چرا رفتی
<unknown>
@ddrreamm
چرا رفتی ؟!
چرا رفتی ؟! چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
نگفتی ماه تاب امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم ناشکیباست
چرا رفتی؟! چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
خیالت گر چه عمری یار من بود
امیدت گر چه در پندار من بود
بیا امشب شرابی دیگرم ده
ز مینای حقیقت ساغرم ده
چرا رفتی؟! چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
#سیمین_بهبهانی
چرا رفتی ؟!
چرا رفتی ؟! چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
نگفتی ماه تاب امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم ناشکیباست
چرا رفتی؟! چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
خیالت گر چه عمری یار من بود
امیدت گر چه در پندار من بود
بیا امشب شرابی دیگرم ده
ز مینای حقیقت ساغرم ده
چرا رفتی؟! چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
#سیمین_بهبهانی
💔3👌1
@ddrreamm
گوهر خود را هویدا کن کمال این است و بس
خویش را در خویش پیدا کن کمال این است و بس
سنگ دل را سرمه کن در آسیای رنج و درد
دیده را زین سرمه بینا کن کمال این است و بس
هم نشینی با خدا خواهی اگر در عرش رب
در درون اهل دل جا کن کمال این است و بس
هر دو عالم را بنامت یک معما کرده اند
ای پسر حل معما کن کمال این است و بس
دل چو سنگ خاره شد ای پور عمران با عصا
چشمه ها زین سنگ خارا کن کمال این است و بس
پند من بشنو بجز با نفس شوم بد سرشت
با همه عالم مدارا کن کمال این است و بس
ای معلم زاده از آدم اگر داری نژاد
چون پدر تعلیم اسما کن کمال این است و بس
چند میگوئی سخن از درد و رنج دیگران
خویش را اول مداوا کن کمال این است و بس
سوی قاف نیستی پرواز کن بی پر و بال
بی محابا صید عنقا کن کمال این است و بس
چون بدست خویشتن بستی تو پای خویشتن
هم بدست خویشتن واکن کمال این است و بس
کوری چشم عدو را روی در روی حبیب
خاک ره بر فرق اعدا کن کمال این است و بس
#میرزا_حبیب_خراسانی
گوهر خود را هویدا کن کمال این است و بس
خویش را در خویش پیدا کن کمال این است و بس
سنگ دل را سرمه کن در آسیای رنج و درد
دیده را زین سرمه بینا کن کمال این است و بس
هم نشینی با خدا خواهی اگر در عرش رب
در درون اهل دل جا کن کمال این است و بس
هر دو عالم را بنامت یک معما کرده اند
ای پسر حل معما کن کمال این است و بس
دل چو سنگ خاره شد ای پور عمران با عصا
چشمه ها زین سنگ خارا کن کمال این است و بس
پند من بشنو بجز با نفس شوم بد سرشت
با همه عالم مدارا کن کمال این است و بس
ای معلم زاده از آدم اگر داری نژاد
چون پدر تعلیم اسما کن کمال این است و بس
چند میگوئی سخن از درد و رنج دیگران
خویش را اول مداوا کن کمال این است و بس
سوی قاف نیستی پرواز کن بی پر و بال
بی محابا صید عنقا کن کمال این است و بس
چون بدست خویشتن بستی تو پای خویشتن
هم بدست خویشتن واکن کمال این است و بس
کوری چشم عدو را روی در روی حبیب
خاک ره بر فرق اعدا کن کمال این است و بس
#میرزا_حبیب_خراسانی
👍1👌1
@ddrreamm
دردا و دریغا که در این شهر کسی نیست
آتش به دل افتاده و فریادرسی نیست
ظلم و ستم افزون شده از حدِ شمارش
انصاف کجا رفته،کسی را به کسی نیست
دین و شرفِ خلق ، همه قبضه نمودند
کشتند و ربودند ، چرا دادرسی نیست
بردند به تاراج همه مکنت ایران
حرص و طمعِ پاپتیان در مگسی نیست
اینگونه که این چند پدران پیش گرفتند
چند سال دگر توی وطن یک فَرَسی نیست
زندانِ بزرگی شده این مُلکِ اهورا
دیگرنه کسی حصرو کسی در قفسی نیست
از دور صدایی شنوَد گوشِ پریشان
چون نیک کند گوش صدای جَرَسی
نیست
