ای که در خلوت من
بوی تو پیچیده هنوز
یاد شیرین تو
تا مرگ همآغوشم باد
ابر تاریکم و
از گریه ی اندوه پُرم
حسرت دیدن خورشید
فراموشم باد
#نادر_نادرپور
۱۶خرداد تولد نادرنادرپور شاعر، نویسنده، مترجم، فعال سیاسی-اجتماعی ایرانی که از اعضای کانون نویسندگان ایران بود.
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
بوی تو پیچیده هنوز
یاد شیرین تو
تا مرگ همآغوشم باد
ابر تاریکم و
از گریه ی اندوه پُرم
حسرت دیدن خورشید
فراموشم باد
#نادر_نادرپور
۱۶خرداد تولد نادرنادرپور شاعر، نویسنده، مترجم، فعال سیاسی-اجتماعی ایرانی که از اعضای کانون نویسندگان ایران بود.
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
من
نيمهای دارم كه با من نيست!
آن نيمه آيا در كدامين قرن
يا در كدامين فصل
يا در كدامين شب، كدامين روز،
خواهد زيست؟!
#نادر_نادرپور
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
نيمهای دارم كه با من نيست!
آن نيمه آيا در كدامين قرن
يا در كدامين فصل
يا در كدامين شب، كدامين روز،
خواهد زيست؟!
#نادر_نادرپور
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
Kohan Diara
Dariush
#داربوش
-کهن دیارا، دیار یارا،
دل از تو کندم ولی ندانم
که گر گریزم کجا گریزم؟
و گر بمانم کجا بمانم؟…
✍ #نادر_نادرپور
نادر نادرپور از قبل از انقلاب با انقلاب مذهبی مشکل داشت. او در گفتوگویی که سالها بعد با سیمین بهبهانی شاعر نامآوازه دارد و در یکی از تلویزیونهای برون مرزی پخش شده میگوید که دلیل مخالفتش با انقلاب مذهبی این بوده که از همان ابتدا میدیده که این انقلاب، انحراف از مسیر آزادیخواهیای بوده است که گذشتگان ما در انقلاب مشروطه خواهان آن بودهاند. (نقل به مضمون) نادر نادرپور در روز جمعه ۲۹ بهمنماه ۱۳۷۸ در شهر لسآنجلس درگذشت. از مجموعهی اشعار نادرپور میتوان به «چشمها و دستها»، «دختر جام»، «شعر انگور»، «سرمهی خورشید»، «گیاه و سنگ نه،آتش»، «خون و خاکستر» و … اشاره کرد.
پس از انقلاب نادر نادرپور مانند بسیاری از هنرمندان و شاعران و نویسندگان و... از ایران مهاجرت کرد. مهاجرتی که دیگر بازگشتی نداشت.
شعر «کهندیارا» که #داریوش اقبالی نیز آنرا خوانده است نگاه نادرپور به مهاجرت و غربت و دوری از وطن را به خوبی به تصویر کشیده است.
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
-کهن دیارا، دیار یارا،
دل از تو کندم ولی ندانم
که گر گریزم کجا گریزم؟
و گر بمانم کجا بمانم؟…
✍ #نادر_نادرپور
نادر نادرپور از قبل از انقلاب با انقلاب مذهبی مشکل داشت. او در گفتوگویی که سالها بعد با سیمین بهبهانی شاعر نامآوازه دارد و در یکی از تلویزیونهای برون مرزی پخش شده میگوید که دلیل مخالفتش با انقلاب مذهبی این بوده که از همان ابتدا میدیده که این انقلاب، انحراف از مسیر آزادیخواهیای بوده است که گذشتگان ما در انقلاب مشروطه خواهان آن بودهاند. (نقل به مضمون) نادر نادرپور در روز جمعه ۲۹ بهمنماه ۱۳۷۸ در شهر لسآنجلس درگذشت. از مجموعهی اشعار نادرپور میتوان به «چشمها و دستها»، «دختر جام»، «شعر انگور»، «سرمهی خورشید»، «گیاه و سنگ نه،آتش»، «خون و خاکستر» و … اشاره کرد.
پس از انقلاب نادر نادرپور مانند بسیاری از هنرمندان و شاعران و نویسندگان و... از ایران مهاجرت کرد. مهاجرتی که دیگر بازگشتی نداشت.
شعر «کهندیارا» که #داریوش اقبالی نیز آنرا خوانده است نگاه نادرپور به مهاجرت و غربت و دوری از وطن را به خوبی به تصویر کشیده است.
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
از کوچههای خاطرهی من
امشب،
صدای
پای
تو
میآید.
#نادر_نادرپور
شبتون به مهر 🌙💫
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
از کوچههای خاطرهی من
امشب،
صدای
پای
تو
میآید.
#نادر_نادرپور
شبتون به مهر 🌙💫
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
در آسمان پاک ، نبیند کسی مرا
جز ریزتر ز خال سپید ستاره ای
آن گونه می پرم که به چشم ستاره ها
گویی ز کوه می گسلد سنگپاره ای
#نادر_نادرپور
شبتون به مهر 🌙💫
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
در آسمان پاک ، نبیند کسی مرا
جز ریزتر ز خال سپید ستاره ای
آن گونه می پرم که به چشم ستاره ها
گویی ز کوه می گسلد سنگپاره ای
#نادر_نادرپور
شبتون به مهر 🌙💫
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
تو از کرانهی خورشید میرسی ای دوست
پیام دوستیات در نگاهِ روشن توست
بیا به سوی درختان نماز بگزاریم
که آرزوی سحرگاهشان دمیدن توست
#نادر_نادرپور
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
تو از کرانهی خورشید میرسی ای دوست
پیام دوستیات در نگاهِ روشن توست
بیا به سوی درختان نماز بگزاریم
که آرزوی سحرگاهشان دمیدن توست
#نادر_نادرپور
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
طلوعی از مغرب
آه ای ديار دور،
ای سرزمين کودکی من!
خورشيد سرد مغرب بر من حرام باد
تا آفتاب تست در آفاق باورم.
ای خاک يادگار،
ای لوح جاودانهی ايام،
ای پاک، ای زلالتر از آب و آينه!
من، نقش خويش را همه جا در تو ديدهام
تا چشم بر تو دارم، در خويش ننگرم.
ای کاخ زرنگار،
ای بام لاجوردی تاريخ!
فانوس ياد تست که در خوابهای من
زير رواق غربت، همواره روشن است
برق خيال تست که گاه گريستن
در بامداد ابری من پرتو افکن است
اينجا، هميشه، روشنی تست رهبرم.
ای زادگاه مهر،
ای جلوهگاه آتش زردشت!
شب گرچه در مقابل من ايستاده است،
چشمانم از بلندی طالع به سوی تست
وز پشت قلههای مهآلودهی زمين
در آسمان صبح تو پيداست اخترم.
ای مُلک بیغروب،
ای مرزوبوم پير جوانبختی،
ای آشيان کهنهی سيمرغ!
يک روز، ناگهان
چون چشم من ز پنجره افتد به آسمان،
میبينم آفتاب ترا در برابرم ...
#نادر_نادرپور
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
طلوعی از مغرب
آه ای ديار دور،
ای سرزمين کودکی من!
خورشيد سرد مغرب بر من حرام باد
تا آفتاب تست در آفاق باورم.
ای خاک يادگار،
ای لوح جاودانهی ايام،
ای پاک، ای زلالتر از آب و آينه!
من، نقش خويش را همه جا در تو ديدهام
تا چشم بر تو دارم، در خويش ننگرم.
ای کاخ زرنگار،
ای بام لاجوردی تاريخ!
فانوس ياد تست که در خوابهای من
زير رواق غربت، همواره روشن است
برق خيال تست که گاه گريستن
در بامداد ابری من پرتو افکن است
اينجا، هميشه، روشنی تست رهبرم.
ای زادگاه مهر،
ای جلوهگاه آتش زردشت!
شب گرچه در مقابل من ايستاده است،
چشمانم از بلندی طالع به سوی تست
وز پشت قلههای مهآلودهی زمين
در آسمان صبح تو پيداست اخترم.
ای مُلک بیغروب،
ای مرزوبوم پير جوانبختی،
ای آشيان کهنهی سيمرغ!
يک روز، ناگهان
چون چشم من ز پنجره افتد به آسمان،
میبينم آفتاب ترا در برابرم ...
