غزل شماره 740
@ddrreamm
این جهان کوهست و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
این بگفت و رفت در دم زیر خاک
آن کنیزک شد ز عشق و رنج پاک
زانک عشق مردگان پاینده نیست
زانک مرده سوی ما آینده نیست
عشق زنده در روان و در بصر
هر دمی باشد ز غنچه تازهتر
عشق آن زنده گزین کو باقیست
کز شراب جانفزایت ساقیست
عشق آن بگزین که جمله انبیا
یافتند از عشق او کار و کیا
تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
#مــولــانــا
@ddrreamm
این جهان کوهست و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
این بگفت و رفت در دم زیر خاک
آن کنیزک شد ز عشق و رنج پاک
زانک عشق مردگان پاینده نیست
زانک مرده سوی ما آینده نیست
عشق زنده در روان و در بصر
هر دمی باشد ز غنچه تازهتر
عشق آن زنده گزین کو باقیست
کز شراب جانفزایت ساقیست
عشق آن بگزین که جمله انبیا
یافتند از عشق او کار و کیا
تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
#مــولــانــا
👍1
@ddrreamm
یک چند به گیر و دار بگذشت مرا
یک چند در انتظار بگذشت مرا
باقی همه صرف حسرت روی تو شد
بنگر به چه روزگار بگذشت مرا
#نیما_یوشیج
یک چند به گیر و دار بگذشت مرا
یک چند در انتظار بگذشت مرا
باقی همه صرف حسرت روی تو شد
بنگر به چه روزگار بگذشت مرا
#نیما_یوشیج
😢1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بعضی از عزیزانی که پس از سال ۵۷ به دنیا آمدند بارها از ما میپرسند رضا شاه بزرگ که بود و چه کرد؟
این کلیپ تا حدودی میتونه به این دسته از عزیزان پاسخ بدهد،
این کلیپ تا حدودی میتونه به این دسته از عزیزان پاسخ بدهد،
❤2
@ddrreamm
از تو یکساعت جدایی خوش نمی آید مرا
با دگر کس آشنایی خوش نمی آید مرا
#کمالخجندی
خدایی آدم باید یکی مثل آقا کمال خجندی داشته باشه که به قشنگ ترین حالت ممکن بهش بگه جز تو از آشنایی با هیچکس دیگهای خوشم نمییاد. 👌😉
از تو یکساعت جدایی خوش نمی آید مرا
با دگر کس آشنایی خوش نمی آید مرا
#کمالخجندی
خدایی آدم باید یکی مثل آقا کمال خجندی داشته باشه که به قشنگ ترین حالت ممکن بهش بگه جز تو از آشنایی با هیچکس دیگهای خوشم نمییاد. 👌😉
👌3
@ddrreamm
وقتی #شمس ناپدید میشه #مولانا از هرکسی دنبال نشونه میگرده ببینه شمس کجاست
یه روز یکی میاد بهش میگه من #شمس رو تو دمشق دیدم، #مولانا پول همراهش نبوده و عبا و دستار و کفش و هرآنچه که همراهش بوده رو میده به طرف
طرف میره، یکی میگه این بهت دروغ گفت اصلا دمشق نرفته بوده
#مولانا بهش میگه
من برای خبر دروغش دستار و کفشمو دادم
اگه خبرش واقعیت داشت که جونمو فدا میکردم…
عشق همچین چیزیه
فقط میخوای یه خبری از معشوقت برسه
#حتی_به_غلط،،،
#حتی_به_دروغ،،،
وقتی #شمس ناپدید میشه #مولانا از هرکسی دنبال نشونه میگرده ببینه شمس کجاست
یه روز یکی میاد بهش میگه من #شمس رو تو دمشق دیدم، #مولانا پول همراهش نبوده و عبا و دستار و کفش و هرآنچه که همراهش بوده رو میده به طرف
طرف میره، یکی میگه این بهت دروغ گفت اصلا دمشق نرفته بوده
#مولانا بهش میگه
من برای خبر دروغش دستار و کفشمو دادم
اگه خبرش واقعیت داشت که جونمو فدا میکردم…
عشق همچین چیزیه
فقط میخوای یه خبری از معشوقت برسه
#حتی_به_غلط،،،
#حتی_به_دروغ،،،
❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
در انجیل متی آمده :
"به یقین به شما می گویم اگر تغییر نکنید و مثل کودکان نشوید هرگز وارد ملکوت آسمان نخواهید شد.... "
(I assure you that unless you change and become like children, you will never enter the kingdom of heaven.)
از بچه ها یاد بگیریم…
#عباس_کیارستمی
در انجیل متی آمده :
"به یقین به شما می گویم اگر تغییر نکنید و مثل کودکان نشوید هرگز وارد ملکوت آسمان نخواهید شد.... "
(I assure you that unless you change and become like children, you will never enter the kingdom of heaven.)
