🇮🇷: @darvishnameh
🔴برنج هم برنج های قدیم!🔴
🖋تیترِ این یادداشت، برگرفته از ضرب المثل مشهورِ نسل میانسال و کهنسال معاصر است که اغلب با حسرت و به نوعی غلوآمیز از طعم غذاها و میوه ها در گذشته ها یاد می کند. اما تازه ترین پژوهشهای انجام شده که نتایج آن، همین چهارشنبه گذشته در ژورنال معتبر Science Advances منتشر شد، آشکارا ثابت می کند که #تغییرات_اقلیمی و انتشارِ شتابان و افزاینده دی اکسید کربن، بر روی کیفیت مواد غذایی و احتمالاً مزه آنها آثاری پس رونده باقی نهاده و از میزان ويتامينها و مواد معدني مفید می کاهد. به عبارت ساده تر، تغییرات اقلیمی فقط از کمیت محصولات نمی کاهد، بلکه کیفیت را هم خدشه دار کرده و ظاهراً حالا با اطمینان بیشتری می توان حسرت طعم میوه ها و دیگر اقلام زراعی و باغی در چند دهه پیش را در مقایسه با همتاهای امروزی خورد!
به عنوان مثال، اكنون يك بررسي پژوهشي جديد كشف كرده برنجي كه در معرض درصد بالايي از دي اكسيدكربن قرار گرفته، داراي مقدار كمي از مواد مغذي مهم است. از اين رو عواقب احتمالي ناشی از کاهش کیفیت سلامتي ساکنان زمین بسیار جدی و گسترده است، بخصوص اگر یادمان باشد که درصد قابل توجهی از مردم فقیر جهان، چیزی جز همین محصولات زراعی را مصرف نکرده و توان خرید پروتئین حیوانی و لبنیات را ندارند.
پژوهشهایی که دكتر زيسكا و همكارانش بطور آزمايشي در مزارع برنج واقع در دو کشور چين و ژاپن انجام داده و این محصولات را در معرض سطح بالاي دي اكسيدكربن قرار دادند، ثابت کرد ١٨ نوع محصول برنجی که در منطقه کشت می شود، حاوي مقدار بسيار كمتري پروتئين، آهن و روي در مقايسه با برنج معمولی هستند. علاوه براین، همه انواع برنج كاهش شديدي از ويتامينهاي B1, B2, B5 و B9 را نشان داده اند، اگرچه مقدار ويتامين E آنها افزايش پيدا كرده بود.
اين بررسي پژوهشي به اين دليل بر برنج تمركز داشته، زيرا خوراك اوليه بيش از ٢ ميليارد نفر از مردم دنيا از جمله ایرانیان است.
پروفسور كريستي ايبي، استاد دانشگاه واشنگتن و از نگارندگان بررسي نامبرده مي گويد: "براي مردم در كشورهاي ثروتمند كه از تغذيه سالم و متنوعي برخوردارند، اين نكته كه برنج ارزش غذايي خود را در طول سالهاي آينده از دست مي دهد، احتمالا مهم نيست. اما در كشوري مانند بنگلادش، برنج ٧٠٪ از كالري مورد لزوم را تأمين مي كند و امكانات چندان ديگري براي چنين مواد غذايي در دست نيست."
البته اين نتيجه كه دي اكسيدكربن بيش از اندازه، ارزش غذايي محصولات را تقليل مي دهد، مي تواند معقولانه بنظر نيايد! چراکه هر چه باشد، گياهان به دي اكسيدكربن به عنوان يك جزء تركيبي براي فتوسنتز وابسته هستند، ازاين رو اينطور بنظر مي رسد كه دي اكسيدكربن بيشتر مي بايست سودمندتر باشد و به رشد بیشتر گياهان كمك كند. اما پژوهشگران كشف كرده اند كه تركيب شيميايي يك گياه به توازن بين دي اكسيدكربني كه از هوا و مواد مغذي كه از خاك جذب مي كند، بستگي دارد. اگر كه اين توازن مختل شود، گياه به روشهاي غيرقابل پيش بيني تغيير پيدا مي كند. نکته ای که به ویژه با دستکاری ژنتیکی محصولات غذایی ممکن است بر ابعاد خطرآفرینی آنها افزوده شود.
در گياهاني مانند برنج و گندم كه دستخوش آنچه مي شوند كه فتوسنتز c3 نام دارد، سطح بالاي دي اكسيدكربن مي تواند گياه را برانگيزد تا هيدرات كربن بيشتري توليد كند و از اينراه موجب تقليل بيشتر ديگر تركيبات مغذي شود.
با تحقيقات بيشتر در اين زمينه، احتمالا پژوهشگران تلاش به پرورش و #دستكاري_ژنتيكي انواع جديدي از گياهان خواهند كرد كه در برابر افزايش دي اكسيدكربن در حفظ تركيبات مغذي خود مقاومتر باشند، اما به گفته دكتر زيسكا اين امري بسيار چالش برانگيز است زيرا تاكنون همه انواع برنجها كاهش قابل توجهي از ويتامين B را نشان داده اند. دكتر ايبي مي گويد: "حرف آخر اين است كه مردم نياز به رژيم هاي غذايي متنوع با منابع باكيفيت خوراكي دارند؛ چيزي كه هم اكنون چالش اصلي ماست."
ساموئل مايرز، پژوهشگري از مركز محيط زيست دانشگاه هاروارد مي گويد: "اين نكته كه خوراك ممكن است ارزش غذايي خود را از دست دهد، غيرمترقبه بود. اما فكر مي كنم ما بايست انتظار سورپرايزهاي ديگري را داشته باشيم! ما كاملا در حال تغيير دادن شرايط بيوفيزيكي هستيم كه سيستم غذايي مان را تضمين مي كند و تاكنون درك بسيار كمي از آن داريم كه چنين اختلالاتي چگونه در اكوسيستم موجب يك اثر موجي مي شوند و بر سلامتي انسان تأثيراتی ویرانگر خواهند نهاد."
🔻خواننده عزیز!
هرچه بر وسعت و کیفیت پژوهش ها در حوزه کشاورزی افزوده می شود، بیشتر درمی یابیم که چگونه به بهانه تولید بیشتر و مهار کابوسی به نام گرسنگی، بر ابعاد گرسنگی و جایگزینی #سیری_شکمی با سیری واقعی افزودیم! آیا عبرت می گیریم؟
http://newspaper.hamshahri.org/id/18347/برنج-برنجهای-قدیم.html
🔴برنج هم برنج های قدیم!🔴
🖋تیترِ این یادداشت، برگرفته از ضرب المثل مشهورِ نسل میانسال و کهنسال معاصر است که اغلب با حسرت و به نوعی غلوآمیز از طعم غذاها و میوه ها در گذشته ها یاد می کند. اما تازه ترین پژوهشهای انجام شده که نتایج آن، همین چهارشنبه گذشته در ژورنال معتبر Science Advances منتشر شد، آشکارا ثابت می کند که #تغییرات_اقلیمی و انتشارِ شتابان و افزاینده دی اکسید کربن، بر روی کیفیت مواد غذایی و احتمالاً مزه آنها آثاری پس رونده باقی نهاده و از میزان ويتامينها و مواد معدني مفید می کاهد. به عبارت ساده تر، تغییرات اقلیمی فقط از کمیت محصولات نمی کاهد، بلکه کیفیت را هم خدشه دار کرده و ظاهراً حالا با اطمینان بیشتری می توان حسرت طعم میوه ها و دیگر اقلام زراعی و باغی در چند دهه پیش را در مقایسه با همتاهای امروزی خورد!
به عنوان مثال، اكنون يك بررسي پژوهشي جديد كشف كرده برنجي كه در معرض درصد بالايي از دي اكسيدكربن قرار گرفته، داراي مقدار كمي از مواد مغذي مهم است. از اين رو عواقب احتمالي ناشی از کاهش کیفیت سلامتي ساکنان زمین بسیار جدی و گسترده است، بخصوص اگر یادمان باشد که درصد قابل توجهی از مردم فقیر جهان، چیزی جز همین محصولات زراعی را مصرف نکرده و توان خرید پروتئین حیوانی و لبنیات را ندارند.
پژوهشهایی که دكتر زيسكا و همكارانش بطور آزمايشي در مزارع برنج واقع در دو کشور چين و ژاپن انجام داده و این محصولات را در معرض سطح بالاي دي اكسيدكربن قرار دادند، ثابت کرد ١٨ نوع محصول برنجی که در منطقه کشت می شود، حاوي مقدار بسيار كمتري پروتئين، آهن و روي در مقايسه با برنج معمولی هستند. علاوه براین، همه انواع برنج كاهش شديدي از ويتامينهاي B1, B2, B5 و B9 را نشان داده اند، اگرچه مقدار ويتامين E آنها افزايش پيدا كرده بود.
اين بررسي پژوهشي به اين دليل بر برنج تمركز داشته، زيرا خوراك اوليه بيش از ٢ ميليارد نفر از مردم دنيا از جمله ایرانیان است.
پروفسور كريستي ايبي، استاد دانشگاه واشنگتن و از نگارندگان بررسي نامبرده مي گويد: "براي مردم در كشورهاي ثروتمند كه از تغذيه سالم و متنوعي برخوردارند، اين نكته كه برنج ارزش غذايي خود را در طول سالهاي آينده از دست مي دهد، احتمالا مهم نيست. اما در كشوري مانند بنگلادش، برنج ٧٠٪ از كالري مورد لزوم را تأمين مي كند و امكانات چندان ديگري براي چنين مواد غذايي در دست نيست."
البته اين نتيجه كه دي اكسيدكربن بيش از اندازه، ارزش غذايي محصولات را تقليل مي دهد، مي تواند معقولانه بنظر نيايد! چراکه هر چه باشد، گياهان به دي اكسيدكربن به عنوان يك جزء تركيبي براي فتوسنتز وابسته هستند، ازاين رو اينطور بنظر مي رسد كه دي اكسيدكربن بيشتر مي بايست سودمندتر باشد و به رشد بیشتر گياهان كمك كند. اما پژوهشگران كشف كرده اند كه تركيب شيميايي يك گياه به توازن بين دي اكسيدكربني كه از هوا و مواد مغذي كه از خاك جذب مي كند، بستگي دارد. اگر كه اين توازن مختل شود، گياه به روشهاي غيرقابل پيش بيني تغيير پيدا مي كند. نکته ای که به ویژه با دستکاری ژنتیکی محصولات غذایی ممکن است بر ابعاد خطرآفرینی آنها افزوده شود.
در گياهاني مانند برنج و گندم كه دستخوش آنچه مي شوند كه فتوسنتز c3 نام دارد، سطح بالاي دي اكسيدكربن مي تواند گياه را برانگيزد تا هيدرات كربن بيشتري توليد كند و از اينراه موجب تقليل بيشتر ديگر تركيبات مغذي شود.
با تحقيقات بيشتر در اين زمينه، احتمالا پژوهشگران تلاش به پرورش و #دستكاري_ژنتيكي انواع جديدي از گياهان خواهند كرد كه در برابر افزايش دي اكسيدكربن در حفظ تركيبات مغذي خود مقاومتر باشند، اما به گفته دكتر زيسكا اين امري بسيار چالش برانگيز است زيرا تاكنون همه انواع برنجها كاهش قابل توجهي از ويتامين B را نشان داده اند. دكتر ايبي مي گويد: "حرف آخر اين است كه مردم نياز به رژيم هاي غذايي متنوع با منابع باكيفيت خوراكي دارند؛ چيزي كه هم اكنون چالش اصلي ماست."
ساموئل مايرز، پژوهشگري از مركز محيط زيست دانشگاه هاروارد مي گويد: "اين نكته كه خوراك ممكن است ارزش غذايي خود را از دست دهد، غيرمترقبه بود. اما فكر مي كنم ما بايست انتظار سورپرايزهاي ديگري را داشته باشيم! ما كاملا در حال تغيير دادن شرايط بيوفيزيكي هستيم كه سيستم غذايي مان را تضمين مي كند و تاكنون درك بسيار كمي از آن داريم كه چنين اختلالاتي چگونه در اكوسيستم موجب يك اثر موجي مي شوند و بر سلامتي انسان تأثيراتی ویرانگر خواهند نهاد."
🔻خواننده عزیز!
هرچه بر وسعت و کیفیت پژوهش ها در حوزه کشاورزی افزوده می شود، بیشتر درمی یابیم که چگونه به بهانه تولید بیشتر و مهار کابوسی به نام گرسنگی، بر ابعاد گرسنگی و جایگزینی #سیری_شکمی با سیری واقعی افزودیم! آیا عبرت می گیریم؟
http://newspaper.hamshahri.org/id/18347/برنج-برنجهای-قدیم.html
🔻امروز در شرق از خطری نوشتم که شرق و غرب ندارد!🔻
#محمددرویش
۱۳ اسفند ۹۷
https://goo.gl/r5u9nT
🔴 خطر تغییرات اقلیمی برای زنان بیشتر است! 🔴
✍ بررسیهای پژوهشی حاکی از آنند که زنان احتمالاً بیشتر از مردان از #تغییرات_اقلیمی متاثر میشوند. سازمان ملل میگوید: ۸۰% از کسانی که بهدلیل تغییرات اقلیمی ناچار به مهاجرت شدهاند، زنان هستند. نقش آنها به عنوان مراقبین اصلی (در خانواده) و تأمینکنندگان خوراک و سوخت موجب میشود تا زنان در برابر خشکسالی و سیلاب آسیبپذیرتر باشند. توافقنامه اقلیمی پاریس با شناسایی این تبعات نامتناسب، مقررات ویژهای برای توانافزایی زنان درنظر گرفته است. در آفریقای مرکزی، آنجا که تا ۹۰% از دریاچه چاد ناپدید شده، بخصوص گروههای بومی کوچنشین در معرض خطر قرار دارند. با عقبنشینی نوار ساحلی زنان ناچارند تا مسافت بیشتری را برای جمعآوری آب پیاده طی کنند. هیندو اومارو ابراهیم، هماهنگکننده انجمن زنان بومی و مردم چاد میگوید: "در فصل خشک، مردان به شهر میروند و زنان را در مراقبت از جامعه تنها میگذارند. اکنون با طولانیتر شدن فصلهای خشک زنان سختتر برای تهیه خوراک و مراقبت از خانوادههایشان بدون پشتیبانی کار میکنند. آنها آسیبپذیرتر میشوند. کار آنها بسیار سخت است."
