@ddrreamm
#میرزاده_عشقی
زاده ۱۲۷۳ – درگذشته ۱۳۰۳
سیّد محمّدرضا کردستانی با تخلّصِ میرزاده عشقی شاعر، روزنامهنگار، نویسنده و نمایشنامهنویس ایرانی دوره مشروطیّت و مدیر نشریه قرن بیستم بود که در دوره نخستوزیری رضا خان و به دستور او ترور شد.
وی از جمله مهمترین شاعران عصر مشروطه بهشمار میرود که از عنصر هویت ملی در جهت ایجاد انگیزه و آگاهی در توده مردم بهره گرفت.
شعری از #میرزاده_عشقی
ای دوست ببین بیسر و سامانی ایران
بدبختی ایران و پریشانی ایران
از قبر برون آی و ببین ذلت ما را
این ذلت ایرانی و ویرانی ایران
آوخ که لحد، جای تو شد تا به قیامت!
رفتی و ندیدی تو پریشانی ایران:
از وضع کنونی و ز بدبختی ملت
زین فقر و پریشانی و ویرانی ایران
گردیده جهان تیره و گشتهست دلم تنگ
گویی که شدم حبسی و زندانی ایران
بگرفته دلم سخت ز اوضاع کنونی
بیچارگی و محنت و حیرانی ایران
(عشقی) بود ار نوحهگر امروز عجب نیست
خون میچکد از دیده ایرانی ایران
شعر دیگری از #میزاده_عشقی
ز اظهار درد، درد مداوا نمیشود
شیرین دهان به گفتن حلوا نمیشود
درمان نما، نه درد که با پا زمین زدن
این بستری ز بستر خود پا نمیشود
میدانم ار که سر خط آزادگی ما
با خون نشد نگاشته، خوانا نمیشود
باید چنین نمود و چنان کرد چاره جست
لیکن چه چاره با من تنها نمیشود؟
تنها منم که گر نشود حکم قتل من:
حاشا، چنین معاهده امضا نمیشود
گر سیل سیل خون ز در و دشت ملک هم
جاری شود؟ معاهده اجرا نمیشود
مرگی که سر زده به در خلق سر زند
من دربهدر پی وی و پیدا نمیشود
ایرانی ار به سان اروپاییان نشد
ایرانزمین به سان اروپا نمیشود
زحمت برای خود کش که خود به خود
اسباب راحت تو مهیا نمیشود
کم گو که کاوه کیست تو خود فکر خود نما
با نام مرده، مملکت احیا نمیشود
من روی پاک سجده نهادم تو روی خاک
زاهد برو، معامله ما نمیشود
ضایع مساز رنج و دوای خود ای طبیب
دردیست درد ما که مداوا نمیشود
مرغی که آشیانه به گلشن گرفته است
او را دگر به بادیه مأوا نمیشود
جانا فراز دیده عشقی است جای تو
هرجا مرو، ترا همهجا، جا نمیشود
#میرزاده_عشقی
زاده ۱۲۷۳ – درگذشته ۱۳۰۳
سیّد محمّدرضا کردستانی با تخلّصِ میرزاده عشقی شاعر، روزنامهنگار، نویسنده و نمایشنامهنویس ایرانی دوره مشروطیّت و مدیر نشریه قرن بیستم بود که در دوره نخستوزیری رضا خان و به دستور او ترور شد.
وی از جمله مهمترین شاعران عصر مشروطه بهشمار میرود که از عنصر هویت ملی در جهت ایجاد انگیزه و آگاهی در توده مردم بهره گرفت.
شعری از #میرزاده_عشقی
ای دوست ببین بیسر و سامانی ایران
بدبختی ایران و پریشانی ایران
از قبر برون آی و ببین ذلت ما را
این ذلت ایرانی و ویرانی ایران
آوخ که لحد، جای تو شد تا به قیامت!
رفتی و ندیدی تو پریشانی ایران:
از وضع کنونی و ز بدبختی ملت
زین فقر و پریشانی و ویرانی ایران
گردیده جهان تیره و گشتهست دلم تنگ
گویی که شدم حبسی و زندانی ایران
بگرفته دلم سخت ز اوضاع کنونی
بیچارگی و محنت و حیرانی ایران
(عشقی) بود ار نوحهگر امروز عجب نیست
خون میچکد از دیده ایرانی ایران
شعر دیگری از #میزاده_عشقی
ز اظهار درد، درد مداوا نمیشود
شیرین دهان به گفتن حلوا نمیشود
درمان نما، نه درد که با پا زمین زدن
این بستری ز بستر خود پا نمیشود
میدانم ار که سر خط آزادگی ما
با خون نشد نگاشته، خوانا نمیشود
باید چنین نمود و چنان کرد چاره جست
لیکن چه چاره با من تنها نمیشود؟
تنها منم که گر نشود حکم قتل من:
حاشا، چنین معاهده امضا نمیشود
گر سیل سیل خون ز در و دشت ملک هم
جاری شود؟ معاهده اجرا نمیشود
مرگی که سر زده به در خلق سر زند
من دربهدر پی وی و پیدا نمیشود
ایرانی ار به سان اروپاییان نشد
ایرانزمین به سان اروپا نمیشود
زحمت برای خود کش که خود به خود
اسباب راحت تو مهیا نمیشود
کم گو که کاوه کیست تو خود فکر خود نما
با نام مرده، مملکت احیا نمیشود
من روی پاک سجده نهادم تو روی خاک
زاهد برو، معامله ما نمیشود
ضایع مساز رنج و دوای خود ای طبیب
دردیست درد ما که مداوا نمیشود
مرغی که آشیانه به گلشن گرفته است
او را دگر به بادیه مأوا نمیشود
جانا فراز دیده عشقی است جای تو
هرجا مرو، ترا همهجا، جا نمیشود
👍1
@ddrreamm
نیما یوشیج بنیانگذار شعر نیمایی نیما یوشیج از شاعران معاصر ایرانی
زاده ۱۲۷۴ – درگذشته ۱۳۳۸
#نیما از شاعران معاصر ایرانی
علی اسفندیاری که با نام نیما یوشیج شناخته میشود، بنیانگذار شعر مدرن فارسی و ملقب به «پدر شعر نو» در ایران است.
