ĐŔĖĄM$
210 subscribers
9.21K photos
2.39K videos
21 files
128 links
باده از ما مست شد ؛ نی ما از او

قالب از ما هست شد؛ نی ما از او

#مولانا
@ddrreamm
Download Telegram
@ddrreamm

ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جدایی
چه کنم؟ که هست اینها گل خیر آشنایی

همه شب نهاده‌ام سر، چو سگان، بر آستانت
که رقیب در نیاید به بهانهٔ گدایی

مژه‌ها و چشم یارم به نظر چنان نماید
که میان سنبلستان چرد آهوی ختایی

در گلستان چشمم ز چه رو همیشه باز است؟
به امید آنکه شاید تو به چشم من درآیی

سر برگ گل ندارم، به چه رو روم به گلشن؟
که شنیده‌ام ز گلها همه بوی بی‌وفایی

به کدام مذهب است این؟ به کدام ملت است این؟
که کشند عاشقی را، که تو عاشقم چرایی؟

به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند
که برون در چه کردی؟ که درون خانه آیی؟

به قمار خانه رفتم، همه پاکباز دیدم
چو به صومعه رسیدم همه زاهد ریایی

در دیر می‌زدم من، که یکی ز در در آمد
که: درآ، درآ، عراقی، که تو خاص از آن مایی
 
#عراقی
👌2
@ddrreamm


"I have just three things to teach:
simplicity, patience, compassion. These three are your greatest treasures."

#Lao_Tzu
فقط سه چیز برای آموزش دارم:
سادگی , صبر , شفقت .
این سه، بزرگترین گنج تو هستند.


#لائوتسه
👍2👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

رفته بودم سوی قبرستان شهر ،،،
👍2
@ddrreamm

بود آیا که در میکده‌ها بگشایند
گره از کار فروبسته ما بگشایند

اگر از بهر دل زاهد خودبین بستند
دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند

در میخانه ببستند خدایا مپسند
که در خانه تزویر و ریا بگشایند

#حافظ
👍2
ایرانِ من

ایران  من  ای دمبدمت  دل  نگرانم
ای  قبله گه ی    پُر  بَرَکاتِ  پدرانم

خوبیِ   ترا  چند   توانم   بشمارم
افسانهْ   حُسنت  بطلسمید   زبانم

هم زادگه  کورش  و هم  مهدِ  تمدن
آوردگه ی  آرشِ ِ با   تیر   و    کمانم

عشق تو عجین گشته به اعضای وجودم
مهرِ تو گره خورده به آن جامه درانم 

گر لایق خاکِ  تو بُوَد این سر و جانم
هم سر بدهم ، جان بدهم هم پسرانم

آبیم اگر می برویم ورنه که خاشاک
پستند  ز  پیشِ  قدمِ سرو   قدانم

گر شک به دل اُفتد خَلَفِ وعده نمایم
نامی ز خودم هیچ نباشد نه نشانم

گویند که این مومنی از بهر تو باقیست
کارِدگرم نیست مرا جان شما هموطنانم

#امیر_مومنی
@ddrreamm
👏31
@ddrreamm

رفیقی تعریف می‌کرد دانشجویِ راهِ دور که بودم، یک‌بار به جای مادرم، با پدرم تماس گرفتم...
خاطرم نیست چرا! به خاطر جواب ندادنِ مادرم بود، یا چه! هرچه که بود، با اولین بوق، پدرم جواب داد و دل‌نگران، پرسید چیزی شده؟ اتفاقی افتاده؟ پول لازم داری؟ با مامان کاری داشتی؟ صدایش بزنم؟
می‌گفت تازه آن لحظه بود که فهمیدم چقدر تمامِ عمرم، دور بوده ام از مردی که همه ی هم و غمِ روزگارش من بوده ام، که تمام عمر و زندگانیش، صرفِ من و راحتیم شده، که هیچ‌وقت، هیچ چیز برای خودش نخواسته الا حالِ خوشِ من و از من، حتی اندازه ی یک تماس، نه حقی داشته، نه انتظاری...
می‌گفت ما زیاد حواسمان نیست اما بیشترِ مردهای دنیا، خیلی از پدرها، اولین دسته گلِ عمرشان را، وقتی از دیگران می‌گیرند که مُرده باشند، رویِ سنگ قبرشان...
می‌گفت کاش گاهی وقت‌ها، حواسمان باشد به این محکم‌ترین آدم‌های شکننده ی دنیا، به مردها، به پدرها، زیاد نه، اندازه ی یک تماسِ کوتاه، به قدر چند شاخه گل...
همین!

#طاهره_اباذری_هریس
#عاشقانه‌های‌یک‌هوشبر
2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

پرنده گفت: «چه بويی، چه آفتابی، آه!
بهار آمده است
و من به جستجوی جفت خويش خواهم رفت.»

