@ddrreamm
در دلِ من چیزی است،
مثلِ یک بیشهی نور،
مثلِ خوابِ دمِ صبح
و چنان بیتابم، که دلم میخواهد
بِدَوم تا تهِ دشت، بروم تا سرِ کوه.
#سهراب_سپهری
در دلِ من چیزی است،
مثلِ یک بیشهی نور،
مثلِ خوابِ دمِ صبح
و چنان بیتابم، که دلم میخواهد
بِدَوم تا تهِ دشت، بروم تا سرِ کوه.
#سهراب_سپهری
😍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
ساز طرب عشق که داند که چه ساز است؟
کز زخمهٔ آن نه فلک اندر تک و تاز است
آورد به یک زخمه جهان را همه، در رقص
خود جان و جهان نغمهٔ آن پردهنواز است
#عراقی
ساز طرب عشق که داند که چه ساز است؟
کز زخمهٔ آن نه فلک اندر تک و تاز است
آورد به یک زخمه جهان را همه، در رقص
خود جان و جهان نغمهٔ آن پردهنواز است
#عراقی
👍1👌1
@ddrreamm
بہ نام تو امروز آواز دادم سحر را
بہ نام تو خواندم
درخٺ و پل و باد و
نیلوفر صبحـــــدم را
تو را باغ نامیدم و
صبــــــح در کوچہ بالید.
#شفیعی_کدکنی
بہ نام تو امروز آواز دادم سحر را
بہ نام تو خواندم
درخٺ و پل و باد و
نیلوفر صبحـــــدم را
تو را باغ نامیدم و
صبــــــح در کوچہ بالید.
#شفیعی_کدکنی
❤2👍1
@ddrreamm
من گمان می کردم
دوستی همچون سروی سرسبز
چارفصلش همه آراستگیست
من چه میدانستم
هیبت باد زمستانی هست
من چه میدانستم
سبزه میپژمرد از بی آبی
سبزه یخ میزند از سردی دی
من چه میدانستم
دل هر کس دل نیست
قلبها ز آهن و سنگ
قلبها بیخبر از عاطفهاند
#حمید_مصدق
من گمان می کردم
دوستی همچون سروی سرسبز
چارفصلش همه آراستگیست
من چه میدانستم
هیبت باد زمستانی هست
من چه میدانستم
سبزه میپژمرد از بی آبی
سبزه یخ میزند از سردی دی
من چه میدانستم
دل هر کس دل نیست
قلبها ز آهن و سنگ
قلبها بیخبر از عاطفهاند
#حمید_مصدق
😢1💔1
@ddrreamm
من نمی دانم چیست
که چنین زار و پریشان شده ام
و چرا، مژه بر هم زدنی اشک مرا می ریزد
نکند باز من عاشق شده ام!
من نمی دانم چیست
آن چه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
و مرا می شکند، می سوزد
و چنین زود به هم می ریزد
نکند باز من عاشق شده ام!
راستی!
نگرانی من از بابت چیست
و چرا این همه رفتار تو را می پایم
و چرا اینهمه دلواپس چشمان تو ام؟
ریشه ی این همه دلتنگی چیست؟
نکند باز من عاشق شده ام!
آه ...
ای مردم این دهکده ی موهومی
به همه می گویم
اگر عاشق شده باشم روزی
خون من گردن آن دخترک مهسایی است
که در اقلیم مجازی هرشب،
تا سحر بال در بال دل نازک من می چرخید
و برای دلم افسانه ی دریا می گفت
خون من گردن اوست ؛؛
#مرتضی_کیوان_هاشمی_نیشابوری
من نمی دانم چیست
که چنین زار و پریشان شده ام
و چرا، مژه بر هم زدنی اشک مرا می ریزد
نکند باز من عاشق شده ام!
من نمی دانم چیست
آن چه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
و مرا می شکند، می سوزد
و چنین زود به هم می ریزد
نکند باز من عاشق شده ام!
راستی!
نگرانی من از بابت چیست
و چرا این همه رفتار تو را می پایم
و چرا اینهمه دلواپس چشمان تو ام؟
ریشه ی این همه دلتنگی چیست؟
نکند باز من عاشق شده ام!
آه ...
ای مردم این دهکده ی موهومی
به همه می گویم
اگر عاشق شده باشم روزی
خون من گردن آن دخترک مهسایی است
که در اقلیم مجازی هرشب،
تا سحر بال در بال دل نازک من می چرخید
و برای دلم افسانه ی دریا می گفت
خون من گردن اوست ؛؛
#مرتضی_کیوان_هاشمی_نیشابوری
👍2🔥1
@ddrreamm
زنگ باران به صدا می آید
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی، سایه ی نارونی تا ابدیت جاری است
به سراغ من اگر می آیید
نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من...
#سهراب_سپهری
زنگ باران به صدا می آید
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی، سایه ی نارونی تا ابدیت جاری است
به سراغ من اگر می آیید
نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من...
#سهراب_سپهری
❤1👌1
👏2
👍1💯1
👍1👌1
@ddrreamm
تنگ شکر را ماند این
سودای سر را ماند این
آن سیمبر را ماند این
شادی و آسانی است این
امروز مستیم ای پدر
توبه شکستیم ای پدر
از قحط رستیم ای پدر
امسال ارزانی است این
ای مطرب داوود دم
آتش بزن در رخت غم
بردار بانگ زیر و بم
کاین وقت سرخوانیست این
رستیم از خوف و رجا
عشق از کجا شرم از کجا
ای خاک بر شرم و حیا
هنگام پیشانی است این
گلهای سرخ و زرد بین
آشوب و بردابرد بین
در قعر دریا گرد بین
موسی عمرانی است این
#ای_عشق_قلماشیت_گو
#از_عیش_و_خوش_باشیت_گو
#کس_می_نداند_حرف_تو
#گویی_که_سریانی_است_این
آن آب بازآمد به جو
بر سنگ زن اکنون سبو
سجده کن و چیزی مگو
کاین بزم سلطانی است این
#مولانا
تنگ شکر را ماند این
سودای سر را ماند این
آن سیمبر را ماند این
شادی و آسانی است این
امروز مستیم ای پدر
توبه شکستیم ای پدر
از قحط رستیم ای پدر
امسال ارزانی است این
ای مطرب داوود دم
آتش بزن در رخت غم
بردار بانگ زیر و بم
کاین وقت سرخوانیست این
رستیم از خوف و رجا
عشق از کجا شرم از کجا
ای خاک بر شرم و حیا
هنگام پیشانی است این
گلهای سرخ و زرد بین
آشوب و بردابرد بین
در قعر دریا گرد بین
موسی عمرانی است این
#ای_عشق_قلماشیت_گو
#از_عیش_و_خوش_باشیت_گو
#کس_می_نداند_حرف_تو
#گویی_که_سریانی_است_این
آن آب بازآمد به جو
بر سنگ زن اکنون سبو
سجده کن و چیزی مگو
کاین بزم سلطانی است این
#مولانا
🔥2
@ddrreamm
به خدا ایمان آرید
به خدایی که به ما بیلچه داد
تا بکاریم نهال آلو
صندلی داد که رویش بنشینیم
وبه آواز قمر گوش دهیم
به خدایی که سماور را
از عدم تا لب ایوان آورد
و به پیچک فرمود :
نرده را زیبا کن !
#سهراب_سپهری
به خدا ایمان آرید
به خدایی که به ما بیلچه داد
تا بکاریم نهال آلو
صندلی داد که رویش بنشینیم
وبه آواز قمر گوش دهیم
به خدایی که سماور را
از عدم تا لب ایوان آورد
و به پیچک فرمود :
نرده را زیبا کن !
#سهراب_سپهری
❤1🤩1