نیما یوشیج در ۱۳۰۱ با منظومه «افسانه» که مانیفست شعر نو فارسی خوانده شدهاست، در آغاز انقلاب ادبی و روشنفکری شعر مدرن فارسی قرار میگیرد
وی آگاهانه تمام بنیادها و ساختارهای شعر کهن فارسی را به چالش کشید. شعر نو عنوانی بود که خودِ نیما بر هنر خویش نهاده بود
تمام جریانهای اصلی شعر معاصر فارسی وامدار این انقلاب و تحولی هستند که نیما نوآور آن بود. بسیاری از شاعران و منتقدان معاصر، اشعار نیما را نمادین میدانند و او را همپایهٔ شاعران سمبولیست بنام جهان میدانند
شعری از نیما یوشیج
تو را من چشم در راهم
شباهنگام
که میگیرند در شاخ تَلاجَن سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
تو را من چشم در راهم
شباهنگام
در آن دم که بر جا درهها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یادآوری یا نه
من از یادت نمیکاهم
تو را من چشم در راهم
نیما یوشیج بنیانگذار شعر نیمایی نیما یوشیج از شاعران معاصر ایرانی
زاده ۱۲۷۴ – درگذشته ۱۳۳۸
#نیما از شاعران معاصر ایرانی
علی اسفندیاری که با نام نیما یوشیج شناخته میشود، بنیانگذار شعر مدرن فارسی و ملقب به «پدر شعر نو» در ایران است.
نیما یوشیج در ۱۳۰۱ با منظومه «افسانه» که مانیفست شعر نو فارسی خوانده شدهاست، در آغاز انقلاب ادبی و روشنفکری شعر مدرن فارسی قرار میگیرد
وی آگاهانه تمام بنیادها و ساختارهای شعر کهن فارسی را به چالش کشید. شعر نو عنوانی بود که خودِ نیما بر هنر خویش نهاده بود
تمام جریانهای اصلی شعر معاصر فارسی وامدار این انقلاب و تحولی هستند که نیما نوآور آن بود. بسیاری از شاعران و منتقدان معاصر، اشعار نیما را نمادین میدانند و او را همپایهٔ شاعران سمبولیست بنام جهان میدانند
شعری از نیما یوشیج
تو را من چشم در راهم
شباهنگام
که میگیرند در شاخ تَلاجَن سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
تو را من چشم در راهم
شباهنگام
در آن دم که بر جا درهها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یادآوری یا نه
من از یادت نمیکاهم
تو را من چشم در راهم
👍1
@ddrreamm
پروین اعتصامی بزرگترین زن شاعر ایرانی پروین اعتصامی
زاده ۱۲۸۵ – درگذشته ۱۳۲۰
پروین اعتصامی از بزرگترین زنان شاعر ایرانی
رخشنده اعتصامی، معروف به پروین اعتصامی،از مشهورترین شاعران معاصر ایرانی و یکی از برجسته ترین زنان شاعر پارسی گوی جهان است.
مضامین و معانی شعرهای او توصیفکننده دلبستگیِ عمیقش به پدر، استعداد و شوقِ فراوانش به آموختنِ دانش، روحیه ظلمستیزی و مخالفت با ستم و ستمگران، حمایت از حقوقِ زنان و ابراز همدلی و همدردی با محرومان و ستمدیدگان است. او را «مشهورترین شاعر زن ایران» گفتهاند.
شعری از #پروین_اعتصامی
ای خوش از تن کوچ کردن، خانه در جان داشتن
روی مانند پری از خلق پنهان داشتن
همچو عیسی بی پر و بی بال بر گردون شدن
همچو ابراهیم در آتش گلستان داشتن
کشتی صبر اندرین دریا افکندن چو نوح
دیده و دل فارغ از آشوب طوفان داشتن
در هجوم ترکتازان و کمانداران عشق
سینهای آماده بهر تیرباران داشتن
روشنی دادن دل تاریک را با نور علم
در دل شب، پرتو خورشید رخشان داشتن
همچو پاکان، گنج در کنج قناعت یافتن
مور قانع بودن و ملک سلیمان داشتن
پروین اعتصامی بزرگترین زن شاعر ایرانی پروین اعتصامی
زاده ۱۲۸۵ – درگذشته ۱۳۲۰
پروین اعتصامی از بزرگترین زنان شاعر ایرانی
رخشنده اعتصامی، معروف به پروین اعتصامی،از مشهورترین شاعران معاصر ایرانی و یکی از برجسته ترین زنان شاعر پارسی گوی جهان است.
مضامین و معانی شعرهای او توصیفکننده دلبستگیِ عمیقش به پدر، استعداد و شوقِ فراوانش به آموختنِ دانش، روحیه ظلمستیزی و مخالفت با ستم و ستمگران، حمایت از حقوقِ زنان و ابراز همدلی و همدردی با محرومان و ستمدیدگان است. او را «مشهورترین شاعر زن ایران» گفتهاند.
