ĐŔĖĄM$
209 subscribers
9.2K photos
2.35K videos
21 files
127 links
باده از ما مست شد ؛ نی ما از او

قالب از ما هست شد؛ نی ما از او

#مولانا
@ddrreamm
Download Telegram
@ddrreamm

#لطفا_بخوانید😞

زوال
حكومت ١٢٠ ساله
مغولها در ایران
از یک روستا شروع شد.

۱۲۰ سال
مغولها هرچه خواستند در ایران کردند،
جنایتی نبود که
از آن چشم پوشیده باشد.

از کشتن ۱۰۰هزار نفر در یک روز
گرفته
تا تجاوز و غارت ‏برخی از قبایل.

مغول‌ها
پس از فتح ایران
ساکن خراسان شدند

و چون بیابانگرد بودند،
در شهرها زندگی نمی‌کردند.

مغول‌ها
همه گونه حقی داشتند،

مجاز بودند
هرکه را خواستند بکشند،
به هرکه خواستند تجاوز کنند
و هر چه را خواستند غارت کنند.

ایرانیان
برایشان برده نبودند،
"احشام بودند"

در تاریخ دورهٔ مغول
چنان یأسی
میان مردم ایران وجود داشت
که حتی
در برابر کشتن خودشان هم
مقاومت نمی‌کردند

#ابن_اثیر می‌نویسد:
یک مغول
درصحرایی  به ۱۷ نفر رسید
و خواست همه را با طناب ببندد
و بکشد
هیچکس جرات نکرد مقاومت کند
جز یک نفر
که همان یک نفر
او را کشت...!

‏داستان
از روستای #باشتین
و دو برادر
که همسایه بودند
شروع می‌شود

چند مغول بیابانگرد
به خانهٔ این ‌دو می‌روند
و زنان و دخترانشان را
طلب می‌کنند

برخلاف
رویه عادی  ۱۲۰ سال قبلش

دو برادر
مقاومت می‌کنند
و مغولان را می‌کشند

مردم باشتین
اول می‌ترسند

ولی
مرد شجاعی بنام #عبدالرزاق
دعوت به ایستادگی می‌کند.

‏خبر
به قریه‌های اطراف می‌رسد
حاکم سبزوار
مامورانی را می‌فرستد
تا
دو برادر را دستگیر کنند

عبدالرزاق با کمک مردم روستا
ماموران را نیز می‌کشد.

‏در نهایت
حاکم سبزوار
سپاهی چندصد نفره را
به باشتین می‌فرستد،

ولی حالا
خیلی‌ها جرأت مقاومت پیدا می‌کنند.

#عبدالرزاق
فرمانده قیام می‌شود
‏در چند روستا،
مردم
مغولان را می‌کشند
و خبرهای
#مغول‌کشی
کم‌کم زیاد می‌شود.

#عبدالرزاق
نام
#سربداران
را
بر سپاهیان از جان گذشته‌اش می‌گذارد.

فوج ‌فوج
مردمانِ ‌بستوه آمده از ستم مغول‌ها
به باشتین می‌روند
تا به عبدالرزاق بپیوندند

و در برابر
سپاه ارغونشاه (
(حاکم سبزوار) بایستند.

#‏عبدالرزاق
بر #ارغونشاه پیروز می‌شود
و سبزوار
فتح می‌گردد

و پس از ۱۲۰ سال
ایرانیان
بر مغول‌ها فائق می‌شوند.

آنروز حتماً پرشکوه بوده است.

#طغای_تیمور ایلخان مغول
یک ایلچی مغول را می‌فرستد
تا سربداران از او اطاعت کنند
سربداران
او را هم می‌کشند
و  به جنگ طغای می‌روند
و او را شکست می‌دهند

و این
نقطهٔ پایان
ایلخانان مغول است.

#سیف_فرغانی
که از
شعرا و مشایخ قرن هفتم و هشتم هجری بود
این‌ قصیده را
خطاب به سپاهیان مغول
سروده است:

هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد

باد خزان نکبت ایام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد

آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد

ای تیغ‌تان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد

بادی که در زمانه بسی شمع‌ها بکشت
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد

زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد

این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد

آنکس که اسب داشت غبارش فرو نشست
بادِ سُم خران شما نیز بگذرد

بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم
تا سختی کمان شما نیز بگذرد

در مملکت که غرش شیران گذشت و رفت
این عوعوی سگانِ شما نیز بگذرد


❤️❤️❤️
👍4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm


هر ذرّه پُر از فَغان و ناله‌ست
اما چه کُند؟ زبان ندارد

رقص است زبانِ ذرّه زیرا
جز رقصْ دگر بیان ندارد

#مولانا

#رقص #کارولین_خدادیان
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

#نشانه_آشکار_اصالت_ذاتی

در این کلیپ می بینیم که داماد با اینکه با بی ادبی عروس مواجه شده است اما خونسردی خود را حفظ نمود،
کنترل خشم و عدم مقابله به مثل، یکی از ویژگی های افراد اصیل می باشد
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm



به کسی کینه نگیرید، دل بی کینه قشنگ است

به همه مهر بورزید ، به خدا مهر قشنگ است

(سروده و دکلمه زیبای #فریدون_مشیری)  
👍1

@ddrreamm


‏عشق یعنی شادی. ‏
خودتان را متقاعد نکنید که
‏رنج کشیدن بخشی از آن است..