از بچه ها یاد بگیریم…
#عباس_کیارستمی
👍2
👍1
@ddrreamm
حکایتی از گلستان در باب عابدان بی درد و منع کنندگان موسیقی و هنر اصیل
#سعدی می فرماید دلی که از بصیرت برخوردار باشدهنگام شنیدن موسیقی مانند گلها وگیاهان و جانوران در برابر وزش باد به رقص و حرکت در میآید و همه چیز حتی خار را تسبیح گوی جهان هستی می بیند.
در حالیکه بعضی، حتی از جانوران نیز قوه درک کمتری دارند و همانند سنگ سخت،زیبایی و هنر تاثیری در آنان ندارد:
وقتی در سفر حجاز طایفه ای جوانان صاحبدل همدم من بودند و هم قدم ،
وقتها زمزمه ای بکردندی
و
بیتی محققانه بگفتندی ،
عابدی در سبیل منکر حال درویشان بود و بی خبر از درد ایشان
تا برسیدیم بخیل بنی هلال ،
کودک سیاه از حی عرب بدر آمد و آوازی بر آورد که مرغ از هوا در آورد
اشتر عابد را دیدم که برقص اندر آمد و عابد را بینداخت و برفت.
گفتم ای شیخ سماع در حیوان اثر کرد و تو را همچنان تفاوت نمی کند.
دانی چه گفت مرا آن بلبل سحری
تو خود چه آدمی کزعشق بی خبری
اشتربه شعرعرب درحالتست وطرب
گر ذوق نیست ترا کژ طبع جانوری
و عند هبوب الناشرات علی الحمی
تمیل غصون البان لاالحجر الصلد
ترجمه بیت :
هنگام وزیدن باد در سبزه زار و دشت
به رقص در میآیند شاخه های درخت ِ بان نه سنگ سخت،
#گلستان
#باب_دوم
در اخلاق درویشان
حکایتی از گلستان در باب عابدان بی درد و منع کنندگان موسیقی و هنر اصیل
#سعدی می فرماید دلی که از بصیرت برخوردار باشدهنگام شنیدن موسیقی مانند گلها وگیاهان و جانوران در برابر وزش باد به رقص و حرکت در میآید و همه چیز حتی خار را تسبیح گوی جهان هستی می بیند.
در حالیکه بعضی، حتی از جانوران نیز قوه درک کمتری دارند و همانند سنگ سخت،زیبایی و هنر تاثیری در آنان ندارد:
وقتی در سفر حجاز طایفه ای جوانان صاحبدل همدم من بودند و هم قدم ،
وقتها زمزمه ای بکردندی
و
بیتی محققانه بگفتندی ،
عابدی در سبیل منکر حال درویشان بود و بی خبر از درد ایشان
تا برسیدیم بخیل بنی هلال ،
کودک سیاه از حی عرب بدر آمد و آوازی بر آورد که مرغ از هوا در آورد
اشتر عابد را دیدم که برقص اندر آمد و عابد را بینداخت و برفت.
گفتم ای شیخ سماع در حیوان اثر کرد و تو را همچنان تفاوت نمی کند.
دانی چه گفت مرا آن بلبل سحری
تو خود چه آدمی کزعشق بی خبری
اشتربه شعرعرب درحالتست وطرب
گر ذوق نیست ترا کژ طبع جانوری
و عند هبوب الناشرات علی الحمی
تمیل غصون البان لاالحجر الصلد
ترجمه بیت :
هنگام وزیدن باد در سبزه زار و دشت
به رقص در میآیند شاخه های درخت ِ بان نه سنگ سخت،
#گلستان
#باب_دوم
در اخلاق درویشان
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
«از رقص باز نایستید، دخترکانِ نازنین!»
#زرتشت
شامگاهي زرتشت با شاگردان از میانِ جنگل می گذشت، و همچنان که در پیِ چشمهاي میگشت، به چمنزاري رسید سرسبز که گِرد-اش را درختان و بوتهها خاموشْ فراگرفته بودند و بر آن دخترکاني با هم میرقصیدند.
دخترکانْ چون زرتشت را بشناختند، از رقص بازایستادند. اما زرتشت با سیمایي دوستانه به سویِ ایشان رفت،
و این سخنان را گفت:
«از رقص بازنایستید، دخترکانِ نازنین! نه بازی بَر هَمزني بدچَشم سویِ شما آمده است، نه دشمنِ دخترکان.
من در برابرِ ابلیس هوادارِ خدایام، زیرا ابلیس "جانِ سنگینی" است. پس، ای سَبُکپایان، من چگونه دشمنِ رقصهایِ خداییِ شما توانم بود؟
یا دشمنِ پاهایِ دخترکانْ با گوژَکانِ زیباشان؟...»
#فردریش_نیچه
#چنین_گفت_زرتشت
بخشِ دوم: #سرود_رقص
ترجمه #داریوش_آشوری
«از رقص باز نایستید، دخترکانِ نازنین!»
#زرتشت
شامگاهي زرتشت با شاگردان از میانِ جنگل می گذشت، و همچنان که در پیِ چشمهاي میگشت، به چمنزاري رسید سرسبز که گِرد-اش را درختان و بوتهها خاموشْ فراگرفته بودند و بر آن دخترکاني با هم میرقصیدند.