شعری از #پروین_اعتصامی
ای خوش از تن کوچ کردن، خانه در جان داشتن
روی مانند پری از خلق پنهان داشتن
همچو عیسی بی پر و بی بال بر گردون شدن
همچو ابراهیم در آتش گلستان داشتن
کشتی صبر اندرین دریا افکندن چو نوح
دیده و دل فارغ از آشوب طوفان داشتن
در هجوم ترکتازان و کمانداران عشق
سینهای آماده بهر تیرباران داشتن
روشنی دادن دل تاریک را با نور علم
در دل شب، پرتو خورشید رخشان داشتن
همچو پاکان، گنج در کنج قناعت یافتن
مور قانع بودن و ملک سلیمان داشتن
👍1
@ddrreamm
#محمد_حسین_شهریار
زاده ۱۲۸۵ – درگذشته ۱۳۶۷ هـ.شمسی
شهریار از شاعران معاصر ایرانی
سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، از مشهورترین شاعران معاصر ایرانی بود که به زبان ترکی آذربایجانی و فارسی شعر سرودهاست.
شهریار در سرودن گونههای دگرسان شعر مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی چیرهدست بود . اما بیشتر از دیگر گونهها در غزل شهره بود و از جمله غزلهای معروف او میتوان به «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» اشاره کرد
او در تبریز در خانوادهای بستانآبادی از روستای خُشکِناب به دنیا آمد و بنا به وصیتش در مقبرةالشعرای تبریز به خاک سپرده شد. ۲۷ شهریور را به واسطه روز درگذشت او «روز شعر و ادب ملی» نامیدهاند.
مهمترین آثار شهریار به زبان ترکی منظومه حیدربابایه سلام و منظومه سهندیه است که از معروفترین آثار ادبیات ترکی آذربایجانی بهشمار میروند،
#محمد_حسین_شهریار
زاده ۱۲۸۵ – درگذشته ۱۳۶۷ هـ.شمسی
شهریار از شاعران معاصر ایرانی
سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، از مشهورترین شاعران معاصر ایرانی بود که به زبان ترکی آذربایجانی و فارسی شعر سرودهاست.
شهریار در سرودن گونههای دگرسان شعر مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی چیرهدست بود . اما بیشتر از دیگر گونهها در غزل شهره بود و از جمله غزلهای معروف او میتوان به «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» اشاره کرد
او در تبریز در خانوادهای بستانآبادی از روستای خُشکِناب به دنیا آمد و بنا به وصیتش در مقبرةالشعرای تبریز به خاک سپرده شد. ۲۷ شهریور را به واسطه روز درگذشت او «روز شعر و ادب ملی» نامیدهاند.
مهمترین آثار شهریار به زبان ترکی منظومه حیدربابایه سلام و منظومه سهندیه است که از معروفترین آثار ادبیات ترکی آذربایجانی بهشمار میروند،
👍1
@ddrreamm
#رهی_معیری
زاده ۱۲۸۸ – درگذشته ۱۳۴۷
رهی معیری از غزلسرایان ممتاز دوران معاصر است و ترانه های «شد خزان»، «شب جدایی»، «کاروان»، «مرغ حق» در میان عموم مردم شناخته شده هستند
شعری از #رهی_معیری
چون زلف توام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بیسروسامانی
من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی
خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی
من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی
از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغی که نمیبینی دردی که نمیدانی
دل با من و جان بیتو نسپاری و بسپارم
کام از تو و تاب از من نستانم و بستانی
ای چشم رهی سویت کو چشم رهیجویت ؟
روی از من سر گردان شاید که نگردانی
#رهی_معیری
زاده ۱۲۸۸ – درگذشته ۱۳۴۷
رهی معیری از غزلسرایان ممتاز دوران معاصر است و ترانه های «شد خزان»، «شب جدایی»، «کاروان»، «مرغ حق» در میان عموم مردم شناخته شده هستند
شعری از #رهی_معیری
چون زلف توام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بیسروسامانی
من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی
خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی
من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی
از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغی که نمیبینی دردی که نمیدانی
دل با من و جان بیتو نسپاری و بسپارم
کام از تو و تاب از من نستانم و بستانی
ای چشم رهی سویت کو چشم رهیجویت ؟
روی از من سر گردان شاید که نگردانی
👍1
@ddrreamm
#ابوالقاسم_حالت
زاده ۱۲۹۳ –درگذشته ۱۳۷۲
ابوالقاسم حالت از شاعران معاصر ایرانی
ابوالقاسم عبداللَّه فرد متخلص به حالت، شاعر، مترجم و طنزپرداز ایرانی
شعر هرج و مرج از #ابوالقاسم_حالت
هر که پرسید ترقی چه اساسی دارد
گفتم این راه نه درسی نه کلاسی د ارد
کرسی عزت و اجلال کسی خواهد یافت
که نه علمی ،نه کمالی، نه حواسی دارد
یار گلچهره در آغوش کسی می افتد
که قد پیزری و شکل قناسی دارد
گیتی تتگ نظر نیست خردمند شناس
غالبا دیده ی دیوانه شناسی دارد
مرد بدبخت به شب هم که رود در بستر
در لحاف و تشک خود کک و ساسی دارد
لاله را داغ از آن است که در باغ وجود
گل خر زهره مقام گل یاسی دارد
آن که سر رشته ی این مملکت اندر کف اوست
هیچ کارش نه اصولی نه اساسی دارد
#ابوالقاسم_حالت
زاده ۱۲۹۳ –درگذشته ۱۳۷۲
ابوالقاسم حالت از شاعران معاصر ایرانی
ابوالقاسم عبداللَّه فرد متخلص به حالت، شاعر، مترجم و طنزپرداز ایرانی
شعر هرج و مرج از #ابوالقاسم_حالت
هر که پرسید ترقی چه اساسی دارد
گفتم این راه نه درسی نه کلاسی د ارد
کرسی عزت و اجلال کسی خواهد یافت
که نه علمی ،نه کمالی، نه حواسی دارد
یار گلچهره در آغوش کسی می افتد
که قد پیزری و شکل قناسی دارد
گیتی تتگ نظر نیست خردمند شناس
غالبا دیده ی دیوانه شناسی دارد
مرد بدبخت به شب هم که رود در بستر
در لحاف و تشک خود کک و ساسی دارد
لاله را داغ از آن است که در باغ وجود
گل خر زهره مقام گل یاسی دارد
آن که سر رشته ی این مملکت اندر کف اوست
هیچ کارش نه اصولی نه اساسی دارد
👍1
@ddrreamm
فریدون توللی
زاده ۱۲۹۸ -درگذشته ۱۳۶۴ خورشیدی
فریدون توللی از شاعران معاصر ایرانی در شیراز زاده شد. پدرش، جلال، از اعیان و ملاّکان فارس بود. او پس از فارغ التحصیل شدن در رشته ادبی در شیراز، به تهران آمد و در رشته باستان شناسی از دانشگاه تهران لیسانس گرفت.
تولّلی حامی مصدق و نهضت ملی ایران بود. پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و شکست مصدق، سرخورده شد
شعر توللی عمدتاً شعری عاشقانه، رمانتیک و احساساتی است: با تصاویر، واژهها و ترکیبهای فریبندهٔ خوشاهنگ، که با بیان شاعرانهٔ احساسات فردی، بیش از هر چیز از کامجوییهای جسمانی سخن میگوید
وی از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۳ ش بیمار و بستری بود و در نهم خرداد ۱۳۶۴ درگذشت و در حافظیه شیراز به خاک سپرده شد
شعری از #توللی
مـن آن پیر ِ پیمانه گیرم ، که نیست
تن از تاب ِ سستی ، به فرمان ِ من
به پنجاه و اند ، این گرانباده جام
فلــــک هشــــته ، بر دست ِ لرزان ِ من
حریفان بـــه لبـند و من در هراس
هراسـی ، کـه آتـــش زنـــد جان ِ من
من ، این عمر ِ افزون ، نخواهم به هیچ
که هیـچ است ، آغـاز و پایان ِ من
هـمان به ، کـه پیمانه کوبم به سنگ
کـه آغوش ِ مـرگ است ، درمان ِ من
فریدون توللی
زاده ۱۲۹۸ -درگذشته ۱۳۶۴ خورشیدی
فریدون توللی از شاعران معاصر ایرانی در شیراز زاده شد. پدرش، جلال، از اعیان و ملاّکان فارس بود. او پس از فارغ التحصیل شدن در رشته ادبی در شیراز، به تهران آمد و در رشته باستان شناسی از دانشگاه تهران لیسانس گرفت.
تولّلی حامی مصدق و نهضت ملی ایران بود. پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و شکست مصدق، سرخورده شد
شعر توللی عمدتاً شعری عاشقانه، رمانتیک و احساساتی است: با تصاویر، واژهها و ترکیبهای فریبندهٔ خوشاهنگ، که با بیان شاعرانهٔ احساسات فردی، بیش از هر چیز از کامجوییهای جسمانی سخن میگوید
وی از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۳ ش بیمار و بستری بود و در نهم خرداد ۱۳۶۴ درگذشت و در حافظیه شیراز به خاک سپرده شد
شعری از #توللی
مـن آن پیر ِ پیمانه گیرم ، که نیست
تن از تاب ِ سستی ، به فرمان ِ من
به پنجاه و اند ، این گرانباده جام
فلــــک هشــــته ، بر دست ِ لرزان ِ من
حریفان بـــه لبـند و من در هراس
هراسـی ، کـه آتـــش زنـــد جان ِ من
من ، این عمر ِ افزون ، نخواهم به هیچ
که هیـچ است ، آغـاز و پایان ِ من
هـمان به ، کـه پیمانه کوبم به سنگ
کـه آغوش ِ مـرگ است ، درمان ِ من
👍1
@ddrreamm
#ژاله_اصفهانی
زاده ۱۳۰۰ – درگذشته ۱۳۸۶ خورشیدی
#ژاله از شاعران معاصر ایرانی
ژاله اصفهانی با نام اصلی مستانه سلطانی(زاده اصفهان – درگذشته لندن)، شاعر ایرانی که به شاعر امید معروف بود. وی اولین شعرش را در هفت سالگی سرود و در سیزده سالگی نام خویش را به «ژاله» تغییر داد.
وی در سال ۱۳۲۳ در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت. او نخستین مجموعه شعرش با عنوان گلهای خود رو را در دوران دانشجویی در سن ۲۲ سالگی منتشر کرد.
بعد از پروین اعتصامی ژاله اصفهانی دومین شاعر زنی است که توانست دیوان اشعار خود را به چاپ برساندو به جز شعر، از او چندین اثر تحقیقاتی و ترجمه نیز برجای مانده است.
وی در سال ۱۳۸۶ در سن ۸۶ سالگی در بیمارستانی در لندن درگذشت.
شعری از #ژاله_اصفهانی
چون اختر شبگرد درخشیدی و رفتی
بر من نگهی کردی و خندیدی و رفتی
من سرخ شدم، سوختم از برق نگاهت
در چهره من آتش دل دیدی و رفتی
یک لحظه شکفتی چو گل تازه بهاری
یک عمر به من خاطره بخشیدی و رفتی
گر بر من دل داده نبودت نظر مهر
از حال پریشام ز چه پرسیدی و رفتی؟
رفتی تو و من ماندم و آشفتگی عشق
بیتابی من دیدی و تابیدی و رفتی
#ژاله_اصفهانی
زاده ۱۳۰۰ – درگذشته ۱۳۸۶ خورشیدی
#ژاله از شاعران معاصر ایرانی
ژاله اصفهانی با نام اصلی مستانه سلطانی(زاده اصفهان – درگذشته لندن)، شاعر ایرانی که به شاعر امید معروف بود. وی اولین شعرش را در هفت سالگی سرود و در سیزده سالگی نام خویش را به «ژاله» تغییر داد.
