This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«آوای عندلیب» 🎵
@ddrreamm
#یک_بیت_آواز 🎙
#محمود_محمودی_خوانساری ❤️
نگفتیم که بیایم چو جان تو به لب آید
ز هجر جان من اینک به لب رسید کجایی
#عراقی
@ddrreamm
#یک_بیت_آواز 🎙
#محمود_محمودی_خوانساری ❤️
نگفتیم که بیایم چو جان تو به لب آید
ز هجر جان من اینک به لب رسید کجایی
#عراقی
👍1
👌2
❤2👍1
@ddrreamm
عشق را آتشی است
که چون در دل افتد،
هرچه در دل یابد بسوزد،
تا حدی که صورت معشوق را
نیز از دل محو کند.
مجنون مگر در این سوزش بود،
گفتند: لیلی آمد.
مجنون گفت: من خود لیلیام
و سر به گریبان فراغت فرو برد.
لیلی گفت: سر برآر که منم محبوب تو
مجنون پاسخ داد:
بگذر از من ،
چون عشق تو مرا از تو مشغول داشت
#عراقی
عشق را آتشی است
که چون در دل افتد،
هرچه در دل یابد بسوزد،
تا حدی که صورت معشوق را
نیز از دل محو کند.
مجنون مگر در این سوزش بود،
گفتند: لیلی آمد.
مجنون گفت: من خود لیلیام
و سر به گریبان فراغت فرو برد.
لیلی گفت: سر برآر که منم محبوب تو
مجنون پاسخ داد:
بگذر از من ،
چون عشق تو مرا از تو مشغول داشت
#عراقی
👍2
@ddrreamm
زیاد در فکر عبادت خداوند که نمی دانی خواست او چیست مباش!
بلکه به خدمت خلق بپرداز که می دانی مشکلاتش چیست و چه می خواهد.
#ماجراهای_جاودان_در_فلسفه
#کنفسیوس
زیاد در فکر عبادت خداوند که نمی دانی خواست او چیست مباش!
بلکه به خدمت خلق بپرداز که می دانی مشکلاتش چیست و چه می خواهد.
#ماجراهای_جاودان_در_فلسفه
#کنفسیوس
👍3
@ddrreamm
#پدرم ،،
پدرم تنها بود ،
توی دنیای به این زیبایی ،
هم میانِ زن و فرزند خودش تنها بود ،
مهربان بود ولی سختی دوران ،
کمی از چهره او سخت نمود ،
نه که فرزند نداشت ،
خواهری چند و برادر هم داشت ،
یکه و تنها بود ،،
پسر و دختر و داماد و عروس ،
نوه ها را دوست داشت ،
دختران را بیشتر ،
با پسرهاش کمی جدی بود ،
تا بدانند که دنیا سخت است ،
"زندگی رحم ندارد پسرم ،
و اگر دیر بجنبی همه ی هستی عمر ،
آتش و دود شود خاک به سر باید کرد ، "
پدرم مرد بزرگی که هنوزم مردم ،
عزتی مانده از او باز به یادش آرند ،
بعد یک عمر منم مثل پدر تنهایم ،
مهربانم ،
ولی تنهایم ،
ارث بردم ز پدر ،
چونکه قانون طبیعت این است ،
هر کسی مهر بورزد آخر ،
تک و تنها شود و تنهایی ،
امتیازیست خدا خاص خودش گرداند ،
#امیر_مومنی
#پدرم ،،
پدرم تنها بود ،
توی دنیای به این زیبایی ،
هم میانِ زن و فرزند خودش تنها بود ،
مهربان بود ولی سختی دوران ،
کمی از چهره او سخت نمود ،
نه که فرزند نداشت ،
خواهری چند و برادر هم داشت ،
یکه و تنها بود ،،
پسر و دختر و داماد و عروس ،
نوه ها را دوست داشت ،
دختران را بیشتر ،
با پسرهاش کمی جدی بود ،
تا بدانند که دنیا سخت است ،
"زندگی رحم ندارد پسرم ،
و اگر دیر بجنبی همه ی هستی عمر ،
آتش و دود شود خاک به سر باید کرد ، "
پدرم مرد بزرگی که هنوزم مردم ،
عزتی مانده از او باز به یادش آرند ،
بعد یک عمر منم مثل پدر تنهایم ،
مهربانم ،
ولی تنهایم ،
ارث بردم ز پدر ،
چونکه قانون طبیعت این است ،
هر کسی مهر بورزد آخر ،
تک و تنها شود و تنهایی ،
امتیازیست خدا خاص خودش گرداند ،
#امیر_مومنی
💔2