✴️ [ منتظر #اسنپ بودم. فهمیدم اشتباهی رفته یه سمت دیگه دانشگاه. پیداش کردم و همدیگه رو دیدیم. وقتی صندلی عقب ماشین سوار شدم، فهمیدم چند دقیقه ای معطل شده، اونم بخاطر اینکه نگهبانِ درِ ورودیِ دانشگاه، نشانی رو غلط داده.]
🔹 گفت: برسیم دم در، بهش اعتراض می کنم.
🔸 گفتم: لطفاً چیزی نگین، ما اینجا همکاریم. شاید جلوی من چیزی بهش بگین، سبک بشه. من بیشتر با شما حساب می کنم.
🔺 نگاهی از تو آینه کرد و گفت: نه بابا، به خاطر پولش نگفتم. من از تو نقشه می دونستم شما کجائید. بیخودی هی این آقا اصرار کرد که نه، یه جای دیگس؛ شما هم معطل شدین. پس عذر من رو بپذیرین!
🔺 [همین خُلق غیر متعارف، زمینۀ صحبت رو باز کرد. همیشه وقتی کار عجله ای ندارم، تو ماشین با راننده شروع می کنم به گپ زدن و پرسیدن. اینا بیشتر از هر کسی می دونن چه خبره و کی به کیه. یادمه یکی از همکارا می گفت: می خوام مجوز تاکسی فرودگاه بگیرم و هر وقت حال داشتم مسافر بزنم و ببینم دنیا دست کیه و چه خبره، اما دخترام باهام مخالفت کردن و گفتن: بده بابا، ما خوشمون نمیاد.]
🔺 [القصه، راننده اسنپ ما، با ماشین پراید و شلوار لی رنگ و رو رفته و پیراهن چروکش، شد رفیق جدید ما.]
🔹 گفت: مدیریت بازرگانی خونده ام!
🔸 گفتم: کار اصلی تون چیه؟
🔹 گفت: فعلاً، همین. البته تا دو سه سال پیش سرپرست یه #کارخونه_خصوصی بودم، با هفتصد نفر زیر دست. با یه تصمیم بورسی دولت، #ورشکست شدم و رفتم زیر بار بدهی میلیاردی.
🔺 [همین اولِ فیلم، شخصیت اصلی داستان، پتکش رو کوبید تو سرم. هاج و واج موندم و یکه خوردم.]
🔸 گفتم :جدی میگین؟ پس چرا اینقدر راحت تعریف می کنین؟
🔹 گفت: دیگه تصمیم شون رو گرفتن و ما را بدبخت کردن. هر چقدر هم مراجعه کردیم و گفتیم و نامه نوشتیم اثری نکرد. دیگه نه آبرویی موند و نه حال و حوصلهای. اومدم تا اقلاً زندگیم رو تأمین کنم.
🔸گفتم: حالا چه جوری دارین بدهیها رو میدین؟
🔹 گفت: خونه خوبی داشتم تو فرشته، فروختمش، ماشین خوب هم داشتم، اونم فروختم. بقیه ش رو دارم قسطی میدم. خودم هم دو روز و یه شب پشت سر هم کار می کنم و یه شب در میون میرم خونه.
🔸 گفتم:خیلی سخته که...
🔹 گفت: تازه از هفته گذشته هم، مادرم، حالش بد شد و سکته کرد، الآن همون یه شب در میون هم میرم بیمارستان، مراقبت از مادرم.
🔸 گفتم: خانومتون، بچه هاتون...؟
🔹 [حرفم رو قطع کرد و] گفت: همه دار و ندارم این خانم و دختر و پسرمه. از یه زندگی مرفه، تبدیل شدیم به یه آس و پاس تمام عیار. ولی یه آه و آخ نگفتن. من حتی روز عاشورا هم مجبورم کار کنم تا بدهیم رو بدم ولی کوچکترین گلایه ای ازشون نشنیدم.
🔸 گفتم: چه جالب، چه با وفا.
🔹 گفت: آره.... دلیلش رو هم می دونم. من پسرم و دخترم رو جوری بار آوردم که نماز صبح جمعه شون هم قضا نشه...[ برام جالب تر شد. اصلاً این تیپ آدما تو ذهن من، خیلی مقید به نظر نمیان، حالا دارم می شنوم که...] بعدش ادامه داد: یعنی میگن خدا یه روز ما رو اون طور میخواست ببینه، حالا این طور... پس چرا ناراحت باشیم...
🔸 گفتم: بابا دمشون گرم.
🔹 گفت: البته می دونم هرچی دارم از #روضه_حضرت_زهرا و توسل به اون بانوست.
