@ddrreamm
این سینهٔ پرمشغله از مکتب اوست
و امروز که بیمار شدم از تب اوست
پرهیز کنم ز هرچه فرمود طبیب
جز از می و شکری که آن از لب اوست
#مولانــــا
این سینهٔ پرمشغله از مکتب اوست
و امروز که بیمار شدم از تب اوست
پرهیز کنم ز هرچه فرمود طبیب
جز از می و شکری که آن از لب اوست
#مولانــــا
👍1👌1
@ddrreamm
ببینید #حکیم_نظامی_گنجوی ۸۰۰ سال قبل چجور دست چینی‌ها و روس‌ها رو برای ما رو کرده:
ز چینی به جز چین ابرو مخواه
ندارند پیمان مردم نگاه...
سخن راست گفتند پیشینیان
که عهد و وفا نیست در چینیان...
که فریاد شاها ز بيداد روس
كه از مهد ابخاز بستند عروس
ز روسی نجويد كسی مردمی
كه جز گوهری نيستش ز آدمی
ببینید #حکیم_نظامی_گنجوی ۸۰۰ سال قبل چجور دست چینی‌ها و روس‌ها رو برای ما رو کرده:
ز چینی به جز چین ابرو مخواه
ندارند پیمان مردم نگاه...
سخن راست گفتند پیشینیان
که عهد و وفا نیست در چینیان...
که فریاد شاها ز بيداد روس
كه از مهد ابخاز بستند عروس
ز روسی نجويد كسی مردمی
كه جز گوهری نيستش ز آدمی
👍1
@ddrreamm
غُلام‌رضا تَختی (۵ شهریور ۱۳۰۹ – ۱۷ دی ۱۳۴۶) که با عنوان جهان‌پهلوان تَختی نیز شناخته می‌شود؛ ورزشکار رشتهٔ کشتی آزاد و همچنین فعال سیاسی که امروز ۱۷ دی سالروز درگذشت جهان پهلوان غلامرضا تختی است ،
بعد از فوت تختی،
ثبت احوال به خود اجازه نداد
شناسنامه جهان پهلوان تختی را باطل کند
تختی زنده است
پهلوانان نمیمیرند❤️🌺
غُلام‌رضا تَختی (۵ شهریور ۱۳۰۹ – ۱۷ دی ۱۳۴۶) که با عنوان جهان‌پهلوان تَختی نیز شناخته می‌شود؛ ورزشکار رشتهٔ کشتی آزاد و همچنین فعال سیاسی که امروز ۱۷ دی سالروز درگذشت جهان پهلوان غلامرضا تختی است ،
بعد از فوت تختی،
ثبت احوال به خود اجازه نداد
شناسنامه جهان پهلوان تختی را باطل کند
تختی زنده است
پهلوانان نمیمیرند❤️🌺
🎉2
@ddrreamm
چشمی دارم همه پر از دیدن دوست
با دیده مرا خوشست چون دوست دروست
از دیده و دوست فرق کردن نتوان
یا اوست درون دیده یا دیده خود اوست
#ابوسعید_ابوالخیر
چشمی دارم همه پر از دیدن دوست
با دیده مرا خوشست چون دوست دروست
از دیده و دوست فرق کردن نتوان
یا اوست درون دیده یا دیده خود اوست
#ابوسعید_ابوالخیر
👍2
👍3
@ddrreamm
امشب تمام عاشقان را دست بسر کن
يک امشبي با من بمان بامن سحر کن
بشکن سر من کاسه ها و کوزه ها را
کج کن کلاه ،دستي بزن، مطرب خبر کن
گلهاي شمعدانی همه شکل تو هستند
رنگين کمان را بر سر زلف تو بستند
تا طاق ابروی بت من تا به تا شد
دُردي کشان پيمانه‌هاشان را شکستند
#محمد_صالح_علاء
امشب تمام عاشقان را دست بسر کن
يک امشبي با من بمان بامن سحر کن
بشکن سر من کاسه ها و کوزه ها را
