@ddrreamm
چو برشکست صبا زلفِ عنبرافشانش
به هر شکسته که پیوست تازه شد جانش
کجاست همنفسی؟ تا به شرح عرضه دَهَم
که دل چه میکشد از روزگارِ هجرانش
زمانه، از ورقِ گُل، مثالِ رویِ تو بست
ولی ز شرمِ تو، در غنچه کرد پنهانش
تو خفتهای و نشد عشق را کرانه پدید
تبارک الله از این رَه که نیست پایانش
جمالِ کعبه مگر عذرِ رهروان خواهد
که جانِ زنده دلان سوخت در بیابانش
بدین شکستهٔ بیتُ الحَزَن که میآرد؟
نشان یوسفِ دل از چَهِ زَنَخدانَش
بگیرم آن سرِ زلف و به دستِ خواجه دهم
که سوخت حافظِ بیدل ز مکر و دستانش
#حافظ
چو برشکست صبا زلفِ عنبرافشانش
به هر شکسته که پیوست تازه شد جانش
کجاست همنفسی؟ تا به شرح عرضه دَهَم
که دل چه میکشد از روزگارِ هجرانش
زمانه، از ورقِ گُل، مثالِ رویِ تو بست
ولی ز شرمِ تو، در غنچه کرد پنهانش
تو خفتهای و نشد عشق را کرانه پدید
تبارک الله از این رَه که نیست پایانش
جمالِ کعبه مگر عذرِ رهروان خواهد
که جانِ زنده دلان سوخت در بیابانش
بدین شکستهٔ بیتُ الحَزَن که میآرد؟
نشان یوسفِ دل از چَهِ زَنَخدانَش
بگیرم آن سرِ زلف و به دستِ خواجه دهم
که سوخت حافظِ بیدل ز مکر و دستانش
#حافظ
🔥1
@ddrreamm
کوچک كه بودم فکر میکردم آدمها چقدر بزرگند
و مي ترسيدم !
بزرگ که شدم دیدم بعضی آدما چقدر کوچکند
و بیشتر ترسیدم !!!
#آلفرد_هیچکاک
کوچک كه بودم فکر میکردم آدمها چقدر بزرگند
و مي ترسيدم !
بزرگ که شدم دیدم بعضی آدما چقدر کوچکند
و بیشتر ترسیدم !!!
#آلفرد_هیچکاک
💯2
@ddrreamm
دزدی میلیون ها تومان از بانک دزدید،
دزد دیگری هم به کاهدان زد و مقداری کاه دزدید...
هردو را گرفتند
و نزد قاضی بردند
قاضی دزد بانک را آزاد کرد و دزد کاه را به دوسال حبس با اعمال شاقه محکوم کرد
کاه دزد به وکیلش گفت چرا اونی که پول دزدیده بود را آزاد کرد و من که فقط مقداری کاه دزدیدم به دوسال حبس با اعمال شاقه محکوم شدم
وکیل گفت آخه قاضی کاه نمی خورد
#روز_وکیل_مبارکباد🤔😏
دزدی میلیون ها تومان از بانک دزدید،
دزد دیگری هم به کاهدان زد و مقداری کاه دزدید...
هردو را گرفتند
و نزد قاضی بردند
قاضی دزد بانک را آزاد کرد و دزد کاه را به دوسال حبس با اعمال شاقه محکوم کرد
کاه دزد به وکیلش گفت چرا اونی که پول دزدیده بود را آزاد کرد و من که فقط مقداری کاه دزدیدم به دوسال حبس با اعمال شاقه محکوم شدم
وکیل گفت آخه قاضی کاه نمی خورد
#روز_وکیل_مبارکباد🤔😏
👍1🤔1
@ddrreamm
گر خِرد کامل شود انسان نمیبیند زیان
بدترین دشمن چه باشد آدمی را جز زبان
گرگها درّندهاند تکلیفشان روشن ولی
وای از آن گرگی که پنهان است در ذات شبان
قبل از آنکه دل برنجانی کلامت را بسنج
تیرِ رفته بر نمیگردد به آغوشِ کمان
هرچه بر خود میپسندی را بگو با دیگران
فرق دارد نازنینم نیش جان با نوش جان
گر دلی را بشکنی تعریف حالت این شود
همچو مرغی که قفس باشد برایش آسمان
نزد خالق با منیّت من منم هرگز نکن
ما کجائیم نقطهای در ناکجای کهکشان
منسوب به #شیخ_احمد_جامی
« 536 - 440 ه. ق » ملقب به «ابونصر احمد ژندهپیل»
از عارفان، صوفیان و شاعران قرن ششم و دوره سلجوقی بود.
آرامگاه: تربت جام"
گر خِرد کامل شود انسان نمیبیند زیان
بدترین دشمن چه باشد آدمی را جز زبان
گرگها درّندهاند تکلیفشان روشن ولی
وای از آن گرگی که پنهان است در ذات شبان
قبل از آنکه دل برنجانی کلامت را بسنج
تیرِ رفته بر نمیگردد به آغوشِ کمان
هرچه بر خود میپسندی را بگو با دیگران
فرق دارد نازنینم نیش جان با نوش جان
گر دلی را بشکنی تعریف حالت این شود
همچو مرغی که قفس باشد برایش آسمان
نزد خالق با منیّت من منم هرگز نکن
ما کجائیم نقطهای در ناکجای کهکشان
منسوب به #شیخ_احمد_جامی
« 536 - 440 ه. ق » ملقب به «ابونصر احمد ژندهپیل»
از عارفان، صوفیان و شاعران قرن ششم و دوره سلجوقی بود.