🔸 گفتم: چطور...؟
🔹 گفت: بخاطر کار زیاد و خواب کم، مشکلات بینایی دارم یه روز کنار خیابون، پشت رول داشتم فکر می کردم اگه این چشمام از کار بیفته چه جوری نون در بیارم. تو فکرش بودم که خوابم برد. تو خواب حضرت رو دیدم، اومد دست کشید رو چشام از خواب پریدم ... هم کیف زیاد کرده بودم و هم مبهوت بودم. دیدم چشام بدون هیچ دردیه... سلامتش برگشته بود. قربونش برم. نه ویزیتی داره، نه نوبتی، نه دوایی، دست میکشه و درمون میکنه. من تا اینو دارم، هیچ گلایهای ندارم. با همین بزرگوار پیش میرم...
🔸 گفتم: خوش بحالت، خوش به حالتون... چه توفیقی دارین شماها. راستی تو وضعیت جدید، چیزی بوده ناراحتتون بکنه؟
🔹گفت: راستش فهمیدم خانمم میخواد بره خونه مردم کار کنه. برای ماها که دستمون تو جیب خودمون بوده و تو کار خیر، خیلی سخته... اصلا
👇👇 #ادامه_مطلب 👇👇
🔹 گفت: برسیم دم در، بهش اعتراض می کنم.
🔸 گفتم: لطفاً چیزی نگین، ما اینجا همکاریم. شاید جلوی من چیزی بهش بگین، سبک بشه. من بیشتر با شما حساب می کنم.
🔺 نگاهی از تو آینه کرد و گفت: نه بابا، به خاطر پولش نگفتم. من از تو نقشه می دونستم شما کجائید. بیخودی هی این آقا اصرار کرد که نه، یه جای دیگس؛ شما هم معطل شدین. پس عذر من رو بپذیرین!
🔺 [همین خُلق غیر متعارف، زمینۀ صحبت رو باز کرد. همیشه وقتی کار عجله ای ندارم، تو ماشین با راننده شروع می کنم به گپ زدن و پرسیدن. اینا بیشتر از هر کسی می دونن چه خبره و کی به کیه. یادمه یکی از همکارا می گفت: می خوام مجوز تاکسی فرودگاه بگیرم و هر وقت حال داشتم مسافر بزنم و ببینم دنیا دست کیه و چه خبره، اما دخترام باهام مخالفت کردن و گفتن: بده بابا، ما خوشمون نمیاد.]
🔺 [القصه، راننده اسنپ ما، با ماشین پراید و شلوار لی رنگ و رو رفته و پیراهن چروکش، شد رفیق جدید ما.]
🔹 گفت: مدیریت بازرگانی خونده ام!
🔸 گفتم: کار اصلی تون چیه؟
🔹 گفت: فعلاً، همین. البته تا دو سه سال پیش سرپرست یه #کارخونه_خصوصی بودم، با هفتصد نفر زیر دست. با یه تصمیم بورسی دولت، #ورشکست شدم و رفتم زیر بار بدهی میلیاردی.
🔺 [همین اولِ فیلم، شخصیت اصلی داستان، پتکش رو کوبید تو سرم. هاج و واج موندم و یکه خوردم.]
🔸 گفتم :جدی میگین؟ پس چرا اینقدر راحت تعریف می کنین؟
🔹 گفت: دیگه تصمیم شون رو گرفتن و ما را بدبخت کردن. هر چقدر هم مراجعه کردیم و گفتیم و نامه نوشتیم اثری نکرد. دیگه نه آبرویی موند و نه حال و حوصلهای. اومدم تا اقلاً زندگیم رو تأمین کنم.
🔸گفتم: حالا چه جوری دارین بدهیها رو میدین؟
🔹 گفت: خونه خوبی داشتم تو فرشته، فروختمش، ماشین خوب هم داشتم، اونم فروختم. بقیه ش رو دارم قسطی میدم. خودم هم دو روز و یه شب پشت سر هم کار می کنم و یه شب در میون میرم خونه.
🔸 گفتم:خیلی سخته که...
🔹 گفت: تازه از هفته گذشته هم، مادرم، حالش بد شد و سکته کرد، الآن همون یه شب در میون هم میرم بیمارستان، مراقبت از مادرم.
🔸 گفتم: خانومتون، بچه هاتون...؟
🔹 [حرفم رو قطع کرد و] گفت: همه دار و ندارم این خانم و دختر و پسرمه. از یه زندگی مرفه، تبدیل شدیم به یه آس و پاس تمام عیار. ولی یه آه و آخ نگفتن. من حتی روز عاشورا هم مجبورم کار کنم تا بدهیم رو بدم ولی کوچکترین گلایه ای ازشون نشنیدم.
