@ddrreamm
چیست در فلسفه عشق
که دور از درک است
یک نظر دیدن و
یک عمر به فکرش بودن
#امیر_اکبرزاده
چیست در فلسفه عشق
که دور از درک است
یک نظر دیدن و
یک عمر به فکرش بودن
#امیر_اکبرزاده
👍1
@ddrreamm
گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم آن دل کجا کنم؟
زان بیم کاشنایی و بیگانگی کنی
دل را همیشه با همه رنج آشنا کنم
#مسعود_سعد_سلمان
#چکامه_پارسی
گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم آن دل کجا کنم؟
زان بیم کاشنایی و بیگانگی کنی
دل را همیشه با همه رنج آشنا کنم
#مسعود_سعد_سلمان
#چکامه_پارسی
👍1
@ddrreamm
کوله باریست پر از هیچ
که بر شانه ماست
گله از دست کسی نیست
مقصر دل دیوانه ماست .
#قیصر_امینپور
کوله باریست پر از هیچ
که بر شانه ماست
گله از دست کسی نیست
مقصر دل دیوانه ماست .
#قیصر_امینپور
👍1🏆1
@ddrreamm
دیده شدن پرنده افسانه ای هما در ارتفاعات #طالقان
هُما در ادبیات و تاریخ ایران نماد سعادت و خوشبختی است؛ به خاطر جمعیت کم این پرنده آنقدر به سختی دیده میشود که معروف بوده اگر سایهاش بر سر هر کس بیفتد به سعادت میرسد به همین دلیل به هُمای سعادت معروف شده.
شدت رنگ نارنجی پرهای هُما نشان سن این پرنده است.
هُمای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد
حباب وار براندازم از نشاط کلاه
اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد
#حافظ_شیرازی
دیده شدن پرنده افسانه ای هما در ارتفاعات #طالقان
هُما در ادبیات و تاریخ ایران نماد سعادت و خوشبختی است؛ به خاطر جمعیت کم این پرنده آنقدر به سختی دیده میشود که معروف بوده اگر سایهاش بر سر هر کس بیفتد به سعادت میرسد به همین دلیل به هُمای سعادت معروف شده.
شدت رنگ نارنجی پرهای هُما نشان سن این پرنده است.
هُمای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد
حباب وار براندازم از نشاط کلاه
اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد
#حافظ_شیرازی
🤩1
@ddrreamm
نخستین باده کاندر جام کردند
ز چشم مست ساقی وام کردند
چو با خود یافتند اهل طرب را
شراب بیخودی در جام کردند
لب میگون جانان جام در داد
شراب عاشقانش نام کردند
ز بهر صید دلهای جهانی
کمند زلف خوبان دام کردند
به گیتی هرکجا درد دلی بود
بهم کردند و عشقش نام کردند
سر زلف بتان آرام نگرفت
ز بس دلها که بیآرام کردند
چو گوی حسن در میدان فگندند
به یک جولان دو عالم رام کردند
ز بهر نقل مستان از لب و چشم
مهیا پسته و بادام کردند
از آن لب، کز درِ صد آفرین است
نصیب بیدلان دشنام کردند
به مجلس نیک و بد را جای دادند
به جامی کار خاص و عام کردند
به غمزه صد سخن با جان بگفتند
به دل ز ابرو دو صد پیغام کردند
جمال خویشتن را جلوه دادند
به یک جلوه دو عالم رام کردند
دلی را تا به دست آرند، هر دم
سرِ زلفین خود را دام کردند
نهان با محرمی رازی بگفتند
جهانی را از آن اعلام کردند
چو خود کردند راز خویشتن فاش
عراقی را چرا بدنام کردند؟
#عراقی
نخستین باده کاندر جام کردند
ز چشم مست ساقی وام کردند
چو با خود یافتند اهل طرب را
شراب بیخودی در جام کردند
لب میگون جانان جام در داد
شراب عاشقانش نام کردند
ز بهر صید دلهای جهانی
کمند زلف خوبان دام کردند
به گیتی هرکجا درد دلی بود
بهم کردند و عشقش نام کردند
سر زلف بتان آرام نگرفت
ز بس دلها که بیآرام کردند
چو گوی حسن در میدان فگندند
به یک جولان دو عالم رام کردند
ز بهر نقل مستان از لب و چشم
مهیا پسته و بادام کردند
از آن لب، کز درِ صد آفرین است
نصیب بیدلان دشنام کردند
به مجلس نیک و بد را جای دادند
به جامی کار خاص و عام کردند
به غمزه صد سخن با جان بگفتند
به دل ز ابرو دو صد پیغام کردند
جمال خویشتن را جلوه دادند
به یک جلوه دو عالم رام کردند
دلی را تا به دست آرند، هر دم
سرِ زلفین خود را دام کردند
نهان با محرمی رازی بگفتند
جهانی را از آن اعلام کردند
چو خود کردند راز خویشتن فاش
عراقی را چرا بدنام کردند؟
#عراقی
👍2
@ddrreamm
✨ای غریبه ای که از کنار من می گذری
اگر دوست داری با من صحبت کنی
صحبت کن
چرا که صحبت نکنی؟
و چرا که من با تو صحبت نکنم؟
(والت ویتمن)
"Why not Speak to Me"
Stranger!
