✅ ستایش سه زن از سه نسل در شبکه سوم سیما! ✅
🇮🇷: @darvishnameh
✍ عصر دیروز، چهارشنبه - ۱۰ بهمن - شبکه سوم سیما در برنامه پرطرفدار و زنده #کاملا_دخترونه و به روایت دکتر #کاوه_فرهادی، به ستایش از عملکرد #مهلقا_ملاح، #میترا_البرزیمنش و #افسانه_احسانی پرداخت؛ زنان خردمند، کارآمد و امیدواری که برای اعتلای طبیعت ایران و با اتکا به دانش ضمنی، تجربههای زیستی و زیگونگی فرهنگی/طبیعی ایران در حوزه آموزش کودکان، کارآفرینی بومنشینان، مدیریت پسماند، مبارزه با آلودگی هوا و گردشگری پایدار و مسوولانه چون ستارههایی تابناک درخشیدهاند ...
#واره
#تعاونی_سنتی_زنانه
#بیزباله
#شیبدراز
https://t.me/kaveh_farhadi/4344
🇮🇷: @darvishnameh
✍ عصر دیروز، چهارشنبه - ۱۰ بهمن - شبکه سوم سیما در برنامه پرطرفدار و زنده #کاملا_دخترونه و به روایت دکتر #کاوه_فرهادی، به ستایش از عملکرد #مهلقا_ملاح، #میترا_البرزیمنش و #افسانه_احسانی پرداخت؛ زنان خردمند، کارآمد و امیدواری که برای اعتلای طبیعت ایران و با اتکا به دانش ضمنی، تجربههای زیستی و زیگونگی فرهنگی/طبیعی ایران در حوزه آموزش کودکان، کارآفرینی بومنشینان، مدیریت پسماند، مبارزه با آلودگی هوا و گردشگری پایدار و مسوولانه چون ستارههایی تابناک درخشیدهاند ...
#واره
#تعاونی_سنتی_زنانه
#بیزباله
#شیبدراز
https://t.me/kaveh_farhadi/4344
Forwarded from kaveh farhadi کاوه فرهادی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بازنشر #هفت_دقیقه
از #هفتاد_سال_پژوهش! 👆👆
به مناسبت #شب_مرتضی_فرهادی
#چهاردهم_بهمن_۹۸
#خانه_اندیشمندان_علوم_انسانی
نگاهی کوتاه به زندگی و اندیشههای خالقِ
آثار :
کتاب #فرهنگ_یاریگری_در_ایران ( کتاب سال ایران- ۱۳۷۳؛ کتاب برگزیدهی دانشگاه تهران همان سال و..)
کتاب #موزه_هایی_در_باد (پژوهش_سال_ایران_۱۳۷۴؛ کتاب برگزیدهی دانشگاهِ تهران همان سال و...)
کتاب #واره_درآمدی_بر_مردم_شناسی_تعاون ( کتاب سال ایران - ۱۳۸۰، کتاب برگزیده دانشگاه تهران همان سال و جایزه نخست جشنواره بین المللی فارابی ، آبان ۱۳۸۹، جایزه نخست یونسکو، آیسسکو و...)
کتاب #انسانشناسی_یاریگری
کتاب #مکتب_نوسازی_و_دشواریهای_بومیسازی
کتاب #به_راه_بادیه_رفتن
کتاب #کشتکاری_و_فرهنگ
کتاب #موزههای_بازیافته
کتاب #صنعت_برفراز_سنت_یا_در_برابر_آن
و...
#دکتر_مرتضی_فرهادی
www.mortezafarhadi.ir
#شب_مرتضی_فرهادی
#چهارده_بهمن_۹۸
#خانه_اندیشمندان_علوم_انسانی
@kaveh_farhadi
از #هفتاد_سال_پژوهش! 👆👆
به مناسبت #شب_مرتضی_فرهادی
#چهاردهم_بهمن_۹۸
#خانه_اندیشمندان_علوم_انسانی
نگاهی کوتاه به زندگی و اندیشههای خالقِ
آثار :
کتاب #فرهنگ_یاریگری_در_ایران ( کتاب سال ایران- ۱۳۷۳؛ کتاب برگزیدهی دانشگاه تهران همان سال و..)
کتاب #موزه_هایی_در_باد (پژوهش_سال_ایران_۱۳۷۴؛ کتاب برگزیدهی دانشگاهِ تهران همان سال و...)
کتاب #واره_درآمدی_بر_مردم_شناسی_تعاون ( کتاب سال ایران - ۱۳۸۰، کتاب برگزیده دانشگاه تهران همان سال و جایزه نخست جشنواره بین المللی فارابی ، آبان ۱۳۸۹، جایزه نخست یونسکو، آیسسکو و...)
کتاب #انسانشناسی_یاریگری
کتاب #مکتب_نوسازی_و_دشواریهای_بومیسازی
کتاب #به_راه_بادیه_رفتن
کتاب #کشتکاری_و_فرهنگ
کتاب #موزههای_بازیافته
کتاب #صنعت_برفراز_سنت_یا_در_برابر_آن
و...
#دکتر_مرتضی_فرهادی
www.mortezafarhadi.ir
#شب_مرتضی_فرهادی
#چهارده_بهمن_۹۸
#خانه_اندیشمندان_علوم_انسانی
@kaveh_farhadi
🔻رازِ مکینههای مرتضی فرهادی و شاهبیتِ نبردی که راه انداخته است!🔻 بخش اول:
سخنرانی محمد درویش
۱۴بهمن ۱۳۹۸ به افتخار ۷۵مین سالروز میلاد استاد مرتضی فرهادی
🇮🇷: @darvishnameh
✍ مرتضی فرهادی دقیقاً چه میگوید؟ آیا صدای پژوهشگری خویشفرما که از سربازی به سرداری در حوزهی گیاهمردمشناسی و توسعه رسیده و دستی بر نقاشی، شعر و مجسمهسازی هم داشته، آنگونه که باید شنیده شده است؟ آیا امکاناتی که باید، دراختیارش قرار دادند؟ مردی که دستکم ۳عنوان از کتابهایش یا کتاب سال و یا پژوهش سال کشور شده، ظاهراً نباید از فقدان نگاههای حمایتی گلهمند باشد. پس ریشهی گلهمندیهای این اندیشمندِ ایرانی از چه جنسی است؟ فرهادی شاید بیشتر از هر همتای دیگرش در دانشگاه علامه طباطبایی و در حوزهی مردمشناسی، ایرانیان را با واژهها، شگردها و مفاهیمی بس کهن اما نو آشنا کرده است. بیشک جهانِ گمنامِ موزههای در بادش، سنگنگارههای تیمره، نیمهور، گلخوشناسی، ریآوری، خیرخیزی، کَمَره، جوقاسم، آدوری، سنگچالی، بندسارها، هوشابها و خوشابها، کشت سبويي، آرِنگسازی، خاکستانی، گيرماسه، گورابسازی، تيلوندادن و چومسوزان پیش از او جهانِ گمنامتری بود. این مرتضی فرهادی بود که ایرانیان را متوجه بانگ آب و کر خواب کرد و متوجه آزاری عجیب به نام مَکِل مَکِل مکینگی! آزاری که ریشه در اقتصادی بادآورده متاثر از آزاری هلندی دارد و ثمرهاش فروهشتگی ده و کژبالشی شهر شد؛ رخدادی که دیگر، دانندگانِ تفاوت بین باد نر و باد ماده را فهم نمیکرد و درکی از عروسی آب نداشت. او کوشید تا یاد من و تو بیاندازد که ریشهی ngo را نه در متونِ چندصدساله غربی که در فرهنگِ چندهزارساله #واره باید جستجو کرد. او تلاش کرد تا نقش زنان را در اصالت به فرهنگ کار و تولید به عنوان رمز پایداری تمدن چندهزارساله ایرانی تبیین کند. درد و نگرانی فرهادی از آینده جامعهای است که علم و فن را تولید نمیکند، اما مبتنی بر اقتصادی بادآورده آن را بیتامل مصرف میکند تا جایی که دچار علمزدگی، فنزدگی و مصرفزدگی شده و دیگر درک نمیکند وقتی میتوان بدون تلاش، معاش داشت، چرا باید به خود زحمت تولید و ارتقای دانایی داد؟ و این علتالعللِ سرطانی است که به جان ژینایی وطن افتاده است. فرهادی میگدازد از این دانایی جگرسوز که چرا کارآفرینی فتوتی را بر پشتوانه فرهنگ یاریگری از دست داده و به جایش اصالت مصرف را به رسمیت شناختیم تا درواقع بر شکافها، دلالسالاریها و پولشوییها بیافزاییم. مرتضای ما از روشنفکرانی که ریشهی عقبماندگیها را در لکنتهای زبان فارسی رهگیری میکنند؛ از آنهایی که رمز سعادت را در فراموشی تاریخ و سبک زندگی چندهزارساله ایرانیان در همزیستی با کویر ارزیابی کرده و از تکنوکراتهایی که به جای درک قوانین حاکم بر طبیعت، زیر عَلَم مکتب نوسازی سینه زده و کلیدِ همهی قفلها را در غلبه تفکر سازهای و نمایشِ ترینها میدانند، به شدت گلهمند است. او نمیگوید چرا چارلز اسپنسر داروین را میبینید؟ بلکه میپرسد چرا از همعصرِ او پیتر کروپاتیکن کسی چیزی نمیگوید؟! او میگوید: انصاف داشته باشیم و ریشههای نژادپرستی، حیوانآزاری و خشونت علیه طبیعت، بردهداری و زنستیزی را از قضا در اندیشههای برخی از بزرگانِ تمدن غرب چون ارسطو و اسپنوزا باید رهگیری کرد. او از این سانسورِ پنهان میسوزد که حاصلش نشانی غلط دادن به نسلی است که دیگر حوصلهی خواندن جنگ و صلح تولستوی، اندیشههای ابوالحسن خرقانی و تامل در سلوک گاندی را ندارد. ارسطو در رساله سیاستش میگوید: "جاندارانِ رام، در نهاد بهتر از جاندارانِ رمندهاند. و صلاح چنین جاندارانی آن است که مطیع فرمان آدمی باشند ... همچنین است رابطهی زن با مرد، رابطه زیردست با زبردست و فرمانروا با فرمانبردار. پس این اصل باید دربارهی همهی آدمیزادان صدق کند. نتیجه میگیریم همهی آدمیزادگان با یکدیگر به همان اندازه فرق دارند که تن از روان یا آدمی از دد." آیا آشکارتر و عریانتر از این هم میتوان نژادپرستی و سلطهگری را فلسفید؟ مقایسه کنید با کلامِ مترقی خرقانی در هشتصد سال پیش که میفرماید: "هرکس در این سرا درآید، نانش دهید و از ایمانش مپرسید. چه آنکس که به درگاهِ باریتعالی به جان ارزد، بیشک برخوانِ بوالحسن به نانی ارزد."
#شب_مرتضی_فرهادی
#سخنرانی_محمد_درویش
📝 ادامه دارد ...
🇮🇷: https://t.me/darvishnameh
سخنرانی محمد درویش
۱۴بهمن ۱۳۹۸ به افتخار ۷۵مین سالروز میلاد استاد مرتضی فرهادی
🇮🇷: @darvishnameh
✍ مرتضی فرهادی دقیقاً چه میگوید؟ آیا صدای پژوهشگری خویشفرما که از سربازی به سرداری در حوزهی گیاهمردمشناسی و توسعه رسیده و دستی بر نقاشی، شعر و مجسمهسازی هم داشته، آنگونه که باید شنیده شده است؟ آیا امکاناتی که باید، دراختیارش قرار دادند؟ مردی که دستکم ۳عنوان از کتابهایش یا کتاب سال و یا پژوهش سال کشور شده، ظاهراً نباید از فقدان نگاههای حمایتی گلهمند باشد. پس ریشهی گلهمندیهای این اندیشمندِ ایرانی از چه جنسی است؟ فرهادی شاید بیشتر از هر همتای دیگرش در دانشگاه علامه طباطبایی و در حوزهی مردمشناسی، ایرانیان را با واژهها، شگردها و مفاهیمی بس کهن اما نو آشنا کرده است. بیشک جهانِ گمنامِ موزههای در بادش، سنگنگارههای تیمره، نیمهور، گلخوشناسی، ریآوری، خیرخیزی، کَمَره، جوقاسم، آدوری، سنگچالی، بندسارها، هوشابها و خوشابها، کشت سبويي، آرِنگسازی، خاکستانی، گيرماسه، گورابسازی، تيلوندادن و چومسوزان پیش از او جهانِ گمنامتری بود. این مرتضی فرهادی بود که ایرانیان را متوجه بانگ آب و کر خواب کرد و متوجه آزاری عجیب به نام مَکِل مَکِل مکینگی! آزاری که ریشه در اقتصادی بادآورده متاثر از آزاری هلندی دارد و ثمرهاش فروهشتگی ده و کژبالشی شهر شد؛ رخدادی که دیگر، دانندگانِ تفاوت بین باد نر و باد ماده را فهم نمیکرد و درکی از عروسی آب نداشت. او کوشید تا یاد من و تو بیاندازد که ریشهی ngo را نه در متونِ چندصدساله غربی که در فرهنگِ چندهزارساله #واره باید جستجو کرد. او تلاش کرد تا نقش زنان را در اصالت به فرهنگ کار و تولید به عنوان رمز پایداری تمدن چندهزارساله ایرانی تبیین کند. درد و نگرانی فرهادی از آینده جامعهای است که علم و فن را تولید نمیکند، اما مبتنی بر اقتصادی بادآورده آن را بیتامل مصرف میکند تا جایی که دچار علمزدگی، فنزدگی و مصرفزدگی شده و دیگر درک نمیکند وقتی میتوان بدون تلاش، معاش داشت، چرا باید به خود زحمت تولید و ارتقای دانایی داد؟ و این علتالعللِ سرطانی است که به جان ژینایی وطن افتاده است. فرهادی میگدازد از این دانایی جگرسوز که چرا کارآفرینی فتوتی را بر پشتوانه فرهنگ یاریگری از دست داده و به جایش اصالت مصرف را به رسمیت شناختیم تا درواقع بر شکافها، دلالسالاریها و پولشوییها بیافزاییم. مرتضای ما از روشنفکرانی که ریشهی عقبماندگیها را در لکنتهای زبان فارسی رهگیری میکنند؛ از آنهایی که رمز سعادت را در فراموشی تاریخ و سبک زندگی چندهزارساله ایرانیان در همزیستی با کویر ارزیابی کرده و از تکنوکراتهایی که به جای درک قوانین حاکم بر طبیعت، زیر عَلَم مکتب نوسازی سینه زده و کلیدِ همهی قفلها را در غلبه تفکر سازهای و نمایشِ ترینها میدانند، به شدت گلهمند است. او نمیگوید چرا چارلز اسپنسر داروین را میبینید؟ بلکه میپرسد چرا از همعصرِ او پیتر کروپاتیکن کسی چیزی نمیگوید؟! او میگوید: انصاف داشته باشیم و ریشههای نژادپرستی، حیوانآزاری و خشونت علیه طبیعت، بردهداری و زنستیزی را از قضا در اندیشههای برخی از بزرگانِ تمدن غرب چون ارسطو و اسپنوزا باید رهگیری کرد. او از این سانسورِ پنهان میسوزد که حاصلش نشانی غلط دادن به نسلی است که دیگر حوصلهی خواندن جنگ و صلح تولستوی، اندیشههای ابوالحسن خرقانی و تامل در سلوک گاندی را ندارد. ارسطو در رساله سیاستش میگوید: "جاندارانِ رام، در نهاد بهتر از جاندارانِ رمندهاند. و صلاح چنین جاندارانی آن است که مطیع فرمان آدمی باشند ... همچنین است رابطهی زن با مرد، رابطه زیردست با زبردست و فرمانروا با فرمانبردار. پس این اصل باید دربارهی همهی آدمیزادان صدق کند. نتیجه میگیریم همهی آدمیزادگان با یکدیگر به همان اندازه فرق دارند که تن از روان یا آدمی از دد." آیا آشکارتر و عریانتر از این هم میتوان نژادپرستی و سلطهگری را فلسفید؟ مقایسه کنید با کلامِ مترقی خرقانی در هشتصد سال پیش که میفرماید: "هرکس در این سرا درآید، نانش دهید و از ایمانش مپرسید. چه آنکس که به درگاهِ باریتعالی به جان ارزد، بیشک برخوانِ بوالحسن به نانی ارزد."
#شب_مرتضی_فرهادی
#سخنرانی_محمد_درویش
📝 ادامه دارد ...
🇮🇷: https://t.me/darvishnameh
Telegram
محمد درویش
برای اعتلای طبیعت وطنی که دوستش داریم.
دیدگاههای رییس کمیته محیطزیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو
نحوه درج پیام یا ارسال عکس در تلگرام:
@mohammaddarvish44
محمّد درویش در ویکیپدیا:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_درویش
دیدگاههای رییس کمیته محیطزیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو
نحوه درج پیام یا ارسال عکس در تلگرام:
@mohammaddarvish44
محمّد درویش در ویکیپدیا:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_درویش
🟣 در ستایش یک کهنهسربازِ وطن! 🟣
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ کتابهایش را که ورق میزنی؛ یادبرگهایش را که میخوانی؛ نقاشیهایش را که مینگری؛ تندیسهایش را که لمس میکنی؛ اشعارش را که میسرایی و در نهایت با او که همکلام میشوی، عجیب بوی اصالت، صداقت، شجاعت و ایران میدهد ...
2️⃣ نامش مرتضی فرهادی است؛ یک مردمشناس ... نه! یک جامعهشناس ... نه! یک گیاهمردمشناس ... نه! یک ایرانشناس ... نه! فقط یک انسان به مفهوم واقعی کلمه، اهل ایران و سبب فخر ایران ...
3️⃣ کمتر آدمی چون او را میتوان شناخت که حدود ششدهه از عمرش را به نوشتن و معلمی درباره ایران اختصاص داده باشد و همه حرفش این باشد که آنچه در صندوقچه فرهنگ و ادب این سرزمین نهفته است، اگر از همتایان غربی و شرقیاش فزون نباشد، چیزی هم کم ندارد.
4️⃣ فرهادی عمیقاً باور دارد که برای استقبالی سزاوارانه از آینده باید باور کنیم: ما از غرب عقب نیافتادهایم، ما از خودمان عقب افتادهایم و باید به ریشهها برگردیم ...
.
5️⃣ یکشنبه در هشتمین روز از بهار هزار و چهارصد، با افتخار میزبان او و فرزند بزرگوارش - کاوه - در باغ گیاهشناسی ملی ایران بودم و همچنان بسیار از او آموختم ...
6️⃣ این گزارش تصویری پیشکشِ شما خوبان تا بدانید و بدانیم:
ما برای آن که ایران؛ خانهی خوبان شود
رنجِ دوران بردهایم …
ما برای آن که ایران، گوهری تابان شود
خونِ دلها؛ خوردهایم …
#مرتضی_فرهادی
#موزه_هایی_در_باد
#واره
#انسان_شناسی_یاریگری
#باغ_گیاهشناسی_ملی_ایران
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
https://www.instagram.com/tv/CM-Z7Hwn310/?igshid=1ed3xdl8wha5s
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ کتابهایش را که ورق میزنی؛ یادبرگهایش را که میخوانی؛ نقاشیهایش را که مینگری؛ تندیسهایش را که لمس میکنی؛ اشعارش را که میسرایی و در نهایت با او که همکلام میشوی، عجیب بوی اصالت، صداقت، شجاعت و ایران میدهد ...
2️⃣ نامش مرتضی فرهادی است؛ یک مردمشناس ... نه! یک جامعهشناس ... نه! یک گیاهمردمشناس ... نه! یک ایرانشناس ... نه! فقط یک انسان به مفهوم واقعی کلمه، اهل ایران و سبب فخر ایران ...
3️⃣ کمتر آدمی چون او را میتوان شناخت که حدود ششدهه از عمرش را به نوشتن و معلمی درباره ایران اختصاص داده باشد و همه حرفش این باشد که آنچه در صندوقچه فرهنگ و ادب این سرزمین نهفته است، اگر از همتایان غربی و شرقیاش فزون نباشد، چیزی هم کم ندارد.
4️⃣ فرهادی عمیقاً باور دارد که برای استقبالی سزاوارانه از آینده باید باور کنیم: ما از غرب عقب نیافتادهایم، ما از خودمان عقب افتادهایم و باید به ریشهها برگردیم ...
.
5️⃣ یکشنبه در هشتمین روز از بهار هزار و چهارصد، با افتخار میزبان او و فرزند بزرگوارش - کاوه - در باغ گیاهشناسی ملی ایران بودم و همچنان بسیار از او آموختم ...
6️⃣ این گزارش تصویری پیشکشِ شما خوبان تا بدانید و بدانیم:
ما برای آن که ایران؛ خانهی خوبان شود
رنجِ دوران بردهایم …
ما برای آن که ایران، گوهری تابان شود
خونِ دلها؛ خوردهایم …
#مرتضی_فرهادی
#موزه_هایی_در_باد
#واره
#انسان_شناسی_یاریگری
#باغ_گیاهشناسی_ملی_ایران
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
https://www.instagram.com/tv/CM-Z7Hwn310/?igshid=1ed3xdl8wha5s
Forwarded from اکو_پایدار البرز
خلاصه مباحث همایش #توسعه_پایدار_و_نسبت_آن_با_رشد_اقتصادی
۲۱ خرداد. تنکابن
۲. سخنران دوم. مهندس محمد درویش
همایش توسعه پایدار که به همت #جمعیت_زنان_مبارزه_با_آلودگی_محیط_زیست_تنکابن برگزار شد برای ما (دغدغهمندان محیطزیست در #مازندران) فرصت مغتنمی بود تا در دیدار و گفتگوی رو در رو با یکی از درجه یکترین فعالان محیطزیست ایران، یعنی آقای #محمد_درویش از فعالیتها، دغدغهها و الاکلنگ امید و ناامیدی سخن بگوییم.
آنچه در این جلسه و البته در منش و سلوک آقای درویش برای من ارزشمند و سرشار از یادگیری است، تلاش ایشان برای یادآوری و حتی ایجاد بهانههای ایرانی بودن است. در واقع اهمیت هویتسازی و تقویت بخشهای آسیب دیدهی هویتی از دیدگاه ایشان، تابلویی است که ما را به سمت یک جامعه تابآور رهنمون خواهد شد. از نظر درویش امکان این ظرفیت سازی (یعنی کمک به ساخت جامعه تابآور) در کنشگری وجود دارد. چیزی که از آن به عنوان رسالت کنشگر و وجه تمایز کنشگر و شهروند خوب یاد میکند.
در این ارتباط، اشارههایی به ظرفیت سازی برای کنشگری در سخنرانی ایشان وجود داشت که سعی میکنم شنیدهها و دریافتهایم را خلاصه بیان کنم. (هر چند فایل کامل این سخنرانی هم در دسترس علاقمندان است و میتوانند به اصل متن مراجعه کنند.)
@eco_alborz98
⭕ #کنشگر_محیطزیست از نظر محمد درویش کسی است که بتواند مردم بیشتری را سوار قطار سبز محیطزیست کند. میپرسید از چه راههایی؟ پاسخهای درویش اینها هستند؛
🔸ایجاد ظرفیت گفتگو. بطوریکه محیط زیست بتواند پلی باشد برای عبور از همه حساسیت_ها و سلایق و صف_بندی_های سیاسی، ایدئولوژیکی، اقتصادی، نژادی و غیره در منطقه خاورمیانه و در ایران. ما نیاز داریم با همسایگانمان در منطقه فارغ از همه حب و بغضهای سیاسی و تاریخی دور یک میز بنشینیم و درباره همه مسائل اقلیمی مشترک و بحرانی که دچارش هستیم گفتگو کنیم. اما ظرفیت چنین گفتگویی در این سطح، ابتدا از ما و درون جامعه خودمان شروع میشود. کنشگر بیش از هر شهروند دیگری باید نشان دهد که اهل گفتگو، اهل بخشیدن و نوشتن کینهها بر روی یخ است.
🔸تمرکز بر راهکارها. با زبانی ساده و موثر از راهکارها و جایگزینهایی سخن بگوییم که کسانی را که دل نگران رشد اقتصادی هستند را هم با تابآوری سرزمین پیوند دهیم.
🔸بیش از متوسط جامعه امیدوار بودن. به رغم همه نگرانیهایی که وجود دارد، کنشگر امیدوارنه در محدوده قلمرو قدرت خودش حرکت میکند و اسیر "شکنجه خاموش" نمیشود. Send to all کردن خبرهای بد همان شکنجه خاموش است. تلاش کنیم اگر خبر خوبی برای انتقال نداریم سکوت کنیم. بگردیم و جای جای این سرزمین به دنبال خبر خوب برای انعکاس باشیم. چرا که کنشگری، امیدواری را ایجاب میکند. دست برداریم از کوبیدن بر طبل "کاری از ما ساخته نیست" و بدتر از آن؛ " این خانه از پای بست ویران است".
🔸بهانههای ایرانی بودن را بیابیم و بیافرینیم. بیشتر و بیشتر بخوانیم و بیشتر و بیشتر جستجو کنیم تا به جامعه یادآوری کنیم که ما در این سرزمین وارث چه بزرگانی هستیم. پای صحبتهای هموطنانمان بنشینیم تا دریابیم راز تابآوری ما در سختترین شرایط اقلیمی زمین چه بوده است؟ مفهوم #بیوکراسی را از دل آموزههای بزرگانی چون داریوش و فردوسی و خاقانی و ... ترجمه کنیم. #واره و #یاریگری را دوباره از دل فرهنگ ایرانی بنماییم. و ..
کانال تلگرام اکو پایدار البرز
۲۱ خرداد. تنکابن
۲. سخنران دوم. مهندس محمد درویش
همایش توسعه پایدار که به همت #جمعیت_زنان_مبارزه_با_آلودگی_محیط_زیست_تنکابن برگزار شد برای ما (دغدغهمندان محیطزیست در #مازندران) فرصت مغتنمی بود تا در دیدار و گفتگوی رو در رو با یکی از درجه یکترین فعالان محیطزیست ایران، یعنی آقای #محمد_درویش از فعالیتها، دغدغهها و الاکلنگ امید و ناامیدی سخن بگوییم.
آنچه در این جلسه و البته در منش و سلوک آقای درویش برای من ارزشمند و سرشار از یادگیری است، تلاش ایشان برای یادآوری و حتی ایجاد بهانههای ایرانی بودن است. در واقع اهمیت هویتسازی و تقویت بخشهای آسیب دیدهی هویتی از دیدگاه ایشان، تابلویی است که ما را به سمت یک جامعه تابآور رهنمون خواهد شد. از نظر درویش امکان این ظرفیت سازی (یعنی کمک به ساخت جامعه تابآور) در کنشگری وجود دارد. چیزی که از آن به عنوان رسالت کنشگر و وجه تمایز کنشگر و شهروند خوب یاد میکند.
در این ارتباط، اشارههایی به ظرفیت سازی برای کنشگری در سخنرانی ایشان وجود داشت که سعی میکنم شنیدهها و دریافتهایم را خلاصه بیان کنم. (هر چند فایل کامل این سخنرانی هم در دسترس علاقمندان است و میتوانند به اصل متن مراجعه کنند.)
@eco_alborz98
⭕ #کنشگر_محیطزیست از نظر محمد درویش کسی است که بتواند مردم بیشتری را سوار قطار سبز محیطزیست کند. میپرسید از چه راههایی؟ پاسخهای درویش اینها هستند؛
🔸ایجاد ظرفیت گفتگو. بطوریکه محیط زیست بتواند پلی باشد برای عبور از همه حساسیت_ها و سلایق و صف_بندی_های سیاسی، ایدئولوژیکی، اقتصادی، نژادی و غیره در منطقه خاورمیانه و در ایران. ما نیاز داریم با همسایگانمان در منطقه فارغ از همه حب و بغضهای سیاسی و تاریخی دور یک میز بنشینیم و درباره همه مسائل اقلیمی مشترک و بحرانی که دچارش هستیم گفتگو کنیم. اما ظرفیت چنین گفتگویی در این سطح، ابتدا از ما و درون جامعه خودمان شروع میشود. کنشگر بیش از هر شهروند دیگری باید نشان دهد که اهل گفتگو، اهل بخشیدن و نوشتن کینهها بر روی یخ است.
🔸تمرکز بر راهکارها. با زبانی ساده و موثر از راهکارها و جایگزینهایی سخن بگوییم که کسانی را که دل نگران رشد اقتصادی هستند را هم با تابآوری سرزمین پیوند دهیم.
🔸بیش از متوسط جامعه امیدوار بودن. به رغم همه نگرانیهایی که وجود دارد، کنشگر امیدوارنه در محدوده قلمرو قدرت خودش حرکت میکند و اسیر "شکنجه خاموش" نمیشود. Send to all کردن خبرهای بد همان شکنجه خاموش است. تلاش کنیم اگر خبر خوبی برای انتقال نداریم سکوت کنیم. بگردیم و جای جای این سرزمین به دنبال خبر خوب برای انعکاس باشیم. چرا که کنشگری، امیدواری را ایجاب میکند. دست برداریم از کوبیدن بر طبل "کاری از ما ساخته نیست" و بدتر از آن؛ " این خانه از پای بست ویران است".
🔸بهانههای ایرانی بودن را بیابیم و بیافرینیم. بیشتر و بیشتر بخوانیم و بیشتر و بیشتر جستجو کنیم تا به جامعه یادآوری کنیم که ما در این سرزمین وارث چه بزرگانی هستیم. پای صحبتهای هموطنانمان بنشینیم تا دریابیم راز تابآوری ما در سختترین شرایط اقلیمی زمین چه بوده است؟ مفهوم #بیوکراسی را از دل آموزههای بزرگانی چون داریوش و فردوسی و خاقانی و ... ترجمه کنیم. #واره و #یاریگری را دوباره از دل فرهنگ ایرانی بنماییم. و ..
کانال تلگرام اکو پایدار البرز
Telegram
اکو_پایدار البرز
مسائل محیطزیستی استان مازندران
ترویج سبک زندگی سبز
معرفی جامعهشناسی محیط زیست
📧راه ارتباط با نویسندگان
معصومه اشتیاقی eshtiyaghi87@yahoo.com
سحر جعفرصالحی jsalehi.sahar@yahoo.com
https://www.instagram.com/eco.alborz
ترویج سبک زندگی سبز
معرفی جامعهشناسی محیط زیست
📧راه ارتباط با نویسندگان
معصومه اشتیاقی eshtiyaghi87@yahoo.com
سحر جعفرصالحی jsalehi.sahar@yahoo.com
https://www.instagram.com/eco.alborz