وی در سال ۱۳۲۳ در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت. او نخستین مجموعه شعرش با عنوان گلهای خود رو را در دوران دانشجویی در سن ۲۲ سالگی منتشر کرد.
بعد از پروین اعتصامی ژاله اصفهانی دومین شاعر زنی است که توانست دیوان اشعار خود را به چاپ برساندو به جز شعر، از او چندین اثر تحقیقاتی و ترجمه نیز برجای مانده است.
وی در سال ۱۳۸۶ در سن ۸۶ سالگی در بیمارستانی در لندن درگذشت.
شعری از #ژاله_اصفهانی
چون اختر شبگرد درخشیدی و رفتی
بر من نگهی کردی و خندیدی و رفتی
من سرخ شدم، سوختم از برق نگاهت
در چهره من آتش دل دیدی و رفتی
یک لحظه شکفتی چو گل تازه بهاری
یک عمر به من خاطره بخشیدی و رفتی
گر بر من دل داده نبودت نظر مهر
از حال پریشام ز چه پرسیدی و رفتی؟
رفتی تو و من ماندم و آشفتگی عشق
بیتابی من دیدی و تابیدی و رفتی
👍1
@ddrreamm
#رحیم_معینی_کرمانشاهی
زاده ۱۳۰۱ – درگذشته ۱۳۹۴
رحیم معینی کرمانشاهی ترانه سرا و از شاعران معاصر ایرانی
رحیم معینی کرمانشاهی ( متولدکرمانشاه و درگذشته تهران)، نقاش، روزنامهنگار، نویسنده، شاعر و ترانهسرای اهل ایران بود.
شعری از #معینی_کرمانشاهی
خانمانـسوز بود آتش آهی گاهی
ناله ای میشکند پشت سپاهیگاهی
گر مقـدّر بشود سـلک سلاطین پوید
سالک بی خبر خفـته براهــی گاهی
قصه یوسف و آن قوم چه خوش پنـدی بود
به عزیزی رسد افتاده به چاهی گاهی
هستی ام سوختی از یک نظر ای اختر عشق
آتش افروز شود برق نگاهی گاهی
روشنی بخش از آنم که بسوزم چون شمع
رو سپیدی بود از بخت سیاهی گاهی
عجبی نیست اگر مونس یار است رقـیب
بنشیند بر ِ گل، هرزه گیاهی گاهی
چشم گریان مرا دیدی و لبخند زدی
دل برقصد به بر از شوق گناهی گاهی
اشک در چشم ، فریبنده ترت میبینـم
در دل موج ببین صورت ماهی گاهی
زرد رویی نبود عیب، مرانم از کوی
جلوه بر قریه دهد، خرمن کاهی گاهی
دارم امیّد که با گریه دلت نرم کنم
بهرطوفانزده، سنگی است پناهی گاهی
#رحیم_معینی_کرمانشاهی
زاده ۱۳۰۱ – درگذشته ۱۳۹۴
رحیم معینی کرمانشاهی ترانه سرا و از شاعران معاصر ایرانی
رحیم معینی کرمانشاهی ( متولدکرمانشاه و درگذشته تهران)، نقاش، روزنامهنگار، نویسنده، شاعر و ترانهسرای اهل ایران بود.
شعری از #معینی_کرمانشاهی
خانمانـسوز بود آتش آهی گاهی
ناله ای میشکند پشت سپاهیگاهی
گر مقـدّر بشود سـلک سلاطین پوید
سالک بی خبر خفـته براهــی گاهی
قصه یوسف و آن قوم چه خوش پنـدی بود
به عزیزی رسد افتاده به چاهی گاهی
هستی ام سوختی از یک نظر ای اختر عشق
آتش افروز شود برق نگاهی گاهی
روشنی بخش از آنم که بسوزم چون شمع
رو سپیدی بود از بخت سیاهی گاهی
عجبی نیست اگر مونس یار است رقـیب
بنشیند بر ِ گل، هرزه گیاهی گاهی
چشم گریان مرا دیدی و لبخند زدی
دل برقصد به بر از شوق گناهی گاهی
اشک در چشم ، فریبنده ترت میبینـم
در دل موج ببین صورت ماهی گاهی
زرد رویی نبود عیب، مرانم از کوی
جلوه بر قریه دهد، خرمن کاهی گاهی
دارم امیّد که با گریه دلت نرم کنم
بهرطوفانزده، سنگی است پناهی گاهی
👍1
@ddrreamm
#فریدون_مشیری
زاده ۱۳۰۵– درگذشته ۱۳۷۹
فریدون مشیری سرودن شعر را از نوجوانی و تقریباً از پانزده سالگی شروع کرد. اولین مجموعه شعرش با نام تشنه توفان در ۲۸ سالگی او با مقدمه محمدحسین شهریار و علی دشتی در ۱۳۳۴ به چاپ رسید.
مشیری توجه خاصی به موسیقی ایرانی داشت و در پی همین دلبستگی طی سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ عضویت شورای موسیقی و شعر رادیو را پذیرفت، و در کنار هوشنگ ابتهاج، سیمین بهبهانی و عماد خراسانی سهمی بسزا در پیوند دادن شعر با موسیقی، و غنی ساختن برنامه گلهای تازه در رادیو ایران در آن سالها داشت.
معروفترین شعر وی «کوچه» نام دارد که در اردیبهشت ۱۳۳۹ در مجله «روشنفکر» چاپ شد. این شعر از زیباترین و عاشقانهترین شعرهای نو زبان فارسی است.
