ĐŔĖĄM$
212 subscribers
9.21K photos
2.45K videos
21 files
129 links
باده از ما مست شد ؛ نی ما از او

قالب از ما هست شد؛ نی ما از او

#مولانا
@ddrreamm
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
#در_اکنون_زندگی_کنید؛

وقتی می‌خورید، بخورید!
وقتی عشق‌بازی می‌کنید، عشق‌بازی کنید!
وقتی با کسی حرف می‌زنید، حرف بزنید!
وقتی به یک گل نگاه می‌کنید، نگاه کنید!

زیبایی لحظه‌ها را دریابید.
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm


مبزن که سوز دل من به ساز میگوئی

#شهریار

مقام «جان زمان» یا «شاه زمان»
نوازنده #یلدا_ربیعی
👍2
بی تو
محمد نوری
@ddrreamm

🎼 بی تو 🎼

اسطوره  
#محمد_نوری

گفته بودی که: بیایم
چو به جان آيي تو

من به جان آمدم اينک،
تو چرا مي‌نايي؟

#عراقي
👍1
Midanam
Shams Langeroodi
@ddrreamm

می‌­دانم، شام‌های زیادی در پیش است
می‌­دانم، داغ­‌های زیادی خاموش است
می‌دانم، رودها و صداها خشکیده است
می‌دانم، برف­‌های گرانی باریده است
 اما ،،
صبح­‌های عجیب و رودهای غریب و
آفتاب­ِ نجیبی در راه است
می‌دانم، می‌­دانم ،،

می‌­دانم، قفل‌های گرانی می‌سازند
می دانم، رنج­‌های من و تو هم‌­سازند
می‌دانم، خارهای زیادی در راه­ است
می‌دانم راه‌های زیادی بُن‌بست است
اما ،،

دست‌های نجیب و راه‌های عجیب و
کلیدهای غریبی در راه است
می‌دانم، می­‌دانم ،

آهنگ: می‌دانم
شعر و ملودی و صدا: شمس لنگرودی
@ddrreamm

غمِ تنهاییِ عالم به دوشم
درون خانه ام، خانه به دوشم

جهان مرده است و، من هم سوگوارم
لباسی رنگ شب باید بپوشم

در این کهنه سرا با هرصدایی
فقط اسم تو می آید به گوشم

تنم پوسیده از پیری بیا تا
از آغوش جوانت، جان بنوشم

نشانی های من ساده است در شهر
پرنده میخرم، گل می فروشم

#مسعود_صادقی_بروجردی
👏1👌1
@ddrreamm


آب گر در برگه مانّد  ماندگار
مرده آبش می‌کند این روزگار

کاروان هرگز نمی ماند ز  راه
پس سریعتر میرود تا پای چاه


#امیر_مومنی
👏2
عشقی که گذارش به تو در خواب نمی‌ خورد
از ما جگری خورد که قصاب نمی‌ خورد

یک عمر دل‌ آسوده به سر کردم و ای کاش
چشمم به تو در آن شب مهتاب نمی‌ خورد

از برکه‌ ی خشکیده مرا مرده گرفتی
این صید فریب تو به قلاب نمی‌ خورد

گر دور زمان این‌ همه نامرد نمی‌شد
در جمجمه‌ی شیر، شغال آب نمی‌ خورد

از تیغ نهان در کف درمانده حذر کن
هر دشنه که بر گرده سهراب نمی‌ خورد
@ddrreamm

#محمدعلی_جوشایی
🔥2
@ddrreamm


سگ رها ! سنگ بسته ! معبر تنگ
پیر مردُم ، غمِ  جوان  دارند

مُرده گان  سنگ بر  سر و سینه
زنده گان  سنگ در دهان  دارند

#عاطفه_طیه
🔥1😢1
@ddrreamm


محمدشاه قاجار (متولد 1807 و متوفی در سال 1848 میلادی که دارای 15 زن عقدی و صيغه ای بود و از آنان 11پسر و 9 دختر داشت) به اصرار انگلستان و روسيه، سوم فوريه سال1846 ميلادی از حاكميت ايران بر منطقه سليمانيه (واقع در عراق امروز) صرف نظر و با انتقال آن به دولت عثماني موافقت كرد. اين منطقه تا آن زمان گوشه ای از قلمرو بلامنازع ايران بود. ساكنان اين منطقه عمدتا کُرد و نيز تُركمان (از بازماندگان طوايف مهاجر آق قويونلو و قره قويونلو) بودند. تا زمان واگذاری سليمانيه به عثماني، اين دولت بر بسياری از سرزمين هاي عربی و از جمله بين النهرين و حجاز دست يافته بود. اين سرزمينها در اواخر جنگ جهاني اول به دست انگلستان و فرانسه که مترصد فرصت بودند افتاد که بعدا برپايه منافع خودشان به ترسيم نقشه هاي جغرافيايي؛ تقسيم و مرزبندی آنها پرداختند و دولت لندن عراق، اردن و کویت را تاسیس کرد و بعدا اواخر دهه 1920 موافقت کرد که از ادغام حجاز، نجد، حساء و قطيف این دو منطقه جنوب شرقی و شيعه نشين كه در قديم با جزاير مجاور در خليج فارس «بحرين» خوانده می شدند و در قلمرو ایران بودند  کشور سعودی بوجود آید!
👍2🤔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
2
@ddrreamm


