This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو مثل منی برف،
راه می روی و آب می شوی
ببین زمین به چه روزی درآمد
تو کرک بال ملائکی ،
طوری بنشین که زمین چند روزی به شکل روز اول خود درآید.
کاش می توانستی تابستان ها بباری
تا با تن پوشی از برف
برابر خورشید عشوه ها می کردیم.
به شادی مردم اعتماد مکن ، برف!
تا می باری نعمتی
چون بنشینی به لعنت شان دچاری.
تو چقدر ساده ای که بر همه یکسان می باری
آب شو
اب شو موسیقی منجمد
و بیا و ببین
رنج را تو کشیدی
به نام بهار تمام می شود.
#شمس_لنگرودی
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
راه می روی و آب می شوی
ببین زمین به چه روزی درآمد
تو کرک بال ملائکی ،
طوری بنشین که زمین چند روزی به شکل روز اول خود درآید.
کاش می توانستی تابستان ها بباری
تا با تن پوشی از برف
برابر خورشید عشوه ها می کردیم.
به شادی مردم اعتماد مکن ، برف!
تا می باری نعمتی
چون بنشینی به لعنت شان دچاری.
تو چقدر ساده ای که بر همه یکسان می باری
آب شو
اب شو موسیقی منجمد
و بیا و ببین
رنج را تو کشیدی
به نام بهار تمام می شود.
#شمس_لنگرودی
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
سرشارم از برف،
از ترنمِ انگور...نور...
و در انتظارم
از بُن تاریکی آفاقم را
روشن کنی
من برخیزم
و در درخششِ روزی دیگر،
باقی زندگی را
پیگیرم
#شمس_لنگرودی
درود عزیزان. صبحتان بخیر
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
از ترنمِ انگور...نور...
و در انتظارم
از بُن تاریکی آفاقم را
روشن کنی
من برخیزم
و در درخششِ روزی دیگر،
باقی زندگی را
پیگیرم
#شمس_لنگرودی
درود عزیزان. صبحتان بخیر
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
.
درها را کمی بگشا
که عطر وحشی گل ها
بپیچد در اتاق من ...
تو درها را کمی بگشا
که شاید سیل لک لک ها
نشیند بر رواق من ...
#شمس_لنگرودی
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
درها را کمی بگشا
که عطر وحشی گل ها
بپیچد در اتاق من ...
تو درها را کمی بگشا
که شاید سیل لک لک ها
نشیند بر رواق من ...
#شمس_لنگرودی
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
.
اخمهای اسفند پیرم کرده بود
در بنبست سال
همه بر هم خیره بودیم
برف ایستاده بود
در تنفس خود آب میشد
و من دیدم بشارت روشنت را،
که از بنِ برگها میچکید...
#شمس_لنگرودی
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
اخمهای اسفند پیرم کرده بود
در بنبست سال
همه بر هم خیره بودیم
برف ایستاده بود
در تنفس خود آب میشد
و من دیدم بشارت روشنت را،
که از بنِ برگها میچکید...
#شمس_لنگرودی
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
.
خلاصه بهاری دیگر
بیحضور تو از راه میرسد
و آنچه که زیبا نیست
زندگی نیست
روزگار است...
#شمس_لنگرودی
به یاد عزیزانی که کنارمون نیستند🥀🥀
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
خلاصه بهاری دیگر
بیحضور تو از راه میرسد
و آنچه که زیبا نیست
زندگی نیست
روزگار است...
#شمس_لنگرودی
به یاد عزیزانی که کنارمون نیستند🥀🥀
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
درود عزیزان صبحتان بخیر
از کوچههای تاریک چون بیرون میآیم
و در رخسارهٔ آفتابیش نظر میافکنم
مفهوم آفرینش را
به صراحت در مییابم
باشد که همه چیز در حضور او
خوابیست که به چشمان خفتگان میگذرد
و خدایان را هراسی آشکار در بر میگیرد
از آن که خلق
مبادا بر او نماز بگذارند
و عشق
هیچ نیست
مگر او
و آفتاب
هیچ نیست
مگر روشنایی تدبیر روزهای بزرگش.
#شمس_لنگرودی
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
از کوچههای تاریک چون بیرون میآیم
و در رخسارهٔ آفتابیش نظر میافکنم
مفهوم آفرینش را
به صراحت در مییابم
باشد که همه چیز در حضور او
خوابیست که به چشمان خفتگان میگذرد
و خدایان را هراسی آشکار در بر میگیرد
از آن که خلق
مبادا بر او نماز بگذارند
و عشق
هیچ نیست
مگر او
و آفتاب
هیچ نیست
مگر روشنایی تدبیر روزهای بزرگش.