بر روی اشعار فریدون مشیری قطعات موسیقی فراوانی توسط برجسته ترین موسیقدانان ایران مانند روح الله خالقی و فرهاد فخرالدینی و…. ساخته شده و توسط خوانندگان بزرگی همچون استاد شجریان، خوانده شد ،
#فریدون_مشیری
زاده ۱۳۰۵– درگذشته ۱۳۷۹
فریدون مشیری سرودن شعر را از نوجوانی و تقریباً از پانزده سالگی شروع کرد. اولین مجموعه شعرش با نام تشنه توفان در ۲۸ سالگی او با مقدمه محمدحسین شهریار و علی دشتی در ۱۳۳۴ به چاپ رسید.
مشیری توجه خاصی به موسیقی ایرانی داشت و در پی همین دلبستگی طی سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ عضویت شورای موسیقی و شعر رادیو را پذیرفت، و در کنار هوشنگ ابتهاج، سیمین بهبهانی و عماد خراسانی سهمی بسزا در پیوند دادن شعر با موسیقی، و غنی ساختن برنامه گلهای تازه در رادیو ایران در آن سالها داشت.
معروفترین شعر وی «کوچه» نام دارد که در اردیبهشت ۱۳۳۹ در مجله «روشنفکر» چاپ شد. این شعر از زیباترین و عاشقانهترین شعرهای نو زبان فارسی است.
بر روی اشعار فریدون مشیری قطعات موسیقی فراوانی توسط برجسته ترین موسیقدانان ایران مانند روح الله خالقی و فرهاد فخرالدینی و…. ساخته شده و توسط خوانندگان بزرگی همچون استاد شجریان، خوانده شد ،
👍1
@ddrreamm
#امیر_هوشنگ_ابتهاج/ هـ. ا. سایه
زاده ۱۳۰۶– درگذشته ۱۴۰۱
امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به هـ. ا. سایه، از شاعران برجسته معاصر ایرانی بود که در خانواده ای سرشناس و بهایی در رشت به دنیا آمد
ابتهاج کودکیاش را در رشت گذراند و دوران دبیرستانش را به تهران آمد و از همان جوانی سرودن شعر را آغاز کرد و با موسیقی آشنا شد.
او مدتی را بهعنوان سرپرست برنامه گلها در رادیوی ایران مشغول به کار شد و برنامهی موسیقایی گلچین هفته را بنا نهاد.
نخستین کتاب سایه به نام نخستین نغمهها در سال ۱۳۲۵ منتشر شد
از آثار دیگر او میتوان به تصنیف «سپیده» و غزلهای «در کوچهسار شب»، «حصار» و «ارغوان» و همچنین تصحیح غزلیات حافظ اشاره کرد .
امیر هوشنگ ابتهاج همواره دانشآموزی خودآموخته بوده و سراسر زندگیاش را وقف خواندن و سرودن کرده است.
#امیر_هوشنگ_ابتهاج/ هـ. ا. سایه
زاده ۱۳۰۶– درگذشته ۱۴۰۱
امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به هـ. ا. سایه، از شاعران برجسته معاصر ایرانی بود که در خانواده ای سرشناس و بهایی در رشت به دنیا آمد
ابتهاج کودکیاش را در رشت گذراند و دوران دبیرستانش را به تهران آمد و از همان جوانی سرودن شعر را آغاز کرد و با موسیقی آشنا شد.
او مدتی را بهعنوان سرپرست برنامه گلها در رادیوی ایران مشغول به کار شد و برنامهی موسیقایی گلچین هفته را بنا نهاد.
نخستین کتاب سایه به نام نخستین نغمهها در سال ۱۳۲۵ منتشر شد
از آثار دیگر او میتوان به تصنیف «سپیده» و غزلهای «در کوچهسار شب»، «حصار» و «ارغوان» و همچنین تصحیح غزلیات حافظ اشاره کرد .
امیر هوشنگ ابتهاج همواره دانشآموزی خودآموخته بوده و سراسر زندگیاش را وقف خواندن و سرودن کرده است.
👍1
@ddrreamm
#سهراب_سپهری
زاده ۱۳۰۷ – درگذشته ۱۳۵۹
سهراب سپهری از شاعران معاصر ایرانی
سهراب سپهری شاعر، نویسنده و نقاش اهل ایران بود. او از مهمترین شاعران معاصر ایران است و شعرهایش به زبانهای بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شدهاست،
اکثر شعرهای سهراب سپهری در قالب نیمایی است. اشعار او دارای تصویرسازیهایی بکر و خلاقانه است. او با دیدگاه انسانمدارانه و آموختههایی که از فلسفه ذن فرا گرفتهبود به شیوه جدیدی دست یافت،
وی عادت داشت که دور از جامعه آثار هنری اش را خلق کند و برای رسیدن به تنهاییهایش «قریه چنار» و کویرهای کاشان را انتخاب کرده بود.
شعر سهراب سپهری، سرشار از تصویرهای بکر و تازهاست که همراه با زبانی نرم، لطیف، پاکیزه و منسجم تصویرسازی میکند.
