🇮🇷: @darvishnameh
🔴مردم ۱۶ شهر جهان اعتراض کردند به ساخت سدی که قربانی شماره یک آن مردم ایران هستند!🔴
1⃣ واقعاً ترکیبی از شوق، عشق، شور، خشم، حسرت، غم، تاسف و شرمندگی را باید توامان درک کرد از شنیدنِ چنین خبری!
👇
https://instagram.com/p/BZaZk_PnO9x
2⃣ به راستی ما را چه می شود و این گردِ مرگ و انفعال نشانه چیست؟ چرا دانشجویانی که روزگاری در مواجهه با کیفیت نامطلوب غذا در رستورانهای دانشکده، سینی ها را به هوا پرت می کردند، امروز در غار تنهایی شان کبک وار مخفی شده اند؟ آن نسل معترض و سلحشور که رگه هایی از آن در شخصیت #فرهاد_دماوندی در #سریال_شهرزاد رهگیری شده، اینک کجاست؟
3⃣ آیا دوباره باید از نو شروع کنیم؟ آیا باید به #مدارس_طبیعت امید ... یا دخیل بربندیم؟ آیا نباید روانشناسان، جامعه شناسان، علما و معماران چیدمان فرهنگی کشور فراخوانی بزرگ سرداده و نسبت به این مرگ خاموشِ جامعه امروز ایران هشدار داده و آسیب شناسی کنند؟!
4⃣ خاطره دیروز از #وزیر_آموزش_و_پرورش در دولت یازدهم، سخت مرا تکان داد: اینکه اینک دغدغه دولتمردان #آموزش نیست!
👇
https://t.me/iiraneman/1595
5⃣ به قول #استاد_رنانی عزیز: ما دیگر به دانشمند نیازی نداریم، ما اکنون دچار کمبود مفرط آدمهای توانمند هستیم! پس لطفا به کودکان ما فقط زندگی کردن را یاد دهید. به آنها گفتوگو کردن را، تخیل را، خلاقیت را، مدارا را، صبر را، گذشت را، دوستی با طبیعت را، دوست داشتن حیوان را، لذت بردن از برگ درخت را، دویدن و بازی کردن را، رقصیدن و شاد بودن را، از موسیقی لذت بردن را، آواز خواندن را، بوییدن گل را، سکوت کردن را، شنیدن و گوش دادن را، اعتماد کردن را، دوست داشتن را، راست گفتن را و راست بودن را بیاموزید.
6⃣ من فکر می کنم اگر چنین کودکانی را تربیت کنیم، هرگز به جای آنکه امروز چنین شرمنده و مغموم و خجالت زده در پیشگاه مردم آن ۱۶ شهر جهان باشیم، می توانیم با افتخار به آینده بنگریم؛ آینده ای که در آن هرگز هیچ ایرانی ساعتها از نیمه های شب منتظر تماشای لحظه های جان دادن یک انسان در معابر عمومی شهرها و ورزشگاه هایش نمی ماند! می ماند؟
🔵 هموطن عزیزم! لطفاً همچنان به معرفی و امضای پتیشن #نجات_میانرودان ادامه دهید:
لینک مستقیم:
👇
http://change.org/p/mr-ant%C3%B3nio-guterres-secretary-general-of-the-united-nations-safeguarding-hoor-al-azim-lagoon
از طریق فیلم آموزشی زیر:
👇
https://t.me/darvishnameh/6103
🔴مردم ۱۶ شهر جهان اعتراض کردند به ساخت سدی که قربانی شماره یک آن مردم ایران هستند!🔴
1⃣ واقعاً ترکیبی از شوق، عشق، شور، خشم، حسرت، غم، تاسف و شرمندگی را باید توامان درک کرد از شنیدنِ چنین خبری!
👇
https://instagram.com/p/BZaZk_PnO9x
2⃣ به راستی ما را چه می شود و این گردِ مرگ و انفعال نشانه چیست؟ چرا دانشجویانی که روزگاری در مواجهه با کیفیت نامطلوب غذا در رستورانهای دانشکده، سینی ها را به هوا پرت می کردند، امروز در غار تنهایی شان کبک وار مخفی شده اند؟ آن نسل معترض و سلحشور که رگه هایی از آن در شخصیت #فرهاد_دماوندی در #سریال_شهرزاد رهگیری شده، اینک کجاست؟
3⃣ آیا دوباره باید از نو شروع کنیم؟ آیا باید به #مدارس_طبیعت امید ... یا دخیل بربندیم؟ آیا نباید روانشناسان، جامعه شناسان، علما و معماران چیدمان فرهنگی کشور فراخوانی بزرگ سرداده و نسبت به این مرگ خاموشِ جامعه امروز ایران هشدار داده و آسیب شناسی کنند؟!
4⃣ خاطره دیروز از #وزیر_آموزش_و_پرورش در دولت یازدهم، سخت مرا تکان داد: اینکه اینک دغدغه دولتمردان #آموزش نیست!
👇
https://t.me/iiraneman/1595
5⃣ به قول #استاد_رنانی عزیز: ما دیگر به دانشمند نیازی نداریم، ما اکنون دچار کمبود مفرط آدمهای توانمند هستیم! پس لطفا به کودکان ما فقط زندگی کردن را یاد دهید. به آنها گفتوگو کردن را، تخیل را، خلاقیت را، مدارا را، صبر را، گذشت را، دوستی با طبیعت را، دوست داشتن حیوان را، لذت بردن از برگ درخت را، دویدن و بازی کردن را، رقصیدن و شاد بودن را، از موسیقی لذت بردن را، آواز خواندن را، بوییدن گل را، سکوت کردن را، شنیدن و گوش دادن را، اعتماد کردن را، دوست داشتن را، راست گفتن را و راست بودن را بیاموزید.
6⃣ من فکر می کنم اگر چنین کودکانی را تربیت کنیم، هرگز به جای آنکه امروز چنین شرمنده و مغموم و خجالت زده در پیشگاه مردم آن ۱۶ شهر جهان باشیم، می توانیم با افتخار به آینده بنگریم؛ آینده ای که در آن هرگز هیچ ایرانی ساعتها از نیمه های شب منتظر تماشای لحظه های جان دادن یک انسان در معابر عمومی شهرها و ورزشگاه هایش نمی ماند! می ماند؟
🔵 هموطن عزیزم! لطفاً همچنان به معرفی و امضای پتیشن #نجات_میانرودان ادامه دهید:
لینک مستقیم:
👇
http://change.org/p/mr-ant%C3%B3nio-guterres-secretary-general-of-the-united-nations-safeguarding-hoor-al-azim-lagoon
از طریق فیلم آموزشی زیر:
👇
https://t.me/darvishnameh/6103
Instagram
محمد درویش | Mohammad Darvish
. . ♦️همه جا اعتراض کردند جز جایی که بیشترین آسیب را می بیند! چرا؟♦️ . روز گذشته در ده ها شهر جهان، طرفداران محیط زیست به نشانه همبستگی با مردم #حسن_کیف در #ترکیه به خیابانها ریختند تا مراتب اعتراض آرام خویش را به تداوم عملیات ساختمانی یکی از مخرب ترین و…
🔴 شاید اگر از #نجات_میانرودان سزاوارانه تر حمایت می کردیم، امروز رودخانه #دجله چنین وضعیتی نداشت و ریزگردهایی فزون تر به سمت ایران نمی آمد!
👇
https://t.me/darvishnameh/6556
👇
https://t.me/darvishnameh/6556
🇮🇷: @darvishnameh
🔴حد آلایندگی در اهواز از مرز ۵۰۰ هم عبور کرد! این یعنی چه؟🔴
🖋 مطابق گزارشی که هم اکنون بر روی پرتال اداره کل محیط زیست استان #خوزستان موجود است، میزان غلظت گرد و غبار در #اهواز در ساعت 11 صبح امروز، به بیش از 47 برابر حد مجاز رسیده است. یعنی از مرز 7135 میکروگرم بر مترمکعب هم عبور کرده که این رقم، بیش از ۴۷ برابر حد مجاز؛ یعنی: 150 میکروگرم بر مترمکعب است! به عبارت ساده تر: وقتی شاخص آلودگی هوا از مرز ۳۰۰ بگذرد، ما وارد مرحله خطرناک شده و باید دستور تخلیه شهر داده شود. اینکه چرا معنای عددها در تهران و اهواز با هم متفاوت است؟ معمایی است که نگارنده از توانایی حل آن برخوردار نیست. اما یک واقعیت مسلم است:
🔵 اگر می خواهیم بحرانهای داخلی و خارجی که سبب تشدید چشمه های تولید گرد و خاک در درون و خارج از خوزستان شده را برطرف کنیم، باید همزمان هم روی گرفتن حقابه تالابهای پنج گانه در خوزستان و کاهش بارگذاری در بالادست کارون، دز، کرخه، مارون و زهره متمرکز شویم و هم به دولت #ترکیه فشار آوریم تا در چنین شرایط هولناکی که دجله کاملاً خشک شده، آبگیری سد بزرگ #ایلی_سو را متوقف کند. در عین حال، یادمان باشد که طرح انتقال آب از #زاب به ارومیه که متاسفانه مورد حمایت سازمان حفاظت محیط زیست هم هست، دقیقاً روی سرشاخه های #دجله زده شده است!
🔻آیا یک پدر سیگاری، می تواند فرزندش را از استعمال دخانیات برحذر دارد؟!
👇
https://t.me/zaminonline/12700
🔴حد آلایندگی در اهواز از مرز ۵۰۰ هم عبور کرد! این یعنی چه؟🔴
🖋 مطابق گزارشی که هم اکنون بر روی پرتال اداره کل محیط زیست استان #خوزستان موجود است، میزان غلظت گرد و غبار در #اهواز در ساعت 11 صبح امروز، به بیش از 47 برابر حد مجاز رسیده است. یعنی از مرز 7135 میکروگرم بر مترمکعب هم عبور کرده که این رقم، بیش از ۴۷ برابر حد مجاز؛ یعنی: 150 میکروگرم بر مترمکعب است! به عبارت ساده تر: وقتی شاخص آلودگی هوا از مرز ۳۰۰ بگذرد، ما وارد مرحله خطرناک شده و باید دستور تخلیه شهر داده شود. اینکه چرا معنای عددها در تهران و اهواز با هم متفاوت است؟ معمایی است که نگارنده از توانایی حل آن برخوردار نیست. اما یک واقعیت مسلم است:
🔵 اگر می خواهیم بحرانهای داخلی و خارجی که سبب تشدید چشمه های تولید گرد و خاک در درون و خارج از خوزستان شده را برطرف کنیم، باید همزمان هم روی گرفتن حقابه تالابهای پنج گانه در خوزستان و کاهش بارگذاری در بالادست کارون، دز، کرخه، مارون و زهره متمرکز شویم و هم به دولت #ترکیه فشار آوریم تا در چنین شرایط هولناکی که دجله کاملاً خشک شده، آبگیری سد بزرگ #ایلی_سو را متوقف کند. در عین حال، یادمان باشد که طرح انتقال آب از #زاب به ارومیه که متاسفانه مورد حمایت سازمان حفاظت محیط زیست هم هست، دقیقاً روی سرشاخه های #دجله زده شده است!
