@ddrreamm
میوه ی ممنوعه چیدن را که حوّا باب کرد
آدم اخراج از بهشت با صفا را باب کرد
چونکه قابیل از عقب با بیل زد هابیل را
حمله با یک بیل را در کل دنیا باب کرد
نوح نهصد سال کشتی ساخت توی یک کویر
کار دور از عقل را این مرد دانا باب کرد
بارداری بی حضور جنس نر را در جهان
حضرت مریم به لطف حقتعالی باب کرد
از شروع این جهان مرد از پی زن میدوید
از پی مردان دویدن را ، زلیخا باب کرد
یازده تا بچه جز یوسف فقط یعقوب ساخت
صنعت انبوه سازی را ، فرادا باب کرد
رد شدن از نیل بی لنج و بلم امکان نداشت
رد شدن از نیل را با چوب ، موسا باب کرد
حرفه ی آتش نشانی را هزاران سال پیش
از لج نمرود ، ابراهیم آقا باب کرد
بس که کل کل کرد با موری ، سلیمان نبی
بحث و کل کل را میان جانورها باب کرد
بردن سگ در مکان خواب را از آن قدیم
عضوی از اصحاب کهف از باب تقوا باب کرد
@ddrreamm
"شروین سلیمانی"
میوه ی ممنوعه چیدن را که حوّا باب کرد
آدم اخراج از بهشت با صفا را باب کرد
چونکه قابیل از عقب با بیل زد هابیل را
حمله با یک بیل را در کل دنیا باب کرد
نوح نهصد سال کشتی ساخت توی یک کویر
کار دور از عقل را این مرد دانا باب کرد
بارداری بی حضور جنس نر را در جهان
حضرت مریم به لطف حقتعالی باب کرد
از شروع این جهان مرد از پی زن میدوید
از پی مردان دویدن را ، زلیخا باب کرد
یازده تا بچه جز یوسف فقط یعقوب ساخت
صنعت انبوه سازی را ، فرادا باب کرد
رد شدن از نیل بی لنج و بلم امکان نداشت
رد شدن از نیل را با چوب ، موسا باب کرد
حرفه ی آتش نشانی را هزاران سال پیش
از لج نمرود ، ابراهیم آقا باب کرد
بس که کل کل کرد با موری ، سلیمان نبی
بحث و کل کل را میان جانورها باب کرد
بردن سگ در مکان خواب را از آن قدیم
عضوی از اصحاب کهف از باب تقوا باب کرد
@ddrreamm
"شروین سلیمانی"
👏2😁1
@ddrreamm
صبحدم آواز می خوانَد سرِ کهسار ؛ سار
همنوایش می نوازد در نوا کفتار ؛ تار
روی ساحل با چه شوری میزند خرچنگ ؛ چنگ
قورباغه می کَشد با لحن ناهنجار ؛ جار
ماهی آزاد رِند و ماهی شیلات ؛ لات
گشته از کمبود طعمه مرغِ ماهیخوار ؛ خوار
کفش بوتیمار ورنی ؛ کفش کبک انجیر ؛ جیر
بره آرام است و گرگ از نفحه اسحار ؛ هار
زلف سنجاقک سیاه و کاکل زنبور ؛ بور
هفت خط و زهرآگین مثل استعمار ؛ مار
دشت و صحرا گشته از گلهای رنگارنگ ؛ رنگ
دامن آکنده ز گل با شادی بسیار ؛ یار
ای که سازِ تو شده در مایه ی مشکوک ؛ کوک
ای که صادر می کنی همواره از منقار ؛ قار
ای کلاغ ؛ ای مخبرِ مرغان خبرچینِ سیاه
ای شده پرونده ات بر دوش استکبار ؛ بار
نام تو مرغ است و نامِ بلبل و سیمرغ ؛ مرغ
لیک با نامت ندارد شاعرِ بیکار ؛ کار
نوک ببند و پندی از سیمای عالمگیر ؛ گیر
ترک کن خوانندگی را ؛ بگذر از این قار قار
بخت یارت شد که در این قافیه کمبود بود
ور نه می شد حال تو در کوچه و بازار ؛ زار
#اسماعیل_امینی
صبحدم آواز می خوانَد سرِ کهسار ؛ سار
همنوایش می نوازد در نوا کفتار ؛ تار
روی ساحل با چه شوری میزند خرچنگ ؛ چنگ
قورباغه می کَشد با لحن ناهنجار ؛ جار
ماهی آزاد رِند و ماهی شیلات ؛ لات
گشته از کمبود طعمه مرغِ ماهیخوار ؛ خوار
کفش بوتیمار ورنی ؛ کفش کبک انجیر ؛ جیر
بره آرام است و گرگ از نفحه اسحار ؛ هار
زلف سنجاقک سیاه و کاکل زنبور ؛ بور
هفت خط و زهرآگین مثل استعمار ؛ مار
دشت و صحرا گشته از گلهای رنگارنگ ؛ رنگ
دامن آکنده ز گل با شادی بسیار ؛ یار
ای که سازِ تو شده در مایه ی مشکوک ؛ کوک
ای که صادر می کنی همواره از منقار ؛ قار
ای کلاغ ؛ ای مخبرِ مرغان خبرچینِ سیاه
ای شده پرونده ات بر دوش استکبار ؛ بار
نام تو مرغ است و نامِ بلبل و سیمرغ ؛ مرغ
لیک با نامت ندارد شاعرِ بیکار ؛ کار
نوک ببند و پندی از سیمای عالمگیر ؛ گیر
ترک کن خوانندگی را ؛ بگذر از این قار قار
بخت یارت شد که در این قافیه کمبود بود
ور نه می شد حال تو در کوچه و بازار ؛ زار
#اسماعیل_امینی
👏1👌1
@ddrreamm
جایگاه زن در شاهنامه
هرآنکس که شهنامه خوانی کند
چه مرد و چه زن پهلوانی کند
که گرگیو و خسرو به ایران شوند
زنان اندر ایران چو شیران شوند
#فردوسی_بزرگ
شاهنامه کتابی است که زن در سراسر آن حضور دارد؛ برعکس ایلیاد هومر که در آن سیمای زن، پریده رنگ و کم اهمیت است. زن در ایلیاد، آتش فاجعه را برمی افروزد و خود کنار می نشیند. این گونه است که زیبایی شوم و تباه کننده هلن، موجد جنگ است.
در دوران پهلوانی شاهنامه، حضور زن لطف و گرمی و نازکی و رنگارنگی به ماجراها می بخشد. این زن هایند که به داستان های شاهنامه آب و رنگ بخشیده اند. اگر تهمینه نبود مرگ سهراب آن قدر موثر و غم انگیز جلوه نمی کرد؛ همین گونه است مرگ فرود اگر جریره نبود؛ و مرگ سیاوش اگر فرنگیس نبود؛ و مرگ اسفندیار اگر کتایون نبود؛ و مرگ رستم و تراژدی زال، اگر رودابه نبود.
سیمای تراژیک زن در شاهنامه به نجیب ترین و پاکیزه ترین نحو؛ یعنی به عنوان مادر و همسر جلوه می کند، نه به عنوان معشوقه. در تمام داستانهای شاهنامه حضور زن را می بینیم. در تمام دوران پهلوانی، از سودابه که بگذریم، یک زن پتیاره دیده نمی شود. اکثر زنان شاهنامه نمونه بارز زنِ تمام عیارند که در عین برخورداری از فرزانگی و بزرگ منشی، از جوهر زنانگی و زیبایی نیز به نحو سرشار بهره مندند.
زن خوب در شاهنامه، زنی است که زیبایی و رعنایی را با آهستگی و فرزانگی، و شرم را با خواهش جمع داشته باشد. شرم، نخستین صفت زن است. آوای نرم نشانه ادب و آزرم است و آهستگی نشانه بزرگ منشی.
صفت دوم، خرد و فرزانگی است. از این لحاظ زن همپایه مرد است، زیرا برای مرد نیز خردمندی مهم ترین صفت شناخته شده است. در کنار آهستگی و خردمندی و شرم و شایستگی، چاره گری و زبان آوری نیز صفت مقبولی است. نمونه بارز زنان کدبانو و چاره گر و سخندان، سیندخت٬ زن مهراب کابلی و مادر رودابه است. این زن در جریان عشق دخترش با زال٬ چنان پختگی و تدبیر به خرج می دهد و چنان ظرافت را با زیرکی می آمیزد که مشکل ازدواج زال و رودابه به همت او آسان می شود و کشورش از بلایی بزرگ که تا آستانه اش آمده٬ نجات می یابد.