از معروفترین شعرهای وی میتوان به: نشانی، صدای پای آب و مسافر اشاره کرد که شعر صدای پای آب یکی از بلندترین شعرهای نو زبان فارسی است
شعر از سهراب سپهری
آب را گل نکنیم
در فرودست انگار کفتری می خورد آب
یا که در بیشه ای دور سیره ای پر می شوید
یادر آبادی کوزه ای پر می گردد
آب را گل نکنیم
شاید این آبروان
می رود پای سپیدار تا فرو شوید اندوه دلی
دست درویشی شاید نان خشکیده فروبرده در آب
زن زیبایی آمد لب رود
آب را گل نکنیم
روی زیبا دو برابر شده است
چه گوارا این آب
چه زلال این رود
مردم بالا دست چه صفایی دارند
چشمه هاشان جوشان
گاوهاشان شیر افشان باد
من ندیدم ده شان
بی گمان پای چپر هاشان جای پای خداست
مهتاب آنجا می کند روشن پهنای کلام
بی گمان در ده بالا دست ،چینه ها کوتاه است
مردمش میدانند که شقایق چه گلی است
بی گمان آنجا آبی ،آبی است
غنچه ای می شکفد اهل ده باخبرند
چه دهی باید باشد کوچه باغش پر موسیقی باد
مردمان سر رود آب را می فهمند گل نکردنش ، ما نیز
آب را گل نکنیم
#سهراب_سپهری
زاده ۱۳۰۷ – درگذشته ۱۳۵۹
سهراب سپهری از شاعران معاصر ایرانی
سهراب سپهری شاعر، نویسنده و نقاش اهل ایران بود. او از مهمترین شاعران معاصر ایران است و شعرهایش به زبانهای بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شدهاست،
اکثر شعرهای سهراب سپهری در قالب نیمایی است. اشعار او دارای تصویرسازیهایی بکر و خلاقانه است. او با دیدگاه انسانمدارانه و آموختههایی که از فلسفه ذن فرا گرفتهبود به شیوه جدیدی دست یافت،
وی عادت داشت که دور از جامعه آثار هنری اش را خلق کند و برای رسیدن به تنهاییهایش «قریه چنار» و کویرهای کاشان را انتخاب کرده بود.
شعر سهراب سپهری، سرشار از تصویرهای بکر و تازهاست که همراه با زبانی نرم، لطیف، پاکیزه و منسجم تصویرسازی میکند.
از معروفترین شعرهای وی میتوان به: نشانی، صدای پای آب و مسافر اشاره کرد که شعر صدای پای آب یکی از بلندترین شعرهای نو زبان فارسی است
شعر از سهراب سپهری
آب را گل نکنیم
در فرودست انگار کفتری می خورد آب
یا که در بیشه ای دور سیره ای پر می شوید
یادر آبادی کوزه ای پر می گردد
آب را گل نکنیم
شاید این آبروان
می رود پای سپیدار تا فرو شوید اندوه دلی
دست درویشی شاید نان خشکیده فروبرده در آب
زن زیبایی آمد لب رود
آب را گل نکنیم
روی زیبا دو برابر شده است
چه گوارا این آب
چه زلال این رود
مردم بالا دست چه صفایی دارند
چشمه هاشان جوشان
گاوهاشان شیر افشان باد
من ندیدم ده شان
بی گمان پای چپر هاشان جای پای خداست
مهتاب آنجا می کند روشن پهنای کلام
بی گمان در ده بالا دست ،چینه ها کوتاه است
مردمش میدانند که شقایق چه گلی است
بی گمان آنجا آبی ،آبی است
غنچه ای می شکفد اهل ده باخبرند
چه دهی باید باشد کوچه باغش پر موسیقی باد
مردمان سر رود آب را می فهمند گل نکردنش ، ما نیز
آب را گل نکنیم
👍1💯1
@ddrreamm
#مهدی_اخوان_ثالث
زاده ۱۳۰۷– درگذشته ۱۳۶۹
مهدی اخوان ثالث شاعر معاصر ایرانی در مشهد به دنیا آمد و اشعارش را با تخلص م. منتشر میکرد،
اشعار اخوان ثالث زمینهٔ اجتماعی دارند و گاه حوادث زندگی مردم را به تصویر کشیده. شعرش دارای لحن حماسی آمیخته با صلابت و سنگینی شعر خراسانی و نیز در بردارندهٔ ترکیبات نو و تازه با تصویرگری های خلاقانه و بدیع است.
اخوان ثالث با شعر کلاسیک شروع کرد. به شعر نیمایی علاقه مند شد و در آخرین اثرش دوباره به شعر کلاسیک برگشت. از وی اشعاری در هر دو سبک به جای ماندهاست. همچنین او آشنا به نوازندگی تار و مقامهای موسیقی خراسانی بود.
#مهدی_اخوان_ثالث
زاده ۱۳۰۷– درگذشته ۱۳۶۹
مهدی اخوان ثالث شاعر معاصر ایرانی در مشهد به دنیا آمد و اشعارش را با تخلص م. منتشر میکرد،
اشعار اخوان ثالث زمینهٔ اجتماعی دارند و گاه حوادث زندگی مردم را به تصویر کشیده. شعرش دارای لحن حماسی آمیخته با صلابت و سنگینی شعر خراسانی و نیز در بردارندهٔ ترکیبات نو و تازه با تصویرگری های خلاقانه و بدیع است.
اخوان ثالث با شعر کلاسیک شروع کرد. به شعر نیمایی علاقه مند شد و در آخرین اثرش دوباره به شعر کلاسیک برگشت. از وی اشعاری در هر دو سبک به جای ماندهاست. همچنین او آشنا به نوازندگی تار و مقامهای موسیقی خراسانی بود.
👍1
@ddrreamm
#حسین_منزوی
(زاده ۱۳۲۵ – درگذشته ۱۳۸۳)
حسین منزوی در سرودن شعر نیمایی، شعر سپید و ترانه تبحر داشت اما او شاعری غزلسراست که نقش برجسته ای در زنده کردن غزل معاصر داشته است
شعری از #حسین_منزوی
لیلا دوباره قسمت ابنالسلام شد
عشق بزرگم آه چه آسان حرام شد
میشد بدانم اینکه خطِ سرنوشتِ من
از دفترِ کدام شبِ بسته وام شد؟
اوّل دلم فراق تو را سرسری گرفت
وان زخم کوچک دلم آخر جذام شد
گلچین رسید و نوبت با من وزیدنت
دیگر تمام شد، گل سرخم! تمام شد
شعر من از قبیله خون است، خون من،
فواره از دلم زد و آمد کلام شد
ما خون تازه در تنِ عشقیم و عشق را
شعر من و شکوه تو، رمزالدوام شد
بعد از تو باز عاشقی و باز… آه نه!