🔻آیا یک پدر سیگاری، می تواند فرزندش را از استعمال دخانیات برحذر دارد؟!
👇
https://t.me/zaminonline/12700
Telegram
زمین آنلاین ( الهه موسوی )
🚨آلودگی اهواز هم اكنون در شرايط فوق خطرناک است!/مهر
@Zaminonline 🌿 🌍
@Zaminonline 🌿 🌍
🇮🇷: @darvishnameh
🔴تشدید خشکسالی مصنوعی در سوریه به کمک سدسازی در ترکیه!🔴
1⃣ اغلب خوانندگان #درویشنامه می دانند که مدتهاست پروژه ای به نام #گاپ در سرشاخه های دو رودخانه مهم منطقه خاورمیانه، یعنی #دجله و #فرات توسط دولت #ترکیه در حال اجراست که سبب شده حقابه این رودخانه ها در #سوریه و #عراق به شدت کاهش یافته، اراضی کشاورزی فراوانی نابود شده و میلیون ها نفر آواره و بیکار شوند. افزون برآن، عوارض این آزمندی تاسف بار تا #هورالعظیم خود را نشان داده و آشکارا بر تعداد و وسعت چشمه های تولید گرد و خاک در این دو کشور افزوده است؛ بحرانی که البته سدسازی های ایران در خوزستان، ایلام، کردستان و آذربایجان غربی نیز بر وخامت آن افزوده است. رخدادِ ویرانگری که تبعات نامیمونش را مردمِ ۲۵ استان ایران در هیبت گرد و غبار بیش از یک دهه است که درک می کنند.
2⃣ اینک اما خبر می رسد که دولت تركيه برای اعمال فشار بیشتر، جريان آب رودخانه فرات به سوریه را کامل قطع كرده و به همین دليل چاههاي آب #منطقه_الثوره خشك شده و به کشاورزان خسارتهای فراوانی وارد شده است. افزون بر آن، به دلیل کاهش محسوس آب رودخانه فرات، میزان برق تولید شده از طریق سدهای موجود در کشور سوریه هم به شدت کاهش یافته و این سکونتگاه ها در الثور بیش از نیمی از شبانه روز را بدون برق می گذرانند.
به عنوان مثال، شهرك Jirniya در شمال الثور يكي از مناطقي است كه به شدت تحت تأثير قطع جريان آب فرات قرار گرفته است. كشاورزي يكي از پايه هاي اصلي اقتصاد اين مناطق است و كشاورزان در حال حاضر قادر نيستند تا مزارع خود را آبياري كنند. يكي از كشاورزان در اين منطقه مي گويد: "ما در كنار ساحل فرات هستيم و هيچ امكان ديگري براي آبياري نداريم. دولت تركيه عليه ما مي جنگد و جريان آبي را كه به آن نياز داريم، قطع مي كند." اين كشاورز مي پرسد كه چرا قوانین بين المللي در مورد حفظ جریان آبهای مرزی در اين مورد فراموش شده و سازمان ملل اعتراض نمی کند؟ کشاورز دیگری می گوید: "آنها چطور مي توانند جريان آب ما را قطع كنند؟ بيشتر از يكماه است كه نمي توانيم به مزارع خود آب برسانيم. بخش بزرگي از كشت ما آسيب ديده و اين به همه كشور صدمه وارد مي كند." كشاورزان در منطقه الثور نيز نگران كشت گندم و ديگر محصولات خود هستند كه از قطع آب فرات به شدت آسيب خواهد.
3⃣ هموطن عزیز! همانگونه که مشاهده می کنید، اینک سدسازی به حربه ای سیاسی برای پیشبرد مقاصد دولت ترکیه در منطقه بدل شده، خطری که سالهاست فعالان محیط زیست در ایران نسبت به عواقب خطرناک آن هشدار داده و می دهند و به همین دلیل پویشی با نام #نجات_میانرودان را راهبری می کنند که هدفش پایان دادن به غلبه تفکر سازه ای در مدیریت آب است. کافی است همه آنهایی که به نیت دولت ترکیه در ساخت ۱۲۰ میلیاردمترمکعب مخزن تحت عنوان پروژه گاپ با دید غیرسیاسی می نگریستند، مجدداً رفتار این دولت را در این روزها مورد بررسی مجدد قرار دهند تا دریابند که چگونه از آب و #سدسازی استفاده ای ابزاری برای پیشبرد مقاصد سیاسی خویش در سوریه می کند. درحقیقت امروز مردم سوریه، با پوست و خون خویش تراژدی #عاشورا و رفتار یزیدیان با امام حسین (ع) و یارانش را در مدرن ترین شیوه اش و در سکوت تاسف بار مجامع بین المللی توسط دولت ترکیه درک میکنند؛ رفتاری که اگر همه با آن به مخالفت برنخیزیم، تبعات محیط زیستی، اجتماعی و امنیتی اش فقط به سوریه محدود نمی ماند! می ماند؟
🔴 بنابراین، خواهشم این است که با پیوستن به پویش نجات میانرودان و امضای آن که در لینک زیر اطلاعات لازم در موردش شرح داده شده، تا می توانید این هشدار را #نشر دهید. سپاس.
👇
https://t.me/darvishnameh/6556
🔴تشدید خشکسالی مصنوعی در سوریه به کمک سدسازی در ترکیه!🔴
1⃣ اغلب خوانندگان #درویشنامه می دانند که مدتهاست پروژه ای به نام #گاپ در سرشاخه های دو رودخانه مهم منطقه خاورمیانه، یعنی #دجله و #فرات توسط دولت #ترکیه در حال اجراست که سبب شده حقابه این رودخانه ها در #سوریه و #عراق به شدت کاهش یافته، اراضی کشاورزی فراوانی نابود شده و میلیون ها نفر آواره و بیکار شوند. افزون برآن، عوارض این آزمندی تاسف بار تا #هورالعظیم خود را نشان داده و آشکارا بر تعداد و وسعت چشمه های تولید گرد و خاک در این دو کشور افزوده است؛ بحرانی که البته سدسازی های ایران در خوزستان، ایلام، کردستان و آذربایجان غربی نیز بر وخامت آن افزوده است. رخدادِ ویرانگری که تبعات نامیمونش را مردمِ ۲۵ استان ایران در هیبت گرد و غبار بیش از یک دهه است که درک می کنند.
2⃣ اینک اما خبر می رسد که دولت تركيه برای اعمال فشار بیشتر، جريان آب رودخانه فرات به سوریه را کامل قطع كرده و به همین دليل چاههاي آب #منطقه_الثوره خشك شده و به کشاورزان خسارتهای فراوانی وارد شده است. افزون بر آن، به دلیل کاهش محسوس آب رودخانه فرات، میزان برق تولید شده از طریق سدهای موجود در کشور سوریه هم به شدت کاهش یافته و این سکونتگاه ها در الثور بیش از نیمی از شبانه روز را بدون برق می گذرانند.
به عنوان مثال، شهرك Jirniya در شمال الثور يكي از مناطقي است كه به شدت تحت تأثير قطع جريان آب فرات قرار گرفته است. كشاورزي يكي از پايه هاي اصلي اقتصاد اين مناطق است و كشاورزان در حال حاضر قادر نيستند تا مزارع خود را آبياري كنند. يكي از كشاورزان در اين منطقه مي گويد: "ما در كنار ساحل فرات هستيم و هيچ امكان ديگري براي آبياري نداريم. دولت تركيه عليه ما مي جنگد و جريان آبي را كه به آن نياز داريم، قطع مي كند." اين كشاورز مي پرسد كه چرا قوانین بين المللي در مورد حفظ جریان آبهای مرزی در اين مورد فراموش شده و سازمان ملل اعتراض نمی کند؟ کشاورز دیگری می گوید: "آنها چطور مي توانند جريان آب ما را قطع كنند؟ بيشتر از يكماه است كه نمي توانيم به مزارع خود آب برسانيم. بخش بزرگي از كشت ما آسيب ديده و اين به همه كشور صدمه وارد مي كند." كشاورزان در منطقه الثور نيز نگران كشت گندم و ديگر محصولات خود هستند كه از قطع آب فرات به شدت آسيب خواهد.
3⃣ هموطن عزیز! همانگونه که مشاهده می کنید، اینک سدسازی به حربه ای سیاسی برای پیشبرد مقاصد دولت ترکیه در منطقه بدل شده، خطری که سالهاست فعالان محیط زیست در ایران نسبت به عواقب خطرناک آن هشدار داده و می دهند و به همین دلیل پویشی با نام #نجات_میانرودان را راهبری می کنند که هدفش پایان دادن به غلبه تفکر سازه ای در مدیریت آب است. کافی است همه آنهایی که به نیت دولت ترکیه در ساخت ۱۲۰ میلیاردمترمکعب مخزن تحت عنوان پروژه گاپ با دید غیرسیاسی می نگریستند، مجدداً رفتار این دولت را در این روزها مورد بررسی مجدد قرار دهند تا دریابند که چگونه از آب و #سدسازی استفاده ای ابزاری برای پیشبرد مقاصد سیاسی خویش در سوریه می کند. درحقیقت امروز مردم سوریه، با پوست و خون خویش تراژدی #عاشورا و رفتار یزیدیان با امام حسین (ع) و یارانش را در مدرن ترین شیوه اش و در سکوت تاسف بار مجامع بین المللی توسط دولت ترکیه درک میکنند؛ رفتاری که اگر همه با آن به مخالفت برنخیزیم، تبعات محیط زیستی، اجتماعی و امنیتی اش فقط به سوریه محدود نمی ماند! می ماند؟
🔴 بنابراین، خواهشم این است که با پیوستن به پویش نجات میانرودان و امضای آن که در لینک زیر اطلاعات لازم در موردش شرح داده شده، تا می توانید این هشدار را #نشر دهید. سپاس.
👇
https://t.me/darvishnameh/6556
Telegram
محمد درویش
🇮🇷: @darvishnameh
🔴اگر از نجات میانرودان حمایت کنیم! آنگاه ...🔴
1⃣ تا این لحظه ۱۳۲ هزار و ۲۱۲ نفر از بیانیه نجات میانرودان خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد حمایت کرده اند. آیا این یک موفقیت بزرگ است؟
پاسخ: هم بله و هم نه!
✅بله؛ چون تا امروز هیچ پتیشن اینترنتی…
🔴اگر از نجات میانرودان حمایت کنیم! آنگاه ...🔴
1⃣ تا این لحظه ۱۳۲ هزار و ۲۱۲ نفر از بیانیه نجات میانرودان خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد حمایت کرده اند. آیا این یک موفقیت بزرگ است؟
پاسخ: هم بله و هم نه!