If you, passing, meet me,
And desire to speak to me,
Speak to me,
Why should you not speak to me?
And why should I not speak to you?
Walt Whitman*
نفسی بیا و بنشین، سخنی بگوی و بشنو
که به تشنگی بمردیم بر آب زندگانی
#سعدی
* آب زندگانی همان چشمه مهربانی است
که آدمیان همه تشنه آنند
و چه بسیار که لب تشنه
بر این چشمه جان میسپارند.
✨ای غریبه ای که از کنار من می گذری
اگر دوست داری با من صحبت کنی
صحبت کن
چرا که صحبت نکنی؟
و چرا که من با تو صحبت نکنم؟
(والت ویتمن)
"Why not Speak to Me"
Stranger!
If you, passing, meet me,
And desire to speak to me,
Speak to me,
Why should you not speak to me?
And why should I not speak to you?
Walt Whitman*
نفسی بیا و بنشین، سخنی بگوی و بشنو
که به تشنگی بمردیم بر آب زندگانی
#سعدی
* آب زندگانی همان چشمه مهربانی است
که آدمیان همه تشنه آنند
و چه بسیار که لب تشنه
بر این چشمه جان میسپارند.
👍2
@ddrreamm
آمدن، رفتن، دویدن
عشق ورزیدن
در غم انسان نشستن
پابه به پای شادمانی های مردم پای کوبیدن
کار کردن.. کار کردن.. آرمیدن
چشم انداز بیابان های خشک و تشنه را دیدن
از سبوی تازه آب پاک نوشیدن
هم نفس با بلبلان کوهی آواره خواندن
در تله افتاده آهو بچگان را شیر دادن
کار کردن.. کار کردن.. آرمیدن
یا شبی برفی پیش آتش ها نشستن
دل به رویاهای گرم شعله بستن
آری.. آری.. زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرینه پا برجاست
گر بیفروزیش، رقص شعله اش در هر کران پیداست
ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست
#سیاوش_کسرایی
آمدن، رفتن، دویدن
عشق ورزیدن
در غم انسان نشستن
پابه به پای شادمانی های مردم پای کوبیدن
کار کردن.. کار کردن.. آرمیدن
چشم انداز بیابان های خشک و تشنه را دیدن
از سبوی تازه آب پاک نوشیدن
هم نفس با بلبلان کوهی آواره خواندن
در تله افتاده آهو بچگان را شیر دادن
کار کردن.. کار کردن.. آرمیدن
یا شبی برفی پیش آتش ها نشستن
دل به رویاهای گرم شعله بستن
آری.. آری.. زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرینه پا برجاست
گر بیفروزیش، رقص شعله اش در هر کران پیداست
ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست
#سیاوش_کسرایی
👍2
@ddrreamm
بگوبدانم ؟!
کدام زن
درکوچه های این حوالی
زلفش راافشان کرده !!
که باغ
آبستن بهاران شده
وکوهسارعطر
آویشن وپونه بی قرارش کرده...!!
وشوق زیستن ازکرانه هرپنجره باز
پنجه میساید برتن خسته این روزگار،،
#صبا_پورنگار
بگوبدانم ؟!
کدام زن
درکوچه های این حوالی
زلفش راافشان کرده !!
که باغ
آبستن بهاران شده
وکوهسارعطر
آویشن وپونه بی قرارش کرده...!!
وشوق زیستن ازکرانه هرپنجره باز
پنجه میساید برتن خسته این روزگار،،
#صبا_پورنگار
👍2
@ddrreamm
پر کن پیاله را
کاین آب آتشین
دیری است ره به حال
خرابم نمی برد!
این جام ها که در پی
هم می شود تهی
دریای آتش است که
ریزم به کام خویش،
گرداب می رباید و، آبم نمی برد!
#فریدون_مشیری
پر کن پیاله را
کاین آب آتشین
دیری است ره به حال
خرابم نمی برد!
این جام ها که در پی
هم می شود تهی
دریای آتش است که
ریزم به کام خویش،
گرداب می رباید و، آبم نمی برد!
#فریدون_مشیری
🔥1
@ddrreamm
در خواب خیال یار خود می دیدم
وز باغ وصال او گلی می چیدم
مرغ سحری ز خواب بیدارم کرد
ای کاش که بیدار نمی گردیدم
#ابوسعید_ابوالخیر
در خواب خیال یار خود می دیدم
وز باغ وصال او گلی می چیدم
مرغ سحری ز خواب بیدارم کرد
ای کاش که بیدار نمی گردیدم
#ابوسعید_ابوالخیر
👍2
@ddrreamm
روزی ز پی گلاب می گردیدم
پژمرده عذار گل در آتش دیدم
گفتم که چه کرده ای که میسوزندت
گفتا که در این باغ دمی خندیدم
#ابوسعید_ابوالخیر
روزی ز پی گلاب می گردیدم
پژمرده عذار گل در آتش دیدم
گفتم که چه کرده ای که میسوزندت
گفتا که در این باغ دمی خندیدم
#ابوسعید_ابوالخیر
👍2