#شمس_لنگرودی
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
.
وقتی به سير تو پرداختم فهميدم چقدر دنيا بزرگ است
از قطب تا استوای تو را پياده قدم زدم از گريبانت سر در نياوردم
دنیا بزرگ است....
اقیانوسهایش همان نیست که در هجوم درسی شبنمها دیده بودیم
دنیا بزرگ است و تا تو را تمام نکرده نمیتوانم از دنیا بگذرم
همه چیز را از نو باید شروع کرد
زخمی کهنه ام
سایه رنجی پایان یافته،
دوستت دارم
و به لمس سر انگشتانت بر سایه این زخم
دلخوشم.
تو را
در پیرهنم می جویم
در خونم
در آتش باغ هایم
که درختانش قلم
مه و بارانش کاغذند.
تو را
در صبحانه موسیقی می جویم
وقتی که به نت های چکیدن آب در لیوانت
خیره است
در لرزش طیاره ها
وقتی به نام تو برخورد می کنند.
و تو را نمی یابم
مگر هنگامی که در آینه ها خیره ام
در گردبادی تیره از حنجره ها، سربازان، حاکمان
و سکوت، دستش را باز می کند
تا آبی بنوشم که تو تقدیسش کردهای.
#شمس_لنگرودی
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
وقتی به سير تو پرداختم فهميدم چقدر دنيا بزرگ است
از قطب تا استوای تو را پياده قدم زدم از گريبانت سر در نياوردم
دنیا بزرگ است....
اقیانوسهایش همان نیست که در هجوم درسی شبنمها دیده بودیم
دنیا بزرگ است و تا تو را تمام نکرده نمیتوانم از دنیا بگذرم
همه چیز را از نو باید شروع کرد
زخمی کهنه ام
سایه رنجی پایان یافته،
دوستت دارم
و به لمس سر انگشتانت بر سایه این زخم
دلخوشم.
تو را
در پیرهنم می جویم
در خونم
در آتش باغ هایم
که درختانش قلم
مه و بارانش کاغذند.
تو را
در صبحانه موسیقی می جویم
وقتی که به نت های چکیدن آب در لیوانت
خیره است
در لرزش طیاره ها
وقتی به نام تو برخورد می کنند.
و تو را نمی یابم
مگر هنگامی که در آینه ها خیره ام
در گردبادی تیره از حنجره ها، سربازان، حاکمان
و سکوت، دستش را باز می کند
تا آبی بنوشم که تو تقدیسش کردهای.
#شمس_لنگرودی
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
Audio
بی سر
خواب تو را می بینم
بی پر
به بام تو می پرم
انگور سیاهم
به بوی دهان تو شراب می شوم
سمندر تشنه ای که زیر شعله ، چشمه ی آب جسته منم
نوروز منی تو
با جان نو خریده به دیدارت می دوم
شکوفه های توام من
به شورِ میوه شدن
در هوای تو پر می کشم
تو طلسم آب شده در هوا ، شش های مرا ، تسخیر کرده ای
پرنده های توام
دام و رام توام
باروت توام
در دهان تفنگم بگذار و پرنده های پرستارت را صید کن
ساق نازک تاک
به شوق بوسه های تو بر زانو راست می شود
آفتاب
به جست و جوی تو در بادها سرگردان مانده است
صدف ها کورند
تو شناور آب هایی ، به حسرت صیدی در باران پلک می زنند
بادها کورند
تو این جایی و آشیان عقابان را می جویند
ساعت برای لحظه شماری دیدار توست
عقربه ها کارد های تکه تکه کننده ی انتظارند
ای لرزه ی دقیقه موعود
انتظارِ شادمانه پایان تن
شیرازه دیوان شمس
شعرهای من اینک
که مثل ریشه پراکنده است
دیوان من اینک
که پَرکنده پراکنده است
انگشت سلیمان !
دیوانِ مرا هم ببند
دوستت دارم و
عشق تو از نامم می تراود
مثل شیره ی تک درختی مجروح
در حیاطِ زیارتگاهی ...