✅بله؛ چون تا امروز هیچ پتیشن اینترنتی…
🔴امروز برای بیست و چهارمین بار، روز جهانی مقابله با بیابان زایی است!🔴
🇮🇷: @darvishnameh
1⃣ در ۱۹۹۴ میلادی، سازمان ملل متحد تصمیم گرفت تا برگی از تقویم جهانی را معطوفِ هشدار نسبت به گسترش شتابناک #خطر_بیابان_زایی در جهان کند. آن برگ به نام هفدهم ژوئن - ۲۷ خرداد - رقم خورد.
2⃣ البته فقط بخش کوچکی از آن خطر متاثر از پیشروی بیابان بود! چه خطرِ بزرگتر، اُفت کارایی سرزمین در هیبت شورشدن اراضی، کاهش سطح سفره های آب زیرزمینی، نزول حاصلخیزی خاک، افزایش چشمه های تولید گرد و خاک، شتاب پرشدن مخازن سدها از رسوب، نشست زمین و متروکه شدن روستاها بود که از آن با عنوان " تخریب سرزمین - Land Degradation - یاد می شود. اما نخبگان جهان تصمیم گرفتند از دانش واژه "بیابان زایی" - Desertification - استفاده کنند که بارِ احساسی آن برای مردم و دولتمردان بیشتر و قوی تر بود.
3⃣ مشابه چنین رخدادی در مورد واژه #ریزگرد هم رخ داد و در طول دو دهه گذشته، این واژه وارد ادبیات بیابانی شد تا ایرانیان به شکلی محسوس تر از گرد و غبار، متوجه پیامدهای این فرآیند ویرانگر شوند. از این رو، تلاش اخیر، سازمان حفاظت محیط زیست برای جایگزینی دوباره ریزگرد با #گردوغبار، آن هم در قالب صدور یک بخشنامه، آشکار است که از پیش شکست خورده و نه تنها مردم از آن استقبال نکرده و نمی کنند؛ بل اصولاً ضرورتی هم نداشته و بارِ احساسی و معنایی ریزگرد، به مراتب بیشتر از "گردوغبار" در نزد عوام و سیاستمداران است.
4⃣ شایسته تر آن است که به جای صدور بخشنامه برای مقابله با بیابان زایی، بکوشیم تا عملاً جریان شتابناک بیابان زایی را مهار کنیم. به عنوان مثال، دولت جمهوری اسلامی ایران تاکنون چه اقدامهای عملی برای مهار غلبه تفکر سازه ای در مدیریت آب، به ویژه در مرزهای شرقی و غربی خود انجام داده است؟ وقتی کشور #افغانستان مشغول افزایش ظرفیت سدهای ساخته شده خود روی دو رودخانه مرزی با ایران، یعنی: #هیرمند و #هریررود است و آشکارا دو منطقه راهبردی #سیستان و #خراسان در ایران را با تنش آبی مواجه کرده، تالاب ها را خشکانده و بر شدت و غلظت پراکنش ریزگردها افزوده است؛ ما دقیقاً داریم چه می کنیم؟ یا وقتی، دولت #ترکیه در آن سوی مرز باختری، در ابعادی بزرگتر از افغانستان خود را سرگرم پروژه #گاپ کرده و ۱۲۰ میلیارد متر مکعب مخزن روی دو رودخانه #دجله و #فرات زده، واکنش ما چیست؟ مگر افغانستان و ترکیه هم چون ایران، عراق، سوریه، کویت، اردن و عربستان عضو کنوانسیون مقابله با ببابان زایی سازمان ملل متحد - UNCCD - نیستند؟ چگونه سکوت کرده ایم در برابر چنین فاجعه ای که هیچ؛ خود نیز با مهار آبهای مرزی، بر همین طبل غلط و رقابت ناسالم می کوبیم! نمی کوبیم؟
5⃣ شعار امسال #روزجهانی_مقابله_با_بیابانزایی، تاکید بر ارزش بی رقیب سرزمین و دعوت به سرمایه گذاری برای بازگرداندن توان تاب آوری به آن است. برای بازگشت این #ژینایی، باید به ظرفیت های ملی توجه کرده، سرمایه های اجتماعی را محترم شمرده، به تشکلهای مدنی اجازه فعالیت های آزادانه تر داده و به مدد تقویت بدنه اجتماعی، ایران را آماده عبور از این مرحله گذر کرد. یادمان باشد باید از قدم های کوچک شروع کنیم. تشدید #جزیره_گرمایی شهرها ناشی از مصرف رکوردشکنانه بنزین توسط ایرانیان - ۶ برابر متوسط جهانی و ۱۱ برابر مردم ترکیه - منجر به کاهش ظرفیت گرمایی ویژه، افزایش تفاوت دمای شب و روز و تشدید بیابان زایی خواهد شد. از همین رو، سازمان ملل متحد امسال پس از گذشت ۲۴ سال از اعلام روز جهانی مقابله با بیابان زایی، سوم ژوئن را روز جهانی دوچرخه نامید، زیرا به درستی دریافته بود که دوچرخه ابزاری کارآمدتر برای مقابله عملی و عینی با بیابان زایی است تا شعارها و برنامه های توخالی و سخنرانی های صرفاً آتشین اما بی پشتوانه. چقدر خوب است مسوولین سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، سازمان حفاظت محیط زیست، مرکز حفاظت خاک و آبخیزداری، معاونت آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی، سازمان تات و موسسه های اقماری آن با بیش از ۱۲هزار پژوهشگر، در یک اقدام هماهنگ و عملی اعلام کنند: برای مقابله با روند شتابناک تخریب سرزمین و تشدید بیابان زایی، از خود شروع کرده و به کارمندانی که به جای استفاده از خودروهای شخصی برای تردد به اداره متبوع خویش، از وسایل حمل و نقل عمومی یا دوچرخه استفاده کنند، پاداشی درخور منظور می کند.
6⃣ گمان برم ۲۴ سال، زمان کافی بوده تا دریابیم چرا در طول همه این سالها، نه تنها نتوانستیم از شدت بیابان زایی در ایران بکاهیم، بل شوربختانه بر ابعاد کمی و کیفی آن هم افزودیم. بیاییم از خود شروع کنیم و در این روزهای فوتبالی نشان دهیم: #باهم_قهرمانیم.
🔴 همین و تمام.
http://iana.ir/بخش-علم-محیط-زیست-121/53720-از-خود-شروع-کنیم
🇮🇷: @darvishnameh
1⃣ در ۱۹۹۴ میلادی، سازمان ملل متحد تصمیم گرفت تا برگی از تقویم جهانی را معطوفِ هشدار نسبت به گسترش شتابناک #خطر_بیابان_زایی در جهان کند. آن برگ به نام هفدهم ژوئن - ۲۷ خرداد - رقم خورد.
2⃣ البته فقط بخش کوچکی از آن خطر متاثر از پیشروی بیابان بود! چه خطرِ بزرگتر، اُفت کارایی سرزمین در هیبت شورشدن اراضی، کاهش سطح سفره های آب زیرزمینی، نزول حاصلخیزی خاک، افزایش چشمه های تولید گرد و خاک، شتاب پرشدن مخازن سدها از رسوب، نشست زمین و متروکه شدن روستاها بود که از آن با عنوان " تخریب سرزمین - Land Degradation - یاد می شود. اما نخبگان جهان تصمیم گرفتند از دانش واژه "بیابان زایی" - Desertification - استفاده کنند که بارِ احساسی آن برای مردم و دولتمردان بیشتر و قوی تر بود.
3⃣ مشابه چنین رخدادی در مورد واژه #ریزگرد هم رخ داد و در طول دو دهه گذشته، این واژه وارد ادبیات بیابانی شد تا ایرانیان به شکلی محسوس تر از گرد و غبار، متوجه پیامدهای این فرآیند ویرانگر شوند. از این رو، تلاش اخیر، سازمان حفاظت محیط زیست برای جایگزینی دوباره ریزگرد با #گردوغبار، آن هم در قالب صدور یک بخشنامه، آشکار است که از پیش شکست خورده و نه تنها مردم از آن استقبال نکرده و نمی کنند؛ بل اصولاً ضرورتی هم نداشته و بارِ احساسی و معنایی ریزگرد، به مراتب بیشتر از "گردوغبار" در نزد عوام و سیاستمداران است.
4⃣ شایسته تر آن است که به جای صدور بخشنامه برای مقابله با بیابان زایی، بکوشیم تا عملاً جریان شتابناک بیابان زایی را مهار کنیم. به عنوان مثال، دولت جمهوری اسلامی ایران تاکنون چه اقدامهای عملی برای مهار غلبه تفکر سازه ای در مدیریت آب، به ویژه در مرزهای شرقی و غربی خود انجام داده است؟ وقتی کشور #افغانستان مشغول افزایش ظرفیت سدهای ساخته شده خود روی دو رودخانه مرزی با ایران، یعنی: #هیرمند و #هریررود است و آشکارا دو منطقه راهبردی #سیستان و #خراسان در ایران را با تنش آبی مواجه کرده، تالاب ها را خشکانده و بر شدت و غلظت پراکنش ریزگردها افزوده است؛ ما دقیقاً داریم چه می کنیم؟ یا وقتی، دولت #ترکیه در آن سوی مرز باختری، در ابعادی بزرگتر از افغانستان خود را سرگرم پروژه #گاپ کرده و ۱۲۰ میلیارد متر مکعب مخزن روی دو رودخانه #دجله و #فرات زده، واکنش ما چیست؟ مگر افغانستان و ترکیه هم چون ایران، عراق، سوریه، کویت، اردن و عربستان عضو کنوانسیون مقابله با ببابان زایی سازمان ملل متحد - UNCCD - نیستند؟ چگونه سکوت کرده ایم در برابر چنین فاجعه ای که هیچ؛ خود نیز با مهار آبهای مرزی، بر همین طبل غلط و رقابت ناسالم می کوبیم! نمی کوبیم؟
5⃣ شعار امسال #روزجهانی_مقابله_با_بیابانزایی، تاکید بر ارزش بی رقیب سرزمین و دعوت به سرمایه گذاری برای بازگرداندن توان تاب آوری به آن است. برای بازگشت این #ژینایی، باید به ظرفیت های ملی توجه کرده، سرمایه های اجتماعی را محترم شمرده، به تشکلهای مدنی اجازه فعالیت های آزادانه تر داده و به مدد تقویت بدنه اجتماعی، ایران را آماده عبور از این مرحله گذر کرد. یادمان باشد باید از قدم های کوچک شروع کنیم. تشدید #جزیره_گرمایی شهرها ناشی از مصرف رکوردشکنانه بنزین توسط ایرانیان - ۶ برابر متوسط جهانی و ۱۱ برابر مردم ترکیه - منجر به کاهش ظرفیت گرمایی ویژه، افزایش تفاوت دمای شب و روز و تشدید بیابان زایی خواهد شد. از همین رو، سازمان ملل متحد امسال پس از گذشت ۲۴ سال از اعلام روز جهانی مقابله با بیابان زایی، سوم ژوئن را روز جهانی دوچرخه نامید، زیرا به درستی دریافته بود که دوچرخه ابزاری کارآمدتر برای مقابله عملی و عینی با بیابان زایی است تا شعارها و برنامه های توخالی و سخنرانی های صرفاً آتشین اما بی پشتوانه. چقدر خوب است مسوولین سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، سازمان حفاظت محیط زیست، مرکز حفاظت خاک و آبخیزداری، معاونت آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی، سازمان تات و موسسه های اقماری آن با بیش از ۱۲هزار پژوهشگر، در یک اقدام هماهنگ و عملی اعلام کنند: برای مقابله با روند شتابناک تخریب سرزمین و تشدید بیابان زایی، از خود شروع کرده و به کارمندانی که به جای استفاده از خودروهای شخصی برای تردد به اداره متبوع خویش، از وسایل حمل و نقل عمومی یا دوچرخه استفاده کنند، پاداشی درخور منظور می کند.
6⃣ گمان برم ۲۴ سال، زمان کافی بوده تا دریابیم چرا در طول همه این سالها، نه تنها نتوانستیم از شدت بیابان زایی در ایران بکاهیم، بل شوربختانه بر ابعاد کمی و کیفی آن هم افزودیم. بیاییم از خود شروع کنیم و در این روزهای فوتبالی نشان دهیم: #باهم_قهرمانیم.
🔴 همین و تمام.
http://iana.ir/بخش-علم-محیط-زیست-121/53720-از-خود-شروع-کنیم
🔹رمزِ نجات خوزستان، تداوم سیل در جلگههای پاییندست است🔹
🇮🇷: @darvishnameh
1⃣ به دنبال انتشار یادداشتی از نگارنده در صفحه نخست روزنامه ایران، مورخ ۱۱ تیرماه ۹۷، با عنوان: "شفافسازی مثل آب"، آقای #هوشنگ_حسنی، مسوول کنترل کیفی مخزن #سد_گتوند، جوابیهای را تنظیم و برای آن روزنامه وزین ارسال کردهاند که البته در زمانهای که خیلیها خود را مشمول پاسخدهی نمیدانند، شایان تقدیر است.
2⃣ در بند نخست از پاسخ، تاکیدشده از زمان احداث سد گُتوند میزان دبی رودخانه کارون، در تابستان بیشتر از قبل شده که البته ادعای درستی است؛ چرا که ایشان خود بهتر از هر ناظری میداند به دلیل کنترل شوری آب رودخانه در خروجی سد گتوند، چاره ای ندارند تا دبی را افزایش دهند!
3⃣ نکته مهمتر که در نمودار ارسالی آشکار و کتمانناپذیر است، کاهش محسوس دبی رودخانه کارون در بهار و زمستان تا حد یک چهارم است که سبب شده دشت و #جلگه_خوزستان از موهبت دریافت سیل و امکان خودپالایی خویش محروم شده و پیوسته بر میزان شوریاش افزوده شود.
4⃣ این نکته که اگر سدها، بهویژه گتوند نبود، اهواز و خوزستان به زیر آب میرفت، کاملاً انحرافی است. قدمت سازههای مشهور آبی در #شوشتر و دهها کهنسازه باستانی در خوزستان نشانه آن است که پدران ما در طول هزاران سال گذشته راه زیستن در کنار #کارون و بهرهمندی از سیلابهای حاصلخیز آن را بهتر و خردمندانهتر میدانستند تا فرزندان مغرور و مهندسشان! اگر پدیده سیل، امروز در خوزستان آسیب میزند، به دلیل عدم رعایت حریم سیلابی رودخانهها و تجاوز سازهها و تنگتر شدن معبر عبور آب در دزفول و اهواز و دیگر سکونتگاههاست.
5⃣ در جوابیه آشکارا تاکید شده که به دلیل نیازهای روزافزون مردم، نباید و نمیتوان اجازه داد تا رودخانهها به مسیر طبیعیشان ادامه دهند تا به خلیج فارس برسند. این خود یک اعتراف به خطای آشکار است. درست مثل استدلال آن سارق مشهور است که میگفت: چرا وقتی من در تامین معاش خود و خانوادهام ماندهام، باید این همه طلا و پول در جواهرفروشیها و بانکها خاک بخورد؟! هنر آن است که توسعهای پایدار در قلب راهبردی ایران، خوزستان بیافرینیم که تداوم داشته باشد. چه کسی است که امروز نقش سدها، طرحهای انتقال آب و گسترش بارگذاری در بالادست کارون و کرخه و زهره و دز را به بهانه اشتغالزایی در افزایش چشمههای تولید گردوخاک، نابودی کیفیت آب شرب مردم #آبادان و #خرمشهر، کاهش حاصلخیزی جلگه خوزستان و اُفت محسوس کیفیت و کمیت آبزیان در اروندرود و خلیج فارس انکار کند؟ آیا این رخدادها به کاهش کیفیت زندگی مردم، افزایش هزینههای درمان و در نهایت تنشهای امنیتی و مهاجرت منجر نشده و نخواهد شد؟ اگر غیر از این است چرا ۱۰ هزار معلم آموزش و پرورش از خوزستان مهاجرت کرده و ۱۰ هزارنفر دیگر در صف ترک زادگاه خویش هستند؟
6⃣ ایشان در پاسخ خود با شگفتی نوشتهاند: چرا #سدسازی معادل طرح انتقال آب درنظر گرفته شده است؟ درحالیکه سدها فقط آب را تنظیم کرده و مصرف نمیکنند! درپاسخ باید یاد ایشان بیاندازم به فجایع ناشی از اجرای پروژه گاپ در ترکیه با ساخت دهها سد به ظرفیت ۱۲۰ میلیاردمترمکعب درسرشاخه های #دجله و #فرات که عملاً نه تنها اغلب تالابهای اقماری در #سوریه و #عراق را نابود و میلیونها هکتار اراضی کشاورزی را خشک کرد، بلکه تعداد چشمههای تولید گردوخاک را در #میانرودان صدها برابر افزایش داد که اینک دودش به چشم مردم در ۲۵ استان کشور میرود! نمیرود؟ از آن مهمتر سدها نه فقط سطح تبخیر را در مخزن بزرگ خود بیشتر میکنند، بلکه امکان آبربایی را تسهیل کرده و سبب توهم توان برای بارگذاری بیشتر در حوضه میشوند، همان فاجعهای که در سد زرینهرود در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه یا سدهای بالادست رودخانه زهره در استان کهگیلویه و بویراحمد، سد زایندهرود در اصفهان، سد استقلال در میناب، سد جیرفت در کرمان، سدهای ساخته شده روی رودخانه اترک در خراسان شمالی، سد ملاصدرا، درودزن و سیوند در استان فارس و دهها نمونه دیگر رخ داده و میدهد.
7⃣ دست آخر آنکه در مورد تاثیر سد گتوند بر میزان شوری آب کارون و جلگه خوزستان، ضمن ارجاع ایشان به گزارش کمیته علاجبخشی دانشگاه تهران به ریاست دکتر بنیهاشمی که تاکید میکنند سد گتوند حدود ۲۵ درصد بر شوری کارون افزوده - واقعیتی که #عیسی_بزرگزاده، معاون پژوهشی آب نیرو هم در نشستی مشترک در مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری آن را پذیرفت - بنده هم چون ایشان بر این باورم که خسارت #کشت_و_صنعت_نیشکر بر افت حاصلخیزی خاک و افزایش شوری به مراتب بیشتر از سد گتوند بوده است. همچنین خوشحالم که این برادر ارجمند میپذیرند به جای غلبه تفکر سازهای در مدیریت آب، باید به ترمیم تمهیداتی برای مدیریت مصرف بپردازیم.
https://t.me/darvishnameh/7480
🇮🇷: @darvishnameh
1⃣ به دنبال انتشار یادداشتی از نگارنده در صفحه نخست روزنامه ایران، مورخ ۱۱ تیرماه ۹۷، با عنوان: "شفافسازی مثل آب"، آقای #هوشنگ_حسنی، مسوول کنترل کیفی مخزن #سد_گتوند، جوابیهای را تنظیم و برای آن روزنامه وزین ارسال کردهاند که البته در زمانهای که خیلیها خود را مشمول پاسخدهی نمیدانند، شایان تقدیر است.
2⃣ در بند نخست از پاسخ، تاکیدشده از زمان احداث سد گُتوند میزان دبی رودخانه کارون، در تابستان بیشتر از قبل شده که البته ادعای درستی است؛ چرا که ایشان خود بهتر از هر ناظری میداند به دلیل کنترل شوری آب رودخانه در خروجی سد گتوند، چاره ای ندارند تا دبی را افزایش دهند!
3⃣ نکته مهمتر که در نمودار ارسالی آشکار و کتمانناپذیر است، کاهش محسوس دبی رودخانه کارون در بهار و زمستان تا حد یک چهارم است که سبب شده دشت و #جلگه_خوزستان از موهبت دریافت سیل و امکان خودپالایی خویش محروم شده و پیوسته بر میزان شوریاش افزوده شود.
4⃣ این نکته که اگر سدها، بهویژه گتوند نبود، اهواز و خوزستان به زیر آب میرفت، کاملاً انحرافی است. قدمت سازههای مشهور آبی در #شوشتر و دهها کهنسازه باستانی در خوزستان نشانه آن است که پدران ما در طول هزاران سال گذشته راه زیستن در کنار #کارون و بهرهمندی از سیلابهای حاصلخیز آن را بهتر و خردمندانهتر میدانستند تا فرزندان مغرور و مهندسشان! اگر پدیده سیل، امروز در خوزستان آسیب میزند، به دلیل عدم رعایت حریم سیلابی رودخانهها و تجاوز سازهها و تنگتر شدن معبر عبور آب در دزفول و اهواز و دیگر سکونتگاههاست.
