@ddrreamm


نمانیم کین بوم ویران کنند
همی غارت از شهر ایران کنند

زشاهی و از روی فرزانگی
نشاید چنین هم ز مردانگی

نخوانند بر ما کسی آفرین
چو ویران بُود بوم ایرانزمین

فردوسی، شاهنامه

@ddrreamm

جالب است بدانید در زبان پارسی "جدایی جنسی" وجود ندارد
مثلا ضمیر سوم شخص "او" شامل زن و مرد میشود
بر خلاف زبان‌های لاتین و عربی

در زبان پارسی، اگر جایی تاکید بر جنسیت باشد،اولویت با زنان است
بر خلاف زبانهای لاتین و اروپایی

ما میگوییم زن و شوهر 
بجای husband and wife

ما میگوییم خواهر و برادر
بجای
brother and sister

ما میگوییم
زن و مرد
بجای
men an women
حتی ما میگوییم
زن و شوهر
یعنی مرد در ارتباط با همسر هویت "شوهر" پیدا می‌کند. ولی هویت "زن" دست نمیخورد
بجای اینکه بگوییم
man and wife
ما نمیگوئیم mankind، میگوئیم بشریت
ما هرگز در تاریخ و ادبیاتمان به جنسیت اهمیت نداده‌ایم
اگر جایی لازم شده، زنان را در اولویت قرار داده‌ایم

حتی در زبان پارسی، "زن" یک واژه و مفهوم مستقل هست(زادن و زندگی بخشیدن ) نه مثل wo/man (زائده‌ای کنار مرد)

و اگر بدون تعصب و غرور ملی نیک بنگریم، در اکثر اقوام ایرانی، زن و مرد دوشادوش هم کار میکنند و نسبت به دیگری برتری ندارند
در شاهنامه نیز در بسیاری از ابیات، زنان را تمجید کرده است و شاید بهمین دلیل است که ما وطن را مادر (زن) و نام دخترانمان را (ایران) میگذاریم،

@ddrreamm

#حکیم_فردوسی ، ده صفت در انسان را با عنوان ده ديو بر می‌شمرد:
آز،
نياز،
رشک،
ننگ،
كين،
خشم
سخن‌چينی،
دورویی،
ناپاکی ،
و ناسپاسی ،

وقتی روان انسان در دست اينان باشد، روشنی و فروغ ميميرد و انسان در ظلمات گم می‌شود.

۲۵ اردیبهشت، روز بزرگداشت حکیم #ابوالقاسم_فردوسی، از ستارگان درخشندۀ آسمان ادب فارسی و سرایندۀ کتاب شاهنامه، حماسۀ ملّی ایران فرخنده باد.

@ddrreamm

احترام به خواستگاه زنان

رسم «لئچک آتماق» یا«روسری‌ اندازون»

زن‌های آذری می‌توانستند با استفاده از این رسم زیبا «لئچک آتماق» جنگ یا نزاع بین دو طرف را خاتمه دهند.
آنها در برخی موارد هنگامیکه که دو نفر یا دو گروه با هم در نزاع بودند به وسط معرکه می‌رفتند و روسری خود رو از سر برمی‌داشتند و مابین طرفین مبارزه پرتاب می کردند.
مردها نیز به حرمت آن زن ، مبارزه را متوقف و از روی احترام و شرم با چشمان بسته معرکه را ترک می‌کردند.

این رسم همچنان در برخی از  طوایف آذربايجان رواج دارد.

@ddrreamm
همه عمر با تو قدح زدیم و
نرفت رنج خمارِ ما

چه قیامتی‌ که نمی‌رسی،
زِکنار ما به‌ کنار ما

#بیدل_دهلوى

@ddrreamm

خمسه لیلی مجنون #نظامی_گنجوی

می‌کوش به هر ورق که خوانی
کان دانش را تمام دانی

پالان‌گریی به غایت خَود
بهتر ز کلاه‌دوزی بد

گفتن ز من از تو کار بستن
بیکار نمی‌توان نشستن

با این که سخن به لطف آب است
کم گفتن هر سخن صواب است

آب ار چه همه زلال خیزد
از خوردن پر، ملال خیزد

کم گوی و گزیده گوی چون دُر
تا ز اندک تو جهان شود پر

لاف از سخن چو دُر توان زد
آن خشت بود که پر توان زد

مرواریدی کز اصل پاک است
آرایش‌بخش آب و خاک است

تا هست درست گنج و کان‌هاست
چون خرد شود دوای جان‌هاست

یک دسته گل دماغ‌پرور
از صد خرمن گیاه بهتر

گر باشد صد ستاره در پیش
تعظیم یک آفتاب ازو بیش

گرچه همه کوکبی به تاب است
افروختگی در آفتاب است

 

@ddrreamm


زندگی چون گل سرخی ست
پُر از خار و پُر از برگ و
پُر از عطر لطیف
زندگی با همه ی وسعت خویش
محفل ساکت و غم خوردن نیست
حاصلش تن به قضا دادن
و پژمردن نیست.
زندگی کوشش و راهی شدن است
از تماشاگه آغاز حیات
تا به جایی که خدا می داند.

#سهراب_سپهری

@ddrreamm


🎥 راز حمام ایرانی که سیصد سال با یک شمع گرم میشد کشف شد👌

@ddrreamm


شب با هجوم بی مروتش
سخت تسخیرم کرده بود
خواستم زنده بمانم
و فکر کردن به تو تنها سلاحم بود

#شعری از #پابلو_نرودا

🕊

@ddrreamm


زن بودن بسیار زیباست
چیزی كه یك شجاعت تمام نشدنی می خـــواهــد.
یك جنگ كه پایان نــــدارد...!
بسیار باید بجنگی تا بتوانی بگویی:
وقتی حوا سیب ممنوعه را چید گناه بوجود نیامد آن روز یك قدرت با شكوه متولد شـد كه بــه آن نافرمانی می گوینــد...!

#اوریانا_فالاچی

@ddrreamm

کاری از : مجید_پژمان

شعر : حبیب_مومنی

@ddrreamm

بر گیر پیاله و سبو ای دلجوی
فارغ بنشین بکشتزار و لب جوی

بس شخص عزیز را که چرخ بدخوی
صد بار پیاله کرد و صد بار سبوی

#حکیم_عمرخیام_نیشابوری

@ddrreamm


تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید

تو یکی نه‌ای هزاری تو چراغ خود برافروز
#مولانا

#شرح_مثنوی_معنوی

@ddrreamm

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن

به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات
بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن

مبوس جز لب ساقی و جام می حافظ
که دست زهدفروشان خطاست بوسیدن

#حافظ

من در این غم که سکندر ز چه ایران آمد
تو بفکری ز چه بر چشمه حیوان نرسید

تا که شد پای عرب باز در ایران زآن روز
خبرِ خرمی  از کشور ساسان نرسید


#عارف_قزوینی ✨👈 @ddrreamm

@ddrreamm


اگر شهرْیاریّ و گر زیردست
به جز خاکِ تیره نیابی نشست

کجا آن بزرگانِ با تاج و تخت؟
کجا آن سوارانِ پیروزبخت؟

کجا آن خرَدمندْگُندآوران؟
کجا آن سراَفراز و جنگی‌سران؟

کجا آن گزیده‌ْنیاکانِ ما؟
کجا آن دلیران و پاکانِ ما؟

همه خاک دارند بالین و خشت
خُنُک آن‌که جز تخمِ نیکی نکشت

#فردوسی