دخترکانْ چون زرتشت را بشناختند، از رقص بازایستادند. اما زرتشت با سیمایي دوستانه به سویِ ایشان رفت،
و این سخنان را گفت:
«از رقص بازنایستید، دخترکانِ نازنین! نه بازی بَر هَمزني بدچَشم سویِ شما آمده است، نه دشمنِ دخترکان.
من در برابرِ ابلیس هوادارِ خدایام، زیرا ابلیس "جانِ سنگینی" است. پس، ای سَبُکپایان، من چگونه دشمنِ رقصهایِ خداییِ شما توانم بود؟
یا دشمنِ پاهایِ دخترکانْ با گوژَکانِ زیباشان؟...»
#فردریش_نیچه
#چنین_گفت_زرتشت
بخشِ دوم: #سرود_رقص
ترجمه #داریوش_آشوری
👍2
@ddrreamm
غنچه خندید ولی باغ به این خنده گریست
غنچه آن روز ندانست که این گریه ز چیست !
باغ پرگل شد و هر غنچه به گل شد تبدیل
گریه باغ فزون تر شد و چون ابر گریست
باغبان آمد و یک یک همه گلها را چید
باغ عریان شد و دیدند که از گل خالی است
باغ پرسید چه سودی بری از چیدن گل ؟!
گفت : پژمردگی اش را نتوانم نگریست
من اگر ز روی هر شاخه نچینم گل را
چه به گلزار و چه گلدان دگر عمرش فانی است
همه محکوم به مرگند چه انسان ، چه گیاه
اینچنین است همه کار جهان تا باقی است !!!
گریه ی باغ از آن بود که او میدانست
غنچه گر گل بشود هستی او گردد نیست !!
رسم تقدیر چنین است و چنین خواهد بود
می رود عمر ولی خنده به لب باید زیست
#سهیل_کامکار
غنچه خندید ولی باغ به این خنده گریست
غنچه آن روز ندانست که این گریه ز چیست !
باغ پرگل شد و هر غنچه به گل شد تبدیل
گریه باغ فزون تر شد و چون ابر گریست
باغبان آمد و یک یک همه گلها را چید
باغ عریان شد و دیدند که از گل خالی است
باغ پرسید چه سودی بری از چیدن گل ؟!
گفت : پژمردگی اش را نتوانم نگریست
من اگر ز روی هر شاخه نچینم گل را
چه به گلزار و چه گلدان دگر عمرش فانی است
همه محکوم به مرگند چه انسان ، چه گیاه
اینچنین است همه کار جهان تا باقی است !!!
گریه ی باغ از آن بود که او میدانست
غنچه گر گل بشود هستی او گردد نیست !!
رسم تقدیر چنین است و چنین خواهد بود
می رود عمر ولی خنده به لب باید زیست
#سهیل_کامکار
🤔2💯1
@ddrreamm
یک روز از بهشتت دزدیدهایم یک سیب
عمریست در زمینات هستیم تحت تعقیب
خوردیم در زمینات، این خاک تازه تاسیس
از پشت سر به شیطان، از روبرو به ابلیس
حالا در این جهنم، این سرزمین مرده
تاوان آن گناه و آن سیب کرم خورده
باید میان این خاک در کوه و دشت و جنگل
عمری ثواب کرد و برگشت جای اول!
#سعید_بیابانکی
یک روز از بهشتت دزدیدهایم یک سیب
عمریست در زمینات هستیم تحت تعقیب
خوردیم در زمینات، این خاک تازه تاسیس
از پشت سر به شیطان، از روبرو به ابلیس
حالا در این جهنم، این سرزمین مرده
تاوان آن گناه و آن سیب کرم خورده
باید میان این خاک در کوه و دشت و جنگل
عمری ثواب کرد و برگشت جای اول!
#سعید_بیابانکی
👍1
@ddrreamm
دلم گرفته به دلتنگیِ شبانه قسم
به گیسوان سیاه تو روی شانه قسم
تو بهترین غزل عاشقانه را با چشم
سرودهای به غزلهای عاشقانه قسم
درختهای کهنسال با رسیدن تو
جوان شدند به شادابی جوانه قسم
خلاف عامهى مردم به عشق پابندم
به سنگهای شکیبای رودخانه قسم
فداییان غم عشق و کشتگان فراق
نمردهاند به غمهای جاودانه قسم
#سجاد_سامانی
دلم گرفته به دلتنگیِ شبانه قسم
به گیسوان سیاه تو روی شانه قسم
تو بهترین غزل عاشقانه را با چشم
سرودهای به غزلهای عاشقانه قسم
درختهای کهنسال با رسیدن تو
جوان شدند به شادابی جوانه قسم
خلاف عامهى مردم به عشق پابندم
به سنگهای شکیبای رودخانه قسم
فداییان غم عشق و کشتگان فراق
نمردهاند به غمهای جاودانه قسم
#سجاد_سامانی
👍2