ĐŔĖĄM$
212 subscribers
9.21K photos
2.45K videos
21 files
129 links
باده از ما مست شد ؛ نی ما از او

قالب از ما هست شد؛ نی ما از او

#مولانا
@ddrreamm
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

شب زنده‌دار باش کزین باغ دلفریب

آن غنچه فیض برد که پیش از سحر شکفت


#صائب‌_تبریزی


            
🕊
👍2
@ddrreamm

صوفی ار باده به اندازه خورَد نوشش باد
ور نه اندیشهٔ این کار فراموشش باد

آن که یک جرعه مِی از دست توانَد دادن
دست با شاهدِ مقصود در آغوشش باد

پیرِ ما گفت خطا بر قلم صُنع نرفت
آفرین بر نظرِ پاکِ خطاپوشَش باد

شاهِ تُرکانْ سخنِ مدعیان می‌شِنَوَد
شرمی از مَظلَمِهٔ خونِ سیاوشش باد

گر چه از کِبرْ سخن با منِ درویش نگفت
جان فدایِ شِکَرین‌پستهٔ خاموشش باد

چشمم از آینه‌دارانِ خط و خالش گشت
لبم از بوسه‌رُبایانِ بَر و دوشش باد

نرگسِ مستِ نوازش‌کُنِ مردم‌دارَش
خونِ عاشق به قدح گر بِخورد نوشش باد

به غلامیِّ تو مشهورِ جهان شد حافظ
حلقهٔ بندگیِ زلفِ تو در گوشش باد

 #حافظ
👏2👍1
@ddrreamm

‍ پریشان می کنی جمعیت شب زنده داران را

به زلف خود مکش ای عنبرین مو، شانه در شبها..

#صائب_تبریزی
♥️
👌2👍1
@ddrreamm

آن‌ها که اهلِ صلح اند ، بردند زندگی را

وین ناکسان بمانند در جنگِ زندگانی

#مولانا
👍1
@ddrreamm

حیف بود مردن بی عاشقی
تا نفسی داری و نفسی بکوش

سر که نه در راه عزیزان رود
بار گرانست کشیدن به دوش

#سعدی
👍1👏1
@ddrreamm

نيک سهل است زنده بی جان كرد
كشته را باز زنده نتوان كرد

شرط عقل است صبرِ تيرانداز
كه چو رفت از كمان، نياید باز

#سعدی
#گلستان_باب‌هشتم
👍1👏1
@ddrreamm
به گمانم فردا
روز خوبی باشد

صورت ماه به من می گوید:
گرچه شب تاریک است
دل قوی دار سحر نزدیک است


#حمید_مصدق
👍3
😢1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

به کوی میکده یا رب سحر چه مشغله بود
که جوش شاهد و ساقی و شمع و مشعله بود

قیاس کردم و آن چشم جادوانه مست
هزار ساحر چون سامریش در گله بود

بگفتمش به لبم بوسه‌ای حوالت کن
به خنده گفت کی ات با من این معامله بود

#حافظ
👏3👍1
داد درویشی از سر تمهید
سر قلیان خویش را به مرید

گفت که از دوزخ ای نکوکردار
قدری آتش به روی آن بگذار

بگرفت و ببرد و باز آورد
عقد گوهر ز درج راز آورد

گفت که در دوزخ هرچه گردیدم
درکات حجیم را دیدم

آتش و هیزم و ذغال نبود
اخگری بهر اشتعال نبود

هیچ کس آتشی نمی افروخت
ز آتش خویش هر کسی می سوخت


« شعر از محمدحسین صغیر اصفهانی »

@ddrreamm
👏2👌1
@ddrreamm

شاعری وارد دانشگاه شد
دمِ دَر
ذوق خود را به نگهبانی داد ؛

شاعری بار امانت نتوانست کشید
تکیه بر بالشی از عرفان داد
با سلاح خودکار پای منقل جان داد ؛

شاعری مادر شد
پدرِ بچه ی خود را سوزاند ؛

شاعری روی دلش
مُهر " باطل شد " زد ؛

شاعری می لنگید
ناقدی نان می خورد
تاجری پسته ی خندان می خورد ؛

شاعری قبله نما را گم کرد
سجده بر مردم کرد ؛

شاعری شایعه بود
نقد تکذیبش کرد ؛

شاعرِ تشنه ز دریا می گفت
اهل بیت سخنش را
به اسارت بردند ؛

مگسی روی گُلِ لاله تقلا می کرد
شاعری ضربت خورد
تاجری شعر شناس
در تهِ حجرهِ خود
شربت خورد؛
تاجری اره برقی آورد
پای یک منظره را
امضا کرد ؛