🔸 گفتم: چه جالب، چه با وفا.
🔹 گفت: آره.... دلیلش رو هم می دونم. من پسرم و دخترم رو جوری بار آوردم که نماز صبح جمعه شون هم قضا نشه...[ برام جالب تر شد. اصلاً این تیپ آدما تو ذهن من، خیلی مقید به نظر نمیان، حالا دارم می شنوم که...] بعدش ادامه داد: یعنی میگن خدا یه روز ما رو اون طور میخواست ببینه، حالا این طور... پس چرا ناراحت باشیم...
🔸 گفتم: بابا دمشون گرم.
🔹 گفت: البته می دونم هرچی دارم از #روضه_حضرت_زهرا و توسل به اون بانوست.
🔸 گفتم: چطور...؟
🔹 گفت: بخاطر کار زیاد و خواب کم، مشکلات بینایی دارم یه روز کنار خیابون، پشت رول داشتم فکر می کردم اگه این چشمام از کار بیفته چه جوری نون در بیارم. تو فکرش بودم که خوابم برد. تو خواب حضرت رو دیدم، اومد دست کشید رو چشام از خواب پریدم ... هم کیف زیاد کرده بودم و هم مبهوت بودم. دیدم چشام بدون هیچ دردیه... سلامتش برگشته بود. قربونش برم. نه ویزیتی داره، نه نوبتی، نه دوایی، دست میکشه و درمون میکنه. من تا اینو دارم، هیچ گلایهای ندارم. با همین بزرگوار پیش میرم...
🔸 گفتم: خوش بحالت، خوش به حالتون... چه توفیقی دارین شماها. راستی تو وضعیت جدید، چیزی بوده ناراحتتون بکنه؟
🔹گفت: راستش فهمیدم خانمم میخواد بره خونه مردم کار کنه. برای ماها که دستمون تو جیب خودمون بوده و تو کار خیر، خیلی سخته... اصلا
👇👇 #ادامه_مطلب 👇👇
نام خلیج عرب Arabian Gulf در نقشهی اسنپ !!!
یه عمر الکی دنبال دشمن میگشتیم.
#اسنپ_انگلیسی
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
یه عمر الکی دنبال دشمن میگشتیم.
#اسنپ_انگلیسی
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
▪️یعنی هلاک قوانینیام که خودتون نوشتید و ذرهای بهش پایبند نیستید...!
#اسنپ
#تحریم_اسنپ
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
#اسنپ
#تحریم_اسنپ
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴📽 سعید عابد، راننده قانونمدار اسنپ مهمان برنامه صبحگاهی شبکه 3 شد!☝️
🔺جزئیات ماجرای پیاده کردن زن بدحجاب از اسنپ به روایت خود راننده در پخش زنده تلویزیون
#اسنپ
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
🔺جزئیات ماجرای پیاده کردن زن بدحجاب از اسنپ به روایت خود راننده در پخش زنده تلویزیون
#اسنپ
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
✖️کاربران اسنپ معتقدند تا رسما از راننده تقدیر نشود هرگز مسافر #اسنپ نخواهند شد.
#تحریم_اسنپ
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
#تحریم_اسنپ
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
📝"خط خطیهای چند ماه آینده"
♦️انتخابات مجلس اگر دعوا بر سر #نابرابری و #رانت و #تبعیض باشد لیبرال ها حتما شکست خواهند خورد. ولی در چند ماه آینده تا دلتان بخواهد دختر #اسنپ و دختر #تهرانپارس و دختر #ورزشگاه و دختر #کنسرت خواهیم داشت.
♦️شکاف طبقاتی در چند سال گذشته وضعیت عجیبی پیدا کرد. شیب تند خصوصی سازیها کارگران زیادی را آواره کرد. عمر یارانه ها دو رقمی شد ولی رقم شان هنوز همانست. روزی نیست که چندتا خبر رانت و فساد و تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومنی به برادر و داماد و پدر زن، مردم نشنوند. اینوری و آنوری سر سفرهاند.
♦️دعوا بر سر دیوارکشی در پیاده رو باید جدی تر شود و کمپینهایی که طبق معمول از هر دو طرف برای دمیدن در آن شکل خواهد گرفت. فقط با ساخت همین دوگانه هاست که لیبرالها می توانند بخشی از مردم را به کار بگیرند، بدنه اجتماعی را بازسازی کنند و در انتخابات نجات پیدا کنند.