#نادر_نادرپور
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
یک شب
که از خروش هزاران رعد
گویی که سنگپاره فرو میریخت
از لابلای تودهٔ تاریکی
دستی درون لانهٔ من لغزید
وز لرزهای که در تن من افتاد
بنیاد آشیانهٔ من لرزید
یک دم، فشار گرم سرانگشتش
چون شعله، بالهای مرا سوزاند
تا پنجهاش به روی تنم لغزید
قلب من از تلاش تپیدن ماند
غافل که در سپیده دم این دست
خورشید بود و گرمی آتش بود
با سرمهای دو چشم مرا وا کرد
این دست را خیال نوازش بود
زان پس شبان تیرهٔ بی مهتاب
منقار غم به خاک نمالیدم
چون نور آرزو به دلم تابید
در آرزوی صبح ، ننالیدم
این دست گرم ، دست تو بود ای عشق
دست تو بود و آتش جاویدت
من مرغ کور جنگل شب بودم
بینا شدم به سرمهٔ خورشیدت...
#نادر_نادرپور
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
یک شب
که از خروش هزاران رعد
گویی که سنگپاره فرو میریخت
از لابلای تودهٔ تاریکی
دستی درون لانهٔ من لغزید
وز لرزهای که در تن من افتاد
بنیاد آشیانهٔ من لرزید
یک دم، فشار گرم سرانگشتش
چون شعله، بالهای مرا سوزاند
تا پنجهاش به روی تنم لغزید
قلب من از تلاش تپیدن ماند
غافل که در سپیده دم این دست
خورشید بود و گرمی آتش بود
با سرمهای دو چشم مرا وا کرد
این دست را خیال نوازش بود
زان پس شبان تیرهٔ بی مهتاب
منقار غم به خاک نمالیدم
چون نور آرزو به دلم تابید
در آرزوی صبح ، ننالیدم
این دست گرم ، دست تو بود ای عشق
دست تو بود و آتش جاویدت
من مرغ کور جنگل شب بودم
بینا شدم به سرمهٔ خورشیدت...
#نادر_نادرپور
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
همیشه ، پاکی تو
همیشه ، پنجره ی بسته ای به روی غروب
ولی گشاده بر آفاق تابناکی تو .
ستوده تر ز تو نشناسم ای ستوده ترین!
تو بازِ تیزپری:
شکارگاه تو در آسمان سرخ خیال
قرارگاه تو بر فرق قله های غرور
مرا به خطه ی خود بر، مرا به خطه ی نور!
درین "شما" که خطاب منست و پاسخ تو
"تو"یی نهفته که از راستی برهنه تر است ...
همیشه پاکی تو ...
#نادر_نادرپور
https://t.me/delvazheh_ha
همیشه ، پاکی تو
همیشه ، پنجره ی بسته ای به روی غروب
ولی گشاده بر آفاق تابناکی تو .
ستوده تر ز تو نشناسم ای ستوده ترین!
تو بازِ تیزپری:
شکارگاه تو در آسمان سرخ خیال
قرارگاه تو بر فرق قله های غرور
مرا به خطه ی خود بر، مرا به خطه ی نور!
درین "شما" که خطاب منست و پاسخ تو
"تو"یی نهفته که از راستی برهنه تر است ...
همیشه پاکی تو ...
#نادر_نادرپور
https://t.me/delvazheh_ha
Telegram
دلواژه ها
در نام من برای تو چیست ای رفیق؟
در روزگار غصه اما در خاموشی ات
غمناک نجوا کن نامم را
و بدان که از تو یادی هست
و بدان که در دنیا قلبی هست
قلبی که تو در آن زنده ای...
@Maryamakbari11
در روزگار غصه اما در خاموشی ات
غمناک نجوا کن نامم را
و بدان که از تو یادی هست
و بدان که در دنیا قلبی هست
قلبی که تو در آن زنده ای...
@Maryamakbari11
.
همیشه ، پاکی تو
همیشه ، پنجره ی بسته ای به روی غروب
ولی گشاده بر آفاق تابناکی تو .
ستوده تر ز تو نشناسم ای ستوده ترین!
تو بازِ تیزپری:
شکارگاه تو در آسمان سرخ خیال
قرارگاه تو بر فرق قله های غرور
مرا به خطه ی خود بر، مرا به خطه ی نور!
درین "شما" که خطاب منست و پاسخ تو
"تو"یی نهفته که از راستی برهنه تر است ...
