This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
✨مروری بر اسکناس های بیاد ماندنی شاهان #پهلوی.
✨به همراه ترانهای با صدای #کورس_سرهنگ_زاده
✨مروری بر اسکناس های بیاد ماندنی شاهان #پهلوی.
✨به همراه ترانهای با صدای #کورس_سرهنگ_زاده
🤩2🔥1💯1
@ddrreamm
#تاریخ
زوال حكومت ١٢٠ ساله
مغولها در ایران
از یک روستا شروع شد.
۱۲۰ سال مغولها هرچه خواستند در ایران کردند،
جنایتی نبود که
از آن چشم پوشیده باشد.
از کشتن ۱۰۰هزار نفر در یک روز
گرفته
تا تجاوز و غارت برخی از شهرها و قبایل...
مغولها
پس از فتح ایران
ساکن خراسان شدند
و چون بیابانگرد بودند،
در شهرها زندگی نمیکردند.
مغولها
همه گونه حقی داشتند،
مجاز بودند
هرکه را خواستند بکشند،
به هرکه خواستند تجاوز کنند
و هر چه را خواستند غارت کنند.
ایرانیان برایشان برده نبودند،
"احشام بودند"
در تاریخ دورهٔ مغول
چنان یأسی میان مردم ایران وجود داشت
که حتی در برابر کشتن خودشان هم مقاومت نمیکردند
* #ابن_اثیر مینویسد:*
یک مغول در صحرایی به ۱۷ نفر رسید و خواست همه را با طناب ببندد و بکشد
هیچکس جرات نکرد مقاومت کند
جز یک نفر
که همان یک نفر
او را کشت...!
#داستان از #روستای_باشتین
و دو برادر که همسایه بودند
شروع میشود
چند مغول بیابانگرد
به خانهٔ این دو میروند
و زنان و دخترانشان را
طلب میکنند
برخلاف رویه عادی ۱۲۰ سال قبلش
دو برادر مقاومت میکنند
و مغولان را میکشند
مردم باشتین اول میترسند
ولی مرد شجاعی بنام عبدالرزاق
دعوت به ایستادگی میکند.
خبر به قریههای اطراف میرسد
حاکم سبزوار مامورانی را میفرستد تا دو برادر را دستگیر کنند
عبدالرزاق با کمک مردم روستا
ماموران را نیز میکشد.
در نهایت حاکم سبزوار
سپاهی چندصد نفره را
به باشتین میفرستد،
ولی حالا خیلیها جرأت مقاومت پیدا میکنند.
عبدالرزاق
فرمانده قیام میشود
در چند روستا،
مردم مغولان را میکشند و خبرهای "مغولکشی"
کمکم زیاد میشود.
عبدالرزاق نام
*سربداران*
را بر سپاهیان از جان گذشتهاش میگذارد.
فوج فوج مردمانِ بستوه آمده از ستم مغولها به باشتین میروند
تا به عبدالرزاق بپیوندند
و در برابر سپاه ارغونشاه
(حاکم سبزوار) بایستند.
عبدالرزاق بر ارغونشاه پیروز میشود و سبزوار فتح میگردد
و پس از ۱۲۰ سال ایرانیان
بر مغولها فائق میشوند.
آنروز حتماً پرشکوه بوده است.
طغای تیمور، ایلخان مغول
یک ایلچی مغول را میفرستد
تا سربداران از او اطاعت کنند
سربداران او را هم میکشند
و به جنگ طغای میروند
و او را شکست میدهند
و این نقطهٔ پایان
ایلخانان مغول است.
@ddrreamm
#سیف_فرغانی
که از *شعرا و مشایخ قرن هفتم و هشتم هجری بود* این قصیده را خطاب به سپاهیان مغول
سروده است:
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
*آنکس که اسب داشت غبارش فرو نشست*
*بادِ سُم خران شما نیز بگذرد*
بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم
تا سختی کمان شما نیز بگذرد
*در مملکت که غرش شیران گذشت و رفت*
*این عوعو سگان شما نیز بگذرد.
#تاریخ
زوال حكومت ١٢٠ ساله
مغولها در ایران
از یک روستا شروع شد.
۱۲۰ سال مغولها هرچه خواستند در ایران کردند،
جنایتی نبود که
از آن چشم پوشیده باشد.
از کشتن ۱۰۰هزار نفر در یک روز
گرفته
تا تجاوز و غارت برخی از شهرها و قبایل...
مغولها
پس از فتح ایران
ساکن خراسان شدند
و چون بیابانگرد بودند،
در شهرها زندگی نمیکردند.
