Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
روزنامه دنیای اقتصاد
آیا رابطه مردم و سیاستمداران اصلاحشدنی است؟ رابطه نظام حکمرانی و مردم از زمانی یک سویه شد که کفگیر به تهِ دیگِ منابع خورد و رانت چندانی برای توزیع باقی نماند. برای سالهای طولانی، سیاستمداران منابع ارزان قیمت به مردم میدادند و در ازای آن دنبال اهداف و…
جدایی سیاستمدار از مردم
✍️ محمد طاهری/سردبیر
دومین نشست «هماندیشی برای اقتصاد ایران» به «اقتصاد سیاسی ناترازیها و اصلاحات اقتصادی» اختصاص داشت و مسعود نیلی که در نشست اول، داستان «ناترازیهای اقتصاد ایران» را روایت کرده بود، این بار درباره مسیر ناهموار اصلاحات اقتصادی سخن گفت.
عضو شورای سیاستگذاری هفتهنامه تجارتفردا در نشست اول که شرح کامل آن در شماره 558 در دسترس است، از ناترازیهایی سخن گفت که آینده سرزمینی و پایداری جامعه را تهدید میکنند و اشاره کرد که ناترازیها چه در حوزه مسائل زیستمحیطی و چه در حوزه مالی، از نوعی نظم و هماهنگی، جامعیت، استمرار و فزاینده شدن برخوردارند، بهگونهای که انگار یک مرکزی واحد در حال برنامهریزی برای تشدید ناترازیهاست به نوعی که حتماً به بحران ختم شوند.
دکتر نیلی در این نشست تلاش کرد مسیر گذار را ترسیم کند و تاکید داشت که اگر دولت مسیری غیر از این را طی کند، دوباره همان چرخههای قبلی تکرار میشود اما این بار با مسائل بسیار بزرگتری مواجه خواهیم.
داستان جلد
دومین سخنرانی دکتر نیلی در نشست هماندیشی گروه رسانهای دنیایاقتصاد یکی از مهمترین سخنرانیها درباره اقتصاد سیاسی ایران بود. این سخنرانی دست کم پنج یا شش محور برجسته برای طراحی جلد داشت اما بنا به دلایل زیاد ترجیح دادیم طرح این شماره را به جدایی سیاستمداران از مردم اختصاص دهیم.
طرح این شماره روی بستر خیابان یا جاده شکل گرفته است. دو نفر که یکی کفش به پا دارد و دیگری بدون کفش، مسیر مخالف را برگزیدهاند. آنکه کفش دارد به سمت بالا میرود و فرد پابرهنه هم به سمت پایین. کنایه از سیاستمدارانی که مسیر خود را از مردم جدا کردهاند.
چنانکه دکتر نیلی در سخنرانی خود توضیح میدهد؛ در اقتصاد ایران برای یک دوره نسبتا طولانی یک قرارداد اجتماعی نانوشتهای بین مردم، گروههای ذینفع و نظام حکمرانی بسته شده و آن هم این است که حفظ قدرت سیاسی در یک طرف در ازای توزیع ارزان مواهب و منابع طبیعی و مالی شامل آب، خاک، نفت، گاز، برق، اعتبارات بانکی، منابع بودجه عمومی، ظرفیت شرکتهای دولتی، ارز و حتی کالای تولیدشده توسط بنگاههای خصوصی بوده است. در یک سمت این رانتها بوده و در سمت مقابل هم بخش سیاسی کشور اهداف خودش را دنبال کرده است.
از سال 1390 به بعد توازن کفهها به هم خورده است؛ چون جامعه در مقابل آنچه به بخش سیاسی داده، دیگر چیزی نمیگیرد. یعنی رابطه بین جامعه و حکومت به هم خورده و باعث تنش شده و اکنون نیازمند بازنگری است.
همه سخن دکتر نیلی این است که امروز ما با یک مساله واقعی مواجه هستیم که رابطه قبلی بین حکومت و جامعه که یک سمت آن حکومت منابع ارزان قیمت به جامعه میداده و در ازای آن یک سیاستهای خودش را دنبال کرده، از بین رفته است. نظام سیاسی دیگر رانتی برای پرداخت ندارد اما همچنان میخواهد اهداف خودش را دنبال کند.
نشست هم اندیشی برای اقتصاد ایران
وضعیت خاص حاکم بر اقتصاد کشور، گروه رسانهای دنیایاقتصاد را بر آن داشت تا با دعوت از اقتصاددانان، جامعهشناسان و متخصصان روابط بینالملل، چگونگی خروج از این شرایط دشوار را به بحث و بررسی بگذارد.
به همین دلیل برگزاری نشستهایی تحتعنوان «هماندیشی برای اقتصاد ایران» را به دکتر مسعود نیلی پیشنهاد کردیم که با موافقت ایشان مواجه شد. این نشستها با تمرکز بر موضوع «ناترازیهای اقتصادی و چالشهای بحرانآفرین» قرار است به طور منظم برگزار شود و گروه رسانهای دنیای اقتصاد تلاش میکند گزیدهای از مباحث و نتایج بحثها را برای اطلاع تصمیمگیران کشور و علاقهمندان منتشر کند. آنچه پیشرو دارید، برگرفته از سخنرانی دکتر مسعود نیلی در دومین نشست «هماندیشی برای اقتصاد ایران» است که با عنوان «اقتصاد سیاسی ناترازیها و اصلاحات اقتصادی» ارائه شده است.