همیشه پاکی تو ...
#نادر_نادرپور
https://t.me/delvazheh_ha
همیشه ، پاکی تو
همیشه ، پنجره ی بسته ای به روی غروب
ولی گشاده بر آفاق تابناکی تو .
ستوده تر ز تو نشناسم ای ستوده ترین!
تو بازِ تیزپری:
شکارگاه تو در آسمان سرخ خیال
قرارگاه تو بر فرق قله های غرور
مرا به خطه ی خود بر، مرا به خطه ی نور!
درین "شما" که خطاب منست و پاسخ تو
"تو"یی نهفته که از راستی برهنه تر است ...
همیشه پاکی تو ...
#نادر_نادرپور
https://t.me/delvazheh_ha
Telegram
دلواژه ها
در نام من برای تو چیست ای رفیق؟
در روزگار غصه اما در خاموشی ات
غمناک نجوا کن نامم را
و بدان که از تو یادی هست
و بدان که در دنیا قلبی هست
قلبی که تو در آن زنده ای...
@Maryamakbari11
در روزگار غصه اما در خاموشی ات
غمناک نجوا کن نامم را
و بدان که از تو یادی هست
و بدان که در دنیا قلبی هست
قلبی که تو در آن زنده ای...
@Maryamakbari11
-من
نيمهای دارم كه با من نيست؛
آن نيمه آيا در كدامين قرن
يا در كدامين فصل
يا در كدامين شب،
كدامين روز،
خواهد زيست؟!
#نادر_نادرپور
۲۹ بهمن ماه، سالروز درگذشت نادر نادرپور
شاعر، نویسنده، مترجم، فعال سیاسی-اجتماعی ایرانی و از اعضای کانون نویسندگان ایران بود
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
نيمهای دارم كه با من نيست؛
آن نيمه آيا در كدامين قرن
يا در كدامين فصل
يا در كدامين شب،
كدامين روز،
خواهد زيست؟!
#نادر_نادرپور
۲۹ بهمن ماه، سالروز درگذشت نادر نادرپور
شاعر، نویسنده، مترجم، فعال سیاسی-اجتماعی ایرانی و از اعضای کانون نویسندگان ایران بود
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
.
ای که در خلوت من
بوی تو پیچیده هنوز
یاد شیرین تو
تا مرگ همآغوشم باد
ابر تاریکم و
از گریه ی اندوه پُرم
حسرت دیدن خورشید
فراموشم باد
#نادر_نادرپور
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
ای که در خلوت من
بوی تو پیچیده هنوز
یاد شیرین تو
تا مرگ همآغوشم باد
ابر تاریکم و
از گریه ی اندوه پُرم
حسرت دیدن خورشید
فراموشم باد
#نادر_نادرپور
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
من آن درختِ زمستانی،
بر آستانِ بهارانم
که جز به طعنه نمیخندد،
شکوفه بر تنِ عریانم
زِ نوشخندِ سحرگاهان،
خبر چگونه توانم داشت
منی که در شبِ بی پایان،
گواهِ گریهی بارانم
غلامِ همّتِ خورشیدم،
که چون دریچه فرو بندد
نه از هراسِ من اندیشد،
نه از سیاهیِ زندانم
کجاست بادِ سحرگاهان؟
که در صفای پس از باران
کند به یادِ تو، ای ایران!
به بوی خاکِ تو مهمانم
#نادر_نادرپور
درود صبح بخیر
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
بر آستانِ بهارانم
که جز به طعنه نمیخندد،
شکوفه بر تنِ عریانم
زِ نوشخندِ سحرگاهان،
خبر چگونه توانم داشت
منی که در شبِ بی پایان،
گواهِ گریهی بارانم
غلامِ همّتِ خورشیدم،
که چون دریچه فرو بندد
نه از هراسِ من اندیشد،
نه از سیاهیِ زندانم
کجاست بادِ سحرگاهان؟
که در صفای پس از باران
کند به یادِ تو، ای ایران!
به بوی خاکِ تو مهمانم
#نادر_نادرپور
درود صبح بخیر
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
O R I E N S I - Nhebbek I love you نحبك عود و بيانو - Oud &…
.
#عود
قطعه زیبا و شنیدنی
Nhebbek I love you
اثری از:
#Oriensi
شهر از صدا پر است
ولی از سخن تهی...!!