شاعری خم می شد
منشی قبله ی عالم می شد ؛

شاعری خانه نداشت
در خیابان خوابید
شهرداری سرِ ذوق آمد و
اقدامی کرد ؛

#سید_حسن_حسینی
👏1💯1
@ddrreamm

■در پاسخ به یاوه گویی های دشمنان این سرزمین :■

ترجیح می دهم کفنی بر تنم شود
تا اینکه باد، فاتح ِ پیراهنم شود

مِهرم فقط به توست، کهن مادر ای وطن !
حتّی اگر تمام جهان ، دشمنم شود

در عرض شانه های من این سینه ی ستبر
آماده است؛ تا سپرِ میهنم شود

من با کلاه-خودی از البرز آمدم
تا زاگرس به معرکه ها جوشنم شود

ای کاش ، آن دقیقه ی پایان زندگی
این خاک ِ پاک، بستر ِ جان-دادنم شود

ای کاش عاقبت، به نگهبانی از وطن
این زادگاه ِ صف-شکنان، مدفنم شود

با من بمان که مِهر تو - ای هم-تبار ِ من!
در این‌ مسیرِ مِه-زده ، نورافکنم شود

من در هجوم ِ تیغ ِ زمان، ایستاده ام
تا ضامن ِ قوام ِ شما، گردنم شود

#سیروس_عبدی
1👏1
@ddrreamm

#سعدی

پنجه با شير زدن و مشت بر شمشير، کارِ خردمندان نيست.

جنگ و زورآوری مکن با مست
پيشِ سرپنجه در بغل نِهْ دست

#گلستان
#باب‌هشتم

*مست به معنی خشمناک و غضبناک که زورآوری با او کار بیهوده ای است
مفهوم حکایت اشاره به انجام کارهای بیهوده و خطرناک می باشد که یکی از نشانه‌های انسان عاقل تن ندادن به این‌گونه کارها است.
سرپنجه: کنایه از شخص پر قوت و بی‌باک
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm


گر از غم عشـق عـار داریم
پس ما به جهان چه کار داریم؟

یا رب تــو مده قـرار ما را
گر بی‌ رخ تــو قرار داریم

#مولانا
👍3
@ddrreamm

چشمهایم را بستم
در دلم با خدا نجوا کردم
نذر کردم
آرزو کردم
دعا کردم
ولی انگار خدا تمام حواسش به زنی بود
که خانه اش سقف نداشت و
سفره اش نان
چشمانم را که باز کردم
خدا را عاشقانه تماشا کردم

#ایلیانوروزی 💞✌️
1🤩1
@ddrreamm

ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی

کاش از پی صد هزار سال از دل خاک
چون سبزه امید بر دمیدن بودی

#خیام
👌2👏1
@ddrreamm

رستم از این نفس و هوا زنده بلا مرده بلا
زنده و مرده وطنم نیست به جز فضل خدا

رستم از این بیت و غزل ای شه و سلطان ازل
مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا

قافیه و مغلطه را گو همه سیل‌آب ببر
پوست بود پوست بود درخور مغز شعرا

ای خمشی مغز منی پردهٔ آن نغز منی
کم‌تر فضل خمشی کش نبود خوف و رجا

بر دِه ویران نبود عشر زمین کوچ و قَلان
مست و خرابم مطلب در سخنم نقد و خطا

تا که خرابم نکند کی دهد آن گنج به من
تا که به سیلم ندهد کی کشدم بحر عطا

مرد سخن را چه خبر از خمشی همچو شکر
خشک چه داند چه بود ترلللا ترلللا

آینه‌ام آینه‌ام مرد مقالات نه‌ام
دیده شود حال من ار چشم شود گوش شما

دست فشانم چو شجر چرخ‌زنان هم‌چو قمر
چرخ من از رنگ زمین پاک‌تر از چرخ سما

عارف گوینده بگو تا که دعای تو کنم
چون که خوش و مست شوم هر سحری وقت دعا

دلق من و خرقهٔ من از تو دریغی نبوَد
و‌آن که ز سلطان رسدم نیم مرا نیم تو را

از کف سلطان رسدم ساغر و سغراق قدم
چشمهٔ خورشید بوَد جرعهٔ او را چو گدا

من خمشم خسته گلو عارف گوینده بگو
ز‌آن که تو داوود دمی‌، من چو کهم رفته ز جا

 #مولانا
👏2🔥1