متن کامل سخنرانی دکتر نیلی در تجارتفردا منتشر میشود، خلاصهای از این گزارش را میتوانید در روزنامه دنیایاقتصاد مطالعه کنید و فیلم نشست را هم اکو ایران منتشر میکند. پس از مدتی همه این محتوا در سایتها و کانالهای گروه رسانهای دنیایاقتصاد در دسترس قرار میگیرد.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
✍️ محمد طاهری/سردبیر
دومین نشست «هماندیشی برای اقتصاد ایران» به «اقتصاد سیاسی ناترازیها و اصلاحات اقتصادی» اختصاص داشت و مسعود نیلی که در نشست اول، داستان «ناترازیهای اقتصاد ایران» را روایت کرده بود، این بار درباره مسیر ناهموار اصلاحات اقتصادی سخن گفت.
عضو شورای سیاستگذاری هفتهنامه تجارتفردا در نشست اول که شرح کامل آن در شماره 558 در دسترس است، از ناترازیهایی سخن گفت که آینده سرزمینی و پایداری جامعه را تهدید میکنند و اشاره کرد که ناترازیها چه در حوزه مسائل زیستمحیطی و چه در حوزه مالی، از نوعی نظم و هماهنگی، جامعیت، استمرار و فزاینده شدن برخوردارند، بهگونهای که انگار یک مرکزی واحد در حال برنامهریزی برای تشدید ناترازیهاست به نوعی که حتماً به بحران ختم شوند.
دکتر نیلی در این نشست تلاش کرد مسیر گذار را ترسیم کند و تاکید داشت که اگر دولت مسیری غیر از این را طی کند، دوباره همان چرخههای قبلی تکرار میشود اما این بار با مسائل بسیار بزرگتری مواجه خواهیم.
داستان جلد
دومین سخنرانی دکتر نیلی در نشست هماندیشی گروه رسانهای دنیایاقتصاد یکی از مهمترین سخنرانیها درباره اقتصاد سیاسی ایران بود. این سخنرانی دست کم پنج یا شش محور برجسته برای طراحی جلد داشت اما بنا به دلایل زیاد ترجیح دادیم طرح این شماره را به جدایی سیاستمداران از مردم اختصاص دهیم.
طرح این شماره روی بستر خیابان یا جاده شکل گرفته است. دو نفر که یکی کفش به پا دارد و دیگری بدون کفش، مسیر مخالف را برگزیدهاند. آنکه کفش دارد به سمت بالا میرود و فرد پابرهنه هم به سمت پایین. کنایه از سیاستمدارانی که مسیر خود را از مردم جدا کردهاند.
چنانکه دکتر نیلی در سخنرانی خود توضیح میدهد؛ در اقتصاد ایران برای یک دوره نسبتا طولانی یک قرارداد اجتماعی نانوشتهای بین مردم، گروههای ذینفع و نظام حکمرانی بسته شده و آن هم این است که حفظ قدرت سیاسی در یک طرف در ازای توزیع ارزان مواهب و منابع طبیعی و مالی شامل آب، خاک، نفت، گاز، برق، اعتبارات بانکی، منابع بودجه عمومی، ظرفیت شرکتهای دولتی، ارز و حتی کالای تولیدشده توسط بنگاههای خصوصی بوده است. در یک سمت این رانتها بوده و در سمت مقابل هم بخش سیاسی کشور اهداف خودش را دنبال کرده است.
از سال 1390 به بعد توازن کفهها به هم خورده است؛ چون جامعه در مقابل آنچه به بخش سیاسی داده، دیگر چیزی نمیگیرد. یعنی رابطه بین جامعه و حکومت به هم خورده و باعث تنش شده و اکنون نیازمند بازنگری است.
همه سخن دکتر نیلی این است که امروز ما با یک مساله واقعی مواجه هستیم که رابطه قبلی بین حکومت و جامعه که یک سمت آن حکومت منابع ارزان قیمت به جامعه میداده و در ازای آن یک سیاستهای خودش را دنبال کرده، از بین رفته است. نظام سیاسی دیگر رانتی برای پرداخت ندارد اما همچنان میخواهد اهداف خودش را دنبال کند.
نشست هم اندیشی برای اقتصاد ایران
وضعیت خاص حاکم بر اقتصاد کشور، گروه رسانهای دنیایاقتصاد را بر آن داشت تا با دعوت از اقتصاددانان، جامعهشناسان و متخصصان روابط بینالملل، چگونگی خروج از این شرایط دشوار را به بحث و بررسی بگذارد.
به همین دلیل برگزاری نشستهایی تحتعنوان «هماندیشی برای اقتصاد ایران» را به دکتر مسعود نیلی پیشنهاد کردیم که با موافقت ایشان مواجه شد. این نشستها با تمرکز بر موضوع «ناترازیهای اقتصادی و چالشهای بحرانآفرین» قرار است به طور منظم برگزار شود و گروه رسانهای دنیای اقتصاد تلاش میکند گزیدهای از مباحث و نتایج بحثها را برای اطلاع تصمیمگیران کشور و علاقهمندان منتشر کند. آنچه پیشرو دارید، برگرفته از سخنرانی دکتر مسعود نیلی در دومین نشست «هماندیشی برای اقتصاد ایران» است که با عنوان «اقتصاد سیاسی ناترازیها و اصلاحات اقتصادی» ارائه شده است.
متن کامل سخنرانی دکتر نیلی در تجارتفردا منتشر میشود، خلاصهای از این گزارش را میتوانید در روزنامه دنیایاقتصاد مطالعه کنید و فیلم نشست را هم اکو ایران منتشر میکند. پس از مدتی همه این محتوا در سایتها و کانالهای گروه رسانهای دنیایاقتصاد در دسترس قرار میگیرد.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
🔺صورت مساله امروز بازار مسکن، «انتظارات تورمی» نیست؛ بلکه آنچه در امسال رکود بسیار سنگین و بحرانساز در حوزه فروش و ساخت آپارتمان در تهران را شکل داده، «قیمت تمامشده» و فاکتور «زمین» است.