مغولها
همه گونه حقی داشتند،
مجاز بودند
هرکه را خواستند بکشند،
به هرکه خواستند تجاوز کنند
و هر چه را خواستند غارت کنند.
ایرانیان برایشان برده نبودند،
"احشام بودند"
در تاریخ دورهٔ مغول
چنان یأسی میان مردم ایران وجود داشت
که حتی در برابر کشتن خودشان هم مقاومت نمیکردند
* #ابن_اثیر مینویسد:*
یک مغول در صحرایی به ۱۷ نفر رسید و خواست همه را با طناب ببندد و بکشد
هیچکس جرات نکرد مقاومت کند
جز یک نفر
که همان یک نفر
او را کشت...!
#داستان از #روستای_باشتین
و دو برادر که همسایه بودند
شروع میشود
چند مغول بیابانگرد
به خانهٔ این دو میروند
و زنان و دخترانشان را
طلب میکنند
برخلاف رویه عادی ۱۲۰ سال قبلش
دو برادر مقاومت میکنند
و مغولان را میکشند
مردم باشتین اول میترسند
ولی مرد شجاعی بنام عبدالرزاق
دعوت به ایستادگی میکند.
خبر به قریههای اطراف میرسد
حاکم سبزوار مامورانی را میفرستد تا دو برادر را دستگیر کنند
عبدالرزاق با کمک مردم روستا
ماموران را نیز میکشد.
در نهایت حاکم سبزوار
سپاهی چندصد نفره را
به باشتین میفرستد،
ولی حالا خیلیها جرأت مقاومت پیدا میکنند.
عبدالرزاق
فرمانده قیام میشود
در چند روستا،
مردم مغولان را میکشند و خبرهای "مغولکشی"
کمکم زیاد میشود.
عبدالرزاق نام
*سربداران*
را بر سپاهیان از جان گذشتهاش میگذارد.
فوج فوج مردمانِ بستوه آمده از ستم مغولها به باشتین میروند
تا به عبدالرزاق بپیوندند
و در برابر سپاه ارغونشاه
(حاکم سبزوار) بایستند.
عبدالرزاق بر ارغونشاه پیروز میشود و سبزوار فتح میگردد
و پس از ۱۲۰ سال ایرانیان
بر مغولها فائق میشوند.
آنروز حتماً پرشکوه بوده است.
طغای تیمور، ایلخان مغول
یک ایلچی مغول را میفرستد
تا سربداران از او اطاعت کنند
سربداران او را هم میکشند
و به جنگ طغای میروند
و او را شکست میدهند
و این نقطهٔ پایان
ایلخانان مغول است.
@ddrreamm
#سیف_فرغانی
که از *شعرا و مشایخ قرن هفتم و هشتم هجری بود* این قصیده را خطاب به سپاهیان مغول
سروده است:
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
*آنکس که اسب داشت غبارش فرو نشست*
*بادِ سُم خران شما نیز بگذرد*
بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم
تا سختی کمان شما نیز بگذرد
*در مملکت که غرش شیران گذشت و رفت*
*این عوعو سگان شما نیز بگذرد.
👍2💯1
@ddrreamm
گر مرد رهی میان خون باید رفت
وز پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
#عطار_نیشابوری
گر مرد رهی میان خون باید رفت
وز پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
#عطار_نیشابوری
👏3👍1
@ddrreamm
گر نشان زندگی جنبندگی است
خار در صحرا سراسر زندگی است
هم جُعَل زنده است و هم پروانه لیک
فرق ها از زندگی تا زندگی است
#پژمان_بختیاری
(جعل : نوعی سوسک است)
گر نشان زندگی جنبندگی است
خار در صحرا سراسر زندگی است
هم جُعَل زنده است و هم پروانه لیک
فرق ها از زندگی تا زندگی است
#پژمان_بختیاری
(جعل : نوعی سوسک است)
👍1💯1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
کل کیهان در حال جشن گرفتن است؛ جشن بزرگی است، جشنی همیشگی
فقط ما بخشی از آن نیستیم، ما خودمان را جدا کردهایم و دچار بدبختی شدهایم. ما بخاطر ذهن در بدبختی هستیم.
گلها در جشن شرکت دارند. ماه شرکت دارد. ستارهها، زمین، اقیانوس، ابرها _ همه در جشن ابدی و دائمی شرکت دارند. فقط انسان بیگانه شده است. او خودش را از هستی جدا کرده است.
ما باید خدا را همچون خدایی رقصنده تصور کنیم. کل کیهان رقص است. تا زمانی که نتوانی برقصی، نمیتوانی بخشی از خدا شوی.
با این کیهانِ رقصان، به شیوهای رقصان دیدار کن!