رحمی نکند هیچ پدر بر پسرِ خویش
در شهر مگر پاک نهاد و قُدُسی نیست؟
این کوه نه و کاهیست بدان تکیه نمودند
دُر و مرجان در کف و بر روی خَسَی نیست
یک روز سیاهی شب از غصه بمیرَد
آنگاست که دیگر سگِ هرزه مَرَسی نیست
از بیخ در آرید همه ریشه حنظل
تا حتم شَوَد آنکه امید غَرَسی نیست
خوابند عزیزان همه در قعر جهنم
غیر از تو مگر مومنی دلواپسی نیست؟
#امیر_مومنی
دردا و دریغا که در این شهر کسی نیست
آتش به دل افتاده و فریادرسی نیست
ظلم و ستم افزون شده از حدِ شمارش
انصاف کجا رفته،کسی را به کسی نیست
دین و شرفِ خلق ، همه قبضه نمودند
کشتند و ربودند ، چرا دادرسی نیست
بردند به تاراج همه مکنت ایران
حرص و طمعِ پاپتیان در مگسی نیست
اینگونه که این چند پدران پیش گرفتند
چند سال دگر توی وطن یک فَرَسی نیست
زندانِ بزرگی شده این مُلکِ اهورا
دیگرنه کسی حصرو کسی در قفسی نیست
از دور صدایی شنوَد گوشِ پریشان
چون نیک کند گوش صدای جَرَسی
نیست
رحمی نکند هیچ پدر بر پسرِ خویش
در شهر مگر پاک نهاد و قُدُسی نیست؟
این کوه نه و کاهیست بدان تکیه نمودند
دُر و مرجان در کف و بر روی خَسَی نیست
یک روز سیاهی شب از غصه بمیرَد
آنگاست که دیگر سگِ هرزه مَرَسی نیست
از بیخ در آرید همه ریشه حنظل
تا حتم شَوَد آنکه امید غَرَسی نیست
خوابند عزیزان همه در قعر جهنم
غیر از تو مگر مومنی دلواپسی نیست؟
#امیر_مومنی
🙏3👏1
@ddrreamm
آئینه ای کجاست که بر آن غبار نیست
یک دل بدونِ دغدغه در روزگار نیست
از قصه های سردِ زمستان دلم گرفت
حرفی از آفتابِ حضورِ بهار نیست
ای سیلِ زورگو نکُن اینقدر خیرگی
برچین بساطِ ظلم که این کار ، کار نیست
ای حکمران! خراب شود کاخِ قدرتت
بر پایه هایِ عدل اگر استوار نیست
در دفترِ شکوهِ بزرگانِ دادگر
نامِ کسیکه ظلم کُند ماندگار نیست
با خونِ ما شعارِ اناالحق عجین شده
منصور را ملاحظه از چوبِ دار نیست
#علیرضا_شیدا
آئینه ای کجاست که بر آن غبار نیست
یک دل بدونِ دغدغه در روزگار نیست
از قصه های سردِ زمستان دلم گرفت
حرفی از آفتابِ حضورِ بهار نیست
ای سیلِ زورگو نکُن اینقدر خیرگی
برچین بساطِ ظلم که این کار ، کار نیست
ای حکمران! خراب شود کاخِ قدرتت
بر پایه هایِ عدل اگر استوار نیست
در دفترِ شکوهِ بزرگانِ دادگر
نامِ کسیکه ظلم کُند ماندگار نیست
با خونِ ما شعارِ اناالحق عجین شده
منصور را ملاحظه از چوبِ دار نیست
#علیرضا_شیدا
👏1
@ddrreamm
ماه و ستاره دو همرازِ هر شب اند
چون مرد و زن که بدنبال هم دَوَ اند
در خلوتِ شب است که نجوای هم کنند
این دو هزاره هاست که رسوای همدم اند
#امیر_مومنی
ماه و ستاره دو همرازِ هر شب اند
چون مرد و زن که بدنبال هم دَوَ اند
در خلوتِ شب است که نجوای هم کنند
این دو هزاره هاست که رسوای همدم اند
#امیر_مومنی
👏2
@ddrreamm
ز دانا شنیدم یکی داستان
خرَد شد بر آن نیز همداستان
که آهستهْدل کم پشیمان بود
هم آشفته را هوش درمان بود
شتابندگی کارِ آهَرْمَنست
پشیمانی جان و رنجِ تنست
بفرمای و اکنون تو تیزی مکن
که تیزی پشیمانی آرد به بُن
#فردوسی
#چکامه_پارسی
ز دانا شنیدم یکی داستان
خرَد شد بر آن نیز همداستان
که آهستهْدل کم پشیمان بود
هم آشفته را هوش درمان بود
شتابندگی کارِ آهَرْمَنست
پشیمانی جان و رنجِ تنست
بفرمای و اکنون تو تیزی مکن
که تیزی پشیمانی آرد به بُن
#فردوسی
#چکامه_پارسی
👍3💯3
@ddrreamm
جهان بر دشمنان بفروش
و عشق دوستان بستان
که مقصود از جهان عشق است
و باقی سر به سر بازی
#اوحدی_مراغهای
جهان بر دشمنان بفروش
و عشق دوستان بستان
که مقصود از جهان عشق است
و باقی سر به سر بازی
#اوحدی_مراغهای
👍2
@ddrreamm
همه حجاب ها یک حجاب است
جز آن یکی هیچ حجابی نیست
آن حجاب، این وجود است.