با لب دمساز خود گر جفتمی
همچو نی من گفتنی ‌ها گفتمی

  هرکه او از هم‌ زبانی شد جدا
بی‌زبان شد گرچه دارد صد نوا

#مولانــــا
👍2👎1
@ddrreamm


دریغا عهد آسانی که مقدارش ندانستم

ندانی قدر وصل الا که درمانی به هجرانی

#سعدی
👍3
@ddrreamm


#حافظ

کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته ازین معنی گفتیم و همین باشد

از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد
👍1💯1
@ddrreamm


عجب صبري خدا دارد !
اگر من جاي او بودم . 
همان يك لحظه اول، كه اول ظلم را ميديدم از مخلوق بي وجدان 
جهان را با همه زيبايي و زشتي، به روي يكدگر، ويرانه ميكردم

عجب صبري خدا دارد !
اگر من جاي او بودم 
كه در همسايه صدها گرسنه 
چند بزمي گرم عيش و نوش ميديدم 
نخستين نعره مستانه را خاموش آن دم ، بر لب پيمانه ميكردم

عجب صبري خدا دارد !
اگر من جاي او بودم 
كه مي ديدم يكي عريان و لرزان، ديگري پوشيده از صد جامه رنگين 
زمين و آسمان را واژگون مستانه ميكردم 

عجب صبري خدا دارد !
اگر من جاي او بودم 
نه طاعت ميپذيرفتم 
نه گوش از بهر استغفار اين بيدادگرها تيز كرده 
پاره پاره در كف زاهد نمايان ، سبحه صد دانه ميكردم 

عجب صبري خدا دارد ! 
اگر من جاي او بودم 
براي خاطر تنها يكي مجنون صحرا گرد بي سامان 
هزاران ليلي ناز آفرين را كو به كو، آواره و ديوانه ميكردم 
@ddrreamm
عجب صبري خدا دارد ! 
اگر من جاي او بودم 
بگرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان 
سراپاي وجود بي وفا معشوق را، پروانه ميكردم 

عجب صبري خدا دارد ! اگر من جاي او بودم 
بعرش كبريايي، با همه صبر خدايي 
تا كه ميديدم عزيز نابجايي، ناز بر يك ناروا گرديده خواري ميفروشد 
گردش اين چرخ را وارونه ، بي صبرانه ميكردم 

عجب صبري خدا دارد ! 
اگر من جاي او بودم 
كه ميديدم مشوش عارف و عامي 
ز برق فتنه اين علم عالم سوز مردم كش 
بجز انديشه عشق و وفا ، معدوم هر فكري 
در اين دنياي پر افسانه ميكردم 

عجب صبري خدا دارد !
چرا من جاي او باشم 
همين بهتر كه او خود جاي خود بنشسته و 
تاب تماشاي تمام زشتكاريهاي اين مخلوق را دارد 
وگرنه من بجاي او چو بودم 
يكنفس كي عادلانه سازشي ، با جاهل و فرزانه ميكردم 

عجب صبري خدا دارد !
عجب صبري خدا دارد !

#عجب_صبری_خدا_دارد
@ddrreamm
#معینی_کرمانشاهی
👍3
نگارا، بر سر کویت دلم را هیچ اگر بینی

ز من دلخسته یاد آور، شبت خوش باد من رفتم


#شبخوش

#عراقی 👈 @ddrreamm
3
@ddrreamm


‌جانا، حدیث حسنت، در داستان نگنجد

رمزی ز راز عشقت، در صد زبان نگنجد

#عطار

🌱🌷 هشتم بهمن ماه بیاد دوست و هم سنگرم ؛
          #شهید_عباس_عطایی
2👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👍1
@ddrreamm


درِ میخانه ببستند خدایا مپسند

که درِ خانهٔ تزویر و ریا بگشایند

#حافظ
👍2👌1
@ddrreamm


می خوردن و گرد نیکوان گردیدن
به زان‌ که به زرق زاهدی ورزیدن

گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود
پس روی بهشت کس نخواهد دیدن

#خیام
👍3👌1
@ddrreamm


#حکایت

#چارلی_چاپلین مینویسد با پدرم رفتیم سیرک، توی صف خرید بلیط؛ یه زن و شوهر با 4 تا بچشون جلوی ما بودند. وقتی به باجه رسيدند و متصدی باجه، قیمت بلیط هارو بهشون اعلام کرد، ناگهان رنگ صورت مرد، تغییر کرد!
نگاهی به همسرش انداخت، معلوم بود که پول کافی ندارد و نميدانست چه بکند....

ناگهان پدرم دست در جیبش کرد و یک اسکناس صد دلاری بیرون آورد و روی زمین انداخت، سپس خم شد و پول را از زمین برداشت و به شانه مرد زد و گفت: ببخشید آقا،این پول از جیب شما افتاد.

مرد که متوجه موضوع شده بود، بهت زده به پدرم نگاه کردو گفت:
متشکرم آقا !!!

مرد شریفی بود ولی برای اینکه پیش بچه‌هايش شرمنده نشود، کمک پدر را پذیرفت بعد از اينکه بچه ها بهمراه پدر و مادرشان داخل سیرک شدن، ما آهسته از صف خارج شدیم و بدون دیدن سیرک به طرف خانه  برگشتیم و من در دلم به داشتن چنین پدری افتخار کردم! "آن‌زیباترین سیرکی بود که به عمرم نرفته بودم"
4