ĐŔĖĄM$
213 subscribers
9.21K photos
2.46K videos
21 files
129 links
باده از ما مست شد ؛ نی ما از او

قالب از ما هست شد؛ نی ما از او

#مولانا
@ddrreamm
Download Telegram
@ddrreamm

من این را نیک می‌دانم، که شب را، ساعتی دیگر
فروزان آفتابی هست چون لبخند گل پیروز

شب ، آیا هیچ می‌داند
گر این بدحال نماند تا سحرگاهان ....

#فریدون_مشیری



   
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
👍1
@ddrreamm

#فروغی_بسطامی

در همه عمر بجز عشق نکردم کاری

آه اگر حاصل این کار ندامت باشد
👍1
@ddrreamm

#بیدل_دهلوی

از  مکافاتِ  عمل   غافل  مباش

آتش ایمن نیست از اشک کباب
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

گفتم : آباد  توان  ساخت  دلم  را ؟  گفتا :

حسنِ این خانه همین است که ویران مانَد

#فروغی_بسطامی
🔥2
@ddrreamm

شرط عقل است
که مردم بگریزند از تیر

من گر از دست تو باشد
مژه بر هم نزنم

#سعدی
👏2
@ddrreamm

گویند چرا
تو دل بدیشان دادی؟!

والله که من ندادم
ایشان بردند...

#ابوسعید_ابوالخیر
👍21
@ddrreamm


مادرم پای تنور گفت:
پسرجان بشنو،
شیخ میگفت خدا دوزخ سوزان دارد

گفتم ای مادر من، دوزخ ما دنیاییست
که همان شیخ در آن خانه و دکان دارد

#مسعود_گلعذار



   
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
👍1👌1
@ddrreamm


دستت به گیسوان رهایش نمی‌رسد

از دوردست‌ها به نگاهی بسنده کن

#سجاد_سامانی
#چکامه_پارسی
👏2
@ddrreamm


در  نیابد  کس   زبانِ  عاشقان

زانکه عاشق را زبانی دیگر است

#عطار
👍2
@ddrreamm

#عبید_زاکانی :

هر مرض دارو و هر درد علاجی دارد

زخم تیر مژه را مرهم و داروئی نیست
👍2
@ddrreamm

بوی سیگارٍ شدیدی آمد...
با خودم میگویم، نکند باز پدر غمگین است

نکند باز دلش...
پله هارا دو به یک طی کردم تا رسیدم بر بام!

پدرم را دیدم،
زیر آوار غرورش مدفون
زیر لب زمزمه داشت
که خدا عدل کجاست؟
که چرا مزه ی فقر وسط سفره ی ماست.!!!

و چراها و چرا های دگر..
دل من هم لرزید مثل زانو ی پدر
دیدن این صحنه آنچنان دشوار بود
که مرا شاعر کرد؛

#میلاد_عبدی
💔2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

ای همدم روزگار چونی بی من؟
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟

من با رخ چون خزان زردم بی تو
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟

ای زندگی تن و توانم همه تو
جان و دلی ای دل و جانم همه تو

تو هستی من شدی از آنی همه من
من نیست شدم در تو از آنم همه تو

#مولانا
2👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

در میخانه‌ام بگشا که هیچ از خانقه نگشود
گرت باور بود ور نه سخن این بود و ما گفتیم

اگر بر من نبخشایی پشیمانی خوری آخر
به خاطر دار این معنی که در خدمت کجا گفتیم

تو آتش گشتی ای حافظ ولی با یار درنگرفت
ز بدعهدی گل گویی حکایت با صبا گفتیم

#حافظ
👍2👏1
@ddrreamm


می پنداری که آن کس که لذت برگیرد
حسرت او کم تر باشد؟
حقا که حسرت او بیشتر باشد
زیرا که با این عالم, بیش تر خو کرده باشد.

#شـمس_تـبـریــزی

هر قدر لذت بیشتر، حسرت هم بیشتر
🤔1
@ddrreamm

#حافظ

چرا حافظ
چو می ترسیدی از هجر

نکردی شکر ایام وصالش
👍3
@ddrreamm

کتاب_خوب_بخوانیم 📚

آنچه کمونیسم به ما القا کرده بود، دقیقا همان سکون و بی‌حرکتی بود، این بی‌آیندگی، بی‌رویایی، ناتوانی از تصور زندگی به شکلی دیگر. تقریبا امکان نداشت بتوانی به خود دلگرمی بدهی که این دورانی گذراست، خواهد گذشت، باید بگذرد.
برعکس، یاد گرفته بودیم فکر کنیم هر کاری هم که بکنیم، وضع همیشه همان‌جور می‌ماند. نمی‌توانیم تغییرش بدهیم. به نظر می‌رسید گویی آن سیستم قادر مطلق، خودِ زمان را هم اداره می‌کند. به نظر می‌رسید کمونیسم ابدی است، ما به زندگی در آن محکوم شده‌ایم، خواهیم مرد و فروپاشی آن را نخواهیم دید.
کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم مجموعه مقالاتی از اسلاونکا دراکولیچ روزنامه نگار و نویسنده اهل کرواسی است که با بیان شیوای خود وضعیت زندگی مردم کشورهای اروپای شرقی را در زمان تسلط کمونیسم شرح می‌دهد.

این کتاب با نگاهی اجمالی به زندگی زنان اروپای شرقی در رژیم‌های کمونیستی به خوبی نشان می‌دهد که چگونه ایدئولوژی مسلط روح و روان مردم را تحت تاثیر قرار داد و چه نتایج ماندگاری را در دل یک جامعه ایجاد کرد. به بیان دیگر شاید دیوار برلین و شوروی سابق سقوط کرده باشد اما نمی‌توان به سرعت ردپای ترس‌ها و عقده‌های نهفته را از زندگی مردم پاک کرد.

#کمونیست_رفت_ما_ماندیم_و_حتی_خندیدیم
#نویسنده_اسلاونکا_دراکولیچ
#مترجم_رویا_رضوانی
#نشر_گمان
👍2
@ddrreamm

#سعدی

دو دوست قدر شناسند عهد صحبت را

که مدتی ببریدند و باز پیوستند
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm


#خیام

تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه

پرکن قدح باده که معلومم نیست
کاین دم که فرو برم برآرم یا نه
👏3👍1