@ddrreamm
آه ای ديار دور
ای سرزمين کودکی من!
خورشيد سرد مغرب بر من حرام باد
تا آفتاب تست در آفاق باورم
ای خاک يادگار
ای لوح جاودانهی ايام
ای پاک، ای زلالتر از آب و آينه!
من، نقش خويش را همه جا در تو ديدهام
تا چشم بر تو دارم، در خويش ننگرم
ای کاخ زرنگار
ای بام لاجوردی تاريخ!
فانوس ياد تست که در خوابهای من
زير رواق غربت، همواره روشن است
برق خيال تست که گاه گريستن
در بامداد ابری من پرتو افکن است
اينجا، هميشه، روشنی تست رهبرم
ای زادگاه مهر
ای جلوهگاه آتش زردشت!
شب گرچه در مقابل من ايستاده است
چشمانم از بلندی طالع به سوی تست
وز پشت قلههای مهآلودهی زمين
در آسمان صبح تو پيداست اخترم
ای مُلک بیغروب
ای مرزوبوم پير جوانبختی
ای آشيان کهنهی سيمرغ!
يک روز، ناگهان
چون چشم من ز پنجره افتد به آسمان
میبينم آفتاب ترا در برابرم
#نادر_نادرپور
آه ای ديار دور
ای سرزمين کودکی من!
خورشيد سرد مغرب بر من حرام باد
تا آفتاب تست در آفاق باورم
ای خاک يادگار
ای لوح جاودانهی ايام
ای پاک، ای زلالتر از آب و آينه!
من، نقش خويش را همه جا در تو ديدهام
تا چشم بر تو دارم، در خويش ننگرم
ای کاخ زرنگار
ای بام لاجوردی تاريخ!
فانوس ياد تست که در خوابهای من
زير رواق غربت، همواره روشن است
برق خيال تست که گاه گريستن
در بامداد ابری من پرتو افکن است
اينجا، هميشه، روشنی تست رهبرم
ای زادگاه مهر
ای جلوهگاه آتش زردشت!
شب گرچه در مقابل من ايستاده است
چشمانم از بلندی طالع به سوی تست
وز پشت قلههای مهآلودهی زمين
در آسمان صبح تو پيداست اخترم
ای مُلک بیغروب
ای مرزوبوم پير جوانبختی
ای آشيان کهنهی سيمرغ!
يک روز، ناگهان
چون چشم من ز پنجره افتد به آسمان
میبينم آفتاب ترا در برابرم
#نادر_نادرپور
👍1👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
اگر روزی کسی از من بپرسد
چندی که در روی زمین بودی چه کردی؟
من می گشایم پیش رویش دفترم را
در زیر این نیلی سپهر بی کرانه
چندان که یارا داشتم، در هر ترانه
نام بلند عشق را تکرار کردم
من مهربانی را ستودم
من با بدی پیکار کردم
پژمردن یک شاخه گل را رنج بردم
مرگ قناری در قفس را غصه خوردم
وز غصه مردم، شبی صدبار مردم
#فریدون_مشیری
اگر روزی کسی از من بپرسد
چندی که در روی زمین بودی چه کردی؟
من می گشایم پیش رویش دفترم را
در زیر این نیلی سپهر بی کرانه
چندان که یارا داشتم، در هر ترانه
نام بلند عشق را تکرار کردم
من مهربانی را ستودم
من با بدی پیکار کردم
پژمردن یک شاخه گل را رنج بردم
مرگ قناری در قفس را غصه خوردم
وز غصه مردم، شبی صدبار مردم
#فریدون_مشیری
👍1💯1
👍4
@ddrreamm
هر وعده که دادند به ما باد هوا بود
هر نکته که گفتند غلط بود و ریا بود
چوپانیِ این گله به گرگان بسپردند
این شیوه و این قاعده ها رسم کجا بود ؟
رندان به چپاول سر این سفره نشستند
اینها همه از غفلت و بیحالی ما بود
خوردند و شکستند و دریدند و تکاندند
هر چیز در این خانه بی برگ و نوا بود
گفتند چنینیم و چنانیم دریغا
اینها همه لالایی خواباندن ما بود !
ایکاش در دیزی ما باز نمی ماند
یا کاش که در گربه کمی شرم و حیا بود
#ایرج_میرزا
هر وعده که دادند به ما باد هوا بود
هر نکته که گفتند غلط بود و ریا بود
چوپانیِ این گله به گرگان بسپردند
این شیوه و این قاعده ها رسم کجا بود ؟
رندان به چپاول سر این سفره نشستند
اینها همه از غفلت و بیحالی ما بود
خوردند و شکستند و دریدند و تکاندند
هر چیز در این خانه بی برگ و نوا بود
گفتند چنینیم و چنانیم دریغا
اینها همه لالایی خواباندن ما بود !
ایکاش در دیزی ما باز نمی ماند
یا کاش که در گربه کمی شرم و حیا بود
#ایرج_میرزا
👍4🏆1
@ddrreamm
توصیف «تنهایی» از زبان #ویلیام_فاکنر، کوتاه امّا دقیق ؛
کسی را ندارد.
نه اینکه بیکس و کار باشد،
کسی را ندارد!
توصیف «تنهایی» از زبان #ویلیام_فاکنر، کوتاه امّا دقیق ؛
کسی را ندارد.
نه اینکه بیکس و کار باشد،
کسی را ندارد!
💔2
@ddrreamm
نمیدانم که را دیدم
که از خود میرود هوشم
جنون آهسته میگوید
«مبارک باد» در گوشم
#صائب_تبریزی
نمیدانم که را دیدم
که از خود میرود هوشم
جنون آهسته میگوید
«مبارک باد» در گوشم
#صائب_تبریزی
👍1👏1👌1