عشق در شاهنامه در عین برهنگی، پاک و نجیبانه است. رابطه زن و مرد بی آن که به تکلّف و تصّنع گراییده باشد٬ از تمدن و فرهنگ آن قدر مایه دارد که بتواند با ظرافت و پاکیزگی همراه باشد. در دوران پهلوانی شاهنامه، تنها یک مورد می بینیم که عشق به کام نمی رسد و آن عشق ناگهانی و نافرجام سهراب به گردآفرید است؛ و تنها در یک مورد، عشق، ناپاک و نارواست و آن عشق سودابه به سیاوش است.
@ddrreamm
منبع: کتاب آواها و ایماها
دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
جایگاه زن در شاهنامه
هرآنکس که شهنامه خوانی کند
چه مرد و چه زن پهلوانی کند
که گرگیو و خسرو به ایران شوند
زنان اندر ایران چو شیران شوند
#فردوسی_بزرگ
شاهنامه کتابی است که زن در سراسر آن حضور دارد؛ برعکس ایلیاد هومر که در آن سیمای زن، پریده رنگ و کم اهمیت است. زن در ایلیاد، آتش فاجعه را برمی افروزد و خود کنار می نشیند. این گونه است که زیبایی شوم و تباه کننده هلن، موجد جنگ است.
در دوران پهلوانی شاهنامه، حضور زن لطف و گرمی و نازکی و رنگارنگی به ماجراها می بخشد. این زن هایند که به داستان های شاهنامه آب و رنگ بخشیده اند. اگر تهمینه نبود مرگ سهراب آن قدر موثر و غم انگیز جلوه نمی کرد؛ همین گونه است مرگ فرود اگر جریره نبود؛ و مرگ سیاوش اگر فرنگیس نبود؛ و مرگ اسفندیار اگر کتایون نبود؛ و مرگ رستم و تراژدی زال، اگر رودابه نبود.
سیمای تراژیک زن در شاهنامه به نجیب ترین و پاکیزه ترین نحو؛ یعنی به عنوان مادر و همسر جلوه می کند، نه به عنوان معشوقه. در تمام داستانهای شاهنامه حضور زن را می بینیم. در تمام دوران پهلوانی، از سودابه که بگذریم، یک زن پتیاره دیده نمی شود. اکثر زنان شاهنامه نمونه بارز زنِ تمام عیارند که در عین برخورداری از فرزانگی و بزرگ منشی، از جوهر زنانگی و زیبایی نیز به نحو سرشار بهره مندند.
زن خوب در شاهنامه، زنی است که زیبایی و رعنایی را با آهستگی و فرزانگی، و شرم را با خواهش جمع داشته باشد. شرم، نخستین صفت زن است. آوای نرم نشانه ادب و آزرم است و آهستگی نشانه بزرگ منشی.
صفت دوم، خرد و فرزانگی است. از این لحاظ زن همپایه مرد است، زیرا برای مرد نیز خردمندی مهم ترین صفت شناخته شده است. در کنار آهستگی و خردمندی و شرم و شایستگی، چاره گری و زبان آوری نیز صفت مقبولی است. نمونه بارز زنان کدبانو و چاره گر و سخندان، سیندخت٬ زن مهراب کابلی و مادر رودابه است. این زن در جریان عشق دخترش با زال٬ چنان پختگی و تدبیر به خرج می دهد و چنان ظرافت را با زیرکی می آمیزد که مشکل ازدواج زال و رودابه به همت او آسان می شود و کشورش از بلایی بزرگ که تا آستانه اش آمده٬ نجات می یابد.
عشق در شاهنامه در عین برهنگی، پاک و نجیبانه است. رابطه زن و مرد بی آن که به تکلّف و تصّنع گراییده باشد٬ از تمدن و فرهنگ آن قدر مایه دارد که بتواند با ظرافت و پاکیزگی همراه باشد. در دوران پهلوانی شاهنامه، تنها یک مورد می بینیم که عشق به کام نمی رسد و آن عشق ناگهانی و نافرجام سهراب به گردآفرید است؛ و تنها در یک مورد، عشق، ناپاک و نارواست و آن عشق سودابه به سیاوش است.
@ddrreamm
منبع: کتاب آواها و ایماها
دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
👍1💯1
@ddrreamm
ما را چه به «آزادی» ؟!
وقتی پرفروشترین #کتاب های ما
کتابهای آشپزی و تعبیرخواب هستند،
یعنی که ما ملت
خوردن و خوابیدنیم !
👤 #نزار_قبانی
ما را چه به «آزادی» ؟!
وقتی پرفروشترین #کتاب های ما
کتابهای آشپزی و تعبیرخواب هستند،
یعنی که ما ملت
خوردن و خوابیدنیم !
👤 #نزار_قبانی
👍1🤔1
@ddrreamm
لذّت تنهایی
به کسی که به ویژه در سنین جوانی طاقت تحمل وجود خسته کننده ی دیگران را ندارد و به حق از معاشرت با آنان ناخرسند می گردد و به انزوا رانده می شود ، توصیه می کنم که عادت کند ، قدری از تنهایی خویش را به همراه خود به جمع ببرد، یعنی بیاموزد که حتی در جمع نیز تا اندازه ای تنهایی خود را حفظ کند ، هر چه می اندیشد فورا ابراز نکند و همچنین آنچه را که می گویند زیاده به جد نگیرد، و از دیگران نه از حیث اخلاقی، نه عقلی انتظار بسیار نداشته باشد و بنابر این بی اعتنایی را در برابر نظرات آنان در خود استوار کند که این مطمئن ترین روش برای اعمال شکیبایی در خور تحسین است.
اگر چنین کند، در میان جمع است، اما با دیگران نیست و رابطه اش با دیگران واجد ماهیتی صرفا عینی است. این روش او را از تماس نزدیک با جمع و در نتیجه از آلودگی و رنجش مصون می دارد.
@ddrreamm
#آرتور_شوپنهاور
لذّت تنهایی
به کسی که به ویژه در سنین جوانی طاقت تحمل وجود خسته کننده ی دیگران را ندارد و به حق از معاشرت با آنان ناخرسند می گردد و به انزوا رانده می شود ، توصیه می کنم که عادت کند ، قدری از تنهایی خویش را به همراه خود به جمع ببرد، یعنی بیاموزد که حتی در جمع نیز تا اندازه ای تنهایی خود را حفظ کند ، هر چه می اندیشد فورا ابراز نکند و همچنین آنچه را که می گویند زیاده به جد نگیرد، و از دیگران نه از حیث اخلاقی، نه عقلی انتظار بسیار نداشته باشد و بنابر این بی اعتنایی را در برابر نظرات آنان در خود استوار کند که این مطمئن ترین روش برای اعمال شکیبایی در خور تحسین است.
اگر چنین کند، در میان جمع است، اما با دیگران نیست و رابطه اش با دیگران واجد ماهیتی صرفا عینی است. این روش او را از تماس نزدیک با جمع و در نتیجه از آلودگی و رنجش مصون می دارد.
@ddrreamm
#آرتور_شوپنهاور
👍2
@ddrreamm
خط منحصربفرد #جیرفت که تا به حال رمزگشایی نشده است
دبیره جیرفت کهنترین خط یا دبیره جهان است که حتی کهنتر از خط سومری نیز میباشد. این دبیره در سنگ نبشتههای مربوط به شهرنشینی جیرفت ایران یافت شدهاست. بر پایهٔ کاوشهایی که در کاوشگاه باستانی جیرفت انجام شد، برخلاف نگر پیشین که سومریان مخترعان خط دانسته میشدند، ثابت شد که مردمان تمدن جیرفت ایران نخستین پدیدآورندگان خط (دبیره) در جهان بودهاند،
خط منحصربفرد #جیرفت که تا به حال رمزگشایی نشده است
دبیره جیرفت کهنترین خط یا دبیره جهان است که حتی کهنتر از خط سومری نیز میباشد. این دبیره در سنگ نبشتههای مربوط به شهرنشینی جیرفت ایران یافت شدهاست. بر پایهٔ کاوشهایی که در کاوشگاه باستانی جیرفت انجام شد، برخلاف نگر پیشین که سومریان مخترعان خط دانسته میشدند، ثابت شد که مردمان تمدن جیرفت ایران نخستین پدیدآورندگان خط (دبیره) در جهان بودهاند،
👍2
شب به گلستان تنها
سوگند
@ddrreamm
میان خواب و بیداری
شبی دیدم خیال او
از آن شب واله و حیران،
نه در خوابم، نه بیدارم
#اوحدی_مراغهای
#شب_به_گلستان
#سوگند
میان خواب و بیداری
شبی دیدم خیال او
از آن شب واله و حیران،
نه در خوابم، نه بیدارم
#اوحدی_مراغهای
#شب_به_گلستان
#سوگند
👍1