#شمس_تبریزی
دو سَرِ انگشت بر دو چَشمْ نِهْ
هیچ بینی از جهان؟ انصاف دِهْ
گر نبینی، این #جهانْ معدوم نیست
عیب جز زانگشت نَفْسِ شوم نیست
تو ز چشمْ انگشت را بَردار هین
وانگَهانی هرچه میخواهی ببین
#مولانا
تو اگر دو انگشت را بر روی دو چشمت قرار دهی، آیا می توانی از جهان چیزی ببینی؟ منصف باش.
اگر تو نمی بینی دلیل بر این نیست که جهان وجود ندارد، عیب از انگشت نفس شوم است.
تو باید از چشمانت انگشت برداری و بعد هرچه که دلت می خواهد ببینی.
ضعف ها و اغراض ها و پیش داوری های ما باعث می شوند تا نتوانیم حقیقت جهان را مشاهده کنیم.
@ddrreamm
همه حجاب ها یک حجاب است
جز آن یکی هیچ حجابی نیست
آن حجاب، این وجود است.
#شمس_تبریزی
دو سَرِ انگشت بر دو چَشمْ نِهْ
هیچ بینی از جهان؟ انصاف دِهْ
گر نبینی، این #جهانْ معدوم نیست
عیب جز زانگشت نَفْسِ شوم نیست
تو ز چشمْ انگشت را بَردار هین
وانگَهانی هرچه میخواهی ببین
#مولانا
تو اگر دو انگشت را بر روی دو چشمت قرار دهی، آیا می توانی از جهان چیزی ببینی؟ منصف باش.
اگر تو نمی بینی دلیل بر این نیست که جهان وجود ندارد، عیب از انگشت نفس شوم است.
تو باید از چشمانت انگشت برداری و بعد هرچه که دلت می خواهد ببینی.
ضعف ها و اغراض ها و پیش داوری های ما باعث می شوند تا نتوانیم حقیقت جهان را مشاهده کنیم.
@ddrreamm
👍1💯1
@ddrreamm
عشق به یک ماده ی مخدر می ماند،
در آغاز احساس سرخوشی و تسلیم مطلق به آدم دست می دهد،
روز به روز بیشتر می خواهی،
هنوز معتاد نیستی اما از آن احساس خوشت می آید و فکر میکنی میتوانی در اختیار خودت داشته باشیش.
چند دقیقه به معشوق می اندیشی و بعد سه ساعت فراموشش میکنی.
اما کم کم به آن شخص عادت میکنی و کاملا به او وابسته میشوی،
حالا دیگر سه ساعت به او فکر می کنی و دو دقیقه فراموشش میکنی.
اگر در دسترست نباشد همان احساسی را داری که معتادهای خمار دارند.
معتاد برای به دست آوردن مواد، تن به هر کاری میدهد.
👤پائولو_کوئلیو
🌹
عشق به یک ماده ی مخدر می ماند،
در آغاز احساس سرخوشی و تسلیم مطلق به آدم دست می دهد،
روز به روز بیشتر می خواهی،
هنوز معتاد نیستی اما از آن احساس خوشت می آید و فکر میکنی میتوانی در اختیار خودت داشته باشیش.
چند دقیقه به معشوق می اندیشی و بعد سه ساعت فراموشش میکنی.
اما کم کم به آن شخص عادت میکنی و کاملا به او وابسته میشوی،
حالا دیگر سه ساعت به او فکر می کنی و دو دقیقه فراموشش میکنی.
اگر در دسترست نباشد همان احساسی را داری که معتادهای خمار دارند.
معتاد برای به دست آوردن مواد، تن به هر کاری میدهد.
👤پائولو_کوئلیو
🌹
👍1👏1
@ddrreamm
رفتم به میکده یک شب ببینمش
دیدم خدا نشسته به پیشش کنار او
گفتم مگر به خطا دیده ام ؛ ولی
دیدم خطا نبود که می شست نار او
وقتی که خلوتی به چنین خالصانه شد
بی شک زدوده و پاک است کار او
#امیر_مومنی
رفتم به میکده یک شب ببینمش
دیدم خدا نشسته به پیشش کنار او
گفتم مگر به خطا دیده ام ؛ ولی
دیدم خطا نبود که می شست نار او
وقتی که خلوتی به چنین خالصانه شد
بی شک زدوده و پاک است کار او
#امیر_مومنی
👏4💯1