🔺گزارش «دنیایاقتصاد» به خلاصهای از گفتوگوی یک فعال بخش مسکن و ساختمان با «تجارتفردا» اختصاص دارد که در آن، عنوان میشود: تنها حدود 5 درصد از جامعه تقاضای مسکن در تهران، قدرت خرید دارند که آنها هم در مناطق 1 تا 3 هستند و وزنی در معادله بازار مسکن ندارند.
🔺اضافه بر این، قیمت زمین هم هست که در مجموع، قیمت تمامشده یک مترمربع تولید مسکن در تهران بالای 60 میلیون تومان خواهد بود.
🔺این رقم با تورم ساخت مسکن، قابل پایین آمدن نیست و واحدهای ساختهشده با آن نیز در بازار معاملات خریدار ندارد.
🔺خارج کردن 100 هزار واحد اداری از ساختمانهای مسکونی و تجمیع آنها، گزینه دیگر برای افزایش عرضه است.
🔺صنعتیسازی مسکن همچنین میتواند سهم دستمزد کارگر ساختمانی که بین 40 تا 50 درصد هزینه ساخت را شامل میشود، به 28 درصد کاهش دهد.
🔺شهرداری تهران اقداماتی را میتواند و باید برای کاهش قیمت تمامشده مسکن انجام دهد، از جمله اجازه ساخت واحد مسکونی متراژ پایین و حذف اجبار به تامین پارکینگ.
#دنیای_اقتصاد #مسکن #بازار_مسکن #تهران #تجارت_فردا #زمین
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
روزنامه دنیای اقتصاد
🔺«قیمت تمامشده» و فاکتور «زمین»، در سال جاری، رکود بسیار سنگین و بحرانساز در حوزه فروش و ساخت آپارتمان در تهران را شکل داده است.
🔺درواقع واحدهای ساختهشده با قیمت های فعلی در بازار معاملات خریدار ندارد.
🔺در جدول بالا خلاصهای از گفتوگوی یک فعال بخش مسکن و ساختمان با «تجارتفردا» را می بینید که در آن، عنوان میشود: تنها حدود 5 درصد از جامعه تقاضای مسکن در تهران، قدرت خرید دارند که آنها هم در مناطق 1 تا 3 هستند و وزنی در معادله بازار مسکن ندارند.
🔺شرط اصلی رونق مسکن «افزایش درآمد ماهانه» است...
#دنیای_اقتصاد #مسکن #بازار_مسکن #تهران #تجارت_فردا #زمین
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
از بازار صادراتی ایران در عراق مراقبت شود / ترکیه در کمین است
محمود نجفیعرب، رئیس اتاق تهران:
🔹تراز تجاری ما با عراق نسبت به ظرفیتهایی که وجود دارد چندان راضیکننده نیست و طرفهای تجاری و فعالان اقتصادی ترکیه هم منتظر فرصتی هستند تا روابط تجاری خود با عراق را گسترش دهند و جایگزین ما در این بازار شوند.
🔹هرجایی ما کوتاهی کنیم بهسرعت ترکیه بازار را در دست میگیرد و دیگر پس گرفتن موقعیت قبلی برای ما قطعا کار پیچیده و سختی خواهد بود.
🔹صادرات ما به عراق مانند چین مادهخام نیست؛ ما به عراق کالای ساختهشده میدهیم و ارزشافزوده نیروی کار برای ما اهمیت بسیار جدی دارد.
🔗 متن کامل
#دنیای_اقتصاد #عراق #تجارت #بازرگانی #ترکیه
✅ کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@den_ir
محمود نجفیعرب، رئیس اتاق تهران:
🔹تراز تجاری ما با عراق نسبت به ظرفیتهایی که وجود دارد چندان راضیکننده نیست و طرفهای تجاری و فعالان اقتصادی ترکیه هم منتظر فرصتی هستند تا روابط تجاری خود با عراق را گسترش دهند و جایگزین ما در این بازار شوند.
🔹هرجایی ما کوتاهی کنیم بهسرعت ترکیه بازار را در دست میگیرد و دیگر پس گرفتن موقعیت قبلی برای ما قطعا کار پیچیده و سختی خواهد بود.
🔹صادرات ما به عراق مانند چین مادهخام نیست؛ ما به عراق کالای ساختهشده میدهیم و ارزشافزوده نیروی کار برای ما اهمیت بسیار جدی دارد.
#دنیای_اقتصاد #عراق #تجارت #بازرگانی #ترکیه
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
چرا با پدیده آقازادهها در اقتصاد مواجه شدیم؟
در شرایطی که اکثریت جامعه در حال تلاش برای بقا و تامین حداقل نیازهای خود است، آقازادهها و بستگان سیاستمداران بر جریانهای اصلی تولید و تجارت تسلط یافتهاند و سهم بسیار بزرگی از مواهب اقتصاد دارند.
ارزش اقتصادی عضویت در خانواده سیاستمداران چقدر است؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
در شرایطی که اکثریت جامعه در حال تلاش برای بقا و تامین حداقل نیازهای خود است، آقازادهها و بستگان سیاستمداران بر جریانهای اصلی تولید و تجارت تسلط یافتهاند و سهم بسیار بزرگی از مواهب اقتصاد دارند.
