@ddrreamm
به سراغ من اگر می آیید ،
نرم و آهسته بیایید ...
مبادا که ترک بردارد ،
چینی نازک تنهایی من
#سهراب_سپهری
به سراغ من اگر می آیید ،
نرم و آهسته بیایید ...
مبادا که ترک بردارد ،
چینی نازک تنهایی من
#سهراب_سپهری
👍2👎1🙏1
  @ddrreamm
دوش میآمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دل غمزدهای سوخته بود
گر چه میگفت که زارت بکشم میدیدم
که نهانش نظری با من دلسوخته بود
کفر زلفش ره دین میزد و آن سنگین دل
در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود
#حافظ
دوش میآمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دل غمزدهای سوخته بود
گر چه میگفت که زارت بکشم میدیدم
که نهانش نظری با من دلسوخته بود
کفر زلفش ره دین میزد و آن سنگین دل
در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود
#حافظ
👍4
  @ddrreamm
فکر را، خاطره را،
زیر باران باید برد
با همه مردم شهر ، زیر باران باید رفت
دوست را، زیر باران باید دید!
#سهراب_سپهری
فکر را، خاطره را،
زیر باران باید برد
با همه مردم شهر ، زیر باران باید رفت
دوست را، زیر باران باید دید!
#سهراب_سپهری
❤1👍1
  @ddrreamm
#حاجب_شیرازی
میرزا حیدرعلی فرزند میرزا جعفر معروف به حاجب شیرازی (زادهٔ ۱۲۷۱ قمری در روستای کناره از توابع مرودشت، درگذشتهٔ ۱۳۳۴ قمری در تهران) شاعر، صوفی و هنرمند سدهٔ سیزدهم و چهاردهم است.
این محنتی که میکشم از تنگی قفس،
کفران نعمتی است که در باغ کردهام
#حاجب_شیرازی
میرزا حیدرعلی فرزند میرزا جعفر معروف به حاجب شیرازی (زادهٔ ۱۲۷۱ قمری در روستای کناره از توابع مرودشت، درگذشتهٔ ۱۳۳۴ قمری در تهران) شاعر، صوفی و هنرمند سدهٔ سیزدهم و چهاردهم است.
این محنتی که میکشم از تنگی قفس،
کفران نعمتی است که در باغ کردهام
👍1
  @ddrreamm
به سامانم نمیپرسی نمیدانم چه سر داری
به درمانم نمیکوشی نمیدانی مگر دردم
فرورفت از غم عشقت دمم دم میدهی تا کی
دمار از من برآوردی نمیگویی برآوردم
شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز میجستم
رخت میدیدم و جامی هلالی باز میخوردم
#حافظ
به سامانم نمیپرسی نمیدانم چه سر داری
به درمانم نمیکوشی نمیدانی مگر دردم
فرورفت از غم عشقت دمم دم میدهی تا کی
دمار از من برآوردی نمیگویی برآوردم
شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز میجستم
رخت میدیدم و جامی هلالی باز میخوردم
#حافظ
👍2
  👍2
  👍1🔥1
  @ddrreamm
مرا عنبر چه خوانی ، چونکه عودم
موثر چون نبود ، بود و نبودم
خیالت مانده اینکه من حسودم
ولیکن در عدالت همچو رودم
بسالی ، چند در این مکتب مقیمم
همیشه خالص و بی شیله بودم
ولی از یکنفر دور از توقع
شنیدم آن ، نباید می شنیدم
به دل گفتم تو دریا کن خودت را
ولی دل گفت همان بهتر که رودم
که دریا ساکن است گر باد نبوَد
درونش پُر بُوَد از تار و پودم
همان رودم که هستم در تکاپو
و هر چه در من افتد زود بردم
به زیرِ نم نم باران چه خوش بود
که این ابیات را از دل سرودم
#امیر_مومنی
