⚘در ستایش نواهایی که میرانوش هستند ...⚘
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ اواخر بهار - سال ۱۳۵۶ - بود؛ فراموش نمی‌کنم این نوای جادویی را ... این پن‌فلوتِ اسرارآمیز را ... وقتی خود را به معتبرترین کتابفروشی اصفهان در مقابل هتل شاه عباس - هتل عباسی کنونی - در خیابان آمادگاه رساندم و کتابفروشِ خوش ذوق با انتخاب این موسیقی بدون کلامِ جیمز لست - چوپان تنها - و ساز جادویی گئورگ زامفیر مرا به عالم رویا برد ... محمد درویشِ کوچک را که هنوز دوازده‌ساله هم نشده بود ... با خود می‌گفتم این چگونه فلوتی است که چنین صدایی تولید می‌کند ...
2️⃣ آمده بودم تا یکی از گران‌ترین کتاب‌های آن کتابفروشی را که دو سال بود از پشت ویترین می‌پاییدمش، بخرم. نامش "دائره‌المعارف اطلاعات عمومی جوانان" بود که به همت عبدالحسین سعیدیان گردآوری شده و انتشارات جاویدان آن را منتشر کرده بود. برای من که تمام عیدی‌های آن روزگارم به بیست تومان هم نمی‌رسید، جمع‌کردن صد و ده تومان شبیه یک معجزه بود که سرانجام بعد از پایان امتحانات نهایی کلاس پنجم ابتدایی، آن را محقق کردم ... یادم هست که کلی در آن کتابفروشی درنگ کردم تا بیشتر پن‌فلوت بشنوم ... مثالِ من، مثال آلیس در سرزمین عجایب بود و نه ترانه فیلم "بیل را بکش!" ... تا اینکه آقای کتابفروش با مهربانی گفت: می‌تونم کمک‌تان کنم پسرجان؟
3️⃣ آن کتاب را هنوز دارم و شاید بیشتر از هر کتاب دیگری تا پیش از آنکه اینترنت و گوگل بیاید، ورق زده، خوانده و گاه خورده‌ام! و آن موسیقی جادویی، هنوز با رایحه‌ی عودِ آن کتابفروشی چوبی خیابان آمادگاه برایم نبض می‌زند ...
4️⃣ عرضِ زندگی را همین رخدادهای به ظاهر کوچک، تپل می‌کند؛ آنگونه که از مرور روزهای رفته لبخندی بر لبانت می‌نشیند و کیف می‌کنی که در زمانه‌ای زیستی که می‌توانی با پن‌فلوت زامفیر کودکی‌هایت را ... مادرت را ... پدرت را ... و آن کتابفروشِ اصیلِ خیابان آمادگاه اصفهان را دوباره نفس بکشی ...
5️⃣ اغلب ما، معمولاً بسیاری از حرف‌ها و آدم‌ها و مکان‌ها را فراموش می‌کنیم؛ اما بعید است حسی که لحنِ کلام یک آدم، سخنِ یک نویسنده یا نوای یک ترانه در ما ایجاد کرده را تا زنده‌ایم فراموش کنیم ... از ویدئوهای چهارگانه لذت ببرید و در تصاویر پنجم تا دهم، پازل‌هایی از کودکی‌ام را تماشا کنید ...
#پن_فلوت
#گئورگه_زامفیر
#اصفهان
#خیابان_آمادگاه
#هتل_شاه_عباس
#گران_ترین_خرید_کودکی
#میرانوش
#چوپان_تنها🎧
https://www.instagram.com/p/CS2UEuMpBA7/?utm_medium=copy_link
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ اواخر بهار - سال ۱۳۵۶ - بود؛ فراموش نمی‌کنم این نوای جادویی را ... این پن‌فلوتِ اسرارآمیز را ... وقتی خود را به معتبرترین کتابفروشی اصفهان در مقابل هتل شاه عباس - هتل عباسی کنونی - در خیابان آمادگاه رساندم و کتابفروشِ خوش ذوق با انتخاب این موسیقی بدون کلامِ جیمز لست - چوپان تنها - و ساز جادویی گئورگ زامفیر مرا به عالم رویا برد ... محمد درویشِ کوچک را که هنوز دوازده‌ساله هم نشده بود ... با خود می‌گفتم این چگونه فلوتی است که چنین صدایی تولید می‌کند ...