#نادر_نادرپور
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
#عود
قطعه زیبا و شنیدنی
Nhebbek I love you
اثری از:
#Oriensi
شهر از صدا پر است
ولی از سخن تهی...!!
#نادر_نادرپور
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
.
-کهن دیارا، دیار یارا،
دل از تو کندم ولی ندانم
که گر گریزم کجا گریزم؟
و گر بمانم کجا بمانم؟…
✍ #نادر_نادرپور
نادر نادرپور از قبل از انقلاب با انقلاب مذهبی مشکل داشت. او در گفتوگویی که سالها بعد با سیمین بهبهانی شاعر نامآوازه دارد و در یکی از تلویزیونهای برون مرزی پخش شده میگوید که دلیل مخالفتش با انقلاب مذهبی این بوده که از همان ابتدا میدیده که این انقلاب، انحراف از مسیر آزادیخواهیای بوده است که گذشتگان ما در انقلاب مشروطه خواهان آن بودهاند. (نقل به مضمون) نادر نادرپور در روز جمعه ۲۹ بهمنماه ۱۳۷۸ در شهر لسآنجلس درگذشت. از مجموعهی اشعار نادرپور میتوان به «چشمها و دستها»، «دختر جام»، «شعر انگور»، «سرمهی خورشید»، «گیاه و سنگ نه،آتش»، «خون و خاکستر» و … اشاره کرد.
پس از انقلاب نادر نادرپور مانند بسیاری از هنرمندان و شاعران و نویسندگان و... از ایران مهاجرت کرد. مهاجرتی که دیگر بازگشتی نداشت.
شعر «کهندیارا» که #داریوش اقبالی نیز آنرا خوانده است نگاه نادرپور به مهاجرت و غربت و دوری از وطن را به خوبی به تصویر کشیده است.
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
-کهن دیارا، دیار یارا،
دل از تو کندم ولی ندانم
که گر گریزم کجا گریزم؟
و گر بمانم کجا بمانم؟…
✍ #نادر_نادرپور
نادر نادرپور از قبل از انقلاب با انقلاب مذهبی مشکل داشت. او در گفتوگویی که سالها بعد با سیمین بهبهانی شاعر نامآوازه دارد و در یکی از تلویزیونهای برون مرزی پخش شده میگوید که دلیل مخالفتش با انقلاب مذهبی این بوده که از همان ابتدا میدیده که این انقلاب، انحراف از مسیر آزادیخواهیای بوده است که گذشتگان ما در انقلاب مشروطه خواهان آن بودهاند. (نقل به مضمون) نادر نادرپور در روز جمعه ۲۹ بهمنماه ۱۳۷۸ در شهر لسآنجلس درگذشت. از مجموعهی اشعار نادرپور میتوان به «چشمها و دستها»، «دختر جام»، «شعر انگور»، «سرمهی خورشید»، «گیاه و سنگ نه،آتش»، «خون و خاکستر» و … اشاره کرد.
پس از انقلاب نادر نادرپور مانند بسیاری از هنرمندان و شاعران و نویسندگان و... از ایران مهاجرت کرد. مهاجرتی که دیگر بازگشتی نداشت.
شعر «کهندیارا» که #داریوش اقبالی نیز آنرا خوانده است نگاه نادرپور به مهاجرت و غربت و دوری از وطن را به خوبی به تصویر کشیده است.
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🤍🕊
از کوچههای خاطرهی من
امشب، صدای پای تو میآید
آه ای عزیزِ دور!
آیا به شهرِ غربتِ من پا نهادهای؟
📻 #نادر_نادرپور
شبتون به مهر
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
از کوچههای خاطرهی من
امشب، صدای پای تو میآید
آه ای عزیزِ دور!
آیا به شهرِ غربتِ من پا نهادهای؟
📻 #نادر_نادرپور
شبتون به مهر
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
من آن درختِ زمستانی،
بر آستانِ بهارانم
که جز به طعنه نمیخندد،
شکوفه بر تنِ عریانم
زِ نوشخندِ سحرگاهان،
خبر چگونه توانم داشت
منی که در شبِ بی پایان،
گواهِ گریهی بارانم
غلامِ همّتِ خورشیدم،
که چون دریچه فرو بندد
نه از هراسِ من اندیشد،
نه از سیاهیِ زندانم
کجاست بادِ سحرگاهان؟
که در صفای پس از باران
کند به یادِ تو، ای ایران!