ارزش اقتصادی عضویت در خانواده سیاستمداران چقدر است؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
روزنامه دنیای اقتصاد
چرا با پدیده آقازادهها در اقتصاد مواجه شدیم؟ در شرایطی که اکثریت جامعه در حال تلاش برای بقا و تامین حداقل نیازهای خود است، آقازادهها و بستگان سیاستمداران بر جریانهای اصلی تولید و تجارت تسلط یافتهاند و سهم بسیار بزرگی از مواهب اقتصاد دارند. ارزش اقتصادی…
غریبههای آشنا
آقازادهها با اقتصاد ایران چه میکنند؟
✍️ محمد طاهری/سردبیر
🔹 اکثریت افراد جامعه، با شدت و ضعفی متفاوت، در حال تلاش برای بقا و تامین حداقل نیازهای خود هستند. در همین حال عده زیادی از تجار و کارآفرینان نیز تلاش میکنند تا کسبوکار خود را از گزند آسیبهای بیشمار در امان نگه دارند. این وضعیت برای عده اندکی از افراد ذینفوذ جامعه کاملا متفاوت است. این عده اندک، آقازادههایی هستند که در سالهای تحریم، بر جریانهای اصلی تولید و تجارت تسلط یافتهاند و سهم بسیار بزرگی در اقتصاد دارند اما ردپای آنها آشکار نیست.
در دوران بحران اقتصادی، هر پدیده مرتبط با فسادی که به نوعی منتسب به نهاد دولت و حاکمیت باشد، در چشم مردمِ گرفتار در تنگنای اقتصادی، بزرگتر و عظیمتر جلوه میکند. حتی در مفاسدی که در بخش خصوصی هم رخ میدهد، مردم علاوه بر حلقه خطاکاران، به دنبال خط و ربطهای پس پرده هستند که اغلب به اعضای خانواده و منسوبان سیاستمداران ختم میشود. با برملا شدن برخی مفاسد آقازادهها، ذهنیت جامعه ایرانی نسبت به خانوادههای سیاستمداران حساس شده و آنها را کانون توزیع رانت و سوءاستفاده از قدرت و ثروت و حتی دستاندازی به بیتالمال میدانند.
🔹 در نظر مردم، موتور تولید فساد با قدرت تمام به کار مشغول است و آقازادهها سوخت این موتور را تأمین میکنند. البته همه آقازاده نیستند و نسبت نزدیک داشتن هم برای بهره بردن از مواهب، کفایت میکند. اینجاست که پای دامادها، عروسها، خواهرزادهها و برادرزادهها نیز به میان میآید. در چنین شرایطی، نسبت نزدیک داشتن با سیاستمداران ارزش اقتصادی بالایی دارد.
نقش آقازادهها در اقتصاد ایران در چند دهه گذشته مدام رو به افزایش بوده است. با این حال مساله این نیست که آقازاده خوب نداریم و بسیاری از آقازادهها هرگز به دنبال استفاده از رانت موقعیت خانوادگی خود نبودهاند اما پررنگ شدن مصادیقی از مفاسد فرزندان و منتسبان نزدیک به مقامات مسوول دولتی و حاکمیتی و لشکری و کشوری، باعث تقویت سوءظن مردم نسبت به هر آقازادهای شده است.
🔹 قدیمها آقازادگی به فرزندان سیاستمداران ذینفوذ محدود میشد اما این روزها پسران و دختران مدیران میانی سازمانهای اقتصادی هم آقازاده محسوب میشوند ضمن اینکه منافع مشترک اقتصادی باعث شراکت آقازادهها با مفسدان سیاسی و اقتصادی شده است. گاهی چند آقازاده با هم شراکت میکنند و امپراطوری بزرگی تشکیل میدهند اما گاهی سایه یک آقازاده هم میتواند سودهای کلان برای یک شرکت به همراه داشته باشد. به این ترتیب آنها همه جا حضور دارند. از یک شرکت حقالعملکاری تا هیأت مدیره یک باشگاه فوتبال.
🔹به دلایل زیادی پدران ترجیح دادند پسران نقششان را بر عهده گیرند. فعالیت اقتصادی کارگزاران نظام در جمهوری اسلامی عملی تقبیح شده است و اغلب پدران ترجیح میدهند وارد این چالش نشوند. به همین دلیل پسران و دختران شاید به نیابت از پدران وارد صحنه شدهاند.
قدرت گرفتن آقازادهها با تحریمهای اقتصادی هم نسبت مستقیم دارد. به نظر میرسد در مقاطعی، ترجیح حلقه قدرت این بوده که خودیها وظیفه دور زدن تحریمها را بر عهده گیرند. بعد از رسوایی بابک زنجانی که نشان داد افرادی خارج از حلقه قدرت به ثروتهای انبوه دست یافتهاند، احتمالا این پرسش پیش آمد که چرا باید غریبهها از این ثروت بهرهمند شوند، در حالیکه از خودیها چنین امکانی سلب شده است.
🔹 اما آقازادهها برای ساختار سیاسی، خطرات زیادی به همراه دارند. هزینه اصلی این است که آقازادهها مبارزه با فساد را برای ساختار سیاسی، پرهزینه و بعضا غیر ممکن میکنند. نظام حکمرانی در کشور ما چهاردهه هم و غم خود را صرف مبارزه پیگیر با فساد کرده ولی هر روز ابعاد مالی فساد بزرگتر و دامنه اجتماعی آن گستردهتر شده و شهرت و اعتبار حاکمیت را بیشتر مخدوش کرده است. یکی از دلایل اصلی این ناکامی، فساد گسترده اعضای خانواده و منسوبان سیاستمداران که معمولا پشت پرده اغلب پروندهها حضور دارند. اغلب آقازادهها مثل پدران خود به ارزشهای انقلابی و اسلامی اعتقاد راسخ ندارند و اغلب ظواهر را رعایت میکنند و شیوه زندگی آنها با پدرانشان متفاوت است. دلایل بنیادین آنها برای حفظ ساختار موجود، ایدئولوژیک و اعتقادی نیست و فقط به بزرگ شدن قلمرو اقتصادی خود فکر میکنند.
