@ddrreamm
من میروم ز کوی تو و دل نمیرود
این زورق شکسته ز ساحل نمیرود
گویند دل ز عشق تو برگیرم ای دریغ
کاری که خود ز دست من و دل نمیرود
#محمدرضا_شفیعیکدکنی
من میروم ز کوی تو و دل نمیرود
این زورق شکسته ز ساحل نمیرود
گویند دل ز عشق تو برگیرم ای دریغ
کاری که خود ز دست من و دل نمیرود
#محمدرضا_شفیعیکدکنی
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
فقط عشق و انسانیت رو دریابید ، این مرد که احتمالا عرب و در سفر هست بنظرم از نسل فرشته هاست ،
غذایی که به لب بچه چسبید رو برداشت خورد خدای من ما کجاییم و بعضی بندگان تو کجا !!!😞
فقط عشق و انسانیت رو دریابید ، این مرد که احتمالا عرب و در سفر هست بنظرم از نسل فرشته هاست ،
غذایی که به لب بچه چسبید رو برداشت خورد خدای من ما کجاییم و بعضی بندگان تو کجا !!!😞
❤3
@ddrreamm
در روزگار پیشین صیادی بود،
هر روز برون آمدی و مرغان را بگرفتی و بکشتی.
روزی سرمایی عظیم بود، به صحرا رفته بود و مرغان را گرفته بود و پر و بال ایشان را میکند، و از غایت سرما آب از چشم او میدوید.
یکی از آن مرغان گفت:
«بیچاره مردی حلیم است و رحیمدل، بر ما میگرید.»
دیگری گفت:
«در گریۀ چشمش منگر، در فعل دستش نگر» !
#جوامعالحکایات
#محمدعوفی
در روزگار پیشین صیادی بود،
هر روز برون آمدی و مرغان را بگرفتی و بکشتی.
روزی سرمایی عظیم بود، به صحرا رفته بود و مرغان را گرفته بود و پر و بال ایشان را میکند، و از غایت سرما آب از چشم او میدوید.
یکی از آن مرغان گفت:
«بیچاره مردی حلیم است و رحیمدل، بر ما میگرید.»
دیگری گفت:
«در گریۀ چشمش منگر، در فعل دستش نگر» !
#جوامعالحکایات
#محمدعوفی
👍2💯2👏1
@ddrreamm
مستم ز دو چشم نیمه مستش
وز پای درآمدم ز دستش
گفتم بنشین و فتنه بنشان
برخاست قیامت از نشستش
آنرا که دلی بدست نارد
دادیم عنان دل بدستش
جان تشنهٔ لعل آبدارش
دل بستهٔ زلف پر شکستش
هستم بگمان که هست یا نیست
آن درج عقیق نیست هستش
در عین خمار چند باشیم
چون مردم چشم می پرستش
یاران ز می شبانه مستند
خواجو ز دو چشم نیمه مستش
#خواجوی_کرمانی
مستم ز دو چشم نیمه مستش
وز پای درآمدم ز دستش
گفتم بنشین و فتنه بنشان
برخاست قیامت از نشستش
آنرا که دلی بدست نارد
دادیم عنان دل بدستش
جان تشنهٔ لعل آبدارش
دل بستهٔ زلف پر شکستش
هستم بگمان که هست یا نیست
آن درج عقیق نیست هستش
در عین خمار چند باشیم
چون مردم چشم می پرستش
یاران ز می شبانه مستند
خواجو ز دو چشم نیمه مستش
#خواجوی_کرمانی
👍2👌1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
از موسیقی باید ترسید، چون صداها حافظه دارند، حافظهای عاطفی و بیرحم...
نتها بیاجازه در را باز میکنند،
و ما را به اتاقهایی از گذشته میبرند که سالهاست جارو زدهایم،
اما هنوز پر از گرد و خاک اشکاند.
ترس ما از موسیقی، ترس از یادآوری است؛
از دیدن خودمان در آیینهی زمان، با چشمانی که دیگر مثل قبل نمیدرخشند.
موسیقی گاهی نه شفا، که یک زخم تازه است،
زخمی که نه از بیرون، که از درون سر باز میکند...
#فرانتس_کافکا
از موسیقی باید ترسید، چون صداها حافظه دارند، حافظهای عاطفی و بیرحم...
نتها بیاجازه در را باز میکنند،
و ما را به اتاقهایی از گذشته میبرند که سالهاست جارو زدهایم،
اما هنوز پر از گرد و خاک اشکاند.
ترس ما از موسیقی، ترس از یادآوری است؛
از دیدن خودمان در آیینهی زمان، با چشمانی که دیگر مثل قبل نمیدرخشند.
موسیقی گاهی نه شفا، که یک زخم تازه است،
زخمی که نه از بیرون، که از درون سر باز میکند...
#فرانتس_کافکا
👍2🕊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
#شیخ_شهاب_الدین_سهروردی را گفتم که رقص کردن از چه میآید؟
فرمود: جان قصد بالا کند، همچو مرغی که خواهد خود را از قفس به دراندازد. قفسِ تن مانع آید ، مرغِ جان قوت کند و قفس تن را از جای برانگیزاند.
