شبکه های اجتماعی و استفاده نکردن از ظرفیت های نهادینه شدن آن در حوزه تعمیق اندیشه دینی و عقلانیت،می فرمایند:
👈«متأسفانه از وقتي که مردم با وسائل جديد مانند کامپيوتر، تلويزيون و [شبکه های اجتماعی]... سروکار پيدا کردهاند، ديگر کمتر مجالي براي #مطالعه، #فکر، يا شرکت در #جلسات و بحثهاي علمي پيدا ميکنند! درحالي که بايد دنبال اين باشيد که خودتان جلسات مذهبي داشته باشيد و مطالعه و مباحثه داشته باشيد. حساب کنيد که خودتان و دوستانتان در سال چند صفحه از کتابهاي #مقام_معظم_رهبري يا شهيد #مطهري را مطالعه ميکنيد؟ بعضي جوانها حاضرند تا نيمههاي شب پاي اينترنت، کامپيوتر، يا تلويزيون بنشينند، ولي حاضر نيستند يک صفحه قرآن بخوانند. نتيجه اين روند چه خواهد شد؟»
🔅ایشان با اشاره به نحوه چگونگی برگزاری جلسات معرفتی می فرمایند:
👈«زماني شهيد #بهشتي با طلبههاي مدرسه حقاني جلسه داشتند. در اين جلسات، طلاب بايد گزارش ميدادند که در يک هفته، چه روزهايي، چه مقدار مطالعه کردهاند. همه بايد يادداشت ميکردند و تحويل ميدادند، و مشخص ميشد مثلاً فلاني در اين هفته شش دقيقه کم کار کرده است! اين قدر جدي بود و به همين خاطر کار پيش ميرفت. مهمترين مسأله مديريت جدي جلسه است.»
🔅آیت الله #مصباح با اشاره به اینکه #وحدت_اندیشه مهمتر از #وحدت_ابدان است،می فرمایند:
👈«چنين طرحي مصداق « #مذاکره_علم» است که در احاديث بسيار مورد تأکيد قرار گرفته است. از جمله در حديث ابوذر که پيامبر اکرم (صليا...عليهوآله) به او فرمودهاند: «يا اباذر جلوس ساعةٍ عند مذاکرة العلم احبّ الي الله تعالي من قرائة القرآن کلّه اثني عشر الف مرّة». نميفرمايد درس بخوانيد، بلکه ميفرمايد در جايي که بحث علمي ميشود، آنجا بنشينيد، که يک ساعت نشستن در جايي که بحث علمي ميشود، يکي از ثمراتش اين است که از دوازده هزار ختم قرآن ثوابش بيشتر است. در دنباله روايت نيز اضافه ميفرمايد که از چقدر تشييع جنازه، عيادت مريض، انفاق و... هم ثوابش بيشتر است.»
#روز_جهانی_مسجد
t.me/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
📜مساجد معراج اندیشه دینی و سیاسی||طرح معرفتی مسجدمحور
🔆محوریت مبانی نظری امام و رهبری و شهید مطهری|| مبانی امامین انقلاب،اساس سیاست ورزی مومنانه
#علامه_مصباح_یزدی:
🔅وقتى مسجدى مركزيت يافت و روزى چند مرتبه مردم در آن جمع شدند و يا روز جمعه اجتماع باشكوهى از مردم، در مسجد گرد هم آمدند، بركات اجتماعى، اقتصادى و سياسى فراوانى به جامعه متوجه مىگردد و مسلمانان از صدر اسلام تاكنون از اين منافع و بركات بهرهمند بودهاند.
🔅در طول تاريخ، مسجد پايگاه و بسترى بوده است براى رفع نيازهاى فكرى، مذهبى، سياسى و اقتصادى و نيز كانونى بوده براى ترويج و گسترش فرهنگ غنىّ اسلام و فراگيرى علوم ضرورى جامعه و نيز كانونى بوده براى تجمع نيروهاى مبارز و رزمنده، جهت رويارويى با دشمن. بهطور كلى مىتوان براى مسجد دست كم چهار نقش قائل شد:
🔻 الف) پايگاه عبادت و ياد خداوند
🔻 ب) پايگاه جهاد فكرى و تعليم و فراگيرى معارف اسلامى.
🔻 ج) پايگاه وحدت مسلمانان و نمايش روح يكپارچگى و وحدت در مقابل منافقان و دشمنان آشكار و نهان.
🔻 د) پايگاه تجمع و گردهم آيى مبارزان و رزمندگان و اعزام آنان به جبهههاى نبرد و كارزار با دشمن...
