ĐŔĖĄM$
210 subscribers
9.19K photos
2.27K videos
21 files
127 links
باده از ما مست شد ؛ نی ما از او

قالب از ما هست شد؛ نی ما از او

#مولانا
@ddrreamm
Download Telegram
@ddrreamm

من ماهی ام ، #نهنگم ، ، ،

رابعه گفت: من ماهی ام اما تُنگی ندارم، دریا هم ندارم، می گریم و در اندوه خود غوطه ورم ، من در اشک  خویش شنا می کنم؛ آیا از میان شما مردانِ  مدعی، مردی هست که بتواند دستانش را پیاله کند و این ماهی را در  گودی دستانش نگه دارد و با او تا دریا بیاید؟

از میان آن مردان اما مردی نبود که راه دریا  را خوش بدارد و مردی نبود که گودی دستانش گنجایی نهنگی را داشته باشد و مردی نبود که از زنی که دریا می جوید، نترسد.

حالا اما قرن هاست، هر ماهی که می بینم
می گوید: من رابعه ام.
پس دانسته ام زنی که بتواند
در اشک هایش شنا کند، نمی میرد، ماهی می شود.
و چنین زنی از خود هزاران ماهی می آفریند،
تو  نیز یکی از آن ماهیانی؛  پس راه دریا بجو.
اقیانوس، تقدیر همه زنان است،
هر چند که کتاب قانونشان خط به خط کویر است ، ، ،

#عرفان_نظرآهاری
👍2
@ddrreamm

خوشا به حال گیاهان که
                                 عاشق
                                         نورند

و دست منبسط 
                      نور
                            روی شانه آنهاست.

#سهراب_سپهری
👍2
@ddrreamm

 
میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت
میخواری و مستی ره و رسم دگری داشت

پیمانه نمی داد به پیمان شکنان باز
ساقی،اگر از حالت مجلس خبری داشت
 
بیداد گری شیوه ی مرضیه نمی شد
این شهر اگر دادرس دادگری داشت
 
یک لحظه بر این بام بلا خیز نمی ماند
مرغ دل غم دیده اگر بال وپری داشت
 
افسوس که دست ستم از ریشه بر آورد
هر شاخ برومند که امید بری داشت
 
بر خیر جماعت چه سخن ها که نگفتیم
ای کاش یکی زین همه گفتن اثری داشت
 
ز آه دل مظلوم،اگر رسم ستم سوخت
زآن بود که هر شعله ی آهی شرری داشت
 
در معرکه ی عشق که پیکار حیات است
مغلوب، حریفی که بجز سر، سپری داشت
 
سرمد، سر پیمانه نبود اینهمه غوغا
میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت

#صادق_سرمد
👍2
@ddrreamm

هستم به وصال دوست دلشاد امشب
وز غصهٔ هجر گشته آزاد امشب

با یار بچرخم و دل میگوید
یارب که کلید صبح گم باد امشب

#مولانا
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

ای ساربان غمگین مباش خوش روزگاری می‌رسد
یا عمرِ غم سر می‌رسد یا غمگساری می‌رسد

ای ساربان آهسته ران قدری تحمل بیشتر
این کشتی طوفان زده آخر کناری می‌رسد

#مولانا
👍3
@ddrreamm

#حافظ

خُرَّم آن روز کز این منزلِ ویران بروم
راحتِ جان طلبم و از پِیِ جانان بروم

گر چه دانم که به جایی نَبَرد راه غریب
من به بویِ سرِ آن زلفِ پریشان بروم

دلم از وحشتِ زندانِ سِکَندَر بگرفت
رخت بربندم و تا مُلکِ سلیمان بروم

چون صبا با تنِ بیمار و دلِ بی‌طاقت
به هواداریِ آن سروِ خرامان بروم

در رهِ او چو قلم گر به سرم باید رفت
با دلِ زخم‌کَش و دیدهٔ گریان بروم

نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی
تا درِ میکده شادان و غزل‌خوان بروم

به هواداری او ذَرِّه صفت، رقص کنان
تا لبِ چشمه‌ی خورشیدِ درخشان بروم

تازیان را غمِ احوالِ گران‌باران نیست
پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم

ور چو حافظ ز بیابان نبرم رَه بیرون
همرهِ کوکبهٔ آصفِ دوران بروم
👍3
@ddrreamm

‏از گل شنیدم بوی او
مستانه رفتم سوی او

‏تا چون غبار کوی او
در کوی جان منزل کنم

#رهی_معیری
2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

تنگ شکر را ماند این
سودای سر را ماند این
آن سیمبر را ماند این
شادی و آسانی است این

امروز مستیم ای پدر
توبه شکستیم ای پدر
از قحط رستیم ای پدر
امسال ارزانی است این

ای مطرب داوود دم
آتش بزن در رخت غم
بردار بانگ زیر و بم
کاین وقت سرخوانیست این

رستیم از خوف و رجا
عشق از کجا شرم از کجا
ای خاک بر شرم و حیا
هنگام پیشانی است این

