This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باور میکنید ۱۰۰ سال از این اجراهای بینظیر میگذرد؟
این #باستر_کیتون افسانهای
این #باستر_کیتون افسانهای
👍1💯1
یاد من باشد از فردا صبح
جور دیگر باشم
بد نگویم به هوا، آب ، زمین
مهربان باشم، با مردم شهر
و فراموش کنم، هر چه گذشت
خانه ی دل، بتکانم ازغم
و به دستمالی، از جنس گذشت
بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل
مشت را باز کنم، تا که دستی گردد
و به لبخندی خوش
دست در دست زمان بگذارم،،،
#سهراب_سپهری ✨👈 @ddrreamm
جور دیگر باشم
بد نگویم به هوا، آب ، زمین
مهربان باشم، با مردم شهر
و فراموش کنم، هر چه گذشت
خانه ی دل، بتکانم ازغم
و به دستمالی، از جنس گذشت
بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل
مشت را باز کنم، تا که دستی گردد
و به لبخندی خوش
دست در دست زمان بگذارم،،،
#سهراب_سپهری ✨👈 @ddrreamm
❤2
زندگی باید کرد
گاه با یک گل سرخ
گاه با یک دل تنگ
گاه با سوسوی امیدی کم رنگ
زندگی باید کرد
گاه باید خندید بر غمی بی پایان
لحظه هایت بی غم روزگارت آرام
" فروغ فرخزاد "
👈 #ورود@ddrreamm
گاه با یک گل سرخ
گاه با یک دل تنگ
گاه با سوسوی امیدی کم رنگ
زندگی باید کرد
گاه باید خندید بر غمی بی پایان
لحظه هایت بی غم روزگارت آرام
" فروغ فرخزاد "
👈 #ورود@ddrreamm
🕊2
اُردا ویرافنامه ، فَرگَرد ۱۶ ، یا بهشت و دوزخ در آیین مزدیسنی ،،از نوشته های ؛ اُرد ویراف،؛ دوره ساسانی،،،
پس سروش پاک و ایزد آذر ، دست من فراز گرفتند و از آنجا فرازتر شدم ،
جایی فراز آمدم ، دیدم رودی بزرگ و هولناک ، بدبو ، و تار که بسیار روانِ
فَرَوهران در آن رود بودند ، یکچند از آن گذشتن نتوانستند و یکچند با رنج
بسیار همی گذرند و یکچند بآسانی گذرند ،
پرسیدم که این کدام رود و این مردم که هستند که اینجا رنجه باشند ؟
سروش پاک و ایزد آذر گفتند که این رود ، آن اشک بسیار است که مردمان
از پسِ در گذشتگان ، از چشم بریزند و شیون و مویه و گریستن کنند .
آن اشک که نادانانه بریزند ، باین رود افزاید .
آنها که گذشتن نتوانند کسانی هستند که از پسِ گذشته ، شیون و مویه و گریستن
بسیار. کردند ، و آنها که آسانتر ، کسانی هستند که کم کردند ،
بجهانیان بگو که شما به گیتی ، شیون و مویه و گریستن نادانانه مکنید ، چه بهمان اندازه ، بدی و سختی به روان در گذشتگان شما رسد ،،،
@ddrreamm 👈✨
پس سروش پاک و ایزد آذر ، دست من فراز گرفتند و از آنجا فرازتر شدم ،
جایی فراز آمدم ، دیدم رودی بزرگ و هولناک ، بدبو ، و تار که بسیار روانِ
فَرَوهران در آن رود بودند ، یکچند از آن گذشتن نتوانستند و یکچند با رنج
بسیار همی گذرند و یکچند بآسانی گذرند ،
پرسیدم که این کدام رود و این مردم که هستند که اینجا رنجه باشند ؟
سروش پاک و ایزد آذر گفتند که این رود ، آن اشک بسیار است که مردمان
از پسِ در گذشتگان ، از چشم بریزند و شیون و مویه و گریستن کنند .
آن اشک که نادانانه بریزند ، باین رود افزاید .
آنها که گذشتن نتوانند کسانی هستند که از پسِ گذشته ، شیون و مویه و گریستن
بسیار. کردند ، و آنها که آسانتر ، کسانی هستند که کم کردند ،
بجهانیان بگو که شما به گیتی ، شیون و مویه و گریستن نادانانه مکنید ، چه بهمان اندازه ، بدی و سختی به روان در گذشتگان شما رسد ،،،
@ddrreamm 👈✨
👍1
👍1👌1
.
من مِے نه ز بهر تنگدستے نخورم
یا از غم رسوایے و مستے نخورم
من مِے ز برای خوشدلے میخوردم
اکنون که تو بر دلم نشستے نخورم
#خیــــــــــام ✨👈 @ddrreamm
من مِے نه ز بهر تنگدستے نخورم
یا از غم رسوایے و مستے نخورم
من مِے ز برای خوشدلے میخوردم
اکنون که تو بر دلم نشستے نخورم
#خیــــــــــام ✨👈 @ddrreamm
❤1👍1
❤2👏1
👍1