📝ره توشه،جلد 2،ص 222
🔅آیت الله #مصباح یزدی با اشاره به فرهنگ غلطِ رایج حاصل شده از تک نگری به شبکه های اجتماعی و استفاده نکردن از ظرفیت های نهادینه شدن آن در حوزه تعمیق اندیشه دینی و عقلانیت،می فرمایند:
👈«متأسفانه از وقتي که مردم با وسائل جديد مانند کامپيوتر، تلويزيون و [شبکه های اجتماعی]... سروکار پيدا کردهاند، ديگر کمتر مجالي براي #مطالعه، #فکر، يا شرکت در #جلسات و بحثهاي علمي پيدا ميکنند! درحالي که بايد دنبال اين باشيد که خودتان جلسات مذهبي داشته باشيد و مطالعه و مباحثه داشته باشيد. حساب کنيد که خودتان و دوستانتان در سال چند صفحه از کتابهاي #مقام_معظم_رهبري يا شهيد #مطهري را مطالعه ميکنيد؟ بعضي جوانها حاضرند تا نيمههاي شب پاي اينترنت، کامپيوتر، يا تلويزيون بنشينند، ولي حاضر نيستند يک صفحه قرآن بخوانند. نتيجه اين روند چه خواهد شد؟»
🔅ایشان با اشاره به نحوه چگونگی برگزاری جلسات معرفتی می فرمایند:
👈«زماني شهيد #بهشتي با طلبههاي مدرسه حقاني جلسه داشتند. در اين جلسات، طلاب بايد گزارش ميدادند که در يک هفته، چه روزهايي، چه مقدار مطالعه کردهاند. همه بايد يادداشت ميکردند و تحويل ميدادند، و مشخص ميشد مثلاً فلاني در اين هفته شش دقيقه کم کار کرده است! اين قدر جدي بود و به همين خاطر کار پيش ميرفت. مهمترين مسأله مديريت جدي جلسه است.»
🔅آیت الله #مصباح با اشاره به اینکه #وحدت_اندیشه مهمتر از #وحدت_ابدان است،می فرمایند:
👈«چنين طرحي مصداق « #مذاکره_علم» است که در احاديث بسيار مورد تأکيد قرار گرفته است. از جمله در حديث ابوذر که پيامبر اکرم (صليا...عليهوآله) به او فرمودهاند: «يا اباذر جلوس ساعةٍ عند مذاکرة العلم احبّ الي الله تعالي من قرائة القرآن کلّه اثني عشر الف مرّة». نميفرمايد درس بخوانيد، بلکه ميفرمايد در جايي که بحث علمي ميشود، آنجا بنشينيد، که يک ساعت نشستن در جايي که بحث علمي ميشود، يکي از ثمراتش اين است که از دوازده هزار ختم قرآن ثوابش بيشتر است. در دنباله روايت نيز اضافه ميفرمايد که از چقدر تشييع جنازه، عيادت مريض، انفاق و... هم ثوابش بيشتر است.»
#روز_جهانی_مسجد
t.me/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
﷽
#علامه_مصباح_یزدی:
🔅از امام #جواد علیهالسلام نقل شده است: «أَوْحَى اللَّهُ إِلَى بَعْضِ الْأَنْبِيَاء: أَمَّا زُهْدُكَ فِي الدُّنْيَا فَتُعَجِّلُكَ الرَّاحَة، أَمَّا انْقِطَاعُكَ إِلَيَّ فَيُعَزِّزُكَ بِي، وَ لَكِنْ هَلْ عَادَيْتَ لِي عَدُوّاً وَ وَالَيْتَ لِي وَلِيّاً»؛[تحف العقول، ص454]
🔅خداوند متعال به برخی از انبیا وحی کرد که زهد در دنيا باعث راحتي خودت است؛ وقتي به امور دنیا تعلق نداري و زندگي سادهاي داري، غم و غصهاي نیز نداري. بنابراین زهدت را به حساب من نگذار! زهدت باعث ميشود که خودت راحت باشي.