اگر مرغ را قوت عظیم بوَد، پس قفس بشکند و برود و اگر آن قوت ندارد، سرگردان شود و قفس را با خود میگرداند ،
#شیخ_شهاب_الدین_سهروردی را گفتم که رقص کردن از چه میآید؟
فرمود: جان قصد بالا کند، همچو مرغی که خواهد خود را از قفس به دراندازد. قفسِ تن مانع آید ، مرغِ جان قوت کند و قفس تن را از جای برانگیزاند.
اگر مرغ را قوت عظیم بوَد، پس قفس بشکند و برود و اگر آن قوت ندارد، سرگردان شود و قفس را با خود میگرداند ،
👍2👏2
@ddrreamm
ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻧﯿﺴﺖ .
ﺗﻨﻬﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺁﯾﺪ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻧﯿﺎﯾﺪ، ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﯽ ﺍﺭﺯﺵ؛ ﺩﺭ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻭ ﻣﺬﻫﺐ ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﻫﺮﮔﺰ
ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﯾﮏ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻘﺮﺭ ﮐﻨﯿﺪ؛ ﻣﻄﻠﻘﺎ ﻧﺎ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ؛ ﺯﯾﺮﺍ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﯼِ ﺗﮑﺎﻣﻞ ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ، ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﯼِ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﺎﻣﻼ ﻧﺎﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ . ﭘﺲ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﯼِ ﺗﮑﺎﻣﻞ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻄﺮﺡ ﺍﺳﺖ .
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻣﺸﺨﺺ، ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺯﻫﺮ ﺑﺎﺷﺪ ،
ﺑﯽ ﻣﻌﻨﯽ ﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﻭ ﻫﻤﻪ ﯼِ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ، ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﻪ ﻏﺎﯾﺖ ﺑﯽ ﺛﺒﺎﺕ ﻭ ﻏﯿﺮ ﻗﻄﻌﯽ ﺍﺳﺖ ،
#ﺳﻤﯿﻨﺎﺭ_ﯾﻮﻧﮓ_ﺩﺭﺑﺎﺭهی_ﺯﺭﺗﺸﺖ
#کارل_گوستاو_یونگ
ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻧﯿﺴﺖ .
ﺗﻨﻬﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺁﯾﺪ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻧﯿﺎﯾﺪ، ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﯽ ﺍﺭﺯﺵ؛ ﺩﺭ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻭ ﻣﺬﻫﺐ ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﻫﺮﮔﺰ
ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﯾﮏ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻘﺮﺭ ﮐﻨﯿﺪ؛ ﻣﻄﻠﻘﺎ ﻧﺎ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ؛ ﺯﯾﺮﺍ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﯼِ ﺗﮑﺎﻣﻞ ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ، ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﯼِ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﺎﻣﻼ ﻧﺎﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ . ﭘﺲ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﯼِ ﺗﮑﺎﻣﻞ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻄﺮﺡ ﺍﺳﺖ .
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻣﺸﺨﺺ، ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺯﻫﺮ ﺑﺎﺷﺪ ،
ﺑﯽ ﻣﻌﻨﯽ ﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﻭ ﻫﻤﻪ ﯼِ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ، ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﻪ ﻏﺎﯾﺖ ﺑﯽ ﺛﺒﺎﺕ ﻭ ﻏﯿﺮ ﻗﻄﻌﯽ ﺍﺳﺖ ،
#ﺳﻤﯿﻨﺎﺭ_ﯾﻮﻧﮓ_ﺩﺭﺑﺎﺭهی_ﺯﺭﺗﺸﺖ
#کارل_گوستاو_یونگ
🤔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
این ترانه زیبا را #سیمابینا در دوران کودکی برای برنامه کودک رادیو تلویزیون ملی ایران اجرا نموده است.
به فرهيختگى كلام و شعرى كه در موسيقى آن دوران اجرا شده است دقت نمایید
این ترانه زیبا را #سیمابینا در دوران کودکی برای برنامه کودک رادیو تلویزیون ملی ایران اجرا نموده است.
به فرهيختگى كلام و شعرى كه در موسيقى آن دوران اجرا شده است دقت نمایید
👍1
@ddrreamm
#سعدی
دو بیتم جگر کرد روزی کباب
که میگفت گویندهای با رباب:
دریغا که بی ما بسی روزگار
بروید گل و بشکفد نوبهار
بسی تیر و دی ماه و اردیبهشت
برآید که ما خاک باشیم و خشت
#بوستان_باب_نهم
#سعدی
دو بیتم جگر کرد روزی کباب
که میگفت گویندهای با رباب:
دریغا که بی ما بسی روزگار
بروید گل و بشکفد نوبهار
بسی تیر و دی ماه و اردیبهشت
برآید که ما خاک باشیم و خشت
#بوستان_باب_نهم
👍1👌1