با شادی وارد این جشن بزرگ کیهانی شو!
زمانی که کیهان بودن خودت را بشناسی، زمانی که احساس کنی تو در کیهانی و کیهان در تو است، میتوانی برقصی و بخندی. آنگاه سرور در تو سرزیر میشود. احساس میکنی که الوهیت همه جا هست؛ در درون و بیرون
#اوشو
کل کیهان در حال جشن گرفتن است؛ جشن بزرگی است، جشنی همیشگی
فقط ما بخشی از آن نیستیم، ما خودمان را جدا کردهایم و دچار بدبختی شدهایم. ما بخاطر ذهن در بدبختی هستیم.
گلها در جشن شرکت دارند. ماه شرکت دارد. ستارهها، زمین، اقیانوس، ابرها _ همه در جشن ابدی و دائمی شرکت دارند. فقط انسان بیگانه شده است. او خودش را از هستی جدا کرده است.
ما باید خدا را همچون خدایی رقصنده تصور کنیم. کل کیهان رقص است. تا زمانی که نتوانی برقصی، نمیتوانی بخشی از خدا شوی.
با این کیهانِ رقصان، به شیوهای رقصان دیدار کن!
با شادی وارد این جشن بزرگ کیهانی شو!
زمانی که کیهان بودن خودت را بشناسی، زمانی که احساس کنی تو در کیهانی و کیهان در تو است، میتوانی برقصی و بخندی. آنگاه سرور در تو سرزیر میشود. احساس میکنی که الوهیت همه جا هست؛ در درون و بیرون
#اوشو
😍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
تاثیر #کمال_الدین_اصفهانی و #عراقی بر شعر #حافظ
کمال الدین اسماعیل اصفهانی (متوفای 635 ق)
از سخنوران و قصیده سرایان بزرگ قرن ششم و اوایل هفتم است که غزلیات و رباعیات نغزی نیز دارد. این سخنور در دو صنعت ابهام و حسن تعلیل که از مهمترین صنایع معنوی شعر شمرده میشود مهارت بیمانندی دارد و حافظ از لفظ استوار و این دو صنعت ظریف او عمیقا تاثیر و الهام گرفته است. چنانکه خود حافظ هم در همین دو صنعت مهارت شایانی دارد.
تضمینها و اقتباسهای لفظی و معنوی:
1) #حافظ بیتی از #کمال را با تصریح به نام او چنین تضمین کرده است:
ور باورت نمیکند از بنده این حدیث
از گفته کمال دلیلی بیاورم:
«گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم»
غزل شماره 329 طبع قزوینی
بیت #کمال در مقطع غزلی است از او که مطلع این است:
جان را چو نیست وصل تو حاصل کجا برم
دل را که شد ز درد تو غافل کجا برم
شادروان #بهار در سبکشناسی نوشته است که اصل این بیت #کمال هم به نوبه خود تضمین توأم با تصرفی است از این بیت #مسعود_سعد:
گر برکنم دل از تو و برگیرم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم آن دل کجا کنم
تاثیر #کمال_الدین_اصفهانی و #عراقی بر شعر #حافظ
کمال الدین اسماعیل اصفهانی (متوفای 635 ق)
از سخنوران و قصیده سرایان بزرگ قرن ششم و اوایل هفتم است که غزلیات و رباعیات نغزی نیز دارد. این سخنور در دو صنعت ابهام و حسن تعلیل که از مهمترین صنایع معنوی شعر شمرده میشود مهارت بیمانندی دارد و حافظ از لفظ استوار و این دو صنعت ظریف او عمیقا تاثیر و الهام گرفته است. چنانکه خود حافظ هم در همین دو صنعت مهارت شایانی دارد.
تضمینها و اقتباسهای لفظی و معنوی:
1) #حافظ بیتی از #کمال را با تصریح به نام او چنین تضمین کرده است:
ور باورت نمیکند از بنده این حدیث
از گفته کمال دلیلی بیاورم:
«گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم»
غزل شماره 329 طبع قزوینی
بیت #کمال در مقطع غزلی است از او که مطلع این است:
جان را چو نیست وصل تو حاصل کجا برم
دل را که شد ز درد تو غافل کجا برم
شادروان #بهار در سبکشناسی نوشته است که اصل این بیت #کمال هم به نوبه خود تضمین توأم با تصرفی است از این بیت #مسعود_سعد:
گر برکنم دل از تو و برگیرم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم آن دل کجا کنم
❤3
@ddrreamm
گفتم جنبیدن بر دو نوع است، یکی را شکنجه میکنند هم میجنبد از زخم چوب میجنبد و آن دگر در لاله زار و ریاحین و نسرین هم میجنبد.