🔅وأَمَّا انْقِطَاعُكَ إِلَيَّ فَيُعَزِّزُكَ بي؛ اينکه سر و کارت فقط با من است و امیدی به ديگران نداري، نیز باعث عزت خودت است. وَلَكِنْ هَلْ عَادَيْتَ لِي عَدُوّاً وَوَالَيْتَ لِي وَلِيّا؛ آيا کسي را به خاطر من دوست، يا دشمني را به خاطر من دشمن داشتهاي؟ این دوستی و دشمنی است که برای من بوده است، ولی کارهای دیگرت مال خودت است.
t.me/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
#علامه_مصباح_یزدی:
🔅از امام #جواد علیهالسلام نقل شده است: «أَوْحَى اللَّهُ إِلَى بَعْضِ الْأَنْبِيَاء: أَمَّا زُهْدُكَ فِي الدُّنْيَا فَتُعَجِّلُكَ الرَّاحَة، أَمَّا انْقِطَاعُكَ إِلَيَّ فَيُعَزِّزُكَ بِي، وَ لَكِنْ هَلْ عَادَيْتَ لِي عَدُوّاً وَ وَالَيْتَ لِي وَلِيّاً»؛[تحف العقول، ص454]
🔅خداوند متعال به برخی از انبیا وحی کرد که زهد در دنيا باعث راحتي خودت است؛ وقتي به امور دنیا تعلق نداري و زندگي سادهاي داري، غم و غصهاي نیز نداري. بنابراین زهدت را به حساب من نگذار! زهدت باعث ميشود که خودت راحت باشي.
🔅وأَمَّا انْقِطَاعُكَ إِلَيَّ فَيُعَزِّزُكَ بي؛ اينکه سر و کارت فقط با من است و امیدی به ديگران نداري، نیز باعث عزت خودت است. وَلَكِنْ هَلْ عَادَيْتَ لِي عَدُوّاً وَوَالَيْتَ لِي وَلِيّا؛ آيا کسي را به خاطر من دوست، يا دشمني را به خاطر من دشمن داشتهاي؟ این دوستی و دشمنی است که برای من بوده است، ولی کارهای دیگرت مال خودت است.
t.me/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
📷 #علامه_مصباح_یزدی: با #نوجوانان و #جوانان با لطافت برخورد کنیم.آنان به فیلسوف بودن و عالِم بودن یا وکیل و وزیر بودن شما نمی نگرند...
http://t.me/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
http://t.me/joinchat/AAAAADvhhZZtg79p-g090w
📍﷽📍
📜روشنفکران سکولار به جانِ تاریخ اسلام و انقلاب افتاده اند||عدالتخواهیِ حقیقی؛ تکلیف علی (ع)
#علامه_مصباح_یزدی:
🔅 اصحاب قرائتهاى جديد گاهى براى اثبات اين مدعاى خود كه مشروعيت حاكمان و حكومتها به رأى و خواست مردم است، به اين جمله اميرالمؤمنين(عليه السلام) استناد مىكنند كه: لَوْلا حُضُورُ الْحاضِرِ وَ قيامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النّاصِرِ...لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا .( نهج البلاغه، ترجمه و شرح فيض الاسلام، خطبه 3) آنان اين جمله حضرت را اين طور معنا مىكنند كه چون تا كنون مردم با من بيعت نكرده بودند، از اين رو حكومت من مشروع نبود!
🔅در حالى كه هرگز مراد حضرت اين نيست؛ بلكه مراد اين است كه تا الآن كه #پشتيبانى و #حمايت مردم نبود تكليفى براى تشكيل حكومت و احقاق حقم نداشتم؛ اما اكنون كه با من بيعت كردند حجت بر من تمام شد. چون شما حضور پيدا كرديد و حاضر شديد مرا يارى كنيد، حجت بر من تمام شده و تكليفم براى گرفتن حق خلافتم منجَّز شده است.
🔅اين فرمايش اميرالمؤمنين(عليه السلام) در واقع اشاره به اين قاعده كلى است كه اصولا « #تكليف_داير_مدار_قدرت است». وقتى در مقابل دهها هزار نفر، حضرت على(عليه السلام) فقط دو سه نفر طرفدار داشت؛ چطور مىتوانست با آنها بجنگد؟ از اين رو چون قدرتى نداشت تكليفى هم براى احقاق حق خود و تشكيل حكومت نداشت؛ اما حق حكومت داشت؛ حقى كه خداى متعال براى آن حضرت قرار داده بود. آن گاه كه يار و ياور پيدا كرد و مردم جمع شدند و با ايشان بيعت كردند، تكليف بر آن حضرت منجَّز شد، و از اين رو حكومت را در دست گرفت. از مجموع فرمايشات اميرالمؤمنين(عليه السلام) نيز چيزى جز اين فهميده نمىشود. آنچه كه اميرالمؤمنين(عليه السلام) را به صحنه مىكشاند، آن گونه كه خود مىفرمايد، تكليفى است كه بر اثر حضور مردم بر گردن آن حضرت آمده است.
