محمد درویش
15.5K subscribers
5.65K photos
1.33K videos
141 files
4.15K links
برای اعتلای طبیعت وطنی که دوستش داریم.
دیدگاه‌های رییس کمیته محیط‌زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو

نحوه درج پیام یا ارسال عکس در تلگرام:
@mohammaddarvish44

محمّد درویش در ویکی‌پدیا:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_درویش
Download Telegram
🇮🇷: @darvishnameh

یادداشت امروزم - ۲۳ آذر ۹۸ - در ستون قلم سبز روزنامه شرق، می‌کوشد تا به یک پرسش کلیدی پاسخ دهد: اینکه چرا باید از پندارینه‌های توهم توطئه هر روز بیشتر از دیروز فاصله بگیریم تا نشان دهیم در ساختنِ سرنوشت و آینده‌ی خود، این ما هستیم که از همه موثرتریم.

#گرتا_تونبرگ
#چهره_سال_۲۰۱۹
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/8878
🔻سرانجام عنوان چهره سال جهان به یک نوجوان رسید! چرا؟🔻

🇮🇷:
@darvishnameh

محمد درویش
ستون قلم سبز
روزنامه شرق
۲۳ آذر ۹۸

همه چیز با داستانی آغاز شد که هر پدر و مادری از هر نسل در هر گوشه‌ای از دنیا با آن آشناست: یک نوجوان سرکش و فوران غیرمترقبه شورش که به یکی از باورنکردنی‌ترین و یقیناً سریعترین داستان‌های صعود با تأثیر جهانی در تاریخ تبدیل شد. در طول کمی بیش از یکسال، نوجوان شانزده ساله‌ای از استکهلم از یک اعتراض تکنفره روی سنگفرش خیابان مقابل پارلمان کشورش به یک رهبر جنبش جهانی نوجوانان رسید. از یک شاگرد مدرسه که سر کلاس افعال را به زبان فرانسه صرف می‌کرد و به ملاقات با دبیرکل سازمان ملل، روسای جمهور و پاپ رسید. از یک اعتراض‌کننده تنها با شعار «اعتصاب مدرسه برای اقلیم» که با دست خود روی مقوایی نوشته بود و موجب شد تا میلیون‌ها نفر در بیش از ۱۵۰ کشور با الهام‌گرفتن از او برای سیاره‌ای که آن‌را با یکدیگر تقسیم می‌کنیم، به خیابان‌ها بیایند. تغییرات هدفمند به ندرت بدون نیروی تکان‌دهنده افراد تأثیرگذار به‌وقوع می‌پیوندند و در سال ۲۰۱۹، بحران حیاتی سیاره در گرتا تونبرگ چنین فردی را یافت. با ساماندهی اعتراض‌های «جمعه‌ها برای آینده» در سراسر اروپا؛ غریدن «چطور جرأت می‌کنید؟» در سخنرانی خود در سازمان ملل خطاب به قدرتمندترین رهبران دنیا؛ رهبری ۷ میلیون نفر اعتصاب‌کننده اقلیمی در سراسر دنیا در سپتامبر گذشته و ده‌ها هزار نفر اوایل دسامبر در مادرید، گرتا تونبرگ به رساترین صدا برای مهمترین موردی که سیاره با آن روبروست- و به نمادی برای تغییر نسل گسترده‌ای در فرهنگ ما که در همه جای دنیا از پردیس‌های دانشجویی هنگ‌کنک گرفته تا تالارهای کنگره در واشنگتن، تبدیل شده است. همانطور که ایزابلا پراتا، مادر دو اعتصاب‌کننده از سائوپائولو می‌گوید: «گرتا مظهری برای همه پدیده‌های این نسل است.» تونبرگ خواستار عمل است و اگر چه بسیاری از معیارهای کلیدی هنوز در راه خطا حرکت می‌کنند، اما علایم تازه‌ای در حال شکوفایی هستند. تعهدات شرکت‌ها برای رشد پایدار و انتشار کربن صفر شکل می‌گیرند. بیش از ۶۰ کشور تعهد داده‌اند که تا سال ۲۰۵۰ ردپای کربن خود را به صفر برسانند. رأی‌دهندگان در انتخابات مقدماتی ایالات متحده به‌ویژه در ایالاتی که گریبانگیر آتش‌سوزی جنگل‌ها و سیلاب‌ها بوده‌اند، ناگهان گوش به نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری می‌دهند که از تغییرات اقلیم می‌گویند، در انتخابات سپتامبر کذشته در اتریش، حزب سبز آراء خود را به سه برابر رساند. حتی چین که نیمی از زغال‌سنگ دنیا را می‌سوزاند، در حال تغییر است. این کشور اکنون دارای ۴۵٪ از خودروهای برقی و ۹۹٪ از اتوبوس‌های برقی دنیاست. تونبرگ بر شانه‌ها- و در کنار- صدها هزار نفر از کسانی ایستاده که خیابان‌ها را مسدود و دانش را مستقر می‌کنند؛ کسانی که بسیاری از آنها حتی پیشتر از بدنیا آمدن گرتا دست به این کار می‌زدند. او همچنین از نخستین کسانی‌ است که به پیشینه ممتاز خود به‌عنوان «یکی از کسانی که خوش‌شانس بوده» اشاره می‌کند؛ در بحرانی که به شکل نامتناسبی جوامع فقیر و محلی را متأثر می‌کند. اما امسال، سالی بود که بحران اقلیم از پشت پرده بیرون آمد و به صحنه اصلی وارد شد، از سر و صدای یک محیط سیاسی مستقیما به دستور کار جهانی؛ و هیچکس برای رسیدن در این راه به اندازه تونبرگ تلاش نکرد. اینک انتشار گازهای گلخانه‌ای بایست از سال آینده، سالانه ۷٫۶٪ کاهش یابد. بیدارباش تونبرگ یک شوک ضروری است. این بر همه ماست تا به راه‌حل‌ها بپردازیم. اینکه تونبرگ جوانترین فردی‌ست که تا به حال به عنوان چهره سال از جانب تایم انتخاب شده، به همان اندازه از شخص او می‌گوید که از اهمیت لحظه. تاریخ ۹۲ ساله این شرکت بر اساس نظریه مرد بزرگ-Great Man Theory- بنا شده، بر اساس این تصور که افراد قدرتمند به دنیا شکل می‌دهند. در گذشته منظور کسانی بوده‌اند که برای رسیدن به مقامات بالا در سازمان‌های بزرگ کار می‌کرده‌اند و در راهروهای قدرت خانه داشته‌اند. اما حالا که به نظر می‌رسد بسیاری از سازمان‌های سنتی در میان نابرابری‌های سرسام‌آور و تلاطم‌های اجتماعی و ازکارافتادگی سیاسی ما را مأیوس می‌کنند، ما شاهد به‌وقوع پیوستن تأثیرات جدیدی هستیم. تونبرگ می‌گوید «زمانی که در سن ۸ سالگی برای نخستین بار از گرمایش جهانی شنید، فکر کرد که چنین چیزی امکان بوقوع پیوستن ندارد، زیرا اگر اینطور باشد، سیاستمداران به آن رسیدگی خواهند کرد.»

🔻ادامه دارد ...

#گرتا_تونبرگ
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/8881
🔻چرا گرتا تونبرگ چهره سال جهان شد؟🔻

بخش دوم و پایانی:

🇮🇷: @darvishnameh

محمد درویش
ستون قلم سبز
روزنامه شرق
۲۳ آذر ۹۸

اما این دقیقا بی‌اعتنایی سیاستمداران بود که او را به عمل واداشت، همچنانکه نوجوانان جهان که ما را با کاهلی‌مان روبرو می‌کنند، از اعتراضات دانشجویی در خیابانهای سانتیاگو/شیلی گرفته تا کنشگران جوان در هنگ‌کنگ که برای حقوق خود مبارزه می‌کنند و دانش‌آموزان از پارک‌لند/فلوریدا که راهپیمایی آنها علیه خشونت اسلحه به گفته تونبرگ الهام‌بخش او برای اعتراضات اقلیمی‌اش بوده‌اند. او نیمه ماه گذشته درحالیکه در سواحل ویرجینیا آماده بازگشت به اروپا با یک قایق بادبانی بود به تایم گفت: «من می‌خواهم به نوه‌هایم بگویم که هر چه از دستمان برمی‌آمد، انجام دادیم. برای آنها و برای نسل‌های آینده.»
برای به‌صدا درآوردن زنگ خطر درباره رفتار غارتگرانه‌ ما با تنها خانه‌ای که داریم، برای رساندن صدایی که فراتر از پیش‌زمینه‌ها و مرزها به یک دنیای متلاشی شده است، برای نشان دادن اینکه رهبری توسط یک نسل جدید چگونه می‌تواند باشد، گرتا تونبرگ چهره سال ۲۰۱۹ تایم است.

https://time.com/person-of-the-year-2019-greta-thunberg-choice/

🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز روزنامه شرق!
جهان معاصر آبستنِ تغییراتی پرشتاب‌تر از هر زمان دیگری است. در یک سو، سیاستمداران مستقل و آزادیخواهی را می‌بینیم در انگلستان، اسکاتلند و آمریکا که از اقبال مردمی درخور برای پیاده‌کردنِ سیاست‌های صلح‌طلبانه و عدالت‌محورانه خویش برخوردار نمی‌شوند که بسیار ناامیدکننده است؛ اما در سوی دیگر، تحولات رخ داده در کشورهایی چون هند که قیمت استحصال انرژی‌های خورشیدی را به پنجاه‌درصد سابق کاهش داد، یا چین که در کاربستِ دوچرخه‌های نسل ششم و خودروهای برقی گوی سبقت را از دیگر کشورها ربوده و یا قدرت روزافزونِ احزاب سبز در کشورهایی چون اتریش، آلمان، هلند، دانمارک، سوئد و انگلستان؛ می‌تواند آشکارا امیدبخش و انرژی‌آفرین باشد. از همین رو، انتخاب یک دختر ۱۶ساله به عنوان چهره سال جهان از سوی داوران مجله تایم را باید در شمار نشانه‌های امیدبخش ارزیابی کرد. پندارینه‌های متوهم‌گونه‌ای که پدیده‌ی گرتا تونبرگ را حاصل لابی قدرت رسانه‌ای سرمایه‌داری غربی می‌داند، از خود دور کنیم. زیرا اگر چنین بود، جهان سرمایه‌داری بیشتر مایل بود تا دختر دانالد ترامپ اینک به چهره ممتاز رسانه‌ای جهان مبدل شود و نه نوجوانی که علیه ترامپ و تفکر نماینده او می‌غرد و در این غرش، میلیون‌ها نفر را با خود همراه کرده است.

#گرتا_تونبرگ
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/8883
🔻هشدار گرتا تونبرگ؛ یعنی آغاز ناامیدی در امیدوارترین گروه سنی آدم‌‌زمینی‌ها!🔻

محمد درویش
ستون قلم سبز
روزنامه شرق

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh

جمعه گذشته گرتا تونبرگ در جمع کنشگران شرکت‌کننده در گفتگوهای اقلیمی مادرید با ناخشنودی تمام گفت: موج اعتصابات مدارس در طول سال گذشته به ثمر نرسیده، زیرا انتشار گازهای گلخانه‌ای همچنان به افزایش ادامه می‌دهد. هزاران نفر در خیابان‌های پایتخت اسپانیا در جریان کنفرانس اقلیمی سازمان ملل در مادرید با شرکت مقامات بیش از ۱۹۰ کشور که در زمینه جمله‌بندی مدارک در ارتباط با توافقنامه پاریس با یکدیگر مجادله دارند، به اعتراض پرداختند. در طول چهار سال پس از امضای این قرارداد، انتشار گازهای گلخانه‌ای ۴٪ بیشتر شده و انتظار نمی‌رود که گفتگوهای امسال به تعهدات جدیدی درباره کربن از جانب بیشترین تولیدکنندگان آن بیانجامد. تونبرگ که اعتراض تک‌نفری او در سوئد در سال ۲۰۱۷ به یک جنبش جهانی مبدل شد، پیش از راهپیمایی در مرکز شهر مادرید در مصاحبه‌ای شرکت کرد. او‌ گفت «اگرچه دانش‌آموزان سراسر دنیا به اعتصاب پرداخته‌اند، اما این توسط دولت‌ها به عمل تبدیل نشده. من تنها یک کنشگر هستم و ما نیاز به کنشگران بیشتری داریم. برخی از مردم از تغییر هراس دارند و به‌شدت تلاش دارند تا ما را ساکت کنند.» تونبرگ برای مذاکرات سازمان ملل ابراز امیدواری کرد، اما در عین حال نیز تردید دارد که دولت‌ها پیام را دریافت کرده باشند؛ او هشدار داد که دنیا توانایی آن‌را ندارد تا به کاهلی ادامه دهد. او اضافه کرده: «من صمیمانه امیدوارم که COP25 به نتیجه واقعی و ملموسی برسد و آگاهی در میان افراد را افزایش دهد و اینکه رهبران جهان و قدرتمندان ضرورت بحران آب و هوایی را درک کنند، زیرا اکنون به‌نظر نمی‌رسد که آنها به این نقطه رسیده باشند.» به گفته تونبرگ گو اینکه جوانان به اعتصابات ادامه خواهند داد، اما اگر دولت‌ها حاضر به تعهدات معتبر و قابل اعتمادی باشند و اراده خود را به اقدام نشان دهند، جوانان به اعتصابات پایان خواهند داد. او اضافه کرده «ما نمی‌توانیم به این نحو ادامه دهیم؛ این روش پایداری نیست که کودکان به مدرسه نروند و ما خواستار ادامه دادن نیستیم- ما دوست داریم که اقداماتی از جانب قدرتمندان ببینیم. مردم امروزه در حال رنج بردن و تلف شدن هستند. ما قادر نیستیم بیشتر از این انتظار بکشیم.» راهپیمایی مادرید با اعتراضات و اعتصابات جوانان در سراسر دنیا همزمان بوده. در ایالات متحده، برنی سندرز و جین فوندا در میان سیاستمداران و سلبریتی‌هایی هستند که قصد همراهی دارند. برایان فروین از ساموآ که از جانب گروه Pacific Climate Warriors سخن می‌گفت، هشدار داد: «رهبران جهان نیاز دارند تا بدانند مردمی مثل من به آنها نگاه می‌کنند، آنچه که ما در این کنفرانس بر روی کاغذ آورده‌ایم، نشان‌دهنده آینده ماست.» بسیاری از جوانانی که در کنفرانس شرکت کرده‌اند از کشورهای در حال توسعه هستند و از تجربیات و رنج‌هایی که شخصا داشته‌اند، شهادت داده‌اند.
جیمی فنلون از هائیتی می‌گوید: «من مبتلا به حصبه و مالاریا شده‌ام. مادربزرگم با ابتلاء به وبا از بین رفت. من می‌دانم که از چه حرف می‌زنم. ما نیاز به افزایش آگاهی در میان جوانان داریم، ما می‌توانیم با آنها همکاری کنیم و پیام‌های موثرتری بفرستیم.» رنی باپتیست از هائیتی اضافه می‌کند «برای ما تغییر اقلیم دیگر یک تئوری یا کانسپت نیست. بلکه واقعیت جدیدیست که زندگی ما را متاثر می‌کند.» میگل ون دِر ولدِن می‌گوید «این مسائل بازی نیستند؛ بلکه در حال بدتر شدن هستند؛ بر زندگی میلیونها نفر از مردم دنیا تأثیر می‌گذترند. من به اینجا آمده‌ام چون به همکاری با دیگران امیدوارم.»

https://theguardian.com/environment/2019/dec/06/greta-thunberg-says-school-strikes-have-achieved-nothing

🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز در شرق!
رگه‌هایی از ناامیدی برای نخستین‌بار در سخنان رهبرِ نوجوان محیط‌زیستی جهان آشکار شده است. جامعه‌ای که نوجوانانش را هم ناامید کرده باشد، شتابناک‌تر از هر زمانِ دیگری به سمت فروپاشی حرکت می‌کند. این بسیار غم‌انگیز است که حاصل قرارداد پاریس؛ قراردادی که قرار بود به کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای منجر شود، سبب افزایش ۴درصدی انتشار این گازها را در کمتر از چهارسال سبب شده است. جهان پر از رهبرانی شده که در برابر دوربین‌های تلویزیونی لبخند می‌زنند و بی‌واسطه با توییت‌های پی در پی مردم‌ را به آینده‌ای بهتر نوید می‌دهند؛ اما در عمل فقط حافظ منافع مگاشرکت‌های چندملیتی قدرت‌سالاری هستند که تداوم صندلی‌های قدرت خود و همراهان‌شان را تضمین کند. آیا به آینده چنین جهانی می‌توان امید بست؟

#گرتا_تونبرگ
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
🔻آیا فاجعه استرالیا، جهانیان را متوجه خطر تغییرات اقلیمی می‌کند؟🔻

بخش نخست از یادداشتم در ستون #قلم_سبز روزنامه شرق
۲۴ دیماه ۱۳۹۸

🇮🇷: @darvishnameh

هرچند استرالیا به گرمای سخت و طولانی عادت دارد، اما اینبار ماجرا فرق می‌کند. در واقع آنچه استرالیا - به ویژه نیوساوت ولز و ویکتوریا- از چند ماه پیش تاکنون تجربه می‌کند، بُعد جدیدی هم از نظر وسعت آتش‌سوزی - بیش از ۶میلیون هکتار - و هم تعداد مناطق مسکونی آسیب‌دیده دارد. پایگاه‌های هواشناسی دمای ۴۰ تا حتی ۵۰ درجه را گزارش داده‌ و تا ماه فوریه انتظار بارندگی چندانی نمی‌رود. بنا به گزارش هواشناسی سال ۲۰۱۹ خشکترین و گرمترین سال از زمان ثبت جریانات آب و هوایی بوده. دمای هوا در سراسر استرالیا ۱.۵ درجه بالاتر از حد میانگین بوده. علاوه بر این فصل آتش‌سوزی در سال ۲۰۱۹ زودتر و با شدت بیشتری آغاز شد. خشکسالی متداوم به همراه باد- همه شرایط را به آنجا رسانده که بخش بزرگی از ۲۰۰ منبع آتش‌سوزی که در حال حاضر در امتداد ساحل شرقی شعله‌ور هستند، آن اندازه هیولاوارند که نمی‌توان آنها را خاموش کرد. دولت استرالیا تخمین می‌زند که شعله‌های آتش هنوز برای ماه‌ها به اندازه کافی طعمه در اختیار دارند. بسیاری از مردم در استرالیا- سرزمینی که سیاستمداران برجسته‌اش تغییر اقلیم را با تمسخر اختراعِ هیپسترهای شهرنشین، دوستداران درخت و محافظان پرندگان می‌دانند- اکنون برای نخستین بار آشکارا خط‌مشی دولت را زیر سوال می‌برند. آیا خشکسالی‌ها، موج‌های گرمایی و توفان‌ها در استرالیا می‌توانند به‌راستی، همانطور که پژوهشگران اقلیمی پیش‌بینی می‌کنند-به مرور زمان شدیدتر شوند؟ آیا واقعیت دارد که عواقب تغییر سریع اقلیم در نتیجه فعالیت‌های انسانی مدتهاست که قابل لمس هستند- آنهم در جنگل‌های اکالیپتوس جلوی خانه؟ دِیل دومینی هاوز، پژوهشگر در زمینه فاجعه و آتش‌سوزی از دانشگاه سیدنی در مصاحبه‌ای با رسانه «تسایت» می‌گوید: «استرالیا در برابر یک نقطه عطف قرار گرفته. آنچه ما اکنون مشاهده می‌کنیم، با شرایط عادی هیچگونه ارتباطی ندارد. این پیش‌درآمدی‌ است برای آنچه استرالیا در آینده انتظارش را می‌کشد.» مشاهدات دومینی هاوز در طول سالها نشان می‌دهد که فصل آتش‌سوزی جنگل‌ها در استرالیا دیگر طبق هیچ الگوی خاصی رخ نمی‌دهند. آنها زودتر از حد معمول آغاز و مدت طولانی‌تری ادامه دارند. حتی جنگلهای بارانی که تا بحال جرقه‌ای هم ندیده بودند، به دامان آتش افتاده‌اند. دومینی هاوز اضافه می‌کند که تغییر گسترده اقلیم در جهان در ایجاد این جهنم نقش مهمی برعهده دارد. البته عوامل دیگری مانند رشد شدید جمعیت در استرالیا و یک برنامه نسبتا افسارگسیخته ساخت و ساز تأثیر مهمی در این شرایط دارند. اما خشکسالی بی‌سابقه، سرزمین را آنچنان خشک کرده که در سطح گسترده‌ای آتش گرفته می‌شود. نه تنها خشکسالی در سال ۲۰۱۹ بسیار غیرمعمول بود، بلکه این خشکی با پدیده ال‌نینیو مصادف نبود. بجای آن یک الگوی جریان اقیانوسی بین آفریقا و اندونزی- دو قطبی اقیانوس هند- بر آب و هوا در مناطق آتش‌سوزی استرالیا حکمفرماست. این جریان آب گرم دریا را از سواحل غربی استرالیا می‌مکد و موجب می‌شود تا ابرهای کمتری روی توده خاکی شکل بگیرند. در هر حال آینده اقلیم استرالیا به‌شدت تحت تأثیر دریا خواهد بود. بنا به جدیدترین گزارش‌ها دمای آب در اقیانوس‌های پیرامون قاره در طول ۱۱۰ سال گذشته به‌طور میانگین یک درجه بالاتر رفته، به همین نسبت نیز دمای هوا. حتی این تغییرات دما که اندک به‌نظر می‌رسند قادرند تا فجایع طبیعی را در آینده شدیدتر کنند، سطح آب دریا هم اکنون در حد محسوسی بالا آمده، موج‌های گرمایی بیشتر شده‌اند. به گفته هواشناسان از باران در مناطق جنوبی استرالیا در آینده اغلب خبری نخواهد بود و به‌جای آن در شمال با شدت فراوان خواهد بارید. نمایندگان مهمترین مرکز پژوهشی استرالیا CSIRO همین چند ماه پیش نوشتند که «بسیاری از شهرهای ساحلی استرالیا می‌توانند از حالا خود را برای تجربه آنچه که پیشتر سیل صد ساله به‌شمار می‌آمد، از نیمه این قرن به بعد حداقل سالی یکبار آماده کنند.» در سال ۲۰۱۵ برجسته‌ترین پژوهشگران اقلیمی استرالیا هشدار داده بودند که این سرزمین تا سال ۲۰۹۰- با ۵٫۱ درجه سانتیگراد افزایش دما- از دیگر مناطق دنیا بسیار گرمتر خواهد شد، اگر که دولت برآیند گازهای گلخانه‌ای خود را بهبود نبخشد. آنها افزوده بودند افزایش گرما در استرالیا به احتمال زیاد به‌دلیل تغییر اقلیم در نتیجه فعالیت‌های انسانی‌ است. در این میان دولت استرالیا دیرکردی در اقدامات خود نمی‌بیند. #اسکات_موریسون، نخست وزیر استرالیا، یک طرفدار پر و پا قرص صنعت زغال‌سنگ هفته گذشته، در یک مصاحبه مطبوعاتی، گفته که او از یک سیاست هوشمندانه در برقراری توازن بین نیازهای اقتصادی و محیط‌زیست تلاش می‌کند.

#آتشسوزی_استرالیا

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh
🔻آیا فاجعه استرالیا، جهانیان را متوجه خطر تغییرات اقلیمی می‌کند؟🔻

بخش دوم و پایانی از یادداشتم در ستون #قلم_سبز روزنامه شرق
۲۵ دیماه ۱۳۹۸

🇮🇷: @darvishnameh

پرسش‌ها در زمینه اینکه دولت دقیقا برای پیشگیری از فجایع طبیعی در استرالیا در درازمدت چه برنامه‌هایی دارد، از جانب نخست‌وزیر بی‌پاسخ مانده‌اند. در مناطق متاثر از آتش‌سوزی بسیاری از مردم خشمگین هستند. با توجه به شرایط کنونی حتی رأی‌دهندگان محافظه‌کار سیاست نخست‌وزیر را شکست خورده می‌دانند. صدای آنها که تأثیر صنعت بر اقلیم را هنوز منکر می‌شوند، آهسته‌تر شده و یا کمتر جدی گرفته می‌شود. موریسون در یک نشست بحران اقلیمی شرکت نکرد و ترجیح داد که به مرخصی برود. او مدت کوتاهی پس از آن عکس‌هایی از خود و خانواده‌اش در سواحل هاوایی و یا در حال شنا در سیدنی را در دنیای مجازی منتشر کرد. در حالیکه ده‌ها هزار نفر ناچارند با ماسک‌های گاز از دود غلیظ در مناطق متأثر فرار کنند و نیروهای آتش‌نشانی اجساد قربانیان را از خانه‌هایشان بیرون می‌آورند، موریسون تیم ملی کریکت را به یک پارتی تفریحی دعوت کرد. پس از آن ساکنان شهرک کوبارگو که در آتش‌سوزی از بین رفته بود و با کمبود آب و مواد خوراکی روبروست، در حین دیدار موریسون از آنجا حاضر نشدند تا دست او را بفشارند و برای خجالت‌دادن او شعار سر دادند. علاوه براین، پژوهشگران برجسته خشم خود را ابراز کرده‌اند، زیرا وزیر نیرو، انگِس تیلور، در آخرین روز از سال ۲۰۱۹ یادداشتی منتشر کرده که استرالیایی‌ها بایست به این افتخار کنند که سرزمین‌شان تاکنون همه هدف‌های اقلیمی را محقق کرده است. اما فرانک جاتزو، پژوهشگر اقلیمی از دانشگاه ملی استرالیا و از نگارندگان بسیاری از گزارش‌های اقلیمی IPCC در پاسخ به این یادداشت نوشت: «چنین نوشتاری در روزی که به‌دلیل آتش‌سوزی شرایط اضطراری ملی اعلام شده، نفس را می‌بُرد.» او وزیر نیرو را متهم کرد که برای خوب جلوه دادن ترازنامه استرالیا، بهترین ارقام را به‌دلخواه انتخاب کرده. اما واقعیت آن است که استرالیا در رده‌بندی سیاست اقلیمی در جهان در مقام آخر قرار گرفته است. این کشور بزرگترین صادرکننده زغال‌سنگ در دنیاست و بالاترین سرانه تولید دی‌اکسید‌کربن را دارد. ویکتور استیفنسن ۳۰ سال است که از نقاط متروکه در شمال قاره تا پائین‌ترین نقطه در تاسمانی به مسافرت می‌پردازد. هدف او: گسترش هر چه بیشتر آگاهی‌ مردمان بومی استرالیا است که از هزاران سال پیش با آتش زندگی می‌کنند. استیفنسن مسئولان را به سال‌ها بی‌اعتنایی و مراقبت نکردن از زمینی که اکنون در حال سوختن است، متهم می‌کند. از این‌رو به گفته او گیاهان غیربومی، جایگزین گیاهان بومی شده‌اند و جنگل‌ها را به یک توده وحشتناک به‌شدت قابل اشتعال تبدیل کرده‌اند. مردمان بومی استرالیا مرتبا قسمت پائین تاج چنین درختانی را می‌سوزانند تا طعمه برای آتش‌سوزی‌های بزرگ را از بین ببرند. مقامات مسئول در غرب استرالیا بنا به گفته استیفنسن «اینکار را بطور کافی انجام نداده‌اند و این یک بمب زمانی در انتظار انفجار بود.»

🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز شرق!
همان‌طور که مشاهده می‌کنید استرالیا، قاره‌ای که بیش از ۴برابر کشور پهناور ایران وسعت دارد، اینک با یکی از شدیدترین بحران‌های اقلیمی خویش دست و پنجه نرم می‌کند در حالیکه هنوز سیاستمداران این کشور حاضر به پذیرش کوتاهی‌های خویش در مهار خطرات تغییر اقلیم نیستند. بوم‌شناسان از دانشگاه سیدنی تخمین می‌زنند که نزدیک به نیم میلیارد جانور در فاجعه بی‌سابقه آتش‌سوزی جنگلهای استرالیا که در سراسر قاره بحران شدیدی بوجود آورده و هزاران نفر را ناچار به فرار از خانه‌هایشان کرده، از بین رفته‌اند و این رقم حتی ممکن است به یک میلیارد هم برسد. گفتنی آنکه مراتع استرالیا زیستگاه طیف وسیعی از جانوران از جمله انواع کانگوروها، کوآلاها، ساریغ‌های استرالیایی (پوسوم)، وُمبت‌ها و مورچه‌خورک‌هاست. مسئولان نگران آنند که تنها ۳۰٪ از جمعیت کوآلا‌ها در ساحل شمال شرق کشور در آتش‌سوزی‌های اخیر از بین رفته باشند. این یک فاجعه بزرگ است که حتی می‌تواند منجر با انقراض چند ده گونه برای همیشه شود. آنچه مهم‌تر می‌تواند برای ما در ایران و خاورمیانه باشد، تاکید بر واقعیتی زنهاردهنده است؛ اینکه آسیب‌پذیری ایران به مراتب بیشتر از استرالیا است؛ زیرا نه پول، نه قدرت فناوری و نه همراهی جامعه‌ی جهانی را چون استرالیا با خود داریم. بنابراین، باید خودمان پیشگیرانه‌تر حرکت کرده و به نفع کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، چیدمان توسعه کوتاه، میان و بلندمدت کشور را تغییر دهیم.

#آتشسوزی_استرالیا

https://t.me/darvishnameh/8926
🔻درسِ تلخی که از آبگیری سد ایلی‌سو باید بگیریم!🔻 بخش اول:

#قلم_سبز
#روزنامه_شرق

🇮🇷: @darvishnameh

اولریش آیشل‌مان، بوم‌شناس، کنشگر محیط‌زیست، فیلم‌ساز و مدیر سازمان غیردولتی Riverwatch که از سال ۲۰۰۷ کمپین «ایلی‌سو را متوقف کنیم» را ساماندهی می‌کرد. چندی پیش در روزنامه معتبر اتریشی «استاندارد» یادداشتی را منتشر کرد که عبرت‌های فراوانی برای حامیان مالی سدسازی، طرح‌های انتقال آب از یک سو و طرفدارانِ میراث فرهنگی و دوستداران محیط‌زیست از سوی دیگر دارد. وی می‌نویسد: "روز ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۹ برای آخرین‌ وداع به حسن‌کیف در کنار دجله رفتم تا از ساکنان آنجا، از رودخانه و از آن چشم‌اندازِ شگفت‌انگیز و دیرینه خداحافظی کنم. چراکه یکی از پراهمیت‌ترین مناطق تمدن بشری در مخزن سد ایلی‌سو فرو خواهد رفت. این غیرقابل تصور است که چنین چیزی در قرن بیست و یکم، با همه‌ی آگاهی‌های ما، با ارتباطات بین‌المللی، با دیدگاه و توجه جهانی رخ دهد. من سی سال است که در راستای حفاظت از طبیعت فعالیت دارم، بسیاری تخریب‌ها را دیده‌ام، اما آنچه اینجا در مزوپوتامیا - میان‌رودان - بوقوع می‌پیوندد، بیش از همه‌ی تجربیاتم مرا متاثر می‌کند. در مقابل دیواره سد به ارتفاع ۱۳۶ متر و درازای ۱.۸کیلومتر می‌ایستم، خبرنگاران از من احساساتم را می‌پرسند. احساساتم مخلوطی‌است از غم، یأس و خشم. خشمگین از همه‌ی آنها که در این‌راه همدست هستند. دولت ترکیه، شرکت‌های ساختمانی مانند شرکت اتریشی آندریتس. خشمگین از همه‌ی آنها که سکوت کرده‌اند. تردیدی به‌جانم می‌افتد. چه کاری را بایست بهتر انجام می‌دادیم تا از این جنون جلوگیری کنیم؟ من از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ کمپین «ایلیسو را متوقف کنیم» را هماهنگ می‌کردم. در آغاز با صندوق جهانی طبیعت اتریش، از سال ۲۰۰۷ با سازمان‌های غیردولتی Eco Watch و بنیاد Manfred Hermsen از شهر برِمِن/ آلمان. بدون همراهی این بنیاد کمپین ما شانسی نداشت. بنیادی که از این پویش حتی در دورانی پشتیبانی کرد که بسیاری از ما روی گردانده بودند. من به‌همراه سازمان‌های غیردولتی از سویس، آلمان، ترکیه و افراد زیادی در اتریش و در ترکیه تلاش کردم تا حسن‌کیف و دجله را نجات دهم. سال ۲۰۰۹ زمانی که دولت‌های آلمان، اتریش و سوئیس بیمه اعتبار صادراتی را لغو کردند، شرایط خوب به‌نظر می‌رسید. دیگر شرکت‌ها و بانک‌های اروپایی نیز از آنها پیروی کردند، به استثنای شرکت اتریشی آندریتس. پس از یک مرحله توقف اما، رئیس‌جمهور ترکیه، اردوغان به ساخت سد ادامه داد. آبگیری هم چند هفته پیش آغاز شد. دهم سپتامبر، شب هنگام که من به‌همراه خبرنگاران به حسن‌کیف رسیدیم، همه چیز به‌ظاهر عادی بود، مردان در قهوه‌خانه‌ها نشسته بودند و چای می‌نوشیدند؛ گردشگران در خیابان‌های شهر پرسه می‌زدند و خرید می‌کردند و کامیون‌ها با سر و صدا از روی پل عبور می‌کردند. اما روز بعد ابعاد جریان آشکار شد: پایه‌های پل هزار ساله پوشانده شده و صخره‌های مشهور حسن‌کیف که در پای آنها زمانی رستوران‌ها قرار داشتند، پشت یک دیوار عظیم حفاظتی ناپدید شده بودند. بسیاری از خانه‌های شهر امروز خالی هستند؛ معلوم نیست که ساکنان آنها کجا رفته‌اند. برخی از بناهای تاریخی مانند دو مناره برداشته و در پارک باستانی در حسن‌کیف جدید گذاشته شده‌اند. دیگر بخش‌های شهر زیر یک تابوت‌دان، یک پوشش از بتون مفقود شده‌اند. همه جا کامیون‌ها در رفت و آمدند، خانه‌ها را از جا می‌کَنند و نخاله‌ها را جای دیگری انبار می‌کنند. مثل یک کارگاه عظیم ساختمانی. در آغاز برایم ممکن نیست تا ابعاد جریان را درک کنم و به‌نحو عجیبی همه چیز برایم غریب است. از خیابان‌های شهر می‌گذرم، ساکنان آشنا را می‌بینم، همدیگر را در آغوش می‌گیریم، صحبت می‌کنیم و در رستوران به همراه خبرنگاران گپ می‌زنیم. اما روزهای بعد به مرور متوجه می‌شوم که همه چیز تمام شده. پیش از همه روز ۱۲ سپتامبر که همگی با اتومبیل ARD (کانال یک تلویزیون دولتی آلمان) به ایلی‌سو می‌رویم، همه جا راه‌ها، پل‌ها و پست‌های نظامی جدید دیده می‌شود. عاقبت زمانیکه در کنار دیوار مخزن می‌ایستیم، متوجه نتیجه دیگری از سد ایلی‌سو می‌شویم: تنها باریکه‌ای از آب از سد بیرون می‌آید؛ باقی آن انبار می‌شود. ۶ماه تا یکسال زمان لازم است تا دریاچه سد به حداکثر حجم خود برسد، به نسبت آبی که در دجله جریان دارد. در مجموع ۱۴۰۰ کیلومتر از حوضه آبخیز دجله و محیط‌های تالابی آن نابود می‌شوند و ۱۰۰۰ کیلومتر از رودخانه تا پایین‌دست تالاب‌های میان‌رودان در جنوب عراق به شدت آسیب خواهند دید. آبهایی که برای این تالاب‌ها حیاتی هستند. منطقه‌ای که مهد تمدن بشر به‌شمار می‌رود. هیچکس نمی‌داند که چند گونه جانوری از بین می‌رود، زیرا اینجا هیچ تحقیقات زیستی و ارزیابی محیط‌زیستی انجام نشده است.

#آبگیری_سد_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما

https://t.me/darvishnameh/8847
🔻درسِ تلخی که از آبگیری سد ایلی‌سو باید بگیریم!🔻 بخش دوم و پایانی:

#قلم_سبز
#روزنامه_شرق

🇮🇷: @darvishnameh

یکی از گونه‌های نادر ماهی در دجله - Leopardenbarbe - یا لاک‌پشت نرم‌کاسه فرات به‌همراه بسیاری گونه‌های دیگر از بین خواهند رفت. نزدیک به ۶۰ هزار نفر خانه‌هایشان را از دست خواهند داد. سکونتگاه‌های جدید ساخته خواهند شد، اما همه کس توان مالی برای کسب آنها را ندارد، بسیاری به مناطق فقیرنشین دیاربکر خواهند رفت یا تلاش به مهاجرت خواهند کرد. حتی آنها که توان ماندن و نقل مکان به حسن‌کیف جدید را دارند، بایست خود را به زندگی دیگری وفق دهند. به یک زندگی بدون جامعه‌ای که به آن عادت داشته‌اند، بدون همسایگان، دوستان و خانواده. زمین‌ها سنگی و بی‌ثمر هستند. روز پنجشنبه برای آخرین‌بار از میان حسن‌کیف می‌گذرم و از دوستم عمر و دیگران خداحافظی می‌کنم. در آخر روی پل با دجله بدرود می‌گویم. پس از ده هزار سال تاریخ، همه چیز نابود خواهد شد، آن‌هم به بهانه‌ی یک روش به اصطلاح استحصال انرژی تجدیدپذیر؛ اشک‌آور و تهوع‌آور است. ما در جریان پویش بسیار کار کردیم، اما ظاهرا کافی نبود. ما شکست خوردیم. ما یک میراث جهانی را از دست دادیم، اما نه تنها ما که علیه پروژه ایلی‌سو جنگیدیم، بلکه همه مردم دنیا شکست خوردند. ارزش حسن‌کیف و مزوپوتامیا برای تاریخ فرهنگی بشریت مانند جنگل‌های بارانی آمازون برای پایداری اکولوژی کره زمین است. یک میراث جهانی به همه انسان‌ها تعلق دارد ... نه! تعلق داشت. روز ۸ اکتبر خیابان خرید حسن‌کیف و خانه‌ها نابود شدند و پل رودخانه دجله بسته شد. پس از آن همه منتظر ورود آب هستند. ما دنیا را از دست می‌دهیم. آیا می‌توان از ایلی‌سو درس گرفت؟ این بیشتر یک احساس است تا یک آگاهی: شمار ما که دخالت می‌کنیم بایست بیشتر شود. بیشتر از هر چیز ما باید خشمگین باشیم و قاطعانه‌تر در برابر آنها که دنیای ما را تخریب می‌کنند بایستیم. «چطور جرأت می‌کنید؟»

🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز روزنامه شرق!
در ماجرای غم‌انگیز آبگیری سد ایلی‌سو و دفنِ حسن‌کیف، ما اگر بیشتر از عراقی‌ها آسیب ندیده باشیم، کمتر هم آسیب ندیده‌ایم؛ چرا که جهت باد غالب از غرب به شرق است و دودِ خاک‌ِ خشک‌شده در پایین‌دست دجله به چشمِ مردم ما در کرمانشاه، ایلام و خوزستان خواهد رفت. چگونه وزارت خارجه ایران، سازمان حفاظت محیط‌زیست و وزارت نیرو سکوت کرد؟ چگونه اجازه‌ی چنین نسل‌کشی بیشرمانه‌ای را دادیم؟ پاسخ ساده است! چون کسی از دولت ایران که خود مشغول اجرای ده‌ها طرح انتقال آب و سدسازی جدید است، نمی‌پذیرد که در مخالفت با پروژه‌های سدسازی در ترکیه موضع بگیرد. اما آیا تشکل‌های محیط‌زیستی در ایران در این ماجرا خوب عمل کردند؟ البته ما پتیشنی اینترنتی به راه انداخته و حدود ۳۰۰هزار امضا جمع کردیم؛ اما آیا کافی بود؟ کسی پرسید چرا اغلب تشکل‌های محیط‌زیستی در آذربایجان از این پویش حمایت نکردند؟ درست مثل آن گروه از تشکل‌های محیط‌زیستی در اصفهان که از اجرای طرح انتقال آب بهشت‌آباد دفاع می‌کنند؛ یا آنها که در چهارمحال و بختیاری از بن‌بروجن دفاع می‌کنند و یا آنها که در سمنان و کرمان در برابر طرح‌های انتقال آب سکوت کرده‌اند تا کاسپین، هیرکانی، هلیل و جازموریان بیش از پیش خراشیده شود. وای بر ما اگر فکر کنیم آنهایی که حقیقتِ سیاه‌ِ ما را باید ببینند، ندیده‌اند و نمی‌بینند!

#آبگیری_سد_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما

https://t.me/darvishnameh/8847
🇮🇷: @darvishnameh

از مرز باورنکردنی مصرف ۱۰۰میلیاردتن در سال عبور کردیم! این مسابقه‌ی مصرف، شتابِ بیشتر و اشتیاقِ افزون‌ترِ آدمی به سوی فروپاشی و مرگ را نشان می‌دهد! شگفتا که عبرتی در شیوه‌ی مدیریت جهانی، منطقه‌ای و ملی مشاهده نمی‌شود. آیا این پایان راه است ...

🔹️۱۴ بهمن ۱۳۹۸، صفحه آخر روزنامه شرق

#قلم_سبز
#محمد_درویش