♦️اصولگراها سرخوش از نارضایتی مردم از دولت، برد را مثل #آب_خوردن می بینند. مثل تحلیل هایی که قبل از 96 داشتند. ولی فقط کسی که بتواند دورافتاده های #یافت_آباد را در برابر لشکر بدهکاران بانکی #سعادت_آباد نمایندگی کند می تواند دل خوش باشد. اصولگراها اساسا چنین قابلیتی ندارند.
♦️برچسب عدالت خواهی برایشان نچسب است. برخی بخاطر کارنامه و عملکردشان، برخی بخاطر زیستشان، برخی خودشان رانتیاند و سالمترهایشان هم که اصلا این حرفها را قبول ندارند. فضا به شدت مستعد #سوم_تیر است. در چندماه آینده ما به یک گردنه مهم میرسیم.
♦️یا با یک ظهور جدید، یک دعوای واقعی روی دردهای جامعه و نسخه درمانش شکل میگیرد و این انتخابات یک حسابکشی جدی از لیبرالها بابت چندسال فنادادن داخل و وادادن خارج بهمراه یک خداحافظی خوشحال کننده خواهد بود. یا لیبرالها موفق میشوند #رقیب_همیشگی را با یک بازی تکراری ببرند.
"وحید اشتری"
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
♦️انتخابات مجلس اگر دعوا بر سر #نابرابری و #رانت و #تبعیض باشد لیبرال ها حتما شکست خواهند خورد. ولی در چند ماه آینده تا دلتان بخواهد دختر #اسنپ و دختر #تهرانپارس و دختر #ورزشگاه و دختر #کنسرت خواهیم داشت.
♦️شکاف طبقاتی در چند سال گذشته وضعیت عجیبی پیدا کرد. شیب تند خصوصی سازیها کارگران زیادی را آواره کرد. عمر یارانه ها دو رقمی شد ولی رقم شان هنوز همانست. روزی نیست که چندتا خبر رانت و فساد و تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومنی به برادر و داماد و پدر زن، مردم نشنوند. اینوری و آنوری سر سفرهاند.
♦️دعوا بر سر دیوارکشی در پیاده رو باید جدی تر شود و کمپینهایی که طبق معمول از هر دو طرف برای دمیدن در آن شکل خواهد گرفت. فقط با ساخت همین دوگانه هاست که لیبرالها می توانند بخشی از مردم را به کار بگیرند، بدنه اجتماعی را بازسازی کنند و در انتخابات نجات پیدا کنند.
♦️اصولگراها سرخوش از نارضایتی مردم از دولت، برد را مثل #آب_خوردن می بینند. مثل تحلیل هایی که قبل از 96 داشتند. ولی فقط کسی که بتواند دورافتاده های #یافت_آباد را در برابر لشکر بدهکاران بانکی #سعادت_آباد نمایندگی کند می تواند دل خوش باشد. اصولگراها اساسا چنین قابلیتی ندارند.
♦️برچسب عدالت خواهی برایشان نچسب است. برخی بخاطر کارنامه و عملکردشان، برخی بخاطر زیستشان، برخی خودشان رانتیاند و سالمترهایشان هم که اصلا این حرفها را قبول ندارند. فضا به شدت مستعد #سوم_تیر است. در چندماه آینده ما به یک گردنه مهم میرسیم.
♦️یا با یک ظهور جدید، یک دعوای واقعی روی دردهای جامعه و نسخه درمانش شکل میگیرد و این انتخابات یک حسابکشی جدی از لیبرالها بابت چندسال فنادادن داخل و وادادن خارج بهمراه یک خداحافظی خوشحال کننده خواهد بود. یا لیبرالها موفق میشوند #رقیب_همیشگی را با یک بازی تکراری ببرند.
"وحید اشتری"
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
Telegram
دیده بان انقلاب
تو روزهایی که تشخیص حق و باطل سخته اومدیم یکم روشنگری کنیم
تاریخ تاسیس: ۹۴/۷/۳
ربات ارتباط با ما
@didebanenghelabbot
دیده بان انقلاب در تلگرام، بله، ایتا ،سروش ،توئیتر :
@didebane_enghelab
اینستاگرام
https://www.instagram.com/didebane_enghelab
تاریخ تاسیس: ۹۴/۷/۳
ربات ارتباط با ما
@didebanenghelabbot
دیده بان انقلاب در تلگرام، بله، ایتا ،سروش ،توئیتر :
@didebane_enghelab
اینستاگرام
https://www.instagram.com/didebane_enghelab
▪️ #اسنپ گزینه «عدم حفظ حریم شخصی» به نرمافزارش اضافه کرد
🔺پس از اتفاقات اخیری که در رابطه با مساله حریم شخصی در برخورد یک مسافر و راننده اسنپ افتاده بود، اعلام کرد در گام اول گزینه «عدم حفظ حریم شخصی» را به بخش «بازخورد سفر» اضافه کردند تا کاربران بتوانند در پایان سفر تجربه خود را درباره حریم شخصیشان ثبت کنند.
