ĐŔĖĄM$
210 subscribers
9.21K photos
2.42K videos
21 files
129 links
باده از ما مست شد ؛ نی ما از او

قالب از ما هست شد؛ نی ما از او

#مولانا
@ddrreamm
Download Telegram
@ddrreamm

عَجَب این غُلغُله اَز جوقِ مَلَک می‌خیزَد
عَجَب این قَهقَهه اَز حورِ جَنان می‌آیَد

چه سَماعَست که جان رَقص‌کُنان می‌گَردَد
چه صَفیرَست که دِل بال زَنان می‌آیَد

#مولانا
👌1
@ddrreamm
🖤قسم به مکث!

در جوخه‌های #اعدام
پس از شنیدن فرمان "آتش"
سربازی زودتر از همه شلیک می‌کند
سربازی دیرتر
و دیگر سربازها در میان این دو .

قسم به مکث!
به اختلاف زمانیِ میان دو شلیک
ما همه سربازیم
آن‌که زودتر ماشه می‌چکاند
جلاد!
آنکه دیرتر شلیک می‌کند
عاشق!
و مابقی ماموریم!

گاهی اما یکی
اسلحه‌اش را
به سمت دهانی نشانه می‌رود
که فرمان آتش داده است
اوست که تنهاست.

#حسن_آذری
👍1🔥1🤔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

این مرد گمنام سالهاست در تنهایی هاش کمانچه می زد و تحت هیچ شرایطی حاضر نبود برای کسی غیر فرزندان و همسرش کمانچه بزند!
تا اینکه همسرش بر اثر بیماری فوت میکند و به درخواست شدید فرزندان و تلویزیون ملی آذربایجان او را به برنامه زنده تلویزیونی می آورند و او اینگونه در حضور فرزندان و در رثای همسر و به عشق او کمانچه می زند و هر شنونده و بیننده ای را به تحسین و شگفتی وا می دارد!

محال است ببینید و بر او آفرین نگویید!
👌2👍1
@ddrreamm

درشهر یکی کس را هشیار نمیبینم

هریک بتر از دیگر شوریده و دیوانه

#مولانا
👍2💯1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

ویدئوی عجیب ولی واقعی
👌☺️
👍1😍1
@ddrreamm

#محفوظ_اصفهانی

بر مالِ جهان جامه دریدن ز خرد نیست

بر دفعِ غمِ خلقِ جهان جامه‌دران باش!
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm


چه خیال است که دیوانه و شیدا نشویم؟
بوی مُشکیم، محال است که رسوا نشویم

عشق ما را پیِ کاری به جهان آورده است
ادب این است که مشغولِ تماشا نشویم

#صائب_تبریزی
👍1👏1
@ddrreamm

شما را همان رنج پیش‌ست و ناز
زمانی نِشیب و زمانی فراز

چنین‌ست کَردارِ گردان‌ْسپهر
گهی دَرد پیش‌آرَدَت گاه مهر

بدان ای پسر کِاین سرایِ فِریب
ندارد تو را شادْمان بی‌نِهیب

نگهدارِ تن باش و آنِ خرَد
چو خواهی که روزَت به بد نگذرد

#فردوسی
👍2
@ddrreamm

شب و روزت همه بيدار
كه آيد شايد
كور شد ديده بر اين
كوره ره شايدها ،

شايد اي دل
كه مسيحا نفست
آمد و رفت
باختي هستي خود
بر سر مي‌آيدها ،

#نمی‌دانم‌ها
#حسين_پناهي
🔥2😢1
@ddrreamm

کسی کو بر پَر موری ستم کرد
هم از ماری قفای آن ستم خورد

به چشم خویش دیدم در گذرگاه
که زد بر جان موری مرغکی راه

هنوز از صید منقارش نپرداخت
که مرغی دیگر آمد کار او ساخت

چو بد کردی مباش ایمن ز آفات
که واجب شد طبیعت را مکافات

سپهر آیینه ی عدل ست و شاید
که هرچ آن از تو بیند را نماید

منادی شد جهان را هر که بد کرد
نه با جان کسی، با جان خود کرد

مگر نشنیدی از فراش این راه
که هر کو چاه کند افتاد در چاه

سرای آفرینش سرسری نیست
زمین و آسمان بی داوری نیست!