کج کن کلاه ،دستي بزن، مطرب خبر کن
گلهاي شمعدانی همه شکل تو هستند
رنگين کمان را بر سر زلف تو بستند
تا طاق ابروی بت من تا به تا شد
دُردي کشان پيمانه‌هاشان را شکستند
#محمد_صالح_علاء
👌3
@ddrreamm
دست‌وپایی می‌توان زد بند اگر بر دست‌وپاست
وای بر جان گرفتاری که بندش بر دل است
#علینقی_کمره_ای
#چکامه_پارسی
دست‌وپایی می‌توان زد بند اگر بر دست‌وپاست
وای بر جان گرفتاری که بندش بر دل است
#علینقی_کمره_ای
#چکامه_پارسی
👌2👍1
@ddrreamm
ای که دل بردی ز دلدار من آزارش مکن
آنچه او در کار من کرده‌ست در کارش مکن
#وحشی_بافقی
#چکامه_پارسی
ای که دل بردی ز دلدار من آزارش مکن
آنچه او در کار من کرده‌ست در کارش مکن
#وحشی_بافقی
#چکامه_پارسی
👍2
👍2
@ddrreamm
#دمی_با_سعدی
درویشی را ضرورتی پیش آمد، گلیمی از خانه یاری بدزدید. حاکم فرمود که دستش بدر کنند. صاحب گلیم شفاعت کرد که: من او را بحل کردم. گفتا: به شفاعت تو حدّ شرع فرو نگذارم. گفت: آنچه فرمودی راست گفتی ولیکن هر که از مال وقف چیزی بدزدد قطعش لازم نیاید، و الفقیرُ لا یَمْلِکُ: هر چه درویشان راست وقف محتاجان است. حاکم دست از او بداشت و ملامت کردن گرفت که: جهان بر تو تنگ آمده بود که دزدی نکردی الاّ از خانه چنین یاری؟! گفت:ای خداوند! نشنیده‌ای که گویند:
خانه دوستان بروب و در دشمنان مکوب.
چون به سختی در بمانی تن به عجز اندر مده
دشمنان را پوست بر کن دوستان را پوستین
#دمی_با_سعدی
درویشی را ضرورتی پیش آمد، گلیمی از خانه یاری بدزدید. حاکم فرمود که دستش بدر کنند. صاحب گلیم شفاعت کرد که: من او را بحل کردم. گفتا: به شفاعت تو حدّ شرع فرو نگذارم. گفت: آنچه فرمودی راست گفتی ولیکن هر که از مال وقف چیزی بدزدد قطعش لازم نیاید، و الفقیرُ لا یَمْلِکُ: هر چه درویشان راست وقف محتاجان است. حاکم دست از او بداشت و ملامت کردن گرفت که: جهان بر تو تنگ آمده بود که دزدی نکردی الاّ از خانه چنین یاری؟! گفت:ای خداوند! نشنیده‌ای که گویند:
خانه دوستان بروب و در دشمنان مکوب.
چون به سختی در بمانی تن به عجز اندر مده
دشمنان را پوست بر کن دوستان را پوستین
👍2
👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
روایت جناب دکتر گنجی ، عضو انجمن پیشکسوتان روانشناسی ایران از عالیجناب استاد محمد حسین‌شهریار در شعر زیبای *خاطرات خانه پدری*
پیشکش دوستان مو سفید و بسیار محترم که خاطرات خانه پدری در کنج چشمشون مونده ،
روایت جناب دکتر گنجی ، عضو انجمن پیشکسوتان روانشناسی ایران از عالیجناب استاد محمد حسین‌شهریار در شعر زیبای *خاطرات خانه پدری*
پیشکش دوستان مو سفید و بسیار محترم که خاطرات خانه پدری در کنج چشمشون مونده ،
👍1
👏1👌1