🔴جنگلشدن خطر ندارد آقای داننده!🔴
🇮🇷: @darvishnameh
1⃣ اخیراً یادداشتی به قلم #مصطفی_داننده با عنوان: "خطر جنگلشدنِ جامعه را جدی بگیریم"، بسیار سروصدا کرده و تقریباً در اغلب گروهها و شبکههای اجتماعی و حتی سایتها و خبرگزاریها در حال دست به دست شدن و انتشار است.
2⃣ جانِ کلام نویسنده در این یادداشتِ زنهاردهنده و تاملبرانگیز آن است که چرا مهرورزی، پاکدستی، مسوولیتپذیری و عشق به وطن دارد فدای منفعتطلبیهای فردی و آزمندیهای وطنبربادده شده و آنهایی بیشتر قربانی میشوند که از قضا به مبانی اخلاقی بیشتر پایبند بوده و کوشیدهاند برای کمک به پول ملی از فشارهای کاذب به اقتصاد پرهیز کنند.
3⃣ البته "داننده" حرف حساب زده و هشداری بایسته را طرح کرده است، اما تصویری که از شرایط امروز جامعه ارایه کرده، از قضا هیچ ربطی به جنگل ندارد! والله #قانون_جنگل شرف دارد به قانونی که اینک در اغلب رفتارهای آدمزمینیها حکمیت میکند. خطرِ اصلی از قضا جنگلشدن نیست! بلکه دورشدن از جنگل و طبیعت و به زیرپانهادنِ آموزههای محیطزیستی و قانون #داد_و_دهش است. خطر اصلی این است که سازمان حفاظت محیطزیست به جای حمایت از مکتب تربیتی #مدارس_طبیعت که میکوشد نسلی را تربیت کند که از قضا دریابند: "من هستم، چون ما هستیم" - و دچارِ بسیاری از لکنتهای به تصویرکشیده توسط مصطفی داننده نشود - فرمان تعطیلی مدرسه طبیعت #پردیسان را صادر میکند.
4⃣ خلاصه اینکه آقای داننده عزیز! این دورشدن از جنگل و طبیعت و اصل خویش است که امروز بحران آفریده و نه جنگلشدنِ جامعه! نگوییم: جغد شوم، روباه مکار، کفتار پیر، خفاش شب و الاغ نفهم. نشانه سقوط اخلاقی یک جامعه همانا زمانی مشهود میشود که دیگر کسی دلش برای آب خوردن یک کبوتر، سیرابشدن یک سپیدار، خرامیدنِ یک یوز و سوختن جنگل نمیلرزد و آدمبدهای جامعه با صفتهایی حیوانی خطاب شوند. حرمت طبیعت و زیستمندانش را سزاوارانهتر پاس داریم، به ویژه در زمانهای که در راس سازمان متولی طبیعت ایران، مردی نشسته که تمامی ملاحظات محیطزیستی را به سخره گرفته است؛ مردی که نسل امروز و آینده ایران هرگز جنایتهای او در حق طبیعت مظلوم وطن و کودکانی که از لذت حضور در مدارس طبیعت محروم شدند را نخواهد بخشید.
https://t.me/mostafadanandeh/789
🇮🇷: @darvishnameh
1⃣ اخیراً یادداشتی به قلم #مصطفی_داننده با عنوان: "خطر جنگلشدنِ جامعه را جدی بگیریم"، بسیار سروصدا کرده و تقریباً در اغلب گروهها و شبکههای اجتماعی و حتی سایتها و خبرگزاریها در حال دست به دست شدن و انتشار است.
2⃣ جانِ کلام نویسنده در این یادداشتِ زنهاردهنده و تاملبرانگیز آن است که چرا مهرورزی، پاکدستی، مسوولیتپذیری و عشق به وطن دارد فدای منفعتطلبیهای فردی و آزمندیهای وطنبربادده شده و آنهایی بیشتر قربانی میشوند که از قضا به مبانی اخلاقی بیشتر پایبند بوده و کوشیدهاند برای کمک به پول ملی از فشارهای کاذب به اقتصاد پرهیز کنند.
3⃣ البته "داننده" حرف حساب زده و هشداری بایسته را طرح کرده است، اما تصویری که از شرایط امروز جامعه ارایه کرده، از قضا هیچ ربطی به جنگل ندارد! والله #قانون_جنگل شرف دارد به قانونی که اینک در اغلب رفتارهای آدمزمینیها حکمیت میکند. خطرِ اصلی از قضا جنگلشدن نیست! بلکه دورشدن از جنگل و طبیعت و به زیرپانهادنِ آموزههای محیطزیستی و قانون #داد_و_دهش است. خطر اصلی این است که سازمان حفاظت محیطزیست به جای حمایت از مکتب تربیتی #مدارس_طبیعت که میکوشد نسلی را تربیت کند که از قضا دریابند: "من هستم، چون ما هستیم" - و دچارِ بسیاری از لکنتهای به تصویرکشیده توسط مصطفی داننده نشود - فرمان تعطیلی مدرسه طبیعت #پردیسان را صادر میکند.
4⃣ خلاصه اینکه آقای داننده عزیز! این دورشدن از جنگل و طبیعت و اصل خویش است که امروز بحران آفریده و نه جنگلشدنِ جامعه! نگوییم: جغد شوم، روباه مکار، کفتار پیر، خفاش شب و الاغ نفهم. نشانه سقوط اخلاقی یک جامعه همانا زمانی مشهود میشود که دیگر کسی دلش برای آب خوردن یک کبوتر، سیرابشدن یک سپیدار، خرامیدنِ یک یوز و سوختن جنگل نمیلرزد و آدمبدهای جامعه با صفتهایی حیوانی خطاب شوند. حرمت طبیعت و زیستمندانش را سزاوارانهتر پاس داریم، به ویژه در زمانهای که در راس سازمان متولی طبیعت ایران، مردی نشسته که تمامی ملاحظات محیطزیستی را به سخره گرفته است؛ مردی که نسل امروز و آینده ایران هرگز جنایتهای او در حق طبیعت مظلوم وطن و کودکانی که از لذت حضور در مدارس طبیعت محروم شدند را نخواهد بخشید.
https://t.me/mostafadanandeh/789
Telegram
روزنومه چی(مصطفی داننده)
خطر «جنگل» شدن جامعه را جدی بگیریم
✍️ مصطفی داننده
⭕️این روزها بسیاری از کسانی که هشت شان گرو نه شان است، بسیاری ازکسانی که چرخ زندگیشان درست نمیچرخد، بسیاری ازکسانی که کمرشان زیر بار قرض شکسته است، همان هایی هستند که در بلبشوی اقتصاد ایران درست زندگی…
✍️ مصطفی داننده
⭕️این روزها بسیاری از کسانی که هشت شان گرو نه شان است، بسیاری ازکسانی که چرخ زندگیشان درست نمیچرخد، بسیاری ازکسانی که کمرشان زیر بار قرض شکسته است، همان هایی هستند که در بلبشوی اقتصاد ایران درست زندگی…