شعر و صدای: #شمس_لنگرودی
خواب تو را می بینم
بی پر
به بام تو می پرم
انگور سیاهم
به بوی دهان تو شراب می شوم
سمندر تشنه ای که زیر شعله ، چشمه ی آب جسته منم
نوروز منی تو
با جان نو خریده به دیدارت می دوم
شکوفه های توام من
به شورِ میوه شدن
در هوای تو پر می کشم
تو طلسم آب شده در هوا ، شش های مرا ، تسخیر کرده ای
پرنده های توام
دام و رام توام
باروت توام
در دهان تفنگم بگذار و پرنده های پرستارت را صید کن
ساق نازک تاک
به شوق بوسه های تو بر زانو راست می شود
آفتاب
به جست و جوی تو در بادها سرگردان مانده است
صدف ها کورند
تو شناور آب هایی ، به حسرت صیدی در باران پلک می زنند
بادها کورند
تو این جایی و آشیان عقابان را می جویند
ساعت برای لحظه شماری دیدار توست
عقربه ها کارد های تکه تکه کننده ی انتظارند
ای لرزه ی دقیقه موعود
انتظارِ شادمانه پایان تن
شیرازه دیوان شمس
شعرهای من اینک
که مثل ریشه پراکنده است
دیوان من اینک
که پَرکنده پراکنده است
انگشت سلیمان !
دیوانِ مرا هم ببند
دوستت دارم و
عشق تو از نامم می تراود
مثل شیره ی تک درختی مجروح
در حیاطِ زیارتگاهی ...
شعر و صدای: #شمس_لنگرودی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنده باد بال خدا
که فرو میافتد
و درست روی شانهی من مینشیند،
زنده باد!
زنده باد آفتاب سحر
که سرش را میچرخاند، پیدایت میکند
و تلألو اولش را برای تو پُست میکند،
زنده باد!
زنده باد عشق تو محبوبم
زنده باد!
#شمس_لنگرودی
درود عزیزان. صبحتان بخیر
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
که فرو میافتد
و درست روی شانهی من مینشیند،
زنده باد!
زنده باد آفتاب سحر
که سرش را میچرخاند، پیدایت میکند
و تلألو اولش را برای تو پُست میکند،
زنده باد!
زنده باد عشق تو محبوبم
زنده باد!
#شمس_لنگرودی
درود عزیزان. صبحتان بخیر
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
Once Upon A Time
Karunesh
#مولانا:
با قضاوت مردم چه کنم؟
#شمس:
تو اگر عاشقی،
تو را با رد یا قبولِ خلق چکار؟
عارفی را درخاک نهادند.
پرسشگر آمد و پرسید که خدایت کیست؟
عارف گفت:
من خانه ام را عوض کرده ام
نه دوست را....
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
با قضاوت مردم چه کنم؟
#شمس:
تو اگر عاشقی،
تو را با رد یا قبولِ خلق چکار؟
عارفی را درخاک نهادند.
پرسشگر آمد و پرسید که خدایت کیست؟
عارف گفت:
من خانه ام را عوض کرده ام
نه دوست را....
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
Shur: Chaharmezrab
Parviz Yahaghi, Jalil Shahnaz, Fazlollah Tavakkol @Vivamusic_channel
.
🔸قطعهٔ بیکلام روحافزا؛
«چهارمضراب شور» با اجرای هنرمندان بیبدیل موسیقی ایران، عالیجنابان «پرویز یاحقی» نوازندهی ویولن «جلیل شهناز» شهنواز تار ایران، اجرای سنتور از «فضل الله توکل» و تمبک از «اسدالله ملک»
.......
.......
"چون دانست که
دنیا چیست،
او را دنیا نباشد..."
#شمس_تبریزی
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
🔸قطعهٔ بیکلام روحافزا؛
«چهارمضراب شور» با اجرای هنرمندان بیبدیل موسیقی ایران، عالیجنابان «پرویز یاحقی» نوازندهی ویولن «جلیل شهناز» شهنواز تار ایران، اجرای سنتور از «فضل الله توکل» و تمبک از «اسدالله ملک»
.......
.......
"چون دانست که
دنیا چیست،
او را دنیا نباشد..."
#شمس_تبریزی
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
.
باران بهزبان مادریام حرف میزند.
بهزبان گلها، قایقها
بهزبان نوری که زخم خورده
خود بهمداوای خود مشغول است.
باران
دستش را در بارش دستهای خود میشوید.
بر دریچهی گلها میکوبد
بیدار بیدار
که هنگامهی روییدن است
و عجیب که سوالاتش از من است
وقتی پاییز بیملاحظه برگها را به جبههی جنگ میبرد.
و تو هم که برنگشتی...
#شمس_لنگرودی
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.
باران بهزبان مادریام حرف میزند.
بهزبان گلها، قایقها
بهزبان نوری که زخم خورده
خود بهمداوای خود مشغول است.
باران
دستش را در بارش دستهای خود میشوید.
بر دریچهی گلها میکوبد
بیدار بیدار
که هنگامهی روییدن است
و عجیب که سوالاتش از من است
وقتی پاییز بیملاحظه برگها را به جبههی جنگ میبرد.
و تو هم که برنگشتی...
#شمس_لنگرودی
#ادبی_هنری_موسیقی
♡ @delvazheh_ha
.