این داستان به نام تو، اینجا تمام شد
#حسین_منزوی
(زاده ۱۳۲۵ – درگذشته ۱۳۸۳)
حسین منزوی در سرودن شعر نیمایی، شعر سپید و ترانه تبحر داشت اما او شاعری غزلسراست که نقش برجسته ای در زنده کردن غزل معاصر داشته است
شعری از #حسین_منزوی
لیلا دوباره قسمت ابنالسلام شد
عشق بزرگم آه چه آسان حرام شد
میشد بدانم اینکه خطِ سرنوشتِ من
از دفترِ کدام شبِ بسته وام شد؟
اوّل دلم فراق تو را سرسری گرفت
وان زخم کوچک دلم آخر جذام شد
گلچین رسید و نوبت با من وزیدنت
دیگر تمام شد، گل سرخم! تمام شد
شعر من از قبیله خون است، خون من،
فواره از دلم زد و آمد کلام شد
ما خون تازه در تنِ عشقیم و عشق را
شعر من و شکوه تو، رمزالدوام شد
بعد از تو باز عاشقی و باز… آه نه!
این داستان به نام تو، اینجا تمام شد
👍2
@ddrreamm
#سهیل_محمودی
زاده سال ۱۳۳۹ تهران
شعری از سهیل محمودی
گر چه خویش را به هر چه خواستم رسانده ام
عشق من ! قبول کن هنوز بی تو مانده ام
تو : نهایت تمام قله های دوردست
من : کسیکه عشق را به قله ها رسانده ام
هر شب از هزار و یک شبی که با تو بوده ام
دامنی ستاره پیش پای تو فشانده ام
گرچه من سرم برای عشق درد می کند
با وجود این , تو را به دردسر کشانده ام
دامن تمام ابرهای دوردست را
با هوای آفتاب روی تو تکانده ام
گرچه آسمان تمام هستی مرا گرفت
بر لبم به خاطر تو شکوه ای نرانده ام
خوب من ! به جان آینه, به چشم تو , قسم
یک دل زلال در برابرت نشانده ام
حرف آخرم : همین که با تمام شاعریم
غیر تو ، برای هیچکس غزل نخوانده ام
#سهیل_محمودی
زاده سال ۱۳۳۹ تهران
شعری از سهیل محمودی
گر چه خویش را به هر چه خواستم رسانده ام
عشق من ! قبول کن هنوز بی تو مانده ام
تو : نهایت تمام قله های دوردست
من : کسیکه عشق را به قله ها رسانده ام
هر شب از هزار و یک شبی که با تو بوده ام
دامنی ستاره پیش پای تو فشانده ام
گرچه من سرم برای عشق درد می کند
با وجود این , تو را به دردسر کشانده ام
دامن تمام ابرهای دوردست را
با هوای آفتاب روی تو تکانده ام
گرچه آسمان تمام هستی مرا گرفت
بر لبم به خاطر تو شکوه ای نرانده ام
خوب من ! به جان آینه, به چشم تو , قسم
یک دل زلال در برابرت نشانده ام
حرف آخرم : همین که با تمام شاعریم
غیر تو ، برای هیچکس غزل نخوانده ام
👍1
@ddrreamm
#سیمین_بـهبهانی
زاده ۱۳۰۶ – درگذشته ۱۳۹۳
سیمین بهبهانی معروفترین شاعره معاصر ایران در تهران به دنیا آمد نام اصلی او سیمین بَر خلیلی است.
ستاره دیده فرو بست و آرمید بیا
شراب نور به رگهای شب دوید بیا
ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت
گل سپیده شکفت و سحر دمید بیا
شهاب ِ یاد تو در آسمان خاطر من
پیاپی از همهسو خطّ زر کشید بیا
ز بس نشستم و با شب حدیث غم گفتم
ز غصّه رنگ من و رنگ شب پرید بیا
به وقت مرگم اگر تازه میکنی دیدار
بههوش باش که هنگام آن رسید بیا
به گامهای کسان میبرم گمان که تویی
دلم ز سینه برون شد ز بس تپید بیا
نیامدی که فلک خوشهخوشه پروین داشت
کنون که دست سحر دانهدانه چید بیا
امیدِ خاطر ِ سیمین ِ دل شکستهی تویی
مرا مخواه از این بیش ناامید بیا
#سیمین_بـهبهانی
زاده ۱۳۰۶ – درگذشته ۱۳۹۳
سیمین بهبهانی معروفترین شاعره معاصر ایران در تهران به دنیا آمد نام اصلی او سیمین بَر خلیلی است.
ستاره دیده فرو بست و آرمید بیا
شراب نور به رگهای شب دوید بیا
ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت
گل سپیده شکفت و سحر دمید بیا
شهاب ِ یاد تو در آسمان خاطر من
پیاپی از همهسو خطّ زر کشید بیا
ز بس نشستم و با شب حدیث غم گفتم
ز غصّه رنگ من و رنگ شب پرید بیا
به وقت مرگم اگر تازه میکنی دیدار
بههوش باش که هنگام آن رسید بیا
به گامهای کسان میبرم گمان که تویی
دلم ز سینه برون شد ز بس تپید بیا
نیامدی که فلک خوشهخوشه پروین داشت
کنون که دست سحر دانهدانه چید بیا
امیدِ خاطر ِ سیمین ِ دل شکستهی تویی
مرا مخواه از این بیش ناامید بیا
👍2