#عدالتخواهی
🔅تكليف على(عليه السلام) اين است كه در صورت قدرت، بايد كارى كند كه احكام خدا در جامعه پياده شود، بدعتها رواج پيدا نكند و حقوق مظلومان از بين نرود. حضرت در همين خطبهاى كه قسمتى از آن را نقل كرديم، در تبيين فلسفه قبول خلافت پس از اصرار مردم مىفرمايد: ...وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَنْ لا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِم وَ لَا سَغَبِ مَظْلُوم ؛(همان.) براى اين كه دين خدا برپا باشد و حقوق مردم تضييع نشود قبول كردم؛ نه اين كه چون شما به من حق حكومت داديد حكومت من مشروعيت پيدا كرده است.
🔖مصلحت سنجیِ حقیقی
🔅بنابراين علت عدم اقدام حضرت براى به دست گرفتن خلافت، تكليف الهى و حفظ مصالح اسلام و جامعه اسلامى بود. اگر آن حضرت طى 25 سال اقدامى در اين زمينه نكرد براى آن بود كه اصل اسلام از بين نرود. داستان گفتگوى حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام) با آن حضرت ـ كه در برخى نقلها آمده است ـ از جمله شواهد اين مطلب است. بر اساس نقلى كه ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه آورده است، روزى حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام) در ضمن صحبت هايش با اميرالمؤمنين(عليه السلام) اين مسأله را مطرح كرد كه آيا بهتر نيست آن حضرت سكوت را بشكند و براى گرفتن حق خود قيام كند؟ در همين حال صداى مؤذن به گوش رسيد كه ندا مىداد:« اشهد ان محمداً(صلى الله عليه وآله) رسول الله. »
🔅اميرالمؤمنين(عليه السلام) به حضرت زهرا(عليها السلام) فرمود: آيا اين كه اين اسم و اين صدا از روى كره زمين محو شود تو را خوشحال مىكند؟ حضرت زهرا(عليها السلام) پاسخ منفى دادند. اميرالمؤمنين(عليه السلام) فرمودند، پس اگر مىخواهى اين نام و اين صدا باقى بماند راهى جز شكيبايى و خون دل خوردن نداريم.(شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 11، ص 113)
🔅 اين روايت به خوبى گوياى اين مطلب است كه صبر و سكوت اميرالمؤمنين(عليه السلام) دليلى جز حفظ و رعايت مصالح اسلام و جامعه اسلامى نداشت. مسأله اين نبود كه حضرت از جان خود مىترسيد، بلكه مىديد در صورت مقابله و دست بردن به شمشير، آنچه در اين ميان از بين مىرود #اصل_اسلام است. از اين رو آن حضرت راهى را برگزيد كه به حفظ اسلام منجر شود.
🔅اما آن زمان هم كه اقدام كردند به اين دليل بود كه مردم با ايشان #بيعت كردند و #حجت بر آن حضرت تمام شد. مردم ديگر از همه چيز سرخورده شده بودند و تشخيص دادند كه هيچ كس ديگر جز حضرت على(عليه السلام) نمىتواند اين كشتى متلاطم در اين درياى طوفانى را به ساحل برساند. از اين رو با حضرت بيعت كردند، و با بيعت آنان حجت بر حضرت على(عليه السلام) تمام شد.
📚بیانات آیت الله #مصباح در پرتو ولایت
t.me/joinchat/AAAAADvhhZbs-NiGqptEpQ
📜روشنفکران سکولار به جانِ تاریخ اسلام و انقلاب افتاده اند||عدالتخواهیِ حقیقی؛ تکلیف علی (ع)
#علامه_مصباح_یزدی:
🔅 اصحاب قرائتهاى جديد گاهى براى اثبات اين مدعاى خود كه مشروعيت حاكمان و حكومتها به رأى و خواست مردم است، به اين جمله اميرالمؤمنين(عليه السلام) استناد مىكنند كه: لَوْلا حُضُورُ الْحاضِرِ وَ قيامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النّاصِرِ...لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا .( نهج البلاغه، ترجمه و شرح فيض الاسلام، خطبه 3) آنان اين جمله حضرت را اين طور معنا مىكنند كه چون تا كنون مردم با من بيعت نكرده بودند، از اين رو حكومت من مشروع نبود!
🔅در حالى كه هرگز مراد حضرت اين نيست؛ بلكه مراد اين است كه تا الآن كه #پشتيبانى و #حمايت مردم نبود تكليفى براى تشكيل حكومت و احقاق حقم نداشتم؛ اما اكنون كه با من بيعت كردند حجت بر من تمام شد. چون شما حضور پيدا كرديد و حاضر شديد مرا يارى كنيد، حجت بر من تمام شده و تكليفم براى گرفتن حق خلافتم منجَّز شده است.