🔹 این شماره به بررسی پدیده آقازادگی در اقتصاد ایران اختصاص دارد و به طور مشخص به دو پرسش پاسخ میدهیم که:
چرا با پدیده آقازادهها در اقتصاد مواجه شدیم؟
ارزش اقتصادی عضویت در خانواده سیاستمداران چقدر است؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
آقازادهها با اقتصاد ایران چه میکنند؟
✍️ محمد طاهری/سردبیر
🔹 اکثریت افراد جامعه، با شدت و ضعفی متفاوت، در حال تلاش برای بقا و تامین حداقل نیازهای خود هستند. در همین حال عده زیادی از تجار و کارآفرینان نیز تلاش میکنند تا کسبوکار خود را از گزند آسیبهای بیشمار در امان نگه دارند. این وضعیت برای عده اندکی از افراد ذینفوذ جامعه کاملا متفاوت است. این عده اندک، آقازادههایی هستند که در سالهای تحریم، بر جریانهای اصلی تولید و تجارت تسلط یافتهاند و سهم بسیار بزرگی در اقتصاد دارند اما ردپای آنها آشکار نیست.
در دوران بحران اقتصادی، هر پدیده مرتبط با فسادی که به نوعی منتسب به نهاد دولت و حاکمیت باشد، در چشم مردمِ گرفتار در تنگنای اقتصادی، بزرگتر و عظیمتر جلوه میکند. حتی در مفاسدی که در بخش خصوصی هم رخ میدهد، مردم علاوه بر حلقه خطاکاران، به دنبال خط و ربطهای پس پرده هستند که اغلب به اعضای خانواده و منسوبان سیاستمداران ختم میشود. با برملا شدن برخی مفاسد آقازادهها، ذهنیت جامعه ایرانی نسبت به خانوادههای سیاستمداران حساس شده و آنها را کانون توزیع رانت و سوءاستفاده از قدرت و ثروت و حتی دستاندازی به بیتالمال میدانند.
🔹 در نظر مردم، موتور تولید فساد با قدرت تمام به کار مشغول است و آقازادهها سوخت این موتور را تأمین میکنند. البته همه آقازاده نیستند و نسبت نزدیک داشتن هم برای بهره بردن از مواهب، کفایت میکند. اینجاست که پای دامادها، عروسها، خواهرزادهها و برادرزادهها نیز به میان میآید. در چنین شرایطی، نسبت نزدیک داشتن با سیاستمداران ارزش اقتصادی بالایی دارد.
نقش آقازادهها در اقتصاد ایران در چند دهه گذشته مدام رو به افزایش بوده است. با این حال مساله این نیست که آقازاده خوب نداریم و بسیاری از آقازادهها هرگز به دنبال استفاده از رانت موقعیت خانوادگی خود نبودهاند اما پررنگ شدن مصادیقی از مفاسد فرزندان و منتسبان نزدیک به مقامات مسوول دولتی و حاکمیتی و لشکری و کشوری، باعث تقویت سوءظن مردم نسبت به هر آقازادهای شده است.
🔹 قدیمها آقازادگی به فرزندان سیاستمداران ذینفوذ محدود میشد اما این روزها پسران و دختران مدیران میانی سازمانهای اقتصادی هم آقازاده محسوب میشوند ضمن اینکه منافع مشترک اقتصادی باعث شراکت آقازادهها با مفسدان سیاسی و اقتصادی شده است. گاهی چند آقازاده با هم شراکت میکنند و امپراطوری بزرگی تشکیل میدهند اما گاهی سایه یک آقازاده هم میتواند سودهای کلان برای یک شرکت به همراه داشته باشد. به این ترتیب آنها همه جا حضور دارند. از یک شرکت حقالعملکاری تا هیأت مدیره یک باشگاه فوتبال.
🔹به دلایل زیادی پدران ترجیح دادند پسران نقششان را بر عهده گیرند. فعالیت اقتصادی کارگزاران نظام در جمهوری اسلامی عملی تقبیح شده است و اغلب پدران ترجیح میدهند وارد این چالش نشوند. به همین دلیل پسران و دختران شاید به نیابت از پدران وارد صحنه شدهاند.
قدرت گرفتن آقازادهها با تحریمهای اقتصادی هم نسبت مستقیم دارد. به نظر میرسد در مقاطعی، ترجیح حلقه قدرت این بوده که خودیها وظیفه دور زدن تحریمها را بر عهده گیرند. بعد از رسوایی بابک زنجانی که نشان داد افرادی خارج از حلقه قدرت به ثروتهای انبوه دست یافتهاند، احتمالا این پرسش پیش آمد که چرا باید غریبهها از این ثروت بهرهمند شوند، در حالیکه از خودیها چنین امکانی سلب شده است.
🔹 اما آقازادهها برای ساختار سیاسی، خطرات زیادی به همراه دارند. هزینه اصلی این است که آقازادهها مبارزه با فساد را برای ساختار سیاسی، پرهزینه و بعضا غیر ممکن میکنند. نظام حکمرانی در کشور ما چهاردهه هم و غم خود را صرف مبارزه پیگیر با فساد کرده ولی هر روز ابعاد مالی فساد بزرگتر و دامنه اجتماعی آن گستردهتر شده و شهرت و اعتبار حاکمیت را بیشتر مخدوش کرده است. یکی از دلایل اصلی این ناکامی، فساد گسترده اعضای خانواده و منسوبان سیاستمداران که معمولا پشت پرده اغلب پروندهها حضور دارند. اغلب آقازادهها مثل پدران خود به ارزشهای انقلابی و اسلامی اعتقاد راسخ ندارند و اغلب ظواهر را رعایت میکنند و شیوه زندگی آنها با پدرانشان متفاوت است. دلایل بنیادین آنها برای حفظ ساختار موجود، ایدئولوژیک و اعتقادی نیست و فقط به بزرگ شدن قلمرو اقتصادی خود فکر میکنند.