#پائولو_کوئیلو
💯1
@ddrreamm

حالیا مصلحت وقت در آن می بینم
که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم

جامِ مِیْ گیرم و از اهل ریا دور شوم
یعنی از اهل جهان پاک دلی بگزینم

جز صُراحی و کتابم نبود یار و ندیم
تا حریفانِ دغا را به جهان کم بینم

سر به آزادگی از خلق بر آرم چون سرو
گر دهد دست که دامن ز جهان درچینم

بس که در خرقه ی آلوده زدم لاف صلاح
شرمسار از رخ ساقیّ و مِیِ رنگینم

سینه ی تنگ من و بار غم او ،هیهات
مردِ این بار گران نیست دل مسکینم

من اگر رند خراباتم و گر زاهد شهر
این متاعم که همی بینی و کمتر زینم

بنده ی آصف عهدم دلم از راه مبر
که اگر دم زنم از چرخ بخواهد کینم

بر دلم گَردِ ستم هاست خدایی مپسند
که مکدّر شود آیینه ی مهر آیینم

#حافظ
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

دلم دردی که دارد با که گوید
گنه خود کرد تاوان از که جوید

دریغا نیست همدردی موافق
که بر بخت بدم خوش خوش بموید

مرا گفتی که ترک ما بگفتی
به ترک زندگانی کس بگوید

کسی کز خوان وصلت سیر نبود
چرا باید که دست از تو بشوید

ز صد بارو دلم روی تو بیند
ز صد فرسنگ بوی تو ببوید

گل وصلت فراموشم نگردد
وگر خار از سر گورم بروید

غم درد دل عطار امروز
چه فرمایی بگوید یا نگوید

#عطار
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

#تارکوفسکی میگه:
هر آدمی از کودکی باید یاد بگیره که
چطور وقتش را به تنهایی بگذرونه،
این به این معنی نیست که باید تنها باشه،
بلکه نباید از تنهایی حوصله‌ش سر بره،
چون افرادی که حوصله‌شون از تنهایی سر میره
از لحاظ عزت‌نفس در خطر قرار دارند،
👍5
@ddrreamm



ای عاشقان ای عاشقان آن کس که بیند روی او
شوریده گردد عقل او آشفته گردد خوی او

معشوق را جویان شود دکّان او ویران شود
بر رو و سر پویان شود چون آب اندر جوی او

در عشق چون مجنون شود سرگشته چون گردون شود
آن کو چنین رنجور شد نایافت شد داروی او

جان ملک سجده کند آن را که حق را خاک شد
ترک فلک چاکر شود آن را که شد هندوی او

عشقش دل پردرد را بر کف نهد بو می‌کند
چون خوش نباشد آن دلی کو گشت دستنبوی او

بس سینه‌ها را خست او بس خواب‌ها را بست او
بسته‌ست دست جادوان آن غمزه جادوی او

شاهان همه مسکین او خوبان قراضه چین او
شیران زده دم بر زمین پیش سگان کوی او

بنگر یکی بر آسمان بر قلعهٔ روحانیان
چندین چراغ و مشعله بر برج و بر باروی او

شد قلعه‌دارش عقل کل آن شاه بی‌طبل و دهل
بر قلعه آن کس بررود کو را نماند اوی او

ای ماه رویش دیده‌ای خوبی از او دزدیده‌ای
ای شب تو زلفش دیده‌ای نی نی و نی یک موی او

این شب سیه‌پوش است از آن کز تعزیه دارد نشان
چون بیوه‌ای جامه‌سیه در خاک رفته شوی او

شب فعل و دستان می‌کند او عیش پنهان می‌کند
نی چشم بندد چشم او کژ می‌نهد ابروی او

ای شب من این نوحه‌گری از تو ندارم باوری
چون پیش چوگان قدر هستی دوان چون گوی او

آن کس که این چوگان خورد گوی سعادت او برد
بی‌پا و بی‌سر می‌دود چون دل به گرد کوی او

ای روی ما چون زعفران از عشق لاله‌ستان او
ای دل فرورفته به سر چون شانه در گیسوی او

مر عشق را خود پشت کو سر تا به سر روی است او
این پشت و رو این سو بود جز رو نباشد سوی او