گل‌های سرخ و زرد بین
آشوب و بردابرد بین
در قعر دریا گرد بین
موسی عمرانی است این

#ای_عشق_قلماشیت_گو
#از_عیش_و_خوش_باشیت_گو
#کس_می_نداند_حرف_تو
#گویی_که_سریانی_است_این

آن آب بازآمد به جو
بر سنگ زن اکنون سبو
سجده کن و چیزی مگو
کاین بزم سلطانی است این

#مولانا
2👍1
@ddrreamm


جان
به
فدای
عاشقان

خوش
هَوسی ست
عاشقی

عشق پَرست اِی پسر
بادِ هواست مابَقی

#مولانا
2👍1
@ddrreamm

قَضا به تلخی و شیرینی
ای پسر رَفتَست

تو گر تُرش بنشینی
قضا چه غم دارد؟

#سعدی
1👍1
@ddrreamm

#بایزیدبسطامي، مريدي داشت که بيست سال بود
از وی جدا نشده بود.

هر روز که بایزید او را می خواند ميفرمود ای پسر،
گفتي كه نام تو چیست؟

روزی مرید گفت:
ای بایزید، مرا استهزاء(تمسخر)می کنی؟
بيست سال است که در خدمت تو می باشم
و هر روز، نام من می پرسی!

#بایزید فرمود:
ای پسر، استهزاء نمی کنم.
نام «او» آمده و همه نام ها از دل من برده است.
نام تو یاد می گیرم و باز فراموش می کنم ، ، ،
3👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

بار دگر آن دلبر عیار مرا یافت
سرمست همی‌گشت به بازار مرا یافت

گفتم که در انبوهی شهرم کی بیابد
آن کس که در انبوهی اسرار مرا یافت

جامی که برد از دلم آزار به من داد
آن لحظه که آن یار کم آزار مرا یافت

#مولانا
👍3
@ddrreamm

#حافظ 

غزل شمارهٔ ۲۵۶ 

نصیحتی کُنَمَت بشنو و بهانه مَگیر
هر آنچه ناصِحِ مُشْفِق بگویَدَت بپذیر

ز وصلِ رویِ جوانان تَمَتُّعی بردار
که در کمینگهِ عمر است مَکرِ عالَمِ پیر

نَعیم هر دو جهان پیش عاشقان به جوی
که این متاعِ قلیل است و آن عَطایِ کثیر

معاشری خوش و رودی بساز می‌خواهم
که دردِ خویش بگویم به نالهٔ بَم و زیر

بر آن سَرَم که نَنوشَم مِی و گُنَه نکنم
اگر موافقِ تدبیرِ من شَوَد تقدیر

چو قسمتِ ازلی بی‌حضورِ ما کردند
گر اندکی نه به وِفقِ رضاست خرده مگیر

چو لاله در قَدَحم ریز ساقیا مِی و مُشک
که نقشِ خالِ نگارم نمی‌رود ز ضمیر

بیار ساغرِ دُرِّ خوشاب ای ساقی
حسود گو کَرَمِ آصفی ببین و بمیر

به عزمِ توبه نهادم قدح ز کف صد بار
ولی کرشمهٔ ساقی نمی‌کُنَد تقصیر

مِی دوساله و محبوبِ چارده ساله
همین بس است مرا صُحبتِ صَغیر و کَبیر

دل رمیدهٔ ما را که پیش می‌گیرد؟
خبر دهید به مجنونِ خسته از زنجیر

حدیثِ توبه در این بزمگه مگو حافظ
که ساقیان کمان ابرویَت زَنَند به تیر
2👍2
@ddrreamm


من مرغ لاهوتی بدم دیدی که ناسوتی شدم
دامش ندیدم ناگهان در وی گرفتار آمدم

من نور پاکم ای پسر نه مشت خاکم مختصر
آخر صدف من نیستم من دُر شهوار آمدم

#مولانا
1👍1💯1
@ddrreamm


چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد
چه نکوتر آنکه مرغی زقفس پریده باشد

پروبال ما بریدند ودر قفس گشودند
چه رها چه بسته مرغی که پرش بریده باشد

من از آن یکی گزیدم که بجز یکی ندیدم
که میان جمله خوبان به صفت گزیده باشد

من اگر چه بر درختم ولی آن سیاه بختم
که رسیده باغبان و ثمری نچیده باشد

بجز آن کشیده ابرو که خمیده در جوانی
نشنیده ام جوانی که قدش خمیده باشد

اگر از کسی رسیده است به ما بدی بماند
به کسی مباد ازما که بدی رسیده باشد

#صادق_سرمد
👍2
@ddrreamm


اونجا ڪه #شهریار میڪَـه:

در حسرتِ تو میرم و دانم تو بی‌وفا

روزی وفا ڪنی ڪه نیاید به ڪارِ من

🕊❤️🕊
💔1