🔹 این شماره به بررسی پدیده آقازادگی در اقتصاد ایران اختصاص دارد و به طور مشخص به دو پرسش پاسخ میدهیم که:
چرا با پدیده آقازادهها در اقتصاد مواجه شدیم؟
ارزش اقتصادی عضویت در خانواده سیاستمداران چقدر است؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
🔹منطقه اوراسیا سالانه بیش از ۳۰۰میلیارد دلار واردات از جهان دارد، اما سهم ایران از این تجارت ناچیز است.
🔹عدمتطابق نیازهای طرفین، اثرپذیری از تحریمها، ساختار سنتی تولید و صادرات ایران، زیرساختهای تجاری و ریلی نامناسب کشور و... از موانع عدم توسعه روابط بین ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا هستند.
🔹ایران میتواند عمده نیازهای وارداتی برخی از کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا را تامین کند، اما به برخی دلیل قیمت تمامشده بالای محصولات ایرانی در مقایسه با محصولات مشابه سایر کشورها، ضعف دیپلماسی تجاری و وجود تحریم؛ این امکان از ایران گرفته شده است.
🔹بهعلاوه آنکه ایران هیچگاه جزو مقاصد عمده صادراتی کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا نبودهاست.
🔹حضور ایران در موافقتنامه اوراسیا در طول سالهای گذشته توانسته بر ارتقای سطح تجارت ایران با کشورهای عضو این اتحادیه موثر باشد.
🔹با گذشت یک سال از اجراییشدن موافقتنامه موقت، مذاکرات برای انعقاد یک موافقتنامه تجارت آزاد با شمول نزدیک ۹۰درصد کل کالاها برای حذف کامل تعرفههای گمرکی آغاز شدهاست.
🔹انتظار میرود با اجراییشدن این موافقتنامه و دسترسی کشور به بازار بزرگ ۱۸۳میلیونی اوراسیا حجم تجارت میان ایران و کشورهای یادشده و صادرات کشورمان به این منطقه جهش قابلتوجهی را تجربه کند.
#دنیای_اقتصاد #اوراسیا #تجارت
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
وفاق میلی
رئیسجمهور پزشکیان تلاش میکند نظام حکمرانی و جامعه مدنی را با کلیدواژه وفاق ملی، متحد و همراه کند و اقتصاددانان نیز امیدوارند انسجام سیاسی و اجتماعی به کاهش ناترازیها منجر شود.
به ظاهر قسمت سخت این است که توافق حول چه چیزی شکل گیرد اما در واقع مفهوم وفاق ملی چندان روشن نیست و هر گروهی آن را بر اساس منافع خود تعریف میکند.
وفاق ملی چیست و چگونه به دست میآید؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
رئیسجمهور پزشکیان تلاش میکند نظام حکمرانی و جامعه مدنی را با کلیدواژه وفاق ملی، متحد و همراه کند و اقتصاددانان نیز امیدوارند انسجام سیاسی و اجتماعی به کاهش ناترازیها منجر شود.
به ظاهر قسمت سخت این است که توافق حول چه چیزی شکل گیرد اما در واقع مفهوم وفاق ملی چندان روشن نیست و هر گروهی آن را بر اساس منافع خود تعریف میکند.
وفاق ملی چیست و چگونه به دست میآید؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
روزنامه دنیای اقتصاد
وفاق میلی رئیسجمهور پزشکیان تلاش میکند نظام حکمرانی و جامعه مدنی را با کلیدواژه وفاق ملی، متحد و همراه کند و اقتصاددانان نیز امیدوارند انسجام سیاسی و اجتماعی به کاهش ناترازیها منجر شود. به ظاهر قسمت سخت این است که توافق حول چه چیزی شکل گیرد اما در واقع…
.
.
آیا برای کاهش ناترازیها انسجام ملی شکل میگیرد؟
✍️ هدا احمدی/ نویسنده در هفتهنامه تجارتفردا
🔹مسعود پزشکیان در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل باز هم بر راهبرد وفاق ملی تاکید کرد. او گفت: «مردم ایران در انتخاب من به شعار محوری وفاق ملی رای دادند که این شعار منطبق با دستور خداوند در قرآن کریم است.» وفاق ملی شاید پرتکرارترین واژهای باشد که این روزها از سوی رئیسجمهور مطرح میشود. در کنار آن، آقای پزشکیان به وفور درباره ناترازیهای اقتصادی سخن میگوید و به همین دلیل اقتصاددانان امیدوارند وفاق ملی حول کاهش ناترازیها شکل گیرد.
اما وفاق ملی چیست؟ معنی ساده وفاق ملی این است که نیروهای سیاسی جامعه اختلافات را کنار بگذارند و کشور را با همدلی بیشتر اداره کنند. اما آیا چنین هدفی قابل تحقق است؟ محمود سریعالقلم اینگونه پاسخ میدهد: «مفهوم وفاق ملی به معنای همکاری کردن و سازگاری داشتن است. این بدان معناست که در حوزههای حکمرانی یا در حوزههای تصمیمسازی در هر کشوری افراد احزاب با هم همکاری میکنند و با همدیگر وفاق دارند.»
قاعدتاً وقتی درباره وفاق سخن میگوییم، منظور «وفاق ملی» یا «انسجام ملی» و «استراتژی ملی» برای همکاری و توافق در محدوده سیاستگذاریها و مسائل کلان کشور است. به این معنی که در مسائل کلان توافق حاصل شود و خروجی آن در سیاستگذاریها مشخص باشد.
