🔻از سری بهانههای سرکردنِ زمستان!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
1️⃣ نامش شقایق است، دخترکی پانزدهساله و از اهالی الگِن؛ روستایی که حالا میدانم اغلب خوانندگان این سطور آنجا را خوب میشناسند. نخستین بار که شقایق را دیدم در حیاط منزل پدری سعید انصاریان در الگِن، در یکی از روزهای مهرماه سال جاری بود. روی تختی در وسط حیاط نشسته بودم و میشنیدم که دخترکی با رنگ و روی پریده اما با صلابت و اعتماد به نفس و با چه جزییات حیرتانگیز، دقیق و علمی دارد از یک نوع بیماری خطرناک و نادر سخن میگوید! نام بیماری: #ترومبوسیتوپنی یا اُفت شدید پلاکت خون بود. او داشت شرح میداد که از کودکی با این بیماری دست و پنجه نرم کرده و روزهایی به مرز بیهوشی کامل رسیده و اینک اگر داروهایی که خانم #شهرزاد_واشقانی_فراهانی با چه مرارتی برای وی فراهم کرده به بهبود وضعیتش کمک نکنه، خونریزیهای ناشی از این بیماری، منجر به بزرگ شدن طحال شده و در نهایت پزشکان مجبورند طحالش را از بدن خارج کنند. این در حالی بود که پلاکت خون شقایق کمتر از بیست هزار بود که بسیار با میزان مطلوب - بین ۱۵۰ تا ۴۰۰ هزار - فاصله داشت. نکته جالب اما این بود که شقایق به جای تسلیمشدن یا غمخوردن، تصمیم گرفته بود دانشش را در این حوزه افزایش دهد و با بیماریاش رفاقت کند ... او نام همهی آمپولها و قرصهای متعدد و جورواجوری را که باید استفاده میکرد و نحوه کارکرد آنها را به خوبی میدانست ... تا اینکه در شب یلدا، شهرزاد به من خبر داد که خوشبختانه داروها اثر گذاشته و میزان پلاکت خون شقایق به حد نرمال بازگشته است که چیزی در حد معجزه مینماید؛ از سری معجزههای الگن! و در شمار #بهانه_های_سرکردن_زمستانم ...
2️⃣ شعار شقایق ساده بود: "هرقدر به غم میدان دهم، میدان میطلبد"! مهم نیست چند روز مهمانِ این زمینِ ۴.۶میلیارد ساله هستیم؛ مهم این است که قدر آن ثانیههای بیبرگشت را بدانیم و حرامِ غم و انفعال و ناامیدی نکنیم. درست مثل کار بزرگی که همولایتی دوستداشتنی شقایق، #سعید_انصاریان عزیز با کمک همهی اهالی الگن آغاز کرده است ...
3️⃣ به فاصلهی بیستدقیقه تا منزل شقایق، آبادبومِ دیگری است به نام #دیشموک که به گفته #اسماعیل_آذری عزیز به طور متوسط ماهی یک تا دو دختر آنجا خودسوزی میکنند! این همه تفاوت در فقط بیستدقیقه چگونه بوجود میآید؟!
#تا_شقایق_هست_زندگی_باید_کرد
#معجزه_های_الگن
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
https://instagram.com/p/B6aKFi4l7go/?igshid=1cbe78zde788l
🇮🇷: @darvishnameh
1️⃣ نامش شقایق است، دخترکی پانزدهساله و از اهالی الگِن؛ روستایی که حالا میدانم اغلب خوانندگان این سطور آنجا را خوب میشناسند. نخستین بار که شقایق را دیدم در حیاط منزل پدری سعید انصاریان در الگِن، در یکی از روزهای مهرماه سال جاری بود. روی تختی در وسط حیاط نشسته بودم و میشنیدم که دخترکی با رنگ و روی پریده اما با صلابت و اعتماد به نفس و با چه جزییات حیرتانگیز، دقیق و علمی دارد از یک نوع بیماری خطرناک و نادر سخن میگوید! نام بیماری: #ترومبوسیتوپنی یا اُفت شدید پلاکت خون بود. او داشت شرح میداد که از کودکی با این بیماری دست و پنجه نرم کرده و روزهایی به مرز بیهوشی کامل رسیده و اینک اگر داروهایی که خانم #شهرزاد_واشقانی_فراهانی با چه مرارتی برای وی فراهم کرده به بهبود وضعیتش کمک نکنه، خونریزیهای ناشی از این بیماری، منجر به بزرگ شدن طحال شده و در نهایت پزشکان مجبورند طحالش را از بدن خارج کنند. این در حالی بود که پلاکت خون شقایق کمتر از بیست هزار بود که بسیار با میزان مطلوب - بین ۱۵۰ تا ۴۰۰ هزار - فاصله داشت. نکته جالب اما این بود که شقایق به جای تسلیمشدن یا غمخوردن، تصمیم گرفته بود دانشش را در این حوزه افزایش دهد و با بیماریاش رفاقت کند ... او نام همهی آمپولها و قرصهای متعدد و جورواجوری را که باید استفاده میکرد و نحوه کارکرد آنها را به خوبی میدانست ... تا اینکه در شب یلدا، شهرزاد به من خبر داد که خوشبختانه داروها اثر گذاشته و میزان پلاکت خون شقایق به حد نرمال بازگشته است که چیزی در حد معجزه مینماید؛ از سری معجزههای الگن! و در شمار #بهانه_های_سرکردن_زمستانم ...
2️⃣ شعار شقایق ساده بود: "هرقدر به غم میدان دهم، میدان میطلبد"! مهم نیست چند روز مهمانِ این زمینِ ۴.۶میلیارد ساله هستیم؛ مهم این است که قدر آن ثانیههای بیبرگشت را بدانیم و حرامِ غم و انفعال و ناامیدی نکنیم. درست مثل کار بزرگی که همولایتی دوستداشتنی شقایق، #سعید_انصاریان عزیز با کمک همهی اهالی الگن آغاز کرده است ...
3️⃣ به فاصلهی بیستدقیقه تا منزل شقایق، آبادبومِ دیگری است به نام #دیشموک که به گفته #اسماعیل_آذری عزیز به طور متوسط ماهی یک تا دو دختر آنجا خودسوزی میکنند! این همه تفاوت در فقط بیستدقیقه چگونه بوجود میآید؟!
#تا_شقایق_هست_زندگی_باید_کرد
#معجزه_های_الگن
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
https://instagram.com/p/B6aKFi4l7go/?igshid=1cbe78zde788l
Instagram
محمد درویش | Mohammad Darvish
. . ❤از سری بهانههای سرکردنِ زمستان!❤ . ✍نامش شقایق است، دخترکی پانزدهساله و از اهالی الگِن؛ روستایی که حالا میدانم اغلب خوانندگان این سطور آنجا را خوب میشناسند. نخستین بار که شقایق را دیدم در حیاط منزل پدری سعید انصاریان در الگِن، در یکی از روزهای مهرماه…