5⃣ در جوابیه آشکارا تاکید شده که به دلیل نیازهای روزافزون مردم، نباید و نمیتوان اجازه داد تا رودخانهها به مسیر طبیعیشان ادامه دهند تا به خلیج فارس برسند. این خود یک اعتراف به خطای آشکار است. درست مثل استدلال آن سارق مشهور است که میگفت: چرا وقتی من در تامین معاش خود و خانوادهام ماندهام، باید این همه طلا و پول در جواهرفروشیها و بانکها خاک بخورد؟! هنر آن است که توسعهای پایدار در قلب راهبردی ایران، خوزستان بیافرینیم که تداوم داشته باشد. چه کسی است که امروز نقش سدها، طرحهای انتقال آب و گسترش بارگذاری در بالادست کارون و کرخه و زهره و دز را به بهانه اشتغالزایی در افزایش چشمههای تولید گردوخاک، نابودی کیفیت آب شرب مردم #آبادان و #خرمشهر، کاهش حاصلخیزی جلگه خوزستان و اُفت محسوس کیفیت و کمیت آبزیان در اروندرود و خلیج فارس انکار کند؟ آیا این رخدادها به کاهش کیفیت زندگی مردم، افزایش هزینههای درمان و در نهایت تنشهای امنیتی و مهاجرت منجر نشده و نخواهد شد؟ اگر غیر از این است چرا ۱۰ هزار معلم آموزش و پرورش از خوزستان مهاجرت کرده و ۱۰ هزارنفر دیگر در صف ترک زادگاه خویش هستند؟
6⃣ ایشان در پاسخ خود با شگفتی نوشتهاند: چرا #سدسازی معادل طرح انتقال آب درنظر گرفته شده است؟ درحالیکه سدها فقط آب را تنظیم کرده و مصرف نمیکنند! درپاسخ باید یاد ایشان بیاندازم به فجایع ناشی از اجرای پروژه گاپ در ترکیه با ساخت دهها سد به ظرفیت ۱۲۰ میلیاردمترمکعب درسرشاخه های #دجله و #فرات که عملاً نه تنها اغلب تالابهای اقماری در #سوریه و #عراق را نابود و میلیونها هکتار اراضی کشاورزی را خشک کرد، بلکه تعداد چشمههای تولید گردوخاک را در #میانرودان صدها برابر افزایش داد که اینک دودش به چشم مردم در ۲۵ استان کشور میرود! نمیرود؟ از آن مهمتر سدها نه فقط سطح تبخیر را در مخزن بزرگ خود بیشتر میکنند، بلکه امکان آبربایی را تسهیل کرده و سبب توهم توان برای بارگذاری بیشتر در حوضه میشوند، همان فاجعهای که در سد زرینهرود در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه یا سدهای بالادست رودخانه زهره در استان کهگیلویه و بویراحمد، سد زایندهرود در اصفهان، سد استقلال در میناب، سد جیرفت در کرمان، سدهای ساخته شده روی رودخانه اترک در خراسان شمالی، سد ملاصدرا، درودزن و سیوند در استان فارس و دهها نمونه دیگر رخ داده و میدهد.
7⃣ دست آخر آنکه در مورد تاثیر سد گتوند بر میزان شوری آب کارون و جلگه خوزستان، ضمن ارجاع ایشان به گزارش کمیته علاجبخشی دانشگاه تهران به ریاست دکتر بنیهاشمی که تاکید میکنند سد گتوند حدود ۲۵ درصد بر شوری کارون افزوده - واقعیتی که #عیسی_بزرگزاده، معاون پژوهشی آب نیرو هم در نشستی مشترک در مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری آن را پذیرفت - بنده هم چون ایشان بر این باورم که خسارت #کشت_و_صنعت_نیشکر بر افت حاصلخیزی خاک و افزایش شوری به مراتب بیشتر از سد گتوند بوده است. همچنین خوشحالم که این برادر ارجمند میپذیرند به جای غلبه تفکر سازهای در مدیریت آب، باید به ترمیم تمهیداتی برای مدیریت مصرف بپردازیم.
https://t.me/darvishnameh/7480
Telegram
محمد درویش
🇮🇷: @darvishnameh
🔴 این #مناظره_مجازی را در شماره امروز #روزنامه_ایران بین نگارنده و یکی از مدیران #سد_گتوند در #خوزستان بخوانید!
http://iran-newspaper.com/Newspaper/Page/6844/Environment/16/0
🔴 این #مناظره_مجازی را در شماره امروز #روزنامه_ایران بین نگارنده و یکی از مدیران #سد_گتوند در #خوزستان بخوانید!
http://iran-newspaper.com/Newspaper/Page/6844/Environment/16/0
🔻بخش دوم و پایانی یادداشتم در شرق؛ همه در مصیبت غرب شریک جرم هستیم!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
✍ فعالیتهای سدسازی در ارتباط با توسعه کشاورزی در ایران در قلمرو سه رودخانه عمده از اواخر سالهای ۱۹۹۰ عواقب منفی چشمگیری بر جریان آب به #دجله در بالادست #بصره و در پائیندست به شطالعرب (اروندرود) داشته است. ارزیابی تصاویر ماهوارهای قدیمی توسط دیدهبان حقوق بشر نشان میدهد که تا سال ۱۹۹۷ در حوضه آبخیز رودخانه #سیروان که در جنوب به سد حمرین/عراق وارد میشود، تنها دو سد فعال وجود داشتهاند. از آن به بعد اما ۱۲ سد جدید ساخته شدهاند، که ۹ عدد از آنها از سال ۲۰۱۱ بوده و یکی از آنها از سال ۲۰۱۹ به کار گرفته شده است. تصاویر حاکی از آنند که در حوضه آبخیز رود #کرخه تا سال ۲۰۰۱ که نخستین و بزرگترین سد ایران ساخته شد، هیج سدی وجود نداشت. سپس بین سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۷ پنج سد دیگر در بالادست اضافه شدند. در حوضه آبخیز کارون تصاویر نشان میدهند که تا سال ۲۰۰۱ چهار سد فعالیت داشتند؛ بین سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۱۳ هشت سد دیگر به آنها افزوده شدند و درنهایت #سد_گتوند آبگیری شده است. دکتر الاجودی، معاون فرماندار بصره میگوید: تا زمان ساخته شدن سدها در امتداد کارون، ۷۵% از آب مصرفی بصره از کارون سرچشمه میگرفت و به شطالعرب - اروندرود - سرازیر میشد. مقامات عراقی بر تاثیرات منفی سدهای برقآبی در ایران بر جریان آب به شطالعرب تأکید میکنند، اگرچه این احتمال وجود دارد که توسعه کشاورزی در ایران بر کاهش جریان آب، اگر که نه بیشتر، اما به همان اندازه سدسازی تأثیر داشته. علاوه بر ساخت سریع سدهای برقآبی، ارزیابی تصاویر ماهوارهای گسترش قابل ملاحظهای در زمینه #کشت_نیشکر و پرورش ماهی را در طول ۲۵ سال آشکار میکنند. تصاویر نشان میدهند که مصرف آب از جانب صنعت نیشکر در این منطقه تأثیر چشمگیری به کاهش جریان آب به اروندرود داشته است. کشت نیشکر از نیمه سالهای ۱۹۹۰ در منطقه #شوش، آنجا که کرخه و کارون به یکدیگر میرسند، آغاز شد و تا اوایل سالهای ۲۰۰۰ به سرعت توسعه پیدا کرد. تصاویر ماهوارهای در بین سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۹ سه محدوده بزرگ کشت نیشکر و یک محل پرورش ماهی را در جنوب اهواز به مقیاس در مجموع ۱۰۰هزار هکتار نشان میدهند. تغذیه این مزارع شبکه پیچیدهای از چندین هزار کیلومتر کانالهای سطحی و دهها ایستگاه پمپاژ است که آب را از کرخه و کارون بیرون میکشد. اگرچه دیدبان حقوق بشر قادر نیست تا کمیت مصرف آب را محاسبه کند، اما واضح است که مقیاس و شدت انحراف آب برای کشت نیشکر آنطور که در تصاویر ماهوارهای دیده میشود، بر کاهش جریان آب اروندرود در حد چشمگیری تأثیرگذار است. علاوه بر این میتوان افزایش چشمگیری از پوشش گیاهی در امتداد ساحل دز و کارون از سال ۲۰۰۱ را مشاهده کرد. در پائیندست سد دز و بالادست گتوند. جدا از مزارع عمده کشت نیشکر، تصاویر گسترش مکانهای پرورش ماهی و دیگر محصولات کشاورزی را در امتداد نزدیک به ۸۰ کیلومتر آخر رود کارون را پیش از ریخته شدن به اروندرود در عراق نشان میدهند. تصاویر بین سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۱۷ حاکی از آنند که کشاورزی در طول رودخانه بهمنشیر و به موازات کارون افزایش پیدا کرده که در مقایسه با کاهش کشاورزی در ساحل سمت راست اروندرود در عراق، تضاد فاحشی را نمایان میکنند.
🔻و این قصهی پرغصهی ما در منطقهای است که طبیعتش از سیاستهای آبی چهار کشور ترکیه، ایران، سوریه و عراق هر روز بیشتر از روز قبل میخراشد و فرسوده میشود. انگار تراژدی منابع عام و هشدار #گرت_هاردین آشکارتر از هرجای دیگری در غرب ایران، میانرودان، پایبندست دجله و فرات و هورالعظیم درک میشود!
https://t.me/darvishnameh/8679
🇮🇷: @darvishnameh
✍ فعالیتهای سدسازی در ارتباط با توسعه کشاورزی در ایران در قلمرو سه رودخانه عمده از اواخر سالهای ۱۹۹۰ عواقب منفی چشمگیری بر جریان آب به #دجله در بالادست #بصره و در پائیندست به شطالعرب (اروندرود) داشته است. ارزیابی تصاویر ماهوارهای قدیمی توسط دیدهبان حقوق بشر نشان میدهد که تا سال ۱۹۹۷ در حوضه آبخیز رودخانه #سیروان که در جنوب به سد حمرین/عراق وارد میشود، تنها دو سد فعال وجود داشتهاند. از آن به بعد اما ۱۲ سد جدید ساخته شدهاند، که ۹ عدد از آنها از سال ۲۰۱۱ بوده و یکی از آنها از سال ۲۰۱۹ به کار گرفته شده است. تصاویر حاکی از آنند که در حوضه آبخیز رود #کرخه تا سال ۲۰۰۱ که نخستین و بزرگترین سد ایران ساخته شد، هیج سدی وجود نداشت. سپس بین سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۷ پنج سد دیگر در بالادست اضافه شدند. در حوضه آبخیز کارون تصاویر نشان میدهند که تا سال ۲۰۰۱ چهار سد فعالیت داشتند؛ بین سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۱۳ هشت سد دیگر به آنها افزوده شدند و درنهایت #سد_گتوند آبگیری شده است. دکتر الاجودی، معاون فرماندار بصره میگوید: تا زمان ساخته شدن سدها در امتداد کارون، ۷۵% از آب مصرفی بصره از کارون سرچشمه میگرفت و به شطالعرب - اروندرود - سرازیر میشد. مقامات عراقی بر تاثیرات منفی سدهای برقآبی در ایران بر جریان آب به شطالعرب تأکید میکنند، اگرچه این احتمال وجود دارد که توسعه کشاورزی در ایران بر کاهش جریان آب، اگر که نه بیشتر، اما به همان اندازه سدسازی تأثیر داشته. علاوه بر ساخت سریع سدهای برقآبی، ارزیابی تصاویر ماهوارهای گسترش قابل ملاحظهای در زمینه #کشت_نیشکر و پرورش ماهی را در طول ۲۵ سال آشکار میکنند. تصاویر نشان میدهند که مصرف آب از جانب صنعت نیشکر در این منطقه تأثیر چشمگیری به کاهش جریان آب به اروندرود داشته است. کشت نیشکر از نیمه سالهای ۱۹۹۰ در منطقه #شوش، آنجا که کرخه و کارون به یکدیگر میرسند، آغاز شد و تا اوایل سالهای ۲۰۰۰ به سرعت توسعه پیدا کرد. تصاویر ماهوارهای در بین سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۹ سه محدوده بزرگ کشت نیشکر و یک محل پرورش ماهی را در جنوب اهواز به مقیاس در مجموع ۱۰۰هزار هکتار نشان میدهند. تغذیه این مزارع شبکه پیچیدهای از چندین هزار کیلومتر کانالهای سطحی و دهها ایستگاه پمپاژ است که آب را از کرخه و کارون بیرون میکشد. اگرچه دیدبان حقوق بشر قادر نیست تا کمیت مصرف آب را محاسبه کند، اما واضح است که مقیاس و شدت انحراف آب برای کشت نیشکر آنطور که در تصاویر ماهوارهای دیده میشود، بر کاهش جریان آب اروندرود در حد چشمگیری تأثیرگذار است. علاوه بر این میتوان افزایش چشمگیری از پوشش گیاهی در امتداد ساحل دز و کارون از سال ۲۰۰۱ را مشاهده کرد. در پائیندست سد دز و بالادست گتوند. جدا از مزارع عمده کشت نیشکر، تصاویر گسترش مکانهای پرورش ماهی و دیگر محصولات کشاورزی را در امتداد نزدیک به ۸۰ کیلومتر آخر رود کارون را پیش از ریخته شدن به اروندرود در عراق نشان میدهند. تصاویر بین سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۱۷ حاکی از آنند که کشاورزی در طول رودخانه بهمنشیر و به موازات کارون افزایش پیدا کرده که در مقایسه با کاهش کشاورزی در ساحل سمت راست اروندرود در عراق، تضاد فاحشی را نمایان میکنند.
🔻و این قصهی پرغصهی ما در منطقهای است که طبیعتش از سیاستهای آبی چهار کشور ترکیه، ایران، سوریه و عراق هر روز بیشتر از روز قبل میخراشد و فرسوده میشود. انگار تراژدی منابع عام و هشدار #گرت_هاردین آشکارتر از هرجای دیگری در غرب ایران، میانرودان، پایبندست دجله و فرات و هورالعظیم درک میشود!
https://t.me/darvishnameh/8679
Telegram
محمد درویش
🔻اثر سدسازی و طرحهای انتقال آب در ترکیه، سوریه، ایران و عراق بر تشدید بحران در هورالعظیم، میانرودان، بصره و اروندرود!🔻
منتشرشده در صفحه آخر #روزنامه_شرق
#محمددرویش
🇮🇷: @darvishnameh
✍ اخیراً دیدهبان حقوق بشر گزارش مفصلی از بحران مدیریت آب در عراق منتشر…
منتشرشده در صفحه آخر #روزنامه_شرق
#محمددرویش
🇮🇷: @darvishnameh
✍ اخیراً دیدهبان حقوق بشر گزارش مفصلی از بحران مدیریت آب در عراق منتشر…
🔻آبگیری سد ایلیسو و انفعال ایران!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
✍ در ماجرای آبگیری #سد_ایلیسو بر سرشاخههای #دجله، بیشک همهی آنهایی که میتوانستند و باید اعتراض میکردند، اما نکردند؛ تا ابد شرمسارِ تاریخ خواهند بود؛ در این میان اما گناهِ دولت ایران و همهی آنهایی که سکوت کردند، بخشودنی نیست. یادداشتم را امروز - ۲۱ آبان ۱۳۹۸ - در ستون قلم سبز #روزنامه_شرق و یا در #سایت_فرارو میتوانید بخوانید.
#آبگیری_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما
#قلم_سبز
http://fararu.com/fa/news/417738
🇮🇷: @darvishnameh
✍ در ماجرای آبگیری #سد_ایلیسو بر سرشاخههای #دجله، بیشک همهی آنهایی که میتوانستند و باید اعتراض میکردند، اما نکردند؛ تا ابد شرمسارِ تاریخ خواهند بود؛ در این میان اما گناهِ دولت ایران و همهی آنهایی که سکوت کردند، بخشودنی نیست. یادداشتم را امروز - ۲۱ آبان ۱۳۹۸ - در ستون قلم سبز #روزنامه_شرق و یا در #سایت_فرارو میتوانید بخوانید.
#آبگیری_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما
#قلم_سبز
http://fararu.com/fa/news/417738
🔻درسِ تلخی که از آبگیری سد ایلیسو باید بگیریم!🔻 بخش اول:
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
🇮🇷: @darvishnameh
✍ اولریش آیشلمان، بومشناس، کنشگر محیطزیست، فیلمساز و مدیر سازمان غیردولتی Riverwatch که از سال ۲۰۰۷ کمپین «ایلیسو را متوقف کنیم» را ساماندهی میکرد. چندی پیش در روزنامه معتبر اتریشی «استاندارد» یادداشتی را منتشر کرد که عبرتهای فراوانی برای حامیان مالی سدسازی، طرحهای انتقال آب از یک سو و طرفدارانِ میراث فرهنگی و دوستداران محیطزیست از سوی دیگر دارد. وی مینویسد: "روز ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۹ برای آخرین وداع به حسنکیف در کنار دجله رفتم تا از ساکنان آنجا، از رودخانه و از آن چشماندازِ شگفتانگیز و دیرینه خداحافظی کنم. چراکه یکی از پراهمیتترین مناطق تمدن بشری در مخزن سد ایلیسو فرو خواهد رفت. این غیرقابل تصور است که چنین چیزی در قرن بیست و یکم، با همهی آگاهیهای ما، با ارتباطات بینالمللی، با دیدگاه و توجه جهانی رخ دهد. من سی سال است که در راستای حفاظت از طبیعت فعالیت دارم، بسیاری تخریبها را دیدهام، اما آنچه اینجا در مزوپوتامیا - میانرودان - بوقوع میپیوندد، بیش از همهی تجربیاتم مرا متاثر میکند. در مقابل دیواره سد به ارتفاع ۱۳۶ متر و درازای ۱.۸کیلومتر میایستم، خبرنگاران از من احساساتم را میپرسند. احساساتم مخلوطیاست از غم، یأس و خشم. خشمگین از همهی آنها که در اینراه همدست هستند. دولت ترکیه، شرکتهای ساختمانی مانند شرکت اتریشی آندریتس. خشمگین از همهی آنها که سکوت کردهاند. تردیدی بهجانم میافتد. چه کاری را بایست بهتر انجام میدادیم تا از این جنون جلوگیری کنیم؟ من از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ کمپین «ایلیسو را متوقف کنیم» را هماهنگ میکردم. در آغاز با صندوق جهانی طبیعت اتریش، از سال ۲۰۰۷ با سازمانهای غیردولتی Eco Watch و بنیاد Manfred Hermsen از شهر برِمِن/ آلمان. بدون همراهی این بنیاد کمپین ما شانسی نداشت. بنیادی که از این پویش حتی در دورانی پشتیبانی کرد که بسیاری از ما روی گردانده بودند. من بههمراه سازمانهای غیردولتی از سویس، آلمان، ترکیه و افراد زیادی در اتریش و در ترکیه تلاش کردم تا حسنکیف و دجله را نجات دهم. سال ۲۰۰۹ زمانی که دولتهای آلمان، اتریش و سوئیس بیمه اعتبار صادراتی را لغو کردند، شرایط خوب بهنظر میرسید. دیگر شرکتها و بانکهای اروپایی نیز از آنها پیروی کردند، به استثنای شرکت اتریشی آندریتس. پس از یک مرحله توقف اما، رئیسجمهور ترکیه، اردوغان به ساخت سد ادامه داد. آبگیری هم چند هفته پیش آغاز شد. دهم سپتامبر، شب هنگام که من بههمراه خبرنگاران به حسنکیف رسیدیم، همه چیز بهظاهر عادی بود، مردان در قهوهخانهها نشسته بودند و چای مینوشیدند؛ گردشگران در خیابانهای شهر پرسه میزدند و خرید میکردند و کامیونها با سر و صدا از روی پل عبور میکردند. اما روز بعد ابعاد جریان آشکار شد: پایههای پل هزار ساله پوشانده شده و صخرههای مشهور حسنکیف که در پای آنها زمانی رستورانها قرار داشتند، پشت یک دیوار عظیم حفاظتی ناپدید شده بودند. بسیاری از خانههای شهر امروز خالی هستند؛ معلوم نیست که ساکنان آنها کجا رفتهاند. برخی از بناهای تاریخی مانند دو مناره برداشته و در پارک باستانی در حسنکیف جدید گذاشته شدهاند. دیگر بخشهای شهر زیر یک تابوتدان، یک پوشش از بتون مفقود شدهاند. همه جا کامیونها در رفت و آمدند، خانهها را از جا میکَنند و نخالهها را جای دیگری انبار میکنند. مثل یک کارگاه عظیم ساختمانی. در آغاز برایم ممکن نیست تا ابعاد جریان را درک کنم و بهنحو عجیبی همه چیز برایم غریب است. از خیابانهای شهر میگذرم، ساکنان آشنا را میبینم، همدیگر را در آغوش میگیریم، صحبت میکنیم و در رستوران به همراه خبرنگاران گپ میزنیم. اما روزهای بعد به مرور متوجه میشوم که همه چیز تمام شده. پیش از همه روز ۱۲ سپتامبر که همگی با اتومبیل ARD (کانال یک تلویزیون دولتی آلمان) به ایلیسو میرویم، همه جا راهها، پلها و پستهای نظامی جدید دیده میشود. عاقبت زمانیکه در کنار دیوار مخزن میایستیم، متوجه نتیجه دیگری از سد ایلیسو میشویم: تنها باریکهای از آب از سد بیرون میآید؛ باقی آن انبار میشود. ۶ماه تا یکسال زمان لازم است تا دریاچه سد به حداکثر حجم خود برسد، به نسبت آبی که در دجله جریان دارد. در مجموع ۱۴۰۰ کیلومتر از حوضه آبخیز دجله و محیطهای تالابی آن نابود میشوند و ۱۰۰۰ کیلومتر از رودخانه تا پاییندست تالابهای میانرودان در جنوب عراق به شدت آسیب خواهند دید. آبهایی که برای این تالابها حیاتی هستند. منطقهای که مهد تمدن بشر بهشمار میرود. هیچکس نمیداند که چند گونه جانوری از بین میرود، زیرا اینجا هیچ تحقیقات زیستی و ارزیابی محیطزیستی انجام نشده است.
#آبگیری_سد_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما
https://t.me/darvishnameh/8847
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
🇮🇷: @darvishnameh
✍ اولریش آیشلمان، بومشناس، کنشگر محیطزیست، فیلمساز و مدیر سازمان غیردولتی Riverwatch که از سال ۲۰۰۷ کمپین «ایلیسو را متوقف کنیم» را ساماندهی میکرد. چندی پیش در روزنامه معتبر اتریشی «استاندارد» یادداشتی را منتشر کرد که عبرتهای فراوانی برای حامیان مالی سدسازی، طرحهای انتقال آب از یک سو و طرفدارانِ میراث فرهنگی و دوستداران محیطزیست از سوی دیگر دارد. وی مینویسد: "روز ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۹ برای آخرین وداع به حسنکیف در کنار دجله رفتم تا از ساکنان آنجا، از رودخانه و از آن چشماندازِ شگفتانگیز و دیرینه خداحافظی کنم. چراکه یکی از پراهمیتترین مناطق تمدن بشری در مخزن سد ایلیسو فرو خواهد رفت. این غیرقابل تصور است که چنین چیزی در قرن بیست و یکم، با همهی آگاهیهای ما، با ارتباطات بینالمللی، با دیدگاه و توجه جهانی رخ دهد. من سی سال است که در راستای حفاظت از طبیعت فعالیت دارم، بسیاری تخریبها را دیدهام، اما آنچه اینجا در مزوپوتامیا - میانرودان - بوقوع میپیوندد، بیش از همهی تجربیاتم مرا متاثر میکند. در مقابل دیواره سد به ارتفاع ۱۳۶ متر و درازای ۱.۸کیلومتر میایستم، خبرنگاران از من احساساتم را میپرسند. احساساتم مخلوطیاست از غم، یأس و خشم. خشمگین از همهی آنها که در اینراه همدست هستند. دولت ترکیه، شرکتهای ساختمانی مانند شرکت اتریشی آندریتس. خشمگین از همهی آنها که سکوت کردهاند. تردیدی بهجانم میافتد. چه کاری را بایست بهتر انجام میدادیم تا از این جنون جلوگیری کنیم؟ من از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ کمپین «ایلیسو را متوقف کنیم» را هماهنگ میکردم. در آغاز با صندوق جهانی طبیعت اتریش، از سال ۲۰۰۷ با سازمانهای غیردولتی Eco Watch و بنیاد Manfred Hermsen از شهر برِمِن/ آلمان. بدون همراهی این بنیاد کمپین ما شانسی نداشت. بنیادی که از این پویش حتی در دورانی پشتیبانی کرد که بسیاری از ما روی گردانده بودند. من بههمراه سازمانهای غیردولتی از سویس، آلمان، ترکیه و افراد زیادی در اتریش و در ترکیه تلاش کردم تا حسنکیف و دجله را نجات دهم. سال ۲۰۰۹ زمانی که دولتهای آلمان، اتریش و سوئیس بیمه اعتبار صادراتی را لغو کردند، شرایط خوب بهنظر میرسید. دیگر شرکتها و بانکهای اروپایی نیز از آنها پیروی کردند، به استثنای شرکت اتریشی آندریتس. پس از یک مرحله توقف اما، رئیسجمهور ترکیه، اردوغان به ساخت سد ادامه داد. آبگیری هم چند هفته پیش آغاز شد. دهم سپتامبر، شب هنگام که من بههمراه خبرنگاران به حسنکیف رسیدیم، همه چیز بهظاهر عادی بود، مردان در قهوهخانهها نشسته بودند و چای مینوشیدند؛ گردشگران در خیابانهای شهر پرسه میزدند و خرید میکردند و کامیونها با سر و صدا از روی پل عبور میکردند. اما روز بعد ابعاد جریان آشکار شد: پایههای پل هزار ساله پوشانده شده و صخرههای مشهور حسنکیف که در پای آنها زمانی رستورانها قرار داشتند، پشت یک دیوار عظیم حفاظتی ناپدید شده بودند. بسیاری از خانههای شهر امروز خالی هستند؛ معلوم نیست که ساکنان آنها کجا رفتهاند. برخی از بناهای تاریخی مانند دو مناره برداشته و در پارک باستانی در حسنکیف جدید گذاشته شدهاند. دیگر بخشهای شهر زیر یک تابوتدان، یک پوشش از بتون مفقود شدهاند. همه جا کامیونها در رفت و آمدند، خانهها را از جا میکَنند و نخالهها را جای دیگری انبار میکنند. مثل یک کارگاه عظیم ساختمانی. در آغاز برایم ممکن نیست تا ابعاد جریان را درک کنم و بهنحو عجیبی همه چیز برایم غریب است. از خیابانهای شهر میگذرم، ساکنان آشنا را میبینم، همدیگر را در آغوش میگیریم، صحبت میکنیم و در رستوران به همراه خبرنگاران گپ میزنیم. اما روزهای بعد به مرور متوجه میشوم که همه چیز تمام شده. پیش از همه روز ۱۲ سپتامبر که همگی با اتومبیل ARD (کانال یک تلویزیون دولتی آلمان) به ایلیسو میرویم، همه جا راهها، پلها و پستهای نظامی جدید دیده میشود. عاقبت زمانیکه در کنار دیوار مخزن میایستیم، متوجه نتیجه دیگری از سد ایلیسو میشویم: تنها باریکهای از آب از سد بیرون میآید؛ باقی آن انبار میشود. ۶ماه تا یکسال زمان لازم است تا دریاچه سد به حداکثر حجم خود برسد، به نسبت آبی که در دجله جریان دارد. در مجموع ۱۴۰۰ کیلومتر از حوضه آبخیز دجله و محیطهای تالابی آن نابود میشوند و ۱۰۰۰ کیلومتر از رودخانه تا پاییندست تالابهای میانرودان در جنوب عراق به شدت آسیب خواهند دید. آبهایی که برای این تالابها حیاتی هستند. منطقهای که مهد تمدن بشر بهشمار میرود. هیچکس نمیداند که چند گونه جانوری از بین میرود، زیرا اینجا هیچ تحقیقات زیستی و ارزیابی محیطزیستی انجام نشده است.
#آبگیری_سد_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما
https://t.me/darvishnameh/8847
Telegram
محمد درویش
🔻آبگیری سد ایلیسو و انفعال ایران!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
✍ در ماجرای آبگیری #سد_ایلیسو بر سرشاخههای #دجله، بیشک همهی آنهایی که میتوانستند و باید اعتراض میکردند، اما نکردند؛ تا ابد شرمسارِ تاریخ خواهند بود؛ در این میان اما گناهِ دولت ایران و همهی آنهایی…
🇮🇷: @darvishnameh
✍ در ماجرای آبگیری #سد_ایلیسو بر سرشاخههای #دجله، بیشک همهی آنهایی که میتوانستند و باید اعتراض میکردند، اما نکردند؛ تا ابد شرمسارِ تاریخ خواهند بود؛ در این میان اما گناهِ دولت ایران و همهی آنهایی…
🔻درسِ تلخی که از آبگیری سد ایلیسو باید بگیریم!🔻 بخش دوم و پایانی:
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
🇮🇷: @darvishnameh
✍ یکی از گونههای نادر ماهی در دجله - Leopardenbarbe - یا لاکپشت نرمکاسه فرات بههمراه بسیاری گونههای دیگر از بین خواهند رفت. نزدیک به ۶۰ هزار نفر خانههایشان را از دست خواهند داد. سکونتگاههای جدید ساخته خواهند شد، اما همه کس توان مالی برای کسب آنها را ندارد، بسیاری به مناطق فقیرنشین دیاربکر خواهند رفت یا تلاش به مهاجرت خواهند کرد. حتی آنها که توان ماندن و نقل مکان به حسنکیف جدید را دارند، بایست خود را به زندگی دیگری وفق دهند. به یک زندگی بدون جامعهای که به آن عادت داشتهاند، بدون همسایگان، دوستان و خانواده. زمینها سنگی و بیثمر هستند. روز پنجشنبه برای آخرینبار از میان حسنکیف میگذرم و از دوستم عمر و دیگران خداحافظی میکنم. در آخر روی پل با دجله بدرود میگویم. پس از ده هزار سال تاریخ، همه چیز نابود خواهد شد، آنهم به بهانهی یک روش به اصطلاح استحصال انرژی تجدیدپذیر؛ اشکآور و تهوعآور است. ما در جریان پویش بسیار کار کردیم، اما ظاهرا کافی نبود. ما شکست خوردیم. ما یک میراث جهانی را از دست دادیم، اما نه تنها ما که علیه پروژه ایلیسو جنگیدیم، بلکه همه مردم دنیا شکست خوردند. ارزش حسنکیف و مزوپوتامیا برای تاریخ فرهنگی بشریت مانند جنگلهای بارانی آمازون برای پایداری اکولوژی کره زمین است. یک میراث جهانی به همه انسانها تعلق دارد ... نه! تعلق داشت. روز ۸ اکتبر خیابان خرید حسنکیف و خانهها نابود شدند و پل رودخانه دجله بسته شد. پس از آن همه منتظر ورود آب هستند. ما دنیا را از دست میدهیم. آیا میتوان از ایلیسو درس گرفت؟ این بیشتر یک احساس است تا یک آگاهی: شمار ما که دخالت میکنیم بایست بیشتر شود. بیشتر از هر چیز ما باید خشمگین باشیم و قاطعانهتر در برابر آنها که دنیای ما را تخریب میکنند بایستیم. «چطور جرأت میکنید؟»
🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز روزنامه شرق!
در ماجرای غمانگیز آبگیری سد ایلیسو و دفنِ حسنکیف، ما اگر بیشتر از عراقیها آسیب ندیده باشیم، کمتر هم آسیب ندیدهایم؛ چرا که جهت باد غالب از غرب به شرق است و دودِ خاکِ خشکشده در پاییندست دجله به چشمِ مردم ما در کرمانشاه، ایلام و خوزستان خواهد رفت. چگونه وزارت خارجه ایران، سازمان حفاظت محیطزیست و وزارت نیرو سکوت کرد؟ چگونه اجازهی چنین نسلکشی بیشرمانهای را دادیم؟ پاسخ ساده است! چون کسی از دولت ایران که خود مشغول اجرای دهها طرح انتقال آب و سدسازی جدید است، نمیپذیرد که در مخالفت با پروژههای سدسازی در ترکیه موضع بگیرد. اما آیا تشکلهای محیطزیستی در ایران در این ماجرا خوب عمل کردند؟ البته ما پتیشنی اینترنتی به راه انداخته و حدود ۳۰۰هزار امضا جمع کردیم؛ اما آیا کافی بود؟ کسی پرسید چرا اغلب تشکلهای محیطزیستی در آذربایجان از این پویش حمایت نکردند؟ درست مثل آن گروه از تشکلهای محیطزیستی در اصفهان که از اجرای طرح انتقال آب بهشتآباد دفاع میکنند؛ یا آنها که در چهارمحال و بختیاری از بنبروجن دفاع میکنند و یا آنها که در سمنان و کرمان در برابر طرحهای انتقال آب سکوت کردهاند تا کاسپین، هیرکانی، هلیل و جازموریان بیش از پیش خراشیده شود. وای بر ما اگر فکر کنیم آنهایی که حقیقتِ سیاهِ ما را باید ببینند، ندیدهاند و نمیبینند!