پرنده از لب ايوان
پريد، مثل پيامی پريد و رفت
پرنده كوچك بود
پرنده فكر نمی‌كرد
پرنده روزنامه نمی‌خواند
پرنده قرض نداشت
پرنده آدم‌ها را نمی‌شناخت

پرنده روی هوا
و بر فراز چراغ‌های خطر
در ارتفاع بی‌خبری می‌پريد
و لحظه‌های آبی را
ديوانه‌وار تجربه می‌كرد
پرنده، آه، فقط يك پرنده بود.

#فروغ_فرخزاد
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

از نگاه یاران به یاران ندا میرسد،،،
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حرام است،،،،
👍3
@ddrreamm

نظریه تکامل بشر
در این شعر مولانا به وضوح بهش اشاره میشه:


آمده اول به اقليم جماد
و ز جمادي در نباتي اوفتاد

سالها اندر نباتي عمر كرد
و ز جمادي ياد ناورد از نبرد

و ز نباتي چون به حيواني فتاد
نامدش حال نباتي هيچ ياد

باز از حيوان سوي انسانيش
مي كشد آن خالقي كه دانيش

همچنين اقليم تا اقليم رفت
باشد اكنون عاقل و دانا و زفت

#مولانا
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

حالی درون پرده بسی فتنه می‌رود
تا آن زمان که پرده برافتد چه‌ها کنند

گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار
صاحب دلان حکایت دل خوش ادا کنند

می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب
بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند

#حافظ
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm


خیره‌ام به قاصدک؛
این گیاه غریب،

که پس از مرگ به راه می‌افتد ،

″معین دهاز″
👍3
@ddrreamm

نداری در همه عالم کسی تو
چرا بر خود نمی‌گرئی بسی تو

اگر صد آشنا درخانه داری
چو مُردی آن همه بیگانه داری

بآسانیت این اندوه ندهند
بدست کاه برگی کوه ندهند

گرت یک ذرّه این اندوه باید
صفای بحر و صبر کوه باید

#اگر_پیش_از_اجل_یک_دم_بمیری
#در_آن_یک_دم_همه_عالم_بگیری

اگر آگه شوی ای مردِ مهجور
که ازنزد کِه ماندی این چنین دور

ز حسرت داغ بر پهلو نهی تو
سر تشویش بر زانو نهی تو

#عطار
#الهی_نامه
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

شاعرم مشمر که من راضی نی ام
مرد حالم، شاعر ماضی نی ام

عیب از شعر است و این اشعار نیست
شعر را در چشم من مقدار نیست

تو مخوان شعرش اگر خواننده ای
ره به معنی بر اگر داننده ای

شعر گفتن چون ز راه وزن خاست
وز ردیف و قافیه افتاد راست

گر بود اندک تفاوت نقل را
کژ نیاید مرد صاحب عقل را

#عطار
👍1👌1
@ddrreamm

#عطار در یک‌ مصرع به اندازه ده‌ها کتاب سخن گفته است:

«هر چه در فهمِ تو آید آن بُوَد مفهومِ تو»

۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری یکی از بزرگترین عارفان، صوفیان و شاعران سترگ و بلندنام ایرانی گرامی باد

آثار:
الهی‌نامه،
اسرارنامه،
مصیبت‌نامه،
تذکرةالاولیا، منطق‌الطیر،
جواهرنامه،
خسرونامه،
مختارنامه،
مظهرةالعجایب،
پندنامه،
اشترنامه،
نزهةالحجاب،
بیان‌الارشاد،
سی‌فصل،
بلبل‌نامه،
هیلاج‌نامه،
وصلت‌نامه
👍2
@ddrreamm


دست من گير
كه اين دست
همانست كه من

سالها
از غم هجران تو
بر سر زده ام.

#رکن_الدین_قومی
💔2
@ddrreamm

#دزد_شریف

#مولانا در مثنوی داستان شیخی را تعریف می کند؛ که در تاریکی دم صبح افسار الاغش را جلو حمام به مردی که چهره اش نمایان نبود سپرد و به حمام رفت، وقتی برگشت دید که افسار الاغش در دست دزد معروف ده است و شروع کرد به داد و بیداد.

دزد گفت چرا داد و بیداد می‌کنی؟
شیخ گفت ای دزد نابه کار افسار الاغ من در دست تو چه می‌کند؟
دزد گفت تو خود در تاریکی الاغت را به من سپردی. تازه مرا از کارم باز داشتی و حالا داد و بیداد هم می‌کنی.
شیخ پرسید:
پس چرا الاغ را ندزدیدی؟
دزد گفت:
تو الاغت را به من سپردی من دزدم نه خیانتکار و چیزی را که به من سپرده‌اند به آن خیانت نمی‌کنم.
مولانا سپس ادامه می‌دهد که:
به اندازه این دزد شرافت داشته باشید و به کسانی که اموال و سرنوشت خودشان را به شما سپرده‌اند خیانت نکنید.
👌2