آرامگاه: تربت جام"
👍1
@ddrreamm
عالمی را پرسیدند: خوب بودن را کدام روز بهتر است؟
عالم فرمود: یک روز قبل از مرگ!
دیگران حیران شدند و گفتند: ولی زمان مرگ را هیچکس نمیداند!
عالم فرمود: پس هر روز زندگی را روز آخر فکر کن و خوب باش شاید فردایی نباشد!
#روزنگار، ۷ اسفند، درگذشت
#علی_اکبر_دهخدا🥀
@ddrreamm
خدا رفتگان همه را بیامرزد پدر من خدا بیامرز، مثل همه حاجی های جاهای دیگر نان نخور بود! یعنی مال خودش از گلوش پایین نمیرفت. اما خدا بیامرز ننم جور آقام نبود. او میگفت مال مرد به زن وفا نمی کند. شلوار مرد که دو تا شد فکر زن نو می افتد . از اینجهت هنوز آقام پاش بسر کوچه نرسیده بود که میرفت سرپشت بام زنهای همسایه را صدا میکرد «خاله ربابه هو، آبجی رقیه هوووو، ننه فاطمه هوهوهو ۰۰۰»، آنوقت یکدفعه میدیدیم اطاق پر میشد از خواهرخوانده های ننم!
آنوقت ننم فوراً سماور را آتش میکرد. آب قلیان را میریخت؛ مینشست با آنها در ددل کردن. مقصود ازین کار دو چیز بود: یکی خوش گذرانی، دیگری آب بستن به مال خدابیامرز بابام که شلوارش دو تا نشود.
#علی_اکبر_دهخدا🥀
عالمی را پرسیدند: خوب بودن را کدام روز بهتر است؟
عالم فرمود: یک روز قبل از مرگ!
دیگران حیران شدند و گفتند: ولی زمان مرگ را هیچکس نمیداند!
عالم فرمود: پس هر روز زندگی را روز آخر فکر کن و خوب باش شاید فردایی نباشد!
#روزنگار، ۷ اسفند، درگذشت
#علی_اکبر_دهخدا🥀
@ddrreamm
خدا رفتگان همه را بیامرزد پدر من خدا بیامرز، مثل همه حاجی های جاهای دیگر نان نخور بود! یعنی مال خودش از گلوش پایین نمیرفت. اما خدا بیامرز ننم جور آقام نبود. او میگفت مال مرد به زن وفا نمی کند. شلوار مرد که دو تا شد فکر زن نو می افتد . از اینجهت هنوز آقام پاش بسر کوچه نرسیده بود که میرفت سرپشت بام زنهای همسایه را صدا میکرد «خاله ربابه هو، آبجی رقیه هوووو، ننه فاطمه هوهوهو ۰۰۰»، آنوقت یکدفعه میدیدیم اطاق پر میشد از خواهرخوانده های ننم!
آنوقت ننم فوراً سماور را آتش میکرد. آب قلیان را میریخت؛ مینشست با آنها در ددل کردن. مقصود ازین کار دو چیز بود: یکی خوش گذرانی، دیگری آب بستن به مال خدابیامرز بابام که شلوارش دو تا نشود.
#علی_اکبر_دهخدا🥀
👍1😁1
@ddrreamm
#مقالات
.جانبازان مرگ را چنان می جویند که
شاعر قافیه را و بیمار صحّت را
و محبوس خلاص را
و کودکان آدینه را..."
#شــــــــــمس_تــبــریــزے
#مقالات
.جانبازان مرگ را چنان می جویند که
شاعر قافیه را و بیمار صحّت را
و محبوس خلاص را
و کودکان آدینه را..."
#شــــــــــمس_تــبــریــزے
👍1
@ddrreamm
تو تنهایی و من تنهاتر از تو
بلا از چشم خیزد نه ز ابرو
به ایرانی دلم سوزد که هر دَم
خونآشامی کشَد او را به هر سو
#امیر_مومنی
تو تنهایی و من تنهاتر از تو
بلا از چشم خیزد نه ز ابرو
به ایرانی دلم سوزد که هر دَم
خونآشامی کشَد او را به هر سو
#امیر_مومنی
👏2
@ddrreamm
شب در چشمان من است
به سیاهی چشمهایم نگاه کن
روز در چشمان من است
به سفیدی چشمهایم نگاه کن
شب و روز در چشم های من است
به چشمهایم نگاه کن
پلک اگر فرو بندم
جهانی در ظلمات فرو خواهد رفت
#حسین_پناهی
شب در چشمان من است
به سیاهی چشمهایم نگاه کن
روز در چشمان من است
به سفیدی چشمهایم نگاه کن
شب و روز در چشم های من است
به چشمهایم نگاه کن
پلک اگر فرو بندم
جهانی در ظلمات فرو خواهد رفت
#حسین_پناهی
👍1