محمد درویش
14.9K subscribers
5.43K photos
1.19K videos
137 files
3.81K links
برای اعتلای طبیعت وطنی که دوستش داریم.
دیدگاه‌های رییس کمیته محیط‌زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو

نحوه درج پیام یا ارسال عکس در تلگرام:
@mohammaddarvish44

محمّد درویش در ویکی‌پدیا:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_درویش
Download Telegram
🔻آبگیری سد ایلی‌سو و انفعال ایران!🔻

🇮🇷:
@darvishnameh

در ماجرای آبگیری #سد_ایلی‌سو بر سرشاخه‌های #دجله، بی‌شک همه‌ی آنهایی که می‌توانستند و باید اعتراض می‌کردند، اما نکردند؛ تا ابد شرمسارِ تاریخ خواهند بود؛ در این میان اما گناهِ دولت ایران و همه‌ی آنهایی که سکوت کردند، بخشودنی نیست. یادداشتم را امروز - ۲۱ آبان ۱۳۹۸ - در ستون قلم سبز #روزنامه_شرق و یا در #سایت_فرارو می‌توانید بخوانید.

#آبگیری_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما
#قلم_سبز

http://fararu.com/fa/news/417738
🔻درسِ تلخی که از آبگیری سد ایلی‌سو باید بگیریم!🔻 بخش اول:

#قلم_سبز
#روزنامه_شرق

🇮🇷: @darvishnameh

اولریش آیشل‌مان، بوم‌شناس، کنشگر محیط‌زیست، فیلم‌ساز و مدیر سازمان غیردولتی Riverwatch که از سال ۲۰۰۷ کمپین «ایلی‌سو را متوقف کنیم» را ساماندهی می‌کرد. چندی پیش در روزنامه معتبر اتریشی «استاندارد» یادداشتی را منتشر کرد که عبرت‌های فراوانی برای حامیان مالی سدسازی، طرح‌های انتقال آب از یک سو و طرفدارانِ میراث فرهنگی و دوستداران محیط‌زیست از سوی دیگر دارد. وی می‌نویسد: "روز ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۹ برای آخرین‌ وداع به حسن‌کیف در کنار دجله رفتم تا از ساکنان آنجا، از رودخانه و از آن چشم‌اندازِ شگفت‌انگیز و دیرینه خداحافظی کنم. چراکه یکی از پراهمیت‌ترین مناطق تمدن بشری در مخزن سد ایلی‌سو فرو خواهد رفت. این غیرقابل تصور است که چنین چیزی در قرن بیست و یکم، با همه‌ی آگاهی‌های ما، با ارتباطات بین‌المللی، با دیدگاه و توجه جهانی رخ دهد. من سی سال است که در راستای حفاظت از طبیعت فعالیت دارم، بسیاری تخریب‌ها را دیده‌ام، اما آنچه اینجا در مزوپوتامیا - میان‌رودان - بوقوع می‌پیوندد، بیش از همه‌ی تجربیاتم مرا متاثر می‌کند. در مقابل دیواره سد به ارتفاع ۱۳۶ متر و درازای ۱.۸کیلومتر می‌ایستم، خبرنگاران از من احساساتم را می‌پرسند. احساساتم مخلوطی‌است از غم، یأس و خشم. خشمگین از همه‌ی آنها که در این‌راه همدست هستند. دولت ترکیه، شرکت‌های ساختمانی مانند شرکت اتریشی آندریتس. خشمگین از همه‌ی آنها که سکوت کرده‌اند. تردیدی به‌جانم می‌افتد. چه کاری را بایست بهتر انجام می‌دادیم تا از این جنون جلوگیری کنیم؟ من از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ کمپین «ایلیسو را متوقف کنیم» را هماهنگ می‌کردم. در آغاز با صندوق جهانی طبیعت اتریش، از سال ۲۰۰۷ با سازمان‌های غیردولتی Eco Watch و بنیاد Manfred Hermsen از شهر برِمِن/ آلمان. بدون همراهی این بنیاد کمپین ما شانسی نداشت. بنیادی که از این پویش حتی در دورانی پشتیبانی کرد که بسیاری از ما روی گردانده بودند. من به‌همراه سازمان‌های غیردولتی از سویس، آلمان، ترکیه و افراد زیادی در اتریش و در ترکیه تلاش کردم تا حسن‌کیف و دجله را نجات دهم. سال ۲۰۰۹ زمانی که دولت‌های آلمان، اتریش و سوئیس بیمه اعتبار صادراتی را لغو کردند، شرایط خوب به‌نظر می‌رسید. دیگر شرکت‌ها و بانک‌های اروپایی نیز از آنها پیروی کردند، به استثنای شرکت اتریشی آندریتس. پس از یک مرحله توقف اما، رئیس‌جمهور ترکیه، اردوغان به ساخت سد ادامه داد. آبگیری هم چند هفته پیش آغاز شد. دهم سپتامبر، شب هنگام که من به‌همراه خبرنگاران به حسن‌کیف رسیدیم، همه چیز به‌ظاهر عادی بود، مردان در قهوه‌خانه‌ها نشسته بودند و چای می‌نوشیدند؛ گردشگران در خیابان‌های شهر پرسه می‌زدند و خرید می‌کردند و کامیون‌ها با سر و صدا از روی پل عبور می‌کردند. اما روز بعد ابعاد جریان آشکار شد: پایه‌های پل هزار ساله پوشانده شده و صخره‌های مشهور حسن‌کیف که در پای آنها زمانی رستوران‌ها قرار داشتند، پشت یک دیوار عظیم حفاظتی ناپدید شده بودند. بسیاری از خانه‌های شهر امروز خالی هستند؛ معلوم نیست که ساکنان آنها کجا رفته‌اند. برخی از بناهای تاریخی مانند دو مناره برداشته و در پارک باستانی در حسن‌کیف جدید گذاشته شده‌اند. دیگر بخش‌های شهر زیر یک تابوت‌دان، یک پوشش از بتون مفقود شده‌اند. همه جا کامیون‌ها در رفت و آمدند، خانه‌ها را از جا می‌کَنند و نخاله‌ها را جای دیگری انبار می‌کنند. مثل یک کارگاه عظیم ساختمانی. در آغاز برایم ممکن نیست تا ابعاد جریان را درک کنم و به‌نحو عجیبی همه چیز برایم غریب است. از خیابان‌های شهر می‌گذرم، ساکنان آشنا را می‌بینم، همدیگر را در آغوش می‌گیریم، صحبت می‌کنیم و در رستوران به همراه خبرنگاران گپ می‌زنیم. اما روزهای بعد به مرور متوجه می‌شوم که همه چیز تمام شده. پیش از همه روز ۱۲ سپتامبر که همگی با اتومبیل ARD (کانال یک تلویزیون دولتی آلمان) به ایلی‌سو می‌رویم، همه جا راه‌ها، پل‌ها و پست‌های نظامی جدید دیده می‌شود. عاقبت زمانیکه در کنار دیوار مخزن می‌ایستیم، متوجه نتیجه دیگری از سد ایلی‌سو می‌شویم: تنها باریکه‌ای از آب از سد بیرون می‌آید؛ باقی آن انبار می‌شود. ۶ماه تا یکسال زمان لازم است تا دریاچه سد به حداکثر حجم خود برسد، به نسبت آبی که در دجله جریان دارد. در مجموع ۱۴۰۰ کیلومتر از حوضه آبخیز دجله و محیط‌های تالابی آن نابود می‌شوند و ۱۰۰۰ کیلومتر از رودخانه تا پایین‌دست تالاب‌های میان‌رودان در جنوب عراق به شدت آسیب خواهند دید. آبهایی که برای این تالاب‌ها حیاتی هستند. منطقه‌ای که مهد تمدن بشر به‌شمار می‌رود. هیچکس نمی‌داند که چند گونه جانوری از بین می‌رود، زیرا اینجا هیچ تحقیقات زیستی و ارزیابی محیط‌زیستی انجام نشده است.

#آبگیری_سد_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما

https://t.me/darvishnameh/8847
🔻درسِ تلخی که از آبگیری سد ایلی‌سو باید بگیریم!🔻 بخش دوم و پایانی:

#قلم_سبز
#روزنامه_شرق

🇮🇷: @darvishnameh

یکی از گونه‌های نادر ماهی در دجله - Leopardenbarbe - یا لاک‌پشت نرم‌کاسه فرات به‌همراه بسیاری گونه‌های دیگر از بین خواهند رفت. نزدیک به ۶۰ هزار نفر خانه‌هایشان را از دست خواهند داد. سکونتگاه‌های جدید ساخته خواهند شد، اما همه کس توان مالی برای کسب آنها را ندارد، بسیاری به مناطق فقیرنشین دیاربکر خواهند رفت یا تلاش به مهاجرت خواهند کرد. حتی آنها که توان ماندن و نقل مکان به حسن‌کیف جدید را دارند، بایست خود را به زندگی دیگری وفق دهند. به یک زندگی بدون جامعه‌ای که به آن عادت داشته‌اند، بدون همسایگان، دوستان و خانواده. زمین‌ها سنگی و بی‌ثمر هستند. روز پنجشنبه برای آخرین‌بار از میان حسن‌کیف می‌گذرم و از دوستم عمر و دیگران خداحافظی می‌کنم. در آخر روی پل با دجله بدرود می‌گویم. پس از ده هزار سال تاریخ، همه چیز نابود خواهد شد، آن‌هم به بهانه‌ی یک روش به اصطلاح استحصال انرژی تجدیدپذیر؛ اشک‌آور و تهوع‌آور است. ما در جریان پویش بسیار کار کردیم، اما ظاهرا کافی نبود. ما شکست خوردیم. ما یک میراث جهانی را از دست دادیم، اما نه تنها ما که علیه پروژه ایلی‌سو جنگیدیم، بلکه همه مردم دنیا شکست خوردند. ارزش حسن‌کیف و مزوپوتامیا برای تاریخ فرهنگی بشریت مانند جنگل‌های بارانی آمازون برای پایداری اکولوژی کره زمین است. یک میراث جهانی به همه انسان‌ها تعلق دارد ... نه! تعلق داشت. روز ۸ اکتبر خیابان خرید حسن‌کیف و خانه‌ها نابود شدند و پل رودخانه دجله بسته شد. پس از آن همه منتظر ورود آب هستند. ما دنیا را از دست می‌دهیم. آیا می‌توان از ایلی‌سو درس گرفت؟ این بیشتر یک احساس است تا یک آگاهی: شمار ما که دخالت می‌کنیم بایست بیشتر شود. بیشتر از هر چیز ما باید خشمگین باشیم و قاطعانه‌تر در برابر آنها که دنیای ما را تخریب می‌کنند بایستیم. «چطور جرأت می‌کنید؟»

🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز روزنامه شرق!
در ماجرای غم‌انگیز آبگیری سد ایلی‌سو و دفنِ حسن‌کیف، ما اگر بیشتر از عراقی‌ها آسیب ندیده باشیم، کمتر هم آسیب ندیده‌ایم؛ چرا که جهت باد غالب از غرب به شرق است و دودِ خاک‌ِ خشک‌شده در پایین‌دست دجله به چشمِ مردم ما در کرمانشاه، ایلام و خوزستان خواهد رفت. چگونه وزارت خارجه ایران، سازمان حفاظت محیط‌زیست و وزارت نیرو سکوت کرد؟ چگونه اجازه‌ی چنین نسل‌کشی بیشرمانه‌ای را دادیم؟ پاسخ ساده است! چون کسی از دولت ایران که خود مشغول اجرای ده‌ها طرح انتقال آب و سدسازی جدید است، نمی‌پذیرد که در مخالفت با پروژه‌های سدسازی در ترکیه موضع بگیرد. اما آیا تشکل‌های محیط‌زیستی در ایران در این ماجرا خوب عمل کردند؟ البته ما پتیشنی اینترنتی به راه انداخته و حدود ۳۰۰هزار امضا جمع کردیم؛ اما آیا کافی بود؟ کسی پرسید چرا اغلب تشکل‌های محیط‌زیستی در آذربایجان از این پویش حمایت نکردند؟ درست مثل آن گروه از تشکل‌های محیط‌زیستی در اصفهان که از اجرای طرح انتقال آب بهشت‌آباد دفاع می‌کنند؛ یا آنها که در چهارمحال و بختیاری از بن‌بروجن دفاع می‌کنند و یا آنها که در سمنان و کرمان در برابر طرح‌های انتقال آب سکوت کرده‌اند تا کاسپین، هیرکانی، هلیل و جازموریان بیش از پیش خراشیده شود. وای بر ما اگر فکر کنیم آنهایی که حقیقتِ سیاه‌ِ ما را باید ببینند، ندیده‌اند و نمی‌بینند!

#آبگیری_سد_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما

https://t.me/darvishnameh/8847