او هست از صورت بری کارش همه صورتگری
ای دل ز صورت نگذری زیرا نه‌ای یک توی او

داند دل هر پاک‌دل آواز دل ز آواز گل
غرّیدن شیر است این در صورت آهوی او

بافیدهٔ دست احد پیدا بود پیدا بود
از صنعت جولاهه‌ای وز دست وز ماکوی او

ای جان ما ماکوی او وی قبلهٔ ما کوی او
فرّاش این کو آسمان وین خاک کدبانوی او

سوزان دلم از رشک او گشته دو چشمم مشک او
کی ز آب چشم او تر شود ای بحر تا زانوی او

این عشق شد مهمان من زخمی بزد بر جان من
صد رحمت و صد آفرین بر دست و بر بازوی او

من دست و پا انداختم وز جست‌و‌جو پرداختم
ای مرده جست‌و‌جوی من در پیش جست‌و‌جوی او

من چند گفتم های دل خاموش از این سودای دل
سودش ندارد های من چون بشنود دل هوی او

#مولانا
👍2👏1
غزل شماره 2130
<unknown>
@ddrreamm


ای عاشقان ،،،

#مولانا
👍2
@ddrreamm


من می‌روم ز کوی تو و دل نمی‌رود
این زورق شکسته ز ساحل نمی‌رود

گویند دل ز عشق تو برگیرم ای دریغ
کاری که خود ز دست من و دل نمی‌رود

#محمدرضا_شفیعی‌کدکنی
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

فقط عشق و انسانیت رو دریابید ، این مرد که احتمالا عرب و در سفر  هست بنظرم از نسل فرشته هاست ،

غذایی که به لب بچه چسبید رو برداشت خورد خدای من ما کجاییم و بعضی بندگان تو کجا !!!😞
3
@ddrreamm

در روزگار پیشین صیادی بود،
هر روز برون آمدی و مرغان را بگرفتی و بکشتی.
روزی سرمایی عظیم بود، به صحرا رفته بود و مرغان را گرفته بود و پر و بال ایشان را می‌کند، و از غایت سرما آب از چشم او می‌دوید.

یکی از آن مرغان گفت:
«بیچاره مردی حلیم است و رحیم‌دل، بر ما می‌گرید.»
دیگری گفت:
«در گریۀ چشمش منگر، در فعل دستش نگر» !

#جوامع‌الحکایات
#محمدعوفی
👍2💯2👏1
@ddrreamm

مستم ز دو چشم نیمه مستش
وز پای درآمدم ز دستش

گفتم بنشین و فتنه بنشان
برخاست قیامت از نشستش

آنرا که دلی بدست نارد
دادیم عنان دل بدستش

جان تشنهٔ لعل آبدارش
دل بستهٔ زلف پر شکستش

هستم بگمان که هست یا نیست
آن درج عقیق نیست هستش

در عین خمار چند باشیم
چون مردم چشم می پرستش

یاران ز می شبانه مستند
خواجو ز دو چشم نیمه مستش

#خواجوی_کرمانی
👍2👌1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm


یک روز معمولی در هنرستان موسیقی
👍1👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
#حافظ

ز روی ساقی مَه‌وَش گلی بچین امروز
که گرد عارض بستان خط بنفشه دمید

چنان کرشمه ساقی دلم ز دست ببرد
که با کسی دگرم نیست برگ گفت و شنید

بهار می‌گذرد دادگسترا دریاب
که رفت موسم و حافظ هنوز مِی‌ نچشید
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

از موسیقی باید ترسید، چون صداها حافظه دارند، حافظه‌ای عاطفی و بی‌رحم...
نت‌ها بی‌اجازه در را باز می‌کنند،
و ما را به اتاق‌هایی از گذشته می‌برند که سال‌هاست جارو زده‌ایم،
اما هنوز پر از گرد و خاک اشک‌اند.

ترس ما از موسیقی، ترس از یادآوری است؛
از دیدن خودمان در آیینه‌ی زمان، با چشمانی که دیگر مثل قبل نمی‌درخشند.
موسیقی گاهی نه شفا، که یک زخم تازه است،
زخمی که نه از بیرون، که از درون سر باز می‌کند...

#فرانتس_کافکا
👍2🕊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm


#شیخ_شهاب_الدین_سهروردی را گفتم که رقص کردن از چه می‌آید؟
فرمود: جان قصد بالا کند، همچو مرغی که خواهد خود را از قفس به دراندازد. قفسِ تن مانع آید ، مرغِ جان قوت کند و قفس تن را از جای برانگیزاند.
اگر مرغ را قوت عظیم بوَد، پس قفس بشکند و برود و اگر آن قوت ندارد، سرگردان شود و قفس را با خود می‌گرداند ،
👍2👏2