@ddrreamm
شرابِ تلخ میخواهم که مردافکن بُوَد زورش
که تا یک دَم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
سِماطِ دَهرِ دونپرور ندارد شهدِ آسایش
مَذاقِ حرص و آز ای دل بشو از تلخ و از شورَش
بیاور مِی که نَتْوان شد ز مکرِ آسمان ایمن
به لَعبِ زهرهٔ چنگیّ و مرّیخِ سلحشورش
کمندِ صیدِ بهرامی بیفکن، جامِ جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرام است و نه گورش
بیا تا در مِی صافیت رازِ دَهر بِنْمایم
به شرطِ آن که نَنْمایی به کجطبعانِ دلکورش
نظر کردن به درویشان مُنافیِّ بزرگی نیست
سلیمان با چُنان حشمت، نظرها بود با مورش
کمانِ ابرویِ جانان نمیپیچد سر از حافظ
ولیکن خنده میآید، بدین بازویِ بیزورش
#حافظ
شرابِ تلخ میخواهم که مردافکن بُوَد زورش
که تا یک دَم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
سِماطِ دَهرِ دونپرور ندارد شهدِ آسایش
مَذاقِ حرص و آز ای دل بشو از تلخ و از شورَش
بیاور مِی که نَتْوان شد ز مکرِ آسمان ایمن
به لَعبِ زهرهٔ چنگیّ و مرّیخِ سلحشورش
کمندِ صیدِ بهرامی بیفکن، جامِ جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرام است و نه گورش
بیا تا در مِی صافیت رازِ دَهر بِنْمایم
به شرطِ آن که نَنْمایی به کجطبعانِ دلکورش
نظر کردن به درویشان مُنافیِّ بزرگی نیست
سلیمان با چُنان حشمت، نظرها بود با مورش
کمانِ ابرویِ جانان نمیپیچد سر از حافظ
ولیکن خنده میآید، بدین بازویِ بیزورش
#حافظ
👍1👌1
@ddrreamm
کارم اندر عشق مشکل می رود
خان و مانم در سر دل میرود
هرزمان گویم که بگریزم ز عشق
عشق پیش از من به منزل می رود
#عین_القضات_همدانی
@ddrreamm
کارم اندر عشق مشکل می رود
خان و مانم در سر دل میرود
هرزمان گویم که بگریزم ز عشق
عشق پیش از من به منزل می رود
#عین_القضات_همدانی
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
گفت: به چه کار آمدهای؟
گفت: تا از تو آسایشی یابم و مؤانستی.
#عطار، در این مکالمهٔ ساده، رازِ دوست داشتن را برملا میکند: در دوستداشتن اُنسی هست که آسایش به ارمغان میآورد. به همینخاطر، وقتی، به تعبیر عطار، «اندوهی طویل» داریم، سراغ خانهٔ دوست را میگیریم: به امیدِ انس و آسایش
گفت: به چه کار آمدهای؟
گفت: تا از تو آسایشی یابم و مؤانستی.
#عطار، در این مکالمهٔ ساده، رازِ دوست داشتن را برملا میکند: در دوستداشتن اُنسی هست که آسایش به ارمغان میآورد. به همینخاطر، وقتی، به تعبیر عطار، «اندوهی طویل» داریم، سراغ خانهٔ دوست را میگیریم: به امیدِ انس و آسایش
👍2
@ddrreamm
نشستم تا ببازم پای تو دار و ندارم را
برای باختن چیدم خودم میز قمارم را
به راهی که تمام عمر رفتم اعتمادی نیست
به بن بستم ببر ، سد کن گذرگاه فرارم را
برای بار چندم سجده کردم باز یادم نیست
ببین حتی به شک انداختی رکعت شمارم را
خداوندم شدی ای کاش بگذارند این مردم
به حال خود دل لامذهب بی بند و بارم را
نمی ترسم که پشتم صفحه بگذارند باداباد
فدای عاشقی کردم چهل سال اعتبارم را
دلم خون است از زخم زبان عشق نشناسان
نوازش کن منِ تا استخوان بر تو دچارم را
چقدر امروز و فردا می کنی می ترسم از روزی
که جای من ببوسی عاقبت سنگ مزارم را
#فاطمه_اتحاد
نشستم تا ببازم پای تو دار و ندارم را
برای باختن چیدم خودم میز قمارم را
به راهی که تمام عمر رفتم اعتمادی نیست
به بن بستم ببر ، سد کن گذرگاه فرارم را
برای بار چندم سجده کردم باز یادم نیست
ببین حتی به شک انداختی رکعت شمارم را
خداوندم شدی ای کاش بگذارند این مردم
به حال خود دل لامذهب بی بند و بارم را
نمی ترسم که پشتم صفحه بگذارند باداباد
فدای عاشقی کردم چهل سال اعتبارم را
دلم خون است از زخم زبان عشق نشناسان
نوازش کن منِ تا استخوان بر تو دچارم را
چقدر امروز و فردا می کنی می ترسم از روزی
که جای من ببوسی عاقبت سنگ مزارم را
#فاطمه_اتحاد
👏2
@ddrreamm
مقام عاشقی را غیر از این آداب رسمی نیست:
#رفیقان را نرنجاندن،
#رقیبان را نیازردن
#احسان_انصاری
مقام عاشقی را غیر از این آداب رسمی نیست:
#رفیقان را نرنجاندن،
#رقیبان را نیازردن
#احسان_انصاری
👏1
@ddrreamm
سی سالگی تا شصت چنان درگیرم
در باور من نگنجد این که پیرم
برعکس درختان کهنسال پر از ریشه و برگ
چون آدم بی نوا ز زندگانی سیرم
#امیر_مومنی
🥹
سی سالگی تا شصت چنان درگیرم
در باور من نگنجد این که پیرم
برعکس درختان کهنسال پر از ریشه و برگ
چون آدم بی نوا ز زندگانی سیرم
#امیر_مومنی
🥹
😢1💔1