مرا عنبر چه خوانی ، چونکه عودم
موثر چون نبود ، بود و نبودم
خیالت مانده اینکه من حسودم
ولیکن در عدالت همچو رودم
بسالی ، چند در این مکتب مقیمم
همیشه خالص و بی شیله بودم
ولی از یکنفر دور از توقع
شنیدم آن ، نباید می شنیدم
به دل گفتم تو دریا کن خودت را
ولی دل گفت همان بهتر که رودم
که دریا ساکن است گر باد نبوَد
درونش پُر بُوَد از تار و پودم
همان رودم که هستم در تکاپو
و هر چه در من افتد زود بردم
به زیرِ نم نم باران چه خوش بود
که این ابیات را از دل سرودم
#امیر_مومنی
👏2
  @ddrreamm
افسوس که این مزرعـه را آب گرفته
دهقـان مصیبتزده را خـواب گرفته
خـون دل ما رنگ مِـیِ ناب گرفته
وز سـوزشِ تب، پیکرمان تاب گرفته
رخسـار هنر گونهء مهتـاب گرفته
چشـمان خِرَد پـرده ز خوناب گرفته
ثروت شده بیمایه و صحت شده بیمار
ابری شـده بالا و گرفته است فضا را
وز دود و شـرر، تیره نموده است هوا را
آتـش زده سکان زمیـن را و سما را
سوزانده به چرخ اختر و در خاک گیا را
ای واسطه رحمـت حق بهر خـدا را
زین خـاک بگـردان رهِ طـوفان بلا را
بشکاف ز هم، سینه این ابر شرر بار
@ddrreamm
#ادیبالممالک_فراهانی
افسوس که این مزرعـه را آب گرفته
دهقـان مصیبتزده را خـواب گرفته
خـون دل ما رنگ مِـیِ ناب گرفته
وز سـوزشِ تب، پیکرمان تاب گرفته
رخسـار هنر گونهء مهتـاب گرفته
چشـمان خِرَد پـرده ز خوناب گرفته
ثروت شده بیمایه و صحت شده بیمار
ابری شـده بالا و گرفته است فضا را
وز دود و شـرر، تیره نموده است هوا را
آتـش زده سکان زمیـن را و سما را
سوزانده به چرخ اختر و در خاک گیا را
ای واسطه رحمـت حق بهر خـدا را
زین خـاک بگـردان رهِ طـوفان بلا را
بشکاف ز هم، سینه این ابر شرر بار
@ddrreamm
#ادیبالممالک_فراهانی
👍2
  @ddrreamm
#عرفان_نظرآهاری شاعره دوران ما زادهٔ۱۷ مرداد ۱۳۵۳
تهران، ایران ملیت ایرانی تحصیلات دکترای زبان و ادبیات فارسی پیشه،
نویسنده،
شاعر
🕊 برنده جایزه صلح
زن لب گهواره نشست
قنداق تفنگ کوچک را باز کرد
او را بوسید و گفت:
عزیزکم
گریه نکن
برایت لالایی آورده ام
شیره جان و حریره لبخند
بیا بغلم
من تو را در آغوش می گیرم
تو هم جهان را در آغوش بگیر
زن برنده جایزه صلح بود
بی آنکه حتی خودش بداند
عرفان_نظرآهاری
جایزه(ها)
جایزه ادبی پروین اعتصامی
جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران
جایزه کتاب فصل
#عرفان_نظرآهاری شاعره دوران ما زادهٔ۱۷ مرداد ۱۳۵۳
تهران، ایران ملیت ایرانی تحصیلات دکترای زبان و ادبیات فارسی پیشه،
نویسنده،
شاعر
🕊 برنده جایزه صلح
زن لب گهواره نشست
قنداق تفنگ کوچک را باز کرد
او را بوسید و گفت:
عزیزکم
گریه نکن
برایت لالایی آورده ام
شیره جان و حریره لبخند
بیا بغلم
من تو را در آغوش می گیرم
تو هم جهان را در آغوش بگیر
زن برنده جایزه صلح بود
بی آنکه حتی خودش بداند
عرفان_نظرآهاری
جایزه(ها)
جایزه ادبی پروین اعتصامی
جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران
جایزه کتاب فصل
👍1👎1💯1
  👍3
  😢2👏1