به بوی خاکِ تو مهمانم
#نادر_نادرپور
درود عزیزان صبحتان بخیر
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
بر آستانِ بهارانم
که جز به طعنه نمیخندد،
شکوفه بر تنِ عریانم
زِ نوشخندِ سحرگاهان،
خبر چگونه توانم داشت
منی که در شبِ بی پایان،
گواهِ گریهی بارانم
غلامِ همّتِ خورشیدم،
که چون دریچه فرو بندد
نه از هراسِ من اندیشد،
نه از سیاهیِ زندانم
کجاست بادِ سحرگاهان؟
که در صفای پس از باران
کند به یادِ تو، ای ایران!
به بوی خاکِ تو مهمانم
#نادر_نادرپور
درود عزیزان صبحتان بخیر
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
🔴
#یادنگار_نادر
ابليس، ای خدای بدیها! تو شاعری
من بارها به شاعريت #رشک بردهام
#شاعر تويی كه اين همه شعر آفريدهای
غافل منم كه اين همه افسوس خوردهام
عشق و #قمار شعر خدا نيست، شعر توست
هرگز كسی به شعر تو بیاعتنا نماند
غير از خدا كه هيچ يک از اين دو را نخواست
در عشق و در #قمار كسی پارسا نماند
در بوسه و #نگاه تو شادی نهفتهای
در مستی و #گناه تو لذت نهادهای
بر هر كه در #بهشت خدايی طمع نبست
دروازهی بهشت #زمين را گشادهای ...
#نادر_نادرپور
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
#یادنگار_نادر
ابليس، ای خدای بدیها! تو شاعری
من بارها به شاعريت #رشک بردهام
#شاعر تويی كه اين همه شعر آفريدهای
غافل منم كه اين همه افسوس خوردهام
عشق و #قمار شعر خدا نيست، شعر توست
هرگز كسی به شعر تو بیاعتنا نماند
غير از خدا كه هيچ يک از اين دو را نخواست
در عشق و در #قمار كسی پارسا نماند
در بوسه و #نگاه تو شادی نهفتهای
در مستی و #گناه تو لذت نهادهای
بر هر كه در #بهشت خدايی طمع نبست
دروازهی بهشت #زمين را گشادهای ...
#نادر_نادرپور
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در سرزمینِ من
بعد از طلوعِ خون، خبر از آفتاب نیست.
مهتابِ سرخی از افقِ مشرق
بر چهرههای سوخته میتابد
وز آفتابِ گمشده تقلید میکند.
اما هنوز،
در پسِ آن قلهی سپید
خورشید در شمایل سیمرغ زنده است.
یک روز، ناگهان
میبینمش که سایه فکندهست بر سرم...
#نادر_نادرپور
درود عزیزان صبحتان بخیر
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
بعد از طلوعِ خون، خبر از آفتاب نیست.
مهتابِ سرخی از افقِ مشرق
بر چهرههای سوخته میتابد
وز آفتابِ گمشده تقلید میکند.
اما هنوز،
در پسِ آن قلهی سپید
خورشید در شمایل سیمرغ زنده است.
یک روز، ناگهان
میبینمش که سایه فکندهست بر سرم...
#نادر_نادرپور
درود عزیزان صبحتان بخیر
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
.
من با ستاره ها،
من با پرنده ها،
من با شکوفه های سحر،
زاده می شوم
من با نسیم هر نفسِ آشنا،چو موج
از نو برای زیستن آماده می شوم.
چون مشت خشمگین و گره خورده ی درخت
خورشید را میان دو دستم
گرفته ام
خورشید در من است
در من، اجاق معجزه ی روز،
روشن است.
#نادر_نادرپور
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
من با ستاره ها،
من با پرنده ها،
من با شکوفه های سحر،
زاده می شوم
من با نسیم هر نفسِ آشنا،چو موج
از نو برای زیستن آماده می شوم.
چون مشت خشمگین و گره خورده ی درخت
خورشید را میان دو دستم
گرفته ام
خورشید در من است
در من، اجاق معجزه ی روز،
روشن است.
#نادر_نادرپور
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha