ĐŔĖĄM$
210 subscribers
9.21K photos
2.39K videos
21 files
128 links
باده از ما مست شد ؛ نی ما از او

قالب از ما هست شد؛ نی ما از او

#مولانا
@ddrreamm
Download Telegram
@ddrreamm

این چه قرن است چونکه در خوابند بیداران همه
وین چه دور است چونکه سرمستند هشیاران همه

عمر مار و کرکس و زاغ و زُغن چند صد سال
کوته عمْرٍ طاووس و گنجشک و هم  ساران همه

آدمِ بد ذات ، امروزه به کامِ دل  رسد
مسخره است در فقر باشد این نکوکاران همه

عشق  پاکِ این جهانِ  پست ، نمی آید به دست
بلکه تحمیلیست هم خوابیِ این یاران همه

در مصافِ عقل و دانش با خر ِ نابخردان
بی خرد پیروز بینی و سیاه کاران همه

شیر چون تنها و بیکس گشته بود از  بخت بد
حالیا جنگل  فتاده  دستِ کفتاران همه

داغ لاله  گفته دارد گرچه  گُل  شد بی زبان
شرمسار و شرمگین باد این زبان داران همه

قاتلانِ پول پرست چون در شفا بندند کمر
پولِ خونِ آدمی گیرند در تیمار بیماران همه

سیب چید آدم. به زیر ِ برگ انجیری که بود
ناگهان حسِ حسادت  گشته شد فوران همه

مومنی حور و بهشتِ آخرت ارزانی  رنگ و ریا
جوی ودکا و شراب و باکره  نقدِ ریا  کاران همه

#امیر_مومنی
👏21👌1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm


آنقدر  داغ  است  بازار  مکافات  عمل

چشم اگر بینا بوَد هر روز روز محشر است
👍21
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm


من خسته چون ندارم، نفسی قرار بی‌تو
به کدام دل صبوری، کنم ای نگار بی‌تو

ره صبر چون گزینم، من دل به باد داده
که به هیچ وجه جانم، نکند قرار بی‌تو

#سعدی
👍21
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

توخود جان و جهانی جان جانان
ز چشمانم  تویی ، گل در بهاران

اگر  از من بپرسند  خلق  ، گویم
شعاع  آفتابی  فصل  باران

#امیر_مومنی
2👍2🔥1👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

#کمال_خجندی » غزلیات »
شمارهٔ ۵۰۵

ما را گلی از روی تو چیدن نگذارند
چیدن چه خیالست که دیدن نگذارند!

صد شربت شیرین ز لبت خسته‌دلان‌ را
نزدیک لب آرند و چشیدن نگذارند

گفتم شنود مژده دشنام تو گوشم
آن نیز شنیدم که شنیدن نگذارند

زلف تو چه امکانِ کشیدن که رقیبان
سر در قدمت نیز کشیدن نگذارند

بخشای بر آن مرغ که خونش گه بسمل
بر خاک بریزند و طپیدن نگذارند

دل شد ز تو صد پاره و فریاد که این قوم
نعر‌ه‌زدن و جامه‌دریدن نگذارند

مگریز کمال از سر زلفش که درین دام
مرغی که درافتاد پریدن نگذارند

 
1🔥1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

به درد خویش می‌رقصم ،
به مرگ خویش می‌رقصم ،
چنان پروانه در آتش
به آشوب جهان خویش  می‌رقصم.
به دنیایی پر از نفرت
به رویایی پر از ظلمت
به این دلشوره های توأمان خویش می‌رقصم
به بغضی بی نهایت سرد
به کابوس و جهانی درد
به تنهایی و بغض بی امان خویش  می‌رقصم
پر از زخم و پر از گریه
پر از دلتنگی و حسرت
به ساز غصه های دل
در این آتشفشان خویش می‌رقصم
می‌رقصم ،
1👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
#فال_حافظ

خدا را کم نشین با خرقه پوشان
رخ از رندان بی‌سامان مپوشان

در این خرقه بسی آلودگی هست
خوشا وقت قبای می فروشان

تعبیر: هر قدر به خدا نزدیکتر شوید درد زمانه را کمتر حس می کنید و هر قدر هم درویشانه زندگی کنید بهتر سر و سامان می گیرید. اما شما فردی عجول و بی طاقت هستید و هر ضرری که می بینید به خاطر عجله ی بی مورد خودتان می باشد. زیاد حرص می خورید از این مسئله حذر کنید. خداهر چه که لایق آن باشید به شما می دهد.
1👍1
@ddrreamm

دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد
گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یاد

سود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست
از بهر این معامله غمگین مباش و شاد

بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ
در معرضی که تخت سلیمان رود به باد

#حافظ
1👍1
@ddrreamm

صبح یعنی پرواز !
قد کشیدن در باد چه کسی می‌گوید ؛
پشت این ثانیه‌ها ،
تاریک است ؟
گام اگر برداریم ..!
روشنی نزدیک است.

#سهراب_سپهری

           
1👍1
@ddrreamm


در دل آهن کند فریاد مظلومان اثر

ناله از زندانیان افزون بود زنجیر را

#صائب_تبریزی
1👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

لحظات شادى را دريابيد،

دوست بداريد و دوست داشته شويد.

اين تنها واقعيت اين جهان است،
باقى ديوانگى‌ست.

#تولستوی
1👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

زندگی خیلی از افراد را نجات داد اما متأسفانه خودش فوت کرد
💔😔
4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
1
@ddrreamm

زاهد ظاهرپرست
از حال ما آگاه نیست
در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست

این چه استغناست
یارب وین چه قادر حکمت است
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست

بر در میخانه
رفتن کار یک رنگان بود
خودفروشان را به کوی می فروشان راه نیست

#حافظ
🔥2👍1
@ddrreamm

تنها یک‌بار
می‌توانست
در آغوشش کشند،
و می‌دانست – آن گاه
چون بهمنی فرو می‌ریزد
و می خواست
به آغوشم پناه آورد

نامش برف بود
تنش، برفی
قلبش از برف
و تپشش
صدای چکیدن برف
بر بام‌های کاگلی

و من او را
چون شاخه‌یی که زیر بهمن شکسته باشد
دوست می‌داشتم

#بیژن_الهی
👍21
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM