محمد درویش
15.5K subscribers
5.65K photos
1.33K videos
141 files
4.15K links
برای اعتلای طبیعت وطنی که دوستش داریم.
دیدگاه‌های رییس کمیته محیط‌زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو

نحوه درج پیام یا ارسال عکس در تلگرام:
@mohammaddarvish44

محمّد درویش در ویکی‌پدیا:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_درویش
Download Telegram
🔴محیط زیست خوب است، اگر دوست ما باشد!🔴

این روزها بر سر ماجرای #طرحهای_انتقال_آب، بین آنهایی که فکر می کنند #کنشگر_محیط_زیستی بوده و بعضاً حتی عضو یک #سمن یا سازمان مردمنهاد هم هستند، جنجالی کم سابقه در جریان است؛ #اصفهانی_ها در حالیکه خود را مدافع جدی تر انقلاب می دانند، با ارایه شمار شهدا و جانبازان خود در طول #دفاع_مقدس، حق بیشتری از مواهب توسعه برای خود درنظر گرفته و استانهای #چهارمحال_و_بختیاری، #یزد و #خوزستان را متهم به رُبایش حق آبه خویش می کنند. #یزدی_ها می گویند: اگر به ما آب ندهید، مواد اولیه لازم برای صنایع اصفهان و خوزستان و ... را دیگر تامین نخواهیم کرد. #چهارمحالی_ها هم می گویند: ما در سرشاخه #زاینده_رود و #کارون نشسته ایم و این سزاوار نیست که با کمبود آب روبرو باشیم و اجازه دهیم این آب به سمت استانهایی دیگر رود! چنین استدلالی را مردم دیگر مناطق #زاگرس_نشین، از جمله #کهگیلویه_و_بویراحمد هم بعضاً مطرح می کنند و می گویند: چرا باید ۱۰ درصد آب کشور از قلمرو سیاسی ما عبور کند و فقط حق برداشت یک درصد آن را داشته باشیم؟ شبیه این قصه بین گروه هایی ذینفع در #مازندران و #سمنان و دیگر مناطق کشور، از جمله #همدان، #زنجان، #مرکزی، #هرمزگان، #ارومیه، #کردستان، #فارس، #قم، #الیگودرز، #گلپایگان و ... هم در جریان است.

🔴 تاسف برانگیز آنکه محیط زیست هم در این میان به عنوان یک ابزار مورد سوء استفاده سياست‌ورزان در مناطق یادشده قرار گرفته و هرجا که طرفداری از محیط زیست، به نفع منافع سیاسی آنها در تصاحب آبِ بیشتر باشد، خود را محیط زیستی نشان می دهند، و هرجا که شاهد موضع گیری خلاف خود از سوی محیط زیست و محیط زیستی ها باشند، آنها را گروهی گول خورده یا معاند می پندارند!

🔴 اما غم انگیزتر از همه آن است که بعضاً شاهد بازی خوردن سمنهای محیط زیستی و در غلتیدن به این مناقشه های سیاسی بوده و آنها هم برای تصاحب منافع محلی و خشنودی صاحبان قدرت در استان خویش و یا ترس از نگاه ها و تدابیر امنیتی بیشتر، پا روی اخلاق محیط زیستی و منافع ملی می نهند و علیه هم در استانهای مجاور اعلام جنگ می دهند!

🔴 یادمان باشد:
هرنوع طرح انتقال آب، یک بی اخلاقی آشکار و منجر به ضرر اکولوژیکی برای کل منطقه است. نگاه کنید به بلایی که #ترکیه بر سر #میان_رودان آورد؛ آنها هم ادعای شان این است که #دجله و #فرات از سرچشمه های کشور ما می جوشد و ما حق داریم تا هر نوع دخل و تصرفی که خواستیم، در آن انجام دهیم. همین بلا را اخیراً همسایه شرقی ما #افغانستان به کمک سدهای جدیدی که توسط #هندی_ها و #ترک_ها بر روی #هیرمند و #هریررود می سازند، دارد بر سر #مشهدی_ها و #سیستانی_ها می آورد! نمی آورد؟

🔴 ما چه می کنیم؟!
ما نیز دقیقاً همین بلا را با مجموعه طرحهای موسوم به #داریان و #زاب و #سیمره و #کرخه و ... بر سر همسایه غربی می آوریم! نمی آوریم؟!

🔴 خلاصه اینکه همه فقط ادعای محیط زیستی بودن دارند، اما در عمل و آنجا که باید به نفع منافع اکولوژیک از منافع سیاسی و قومی و استانی گذشت، آنچه که ذبح می شود، موازین و آموزه های محیط زیستی است.

🔴 اینک چه باید کرد؟!
روی سخنم با معدود کنشگران واقعی محیط زیست در استان های یادشده است، خواهش می کنم خود را درگیر این دعواهای سیاسی نکنید و پاسدار مرام محیط زیستی خود باشید چون گروهی از دوستداران محیط زیست در #شاهرود که مردانه به مخالفت خود با طرح انتقال آب ادامه دادند و دوستداران محیط زیست در #فریدونشهر که آنها هم آزادگی خود را در پای خشنودی قدرتسالاران اصفهانی حراج نکردند.

🔴 بیاییم به سرنوشت تلخ #ارومیه، یزد و اصفهان دقت کنید، مناطقی که طرحهای سازه ای فراوانی در آنها اجرا شد تا آبی بیشتر از پتانسیل طبیعی شان در اختیار بگیرند، آیا روزگار امروز آنها بهتر از زمانی است که این آب عاریتی را نداشتند؟ آیا امروز از #امنیت_اجتماعی بیشتری برخوردار هستند؟!

🔴 کلام آخر آنکه
محیط زیستی ها با ارتقای دانش ژرف خود در حوزه بومشناسی، بکوشند تا از این دعواها و طرح های انتقال آب دوری کنند و بدانند که همه این طرحها، چه در اصفهان اجرا شود یا چهارمحال یا یزد یا خوزستان و ... به ضرر پایداری تمدن و وحدت ایرانیان تمام خواهد شد.

راه سعادت ما مطالبه #کاهش_وابستگی_معیشتی از منابع آب و خاک و #معرفی_و_تقویت_کسب_و_کارهای_سبز است.

@darvishnameh
🇮🇷: @darvishnameh

🔴 از نجات میانرودان تا دل نگرانی طرفداران سدسازی در ایران!

پویش مردمی #نجات_میانرودان نه تنها با جمع آوری بیش از ۱۲۲ هزار امضاء اینترنتی با درج ایمیل و سه مولفه اصلی احراز هویت، توانسته ظرفیت های جدید و بی رقیبی از دوستداران محیط زیست در کشور را نمایش دهد؛ بلکه با حمایت شهروندان بیش از یکصد کشور جهان تاکنون مواجه شده که خود افتخاری دیگر برای آفرینش جنبشی فرامنطقه ای در حوزه محیط زیست و با حمایت کنشگران مدنی در ایران است.

👇👇👇
https://t.me/darvishnameh/6110

*⃣*⃣*⃣

اصولاً وجه تمایز این پویش مردمی در اتکایش به جریان بیدارسازی محیط زیستی و فهم بومشناختی در بین مردم ساکن در #میانرودان، خاورمیانه و آسیای جنوب غربی است. در این پویش، هیچ دولت و ملتی خوب مطلق یا بد مطلق نیست؛ قصد مقایسه و برتری جویی هم مطرح نیست، بل همه می خواهیم دست در دست یکدیگر از دولتهای خویش، به ویژه #ترکیه، #سوریه، #عراق، #ایران، #عربستان و #افغانستان بخواهیم تا آب را به عنوان یک کالای اقتصادی چون نفت درنظر نگرفته و به حق بهره مندی عادلانه از این کالای زیستی به مساوات برای تمامی مردم ساکن در حوضه های آبخیز مشترک در کشورهای یادشده احترام نهاده و اجازه گسترش چشمه های تولید گرد و خاک را ندهند. در این صورت، البته دولت ایران هم موظف خواهد شد تا به غلبه تفکر سازه ای در مدیریت آب پایان داده و برای حل بحران آب، به جای #مهار_آبهای_مرزی، #سدسازی و #طرحهای_انتقال_آب، به بازچرخانی آب، بهبود سامانه آب شرب و تفکیک آن از مصارف بهداشتی، به پژوهش آبهای ژرف، به نمکزدایی از آب دریای عمان با استفاده از انرژی خورشیدی و به مجموعه راهکارهای مدیریت مصرف و ارتقای نرم افزاری دیگر بخشهای تولیدی و خدماتی کشاورزی بپردازد. در اینصورت شرکتهای سدساز در ایران هم به جای نگرانی از بیکاری و سنگ انداختن در برابر این پویش مردمی، می توانند به شیوه ها و گزینه های جایگزین یادشده برای ادامه بقای شرافتمندانه خود در سپهر اقتصادی ایران بیاندیشند.

نکته مهم دیگری که باید خردمندانه از آن حمایت کنیم، الزام دولتها در رعایت حقابه پایین دست، به ویژه در آبخیزهای مشترک و مرزی است. رعایت این اصل در درازمدت به نفع امنیت پایدار، صلح بین الملل و ارتقای کیفیت رابطه همسایگان است. در نتیجه دولتهای ترکیه و افغانستان به جای مخالفت با این مطالبه باید درنظر بگیرند که دود ناپایداری بومشناختی و خشکی تالابها در پایین دست #دجله، #فرات، #هیرمند و #هریررود، فقط به چشم مردم یک کشور نمی رود و همه از جمله خود این دو کشور را متاثر می سازد.

🔶 در این باره گفتگوی امروز نگارنده با خبرگزاری مهر را بخوانید تادریابید چرا ادعاها و منطق دولت ترکیه در دفاع از پروژه #گاپ با بدیهیات حقوق بین الملل و آموزه های اخلاقی در حوزه محیط زیست زاویه ای جدی دارد:
👇👇👇
http://mehrnews.com/news/4022150

*⃣*⃣*⃣
.
🇮🇷: @darvishnameh

🔴این ۲۶ ثانیه را دست به دست بچرخانید تا برسد به عیسی کلانتری!🔴

https://instagram.com/p/Ba2JrF8HImR

1⃣ در طول چهارسال گذشته، بیش از سه برابرِ بودجه ای که به سازمان حفاظت محیط زیست اختصاص یافت، به #عیسی_کلانتری در ستاد احیاء دریاچه ارومیه پرداخت شد تا شاهد چنین منظره تاسف باری باشیم!

2⃣ ایشان در گفتگو با رادیو ایران به صراحت گفتند: در سازمان حفاظت محیط زیست جایی برای افرادی که به #توسعه_پایدار اعتقادی ندارند، نیست.
👇
https://t.me/darvishnameh/6356

3⃣ بنابراین، به نظر می رسد نخستین واجدان شرایط ترک پردیسان، شخص عیسی کلانتری و معاون محیط انسانی وی، #مسعود_تجریشی هستند که با کوبیدن بر طبل انتقال آب بین حوضه ای از #زاب به ارومیه و از #ارس به ارومیه، تدارک لازم برای تداوم این هدررفتِ تاسف بار سرمایه ملی را ممکن ساخته و می سازند.

4⃣ مسعود تجریشی، مرد شماره ۲ ستاد احیاء دریاچه ارومیه، همواره و با افتخار از مهار آبهای مرزی دفاع کرده و اینک باید پاسخگوی تشدید ناپایداری بومشناختی و افزایش چشمه های تولید گرد و خاک در #میانرودان باشد. وقتی ما خود بر طبل مهار آبهای مشترک می کوبیم، معلوم است که نمی توانیم از حقوق ملی خود در برابر آزمندی دولت #ترکیه یا درد و رنج مردم در #سیستان و #خراسان_رضوی ناشی از ساخت سدهای بیشتر بر روی #هریررود و #هیرمند در #افغانستان دفاع کنیم!

5⃣ و اینگونه است که از توسعه پایدار به سمت امنیت ناپایدار و #جنگ_آب تغییر مسیر داده و مهاجرتهای محیط زیستی را در پسِ این اندیشه های خطرناک سازه محورانه شتاب می بخشیم.

6⃣ متاسفم که در راس سازمان متولی محیط زیست ایران، اینک شاهد حضور چنین افراد طبیعت ستیزی هستیم که از #اخلاق_محیط_زیستی بویی نبرده اند! برده اند؟

7⃣ به زودی در سلسله یادداشتهایی مصادیق عدم درک آموزه های توسعه پایدار را از سوی عیسی کلانتری و همفکرانش شرح خواهم داد.
🔴امروز برای بیست و چهارمین بار، روز جهانی مقابله با بیابان زایی است!🔴

🇮🇷: @darvishnameh

1⃣ در ۱۹۹۴ میلادی، سازمان ملل متحد تصمیم گرفت تا برگی از تقویم جهانی را معطوفِ هشدار نسبت به گسترش شتابناک #خطر_بیابان_زایی در جهان کند. آن برگ به نام هفدهم ژوئن - ۲۷ خرداد - رقم خورد.

2⃣ البته فقط بخش کوچکی از آن خطر متاثر از پیشروی بیابان بود! چه خطرِ بزرگتر، اُفت کارایی سرزمین در هیبت شورشدن اراضی، کاهش سطح سفره های آب زیرزمینی، نزول حاصلخیزی خاک، افزایش چشمه های تولید گرد و خاک، شتاب پرشدن مخازن سدها از رسوب، نشست زمین و متروکه شدن روستاها بود که از آن با عنوان " تخریب سرزمین - Land Degradation - یاد می شود. اما نخبگان جهان تصمیم گرفتند از دانش واژه "بیابان زایی" - Desertification - استفاده کنند که بارِ احساسی آن برای مردم و دولتمردان بیشتر و قوی تر بود.

3⃣ مشابه چنین رخدادی در مورد واژه #ریزگرد هم رخ داد و در طول دو دهه گذشته، این واژه وارد ادبیات بیابانی شد تا ایرانیان به شکلی محسوس تر از گرد و غبار، متوجه پیامدهای این فرآیند ویرانگر شوند. از این رو، تلاش اخیر، سازمان حفاظت محیط زیست برای جایگزینی دوباره ریزگرد با #گردوغبار، آن هم در قالب صدور یک بخشنامه، آشکار است که از پیش شکست خورده و نه تنها مردم از آن استقبال نکرده و نمی کنند؛ بل اصولاً ضرورتی هم نداشته و بارِ احساسی و معنایی ریزگرد، به مراتب بیشتر از "گردوغبار" در نزد عوام و سیاستمداران است.

4⃣ شایسته تر آن است که به جای صدور بخشنامه برای مقابله با بیابان زایی، بکوشیم تا عملاً جریان شتابناک بیابان زایی را مهار کنیم. به عنوان مثال، دولت جمهوری اسلامی ایران تاکنون چه اقدامهای عملی برای مهار غلبه تفکر سازه ای در مدیریت آب، به ویژه در مرزهای شرقی و غربی خود انجام داده است؟ وقتی کشور #افغانستان مشغول افزایش ظرفیت سدهای ساخته شده خود روی دو رودخانه مرزی با ایران، یعنی: #هیرمند و #هریررود است و آشکارا دو منطقه راهبردی #سیستان و #خراسان در ایران را با تنش آبی مواجه کرده، تالاب ها را خشکانده و بر شدت و غلظت پراکنش ریزگردها افزوده است؛ ما دقیقاً داریم چه می کنیم؟ یا وقتی، دولت #ترکیه در آن سوی مرز باختری، در ابعادی بزرگتر از افغانستان خود را سرگرم پروژه #گاپ کرده و ۱۲۰ میلیارد متر مکعب مخزن روی دو رودخانه #دجله و #فرات زده، واکنش ما چیست؟ مگر افغانستان و ترکیه هم چون ایران، عراق، سوریه، کویت، اردن و عربستان عضو کنوانسیون مقابله با ببابان زایی سازمان ملل متحد - UNCCD - نیستند؟ چگونه سکوت کرده ایم در برابر چنین فاجعه ای که هیچ؛ خود نیز با مهار آبهای مرزی، بر همین طبل غلط و رقابت ناسالم می کوبیم! نمی کوبیم؟

5⃣ شعار امسال #روزجهانی_مقابله_با_بیابانزایی، تاکید بر ارزش بی رقیب سرزمین و دعوت به سرمایه گذاری برای بازگرداندن توان تاب آوری به آن است. برای بازگشت این #ژینایی، باید به ظرفیت های ملی توجه کرده، سرمایه های اجتماعی را محترم شمرده، به تشکلهای مدنی اجازه فعالیت های آزادانه تر داده و به مدد تقویت بدنه اجتماعی، ایران را آماده عبور از این مرحله گذر کرد. یادمان باشد باید از قدم های کوچک شروع کنیم. تشدید #جزیره_گرمایی شهرها ناشی از مصرف رکوردشکنانه بنزین توسط ایرانیان - ۶ برابر متوسط جهانی و ۱۱ برابر مردم ترکیه - منجر به کاهش ظرفیت گرمایی ویژه، افزایش تفاوت دمای شب و روز و تشدید بیابان زایی خواهد شد. از همین رو، سازمان ملل متحد امسال پس از گذشت ۲۴ سال از اعلام روز جهانی مقابله با بیابان زایی، سوم ژوئن را روز جهانی دوچرخه نامید، زیرا به درستی دریافته بود که دوچرخه ابزاری کارآمدتر برای مقابله عملی و عینی با بیابان زایی است تا شعارها و برنامه های توخالی و سخنرانی های صرفاً آتشین اما بی پشتوانه. چقدر خوب است مسوولین سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، سازمان حفاظت محیط زیست، مرکز حفاظت خاک و آبخیزداری، معاونت آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی، سازمان تات و موسسه های اقماری آن با بیش از ۱۲هزار پژوهشگر، در یک اقدام هماهنگ و عملی اعلام کنند: برای مقابله با روند شتابناک تخریب سرزمین و تشدید بیابان زایی، از خود شروع کرده و به کارمندانی که به جای استفاده از خودروهای شخصی برای تردد به اداره متبوع خویش، از وسایل حمل و نقل عمومی یا دوچرخه استفاده کنند، پاداشی درخور منظور می کند.

6⃣ گمان برم ۲۴ سال، زمان کافی بوده تا دریابیم چرا در طول همه این سالها، نه تنها نتوانستیم از شدت بیابان زایی در ایران بکاهیم، بل شوربختانه بر ابعاد کمی و کیفی آن هم افزودیم. بیاییم از خود شروع کنیم و در این روزهای فوتبالی نشان دهیم: #باهم_قهرمانیم.

🔴 همین و تمام.

http://iana.ir/بخش-علم-محیط-زیست-121/53720-از-خود-شروع-کنیم