@ddrreamm
من چرا دل به تو دادم که دلم میشکنی
یا چه کردم که نگه باز به من مینکنی
دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست
تا ندانند حریفان که تو منظور منی
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی
تو همایی و من خسته بیچاره گدای
پادشاهی کنم ار سایه به من برفکنی
تو بدین نعت و صفت گر بخرامی در باغ
باغبان بیند و گوید که تو سرو چمنی
خوان درویش به شیرینی و چربی بخورند
سعدیا چرب زبانی کن و شیرین سخنی
#سعدی
من چرا دل به تو دادم که دلم میشکنی
یا چه کردم که نگه باز به من مینکنی
دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست
تا ندانند حریفان که تو منظور منی
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی
تو همایی و من خسته بیچاره گدای
پادشاهی کنم ار سایه به من برفکنی
تو بدین نعت و صفت گر بخرامی در باغ
باغبان بیند و گوید که تو سرو چمنی
خوان درویش به شیرینی و چربی بخورند
سعدیا چرب زبانی کن و شیرین سخنی
#سعدی
👍3
تو این کِرم سیاست چیست داری
چرا پا بر دمِ افعی گذاری
سیاست پیشه مردم حیله سازند
نه مانند من و تو پاک بازند
تماما حقه باز و شارلاتانند
به هر جا پاش گر افتاد آنند
به هر تغییر شکلی مستعدند
گهی مشروطه، گاهی مستبدند
سیاست پیشگان در هر لباسند
بخوبی همدگر را می شناسند
همه دانند زین فن سودشان چیست
به باطن مقصد و مقصودشان چیست
نميداني كه ايران است اينجا؟
حراج عقل و ايمان است اينجا؟
نميداني كه ايراني چه چيز است؟
نميداني چقدر اين جنس حيز است؟
بزرگان در ميان ما چنينند
از آنها كمتران، كمتر از اينند
اگر داخل شوند اندر سیاست
برای شغل و کار است و ریاست
از آن گویند گاهی لفظ قانون
که حرفِ آخرِ قانون بوَد "نون"
#ایرج_میرزا
@ddrreamm 👈✨
چرا پا بر دمِ افعی گذاری
سیاست پیشه مردم حیله سازند
نه مانند من و تو پاک بازند
تماما حقه باز و شارلاتانند
به هر جا پاش گر افتاد آنند
به هر تغییر شکلی مستعدند
گهی مشروطه، گاهی مستبدند
سیاست پیشگان در هر لباسند
بخوبی همدگر را می شناسند
همه دانند زین فن سودشان چیست
به باطن مقصد و مقصودشان چیست
نميداني كه ايران است اينجا؟
حراج عقل و ايمان است اينجا؟
نميداني كه ايراني چه چيز است؟
نميداني چقدر اين جنس حيز است؟
بزرگان در ميان ما چنينند
از آنها كمتران، كمتر از اينند
اگر داخل شوند اندر سیاست
برای شغل و کار است و ریاست
از آن گویند گاهی لفظ قانون
که حرفِ آخرِ قانون بوَد "نون"
#ایرج_میرزا
@ddrreamm 👈✨
👍3💯1
@ddrreamm
با تو دیشب تا کجا رفتم
تا خدا وآن سوی صحرای خدا رفتم
من نمیگویم ملایک بال در بالم شنا کردند
من نمیگویم که باران طلا آمد؛
با تو لیک ای عطرِ سبزِ سایهپَروَرده!
ای پری که باد میبردت
از چمنزار حریر پر گل پرده
تا حریم سایههای سبز
تا بهار سبزههای عطر
تا دیاری که غریبیهاش میآمد به چشمم آشنا، رفتم
با تو دیشب تا کجا رفتم!
#مهدی_اخوانثالث
با تو دیشب تا کجا رفتم
تا خدا وآن سوی صحرای خدا رفتم
من نمیگویم ملایک بال در بالم شنا کردند
من نمیگویم که باران طلا آمد؛
با تو لیک ای عطرِ سبزِ سایهپَروَرده!
ای پری که باد میبردت
از چمنزار حریر پر گل پرده
تا حریم سایههای سبز
تا بهار سبزههای عطر
تا دیاری که غریبیهاش میآمد به چشمم آشنا، رفتم
با تو دیشب تا کجا رفتم!
#مهدی_اخوانثالث
❤4
@ddrreamm
وای باران، باران،
شیشه ی پنجره را باران شست
از دل من اما چه کسی نقش تورا خواهد شست؟
آسمان سربی رنگ،
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
می پرد مرغ نگاهم تا دور،
وای، باران، باران،
پر مرغان نگاهم را شست
خواب، رویای فراموشیهاست
خواب را دریابم،
که در آن دولت خاموشیهاست.
من شکوفایی گلهای امیدم را در رویاها می بینم،
و ندایی که به من میگوید
گرچه شب تاریک است
دل قوی دار، سحر نزدیک است
#حمید_مصدق
وای باران، باران،
شیشه ی پنجره را باران شست
از دل من اما چه کسی نقش تورا خواهد شست؟
آسمان سربی رنگ،
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
می پرد مرغ نگاهم تا دور،
وای، باران، باران،
پر مرغان نگاهم را شست
خواب، رویای فراموشیهاست
خواب را دریابم،
که در آن دولت خاموشیهاست.
من شکوفایی گلهای امیدم را در رویاها می بینم،
و ندایی که به من میگوید
گرچه شب تاریک است
دل قوی دار، سحر نزدیک است
#حمید_مصدق
👌4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کمال_خجندی غزلیات شمارهٔ ۵۰۵
@ddrreamm
ما را گلی از روی تو چیدن نگذارند
چیدن چه خیال است که دیدن نگذارند!