این فقط مشکل زنان در مناطق روستایی نیست. همه جای دنیا زنان فقر را بیشتر تجربه میکنند و قدرت اقتصادی-اجتماعی کمتری از مردان دارند. این نکته تجدید قوا و بهبودی پس از فاجعه که بر زیرساختها، اشتغال و خانه سازی تاثیر دارد، دشوار میکند.
پس از توفان کاترینا در سال ۲۰۰۵ زنان سیاهپوست آمریکایی در میان کسانی بودند که از سیل در لوئیزیانا سهمگینترین آسیب را دیده بودند. با بالا آمدن سطح دریاها، شهرهایی مانند نیواورلئان که پائینتر قرار گرفتهاند، بهشدت مورد تهدید هستند. پروفسور ژاکلین لیت، استاد مطالعات جنسیتی از دانشگاه راتگرز میگوید: "در نیواورلئان پیش از توفان کاترینا فقر بیشتری در جامعه سیاهپوستان آمریکایی وجود داشت. بیش از نیمی از خانوادههای تنگدست در شهر توسط مادران مجرد اداره میشوند. آنها برای منابع مورد نیاز و زندگی روزانه به شبکههای مستقل اجتماعی نیازمندند. بیخانمانی که پس از کاترینا رخ داد، اساسا آن شبکهها را بسیار فرسوده کرد. این موجب شده تا زنان و کودکانشان در معرض خطر بالاتری قرار بگیرند."
بلافاصله پس از رخدادهای مفرط، پناهگاههای اضطراری قادر به ارایه تجهیزات مناسب برای حمایت از زنان نیستند. ورزشگاه مرسدس بنز سوپردوم که در آنجا مردم پس از توفان کاترینا بطور موقت جا داده شده بودند، قادر نبود تا محصولات بهداشتی کافی برای زنان ساکن آنجا ارائه کند.
سازمان ملل در زمینه تاثیرات تغییر اقلیم بر نیاز به پاسخهایی که جنسیت را درنظر میگیرند، تأکید کرده، اما تا بحال متوسط حضور زنان در مذاکرات اقلیم جهانی کمتر از ۳۰% بوده. این رقم در سطح محلی نیز بهبودی پیدا نکرده. دایانا لیوِرمن، پژوهشگر اقلیمی که بهعنوان نگارنده گزارش برای IPCC بر سیاستگذاری این مجمع موثر است، میگوید که "زنان اغلب در تصمیمگیریها درباره واکنش به تغییرات اقلیم سهمی ندارند و بودجه موجود به مردان میرسد تا به زنان." او اضافه میکند که ۲۵% از کسانی که برای شرکت در گزارش بعدی نامیده شدهاند، زنان هستند. آنها نیمی از جمعیت جهانند. از اینرو مهم است تا در همه تصمیمگیریهای اساسی سهیم باشند.
هیندو اومارو ابراهیم میگوید:" مبارزه با تغییرات اقلیم، مبارزه بر سر قدرت نیست. این مبارزهای برای زنده ماندن است."
https://bbc.com/news/amp/science-environment-43294221
🔻خواننده عزیز روزنامه شرق!
گزارشهای متعددی از جنوب ایران منتشر شده که نشان میدهد در طول چند سال گذشته، تنگناهای اقلیمی، افزایش دما و خشکسالی، سبب تشدید فقر شده؛ مولفهای که زمینهساز آسیبهای اجتماعی، پرخاشگری و عدم تحمل مردان و اعمال خشونت ناخواسته علیه همسران شده است. همه باید متوجه خطرات درهمتنیده و پیچیده جهانگرمایی بوده و مهار این خطر را به مطالبه جدی خود از دولت بدل سازیم.
#خطر_تغییراقلیم_بر_زنان
#خشونت_علیه_زنان
#روزنامه_شرق
#محمددرویش
۱۳ اسفند ۹۷
https://goo.gl/r5u9nT
🔴 خطر تغییرات اقلیمی برای زنان بیشتر است! 🔴
✍ بررسیهای پژوهشی حاکی از آنند که زنان احتمالاً بیشتر از مردان از #تغییرات_اقلیمی متاثر میشوند. سازمان ملل میگوید: ۸۰% از کسانی که بهدلیل تغییرات اقلیمی ناچار به مهاجرت شدهاند، زنان هستند. نقش آنها به عنوان مراقبین اصلی (در خانواده) و تأمینکنندگان خوراک و سوخت موجب میشود تا زنان در برابر خشکسالی و سیلاب آسیبپذیرتر باشند. توافقنامه اقلیمی پاریس با شناسایی این تبعات نامتناسب، مقررات ویژهای برای توانافزایی زنان درنظر گرفته است. در آفریقای مرکزی، آنجا که تا ۹۰% از دریاچه چاد ناپدید شده، بخصوص گروههای بومی کوچنشین در معرض خطر قرار دارند. با عقبنشینی نوار ساحلی زنان ناچارند تا مسافت بیشتری را برای جمعآوری آب پیاده طی کنند. هیندو اومارو ابراهیم، هماهنگکننده انجمن زنان بومی و مردم چاد میگوید: "در فصل خشک، مردان به شهر میروند و زنان را در مراقبت از جامعه تنها میگذارند. اکنون با طولانیتر شدن فصلهای خشک زنان سختتر برای تهیه خوراک و مراقبت از خانوادههایشان بدون پشتیبانی کار میکنند. آنها آسیبپذیرتر میشوند. کار آنها بسیار سخت است."
این فقط مشکل زنان در مناطق روستایی نیست. همه جای دنیا زنان فقر را بیشتر تجربه میکنند و قدرت اقتصادی-اجتماعی کمتری از مردان دارند. این نکته تجدید قوا و بهبودی پس از فاجعه که بر زیرساختها، اشتغال و خانه سازی تاثیر دارد، دشوار میکند.
پس از توفان کاترینا در سال ۲۰۰۵ زنان سیاهپوست آمریکایی در میان کسانی بودند که از سیل در لوئیزیانا سهمگینترین آسیب را دیده بودند. با بالا آمدن سطح دریاها، شهرهایی مانند نیواورلئان که پائینتر قرار گرفتهاند، بهشدت مورد تهدید هستند. پروفسور ژاکلین لیت، استاد مطالعات جنسیتی از دانشگاه راتگرز میگوید: "در نیواورلئان پیش از توفان کاترینا فقر بیشتری در جامعه سیاهپوستان آمریکایی وجود داشت. بیش از نیمی از خانوادههای تنگدست در شهر توسط مادران مجرد اداره میشوند. آنها برای منابع مورد نیاز و زندگی روزانه به شبکههای مستقل اجتماعی نیازمندند. بیخانمانی که پس از کاترینا رخ داد، اساسا آن شبکهها را بسیار فرسوده کرد. این موجب شده تا زنان و کودکانشان در معرض خطر بالاتری قرار بگیرند."
بلافاصله پس از رخدادهای مفرط، پناهگاههای اضطراری قادر به ارایه تجهیزات مناسب برای حمایت از زنان نیستند. ورزشگاه مرسدس بنز سوپردوم که در آنجا مردم پس از توفان کاترینا بطور موقت جا داده شده بودند، قادر نبود تا محصولات بهداشتی کافی برای زنان ساکن آنجا ارائه کند.
سازمان ملل در زمینه تاثیرات تغییر اقلیم بر نیاز به پاسخهایی که جنسیت را درنظر میگیرند، تأکید کرده، اما تا بحال متوسط حضور زنان در مذاکرات اقلیم جهانی کمتر از ۳۰% بوده. این رقم در سطح محلی نیز بهبودی پیدا نکرده. دایانا لیوِرمن، پژوهشگر اقلیمی که بهعنوان نگارنده گزارش برای IPCC بر سیاستگذاری این مجمع موثر است، میگوید که "زنان اغلب در تصمیمگیریها درباره واکنش به تغییرات اقلیم سهمی ندارند و بودجه موجود به مردان میرسد تا به زنان." او اضافه میکند که ۲۵% از کسانی که برای شرکت در گزارش بعدی نامیده شدهاند، زنان هستند. آنها نیمی از جمعیت جهانند. از اینرو مهم است تا در همه تصمیمگیریهای اساسی سهیم باشند.
هیندو اومارو ابراهیم میگوید:" مبارزه با تغییرات اقلیم، مبارزه بر سر قدرت نیست. این مبارزهای برای زنده ماندن است."
https://bbc.com/news/amp/science-environment-43294221
🔻خواننده عزیز روزنامه شرق!
گزارشهای متعددی از جنوب ایران منتشر شده که نشان میدهد در طول چند سال گذشته، تنگناهای اقلیمی، افزایش دما و خشکسالی، سبب تشدید فقر شده؛ مولفهای که زمینهساز آسیبهای اجتماعی، پرخاشگری و عدم تحمل مردان و اعمال خشونت ناخواسته علیه همسران شده است. همه باید متوجه خطرات درهمتنیده و پیچیده جهانگرمایی بوده و مهار این خطر را به مطالبه جدی خود از دولت بدل سازیم.
#خطر_تغییراقلیم_بر_زنان
#خشونت_علیه_زنان
#روزنامه_شرق
روزنامه شرق
خطر تغییرات اقلیمی برای زنان بیشتر است!
محمد درویش
♦️برای نجات اهواز چه باید کرد؟!♦️
https://instagram.com/p/B0FocZRlUQK/?igshid=huhel122iodt
✍ چرا اهواز به چنین شرایط وخیمی رسید؟ آیا سزاوار است که همهی گناهها را به گردن آسمان یا #تغییرات_اقلیمی انداخته و عملکردهای نابخردانه مدیریتی را پردهپوشی کنیم؟ وقتی به عمد کوشیدیم تا #هورالعظیم را قربانی توسعه میدان نفتی آزادگان کنیم؛ وقتی سیدرصد تالاب شادگان را خشک کردیم تا در بالادست رودخانه زهره بارگذاریهای جدید تعریف کنیم؛ وقتی چشمان خویش را به تخلف آشکار در پاییندست #کرخه بسته و اجازه دادیم تا هفتادهزار هکتار شالیکاری ایجادشود تا آب به مخازن سوم تا پنجم هورالعظیم نرسد؛ وقتی در جنوب شرقی اهواز، جایی که روزگاری با ساوانهای بلندش، زیستگاه شیر یالکوتاه ارژن بود، چشمههای تولید گرد و خاک - در دوطرف بزرگراه اهواز/ماهشهر - آفریدیم؛ وقتی قطب کشاورزی #هندیجان را به عرصه تاخت و تاز ریزگردها بدل ساختیم تا زمینهای کشاورزی جدیدی در قلمرو شهرستان گچساران بیافرینیم؛ وقتی با ساختن #سد_گتوند، شروع به نمکپاشی اراضی پاییندست کرده و بدینترتیب به همراه کشت و صنعت نیشکر، بیشترین مولفه افت کارایی و افزایش شوری خاک منطقه را رقم زدیم؛ وقتی با تعدد اجرای سدسازی و طرحهای انتقال آب، بیش از یک میلیون نفر نخل را در اروندکنار و شادگان نابود کردیم؛ معلومه که ظرفیت گرمایی ویژه خوزستان و بهویژه سرزمینهای اطراف اهواز را کاهش داده و مرکز خوزستان را به سکونتگاهی غیرقابل تحمل بدل ساختیم. در این میان، متروکهشدن بسیاری از روستاها و افزایش حاشیهنشینی و ترددهای موتوری بیشتر در اهواز به همراه فلرهای رهاشده در منطقه، بر شدت اثر جزیرهگرمایی اهواز افزوده است. پس لطفاً شجاعت داشته و مسوولیت عملکردتان را برعهده گیرید ای مدیران و نمایندگان خوزستان در طول سهدهه گذشته. اگر میخواهید ورق برگردد و خوزستان و اهواز و آبادان و خرمشهر و سوسنگرد و بستان و مسجدسلیمان و ماهشهر و بهبهان و دیگر شهرهای استان از شرایطی قابلزیستتر برخوردار باشند، باید حقابه ششتالاب اصلی استان مقدم بر کشاورزی و صنعت فراهم شود و سپس بکوشیم تا در اهواز و دیگر شهرهای بزرگ استان، مبلمان شهری از #خودرومحوری به #زیستمحوری تغییر کرده و ترافیکهای فلجکننده مهار شود. خوزستان و اهواز همچنان میتوانند نگین زرخیز ایران بمانند اگر با درایت، شجاعت و صداقت چیدمان توسعه را متناسب با واقعیتهای بومشناختیاش تغییر دهیم.
🔹لطفاً از پویش #دولت_محیط_نیستی حمایت کرده و به جمع منتقدانِ عملکرد محیطزیستی دولت دوازدهمدبپیوندید:
fa.petitions.net/232660
#خوزستان_قلب_ایران
#اهواز_را_دریابیم
#حقابه_تالابها_مقدم_بر_کشاورزی_و_نفت
#دولت_محیط_نیستی
#دولت_محیط_ایست
🇮🇷: @darvishnameh
https://instagram.com/p/B0FocZRlUQK/?igshid=huhel122iodt
✍ چرا اهواز به چنین شرایط وخیمی رسید؟ آیا سزاوار است که همهی گناهها را به گردن آسمان یا #تغییرات_اقلیمی انداخته و عملکردهای نابخردانه مدیریتی را پردهپوشی کنیم؟ وقتی به عمد کوشیدیم تا #هورالعظیم را قربانی توسعه میدان نفتی آزادگان کنیم؛ وقتی سیدرصد تالاب شادگان را خشک کردیم تا در بالادست رودخانه زهره بارگذاریهای جدید تعریف کنیم؛ وقتی چشمان خویش را به تخلف آشکار در پاییندست #کرخه بسته و اجازه دادیم تا هفتادهزار هکتار شالیکاری ایجادشود تا آب به مخازن سوم تا پنجم هورالعظیم نرسد؛ وقتی در جنوب شرقی اهواز، جایی که روزگاری با ساوانهای بلندش، زیستگاه شیر یالکوتاه ارژن بود، چشمههای تولید گرد و خاک - در دوطرف بزرگراه اهواز/ماهشهر - آفریدیم؛ وقتی قطب کشاورزی #هندیجان را به عرصه تاخت و تاز ریزگردها بدل ساختیم تا زمینهای کشاورزی جدیدی در قلمرو شهرستان گچساران بیافرینیم؛ وقتی با ساختن #سد_گتوند، شروع به نمکپاشی اراضی پاییندست کرده و بدینترتیب به همراه کشت و صنعت نیشکر، بیشترین مولفه افت کارایی و افزایش شوری خاک منطقه را رقم زدیم؛ وقتی با تعدد اجرای سدسازی و طرحهای انتقال آب، بیش از یک میلیون نفر نخل را در اروندکنار و شادگان نابود کردیم؛ معلومه که ظرفیت گرمایی ویژه خوزستان و بهویژه سرزمینهای اطراف اهواز را کاهش داده و مرکز خوزستان را به سکونتگاهی غیرقابل تحمل بدل ساختیم. در این میان، متروکهشدن بسیاری از روستاها و افزایش حاشیهنشینی و ترددهای موتوری بیشتر در اهواز به همراه فلرهای رهاشده در منطقه، بر شدت اثر جزیرهگرمایی اهواز افزوده است. پس لطفاً شجاعت داشته و مسوولیت عملکردتان را برعهده گیرید ای مدیران و نمایندگان خوزستان در طول سهدهه گذشته. اگر میخواهید ورق برگردد و خوزستان و اهواز و آبادان و خرمشهر و سوسنگرد و بستان و مسجدسلیمان و ماهشهر و بهبهان و دیگر شهرهای استان از شرایطی قابلزیستتر برخوردار باشند، باید حقابه ششتالاب اصلی استان مقدم بر کشاورزی و صنعت فراهم شود و سپس بکوشیم تا در اهواز و دیگر شهرهای بزرگ استان، مبلمان شهری از #خودرومحوری به #زیستمحوری تغییر کرده و ترافیکهای فلجکننده مهار شود. خوزستان و اهواز همچنان میتوانند نگین زرخیز ایران بمانند اگر با درایت، شجاعت و صداقت چیدمان توسعه را متناسب با واقعیتهای بومشناختیاش تغییر دهیم.
🔹لطفاً از پویش #دولت_محیط_نیستی حمایت کرده و به جمع منتقدانِ عملکرد محیطزیستی دولت دوازدهمدبپیوندید:
fa.petitions.net/232660
#خوزستان_قلب_ایران
#اهواز_را_دریابیم
#حقابه_تالابها_مقدم_بر_کشاورزی_و_نفت
#دولت_محیط_نیستی
#دولت_محیط_ایست
🇮🇷: @darvishnameh
Instagram
محمد درویش | Mohammad Darvish
. . ♦️برای نجات اهواز چه باید کرد؟!♦️ . ✍ چرا اهواز به چنین شرایط وخیمی رسید؟ آیا سزاوار است که همهی گناهها را به گردن آسمان یا #تغییرات_اقلیمی انداخته و عملکردهای نابخردانه مدیریتی را پردهپوشی کنیم؟ وقتی به عمد کوشیدیم تا #هورالعظیم را قربانی توسعه میدان…
♦️سیلی سختِ طبیعت!♦️
🇮🇷: @darvishnameh
✍ یادم هست پدربزرگم که او را #باباگله مینامیدیم، برایم روزی خاطرهای عجیب از #دشت_مسیله را تعریف کرد. خاطره مربوط به سالهای نخستینِ دههی چهل شمسی میشد؛ زمانی که دشت مسیله قم روزگاری تابآور و رویایی را سپری میکرد، ارتفاع پوششهای گیاهی در پایاب #قمرود چنان زیاد بود که به راحتی میشد آنجا استتار کرد و به همین دلیل جولانگاهِ شکارچیانِ فراوانی برای شکار انواع علفخوارانی چون #جبیر و پرندگان بود. امروز البته چیزی از آن شکوه و طراوت و شادابی و نغمهی پرندگان و خرامیدنِ رمههای بزرگ آهوی ایرانی نمانده و به حسینآباد #میشمست میگویند: حسینآباد #موشمست! اما چگونه آن سیلی را خوردیم؟ تقریباً روی همهی رودخانههای منتهی به #حوضسلطان و دریاچه نمک سد زدیم و اجازه ندادیم تا قطرهای آب از سوی قمرود، #قرهسو، #وفرقان، #جاجرود، #کرج و #خررود به سمت مسیله حرکت کند. اینک کار به جایی رسیده که شهرداری قم مجبور است روزانه چند تن ماسه را از کف معابر عمومیاش جمع کند و گنبد طلایی بارگاه حضرت معصومه (ع) پیوسته در معرض اصابتِ دانههای شن و ماسه، درخشندگی خود را از دست داده و مجبور به صرف هزینههای گزاف برای مرمت دوباره هستند. حالا قم به یکی از کلانشهرهای آسیبپذیر در مواجهه با پدیدهی جزیرهگرمایی تبدیل شده و هرساله از تابآوریاش کاسته میشود. آیا متوجه پاسخ تلخ و تند طبیعت هستیم؟ پدربزرگم شرح میداد که یکی از نزدیکترین دوستانش برای شکار به همراه فرزند نوجوانش به مسیله رفته بود، اما اشتباهی به جای جبیر، به فرزندش که مشغول بازیگوشی در بین علفهای بلند منطقه بود، شلیک میکند ... این حادثه تا مدتها سبب شد که بسیاری برای همیشه شکار را کنار نهاده و درک کنند که آهِ این حیوانات بیگناه ممکن است روزی گریبانشان را بگیرد. درست مثلِ آهِ این گاو در فیلم کوتاهی که میبینیم! منتها با این تفاوت که همیشه فرجام ماجرا ممکن است چنین نرم، کمهزینه و طنازانه به پایان نرسد. آنهایی که بیمهابا سیاستهایی را اعمال میکنند که به تشدید #جهانگرمایی و #تغییرات_اقلیمی دامن میزند؛ آنهایی که گونههای غیربومی را وارد عرصههای طبیعی میکنند؛ آنهایی که تهسیگارِ خود را در طبیعت یا معابر عمومی رها میکنند؛ آنهایی که با ساخت و سازهای آزمندانه به حریم بستر سیلابی رودخانهها تجاوز میکنند؛ آنهایی که با اصرار بر #مالچپاشی یا #سمپاشی جانِ زیستمندانِ ساکن در سرزمینمان را میستانند و آنهایی که هرگز حاضر نیستند برای کاهش آلودگی هوا، ترافیک و ازدحام صوتی، به جای وسایل نقلیه موتوری، از #دوچرخه، پیاده یا مترو استفاده کنند؛ یادشان باشد که روزی که چندان دیر نیست، سیلی سخت طبیعت را دریافت خواهند کرد.
#سیلی_طبیعت
#از_فرجام_تلخ_مسیله_عبرت_گیریم
https://instagram.com/p/B8dV0NWlZQJ/?igshid=efseerrg16j
🇮🇷: @darvishnameh
✍ یادم هست پدربزرگم که او را #باباگله مینامیدیم، برایم روزی خاطرهای عجیب از #دشت_مسیله را تعریف کرد. خاطره مربوط به سالهای نخستینِ دههی چهل شمسی میشد؛ زمانی که دشت مسیله قم روزگاری تابآور و رویایی را سپری میکرد، ارتفاع پوششهای گیاهی در پایاب #قمرود چنان زیاد بود که به راحتی میشد آنجا استتار کرد و به همین دلیل جولانگاهِ شکارچیانِ فراوانی برای شکار انواع علفخوارانی چون #جبیر و پرندگان بود. امروز البته چیزی از آن شکوه و طراوت و شادابی و نغمهی پرندگان و خرامیدنِ رمههای بزرگ آهوی ایرانی نمانده و به حسینآباد #میشمست میگویند: حسینآباد #موشمست! اما چگونه آن سیلی را خوردیم؟ تقریباً روی همهی رودخانههای منتهی به #حوضسلطان و دریاچه نمک سد زدیم و اجازه ندادیم تا قطرهای آب از سوی قمرود، #قرهسو، #وفرقان، #جاجرود، #کرج و #خررود به سمت مسیله حرکت کند. اینک کار به جایی رسیده که شهرداری قم مجبور است روزانه چند تن ماسه را از کف معابر عمومیاش جمع کند و گنبد طلایی بارگاه حضرت معصومه (ع) پیوسته در معرض اصابتِ دانههای شن و ماسه، درخشندگی خود را از دست داده و مجبور به صرف هزینههای گزاف برای مرمت دوباره هستند. حالا قم به یکی از کلانشهرهای آسیبپذیر در مواجهه با پدیدهی جزیرهگرمایی تبدیل شده و هرساله از تابآوریاش کاسته میشود. آیا متوجه پاسخ تلخ و تند طبیعت هستیم؟ پدربزرگم شرح میداد که یکی از نزدیکترین دوستانش برای شکار به همراه فرزند نوجوانش به مسیله رفته بود، اما اشتباهی به جای جبیر، به فرزندش که مشغول بازیگوشی در بین علفهای بلند منطقه بود، شلیک میکند ... این حادثه تا مدتها سبب شد که بسیاری برای همیشه شکار را کنار نهاده و درک کنند که آهِ این حیوانات بیگناه ممکن است روزی گریبانشان را بگیرد. درست مثلِ آهِ این گاو در فیلم کوتاهی که میبینیم! منتها با این تفاوت که همیشه فرجام ماجرا ممکن است چنین نرم، کمهزینه و طنازانه به پایان نرسد. آنهایی که بیمهابا سیاستهایی را اعمال میکنند که به تشدید #جهانگرمایی و #تغییرات_اقلیمی دامن میزند؛ آنهایی که گونههای غیربومی را وارد عرصههای طبیعی میکنند؛ آنهایی که تهسیگارِ خود را در طبیعت یا معابر عمومی رها میکنند؛ آنهایی که با ساخت و سازهای آزمندانه به حریم بستر سیلابی رودخانهها تجاوز میکنند؛ آنهایی که با اصرار بر #مالچپاشی یا #سمپاشی جانِ زیستمندانِ ساکن در سرزمینمان را میستانند و آنهایی که هرگز حاضر نیستند برای کاهش آلودگی هوا، ترافیک و ازدحام صوتی، به جای وسایل نقلیه موتوری، از #دوچرخه، پیاده یا مترو استفاده کنند؛ یادشان باشد که روزی که چندان دیر نیست، سیلی سخت طبیعت را دریافت خواهند کرد.
#سیلی_طبیعت
#از_فرجام_تلخ_مسیله_عبرت_گیریم
https://instagram.com/p/B8dV0NWlZQJ/?igshid=efseerrg16j
Instagram
محمد درویش | Mohammad Darvish
. . ♦️سیلی سختِ طبیعت!♦️ . ✍ یادم هست پدربزرگم که او را #باباگله مینامیدیم، برایم روزی خاطرهای عجیب از #دشت_مسیله را تعریف کرد. خاطره مربوط به سالهای نخستینِ دههی چهل شمسی میشد؛ زمانی که دشت مسیله قم روزگاری تابآور و رویایی را سپری میکرد، ارتفاع پوششهای…
🔻یخچالها که بروند، دیگر فرقی بین کارون، زایندهرود و سفیدرود نمیماند!🔻
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ با استناد به گزارشها، عکس و پژوهشهای متعدد انجام گرفته در ایران و جهان؛ روندِ عقبنشینی و آبشدنِ یخچالها در ارتفاعات بیشتر از چهارهزارمتر، به شکلی بیسابقه شتاب گرفته است.
2️⃣ آثار این روند کاهنده و خطرناک اینک در هر پنج منطقه اصلی و راهبردی یخچالی ایران، یعنی تختسلیمان، چکاد دماوند، زردکوه، سبلان و اشترانکوه آشکارا عیان شده است.
3️⃣ دیر بجنبیم، عباراتی چون سرچال، علمچال، مرجیکش، خرسان، هفتخان، شانهکوه، چالون، اسپیلت، یخار و ... به تاریخ خواهند پیوست ... و با به تاریخ پیوستنِ یخچالها، کار رودخانهها هم تمام است ...
4️⃣ در این میان، برخی مغزهای کوچک زنگزده در حاکمیت آبی ایران با اصرار بر اجرای طرحهای نیمهتمام انتقال آب و تغییر مسیر رودخانههایی که خود در آستانه نیستی کامل هستند، آشکارا میزان درایت، آیندهنگری و ضریب هوشی تحسینبرانگیزشان را هویدا میکنند!
5️⃣ وزارت نیرو و ستاد احیاء دریاچه ارومیه با انتقال آب رودخانه زاب، عملاً بر وسعت کانونهای بحرانی فرسایش بادی در غرب کشور میافزایند؛ کاری که دولت ترکیه با پروژه گاپ و ساخت دهها سد مخزنی بر روی دجله و فرات سالهاست که انجام داده و ما سالهاست که در مواجهه با آن منفعلانه سکوت کردهایم تا ریزگردها و غبارِ ناشی از این نابخردی، خط برف در کوهستانهای ایران را عقب نشانده - عکس پنجم - و از عمر یخچالهای وطن، شتابانتر بکاهد! در عوض دولتها درگیر اجرای طرحهای انتقال آب در بالادست رودخانههای کارون، دز، زهره و کرخه و به جان هم انداختن مردم در سراب و پایابِ حوضههای آبخیز هستند.
6️⃣ خطر تغییر اقلیم و جهانگرمایی جدیتر از هر خطر دیگری تداوم زندگی در فلات ایران را به مخاطره انداخته، اما در ایران عدهای از دلواپسانِ قدرتسالارِ متوهم نگران اجرای تعهداتی در توافقنامه پاریس هستند که منجر به کاهش انتشار گازهای گلخانهای شود! ما با چنین استراتژیستهای دلنگران و نادانی آیا دیگر به دشمن خارجی برای فروپاشی سرزمینی نیاز داریم؟!
7️⃣ ساعت بیست و یک روز سهشنبه - نوزدهم امرداد ۱۴۰۰ - با دو کنشگر و متخصص برجسته این حوزه، دکتر ابوالفضل زمانی و عباس محمدی به صورت زنده - عکس ششم - مفصل گفتگو خواهم کرد. لطفاً خبرش را نشر دهید.
#مرگ_یخچالها_مرگ_ایران_است
#ابوالفضل_زمانی
#عباس_محمدی
#محمد_درویش
#یخچال_یخار
#ریزگردها_بلای_جان_یخچالها
#جهانگرمایی
#تغییرات_اقلیمی
#توافق_نامه_پاریس
#نه_به_انتقال_آب
#زاب
#دریاچه_ارومیه
#مغزهای_کوچک_زنگ_زده
https://www.instagram.com/p/CSLbSFTMjGk/?utm_medium=copy_link
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ با استناد به گزارشها، عکس و پژوهشهای متعدد انجام گرفته در ایران و جهان؛ روندِ عقبنشینی و آبشدنِ یخچالها در ارتفاعات بیشتر از چهارهزارمتر، به شکلی بیسابقه شتاب گرفته است.
2️⃣ آثار این روند کاهنده و خطرناک اینک در هر پنج منطقه اصلی و راهبردی یخچالی ایران، یعنی تختسلیمان، چکاد دماوند، زردکوه، سبلان و اشترانکوه آشکارا عیان شده است.
3️⃣ دیر بجنبیم، عباراتی چون سرچال، علمچال، مرجیکش، خرسان، هفتخان، شانهکوه، چالون، اسپیلت، یخار و ... به تاریخ خواهند پیوست ... و با به تاریخ پیوستنِ یخچالها، کار رودخانهها هم تمام است ...
4️⃣ در این میان، برخی مغزهای کوچک زنگزده در حاکمیت آبی ایران با اصرار بر اجرای طرحهای نیمهتمام انتقال آب و تغییر مسیر رودخانههایی که خود در آستانه نیستی کامل هستند، آشکارا میزان درایت، آیندهنگری و ضریب هوشی تحسینبرانگیزشان را هویدا میکنند!
5️⃣ وزارت نیرو و ستاد احیاء دریاچه ارومیه با انتقال آب رودخانه زاب، عملاً بر وسعت کانونهای بحرانی فرسایش بادی در غرب کشور میافزایند؛ کاری که دولت ترکیه با پروژه گاپ و ساخت دهها سد مخزنی بر روی دجله و فرات سالهاست که انجام داده و ما سالهاست که در مواجهه با آن منفعلانه سکوت کردهایم تا ریزگردها و غبارِ ناشی از این نابخردی، خط برف در کوهستانهای ایران را عقب نشانده - عکس پنجم - و از عمر یخچالهای وطن، شتابانتر بکاهد! در عوض دولتها درگیر اجرای طرحهای انتقال آب در بالادست رودخانههای کارون، دز، زهره و کرخه و به جان هم انداختن مردم در سراب و پایابِ حوضههای آبخیز هستند.
6️⃣ خطر تغییر اقلیم و جهانگرمایی جدیتر از هر خطر دیگری تداوم زندگی در فلات ایران را به مخاطره انداخته، اما در ایران عدهای از دلواپسانِ قدرتسالارِ متوهم نگران اجرای تعهداتی در توافقنامه پاریس هستند که منجر به کاهش انتشار گازهای گلخانهای شود! ما با چنین استراتژیستهای دلنگران و نادانی آیا دیگر به دشمن خارجی برای فروپاشی سرزمینی نیاز داریم؟!
7️⃣ ساعت بیست و یک روز سهشنبه - نوزدهم امرداد ۱۴۰۰ - با دو کنشگر و متخصص برجسته این حوزه، دکتر ابوالفضل زمانی و عباس محمدی به صورت زنده - عکس ششم - مفصل گفتگو خواهم کرد. لطفاً خبرش را نشر دهید.
#مرگ_یخچالها_مرگ_ایران_است
#ابوالفضل_زمانی
#عباس_محمدی
#محمد_درویش
#یخچال_یخار
#ریزگردها_بلای_جان_یخچالها
#جهانگرمایی
#تغییرات_اقلیمی
#توافق_نامه_پاریس
#نه_به_انتقال_آب
#زاب
#دریاچه_ارومیه
#مغزهای_کوچک_زنگ_زده
https://www.instagram.com/p/CSLbSFTMjGk/?utm_medium=copy_link
Instagram
🔻آیا گلاسکو توانست امیدی به تداوم زندگی برای بشریت بیافریند؟!🔻
🇮🇷 @darvishnameh
✍خود را آماده کنید برای خواندن تحلیلی که دستکم ۳دهه دیرتر از آنچه باید، منتشر میشود! چرا گلاسکو امیدها را نقش بر آب کرد؟
#جهانگرمایی
#تغییرات_اقلیمی
#اجلاس_گلاسکو
#آخرین_انقراض
https://www.currentaffairs.org/2021/11/what-would-it-look-like-if-we-treated-climate-change-as-an-actual-emergency/?s=09
🇮🇷 @darvishnameh
✍خود را آماده کنید برای خواندن تحلیلی که دستکم ۳دهه دیرتر از آنچه باید، منتشر میشود! چرا گلاسکو امیدها را نقش بر آب کرد؟
#جهانگرمایی
#تغییرات_اقلیمی
#اجلاس_گلاسکو
#آخرین_انقراض
https://www.currentaffairs.org/2021/11/what-would-it-look-like-if-we-treated-climate-change-as-an-actual-emergency/?s=09
🔻اگر ما با تغییرات آب و هوایی مانند یک شرایط اضطراری برخورد کنیم!🔻
یادداشتی به قلم: Jason Hickel
بخش اول:
🇮🇷 @darvishnameh
✍ درحالیکه غوغای بیست و ششمین کنفرانس اقلیمی سازمان ملل در گلاسکو فروکش میکند، نتایج آن خوب به نظر نمیرسد. برخلاف وعدههایی که سرخط خبرها را پر کردهاند، تعهدات دولتها، ما را به هدفِ نجات جهان، یعنی مهار جریان گرمایش جهانی تا حد افزایش میانگین ۱.۵ درجه سانتیگراد در افق ۲۰۵۰ که در توافقنامه پاریس تاکید شده بود، رهنمون نمیسازد. بنا به وب سایت پژوهشی «ردیاب اقدام آب و هوایی» (Climate Action Tracker) ٪۷۳ از تعهدات در زمینه انتشار کربن صفر خالص ضعیف و ناکافی هستند؛ شفافتر آنکه فرجام اجلاس گلاسکو یعنی: «حرفهای توخالی درباره اقدامات اقلیمی». چرا که سیاستهای موجود دولتها ما را به سمت افزایش ۲.۷ درجه سانتیگراد در طول دهههای آینده سوق میدهد و این یک مرگ دستهجمعی است!
درحالیکه دما به ۳ درجه نزدیک میشود، ۳۰ تا ۵۰٪ از گونهها احتمالا نابود شده و بیش از ۱.۵ میلیارد نفر از سکونتگاههای خود آواره خواهند شد. بازده محصولات عمده گیاهی با کاهش شدید روبرو میشود که موجب اختلال مداوم در عرضه مواد غذایی در سطح جهانی خواهد بود. بخش بزرگی از مناطق استوایی برای انسان غیرقابل سکونت خواهد شد. چنین دنیایی با تمدنی که ما میشناسیم سازگار نخواهد بود. وضعیت موجود یک راهپیمایی مرگ است. دولتهایمان موجب شکست ما - موجب شکست همه موجودات زنده روی زمین هستند.
اینها همه دلیلی است تا بپرسیم: اگر با بحران آب و هوایی مانند یک وضعیت اضطراری واقعی رفتار کنیم، شرایط به چه صورتی خواهد بود؟ چه چیزی لازم است تا گرمایش جهانی بیش از ۱.۵ درجه نشود؟ مهمترین مداخله اقدامی است که تاکنون هیچ دولتی حاضر به لمس آن نبوده: محدود کردن مصرف سوخت فسیلی و کاهش آن طبق یک برنامه الزامآور سالانه برای آنکه تا اواسط قرن (۲۰۵۰) صنعت سوخت فسیلی عمدتا از بین برود. همه ماجرا همین است. این تنها راه مطمئن برای توقف فروپاشی اقلیمی است. اگر ما خواستار عملکرد واقعی هستیم، این نکته باید در رأس دستورکارمان باشد.
اینکه با چه سرعتی میبایست اینکار را انجام دهیم، بستگی به هر کشور دارد. کشورهای ثروتمند مسئول اکثریت قریب به اتفاق انتشار گازهای گلخانهای هستند که فروپاشی اقلیمی را موجب میشود. میزان مصرف انرژی آنها همچنین از دیگر کشورها بسیار بالاتر است و نیز بالاتر از آنچه که برای رفع نیازهای انسانی مورد لزوم است.
انتشار کربن صفر تا سال ۲۰۵۰ یک هدف متوسط جهانی است. یک رویکرد منصفانه نیاز دارد تا کشورهای ثروتمند بیشترین مقدار مصرف سوخت فسیلی را حداکثر تا سال ۲۰۳۵ خاتمه دهند و زمان بیشتری در اختیار کشورهای فقیرتر برای انتقال (انرژی) بگذارند. کمی دراینباره تامل کنید. نکتهای که دراماتیک بنظر میرسد اما در عین حال بسیار واضح است. سوختهای فسیلی موجب انتشار سهچهارم از گازهای گلخانهای هستند و میبایست قطع شوند. یک کمپین جدید به پشتیبانی از جانب ۱۰۰ نفر از برندگان جایزه نوبل و چندین هزار پژوهشگر خواستار یک «معاهده عدم گسترش سوخت فسیلی» برای انجام اینکار است: یک توافقنامه بینالمللی برای پایان دادن به سوختهای فسیلی بر اساس یک برنامه عادلانه و الزامآور. پس چرا سیاستمداران حاضر به انجام این اقدام ضروری نیستند؟
🔷️ ادامه دارد ...
#جهانگرمایی
#تغییرات_اقلیمی
#اجلاس_گلاسکو
#آخرین_انقراض
https://t.me/darvishnameh/9906
یادداشتی به قلم: Jason Hickel
بخش اول:
🇮🇷 @darvishnameh
✍ درحالیکه غوغای بیست و ششمین کنفرانس اقلیمی سازمان ملل در گلاسکو فروکش میکند، نتایج آن خوب به نظر نمیرسد. برخلاف وعدههایی که سرخط خبرها را پر کردهاند، تعهدات دولتها، ما را به هدفِ نجات جهان، یعنی مهار جریان گرمایش جهانی تا حد افزایش میانگین ۱.۵ درجه سانتیگراد در افق ۲۰۵۰ که در توافقنامه پاریس تاکید شده بود، رهنمون نمیسازد. بنا به وب سایت پژوهشی «ردیاب اقدام آب و هوایی» (Climate Action Tracker) ٪۷۳ از تعهدات در زمینه انتشار کربن صفر خالص ضعیف و ناکافی هستند؛ شفافتر آنکه فرجام اجلاس گلاسکو یعنی: «حرفهای توخالی درباره اقدامات اقلیمی». چرا که سیاستهای موجود دولتها ما را به سمت افزایش ۲.۷ درجه سانتیگراد در طول دهههای آینده سوق میدهد و این یک مرگ دستهجمعی است!
درحالیکه دما به ۳ درجه نزدیک میشود، ۳۰ تا ۵۰٪ از گونهها احتمالا نابود شده و بیش از ۱.۵ میلیارد نفر از سکونتگاههای خود آواره خواهند شد. بازده محصولات عمده گیاهی با کاهش شدید روبرو میشود که موجب اختلال مداوم در عرضه مواد غذایی در سطح جهانی خواهد بود. بخش بزرگی از مناطق استوایی برای انسان غیرقابل سکونت خواهد شد. چنین دنیایی با تمدنی که ما میشناسیم سازگار نخواهد بود. وضعیت موجود یک راهپیمایی مرگ است. دولتهایمان موجب شکست ما - موجب شکست همه موجودات زنده روی زمین هستند.
اینها همه دلیلی است تا بپرسیم: اگر با بحران آب و هوایی مانند یک وضعیت اضطراری واقعی رفتار کنیم، شرایط به چه صورتی خواهد بود؟ چه چیزی لازم است تا گرمایش جهانی بیش از ۱.۵ درجه نشود؟ مهمترین مداخله اقدامی است که تاکنون هیچ دولتی حاضر به لمس آن نبوده: محدود کردن مصرف سوخت فسیلی و کاهش آن طبق یک برنامه الزامآور سالانه برای آنکه تا اواسط قرن (۲۰۵۰) صنعت سوخت فسیلی عمدتا از بین برود. همه ماجرا همین است. این تنها راه مطمئن برای توقف فروپاشی اقلیمی است. اگر ما خواستار عملکرد واقعی هستیم، این نکته باید در رأس دستورکارمان باشد.
اینکه با چه سرعتی میبایست اینکار را انجام دهیم، بستگی به هر کشور دارد. کشورهای ثروتمند مسئول اکثریت قریب به اتفاق انتشار گازهای گلخانهای هستند که فروپاشی اقلیمی را موجب میشود. میزان مصرف انرژی آنها همچنین از دیگر کشورها بسیار بالاتر است و نیز بالاتر از آنچه که برای رفع نیازهای انسانی مورد لزوم است.
انتشار کربن صفر تا سال ۲۰۵۰ یک هدف متوسط جهانی است. یک رویکرد منصفانه نیاز دارد تا کشورهای ثروتمند بیشترین مقدار مصرف سوخت فسیلی را حداکثر تا سال ۲۰۳۵ خاتمه دهند و زمان بیشتری در اختیار کشورهای فقیرتر برای انتقال (انرژی) بگذارند. کمی دراینباره تامل کنید. نکتهای که دراماتیک بنظر میرسد اما در عین حال بسیار واضح است. سوختهای فسیلی موجب انتشار سهچهارم از گازهای گلخانهای هستند و میبایست قطع شوند. یک کمپین جدید به پشتیبانی از جانب ۱۰۰ نفر از برندگان جایزه نوبل و چندین هزار پژوهشگر خواستار یک «معاهده عدم گسترش سوخت فسیلی» برای انجام اینکار است: یک توافقنامه بینالمللی برای پایان دادن به سوختهای فسیلی بر اساس یک برنامه عادلانه و الزامآور. پس چرا سیاستمداران حاضر به انجام این اقدام ضروری نیستند؟
🔷️ ادامه دارد ...
#جهانگرمایی
#تغییرات_اقلیمی
#اجلاس_گلاسکو
#آخرین_انقراض
https://t.me/darvishnameh/9906
Telegram
محمد درویش
🔻آیا گلاسکو توانست امیدی به تداوم زندگی برای بشریت بیافریند؟!🔻
🇮🇷 @darvishnameh
✍خود را آماده کنید برای خواندن تحلیلی که دستکم ۳دهه دیرتر از آنچه باید، منتشر میشود! چرا گلاسکو امیدها را نقش بر آب کرد؟
#جهانگرمایی
#تغییرات_اقلیمی
#اجلاس_گلاسکو
#آخرین_انقراض…
🇮🇷 @darvishnameh
✍خود را آماده کنید برای خواندن تحلیلی که دستکم ۳دهه دیرتر از آنچه باید، منتشر میشود! چرا گلاسکو امیدها را نقش بر آب کرد؟
#جهانگرمایی
#تغییرات_اقلیمی
#اجلاس_گلاسکو
#آخرین_انقراض…
🔻اگر ما با تغییرات آب و هوایی مانند یک شرایط اضطراری برخورد کنیم!🔻
یادداشتی به قلم: Jason Hickel
بخش دوم:
🇮🇷 @darvishnameh
✍ بخشی از آن به این خاطر است که آنها برای مقابله با شرکتهای سوخت فسیلی و سپاه لابیگرانشان که با چنگ و دندان میجنگند تا حتی از ملایمترین تهدیدها علیه سودشان دفاع کنند، بزدل هستند. و بخشی دیگر به این دلیل که آنها این روایت را که میلیاردرها و دیگر علاقمندان به حفظ شرایط موجود (از جمله خود شرکتهای سوخت فسیلی) با تأکید فراوان میفروشند، خریدهاند که تکنولوژی برای جذب کافی کربن از جو زمین ایجاد خواهد شد تا بتوانیم احتراق سوختهای فسیلی را تا پایان قرن ادامه بدهیم. این یاوهای است که پشت وعدههای «صفر خالص» وجود دارد.
البته که انتقال کربن باید نقشی ایفا کند، اما پژوهشگران بارها هشدار دادهاند که اینکار در مقیاس بزرگ ناممکن و بسیار پرخطر است: اگر به هر دلیلی اینکار به شکست بیانجامد، ما در یک گذرگاه با دمایی بسیار بالا محبوس خواهیم شد که فرار از آن غیرممکن خواهد بود.
بخش مشکل این است که وقتی واقعیت را بپذیریم، باید با این امر مسلم روبرو شویم که کاهش سریع سوختهای فسیلی به منظور پیشگیری از فاجعه به معنای تغییر اساسی اقتصاد است. و منظور من واقعا یک تغییر اساسی است.
تصور کنید ما سال آینده سوخت فسیلی را ۱۰٪ کاهش دهیم. و سپس سال بعد ۱۰٪ دیگر و به همین ترتیب در سالهای بعد. اگر حتی همه تواناییهایی را که برای ایجاد ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر و بهبودی بهرهوری انرژی صرف کنیم - آنچه که به دلیل ضرورت باید انجامش دهیم - هیچ راهی برای پوشش کل شکاف وجود ندارد. واقعیت آن است که کشورهای ثروتمند باید با انرژی کمتری زندگی کنند. به مراتب کمتر.
ما چگونه میتوانیم چنین سناریویی را مدیریت کنیم؟ واقعیت آن است که در اقتصاد موجود هرج و مرج محض بوجود خواهد آمد. هزینه انرژی سر به آسمان خواهد زد. مردم قادر به خرید اجناس ضروری نخواهند بود. کار و کاسبی فرو میپاشد، بیکاری افزایش پیدا میکند. کاپیتالیسم- که تنها برای سرپا ماندن وابسته به رشد دائمی است- از نظر ساختاری قادر به برپا داشتن چنین انتقالی نیست.
خوشبختانه راه دیگری وجود دارد. این امکان وجود دارد تا بتوان افزایش دما را زیر ۱.۵ درجه نگه داشت، اما برای اینکار لازم است تا ما خود را به یک حالت اضطراری انتقال دهیم و با خود درمورد واقعیت آنچه که باید تغییر پیدا کند، روراست و صادق باشیم. از افسانهها دست برداریم.
نخست باید صنعت سوخت فسیلی و کمپانیهای انرژی را ملی کنیم، آنها را مانند هرگونه خدمات دیگر تحت کنترل عمومی بگذاریم. اینکار به ما اجازه خواهد داد تا تولید سوخت فسیلی را کاهش دهیم و از آن بر طبق برنامههای زمانی مبتنی بر واقعیتهای علمی استفاده کنیم، بدون جدال مداوم با سرمایه فسیلی و تبلیغات آنها. این همچنین به ما امکان میدهد تا از هرج و مرج قیمتها مصون بمانیم و با سهمیهبندی انرژی را آنجا مصرف کنیم که بیشترین نیاز به آن وجود دارد و خدمات ضروری را از اینراه سرپا نگه داریم. همزمان بایست بخشهای کمتر ضروری از اقتصاد را کاهش دهیم تا تقاضای افراطی انرژی کمتر شود: خودروهای شاسیبلند، جتهای خصوصی، مسافرتهای هوایی تجاری، تولید صنعتی گوشت گاو و خوک، صنعت تولید پوشاک کمدوام (fast fashion)، تبلیغات، تولید برنامهریزی شده محصولات کمدوام، پروژههای بلندپروازانه نظامی و غیره. ما باید اقتصاد را بر آنچه که برای رفاه انسان و ثبات محیطزیستی مورد نیاز است تمرکز دهیم و نه بر منفعت شرکتها.
دوم اینکه ما باید از مردم در ایجاد یک تضمین اجتماعی محکم پشتیبانی کنیم. باید سیستم مراقبت بهداشتی همگانی، مسکن، آموزش، حمل و نقل، آب، انرژی و اینترنت را تضمین کنیم تا هر کس به منابع لازم برای زندگی خوب دسترسی داشته باشد. و با کاهش تولیدات صنعتی غیرضروری ما باید ساعات کار هفتگی را کوتاه کنیم، تا کار ضروری بطور مساوی تقسیم شود و برای اطمینان از دسترسی همه به معیشت مناسب شغلهای دائمی و اتحادیهای که هزینه زندگی را پرداخت میکنند(climate job guarantee)، تضمین کنیم- با یک درآمد پایهای برای آنها که نمیتوانند یا نمیخواهند کار کنند. این اصل یک انتقال عادلانه است.
🔷️ ادامه دارد ...
#جهانگرمایی
#تغییرات_اقلیمی
#اجلاس_گلاسکو
#آخرین_انقراض
https://t.me/darvishnameh/9907
یادداشتی به قلم: Jason Hickel
بخش دوم:
🇮🇷 @darvishnameh
✍ بخشی از آن به این خاطر است که آنها برای مقابله با شرکتهای سوخت فسیلی و سپاه لابیگرانشان که با چنگ و دندان میجنگند تا حتی از ملایمترین تهدیدها علیه سودشان دفاع کنند، بزدل هستند. و بخشی دیگر به این دلیل که آنها این روایت را که میلیاردرها و دیگر علاقمندان به حفظ شرایط موجود (از جمله خود شرکتهای سوخت فسیلی) با تأکید فراوان میفروشند، خریدهاند که تکنولوژی برای جذب کافی کربن از جو زمین ایجاد خواهد شد تا بتوانیم احتراق سوختهای فسیلی را تا پایان قرن ادامه بدهیم. این یاوهای است که پشت وعدههای «صفر خالص» وجود دارد.
البته که انتقال کربن باید نقشی ایفا کند، اما پژوهشگران بارها هشدار دادهاند که اینکار در مقیاس بزرگ ناممکن و بسیار پرخطر است: اگر به هر دلیلی اینکار به شکست بیانجامد، ما در یک گذرگاه با دمایی بسیار بالا محبوس خواهیم شد که فرار از آن غیرممکن خواهد بود.
بخش مشکل این است که وقتی واقعیت را بپذیریم، باید با این امر مسلم روبرو شویم که کاهش سریع سوختهای فسیلی به منظور پیشگیری از فاجعه به معنای تغییر اساسی اقتصاد است. و منظور من واقعا یک تغییر اساسی است.
تصور کنید ما سال آینده سوخت فسیلی را ۱۰٪ کاهش دهیم. و سپس سال بعد ۱۰٪ دیگر و به همین ترتیب در سالهای بعد. اگر حتی همه تواناییهایی را که برای ایجاد ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر و بهبودی بهرهوری انرژی صرف کنیم - آنچه که به دلیل ضرورت باید انجامش دهیم - هیچ راهی برای پوشش کل شکاف وجود ندارد. واقعیت آن است که کشورهای ثروتمند باید با انرژی کمتری زندگی کنند. به مراتب کمتر.
ما چگونه میتوانیم چنین سناریویی را مدیریت کنیم؟ واقعیت آن است که در اقتصاد موجود هرج و مرج محض بوجود خواهد آمد. هزینه انرژی سر به آسمان خواهد زد. مردم قادر به خرید اجناس ضروری نخواهند بود. کار و کاسبی فرو میپاشد، بیکاری افزایش پیدا میکند. کاپیتالیسم- که تنها برای سرپا ماندن وابسته به رشد دائمی است- از نظر ساختاری قادر به برپا داشتن چنین انتقالی نیست.
خوشبختانه راه دیگری وجود دارد. این امکان وجود دارد تا بتوان افزایش دما را زیر ۱.۵ درجه نگه داشت، اما برای اینکار لازم است تا ما خود را به یک حالت اضطراری انتقال دهیم و با خود درمورد واقعیت آنچه که باید تغییر پیدا کند، روراست و صادق باشیم. از افسانهها دست برداریم.
نخست باید صنعت سوخت فسیلی و کمپانیهای انرژی را ملی کنیم، آنها را مانند هرگونه خدمات دیگر تحت کنترل عمومی بگذاریم. اینکار به ما اجازه خواهد داد تا تولید سوخت فسیلی را کاهش دهیم و از آن بر طبق برنامههای زمانی مبتنی بر واقعیتهای علمی استفاده کنیم، بدون جدال مداوم با سرمایه فسیلی و تبلیغات آنها. این همچنین به ما امکان میدهد تا از هرج و مرج قیمتها مصون بمانیم و با سهمیهبندی انرژی را آنجا مصرف کنیم که بیشترین نیاز به آن وجود دارد و خدمات ضروری را از اینراه سرپا نگه داریم. همزمان بایست بخشهای کمتر ضروری از اقتصاد را کاهش دهیم تا تقاضای افراطی انرژی کمتر شود: خودروهای شاسیبلند، جتهای خصوصی، مسافرتهای هوایی تجاری، تولید صنعتی گوشت گاو و خوک، صنعت تولید پوشاک کمدوام (fast fashion)، تبلیغات، تولید برنامهریزی شده محصولات کمدوام، پروژههای بلندپروازانه نظامی و غیره. ما باید اقتصاد را بر آنچه که برای رفاه انسان و ثبات محیطزیستی مورد نیاز است تمرکز دهیم و نه بر منفعت شرکتها.
دوم اینکه ما باید از مردم در ایجاد یک تضمین اجتماعی محکم پشتیبانی کنیم. باید سیستم مراقبت بهداشتی همگانی، مسکن، آموزش، حمل و نقل، آب، انرژی و اینترنت را تضمین کنیم تا هر کس به منابع لازم برای زندگی خوب دسترسی داشته باشد. و با کاهش تولیدات صنعتی غیرضروری ما باید ساعات کار هفتگی را کوتاه کنیم، تا کار ضروری بطور مساوی تقسیم شود و برای اطمینان از دسترسی همه به معیشت مناسب شغلهای دائمی و اتحادیهای که هزینه زندگی را پرداخت میکنند(climate job guarantee)، تضمین کنیم- با یک درآمد پایهای برای آنها که نمیتوانند یا نمیخواهند کار کنند. این اصل یک انتقال عادلانه است.
🔷️ ادامه دارد ...
#جهانگرمایی
#تغییرات_اقلیمی
#اجلاس_گلاسکو
#آخرین_انقراض
https://t.me/darvishnameh/9907
Telegram
محمد درویش
🔻اگر ما با تغییرات آب و هوایی مانند یک شرایط اضطراری برخورد کنیم!🔻
یادداشتی به قلم: Jason Hickel
بخش اول:
🇮🇷 @darvishnameh
✍ درحالیکه غوغای بیست و ششمین کنفرانس اقلیمی سازمان ملل در گلاسکو فروکش میکند، نتایج آن خوب به نظر نمیرسد. برخلاف وعدههایی که…
یادداشتی به قلم: Jason Hickel
بخش اول:
🇮🇷 @darvishnameh
✍ درحالیکه غوغای بیست و ششمین کنفرانس اقلیمی سازمان ملل در گلاسکو فروکش میکند، نتایج آن خوب به نظر نمیرسد. برخلاف وعدههایی که…
🔻اگر ما با تغییرات آب و هوایی مانند یک شرایط اضطراری برخورد کنیم!🔻
یادداشتی به قلم: Jason Hickel
بخش سوم و پایانی:
🇮🇷 @darvishnameh
✍ چگونه میتوانیم هزینه تضمین اجتماعی را تأمین کنیم؟ هر دولتی که دارای حاکمیت پولی باشد، میتواند با انتشار ارز ملی این را تأمین کند. یک تسهیل کَمّی، اما اینبار برای مردم و سیاره. این درمورد کشورهایی با درآمد بالا صدق میکند. نکته مهم اینجا پیشگیری از هرگونه خطر تورم است، همچنین بایست قدرت خرید ثروتمندان را بکاهیم. و این ما را به نکته کلیدی بعدی میرساند.
سوم مالیات برای ثروتمندان است. همانطور که توما پیکتی، اقتصاددان فرانسوی میگوید، کاهش قدرت خرید ثروتمندان تنها راه موثر برای کاهش مصرف انرژی است. این ممکن است که رادیکال به نظر بیاید، اما اینطور تصور کنید: این غیرمنطقی و خطرناک است که بخواهیم در میانه شرایط اضطراری اقلیمی به حمایت از یک طبقه (اجتماعی) پرمصرف ادامه دهیم. ما نمیتوانیم به آنها اجازه دهیم که انرژی را بسیار فراتر از آنچه هر کسی به اندازه معقول به آن نیاز دارد، مصرف کنند. چطور میتوانیم اینکار را انجام دهیم؟ یک راه ارائه مالیات بر سرمایه است. کار را به جایی رساندن تا ثروتمندان به فروش دارائیهایی که مازاد بر نیازهای واقعی هستند، تشویق شوند. همچنین میتوانیم یک سیاست درآمد حداکثری را ارائه دهیم به اینصورت که هر چیزی بالاتر از یک مرز تعیین شده با نرخ ۱۰۰٪ مالیات روبرو شود. علاوه بر قطع مصرف افراطی در رأس، این راه موجب کاهش نابرابری و از بین بردن قدرت الیگارشی که سیاستهای ما را آلوده میکند خواهد شد.
چهارم، ما برای دستیابی به هدفهای اکولوژیکی نیاز به یک بسیج عمومی گسترده داریم. ما باید ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر خود را توسعه دهیم، حمل و نقل عمومی را گسترده کنیم، ساختمانها را عایقبندی و اکوسیستم را احیا کنیم. این به سرمایهگذاری عمومی و البته به نیروی کار نیاز دارد. آنچه که بخودی خود و به آسانی انجام نمیشود. و این جاییست که موضوع شغلهای دائمی که زندگی را تضمین میکنند (climate job guarantee) به میان میآید. تضمین شغل موجب میشود که هر کس بخواهد، بتواند برای شرکت در مهمترین پروژه جمعی نسل ما، در انجام کارهای شرافتمندانه و از دیدگاه اجتماعی ضروری، با دستمزد کافی برای زندگی آموزش ببیند.
در آخر ما به تعهدی محکم به جبران خسارتهای اقلیمی نیاز داریم. کشورهای ثروتمند جو زمین را برای غنیسازی خود به استعمار درآوردهاند، درحالیکه بالاترین هزینهها را به جنوب تحمیل میکنند. این کار دزدی هست؛ دزدی جو مشترکی که همه ما به آن وابسته هستیم و باید آنرا تعمیر کنیم. ما باید از خواهران و برادرانمان در جنوب حمایت کنیم که هم اکنون بار سنگین فاجعهای را تحمل میکنند که در شکل گرفتن آن نقش کمتری داشتهاند. این بایست شامل سیاست لغو بدهی باشد تا کشورهای فقیرتر ناچار نباشند منابع محدود خود را صرف پاسخگویی به بانکهای بزرگ کنند و بجای آن بتوانند بر رفع نیازهای مردم تمرکز داشته باشند. و تکنولوژیهای تجدیدپذیر بایست بطور رایگان در اختیار کشورهایی قرار بگیرند که قدرت خرید آنها را ندارند؛ در صورت نیاز با صرفنظر کردن از حق ثبت اختراع برای سریعترین راه انتقال انرژی در سراسر دنیا.
چنین دنیایی به چه شکل خواهد بود؟ ترس ما به امیدواری و همبستگی تبدیل خواهند شد. ما شور و شوق و رفاقت متقابل را حس خواهیم کرد که بخشی از چیزی بزرگ، چیزی دگرگونکننده و باهم بودن است. جامعه ما عادلانهتر خواهد بود و فقر به گذشته تعلق خواهد گرفت. اقتصاد ما بجای انباشتن سرمایههای بیپایان، پیرامون نیازهای انسانی و تابآوری شکل میگیرد. و مهمتر از همه، انتشار گازهای گلخانهای بسرعت کاهش پیدا میکند، سال به سال، پس از سالها شکست. سیاره ما شروع به بهبودی خواهد کرد.
با این وجود بعید است که هر دولتی بدلیل ترس از ضرر حاضر باشد به تنهایی گامهای لازم را بردارد. ممکن است تعدادی کشور مترقی اینکار را انجام دهند که میتواند راه را برای آینده هموار کند. اما در نهایت ما نیاز به عملکرد هماهنگشده داریم و بهمین دلیل «معاهده عدم گسترش سوختهای فسیلی» بسیار مهم است. ما میدانیم که تنها راهی که دولتها میتوانند سلاحهای هستهای را حذف کنند، یک توافق همگانی و انجام مشترک است؛ در مورد سوختهای فسیلی هم همینطور.
از این طریق میتوانیم فروپاشی اقلیمی را متوقف کنیم. آنچه که بخودی خود صورت نمیگیرد. مودبانه از طبقه حاکم برای عملکرد خواهش کردن بجایی نمیرسد، این امر مستلزم مبارزه فوقالعادهای علیه کسانیست که از شرایط موجود بهره میبرند- مانند هر جنبشی که تا کنون دنیار تغییر داده، از جنبش حقوق مدنی گرفته تا جنبش ضد استعمار.
#جهانگرمایی
#تغییرات_اقلیمی
#اجلاس_گلاسکو
#آخرین_انقراض
https://t.me/darvishnameh/9908
یادداشتی به قلم: Jason Hickel
بخش سوم و پایانی:
🇮🇷 @darvishnameh
✍ چگونه میتوانیم هزینه تضمین اجتماعی را تأمین کنیم؟ هر دولتی که دارای حاکمیت پولی باشد، میتواند با انتشار ارز ملی این را تأمین کند. یک تسهیل کَمّی، اما اینبار برای مردم و سیاره. این درمورد کشورهایی با درآمد بالا صدق میکند. نکته مهم اینجا پیشگیری از هرگونه خطر تورم است، همچنین بایست قدرت خرید ثروتمندان را بکاهیم. و این ما را به نکته کلیدی بعدی میرساند.
سوم مالیات برای ثروتمندان است. همانطور که توما پیکتی، اقتصاددان فرانسوی میگوید، کاهش قدرت خرید ثروتمندان تنها راه موثر برای کاهش مصرف انرژی است. این ممکن است که رادیکال به نظر بیاید، اما اینطور تصور کنید: این غیرمنطقی و خطرناک است که بخواهیم در میانه شرایط اضطراری اقلیمی به حمایت از یک طبقه (اجتماعی) پرمصرف ادامه دهیم. ما نمیتوانیم به آنها اجازه دهیم که انرژی را بسیار فراتر از آنچه هر کسی به اندازه معقول به آن نیاز دارد، مصرف کنند. چطور میتوانیم اینکار را انجام دهیم؟ یک راه ارائه مالیات بر سرمایه است. کار را به جایی رساندن تا ثروتمندان به فروش دارائیهایی که مازاد بر نیازهای واقعی هستند، تشویق شوند. همچنین میتوانیم یک سیاست درآمد حداکثری را ارائه دهیم به اینصورت که هر چیزی بالاتر از یک مرز تعیین شده با نرخ ۱۰۰٪ مالیات روبرو شود. علاوه بر قطع مصرف افراطی در رأس، این راه موجب کاهش نابرابری و از بین بردن قدرت الیگارشی که سیاستهای ما را آلوده میکند خواهد شد.
چهارم، ما برای دستیابی به هدفهای اکولوژیکی نیاز به یک بسیج عمومی گسترده داریم. ما باید ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر خود را توسعه دهیم، حمل و نقل عمومی را گسترده کنیم، ساختمانها را عایقبندی و اکوسیستم را احیا کنیم. این به سرمایهگذاری عمومی و البته به نیروی کار نیاز دارد. آنچه که بخودی خود و به آسانی انجام نمیشود. و این جاییست که موضوع شغلهای دائمی که زندگی را تضمین میکنند (climate job guarantee) به میان میآید. تضمین شغل موجب میشود که هر کس بخواهد، بتواند برای شرکت در مهمترین پروژه جمعی نسل ما، در انجام کارهای شرافتمندانه و از دیدگاه اجتماعی ضروری، با دستمزد کافی برای زندگی آموزش ببیند.
در آخر ما به تعهدی محکم به جبران خسارتهای اقلیمی نیاز داریم. کشورهای ثروتمند جو زمین را برای غنیسازی خود به استعمار درآوردهاند، درحالیکه بالاترین هزینهها را به جنوب تحمیل میکنند. این کار دزدی هست؛ دزدی جو مشترکی که همه ما به آن وابسته هستیم و باید آنرا تعمیر کنیم. ما باید از خواهران و برادرانمان در جنوب حمایت کنیم که هم اکنون بار سنگین فاجعهای را تحمل میکنند که در شکل گرفتن آن نقش کمتری داشتهاند. این بایست شامل سیاست لغو بدهی باشد تا کشورهای فقیرتر ناچار نباشند منابع محدود خود را صرف پاسخگویی به بانکهای بزرگ کنند و بجای آن بتوانند بر رفع نیازهای مردم تمرکز داشته باشند. و تکنولوژیهای تجدیدپذیر بایست بطور رایگان در اختیار کشورهایی قرار بگیرند که قدرت خرید آنها را ندارند؛ در صورت نیاز با صرفنظر کردن از حق ثبت اختراع برای سریعترین راه انتقال انرژی در سراسر دنیا.
چنین دنیایی به چه شکل خواهد بود؟ ترس ما به امیدواری و همبستگی تبدیل خواهند شد. ما شور و شوق و رفاقت متقابل را حس خواهیم کرد که بخشی از چیزی بزرگ، چیزی دگرگونکننده و باهم بودن است. جامعه ما عادلانهتر خواهد بود و فقر به گذشته تعلق خواهد گرفت. اقتصاد ما بجای انباشتن سرمایههای بیپایان، پیرامون نیازهای انسانی و تابآوری شکل میگیرد. و مهمتر از همه، انتشار گازهای گلخانهای بسرعت کاهش پیدا میکند، سال به سال، پس از سالها شکست. سیاره ما شروع به بهبودی خواهد کرد.
با این وجود بعید است که هر دولتی بدلیل ترس از ضرر حاضر باشد به تنهایی گامهای لازم را بردارد. ممکن است تعدادی کشور مترقی اینکار را انجام دهند که میتواند راه را برای آینده هموار کند. اما در نهایت ما نیاز به عملکرد هماهنگشده داریم و بهمین دلیل «معاهده عدم گسترش سوختهای فسیلی» بسیار مهم است. ما میدانیم که تنها راهی که دولتها میتوانند سلاحهای هستهای را حذف کنند، یک توافق همگانی و انجام مشترک است؛ در مورد سوختهای فسیلی هم همینطور.
از این طریق میتوانیم فروپاشی اقلیمی را متوقف کنیم. آنچه که بخودی خود صورت نمیگیرد. مودبانه از طبقه حاکم برای عملکرد خواهش کردن بجایی نمیرسد، این امر مستلزم مبارزه فوقالعادهای علیه کسانیست که از شرایط موجود بهره میبرند- مانند هر جنبشی که تا کنون دنیار تغییر داده، از جنبش حقوق مدنی گرفته تا جنبش ضد استعمار.
#جهانگرمایی
#تغییرات_اقلیمی
#اجلاس_گلاسکو
#آخرین_انقراض
https://t.me/darvishnameh/9908
Telegram
محمد درویش
🔻اگر ما با تغییرات آب و هوایی مانند یک شرایط اضطراری برخورد کنیم!🔻
یادداشتی به قلم: Jason Hickel
بخش دوم:
🇮🇷 @darvishnameh
✍ بخشی از آن به این خاطر است که آنها برای مقابله با شرکتهای سوخت فسیلی و سپاه لابیگرانشان که با چنگ و دندان میجنگند تا حتی از…
یادداشتی به قلم: Jason Hickel
بخش دوم:
🇮🇷 @darvishnameh
✍ بخشی از آن به این خاطر است که آنها برای مقابله با شرکتهای سوخت فسیلی و سپاه لابیگرانشان که با چنگ و دندان میجنگند تا حتی از…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔻نشانه جدیگرفتن خطر جهانگرمایی چیست؟🔻
🇮🇷 @darvishnameh
✍ آیا خطر تغییرات اقلیمی جدی است؟ خطر در ایران بیشتر از متوسط است یا کمتر؟ چه باید کرد تا اجلاس گلاسکو به اهدافش برسد؟
#بیبیسی_فارسی
#اجلاس_گلاسکو
#علی_سلاجقه
#جهانگرمایی
#تغییرات_اقلیمی
#محمد_درویش
🇮🇷 @darvishnameh
✍ آیا خطر تغییرات اقلیمی جدی است؟ خطر در ایران بیشتر از متوسط است یا کمتر؟ چه باید کرد تا اجلاس گلاسکو به اهدافش برسد؟
#بیبیسی_فارسی
#اجلاس_گلاسکو
#علی_سلاجقه
#جهانگرمایی
#تغییرات_اقلیمی
#محمد_درویش
🔻آنچه امروز در مراسم اختتامیه چهارمین دوره از جایزه محیطزیستی دکتر رادمنش ارایه کردم!🔻
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ جایزه دکتر رادمنش به پله چهارم رسید. این یک خبر بسیار خوب است؛ آفرین به همت، عشق و درایت این پزشک سبزاندیش که میکوشد بخشی از سرمایههای خود را در راه کمک به فعالیتهای مدنی در حوزه محیطزیست اختصاص دهد. خداوند رادمنش و رادمنشها را در این مملکت برکت داده و تکثیر کند.
3️⃣ در سخنرانی کوتاه امروزم - ۱۹ آذر ۱۴۰۰ - کوشیدم تا مرز بین کنشگری و دوستدار محیطزیست بودن را روشن کنم. اینکه ما با کیسه پلاستیکی خرید نکنیم، زبالهها را جمعآوری و تفکیک کرده، بکوشیم تا سرانه تولید زباله را کاهش داده، اهل شکار یا سیگار یا استفاده از خودرو شخصی در ترددهای درونشهری نباشیم، اینکه با دوچرخه یا پیاده یا وسایل حمل و نقل عمومی تردد کنیم، اینکه در مناسبتها و فراخوانهای محیطزیستی مشارکت مالی کنیم، اینکه دستکم دو روز در هفته از پروتئین حیوانی استفاده نکنیم، اینکه تا دو طبقه از آسانسور استفاده نکنیم و ... خوب است؛ اما اینچنین رفتاری وظیفه هر شهروند مسوولیتپذیری است؛ کنشگر باید در پی تغییر و بسترسازی قوانینی باشد که در آن سرمایهگذاری در حوزه محیطزیست انگیزه بیشتری یابد.
4️⃣ از همین زاویه، باید اولویت را به درختداری داد و نه درختکاری و بذرپاشی؛ باید اولویت را به تسهیل اجرای ماده پنجاه و نه برنامه چهارم و جلوگیری از حذف ماده شصت و شش آیین دادرسی داد. باید جامعه را برای یک جراحی بزرگ آماده کرد، چرا که چارهای نداریم جز آنکه انتشار گازهای گلخانهای خود را به صفر تا بیست و نه سال دیگر برسانیم، وگرنه کارِ همه ما تمام است، چه آنها که ماندیم و جنگیدیم و چه آنهایی که مهاجرت کردند برای شانس زندگیای بهتر، امنتر و با مزاحمینی کمتر!
#جایزه_دکتر_رادمنش
#محسن_خیراللهی
#اجلاس_گلاسکو
#صنعت_سیمان_مخرب_ترین_صنعت_جهان
#جهانگرمایی
#تغییرات_اقلیمی
#کوروش_بختیاری
#سهشنبههای_بدون_خودرو
#بحران_در_شوشتر
#ناهید_احمدپناه
#آخرین_آسیابان_شوشتر
#کارون
#تالاب_انزلی
#مرگ_زاگرس
#ویژگی_کنشگر_محیط_زیست_بودن
#سخنرانی_محمد_درویش
https://www.instagram.com/darvish.mohammad/tv/CXT22EuJUKH/?utm_medium=copy_link
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ جایزه دکتر رادمنش به پله چهارم رسید. این یک خبر بسیار خوب است؛ آفرین به همت، عشق و درایت این پزشک سبزاندیش که میکوشد بخشی از سرمایههای خود را در راه کمک به فعالیتهای مدنی در حوزه محیطزیست اختصاص دهد. خداوند رادمنش و رادمنشها را در این مملکت برکت داده و تکثیر کند.
3️⃣ در سخنرانی کوتاه امروزم - ۱۹ آذر ۱۴۰۰ - کوشیدم تا مرز بین کنشگری و دوستدار محیطزیست بودن را روشن کنم. اینکه ما با کیسه پلاستیکی خرید نکنیم، زبالهها را جمعآوری و تفکیک کرده، بکوشیم تا سرانه تولید زباله را کاهش داده، اهل شکار یا سیگار یا استفاده از خودرو شخصی در ترددهای درونشهری نباشیم، اینکه با دوچرخه یا پیاده یا وسایل حمل و نقل عمومی تردد کنیم، اینکه در مناسبتها و فراخوانهای محیطزیستی مشارکت مالی کنیم، اینکه دستکم دو روز در هفته از پروتئین حیوانی استفاده نکنیم، اینکه تا دو طبقه از آسانسور استفاده نکنیم و ... خوب است؛ اما اینچنین رفتاری وظیفه هر شهروند مسوولیتپذیری است؛ کنشگر باید در پی تغییر و بسترسازی قوانینی باشد که در آن سرمایهگذاری در حوزه محیطزیست انگیزه بیشتری یابد.
4️⃣ از همین زاویه، باید اولویت را به درختداری داد و نه درختکاری و بذرپاشی؛ باید اولویت را به تسهیل اجرای ماده پنجاه و نه برنامه چهارم و جلوگیری از حذف ماده شصت و شش آیین دادرسی داد. باید جامعه را برای یک جراحی بزرگ آماده کرد، چرا که چارهای نداریم جز آنکه انتشار گازهای گلخانهای خود را به صفر تا بیست و نه سال دیگر برسانیم، وگرنه کارِ همه ما تمام است، چه آنها که ماندیم و جنگیدیم و چه آنهایی که مهاجرت کردند برای شانس زندگیای بهتر، امنتر و با مزاحمینی کمتر!
#جایزه_دکتر_رادمنش
#محسن_خیراللهی
#اجلاس_گلاسکو
#صنعت_سیمان_مخرب_ترین_صنعت_جهان
#جهانگرمایی
#تغییرات_اقلیمی
#کوروش_بختیاری
#سهشنبههای_بدون_خودرو
#بحران_در_شوشتر
#ناهید_احمدپناه
#آخرین_آسیابان_شوشتر
#کارون
#تالاب_انزلی
#مرگ_زاگرس
#ویژگی_کنشگر_محیط_زیست_بودن
#سخنرانی_محمد_درویش
https://www.instagram.com/darvish.mohammad/tv/CXT22EuJUKH/?utm_medium=copy_link
🔻چغازنبیل؛ یعنی: ایران! دورت بگردم ...🔻
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ چغازنبیل، نخستین اثر ثبتشده جهانی ایران در یونسکو است؛ حتی زودتر از پاسارگاد و تختجمشید! چقدر میشناسیم او را و سرزمینی که به آن تعلق دارد؟ چگونه بیش از چهارهزار سال پیش معمارانی در ایران زیست میکردند که میدانستند چگونه سازهای را طراحی کنند که از سیل آسیب نبیند و امروز کار به جایی رسیده که سدسازان میگویند: اگر سدها در شما خوزستان نساخته بودیم، خوزستان را سیل میبرد!
2️⃣ خوزستان را البته سیل نمیبرد، اما جهالت، خودخواهی و آزمندی طرفداران مکتب نوسازی خواهد برد ...
3️⃣ در این سخنرانی کوشیدم تا نشان دهم چرا گفتگو درباره چغازنبیل مهم است؟ چرا چغازنبیل در صدر بهانههای ایرانیبودن ایستاده؟ چرا توجه بیشتر به حراست شایستهتر از چغازنبیل، یعنی: شکست پروژه ایرانهراسی؟ چرا توجه به چغازنبیل و افزایش بهانههای افتخار به ایرانیبودن، یعنی: ارتقای امنیت اجتماعی، کاهش کدورتها و تقویت مهاجرت معکوس؟ و چرا جهانگرمایی برای میراث کهن ما خطرآفرین است؟
4️⃣ در این سخنرانی به ماجرای سفر یک هیات آمریکایی به تایوان پرداختم؛ سفری که منجر به مرگ میلیونها آبزی توسط ژاپن، کرهجنوبی، تایوان، چین و روسیه شد! اما چرا و چگونه؟ و چه ربطی با چغازنبیل دارد؟
5️⃣ مشروح کامل این سخنرانی را در کانالم در آپارات تماشا کرده و به اشتراک نهید. ما فقط یک چغازنبیل داریم و چغازنبیل یعنی: #ایران_دورت_بگردم
https://aparat.com/v/N6Wdv
#چغازنبیل
#خوزستان
#مهاجرت
#موزه_هفت_تپه
#تغییرات_اقلیمی
#محیط_زیست
#سخنرانی_محمد_درویش
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ چغازنبیل، نخستین اثر ثبتشده جهانی ایران در یونسکو است؛ حتی زودتر از پاسارگاد و تختجمشید! چقدر میشناسیم او را و سرزمینی که به آن تعلق دارد؟ چگونه بیش از چهارهزار سال پیش معمارانی در ایران زیست میکردند که میدانستند چگونه سازهای را طراحی کنند که از سیل آسیب نبیند و امروز کار به جایی رسیده که سدسازان میگویند: اگر سدها در شما خوزستان نساخته بودیم، خوزستان را سیل میبرد!
2️⃣ خوزستان را البته سیل نمیبرد، اما جهالت، خودخواهی و آزمندی طرفداران مکتب نوسازی خواهد برد ...
3️⃣ در این سخنرانی کوشیدم تا نشان دهم چرا گفتگو درباره چغازنبیل مهم است؟ چرا چغازنبیل در صدر بهانههای ایرانیبودن ایستاده؟ چرا توجه بیشتر به حراست شایستهتر از چغازنبیل، یعنی: شکست پروژه ایرانهراسی؟ چرا توجه به چغازنبیل و افزایش بهانههای افتخار به ایرانیبودن، یعنی: ارتقای امنیت اجتماعی، کاهش کدورتها و تقویت مهاجرت معکوس؟ و چرا جهانگرمایی برای میراث کهن ما خطرآفرین است؟
4️⃣ در این سخنرانی به ماجرای سفر یک هیات آمریکایی به تایوان پرداختم؛ سفری که منجر به مرگ میلیونها آبزی توسط ژاپن، کرهجنوبی، تایوان، چین و روسیه شد! اما چرا و چگونه؟ و چه ربطی با چغازنبیل دارد؟
5️⃣ مشروح کامل این سخنرانی را در کانالم در آپارات تماشا کرده و به اشتراک نهید. ما فقط یک چغازنبیل داریم و چغازنبیل یعنی: #ایران_دورت_بگردم
https://aparat.com/v/N6Wdv
#چغازنبیل
#خوزستان
#مهاجرت
#موزه_هفت_تپه
#تغییرات_اقلیمی
#محیط_زیست
#سخنرانی_محمد_درویش
🔻اغلب مردم سوریه، عراق و ایران از مرز آستانه تحمل آلودگی گذشتند!🔻
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ امروز در حالی نام تهران به عنوان آلودهترین پایتخت جهان ثبت شد که از سوریه هم خبر میرسد شمار کشتههای ناشی از شدت گرد و غبار هوا به نه نفر رسیده است.
2️⃣ مجموعهای از عوامل که در راس آن، جدی نگرفتن خطر تغییرات اقلیمی، افزایش خشکی و دمای هوا، پاکتراشی جنگلها، سدسازیهای بیرویه و تغییر رژیم آبشناختی رودخانهها در میانرودان و آسیای جنوب غربی است؛ سبب شده تا اینک یکی از آلودهترین روزهای بشری را مردم تجربه کنند.
3️⃣ امیدوارم خرد جهانی دوباره دست بالا را گرفته و عملاً یاد بگیریم که برای زیستن در طبیعت، چارهای جز درک قوانین حاکم بر آن نداریم. هرچند لشکرکشی اتمی روسیه به مرزهای امنترین کشور جهان تا دیروز - نروژ - آشکارا نشان از تلاطمهایی در آینده میدهد که طغیان ریزگردها در برابرش سوسک است!
4️⃣ اینکه معتبرترین موسسه آیندهپژوهی در آلمان خبر از مرگ دستکم ششمیلیاردنفر از ساکنان زمین تا پایان قرن میدهد، مگر آنکه بشریت بتواند روند جهانگرمایی را مهار کرده و اجازه ندهد میانگین دما به چهاردرجه افزایش یابد، نشانه دقیقی از بلایی است که باید منتظرش باشیم. در این میان، تفکری که دنبال همهگیری جنگ جهانی سوم است، ترسی ندارد از اینکه اعلام کند، راه نجات آن شش میلیاردنفر، قتل دستکم یکمیلیاردنفر در این جنگ و نابودی همه زیرساختهای بشری است تا به این ترتیب، بشر زمینگیر شده و میزان انتشار سالانه گازهای گلخانهایاش از چهل و سه میلیارد تن در سال به صفر میل کند!
#گردوغبار
#ریزگرد
#جهانگرمایی
#تغییرات_اقلیمی
#محیط_زیست
#قصرشیرین
#محمد_درويش
https://aparat.com/v/ximHb
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ امروز در حالی نام تهران به عنوان آلودهترین پایتخت جهان ثبت شد که از سوریه هم خبر میرسد شمار کشتههای ناشی از شدت گرد و غبار هوا به نه نفر رسیده است.
2️⃣ مجموعهای از عوامل که در راس آن، جدی نگرفتن خطر تغییرات اقلیمی، افزایش خشکی و دمای هوا، پاکتراشی جنگلها، سدسازیهای بیرویه و تغییر رژیم آبشناختی رودخانهها در میانرودان و آسیای جنوب غربی است؛ سبب شده تا اینک یکی از آلودهترین روزهای بشری را مردم تجربه کنند.
3️⃣ امیدوارم خرد جهانی دوباره دست بالا را گرفته و عملاً یاد بگیریم که برای زیستن در طبیعت، چارهای جز درک قوانین حاکم بر آن نداریم. هرچند لشکرکشی اتمی روسیه به مرزهای امنترین کشور جهان تا دیروز - نروژ - آشکارا نشان از تلاطمهایی در آینده میدهد که طغیان ریزگردها در برابرش سوسک است!
4️⃣ اینکه معتبرترین موسسه آیندهپژوهی در آلمان خبر از مرگ دستکم ششمیلیاردنفر از ساکنان زمین تا پایان قرن میدهد، مگر آنکه بشریت بتواند روند جهانگرمایی را مهار کرده و اجازه ندهد میانگین دما به چهاردرجه افزایش یابد، نشانه دقیقی از بلایی است که باید منتظرش باشیم. در این میان، تفکری که دنبال همهگیری جنگ جهانی سوم است، ترسی ندارد از اینکه اعلام کند، راه نجات آن شش میلیاردنفر، قتل دستکم یکمیلیاردنفر در این جنگ و نابودی همه زیرساختهای بشری است تا به این ترتیب، بشر زمینگیر شده و میزان انتشار سالانه گازهای گلخانهایاش از چهل و سه میلیارد تن در سال به صفر میل کند!