#خمسه_نظامی
#خسرو_و_شیرین
👍2
@ddrreamm

به #ارسطو گفتند فلانی به تو دشنام داده ،

گفت: حتی می‌تواند در غیابم مرا شلاق بزند ،
👍1👏1
@ddrreamm

گویند پس از مرگ، حسابی و کتابی‌است
یارب تو کریمی، چه حسابی؟ چه کتابی؟
 
خدا بصیر و سمیع است امید، لیک دریغ
ندیده و نشنیده است ماجرای مرا !!!
 
بگیر فطره‌ام اما مخور برادرجان !!
که من در این رمضان، قوت غالبم غم بود!

#مهدی_اخوان_ثالث
👍2
@ddrreamm

باری، اگر روزی کسی از من بپرسد
چندی که در روی زمین بودی چه کردی؟
من می‌‌گشایم پیش رویش دفترم را:

در زیر این نیلی سپهر بی‌کرانه
چندان که یارا داشتم، در هر ترانه
نام بلند عشق را تکرار کردم

من مهربانی را ستودم
من با بدی پیکار کردم
پژمردن یک شاخه گل را رنج بردم
مرگ قناری در قفس را غصه خوردم
وز غصه مَردم، شبی صد بار مُردم

#فریدون_مشیری
💯1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎉1
@ddrreamm


در کویری سوت و کور
در میان مردمی
با این مصیبتها صبور

صحبت از
مرگ محبت
مرگ عشق

گفتگو از مرگ انسانیت است

#فریدون_مشیری
💔2
@ddrreamm


روغن به روی آب ندارد فضیلتی
با ما به جای چرب زبانی ‌زلال باش

‌گیرم که خلق را به طریقی فریفتی
‌با دست انتقام روزگار چه میکنی ؟!

شاعر #مجید_افشاری
سبک هندی
👍2
@ddrreamm

عشق را بی معرفت معنا مكن
زر نداری مشت خود را وا مكن

گر نداری دانش تركيب رنگ
بين گلها زشت يا زيبا مكن

خوب ديدن شرط انسان بودن است
عيب را در اين و آن پيدا مكن

دل شود روشن ز شمع اعتراف 
با كس ار بد كرده ای حاشا مكن

ای كه از لرزيدن دل آگهی 
هیچ كس را هیچ جا رسوا مكن

زر بدست طفل دادن ابلهی ست
اشك را نذر غم دنيا مكن

پيرو خورشيد يا آئينه باش  
هرچه عريان ديده ای افشا مكن

ای بس آبادی که بوم یوم شد 
بر سر یکمشت گل دعوا مکن

چون خدا بر تو خدائی میکند  
اضطراب از روزی فردا مکن

متحد گردید وطوفان شد نسیم 
دوستی با بی سر وبی پا مکن

پشت بر محراب دل کردن خطاست
قامتت را جای دیگر تا مکن

چون بشمعی میرسی پروانه باش 
وز نگاه این آن پروا مکن

پیش بیرنگان که مست حیرتتند  
گر دورنگی میکنی با ما مکن

گر زآب  برکه  میترسی  پریش  
دعوی غواصی  دریا  مکن

استاد #بهرام_سیاره
متخلص به #پریش_شهرضایی

استاد بهرام سیّـاره در سال 1323 در شهرضا متولّد شد . در سال 1363 و در سن 40 سالگی سرودن اشعار را به صورت رسمی آغاز نمود.دو دیوان از ایشان درانتشارات سفر صبح و روزنه به چاپ رسیده است
👍2
@ddrreamm

‏تشییع جنازه‌ی #موتسارت (نابغه‌ی موسیقی)
که فقط سگ وفادارش او را همراهی می‌کرد.
این تصویر همیشه روی میز کار #بتهوون قرار داشت.
👍2