@ddrreamm


آنان که چراغ عشق افروخته‌اند
صدبار به آتشِ بلا سوخته‌اند

آسوده‌دلان نه درخورِ وصل تواَند
کاین جامه به قدّ عاشقان دوخته‌اند

#عصمت_بخاری

@ddrreamm

سخن ها دارم
از دست تو در دل ؛

ولیکن در حضورت بی زبانم

#سعدی

هرگز نگفتی ای جان، کان خسته را بپرسم

وز محنت فراقش یک لحظه وا رهانم



#عراقی ✨👈 @ddrreamm

@ddrreamm

      دل و دین و عقل و هوشم همه را بر آب دادی
      ز کدام باده ساقی به من خراب دادی

      دل عالمی ز جا شد چو نقاب بر گشودی
      دو جهان به هم بر آمد چو به زلف تاب دادی

       #فیض_کاشانی

@ddrreamm


فکر زنجیری کنید ای عاقلان
             بوی گیسویی مرا دیوانه کرد

پیش هر بیگانه گویم راز خود
                آشنارویی مرا دیوانه کرد

میزنم خود را به آتش بی‌دریغ
            آتشین خویی مرا دیوانه کرد

از حرم لبیک‌گویان میروم 
              جذبه کویی مرا دیوانه کرد

واقف از میخانه و مسجد نیم
          چشم و ابرویی مرا دیوانه کرد

#واقف_لاهوری

@ddrreamm

عاقلان نقطهٔ پرگارِ وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند

جلوه‌گاهِ رخِ او دیدهٔ من تنها نیست
ماه و خورشید همین آینه می‌گردانند.

مُفلِسانیم و هوایِ مِی و مُطرب داریم
آه اگر خرقهٔ پشمین به گرو نَسْتانند

#حافظ

@ddrreamm

🎼تصنیف در خیال
با آواز محمدرضا شجریان

آمده‌ام چو عقل و جان از همه دیده‌ها نهان
تا سوی جان و دیدگان مشعله نظر برم

آنک ز زخم تیر او کوه شکاف می کند
پیش گشاد تیر او وای اگر سپر برم

در هوس خیال او همچو خیال گشته‌ام
وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم

اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم

@ddrreamm

گفتم آباد توان ساخت دلم را گفتا
حسن این خانه همین است که ویران ماند

جز ندامت ثمری عشق ندارد آری
هر که شد در پی این کار پشیمان ماند

کف بزن کام بجو باده بخور ساده بخواه
کادمیزاده دریغ است که حیوان ماند

گر به تحقیق تویی قاتل صاحب نظران
نیک بخت آن که سرش بر سر میدان ماند

راستی جز خم ابروی تو شمشیری نیست
که به شمشیر شهنشاه سخن دان ماند

#فروغی_بسطامی

#مولانا
@ddrreamm
باده از ما مست شد
         نی ما ازو
              قالب از ما هست شد ،
                         نی ما ازو

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌

@ddrreamm

مکن به چشم حقارت نگاه در من مست
که آبروی شریعت بدین قدر نرود

تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری
وفای عهد من از خاطرت به درنرود

بیار باده و اول به دست حافظ ده
به شرط آن که ز مجلس سخن به درنرود

#حافظ

@ddrreamm

لبش می‌بوسم و در می‌کشم می
به آب زندگانی برده‌ام پی

نه رازش می‌توانم گفت با کس
نه کس را می‌توانم دید با وی

لبش می‌بوسد و خون می‌خورد جام
رخش می‌بیند و گل می‌کند خوی

بده جام می و از جم مکن یاد
که می‌داند که جم کی بود و کی کی

بزن در پرده چنگ ای ماه مطرب
رگش بخراش تا بخروشم از وی

گل از خلوت به باغ آورد مسند
بساط زهد همچون غنچه کن طی

چو چشمش مست را مخمور مگذار
به یاد لعلش ای ساقی بده می

نجوید جان از آن قالب جدایی
که باشد خون جامش در رگ و پی

زبانت درکش ای حافظ زمانی
حدیث بی‌زبانان بشنو از نی

#حافظ

@ddrreamm


مشهورترین شعر قیصر امین پور

حرفهــــا دارم اما … بزنم یا نزنم؟
با توام، با تو ،خدا را! بزنم یا نزنم؟

همه ی حرف دلم با تو همین است که دوست
چه کنم؟ حـرف دلم را بزنم یا نزنم؟

عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم
زیـر قول دلم آیا بزنم یا نزنم؟

گفته بودم کـه به دریا نزنم دل اما
کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟

از ازل تا به ابد پرسش آدم این است:
دست بر میوه‌ی حوا بزنم یا نزنم ؟

به گناهی که تماشای گل روی تو بود
خار در چشـــم تمنا بزنــــم یا نزنــــم؟

دست بر دست همه عمر در این تردیدم:
بزنـــم یا نزنـــم؟ هـــا؟! بزنـــم یا نزنـــم؟

#قیصر_امین_پور

غزلى فاخرو دلنشين از
#رهى_معيرى
@ddrreamm

نه دل مفتون دلبندی نه جان مدهوش دلخواهی
نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی

نه جان بی نصیبم را پیامی از دلارامی
نه شام بی فروغم را نشانی از سحرگاهی

نیابد محفلم گرمی نه از شمعی نه از جمعی
ندارد خاطرم الفت نه با مهری نه با ماهی

به دیدار اجل باشد اگر شادی کنم روزی
به بخت واژگون باشد اگر خندان شوم گاهی

کیم من؟ آرزو گم کرده ای تنها و سرگردان
نه آرامی نه امیدی نه همدردی نه همراهی

گهی افتان و خیزان چون غباری دربیابانی
گهی خاموش و حیران چون نگاهی برنظرگاهی

رهی تا چند سوزم در دل شبها چو کوکبها
به اقبال شرر نازم که دارد عمر کوتاهی

@ddrreamm


مشتاقی و صبوری
با هم قرین نباشد

این باشد آن نباشد
آن باشد این نباشد

#ملک‌_الشعرای_بهار

@ddrreamm

درد ما را نیست درمان ای عزیز
چونکه خردل* در ریه دارم غلیظ

سوزشی باشد درون سینه ام
هر چقدر خواهی ز بیرون آب ریز

نه هوای پاک آید در ششم
آن چه آید در درونم گرد ریز

یادگار جنگ مانده از قدیم
ای دوصد لعنت بر این جنگ و ستیز

خواب و آسایش ز پیشم رخت بست
هم به روی تختخواب، هم روی میز

نوجوانی این بلا آمد مرا
همره من مانده تا اکنون ، نیز

مومنی چون در سلامت نیستی
کل دنیا پیش چشم است هیچ چیز

#امیر_مومنی
*خردل نوعی مواد شیمیایی است ساخت آلمان که به ریه آسیب می‌زند و توسط صدام در جنگ ایران و عراق مورد استفاده قرار گرفت

@ddrreamm

هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد
در خرابات بگویید که هشیار کجاست؟

هر سر موی مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامت گر بی‌کار کجاست؟

ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی
عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست؟

#حافظ