🔅اين فرمايش اميرالمؤمنين(عليه السلام) در واقع اشاره به اين قاعده كلى است كه اصولا « #تكليف_داير_مدار_قدرت است». وقتى در مقابل دهها هزار نفر، حضرت على(عليه السلام) فقط دو سه نفر طرفدار داشت؛ چطور مىتوانست با آنها بجنگد؟ از اين رو چون قدرتى نداشت تكليفى هم براى احقاق حق خود و تشكيل حكومت نداشت؛ اما حق حكومت داشت؛ حقى كه خداى متعال براى آن حضرت قرار داده بود. آن گاه كه يار و ياور پيدا كرد و مردم جمع شدند و با ايشان بيعت كردند، تكليف بر آن حضرت منجَّز شد، و از اين رو حكومت را در دست گرفت. از مجموع فرمايشات اميرالمؤمنين(عليه السلام) نيز چيزى جز اين فهميده نمىشود. آنچه كه اميرالمؤمنين(عليه السلام) را به صحنه مىكشاند، آن گونه كه خود مىفرمايد، تكليفى است كه بر اثر حضور مردم بر گردن آن حضرت آمده است.
#عدالتخواهی
🔅تكليف على(عليه السلام) اين است كه در صورت قدرت، بايد كارى كند كه احكام خدا در جامعه پياده شود، بدعتها رواج پيدا نكند و حقوق مظلومان از بين نرود. حضرت در همين خطبهاى كه قسمتى از آن را نقل كرديم، در تبيين فلسفه قبول خلافت پس از اصرار مردم مىفرمايد: ...وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَنْ لا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِم وَ لَا سَغَبِ مَظْلُوم ؛(همان.) براى اين كه دين خدا برپا باشد و حقوق مردم تضييع نشود قبول كردم؛ نه اين كه چون شما به من حق حكومت داديد حكومت من مشروعيت پيدا كرده است.
🔖مصلحت سنجیِ حقیقی
🔅بنابراين علت عدم اقدام حضرت براى به دست گرفتن خلافت، تكليف الهى و حفظ مصالح اسلام و جامعه اسلامى بود. اگر آن حضرت طى 25 سال اقدامى در اين زمينه نكرد براى آن بود كه اصل اسلام از بين نرود. داستان گفتگوى حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام) با آن حضرت ـ كه در برخى نقلها آمده است ـ از جمله شواهد اين مطلب است. بر اساس نقلى كه ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه آورده است، روزى حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام) در ضمن صحبت هايش با اميرالمؤمنين(عليه السلام) اين مسأله را مطرح كرد كه آيا بهتر نيست آن حضرت سكوت را بشكند و براى گرفتن حق خود قيام كند؟ در همين حال صداى مؤذن به گوش رسيد كه ندا مىداد:« اشهد ان محمداً(صلى الله عليه وآله) رسول الله. »
🔅اميرالمؤمنين(عليه السلام) به حضرت زهرا(عليها السلام) فرمود: آيا اين كه اين اسم و اين صدا از روى كره زمين محو شود تو را خوشحال مىكند؟ حضرت زهرا(عليها السلام) پاسخ منفى دادند. اميرالمؤمنين(عليه السلام) فرمودند، پس اگر مىخواهى اين نام و اين صدا باقى بماند راهى جز شكيبايى و خون دل خوردن نداريم.(شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 11، ص 113)
🔅 اين روايت به خوبى گوياى اين مطلب است كه صبر و سكوت اميرالمؤمنين(عليه السلام) دليلى جز حفظ و رعايت مصالح اسلام و جامعه اسلامى نداشت. مسأله اين نبود كه حضرت از جان خود مىترسيد، بلكه مىديد در صورت مقابله و دست بردن به شمشير، آنچه در اين ميان از بين مىرود #اصل_اسلام است. از اين رو آن حضرت راهى را برگزيد كه به حفظ اسلام منجر شود.
🔅اما آن زمان هم كه اقدام كردند به اين دليل بود كه مردم با ايشان #بيعت كردند و #حجت بر آن حضرت تمام شد. مردم ديگر از همه چيز سرخورده شده بودند و تشخيص دادند كه هيچ كس ديگر جز حضرت على(عليه السلام) نمىتواند اين كشتى متلاطم در اين درياى طوفانى را به ساحل برساند. از اين رو با حضرت بيعت كردند، و با بيعت آنان حجت بر حضرت على(عليه السلام) تمام شد.
📚بیانات آیت الله #مصباح در پرتو ولایت
t.me/joinchat/AAAAADvhhZbs-NiGqptEpQ