صد شربت شیرین ز لبت خستهدلان را
نزدیک لب آرند و چشیدن نگذارند
گفتم شنود مژدهٔ دشنام تو گوشم
آن نیز شنیدم که شنیدن نگذارند
زلف تو چه امکانِ کشیدن که رقیبان
سر در قدمت نیز کشیدن نگذارند
بخشای بر آن مرغ که خونش گه بسمل
بر خاک بریزند و تپیدن نگذارند
دل شد ز تو صدپاره و فریاد که این قوم
نعرهزدن و جامهدریدن نگذارند
مگریز کمال از سر زلفش که درین دام
مرغی که درافتاد پریدن نگذارند
@ddrreamm
ما را گلی از روی تو چیدن نگذارند
چیدن چه خیال است که دیدن نگذارند!
صد شربت شیرین ز لبت خستهدلان را
نزدیک لب آرند و چشیدن نگذارند
گفتم شنود مژدهٔ دشنام تو گوشم
آن نیز شنیدم که شنیدن نگذارند
زلف تو چه امکانِ کشیدن که رقیبان
سر در قدمت نیز کشیدن نگذارند
بخشای بر آن مرغ که خونش گه بسمل
بر خاک بریزند و تپیدن نگذارند
دل شد ز تو صدپاره و فریاد که این قوم
نعرهزدن و جامهدریدن نگذارند
مگریز کمال از سر زلفش که درین دام
مرغی که درافتاد پریدن نگذارند
💔2
@ddrreamm
ای دل به کوی عشق گذاری نمیکنی
اسباب جمع داری و کاری نمیکنی
چوگان حکم در کف و گویی نمیزنی
باز ظفر به دست و شکاری نمیکنی
✨تعبیر: همه چیز مهیاست ولی کاری انجام نمی دهی. تعلل جایز نیست وگرنه همه چیز و همه کس را از دست می دهی و در بوستان زندگی خاری هم نصیبت نمی شود.، دوراندیشی نمی کنی فرصتها را از دست می دهی برای همین است که درخت ارزوهایت به ثمر نمی نشیند ،
ای دل به کوی عشق گذاری نمیکنی
اسباب جمع داری و کاری نمیکنی
چوگان حکم در کف و گویی نمیزنی
باز ظفر به دست و شکاری نمیکنی
✨تعبیر: همه چیز مهیاست ولی کاری انجام نمی دهی. تعلل جایز نیست وگرنه همه چیز و همه کس را از دست می دهی و در بوستان زندگی خاری هم نصیبت نمی شود.، دوراندیشی نمی کنی فرصتها را از دست می دهی برای همین است که درخت ارزوهایت به ثمر نمی نشیند ،
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
به گمانم فردا روز خوبی باشد
صورت ماه به من میگوید:
گرچه شب تاریک است
دل قوی دار سحر نزدیک است
#حمید_مصدق
به گمانم فردا روز خوبی باشد
صورت ماه به من میگوید:
گرچه شب تاریک است
دل قوی دار سحر نزدیک است
#حمید_مصدق
❤1🕊1
@ddrreamm
▪️این یکی از تابلوهای ماندگار نقاشی جهان است، نقاش آن شخصی به نام فیودور روتشینکوف است.
که در آن پسر بچه ای از مدرسه برگشته و مردود شده است.
برادر کوچکتر که غرق جهل کودکی است ، به عنوان یک رقیب به او نگاهی مسخره آمیز دارد.
خواهر بزرگتر ، گرفتار غرور زیبایی خویش است، به او نگاهی تحقیر آمیز دارد.
مادر نیز که مملو از مهر مادری است به او نگاهی ملامت آمیز و گلایه مند دارد.
سگ با حرکت خود به آنها می گوید که من او را همین گونه که هست دوست دارم، و من عاشق ذات وجودیش هستم، و نه عاشق اعتبارات مادی و دنیوی!
نام تابلو " با من همانند سگ رفتار کنید"
▪️این یکی از تابلوهای ماندگار نقاشی جهان است، نقاش آن شخصی به نام فیودور روتشینکوف است.
که در آن پسر بچه ای از مدرسه برگشته و مردود شده است.
برادر کوچکتر که غرق جهل کودکی است ، به عنوان یک رقیب به او نگاهی مسخره آمیز دارد.
خواهر بزرگتر ، گرفتار غرور زیبایی خویش است، به او نگاهی تحقیر آمیز دارد.
مادر نیز که مملو از مهر مادری است به او نگاهی ملامت آمیز و گلایه مند دارد.
سگ با حرکت خود به آنها می گوید که من او را همین گونه که هست دوست دارم، و من عاشق ذات وجودیش هستم، و نه عاشق اعتبارات مادی و دنیوی!
نام تابلو " با من همانند سگ رفتار کنید"
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#حافظ
@ddrreamm
گر چه بدنامیست نزد عاقلان
ما نمیخواهیم ننگ و نام را
محرم راز دل شیدای خود
کس نمیبینم ز خاص و عام را
با دلارامی مرا خاطر خوش است
کز دلم یک باره برد آرام را
@ddrreamm
گر چه بدنامیست نزد عاقلان
ما نمیخواهیم ننگ و نام را
محرم راز دل شیدای خود
کس نمیبینم ز خاص و عام را
با دلارامی مرا خاطر خوش است
کز دلم یک باره برد آرام را
👍2👌1