@ddrreamm


‍ دون خوان گفت:

من نیز یکبار عهد بستم. به پدرم قول دادم که زنده بمانم تا قاتلانش را نابود سازم. من این قول را سالها نگه داشتم. اکنون این قول عوض شده است. من دیگر به نابودی هیچ کس علاقه مند نیستم. از هیچ کس بیزار نیستم. من آموخته ام که همه راههای بی شماری که انسان در زندگی خود می پیماید یکسان است.

ستمگران و ستمدیدگان سرانجام به هم می رسند، و تنها حکم غالب این است که زندگی روی هم رفته برای این دو گروه بس کوتاه است. من امروز غمگینم، نه برای اینکه پدرم و مادرم آنچنان مردند که گفتم؛ اندوهم از این است که سرخپوست بودند. آنها سرخپوست وار زندگی کردند و سرخپوست وار مردند، و هرگز ندانستند که پیش از هر چیز انسانند.

📔 از کتاب "حقیقتی دیگر" / کاستاندا

@ddrreamm

ای ملائک كه به سنجیدن ما مشغولید
بنویسید كه اندوه بشر بسیار  است

هركجا می‌نگرم مجلس سهراب‌كُشی است
آه از این خاك ، بر آن نعش پسر بسیار است

#حامد_عسگری

@ddrreamm


تلخی وصل ندارد کم از اندوه فراق
شادی بلبل از آن است كه بو کرد و نچید

مقصد آنگونه که گفتند به ما، روشن نیست
دوستان  نیمه  راهید  اگر ، بر گردید

#کاظم_بهمنی

@ddrreamm


به کجا چنین شتابان ؟
گون از نسیم پرسید
دل من گرفته زینجا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان ؟
همه آرزویم اما
چه کنم که بسته پایم
به کجا چنین شتابان ؟
به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم
سفرت به خیر ! اما تو دوستی خدا را
چو ازین کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها به باران
برسان سلام ما را

#شفیعی_کدکنی (م.سرشک)

@ddrreamm

حذر کن از دم سرد رقیب، ای نوگل خندان
که از باد خزان آفت رسد گلهای رعنا را

دلا، تا می‌توان امروز فرصت را غنیمت دان
که در عالم نمی‌داند کسی احوال فردا را


#هلالی_جغتایی

@ddrreamm


گفته بودند از پس ِ هر گریه،
آخر خنده‌ای‌ست
این سخن بیهوده نیست.
زندگی مجموعه‌ای از اشک و لبخند است،
خنده‌ شیرینِ فروردین
بازتابِ گریه‌ پُربارِ اسفند است.
ای زمستان!
ای بهار!
بشنوید از این دلِ تا جاودان امیدوار:
گریه‌ امروزِ ما هم
ارغوانِ خنده می‌آرد به بار

#فریدون_مشیری

@ddrreamm

ای سلیمان در میان زاغ و باز
حلم حق شو با همه مرغان بساز

مرغ جبری را زبان جبر گو
مرغ پر اشکسته را از صبر گو

مرغ صابر را تو خوش دار و معاف
مرغ عنقا را بخوان اوصاف قاف


#مولانا

@ddrreamm

باید که جمله جان شوی

              تا لایق جانان شوی


#مولانا

@ddrreamm

‌خدایا چه کردم ، که درمان دردم
سپردی به آن نامهربان ، چه پرسی زحالم
گر از دل بنالم ، زند آتشم بر آشیان
‌
" خدایا چه کردم "

آهنگساز و خواننده: #حبيب_الله_بدیعی
شعر : #بیژن_ترقی
دستگاه ، آواز : #دشتی

@ddrreamm

آنكه در هنگام دوستی تو را ستایش كند بر آن چیزی كه در تو نیست،
در دشمنی نیز تو را بدگویی كند بر چیزی كه در تو نباشد ،


#ابن_سینا

@ddrreamm

هرچی لات های بی سروپا مثل شاملو و ساعدی برای تخریب فردوسی و تحقیر ایران رشته بودن پنبه شد، دود شد رفت هوا

هیچکس حریف این نسل برومند و آگاه و میهن‌پرست نمی‌شه

@ddrreamm

#برشی_از_یک_کتاب

#عباس_معروفی توی کتاب #سمفونی_مردگان میگه:
پدر خیال می‌کرد؛ آدم وقتی در حجره خودش تنها باشد تنهاست، نمی دانست که تنهایی را فقط در شلوغی می‌شود حس کرد.
و چقدر ما این‌ جمله رو زندگی کردیم ،

@ddrreamm

دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید

جان بر لب است و حسرت در دل که از لبانش
نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید

#حافظ

@ddrreamm


*فخری نیکزاد،* گوینده و مجری رادیو و تلویزیون ملی ایران در ۸۲ سالگی در لندن درگذشت. دکلمه اشعار در برنامه موسیقی گل‌های تازه، بخش مهمی از خاطره شنیداری کسانی است که با مجموعه رادیویی گل‌ها آشنایی دارند. اولین اجرای تلویزیونی او برنامه «شهر آفتاب» به تهیه کنندگی دکتر پارسی نژاد بود که سال ۱۳۴۷ از تلویزیون ملی ایران پخش شد. او مجری مجموعه تلویزیونی «هفت شهر عشق» بود.

@ddrreamm

دل ربا یانه دگر بر سرِ ناز  آمده‌ای

از دل ما چه بجا مانده که باز آمده‌ای؟!

#صائب_تبریزی

@ddrreamm

صاحبدلے کجاست؟
كہ خواند به یک نگاه؛


در اشک ما،
حکایت گویاے زندگے...!

#معینـی_کرمانشاهی

@ddrreamm


کاشکی از غیر تو آگه نبودی جان من
خود ندانستی به جز تو جان معنی دان من

غیر رویت هر چه بینم نور چشمم کم شود
هر کسی را ره مده ای پرده مژگان من

سخت نازک گشت جانم از لطافت‌های عشق
دل نخواهم جان نخواهم آن من کو آن من

#مولانا

@ddrreamm

گر عشق نبودی و غم عشق نبودی
چندین سخن نغز که گفتی، که شنودی؟

گر باد نبودی که سر زلف ربودی
رخساره معشوق به عاشق که نمودی؟

#سهروردی