#گردوغبار
#ریزگرد
#جهانگرمایی
#تغییرات_اقلیمی
#محیط_زیست
#قصرشیرین
#محمد_درويش
https://aparat.com/v/ximHb
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
کمترین کار دولت، همدردی است!
از سوریه تا عراق و از خوزستان تا ایلام، کرمانشاه، لرستان، همدان و ... درگیر گردوغباری کمسابقه هستند! چرا؟
🔻ورشکستگی آبی از شمال آفریقا تا خاورمیانه و از مرکز چین تا قلب آریزونا و کالیفرنیا!🔻
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ کلیپ را با دقت و تا انتها تماشا کنید تا دریابید چرا بدترین وضعیت را امروز - سوم خرداد ۱۴۰۱ - استان کرمانشاه در ایران دارد؟
2️⃣ به کویت نگاه کنید، جزیرهای کوچک در منتهاالیه ساحل باختری خلیج فارس که برخوردار از یکی از بالاترین جیدیپیهای جهان است و تقریباً با پول هر ناممکنی را ممکن کرده؛ اما دیروز در دوم خرداد نگاه کنید که چگونه مانند امارات متحده عربی، عراق و سوریه تا عربستان زمینگیر شده بود!
3️⃣ طوفانهای گرد و خاک فقیر و ثروتمند نمیشناسد، ممکن است البته این کشتی تایتانیک در بخش طبقات پایین و فقیر زودتر و پرشتابتر تلفات دهد، اما واقعیت آن است که نود درصد ثروتمندانِ نشسته بر تایتانیک هم درنهایت غرق شدند و به ساحل نجات نرسیدند!
4️⃣ اینک نیز ماجرا چنین است؛ یا همه رهبران جهان فارغ از حب و بغضهای سیاسی و ایدئولوژیک باید گرد هم جمع شده و برای نجات زمین، اختلاف نظرها را کنار نهند و یا اصل پروانه به ما دیکته خواهد کرد که جزیره ثباتی در جهان وجود نخواهد داشت.
5️⃣ باید غلبه تفکر سازهای در مدیریت آب را پایان داده، به قوانین حاکم بر زیستبوم احترام نهاده، بارگذاری در بالادست حوضههای آبخیز را متوقف کرده و حقابه محیطزیست مقدم بر صنعت و کشاورزی اختصاص یابد.
6️⃣ به سخنان مهدی طغیانی، نماینده مردم اصفهان دقت کنید که معترضانه میگوید: چرا وقتی بحران در زایندهرود جدی است، میخواهید بیش از چهارصد هزار واحد مسکونی جدید بسازید؟ مگر آبی باقیمانده؟ باید این سخنان را از طلا گرفت و آرزو کرد تا همه نمایندگان مجلس، اولویت نخست را به مصلحت ایران اختصاص دهند و نه صرفاً حوزه انتخابیه خود. چند روز پیش به کرکسکوه رفتم که به دلیل شدت عملیات معدنکاوی - بخوان کوهخواری و خامفروشی - تقریبا تمامی نظام آبشناختی این کوهستان راهبردی را متلاشی کرده، به نحوی که مردم در نطنز و کاشان باید چشمانتظار ورود آب از زایندهرود بحرانی باشند! نباید سکوت کرد دربرابر این جنایت؛ جنایتی که رشد قارچگونه خونهباغها و ویلاهای آنچنانی دارد آن را به مرز فروپاشی میرساند.
7️⃣ همین بحران را در ارومیه، در سفیدرود، در گیلان و مازندران، در خراسان رضوی، در بالادست هلیلرود در کرمان، در میناب هرمزگان، در بختگان و پریشان فارس و در سرتاسر خوزستان، لرستان و دیگر استانهای زاگرسنشین به اشکال گوناگون شاهدیم. ما فقط یک زمین و یک ایران داریم؛ به مسوولیتهای اجتماعی خویش عمل کنیم و اولویت را به همافزایی با جامعه جهانی برای مقابله با خطر جهانگرمایی، کاهش انتشار گازهای گلخانهای و احترام به قوانین حاکم بر طبیعت دهیم.
#گردوغبار
#جهانگرمایی
#کویت
#دبی
#کرمانشاه
#ریزگرد
#تغییرات_اقلیمی
#تفکر_سازه_ای
#بحران_زاینده_رود
#بحران_خوزستان
#نه_به_انتقال_آب
#نه_به_کوهخواری
#محمد_درويش
https://www.instagram.com/tv/Cd7dv6vFI8C/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ کلیپ را با دقت و تا انتها تماشا کنید تا دریابید چرا بدترین وضعیت را امروز - سوم خرداد ۱۴۰۱ - استان کرمانشاه در ایران دارد؟
2️⃣ به کویت نگاه کنید، جزیرهای کوچک در منتهاالیه ساحل باختری خلیج فارس که برخوردار از یکی از بالاترین جیدیپیهای جهان است و تقریباً با پول هر ناممکنی را ممکن کرده؛ اما دیروز در دوم خرداد نگاه کنید که چگونه مانند امارات متحده عربی، عراق و سوریه تا عربستان زمینگیر شده بود!
3️⃣ طوفانهای گرد و خاک فقیر و ثروتمند نمیشناسد، ممکن است البته این کشتی تایتانیک در بخش طبقات پایین و فقیر زودتر و پرشتابتر تلفات دهد، اما واقعیت آن است که نود درصد ثروتمندانِ نشسته بر تایتانیک هم درنهایت غرق شدند و به ساحل نجات نرسیدند!
4️⃣ اینک نیز ماجرا چنین است؛ یا همه رهبران جهان فارغ از حب و بغضهای سیاسی و ایدئولوژیک باید گرد هم جمع شده و برای نجات زمین، اختلاف نظرها را کنار نهند و یا اصل پروانه به ما دیکته خواهد کرد که جزیره ثباتی در جهان وجود نخواهد داشت.
5️⃣ باید غلبه تفکر سازهای در مدیریت آب را پایان داده، به قوانین حاکم بر زیستبوم احترام نهاده، بارگذاری در بالادست حوضههای آبخیز را متوقف کرده و حقابه محیطزیست مقدم بر صنعت و کشاورزی اختصاص یابد.
6️⃣ به سخنان مهدی طغیانی، نماینده مردم اصفهان دقت کنید که معترضانه میگوید: چرا وقتی بحران در زایندهرود جدی است، میخواهید بیش از چهارصد هزار واحد مسکونی جدید بسازید؟ مگر آبی باقیمانده؟ باید این سخنان را از طلا گرفت و آرزو کرد تا همه نمایندگان مجلس، اولویت نخست را به مصلحت ایران اختصاص دهند و نه صرفاً حوزه انتخابیه خود. چند روز پیش به کرکسکوه رفتم که به دلیل شدت عملیات معدنکاوی - بخوان کوهخواری و خامفروشی - تقریبا تمامی نظام آبشناختی این کوهستان راهبردی را متلاشی کرده، به نحوی که مردم در نطنز و کاشان باید چشمانتظار ورود آب از زایندهرود بحرانی باشند! نباید سکوت کرد دربرابر این جنایت؛ جنایتی که رشد قارچگونه خونهباغها و ویلاهای آنچنانی دارد آن را به مرز فروپاشی میرساند.
7️⃣ همین بحران را در ارومیه، در سفیدرود، در گیلان و مازندران، در خراسان رضوی، در بالادست هلیلرود در کرمان، در میناب هرمزگان، در بختگان و پریشان فارس و در سرتاسر خوزستان، لرستان و دیگر استانهای زاگرسنشین به اشکال گوناگون شاهدیم. ما فقط یک زمین و یک ایران داریم؛ به مسوولیتهای اجتماعی خویش عمل کنیم و اولویت را به همافزایی با جامعه جهانی برای مقابله با خطر جهانگرمایی، کاهش انتشار گازهای گلخانهای و احترام به قوانین حاکم بر طبیعت دهیم.
#گردوغبار
#جهانگرمایی
#کویت
#دبی
#کرمانشاه
#ریزگرد
#تغییرات_اقلیمی
#تفکر_سازه_ای
#بحران_زاینده_رود
#بحران_خوزستان
#نه_به_انتقال_آب
#نه_به_کوهخواری
#محمد_درويش
https://www.instagram.com/tv/Cd7dv6vFI8C/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🔻زلزلهای شاید مخربتر از هر زلزله در جهان که لرزشش را هنوز احساس نکردهایم!🔻
🇮🇷 @darvishnameh
✍️ پنجشنبهای که گذشت - ۳۰ ژوئن برابر با ۹ تیر ۱۴۰۱ - دادگاه عالی ایالات متحده آمریکا با سه رأی در برابر شش رأی تصمیم گرفت تا توانایی آژانس حفاظت از محیطزیست را در تنظیم قوانین انتشار کربن محدود کند. رخدادی بسیار ناامیدکننده برای آنهایی که هنوز به فرجام توافق برای مهار خطر جهانگرمایی در گلاسکو امیدوارند. رای دادگاه آشکارا به نفع صاحبان نیروگاههای حرارتی و کمپانیهای مصرفکننده سوخت فسیلی در سراسر امریکا است و به توان دولت دموکرات در مهار وخامت فاجعه اقلیمی افسار میزند. بنا به تصمیم دادگاه، آژانس حفاظت از محیط زیست این صلاحیت و اختیار را ندارد تا محدودیتهایی برای انتشار کربن اعمال کند که میتواند به تغییر در مسیر منابع انرژی پاک منجر شود. رأی دادگاه به این معناست که به جای آژانس محیطزیست و کارکنان و متخصصان آن، مجلس نمایندگان برای این امر ضروری تصمیم خواهند گرفت. شمار زیادی از گروههای فعال در زمینه تجارت سوخت فسیلی در ارتباط با این تصمیم دادگاه عالی به مدت زیادی فعالیت داشتهاند. اما شاید هیچکس به اندازه تاجر و کارآفرین امریکایی، چارلز کوک، در اخذ این رای تاریخی و ویرانگر موثر نبوده است؛ میلیاردری طرفدار حزب جمهوریخواه که سالهاست با صبر و حوصله و سرمایهگذاری فراوان از جمله در شبکه چشمگیری از گروههای سیاسی و لابیگران و اندیشکدهها، فعالیت در زمینه تغییرات اقلیمی را خفه کرده است. رأی اخیر دادگاه عالی شاید بزرگترین دستاورد را برای چارلز کوک و ویرانگرانهترین نتیجه را برای کنشگران محیطزیست در آمریکا و جهان درپی داشته باشد. آیا باید خود را برای افزایش متوسط دمای زمین به میزان چهار درجه، یعنی ترک همیشگی دنیا برای دستکم هفتاد درصد جمعیت جهان در پایان قرن آماده کنیم؟ شما چه فکر میکنید؟
#جهانگرمایی
#اجلاس_گلاسکو
#تغییرات_اقلیمی
#محیط_زیست
#چارلز_کوک
#یک_رای_تاریخی_علیه_آینده
#محمد_درویش
https://www.instagram.com/tv/CfhibOkl949/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🇮🇷 @darvishnameh
✍️ پنجشنبهای که گذشت - ۳۰ ژوئن برابر با ۹ تیر ۱۴۰۱ - دادگاه عالی ایالات متحده آمریکا با سه رأی در برابر شش رأی تصمیم گرفت تا توانایی آژانس حفاظت از محیطزیست را در تنظیم قوانین انتشار کربن محدود کند. رخدادی بسیار ناامیدکننده برای آنهایی که هنوز به فرجام توافق برای مهار خطر جهانگرمایی در گلاسکو امیدوارند. رای دادگاه آشکارا به نفع صاحبان نیروگاههای حرارتی و کمپانیهای مصرفکننده سوخت فسیلی در سراسر امریکا است و به توان دولت دموکرات در مهار وخامت فاجعه اقلیمی افسار میزند. بنا به تصمیم دادگاه، آژانس حفاظت از محیط زیست این صلاحیت و اختیار را ندارد تا محدودیتهایی برای انتشار کربن اعمال کند که میتواند به تغییر در مسیر منابع انرژی پاک منجر شود. رأی دادگاه به این معناست که به جای آژانس محیطزیست و کارکنان و متخصصان آن، مجلس نمایندگان برای این امر ضروری تصمیم خواهند گرفت. شمار زیادی از گروههای فعال در زمینه تجارت سوخت فسیلی در ارتباط با این تصمیم دادگاه عالی به مدت زیادی فعالیت داشتهاند. اما شاید هیچکس به اندازه تاجر و کارآفرین امریکایی، چارلز کوک، در اخذ این رای تاریخی و ویرانگر موثر نبوده است؛ میلیاردری طرفدار حزب جمهوریخواه که سالهاست با صبر و حوصله و سرمایهگذاری فراوان از جمله در شبکه چشمگیری از گروههای سیاسی و لابیگران و اندیشکدهها، فعالیت در زمینه تغییرات اقلیمی را خفه کرده است. رأی اخیر دادگاه عالی شاید بزرگترین دستاورد را برای چارلز کوک و ویرانگرانهترین نتیجه را برای کنشگران محیطزیست در آمریکا و جهان درپی داشته باشد. آیا باید خود را برای افزایش متوسط دمای زمین به میزان چهار درجه، یعنی ترک همیشگی دنیا برای دستکم هفتاد درصد جمعیت جهان در پایان قرن آماده کنیم؟ شما چه فکر میکنید؟
#جهانگرمایی
#اجلاس_گلاسکو
#تغییرات_اقلیمی
#محیط_زیست
#چارلز_کوک
#یک_رای_تاریخی_علیه_آینده
#محمد_درویش
https://www.instagram.com/tv/CfhibOkl949/?igshid=YmMyMTA2M2Y=