🔺اسنپ از کاربران خواسته از امتیازدهی احساسی پرهیز کنید و تجربه واقعی خود را از سفر در نظر بگیرند و در این باره گفته: «در صورت دریافت هرگونه گزارش، مبنی بر برخورد نامناسب با مسافر، این موضوع به طور جدی از سوی اسنپ پیگیری خواهد شد.»!!!
برخی از استارت آپ ها با حمایت جریان نفوذ در کشور راه اندازی شده اند.
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
🔺پس از اتفاقات اخیری که در رابطه با مساله حریم شخصی در برخورد یک مسافر و راننده اسنپ افتاده بود، اعلام کرد در گام اول گزینه «عدم حفظ حریم شخصی» را به بخش «بازخورد سفر» اضافه کردند تا کاربران بتوانند در پایان سفر تجربه خود را درباره حریم شخصیشان ثبت کنند.
🔺اسنپ از کاربران خواسته از امتیازدهی احساسی پرهیز کنید و تجربه واقعی خود را از سفر در نظر بگیرند و در این باره گفته: «در صورت دریافت هرگونه گزارش، مبنی بر برخورد نامناسب با مسافر، این موضوع به طور جدی از سوی اسنپ پیگیری خواهد شد.»!!!
برخی از استارت آپ ها با حمایت جریان نفوذ در کشور راه اندازی شده اند.
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
دیده بان انقلاب
▪️افشاگری کریمی قدوسی از مثلث #خیانت در خصوص ارز و سکه: 🔻نقشه هنرمندانه برای بازگشت سلطه آمریکا به ایران. 🔻 آقای سیف گفت سیاست توزیع ارز و سکه #دستور_روحانی بود. t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
⭕️ #لاشخور_سیاسی به موجودی میگویند که در زمان ریاست جمهوری قبلی تلاش برای فرستادن زنان به #استادیوم را مثل "چیپس دادن به گرسنه" میداند و امروز نیز برای فرار از #پاسخگویی بابت مشکلات موجود و مطالبهی صورت گرفته بابت #طرح_شفافیت_آرا در جامعه سعی دارد به دروغ #خودسوزی یک بیمار اعصاب و روان را که سابقه #خودکشی نیز دارد به مسئلهی اصلی جامعه تبدیل کند؛ قضایای چند وقت اخیر (از دختر #اسنپ سوار و #تهرانپارس گرفته تا #دختر_آبی) نشان میدهد قرارست تا انتخابات آتی مجلس مدام همان بازی دیوار کشیدن در پیادهروها، کنسرت بازی و... "تَکرار" شود!
➕ کاش دستگاه قضا بخاطر برهم زدن امنیت روانی جامعه و این قِسم دروغ پراکنیها با قدرت وارد عمل شود و اجازه ندهد تا برخی خبرگزاریهای کذاب اصلاح طلب و سلبریتیهای وقیح براحتی به کلاهبرداریِ سیاسی بپردازند و همان نقشهی همیشگیشان برای #فریب_مردم و جذب رای را "تَکرار" کنند!
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
➕ کاش دستگاه قضا بخاطر برهم زدن امنیت روانی جامعه و این قِسم دروغ پراکنیها با قدرت وارد عمل شود و اجازه ندهد تا برخی خبرگزاریهای کذاب اصلاح طلب و سلبریتیهای وقیح براحتی به کلاهبرداریِ سیاسی بپردازند و همان نقشهی همیشگیشان برای #فریب_مردم و جذب رای را "تَکرار" کنند!
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
🔥حذف کلمه " #شهید " از نام #شهدا در نقشه #اسنپ و #تپسی !
🔹سوالی که اینجاست اگر همین #شهدا نبودند آیا اینک #اسنپ و #تپسی وجود خارجی داشت؟!
#نفوذ
#ستون_پنجم_فرهنگی
دیده بان انقلاب را به دوستان خود معرفی کنید
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
🔹سوالی که اینجاست اگر همین #شهدا نبودند آیا اینک #اسنپ و #تپسی وجود خارجی داشت؟!
#نفوذ
#ستون_پنجم_فرهنگی
دیده بان انقلاب را به دوستان خود معرفی کنید
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