2️⃣ آمده بودم تا یکی از گران‌ترین کتاب‌های آن کتابفروشی را که دو سال بود از پشت ویترین می‌پاییدمش، بخرم. نامش "دائره‌المعارف اطلاعات عمومی جوانان" بود که به همت عبدالحسین سعیدیان گردآوری شده و انتشارات جاویدان آن را منتشر کرده بود. برای من که تمام عیدی‌های آن روزگارم به بیست تومان هم نمی‌رسید، جمع‌کردن صد و ده تومان شبیه یک معجزه بود که سرانجام بعد از پایان امتحانات نهایی کلاس پنجم ابتدایی، آن را محقق کردم ... یادم هست که کلی در آن کتابفروشی درنگ کردم تا بیشتر پن‌فلوت بشنوم ... مثالِ من، مثال آلیس در سرزمین عجایب بود و نه ترانه فیلم "بیل را بکش!" ... تا اینکه آقای کتابفروش با مهربانی گفت: می‌تونم کمک‌تان کنم پسرجان؟
3️⃣ آن کتاب را هنوز دارم و شاید بیشتر از هر کتاب دیگری تا پیش از آنکه اینترنت و گوگل بیاید، ورق زده، خوانده و گاه خورده‌ام! و آن موسیقی جادویی، هنوز با رایحه‌ی عودِ آن کتابفروشی چوبی خیابان آمادگاه برایم نبض می‌زند ...
4️⃣ عرضِ زندگی را همین رخدادهای به ظاهر کوچک، تپل می‌کند؛ آنگونه که از مرور روزهای رفته لبخندی بر لبانت می‌نشیند و کیف می‌کنی که در زمانه‌ای زیستی که می‌توانی با پن‌فلوت زامفیر کودکی‌هایت را ... مادرت را ... پدرت را ... و آن کتابفروشِ اصیلِ خیابان آمادگاه اصفهان را دوباره نفس بکشی ...
5️⃣ اغلب ما، معمولاً بسیاری از حرف‌ها و آدم‌ها و مکان‌ها را فراموش می‌کنیم؛ اما بعید است حسی که لحنِ کلام یک آدم، سخنِ یک نویسنده یا نوای یک ترانه در ما ایجاد کرده را تا زنده‌ایم فراموش کنیم ... از ویدئوهای چهارگانه لذت ببرید و در تصاویر پنجم تا دهم، پازل‌هایی از کودکی‌ام را تماشا کنید ...
#پن_فلوت
#گئورگه_زامفیر
#اصفهان
#خیابان_آمادگاه
#هتل_شاه_عباس
#گران_ترین_خرید_کودکی
#میرانوش
#چوپان_تنها🎧
https://www.instagram.com/p/CS2UEuMpBA7/?utm_medium=copy_link
🔷️ و سرانجام دوباره معلوم شد که دنیا چقدر کوچک است!🔷️
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ شامگاه هشتمین روز از مهرماه، به همت یکی از خوانندگان عزیز دلنوشته‌هایم در اصفهان - نازیلا موسوی ، عکس هشتم - توانستم گامی دیگر در تکمیلِ پازل‌های دوران کودکی برداشته و با مالک آن کتابفروشی اهل ذوق و هنر دوباره ملاقات کنم که سرنوشت کودکی مرا تغییر داده بود و پیشتر، قصه‌اش را برایتان نوشته بودم ...
2️⃣ توصیه می‌کنم حتی اگر اهل اصفهان هم نیستید، حتما سری به کتابفروشی کمند زده و از نزدیک با جناب شریعت گفتگو کنید. او بی‌شک یکی از عاشقان و کاربلدهای این حوزه است ...
3️⃣ از او خواستم تا چند کتاب از بهترین‌هایش را معرفی کند و او این نه کتاب را - عکس ششم - به من معرفی کرد؛ کتاب‌هایی که محتوای مطالبش را با دقتی عجیب در صفحاتش نشان کرده بود ...
4️⃣ راستی! محمد کوشافرِ عزیز هم به ما پیوست و جایتان خالی در حیاط هتلِ مرموزِ کودکی‌هایم چند ساعتی از روزگار اصفهان، گاوخونی و زاینده‌رود سخن گفتیم، آن هم در زیر یک درخت به استثنایی - تصاویر نهم و دهم.
5️⃣ امروز و فردا به اتفاق دکتر اسلامی - مدیرکل اداره زمین‌شناسی استان اصفهان - از بحرانی‌ترین مناطق استان از منظر شکاف‌ها، نشست‌ها و فروچاله‌ها بازدید خواهم کرد. منتظر گزارش‌هایم در صفحه اصلی‌ام باشید:
@darvish.mohammad
6️⃣ باز هم از خانم موسوی عزیز قدردانی می‌کنم که کوشید تا بخشی مبهم از خاطرات کودکی‌ام، از همیشه جاندارتر شود، حتی بعد از گذشت چهل و چهار سال ... او دلیلِ حالِ خوبِ امشبم است ... به قول مولانای عزیزم: ملت عشق از همه دین‌ها جداست؛ عاشقان را ملت و مذهب خداست ...
#خاطرات_کودکی_من
#کتابفروشی_کمند_اصفهان
#هتل_عباسی
#نازیلا_عباسی
#محمد_کوشافر
#زاینده_رود
#دلنوشته_های_محمد_درویش
#گران_ترین_خرید_کودکی
#خیابان_آمادگاه
#پن_فلوت
#دلیل_حال_خوب_هم_باشیم
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
https://www.instagram.com/p/CUdmBjmpjL0/?utm_medium=copy_link
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ شامگاه هشتمین روز از مهرماه، به همت یکی از خوانندگان عزیز دلنوشته‌هایم در اصفهان - نازیلا موسوی ، عکس هشتم - توانستم گامی دیگر در تکمیلِ پازل‌های دوران کودکی برداشته و با مالک آن کتابفروشی اهل ذوق و هنر دوباره ملاقات کنم که سرنوشت کودکی مرا تغییر داده بود و پیشتر، قصه‌اش را برایتان نوشته بودم ...
2️⃣ توصیه می‌کنم حتی اگر اهل اصفهان هم نیستید، حتما سری به کتابفروشی کمند زده و از نزدیک با جناب شریعت گفتگو کنید. او بی‌شک یکی از عاشقان و کاربلدهای این حوزه است ...
3️⃣ از او خواستم تا چند کتاب از بهترین‌هایش را معرفی کند و او این نه کتاب را - عکس ششم - به من معرفی کرد؛ کتاب‌هایی که محتوای مطالبش را با دقتی عجیب در صفحاتش نشان کرده بود ...
4️⃣ راستی! محمد کوشافرِ عزیز هم به ما پیوست و جایتان خالی در حیاط هتلِ مرموزِ کودکی‌هایم چند ساعتی از روزگار اصفهان، گاوخونی و زاینده‌رود سخن گفتیم، آن هم در زیر یک درخت به استثنایی - تصاویر نهم و دهم.
5️⃣ امروز و فردا به اتفاق دکتر اسلامی - مدیرکل اداره زمین‌شناسی استان اصفهان - از بحرانی‌ترین مناطق استان از منظر شکاف‌ها، نشست‌ها و فروچاله‌ها بازدید خواهم کرد. منتظر گزارش‌هایم در صفحه اصلی‌ام باشید:
@darvish.mohammad
6️⃣ باز هم از خانم موسوی عزیز قدردانی می‌کنم که کوشید تا بخشی مبهم از خاطرات کودکی‌ام، از همیشه جاندارتر شود، حتی بعد از گذشت چهل و چهار سال ... او دلیلِ حالِ خوبِ امشبم است ... به قول مولانای عزیزم: ملت عشق از همه دین‌ها جداست؛ عاشقان را ملت و مذهب خداست ...
#خاطرات_کودکی_من
#کتابفروشی_کمند_اصفهان
#هتل_عباسی
#نازیلا_عباسی
#محمد_کوشافر
#زاینده_رود
#دلنوشته_های_محمد_درویش
#گران_ترین_خرید_کودکی
#خیابان_آمادگاه
#پن_فلوت
#دلیل_حال_خوب_هم_باشیم
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
https://www.instagram.com/p/CUdmBjmpjL0/?utm_medium=copy_link