پی هر جنبش مرو...
#شمس_تبریزی
چون خود را به دست آوردی،
خوش میرو!
اگر کسی دیگر را یابی،
دست به گردن او در آور!
و اگر کسی دیگر نیابی،
دست به گردنِ خویشتن در آور!
#شمس_تبریزی
گفتند: خدای را، نشانی بده که بدان بدانیم که تو با کی بیشتر میباشی بهعنایت و رحمت؟ گفت: هر که خدای مرا بیشتر یاد میکند. یادی است بر زبان و یادی است در جان.
#شمس_تبریزی
هفتم مهر ،
روز بزرگداشت #شمس_تبریزی گرامیباد
گفتم جنبیدن بر دو نوع است، یکی را شکنجه میکنند هم میجنبد از زخم چوب میجنبد و آن دگر در لاله زار و ریاحین و نسرین هم میجنبد.
پی هر جنبش مرو...
#شمس_تبریزی
چون خود را به دست آوردی،
خوش میرو!
اگر کسی دیگر را یابی،
دست به گردن او در آور!
و اگر کسی دیگر نیابی،
دست به گردنِ خویشتن در آور!
#شمس_تبریزی
گفتند: خدای را، نشانی بده که بدان بدانیم که تو با کی بیشتر میباشی بهعنایت و رحمت؟ گفت: هر که خدای مرا بیشتر یاد میکند. یادی است بر زبان و یادی است در جان.
#شمس_تبریزی
هفتم مهر ،
روز بزرگداشت #شمس_تبریزی گرامیباد
👍2
@ddrreamm
#مولوی و #حافظ را اگر شاعر عشق روحانی و معنوی بدانیم
(که مورد اخیر البته مشکوک است)
#سعدی بزرگترین غزلسرای عشق ملموس مادی در میراث ادب پارسی است.
اوصاف خوبرویان را به تصویر میکشد
و ناز و خرام و شور و شرار آنان را روایت میکند.
تلخنای وداع،
عبوس فراق،
تب انتظار،
شوق دیدار
و شهد دلدار
را درون عاطفۀ خویش ورز میدهد
و صحنهها و لحظههای ناب عاشقی را به سحاری باز مینماید.
#مولوی و #حافظ را اگر شاعر عشق روحانی و معنوی بدانیم
(که مورد اخیر البته مشکوک است)
#سعدی بزرگترین غزلسرای عشق ملموس مادی در میراث ادب پارسی است.
اوصاف خوبرویان را به تصویر میکشد
و ناز و خرام و شور و شرار آنان را روایت میکند.
تلخنای وداع،
عبوس فراق،
تب انتظار،
شوق دیدار
و شهد دلدار
را درون عاطفۀ خویش ورز میدهد
و صحنهها و لحظههای ناب عاشقی را به سحاری باز مینماید.
👍1
1696008372624
<unknown>
#غم_زمانه_خورم_یا_فراق_یار_کشم
#محمدرضا_شجریان
https://t.me/ddrreamm
غم زمانه خورم یا فراق یار کشم
به طاقتی که ندارم کدام بار کشم
نه قوتی که توانم کناره جستن از او
نه قدرتی که به شوخیش در کنار کشم
نه دست صبر که در آستین عقل برم
نه پای عقل که در دامن قرار کشم
ز دوستان به جفا سیرگشت مردی نیست
جفای دوست زنم گر نه مردوار کشم
چو میتوان به صبوری کشید جور عدو
چرا صبور نباشم که جور یار کشم
شراب خورده ساقی ز جام صافی وصل
ضرورتست که دردسر خمار کشم
گلی چو روی تو گر در چمن به دست آید
کمینه دیده سعدیش پیش خار کشم
#سعدی
#محمدرضا_شجریان
https://t.me/ddrreamm
غم زمانه خورم یا فراق یار کشم
به طاقتی که ندارم کدام بار کشم
نه قوتی که توانم کناره جستن از او
نه قدرتی که به شوخیش در کنار کشم
نه دست صبر که در آستین عقل برم
نه پای عقل که در دامن قرار کشم
ز دوستان به جفا سیرگشت مردی نیست
جفای دوست زنم گر نه مردوار کشم
چو میتوان به صبوری کشید جور عدو
چرا صبور نباشم که جور یار کشم
شراب خورده ساقی ز جام صافی وصل
ضرورتست که دردسر خمار کشم
گلی چو روی تو گر در چمن به دست آید
کمینه دیده سعدیش پیش خار کشم
#سعدی
👍3
🔥2