بر کار به جز زبان نمانده ست مرا
در تن گویی که جان نمانده ست مرا
بندیست گران که جان نمانده ست مرا
از پای جز استخوان نمانده ست مرا
َ#مسعود_سعدسلمان
در تن گویی که جان نمانده ست مرا
بندیست گران که جان نمانده ست مرا
از پای جز استخوان نمانده ست مرا
َ#مسعود_سعدسلمان
از بلبل نالندهتر و زارترم
وز زرد گل ای نگار بیمارترم
از شاخ شکوفه سرنگونسار ترم
وز نرگس نوشکفته بیدارترم
َ#مسعود_سعدسلمان
وز زرد گل ای نگار بیمارترم
از شاخ شکوفه سرنگونسار ترم
وز نرگس نوشکفته بیدارترم
َ#مسعود_سعدسلمان
دل در هوس تو بسته بودم همه شب
وز انده تو نرسته بودم همه شب
از هجر تو دلشکسته بودم همه شب
سر بر زانو نشسته بودم همه شب
َ#مسعود_سعدسلمان
وز انده تو نرسته بودم همه شب
از هجر تو دلشکسته بودم همه شب
سر بر زانو نشسته بودم همه شب
َ#مسعود_سعدسلمان
قبلهست به دوستی نــــدای تو مرا
جـانست به راستی هـــوای تو مرا
امروز چو کس نیست به جای تو مرا
در جمله چه بهتـر از رضــای تو مرا
ُ#مسعود_سعدسلمان
جـانست به راستی هـــوای تو مرا
امروز چو کس نیست به جای تو مرا
در جمله چه بهتـر از رضــای تو مرا
ُ#مسعود_سعدسلمان
ای دوست به امید خیالت هر شب
این دیده گرینده نخسبد ز طرب
در خواب همت ببیند ای نوشین لب
بی روزی تر ز من که باشد یارب
#مسعود_سعدسلمان
این دیده گرینده نخسبد ز طرب
در خواب همت ببیند ای نوشین لب
بی روزی تر ز من که باشد یارب
#مسعود_سعدسلمان
در تاریکی ز بس که می بنشینم
در روز چو شب پرک همی بد بینم
باشد چو شب ار خوابگهی بگزینم
از پهلو و دست بستر و بالینم
#مسعود_سعدسلمان
در روز چو شب پرک همی بد بینم
باشد چو شب ار خوابگهی بگزینم
از پهلو و دست بستر و بالینم
#مسعود_سعدسلمان
در تاریکی ز بس که می بنشینم
در روز چو شب پرک همی بد بینم
باشد چو شب ار خوابگهی بگزینم
از پهلو و دست بستر و بالینم
#مسعود_سعدسلمان
در روز چو شب پرک همی بد بینم
باشد چو شب ار خوابگهی بگزینم
از پهلو و دست بستر و بالینم
#مسعود_سعدسلمان
دانی تو که با بندِ گرانم یارب
دانی که ضعیف و ناتوانم یارب
شد در غم لوهور روانم یارب
یارب که در آرزوی آنم یارب
#مسعود_سعدسلمان
دانی که ضعیف و ناتوانم یارب
شد در غم لوهور روانم یارب
یارب که در آرزوی آنم یارب
#مسعود_سعدسلمان
چو او کامگاری که از کامگاران
نشد چیره بر کام او کامگاری
بر جود او آب دریا سرابی
بر قدر او چرخ گردان غباری
#مسعود_سعدسلمان
نشد چیره بر کام او کامگاری
بر جود او آب دریا سرابی
بر قدر او چرخ گردان غباری
#مسعود_سعدسلمان
ز اندیشه ی هجران و زِ نادیدنِ یار
دل خون شد و دیده، خون همی گرید زار
گویم ز غم فراق، روزی صد بار
کاین عشق چه آفت است یارب، زِنهار
#مسعود_سعدسلمان
دل خون شد و دیده، خون همی گرید زار
گویم ز غم فراق، روزی صد بار
کاین عشق چه آفت است یارب، زِنهار
#مسعود_سعدسلمان