#آبگیری_سد_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما
https://t.me/darvishnameh/8847
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
🇮🇷: @darvishnameh
✍ یکی از گونههای نادر ماهی در دجله - Leopardenbarbe - یا لاکپشت نرمکاسه فرات بههمراه بسیاری گونههای دیگر از بین خواهند رفت. نزدیک به ۶۰ هزار نفر خانههایشان را از دست خواهند داد. سکونتگاههای جدید ساخته خواهند شد، اما همه کس توان مالی برای کسب آنها را ندارد، بسیاری به مناطق فقیرنشین دیاربکر خواهند رفت یا تلاش به مهاجرت خواهند کرد. حتی آنها که توان ماندن و نقل مکان به حسنکیف جدید را دارند، بایست خود را به زندگی دیگری وفق دهند. به یک زندگی بدون جامعهای که به آن عادت داشتهاند، بدون همسایگان، دوستان و خانواده. زمینها سنگی و بیثمر هستند. روز پنجشنبه برای آخرینبار از میان حسنکیف میگذرم و از دوستم عمر و دیگران خداحافظی میکنم. در آخر روی پل با دجله بدرود میگویم. پس از ده هزار سال تاریخ، همه چیز نابود خواهد شد، آنهم به بهانهی یک روش به اصطلاح استحصال انرژی تجدیدپذیر؛ اشکآور و تهوعآور است. ما در جریان پویش بسیار کار کردیم، اما ظاهرا کافی نبود. ما شکست خوردیم. ما یک میراث جهانی را از دست دادیم، اما نه تنها ما که علیه پروژه ایلیسو جنگیدیم، بلکه همه مردم دنیا شکست خوردند. ارزش حسنکیف و مزوپوتامیا برای تاریخ فرهنگی بشریت مانند جنگلهای بارانی آمازون برای پایداری اکولوژی کره زمین است. یک میراث جهانی به همه انسانها تعلق دارد ... نه! تعلق داشت. روز ۸ اکتبر خیابان خرید حسنکیف و خانهها نابود شدند و پل رودخانه دجله بسته شد. پس از آن همه منتظر ورود آب هستند. ما دنیا را از دست میدهیم. آیا میتوان از ایلیسو درس گرفت؟ این بیشتر یک احساس است تا یک آگاهی: شمار ما که دخالت میکنیم بایست بیشتر شود. بیشتر از هر چیز ما باید خشمگین باشیم و قاطعانهتر در برابر آنها که دنیای ما را تخریب میکنند بایستیم. «چطور جرأت میکنید؟»
🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز روزنامه شرق!
در ماجرای غمانگیز آبگیری سد ایلیسو و دفنِ حسنکیف، ما اگر بیشتر از عراقیها آسیب ندیده باشیم، کمتر هم آسیب ندیدهایم؛ چرا که جهت باد غالب از غرب به شرق است و دودِ خاکِ خشکشده در پاییندست دجله به چشمِ مردم ما در کرمانشاه، ایلام و خوزستان خواهد رفت. چگونه وزارت خارجه ایران، سازمان حفاظت محیطزیست و وزارت نیرو سکوت کرد؟ چگونه اجازهی چنین نسلکشی بیشرمانهای را دادیم؟ پاسخ ساده است! چون کسی از دولت ایران که خود مشغول اجرای دهها طرح انتقال آب و سدسازی جدید است، نمیپذیرد که در مخالفت با پروژههای سدسازی در ترکیه موضع بگیرد. اما آیا تشکلهای محیطزیستی در ایران در این ماجرا خوب عمل کردند؟ البته ما پتیشنی اینترنتی به راه انداخته و حدود ۳۰۰هزار امضا جمع کردیم؛ اما آیا کافی بود؟ کسی پرسید چرا اغلب تشکلهای محیطزیستی در آذربایجان از این پویش حمایت نکردند؟ درست مثل آن گروه از تشکلهای محیطزیستی در اصفهان که از اجرای طرح انتقال آب بهشتآباد دفاع میکنند؛ یا آنها که در چهارمحال و بختیاری از بنبروجن دفاع میکنند و یا آنها که در سمنان و کرمان در برابر طرحهای انتقال آب سکوت کردهاند تا کاسپین، هیرکانی، هلیل و جازموریان بیش از پیش خراشیده شود. وای بر ما اگر فکر کنیم آنهایی که حقیقتِ سیاهِ ما را باید ببینند، ندیدهاند و نمیبینند!
#آبگیری_سد_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما
https://t.me/darvishnameh/8847
Telegram
محمد درویش
🔻آبگیری سد ایلیسو و انفعال ایران!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
✍ در ماجرای آبگیری #سد_ایلیسو بر سرشاخههای #دجله، بیشک همهی آنهایی که میتوانستند و باید اعتراض میکردند، اما نکردند؛ تا ابد شرمسارِ تاریخ خواهند بود؛ در این میان اما گناهِ دولت ایران و همهی آنهایی…
🇮🇷: @darvishnameh
✍ در ماجرای آبگیری #سد_ایلیسو بر سرشاخههای #دجله، بیشک همهی آنهایی که میتوانستند و باید اعتراض میکردند، اما نکردند؛ تا ابد شرمسارِ تاریخ خواهند بود؛ در این میان اما گناهِ دولت ایران و همهی آنهایی…
Forwarded from ایرانِ مانا
عوامل مؤثر بر شکلگیری کانونهای گردوغبار در حوضه دجله و فرات
✅ کانونهای گردوغبار پدید آمده در حوضه دجله و فرات در چند دهۀ گذشته پیامدهای محیطزیستی و اجتماعی مخربی را برای کشورهای منطقه در پی داشتهاند. شناسایی عوامل مؤثر بر پیدایش این کانونها و تعیین سهم هر یک در بروز این پدیده، مقدمهای لازم برای رسیدن به هرگونه راهکار در جهت مواجههٔ بهینه با آن است؛ موضوعی که در سالهای گذشته علی درویشی بلورانی به همراه همکاران خود مطالعاتی را در ارتباط با آن انجام داده و به نتايج مهمی رسیدهاند.
✅ بر این اساس ایران مانا در برنامهای زنده با حضور علی درویشی بلورانی و محمد درویش به نتایج این مطالعات میپردازد.
✅ این برنامه در فضای گوگل میت برگزار میشود و برای ورود به آن، ۱۰ دقیقه پیش از شروع برنامه میتوانید از پیوند زیر استفاده کنید:
http://meet.google.com/rnw-hbqt-oer
#ایران_مانا
#محیط_زیست #گردوغبار #دجله_و_فرات
#علی_درویشی
#محمد_درویش
⭕️ ایرانِ مانا، بنیادی است برای ایرانشناسی، مانایی ایران و شادی ايرانيان.
https://t.me/iranemana_official
✅ کانونهای گردوغبار پدید آمده در حوضه دجله و فرات در چند دهۀ گذشته پیامدهای محیطزیستی و اجتماعی مخربی را برای کشورهای منطقه در پی داشتهاند. شناسایی عوامل مؤثر بر پیدایش این کانونها و تعیین سهم هر یک در بروز این پدیده، مقدمهای لازم برای رسیدن به هرگونه راهکار در جهت مواجههٔ بهینه با آن است؛ موضوعی که در سالهای گذشته علی درویشی بلورانی به همراه همکاران خود مطالعاتی را در ارتباط با آن انجام داده و به نتايج مهمی رسیدهاند.
✅ بر این اساس ایران مانا در برنامهای زنده با حضور علی درویشی بلورانی و محمد درویش به نتایج این مطالعات میپردازد.
✅ این برنامه در فضای گوگل میت برگزار میشود و برای ورود به آن، ۱۰ دقیقه پیش از شروع برنامه میتوانید از پیوند زیر استفاده کنید:
http://meet.google.com/rnw-hbqt-oer
#ایران_مانا
#محیط_زیست #گردوغبار #دجله_و_فرات
#علی_درویشی
#محمد_درویش
⭕️ ایرانِ مانا، بنیادی است برای ایرانشناسی، مانایی ایران و شادی ايرانيان.
https://t.me/iranemana_official
012
عوامل مؤثر بر شکلگیری کانونهای گردوغبار در حوضه دجله و فرات
✅ یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر شکلگیری کانونهای گردوغبار در منطقهٔ غرب آسیا، نحوهٔ مصرف و مدیریت منابع آب در حوضه دجله و فرات است. بر این اساس شناخت تاریخچهٔ تحولات صورت گرفته در ارتباط با این منابع و وضعیت کنونی آنها، مقدمهای لازم برای رسیدن به هرگونه راهکار در جهت مواجههٔ بهینه با این بحران است؛ موضوعی که در سالهای گذشته علی درویشی بلورانی به همراه همکاران خود مطالعاتی را در ارتباط با آن انجام داده و به نتايج مهمی رسیدهاند.
✅ بر این اساس ایران مانا در برنامهای زنده با حضور علی درویشی بلورانی و محمد درویش، سردبیر بخش محیطزیست ایرانِ مانا، به نتایج این مطالعات پرداخت.
✅ نسخهٔ شنیداری برنامه در این فایل در دسترس است.
#ایران_مانا
#محیط_زیست #گردوغبار #دجله_و_فرات
#علی_درویشی
#محمد_درویش
⭕️ ایرانِ مانا، بنیادی است برای ایرانشناسی، مانایی ایران و شادی ايرانيان.
https://t.me/iranemana_official
✅ یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر شکلگیری کانونهای گردوغبار در منطقهٔ غرب آسیا، نحوهٔ مصرف و مدیریت منابع آب در حوضه دجله و فرات است. بر این اساس شناخت تاریخچهٔ تحولات صورت گرفته در ارتباط با این منابع و وضعیت کنونی آنها، مقدمهای لازم برای رسیدن به هرگونه راهکار در جهت مواجههٔ بهینه با این بحران است؛ موضوعی که در سالهای گذشته علی درویشی بلورانی به همراه همکاران خود مطالعاتی را در ارتباط با آن انجام داده و به نتايج مهمی رسیدهاند.
✅ بر این اساس ایران مانا در برنامهای زنده با حضور علی درویشی بلورانی و محمد درویش، سردبیر بخش محیطزیست ایرانِ مانا، به نتایج این مطالعات پرداخت.
✅ نسخهٔ شنیداری برنامه در این فایل در دسترس است.
#ایران_مانا
#محیط_زیست #گردوغبار #دجله_و_فرات
#علی_درویشی
#محمد_درویش
⭕️ ایرانِ مانا، بنیادی است برای ایرانشناسی، مانایی ایران و شادی ايرانيان.
https://t.me/iranemana_official