🔹به عقیده مسعود نیلی، «وفاق مبتنی بر این فرض مهم است که مشکلات عظیم کشور، تنها در صورتی شانس حل شدن دارد که همه ارکان نظام سیاسی کشور، اراده کامل و تمامعیار خود را، بر حل آنها متمرکز کنند و الزامات آن را پذیرا باشند.»
دکتر نیلی نظام حکمرانی را در مرکز یک قاب سهضلعی تصور میکند که در هر راس این سهضلعی، یک «خوشه» بسیار بزرگ و مهم از مشکلات کشور قرار گرفته است. هر یک از این خوشه مشکلات، به عنوان یک نقطه بحرانی یا لبه پرتگاه قابل شناسایی و تشخیص است. بروز خطا در چگونگی پرداختن به معضلاتِ هر یک از این نقاط، میتواند کشور را در سراشیبی منزلگاههای بسیار سخت و گاه غیرقابل بازگشت قرار دهد و در مقابل، شناسایی درست نحوه حرکت در این نقاط، این شانس را میدهد که بتوان امید را به دلها بازگرداند و آیندهای روشن را برای نسل بعد نوید داد. در راس اول این سهضلعی، مجموعه هولناک ناترازیهای مالی و زیستمحیطی کشور قرار گرفته است. بودجه و نظام بانکی و صندوقهای بازنشستگی، با ناترازیهایی در مقیاس بزرگ، میانگین تورم را به دو برابرِ مقدار تاریخیِ بلندمدت خود رساندهاند و ناترازی انرژی و آب و ویرانگری در زیستبوم، آینده سرزمینی ایران را در معرض مخاطره جدی قرار داده است. شرایط وخیم ناترازیها نشان میدهد که راهبردهای بهکارگرفتهشده در حکمرانی منابع طبیعی و حکمرانی مالی، با شکست مواجه شده است.»
عباس عبدی هم با تأکید بر اهمیت وفاق میگوید:« شرط لازم بهتر شدن اوضاع، فقط و فقط وفاق است. تا به حال نیروهای درونساختاری در کاسه همدیگر میگذاشتند. این توافقی است که آقای پزشکیان باید در داخل ساخت قدرت شکل دهد و بعد برای حل مهمترین مشکلات همگرایی ایجاد کند.»
🔹 البته محمود سریعالقلم، بر اهمیت وفاق میان گروههای سیاسی به جای افراد تأکید دارد و معتقد است: «اگر تنها وفاق میان افراد منظورمان باشد که تجربه نشان داده عمر کوتاهی دارد و چندان طولانی نیست. اما اگر منظور وفاق بین احزاب و جریانهای فکری باشد، عمر طولانیتر دارد.»
وقتی درباره وفاق صحبت میکنیم، به ظاهر قسمت سخت این است که توافق حول چه چیزی شکل گیرد اما در واقع مفهوم وفاق ملی چندان روشن نیست و هر گروهی آن را بر اساس منافع خود تعریف میکند.
به طور مثال محمد مهاجری به اعتراضهای عجیب گروههای اصولگرا در چند روز گذشته اشاره میکند؛ «دیدید که به خاطر برخی انتصابها در دولت جدید، برخی از رسانههای تندرو چگونه اعتراض کردند. توقع آنها این است که وفاق یعنی هرچه آنها میگویند انجام شود.»
اعتراض به انتصابهای دولت چهاردهم، فقط یک نمونه است و نمونه مشخصتر، اعتراضهای شدید به مواضع آقای پزشکیان در سفر به نیویورک بود.
🔹شواهد نشان میدهد ماهعسل دولت تمام شده و چنانکه پدرام سلطانی اعتقاد دارد؛ وقت تجربهای واقعی از زندگی مشترک با تمامیتخواهان است.
به هر حال این روزها میگذرد و رئیسجمهور هم به تجربه درمییابد که حلوفصل مشکلات کشور به این راحتی نیست و باید فراتر از وفاق، به اصلاحات خیلی بزرگتر فکر کند. به همین دلیل است که محمد مهاجری میگوید: «دستیابی به وفاق ملی به خاطر معارضانی که در ساختار سیاسی دارد، بسیار دشوار است اما از آنجا که خطرات بسیار بزرگی در کمین کشور نشسته، این امید وجود دارد که در سطوح بالای حکمرانی، قدری از تعارضها کاسته شود.»
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
.
آیا برای کاهش ناترازیها انسجام ملی شکل میگیرد؟
✍️ هدا احمدی/ نویسنده در هفتهنامه تجارتفردا
🔹مسعود پزشکیان در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل باز هم بر راهبرد وفاق ملی تاکید کرد. او گفت: «مردم ایران در انتخاب من به شعار محوری وفاق ملی رای دادند که این شعار منطبق با دستور خداوند در قرآن کریم است.» وفاق ملی شاید پرتکرارترین واژهای باشد که این روزها از سوی رئیسجمهور مطرح میشود. در کنار آن، آقای پزشکیان به وفور درباره ناترازیهای اقتصادی سخن میگوید و به همین دلیل اقتصاددانان امیدوارند وفاق ملی حول کاهش ناترازیها شکل گیرد.
اما وفاق ملی چیست؟ معنی ساده وفاق ملی این است که نیروهای سیاسی جامعه اختلافات را کنار بگذارند و کشور را با همدلی بیشتر اداره کنند. اما آیا چنین هدفی قابل تحقق است؟ محمود سریعالقلم اینگونه پاسخ میدهد: «مفهوم وفاق ملی به معنای همکاری کردن و سازگاری داشتن است. این بدان معناست که در حوزههای حکمرانی یا در حوزههای تصمیمسازی در هر کشوری افراد احزاب با هم همکاری میکنند و با همدیگر وفاق دارند.»
قاعدتاً وقتی درباره وفاق سخن میگوییم، منظور «وفاق ملی» یا «انسجام ملی» و «استراتژی ملی» برای همکاری و توافق در محدوده سیاستگذاریها و مسائل کلان کشور است. به این معنی که در مسائل کلان توافق حاصل شود و خروجی آن در سیاستگذاریها مشخص باشد.
🔹به عقیده مسعود نیلی، «وفاق مبتنی بر این فرض مهم است که مشکلات عظیم کشور، تنها در صورتی شانس حل شدن دارد که همه ارکان نظام سیاسی کشور، اراده کامل و تمامعیار خود را، بر حل آنها متمرکز کنند و الزامات آن را پذیرا باشند.»
دکتر نیلی نظام حکمرانی را در مرکز یک قاب سهضلعی تصور میکند که در هر راس این سهضلعی، یک «خوشه» بسیار بزرگ و مهم از مشکلات کشور قرار گرفته است. هر یک از این خوشه مشکلات، به عنوان یک نقطه بحرانی یا لبه پرتگاه قابل شناسایی و تشخیص است. بروز خطا در چگونگی پرداختن به معضلاتِ هر یک از این نقاط، میتواند کشور را در سراشیبی منزلگاههای بسیار سخت و گاه غیرقابل بازگشت قرار دهد و در مقابل، شناسایی درست نحوه حرکت در این نقاط، این شانس را میدهد که بتوان امید را به دلها بازگرداند و آیندهای روشن را برای نسل بعد نوید داد. در راس اول این سهضلعی، مجموعه هولناک ناترازیهای مالی و زیستمحیطی کشور قرار گرفته است. بودجه و نظام بانکی و صندوقهای بازنشستگی، با ناترازیهایی در مقیاس بزرگ، میانگین تورم را به دو برابرِ مقدار تاریخیِ بلندمدت خود رساندهاند و ناترازی انرژی و آب و ویرانگری در زیستبوم، آینده سرزمینی ایران را در معرض مخاطره جدی قرار داده است. شرایط وخیم ناترازیها نشان میدهد که راهبردهای بهکارگرفتهشده در حکمرانی منابع طبیعی و حکمرانی مالی، با شکست مواجه شده است.»
عباس عبدی هم با تأکید بر اهمیت وفاق میگوید:« شرط لازم بهتر شدن اوضاع، فقط و فقط وفاق است. تا به حال نیروهای درونساختاری در کاسه همدیگر میگذاشتند. این توافقی است که آقای پزشکیان باید در داخل ساخت قدرت شکل دهد و بعد برای حل مهمترین مشکلات همگرایی ایجاد کند.»
🔹 البته محمود سریعالقلم، بر اهمیت وفاق میان گروههای سیاسی به جای افراد تأکید دارد و معتقد است: «اگر تنها وفاق میان افراد منظورمان باشد که تجربه نشان داده عمر کوتاهی دارد و چندان طولانی نیست. اما اگر منظور وفاق بین احزاب و جریانهای فکری باشد، عمر طولانیتر دارد.»
وقتی درباره وفاق صحبت میکنیم، به ظاهر قسمت سخت این است که توافق حول چه چیزی شکل گیرد اما در واقع مفهوم وفاق ملی چندان روشن نیست و هر گروهی آن را بر اساس منافع خود تعریف میکند.
به طور مثال محمد مهاجری به اعتراضهای عجیب گروههای اصولگرا در چند روز گذشته اشاره میکند؛ «دیدید که به خاطر برخی انتصابها در دولت جدید، برخی از رسانههای تندرو چگونه اعتراض کردند. توقع آنها این است که وفاق یعنی هرچه آنها میگویند انجام شود.»
اعتراض به انتصابهای دولت چهاردهم، فقط یک نمونه است و نمونه مشخصتر، اعتراضهای شدید به مواضع آقای پزشکیان در سفر به نیویورک بود.
🔹شواهد نشان میدهد ماهعسل دولت تمام شده و چنانکه پدرام سلطانی اعتقاد دارد؛ وقت تجربهای واقعی از زندگی مشترک با تمامیتخواهان است.
به هر حال این روزها میگذرد و رئیسجمهور هم به تجربه درمییابد که حلوفصل مشکلات کشور به این راحتی نیست و باید فراتر از وفاق، به اصلاحات خیلی بزرگتر فکر کند. به همین دلیل است که محمد مهاجری میگوید: «دستیابی به وفاق ملی به خاطر معارضانی که در ساختار سیاسی دارد، بسیار دشوار است اما از آنجا که خطرات بسیار بزرگی در کمین کشور نشسته، این امید وجود دارد که در سطوح بالای حکمرانی، قدری از تعارضها کاسته شود.»
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
پیام فتاح
موشکهای ایرانی چه پیامی دارند؟
با افزایش تحرکات اسرائیل، ایران از نسل جدید موشکهای خود رونمایی کرد. موشکهایی که با موفقیت از سد گنبد آهنین عبور کردند و با دقت بالا به هدف نشستند.
جدا از اینکه اقدام ایران بازی را به مرحله جدیدی کشاند، موشکهای شلیک شده هم میتوانند خود، پیام باشند.
دریافت کشورها از اقدام موشکی ایران چیست؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
موشکهای ایرانی چه پیامی دارند؟
با افزایش تحرکات اسرائیل، ایران از نسل جدید موشکهای خود رونمایی کرد. موشکهایی که با موفقیت از سد گنبد آهنین عبور کردند و با دقت بالا به هدف نشستند.
جدا از اینکه اقدام ایران بازی را به مرحله جدیدی کشاند، موشکهای شلیک شده هم میتوانند خود، پیام باشند.
دریافت کشورها از اقدام موشکی ایران چیست؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda