🔺گزارش یک دیدار بیسابقه در صفحه نخست فرهیختگان امروز!🔺
🇮🇷: @darvishnameh
✍ چرا نخستین رییسی که با فعالان محیطزیست گفتگو کرد، رییسی بود؟!
#روزنامه_فرهیختگان
#مدارس_طبیعت
#امید_برای_طبیعت_ایران
http://newspaper.fdn.ir/newspaper/page/2813/1/176609/0
🇮🇷: @darvishnameh
✍ چرا نخستین رییسی که با فعالان محیطزیست گفتگو کرد، رییسی بود؟!
#روزنامه_فرهیختگان
#مدارس_طبیعت
#امید_برای_طبیعت_ایران
http://newspaper.fdn.ir/newspaper/page/2813/1/176609/0
♦️شرم بر آن گروه از مدیران عافیتطلبی که در سازمان حفاظت محیطزیست، آموزش و پرورش و دیگر نهادها فرصت شکلگیری و پوستاندازی مدارس طبیعت را گرفتند♦️
🇮🇷: @darvishnameh
✍ مدارس طبیعت البته بیاشکال نبودند، اما مشتی مدیر ترسو و ضد ایرانی به جای ترمیم اشکالات، ریشهی این مدارس ارزشمند را زدند. هشدار میدهم: اگر از این تاریخ خونی در طبیعت ایران بریزد یا دوباره حیوانی را بیازارند و یا جنگلی را به عمد آتش زنند، در گناهش همهی آنهایی که از پشت به این مدارس خنجر زدند، شریک هستند. من، #محمد_درویش تا روزی که زندهام خواهم کوشید تا #عیسی_کلانتری و مدیران ترسویش را بابت این جنایت به پای میز محاکمه کشم. شک ندارم که او روزی سزای این خیانت را پس خواهد داد و نیز دیگرانی که در مرگ مظلومانه مدارس طبیعت سکوت کردند؛ آنها نیز هرگز بخشیده نخواهند شد.
#روزنامه_فرهیختگان
#مرگ_مظلومانه_مدارس_طبیعت
http://newspaper.fdn.ir/newspaper/PagePDF/38161
🇮🇷: @darvishnameh
✍ مدارس طبیعت البته بیاشکال نبودند، اما مشتی مدیر ترسو و ضد ایرانی به جای ترمیم اشکالات، ریشهی این مدارس ارزشمند را زدند. هشدار میدهم: اگر از این تاریخ خونی در طبیعت ایران بریزد یا دوباره حیوانی را بیازارند و یا جنگلی را به عمد آتش زنند، در گناهش همهی آنهایی که از پشت به این مدارس خنجر زدند، شریک هستند. من، #محمد_درویش تا روزی که زندهام خواهم کوشید تا #عیسی_کلانتری و مدیران ترسویش را بابت این جنایت به پای میز محاکمه کشم. شک ندارم که او روزی سزای این خیانت را پس خواهد داد و نیز دیگرانی که در مرگ مظلومانه مدارس طبیعت سکوت کردند؛ آنها نیز هرگز بخشیده نخواهند شد.
#روزنامه_فرهیختگان
#مرگ_مظلومانه_مدارس_طبیعت
http://newspaper.fdn.ir/newspaper/PagePDF/38161
☘راهِ بزرگداشت بسکی!☘
🇮🇷: @darvishnameh
✍ یادداشت امروزم - ۲۴ مرداد - به مناسبت درگذشت شادروان #غلامعلی_بسکی در #روزنامه_فرهیختگان:
http://newspaper.fdn.ir/newspaper/page/2839/16/178984/0
#در_ستایش_مردی_که_مثل_حرفهایش_زندگی_کرد
🇮🇷: @darvishnameh
✍ یادداشت امروزم - ۲۴ مرداد - به مناسبت درگذشت شادروان #غلامعلی_بسکی در #روزنامه_فرهیختگان:
http://newspaper.fdn.ir/newspaper/page/2839/16/178984/0
#در_ستایش_مردی_که_مثل_حرفهایش_زندگی_کرد
🔻ردپای حقانیت مدارس طبیعت در ماجرای اعتراض به سگکشی!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
✍ یکی از افسوسهای اغلب محیطزیستیها این است که چرا هرگز در اعتراض به جنگلتراشی ناشی از #سدسازی، جادهسازی و معدنکاویهای افراطی و غیراصولی چنین اعتراضهای پرشور و پرشماری رخ نمیدهد؟ چرا در غم از دست دادن #هورالعظیم، #جازموریان، #گاوخونی، #بختگان و فرونشست زمین در جایجای وطن از تهران تا همدان و از فارس تا #میناب یکصدم چنین جمعیتهایی را نمیبینم که برای از دست رفتن این مواهب بیرقیب هم اشک بریزند؟ و چرا کسی پرِ خاطرش نیست که سالانه بیش از ۴۰هزارنفر از ایرانیان در اثر #آلودگی_هوا کشته میشوند؟! تحلیلم را در این باره بخوانید تادریابید #عیسی_کلانتری و دیگر مدیران ترسو و عافیتطلبی که دربرابر مدارس طبیعت ایستادند، تا چه اندازه طبیعتستیز هستند. شرم بر آنها ...
#سگکشی
#مدارس_طبیعت
#روزنامه_فرهیختگان
#قانون_منع_حیوانآزاری
#حیوانآزاری_مقدمه_انسانآزاری
http://newspaper.fdn.ir/newspaper/PagePDF/38366
🇮🇷: @darvishnameh
✍ یکی از افسوسهای اغلب محیطزیستیها این است که چرا هرگز در اعتراض به جنگلتراشی ناشی از #سدسازی، جادهسازی و معدنکاویهای افراطی و غیراصولی چنین اعتراضهای پرشور و پرشماری رخ نمیدهد؟ چرا در غم از دست دادن #هورالعظیم، #جازموریان، #گاوخونی، #بختگان و فرونشست زمین در جایجای وطن از تهران تا همدان و از فارس تا #میناب یکصدم چنین جمعیتهایی را نمیبینم که برای از دست رفتن این مواهب بیرقیب هم اشک بریزند؟ و چرا کسی پرِ خاطرش نیست که سالانه بیش از ۴۰هزارنفر از ایرانیان در اثر #آلودگی_هوا کشته میشوند؟! تحلیلم را در این باره بخوانید تادریابید #عیسی_کلانتری و دیگر مدیران ترسو و عافیتطلبی که دربرابر مدارس طبیعت ایستادند، تا چه اندازه طبیعتستیز هستند. شرم بر آنها ...
#سگکشی
#مدارس_طبیعت
#روزنامه_فرهیختگان
#قانون_منع_حیوانآزاری
#حیوانآزاری_مقدمه_انسانآزاری
http://newspaper.fdn.ir/newspaper/PagePDF/38366
🔻نامه جهانگیری؛ اثبات مظلومیت محیطزیست!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
✍ علیالقاعده وقتی قرار است یکی از قوانین مصوب کشور بنا به ملاحظاتی، مثلا شرایط جنگی، تحریم و... لغو شود، قبلش با مسئولان حوزه مرتبط صحبت میکنند و آنها توجیه میشوند و این تغییر اتفاق میافتد. حالا جهانگیری ظاهراً بدون اینکه با مسئولان سازمان حفاظت محیطزیست هماهنگ کرده باشد یک مرقومهای در هامش درخواست ایرانخودرو نوشته برای وزیر کشور و عیسی کلانتری که یعنی شما هم آگاه باشید که شرایط تحریم است و دیگر این الزام را اعمال نکنید! اما چرا معاون اول رییسجمهور اینگونه برخورد کرده است؟ پاسخ ساده است: چون به نظر ایشان محیطزیست خیلی مساله مهمی نیست که بخواهد روی آن وقت گذاشته و قبل از آن جلسهای بگذارد و مدیران مرتبط را توجیه کند و حرفهای آنها را بشنود. خود این رفتار نشاندهنده این است که این دولت برای محیطزیست یک پاپاسی ارزش قایل نیست. اما مهمتر از مساله الزام نصب فیلتر دوده روی خودروهای دیزلی، سازوکارهای ضمانت اجرایی آن است. درحال حاضر رانندهها بعد از گرفتن معاینه فنی فیلترها را برمیدارند. مکانیکها میگویند: بردارید قدرت موتور بهتر میشود! هیچ ضمانت اجرایی وجود ندارد که در طول این چند سالی که این قانون الزامآور بوده است، اجرا شود. این خیلی غمانگیزتر از آن نامه است. این فیلترها بهشدت میتوانند هوای شهرها را از خطر ابتلا به مواد سرطانزا محافظت کنند و وجود آن بسیار لازم و ضروری است. منتها در این چند سالی که قانون هم برای استفاده از آن وجود داشته، عملاً این قانون فقط در مرحله شمارهگذاری بوده و بعد که رانندهها خودروها را میگیرند، بلافاصله این فیلترها را باز میکنند و کسی هم نظارتی برآن ندارد و با تخلفات برخورد نمیشود. این مساله شبیه گزارشهای ارزیابی محیطزیست است که فلان مسئول کلی چک و چانه میزند که حتما باید مسایل محیطزیستی رعایت شود تا بالاخره گزارش ارزیابی محیطزیست نظر مثبتش را بدهد، بعد از نظردادن و وقتی که مثلا یک کارخانه، یک سد و... ساخته شد، هیچکس نیست که نظارت کند آن کارخانه دقیقا متناسب با ضوابط گزارش ارزیابی ساخته شد یا نه؟ این ماجرا فقط فرآیند تولید و اجرا را گران کرده است. الان هم ماجرا همین است تا وقتی نصب فیلتر دوده روی خودروهای دیزلی قانون بوده کسی به آن الزامی نداشته است، حالا هم که ایرانخودرو دیزل نامه نوشته است و آقای جهانگیری هم آن را رونوشت کرده، ماجرا از این قرار است. اینک آقای کلانتری گفته است این دستور را اجرا نمیکند. در صورتی که آقای جهانگیری، اصلا بهعنوان اینکه شما اجازه بفرمایید یا نفرمایید، نامه نداده است و محیطزیست را مکلف نکرده، رونوشت داده و دستور اجرا داده است. اگر واقعا آقای کلانتری در این ماجرا جدی است و مخالف است، باید واکنش جدی نشان بدهد و به معاون اول بگوید چرا قبل از اینکه از من اجازه بگیرید این دستور را دادید؟ چرا به من نامه فقط جهت اطلاع دادید؟ این نامه و رفتار معاون اول و واکنش آقای کلانتری دقیقا این را نشان میدهد که نظر سازمان حفاظت محیطزیست ارزشی ندارد و آنها کار خودشان را میکنند. انتظار این است که آقای کلانتری بگوید مخالف است و جلوی این کار را بگیرد. اگر مخالف بود و نتوانست جلوی این کار را بگیرد چه لزومی دارد کار را ادامه دهد. وقتی حرفش را قبول ندارند، باید به نشانه اعتراض استعفا دهد، مثل کاری که در همه دنیا میکنند. اما اگر موفق شد مانع شود، باید بگوید ما جلوی فرمان غیرقانونی معاون اول رئیسجمهور را گرفتیم تا مردم بفهمند محیطزیست هم در این کشور ارزش دارد.
#روزنامه_فرهیختگان
http://newspaper.fdn.ir/newspaper/PagePDF/38849
🇮🇷: @darvishnameh
✍ علیالقاعده وقتی قرار است یکی از قوانین مصوب کشور بنا به ملاحظاتی، مثلا شرایط جنگی، تحریم و... لغو شود، قبلش با مسئولان حوزه مرتبط صحبت میکنند و آنها توجیه میشوند و این تغییر اتفاق میافتد. حالا جهانگیری ظاهراً بدون اینکه با مسئولان سازمان حفاظت محیطزیست هماهنگ کرده باشد یک مرقومهای در هامش درخواست ایرانخودرو نوشته برای وزیر کشور و عیسی کلانتری که یعنی شما هم آگاه باشید که شرایط تحریم است و دیگر این الزام را اعمال نکنید! اما چرا معاون اول رییسجمهور اینگونه برخورد کرده است؟ پاسخ ساده است: چون به نظر ایشان محیطزیست خیلی مساله مهمی نیست که بخواهد روی آن وقت گذاشته و قبل از آن جلسهای بگذارد و مدیران مرتبط را توجیه کند و حرفهای آنها را بشنود. خود این رفتار نشاندهنده این است که این دولت برای محیطزیست یک پاپاسی ارزش قایل نیست. اما مهمتر از مساله الزام نصب فیلتر دوده روی خودروهای دیزلی، سازوکارهای ضمانت اجرایی آن است. درحال حاضر رانندهها بعد از گرفتن معاینه فنی فیلترها را برمیدارند. مکانیکها میگویند: بردارید قدرت موتور بهتر میشود! هیچ ضمانت اجرایی وجود ندارد که در طول این چند سالی که این قانون الزامآور بوده است، اجرا شود. این خیلی غمانگیزتر از آن نامه است. این فیلترها بهشدت میتوانند هوای شهرها را از خطر ابتلا به مواد سرطانزا محافظت کنند و وجود آن بسیار لازم و ضروری است. منتها در این چند سالی که قانون هم برای استفاده از آن وجود داشته، عملاً این قانون فقط در مرحله شمارهگذاری بوده و بعد که رانندهها خودروها را میگیرند، بلافاصله این فیلترها را باز میکنند و کسی هم نظارتی برآن ندارد و با تخلفات برخورد نمیشود. این مساله شبیه گزارشهای ارزیابی محیطزیست است که فلان مسئول کلی چک و چانه میزند که حتما باید مسایل محیطزیستی رعایت شود تا بالاخره گزارش ارزیابی محیطزیست نظر مثبتش را بدهد، بعد از نظردادن و وقتی که مثلا یک کارخانه، یک سد و... ساخته شد، هیچکس نیست که نظارت کند آن کارخانه دقیقا متناسب با ضوابط گزارش ارزیابی ساخته شد یا نه؟ این ماجرا فقط فرآیند تولید و اجرا را گران کرده است. الان هم ماجرا همین است تا وقتی نصب فیلتر دوده روی خودروهای دیزلی قانون بوده کسی به آن الزامی نداشته است، حالا هم که ایرانخودرو دیزل نامه نوشته است و آقای جهانگیری هم آن را رونوشت کرده، ماجرا از این قرار است. اینک آقای کلانتری گفته است این دستور را اجرا نمیکند. در صورتی که آقای جهانگیری، اصلا بهعنوان اینکه شما اجازه بفرمایید یا نفرمایید، نامه نداده است و محیطزیست را مکلف نکرده، رونوشت داده و دستور اجرا داده است. اگر واقعا آقای کلانتری در این ماجرا جدی است و مخالف است، باید واکنش جدی نشان بدهد و به معاون اول بگوید چرا قبل از اینکه از من اجازه بگیرید این دستور را دادید؟ چرا به من نامه فقط جهت اطلاع دادید؟ این نامه و رفتار معاون اول و واکنش آقای کلانتری دقیقا این را نشان میدهد که نظر سازمان حفاظت محیطزیست ارزشی ندارد و آنها کار خودشان را میکنند. انتظار این است که آقای کلانتری بگوید مخالف است و جلوی این کار را بگیرد. اگر مخالف بود و نتوانست جلوی این کار را بگیرد چه لزومی دارد کار را ادامه دهد. وقتی حرفش را قبول ندارند، باید به نشانه اعتراض استعفا دهد، مثل کاری که در همه دنیا میکنند. اما اگر موفق شد مانع شود، باید بگوید ما جلوی فرمان غیرقانونی معاون اول رئیسجمهور را گرفتیم تا مردم بفهمند محیطزیست هم در این کشور ارزش دارد.
#روزنامه_فرهیختگان
http://newspaper.fdn.ir/newspaper/PagePDF/38849
🔻۱۶۸۸ سدی که هر لحظه ممکن است یک فاجعه در آمریکا بیافرینند!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
✍ بنا به یک بررسی پژوهشی بسیار جامع که توسط گروهی از پژوهشگران با تخصصهای گوناگون انجامشده و نتایج آن برای نخستین بار توسط آسوشیتدپرس منتشرشده است، دستکم ۱۶۸۸ سد در سراسر ایالات متحده در شرایط چنان پرخطری بهسر میبرند که در صورت خراب شدن میتوانند سیلهای تهدیدکنندهای برای خانهها، مغازهها و کل زیرساختهای جوامعی باشند که در نزدیکی آنها قرار گرفتهاند.
این پژوهش در طول دو سال با بررسی گزارشها و دادهها به این نتیجه رسیده که حداقل ۱۶۸۸ سد در شرایط بسیار پرخطر در ۴۴ ایالت آمریکا و پورتوریکو قرار دارند. البته آسوشیتدپرس رقم واقعی را بسیار بالاتر میداند. برخی از ایالات از ارایه رتبهبندی سدهای خود امتناع کردهاند و برخی دیگر هم مانند ایران کلا بهدلیل کمبود بودجه، کارمند و یا بیمیلی مقامات مسئول با موضوعی به نام شفافیت، ماجرا را محرمانه و یا غیرقابل دسترس تلقی میکنند و البته در نبود رسانههای مستقل و خبرنگاران متخصص ممکن است چنین رویهای تداوم نیز بیابد. به عنوان مثال اگر در آمریکا میدانیم که دستکم وضعیت پایداری ۱۶۸۸ نامطلوب است، در ایران چگونه است که حتی یک مورد هم رسانهای نمیشود و فقط همواره شایعاتی درباره سدهایی چون کرخه، مسجد سلیمان، گتوند، داریان، شهید مدنی و ... وجود دارد؟!
در فرازی دیگر از این گزارش مهم میخوانیم: برمبنای اطلاعات مندرج در سیاههی ملی سدهای آمریکا، بیش از ۹۰هزار سد وجود دارند که قدمت بخش عمده آنها بیشتر از ۵۰ سال است. بین سالهای ۱۸۵۰ و ۲۰۱۷ نزدیک به ۳۵۰۰ نفر در نتیجه شکست ۶۴ سد در ایالات متحده جان خود را از دست دادهاند. درخواستهای نظارتی و سرمایهگذاری در زیرساختها تا حد قابل توجهی در کاهش خرابی سدها موثر بودهاند، اما همچنان حدود ۱۰۰۰ سد در طول چهار دهه اخیر ویران شدهاند؛ رخدادی که منجر به کشتهشدن ۳۴ نفر شد. مارک آگدن، کارشناس فنی انجمن مسئولان ایمنی سدهای کشور به آسوشیتدپرس گفته که «هزاران نفر در این کشور در پائیندست سدهایی زندگی میکنند که بنا به استانداردهای جاری ناقص محسوب میشوند.» یک برآورد تخمین میزند که ۷۰ میلیارد دلار برای به روز کردن ۹۰هزار سد لازم است. راستی این رقم برای حدود یکهزار سدی که در ایران ساخته شده چقدر است و واقعاً چه کسی مسوول است؟!
کریگ فاگیت، رئیس سابق آژانس مدیریت بحران فدرال، میگوید «اغلب مردمی که در پائیندست زندگی میکنند هیچ آگاهی از آسیبپذیری سدها ندارند. اگر آنها خراب شوند، بدون هشدار خراب میشوند و آنوقت، ناگهان شما با دیواری از آب و رسوبات روبرو هستید که به سمت خانهتان هجوم میآورد و زمانی هم اگر برای بیرون رفتن از خانه بماند، بسیار کوتاه است.»
از سال ۱۹۸۰ سالانه بطور متوسط ۲۴ سد خراب میشوند. در ایالات متحده شرایط سدها به نارضایتبخش، ضعیف، نسبتا خوب و رضایتبخش رتبهبندی شدهاند، که این رتبهبندی از ایالتی به ایالت دیگر و با بازرسان مختلف با یکدیگر تفاوت دارند. بنا به یک بررسی کوتاه توسط Weather.com سیاههی سدهای پرخطر در ایالات متحده بدین ترتیب است:
جورجیا ۲۰۰ سد نارضایتبخش یا ضعیف، کارولینای شمالی ۱۶۸، پنسیلوانیا ۱۴۵، میسیسیپی ۱۳۱، اوهایو ۱۲۴، ایندیانا ۶۵، نیویورک ۴۸، ماساچوست ۳۹، کانزاس ۲۶، کلرادو ۲۴، وایومینگ ۱۸، آریزونا ۱۶ و مونتانا ۱۱.
https://ecowatch.com/dam-failure-flooding-risk-2641329135.html
🔻خوانندهی فرهیختهی فرهیختگان!
یکبار دیگر این گزارش کوتاه، اما گویا و البته تکاندهنده را بخوانیم و با خود بیاندیشیم که چرا وزارت نیرو در این حوزه همهی خبرها را از بیم نگرانی مردم یا قطع بودجه ساخت سدهای جدید سانسور میکند؟
🔹️این یادداشت نخستینبار در #روزنامه_فرهیختگان به نشانی زیر منتشر شده است:
http://farhikhtegandaily.com/news/34215/۱۶۸۸-سدی-که-هر-لحظه-ممکن-است-در-آمریکا-یک-فاجعه-بیافرینند/
#نه_به_غلبه_تفکر_سازهای_در_مدیریت_آب
🇮🇷: @darvishnameh
✍ بنا به یک بررسی پژوهشی بسیار جامع که توسط گروهی از پژوهشگران با تخصصهای گوناگون انجامشده و نتایج آن برای نخستین بار توسط آسوشیتدپرس منتشرشده است، دستکم ۱۶۸۸ سد در سراسر ایالات متحده در شرایط چنان پرخطری بهسر میبرند که در صورت خراب شدن میتوانند سیلهای تهدیدکنندهای برای خانهها، مغازهها و کل زیرساختهای جوامعی باشند که در نزدیکی آنها قرار گرفتهاند.
این پژوهش در طول دو سال با بررسی گزارشها و دادهها به این نتیجه رسیده که حداقل ۱۶۸۸ سد در شرایط بسیار پرخطر در ۴۴ ایالت آمریکا و پورتوریکو قرار دارند. البته آسوشیتدپرس رقم واقعی را بسیار بالاتر میداند. برخی از ایالات از ارایه رتبهبندی سدهای خود امتناع کردهاند و برخی دیگر هم مانند ایران کلا بهدلیل کمبود بودجه، کارمند و یا بیمیلی مقامات مسئول با موضوعی به نام شفافیت، ماجرا را محرمانه و یا غیرقابل دسترس تلقی میکنند و البته در نبود رسانههای مستقل و خبرنگاران متخصص ممکن است چنین رویهای تداوم نیز بیابد. به عنوان مثال اگر در آمریکا میدانیم که دستکم وضعیت پایداری ۱۶۸۸ نامطلوب است، در ایران چگونه است که حتی یک مورد هم رسانهای نمیشود و فقط همواره شایعاتی درباره سدهایی چون کرخه، مسجد سلیمان، گتوند، داریان، شهید مدنی و ... وجود دارد؟!
در فرازی دیگر از این گزارش مهم میخوانیم: برمبنای اطلاعات مندرج در سیاههی ملی سدهای آمریکا، بیش از ۹۰هزار سد وجود دارند که قدمت بخش عمده آنها بیشتر از ۵۰ سال است. بین سالهای ۱۸۵۰ و ۲۰۱۷ نزدیک به ۳۵۰۰ نفر در نتیجه شکست ۶۴ سد در ایالات متحده جان خود را از دست دادهاند. درخواستهای نظارتی و سرمایهگذاری در زیرساختها تا حد قابل توجهی در کاهش خرابی سدها موثر بودهاند، اما همچنان حدود ۱۰۰۰ سد در طول چهار دهه اخیر ویران شدهاند؛ رخدادی که منجر به کشتهشدن ۳۴ نفر شد. مارک آگدن، کارشناس فنی انجمن مسئولان ایمنی سدهای کشور به آسوشیتدپرس گفته که «هزاران نفر در این کشور در پائیندست سدهایی زندگی میکنند که بنا به استانداردهای جاری ناقص محسوب میشوند.» یک برآورد تخمین میزند که ۷۰ میلیارد دلار برای به روز کردن ۹۰هزار سد لازم است. راستی این رقم برای حدود یکهزار سدی که در ایران ساخته شده چقدر است و واقعاً چه کسی مسوول است؟!
کریگ فاگیت، رئیس سابق آژانس مدیریت بحران فدرال، میگوید «اغلب مردمی که در پائیندست زندگی میکنند هیچ آگاهی از آسیبپذیری سدها ندارند. اگر آنها خراب شوند، بدون هشدار خراب میشوند و آنوقت، ناگهان شما با دیواری از آب و رسوبات روبرو هستید که به سمت خانهتان هجوم میآورد و زمانی هم اگر برای بیرون رفتن از خانه بماند، بسیار کوتاه است.»
از سال ۱۹۸۰ سالانه بطور متوسط ۲۴ سد خراب میشوند. در ایالات متحده شرایط سدها به نارضایتبخش، ضعیف، نسبتا خوب و رضایتبخش رتبهبندی شدهاند، که این رتبهبندی از ایالتی به ایالت دیگر و با بازرسان مختلف با یکدیگر تفاوت دارند. بنا به یک بررسی کوتاه توسط Weather.com سیاههی سدهای پرخطر در ایالات متحده بدین ترتیب است:
جورجیا ۲۰۰ سد نارضایتبخش یا ضعیف، کارولینای شمالی ۱۶۸، پنسیلوانیا ۱۴۵، میسیسیپی ۱۳۱، اوهایو ۱۲۴، ایندیانا ۶۵، نیویورک ۴۸، ماساچوست ۳۹، کانزاس ۲۶، کلرادو ۲۴، وایومینگ ۱۸، آریزونا ۱۶ و مونتانا ۱۱.
https://ecowatch.com/dam-failure-flooding-risk-2641329135.html
🔻خوانندهی فرهیختهی فرهیختگان!
یکبار دیگر این گزارش کوتاه، اما گویا و البته تکاندهنده را بخوانیم و با خود بیاندیشیم که چرا وزارت نیرو در این حوزه همهی خبرها را از بیم نگرانی مردم یا قطع بودجه ساخت سدهای جدید سانسور میکند؟
🔹️این یادداشت نخستینبار در #روزنامه_فرهیختگان به نشانی زیر منتشر شده است:
http://farhikhtegandaily.com/news/34215/۱۶۸۸-سدی-که-هر-لحظه-ممکن-است-در-آمریکا-یک-فاجعه-بیافرینند/
#نه_به_غلبه_تفکر_سازهای_در_مدیریت_آب
EcoWatch
More Than 1,600 Hazardous Dams Pose Life-Threatening Risk to Americans - EcoWatch
At least 1,688 dams across the U.S. are in such a hazardous condition that, if they fail, could force life-threatening floods on nearby homes, businesses, infrastructure or entire communities. There are more than 90,000 dams across the nation with a large…
🔻هشدار جدید سازمان بهداشت جهانی درباره تشدید کمتحرکی در کودکان جهان!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
🔹️یادداشت امروزم - ۱۹آذر - در صفحه نخست #روزنامه_فرهیختگان:
✍ پژوهشگران میگویند: کمی بیش از ۸۰٪ از نوجوانان بین ۱۱ تا ۱۷ سال در سال ۲۰۱۶ از لحاظ جسمی به اندازه کافی فعال نبودهاند. این گزارش نخستین ارزیابی جهانی در زمینه سطح فعالیت جسمی نوجوانان به عنوان یک عامل عمده در چاقی، بیماری قند و دیگر مشکلات سلامتی است. نکته تاملبرانگیز اینکه تا چه اندازه یک کشور ثروتمند است، تفاوتی در میزان کمتحرکی ندارد، بلکه آنچه در این مورد مهم جلوه میکند، جنسیت است! درواقع دختران کمتر از پسران تحرک جسمی دارند. در آمریکا درصد پسرانی که به اندازه کافی فعالیت جسمی دارند بین سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۶ اندکی افزایش پیدا کرده، درحالیکه درصد دختران ثابت مانده. این بررسی یک ناهنجاری از کمبودی بزرگ را در سراسر دنیا به تصویر میکشد که برای مقابله با آن نیاز به رویکردی چند لایه و شاید فراتر از مرزها است. رگینا گوتهولد، از سازمان بهداشت جهانی و نگارنده اصلی گزارش میگوید: «آنجا که افزایش تحرک در حد کمی بهوقوع پیوسته، میتوان با تحول در مدارس، شرکت بیشتر در ورزش، ایجاد مکانهای جدید برای فعالیتهای جسمی و افزایش آگاهی درباره اهمیت فعالیت جسمی از طریق آموزش و کمپینهای رسانهای موثرتر واقع شد. اما این اقدامات ظاهرا تنها شامل پسران شده تا دختران.» در ایالات متحده درصد کل نوجوانان با کمبود تحرک جسمی از ۷۶ به ۷۲٪ کاهش پیدا کرده، اما این رقم فقط شامل پسران میشود، دختران هنوز در ۸۰٪ باقی ماندهاند. - رقمی که البته در بین زنان ایرانی ۹۳درصد است! - به عقیده گوت هولد «برای افزایش تحرک دختران و کاهش شکاف بین جنسیتها توسعه استراتژیهایی که بهویژه دختران را در رفتارهای تحرک جسمی آنها نشانه میگیرد، بسیار مهم است.» به گفته دکتر بلیز نِمِث دلیل اختلاف تحرک بین جنسیت، علاوه بر هنجارها و قوانین مرسوم در دور نگهداشتن دختران از تحرک جسمی در برخی کشورها، بهنظر میرسد که دختران به اندازه پسران از امکانات برابر برای فعالیت جسمی برخوردار نیستند. مهمترین عامل شرکت در ورزش برای کودکان، لذت و شادی است. فعالیت جسمی باید لذتبخش باشد. فرای این نکته، برای تغییر روند کنونی، دیدگاه ما نسبت به تحرک جسمی نیاز به تغییر دارد- از چیزی که به کاهش وزن کمک میکند به چیزی که موجب سلامتی است. به گفته کاهان مبارزه با کمبود تحرک نیاز به رویکردی شبیه به مبارزه با مشکلاتی مانند مصرف دخانیات دارد: طراحی بالا به پائین و پائین به بالا. این تنها راهی است که ما با آن در ارتباط با دیگر معضلات پیشرفت داشتهایم. از پائین به بالا شامل آگاهسازی در میان پدر و مادرها، آموزگاران و دیگران است که میتوانند کودکان را به زندگی سالم تشویق کنند. از بالا به پائین شامل کاهش موانع بر سر راه فعالیتهای بدنی - مانند افزایش زمان برای تحرک جسمی در مدارس و نشانهگیری محیطزیست تا به طور مثال شهرها امکانات بیشتری برای پیادهروی و دوچرخهسواری ایجاد کنند. دکتر گوتهولد به کمبود این امکانات در برخی کشورها و سطح بسیار پائین تحرک جسمی در آنجا اشاره میکند. برای نمونه در کره جنوبی ۹۷٪ از دختران و ۹۱٪ از پسران به اندازه کافی فعالیت جسمی ندارند. گوتهلد گمان دارد که این ارقام در چنین کشورهایی میتواند با تمرکز شدید بر دستاوردهای آکادمیکی در مدرسه به جای ترویج فعالیتهای جسمی در ارتباط باشد. علاوه بر این ساخت و سازهای متراکم در مناطق شهری از جمله دلایل این مشکل است. به گفته او «ترافیک سنگین و محیطزیست نامطمئن برای پیادهروی یا دوچرخهسواری بهویژه در کلانشهرها میتوانند دلایل دیگری برای این معضلات باشند.»
🔹️خواننده فهیم فرهیختگان!
همانطور که در این تازهترین گزارش سازمان بهداشت جهانی نیز آشکار است، عدم توجه به مهار زمینههای تشدید کمتحرکی، به ویژه در دختران، میتواند هزینههایی هنگفت را به دوش مالیاتدهندگان برای درمان بیماریهای غیرواگیر چون دیابت، کبدچرب، سکتههای قلبی و فشار خون تحمیل کند. در این میان، عوارض کمتحرکی در زنان، خسارتهایی به مراتب بیشتر در توانایی زایشی جامعه و کیفیت سلامت، خلاقیت و نشاط ایرانیان برجای مینهد. بیشک نهادهایی چون رسانه ملی، آموزش و پرورش، دانشگاهها، وزارت ورزش، حوزههای علمیه و سازمان حفاظت محیطزیست باید از سلسله اقدامهایی که توسط برخی شهرداریها، از جمله در تهران، شیراز، تبریز، اصفهان، مشهد، قزوین، قم، اراک و یزد برای تغییر مبلمان شهری از خودرومحوری به زیستمحوری میشود، حمایت جدیتر کنند. هر قدمی که از خطر کمتحرکی بدون قید جنسیت در جامعه بکاهد، یعنی: بر عیار تابآوری، ژینایی و امنیت آینده جامعه ایرانی افزوده است.
http://farhikhtegandaily.com/images/newspaper/2019/12/1631/1_1631.pdf
🇮🇷: @darvishnameh
🔹️یادداشت امروزم - ۱۹آذر - در صفحه نخست #روزنامه_فرهیختگان:
✍ پژوهشگران میگویند: کمی بیش از ۸۰٪ از نوجوانان بین ۱۱ تا ۱۷ سال در سال ۲۰۱۶ از لحاظ جسمی به اندازه کافی فعال نبودهاند. این گزارش نخستین ارزیابی جهانی در زمینه سطح فعالیت جسمی نوجوانان به عنوان یک عامل عمده در چاقی، بیماری قند و دیگر مشکلات سلامتی است. نکته تاملبرانگیز اینکه تا چه اندازه یک کشور ثروتمند است، تفاوتی در میزان کمتحرکی ندارد، بلکه آنچه در این مورد مهم جلوه میکند، جنسیت است! درواقع دختران کمتر از پسران تحرک جسمی دارند. در آمریکا درصد پسرانی که به اندازه کافی فعالیت جسمی دارند بین سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۶ اندکی افزایش پیدا کرده، درحالیکه درصد دختران ثابت مانده. این بررسی یک ناهنجاری از کمبودی بزرگ را در سراسر دنیا به تصویر میکشد که برای مقابله با آن نیاز به رویکردی چند لایه و شاید فراتر از مرزها است. رگینا گوتهولد، از سازمان بهداشت جهانی و نگارنده اصلی گزارش میگوید: «آنجا که افزایش تحرک در حد کمی بهوقوع پیوسته، میتوان با تحول در مدارس، شرکت بیشتر در ورزش، ایجاد مکانهای جدید برای فعالیتهای جسمی و افزایش آگاهی درباره اهمیت فعالیت جسمی از طریق آموزش و کمپینهای رسانهای موثرتر واقع شد. اما این اقدامات ظاهرا تنها شامل پسران شده تا دختران.» در ایالات متحده درصد کل نوجوانان با کمبود تحرک جسمی از ۷۶ به ۷۲٪ کاهش پیدا کرده، اما این رقم فقط شامل پسران میشود، دختران هنوز در ۸۰٪ باقی ماندهاند. - رقمی که البته در بین زنان ایرانی ۹۳درصد است! - به عقیده گوت هولد «برای افزایش تحرک دختران و کاهش شکاف بین جنسیتها توسعه استراتژیهایی که بهویژه دختران را در رفتارهای تحرک جسمی آنها نشانه میگیرد، بسیار مهم است.» به گفته دکتر بلیز نِمِث دلیل اختلاف تحرک بین جنسیت، علاوه بر هنجارها و قوانین مرسوم در دور نگهداشتن دختران از تحرک جسمی در برخی کشورها، بهنظر میرسد که دختران به اندازه پسران از امکانات برابر برای فعالیت جسمی برخوردار نیستند. مهمترین عامل شرکت در ورزش برای کودکان، لذت و شادی است. فعالیت جسمی باید لذتبخش باشد. فرای این نکته، برای تغییر روند کنونی، دیدگاه ما نسبت به تحرک جسمی نیاز به تغییر دارد- از چیزی که به کاهش وزن کمک میکند به چیزی که موجب سلامتی است. به گفته کاهان مبارزه با کمبود تحرک نیاز به رویکردی شبیه به مبارزه با مشکلاتی مانند مصرف دخانیات دارد: طراحی بالا به پائین و پائین به بالا. این تنها راهی است که ما با آن در ارتباط با دیگر معضلات پیشرفت داشتهایم. از پائین به بالا شامل آگاهسازی در میان پدر و مادرها، آموزگاران و دیگران است که میتوانند کودکان را به زندگی سالم تشویق کنند. از بالا به پائین شامل کاهش موانع بر سر راه فعالیتهای بدنی - مانند افزایش زمان برای تحرک جسمی در مدارس و نشانهگیری محیطزیست تا به طور مثال شهرها امکانات بیشتری برای پیادهروی و دوچرخهسواری ایجاد کنند. دکتر گوتهولد به کمبود این امکانات در برخی کشورها و سطح بسیار پائین تحرک جسمی در آنجا اشاره میکند. برای نمونه در کره جنوبی ۹۷٪ از دختران و ۹۱٪ از پسران به اندازه کافی فعالیت جسمی ندارند. گوتهلد گمان دارد که این ارقام در چنین کشورهایی میتواند با تمرکز شدید بر دستاوردهای آکادمیکی در مدرسه به جای ترویج فعالیتهای جسمی در ارتباط باشد. علاوه بر این ساخت و سازهای متراکم در مناطق شهری از جمله دلایل این مشکل است. به گفته او «ترافیک سنگین و محیطزیست نامطمئن برای پیادهروی یا دوچرخهسواری بهویژه در کلانشهرها میتوانند دلایل دیگری برای این معضلات باشند.»
🔹️خواننده فهیم فرهیختگان!
همانطور که در این تازهترین گزارش سازمان بهداشت جهانی نیز آشکار است، عدم توجه به مهار زمینههای تشدید کمتحرکی، به ویژه در دختران، میتواند هزینههایی هنگفت را به دوش مالیاتدهندگان برای درمان بیماریهای غیرواگیر چون دیابت، کبدچرب، سکتههای قلبی و فشار خون تحمیل کند. در این میان، عوارض کمتحرکی در زنان، خسارتهایی به مراتب بیشتر در توانایی زایشی جامعه و کیفیت سلامت، خلاقیت و نشاط ایرانیان برجای مینهد. بیشک نهادهایی چون رسانه ملی، آموزش و پرورش، دانشگاهها، وزارت ورزش، حوزههای علمیه و سازمان حفاظت محیطزیست باید از سلسله اقدامهایی که توسط برخی شهرداریها، از جمله در تهران، شیراز، تبریز، اصفهان، مشهد، قزوین، قم، اراک و یزد برای تغییر مبلمان شهری از خودرومحوری به زیستمحوری میشود، حمایت جدیتر کنند. هر قدمی که از خطر کمتحرکی بدون قید جنسیت در جامعه بکاهد، یعنی: بر عیار تابآوری، ژینایی و امنیت آینده جامعه ایرانی افزوده است.
http://farhikhtegandaily.com/images/newspaper/2019/12/1631/1_1631.pdf
🔻با هستههای گیلاس، زردآلو، هلو و آلبالو دردی از آلامِ طبیعت ایران کاسته نخواهد شد!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
1️⃣ با آغاز فصل میوههای هستهدار، دوباره متنی دارد دست به دست در شبکههای مجازی میچرخد که به مردم توصیه میکند برای اینکه ایران به جنگلی از درختانِ مثمر بدل شود، در مسافرت، کمپینگها و طبیعتگردیها با خود هستههای میوه حمل کرده و هرجا که توانستید در دل خاک چال کنید.
2️⃣ نخست آنکه امسال از قضا تا جایی که میتوان باید طبیعتگردی را متوقف کرده و مقررات مربوط به #پاندمی_کووید۱۹ و فاصلهگذاری هوشمند را رعایت کنیم تا با موج دوم کرونا چون اهواز روبرو نشویم.
3️⃣ در عین حال، طبیعت ایران خزانهی ژنتیکی و بذور درخوری دارد. نگاه کنید به سیمای طبیعی دشتها و کوهستانهای ایران در اردیبهشت ۱۳۹۹؛ از دامنههای جنوبی البرز در جوار پایتخت تا بینالود، تفتان، اردستان، کنارههای جازموریان، دشت سیستان، کویر حاجعلیقلی دامغان، انارک، گنو در هرمزگان، کرکس در اصفهان، شنزارهای میشداغ خوزستان و دامنههای سبزکوه در سرشاخههای کارون، جملگی با تنپوشی مخملی و سبزرنگ پوشیده شدهاند. چرا؟ چون امسال بارندگی بسیار خوب بوده و البته حضور آدمها بسیار کم!
4️⃣ نگاه کنید به موفقیت منطقهی حفاظتشدهی هزار هکتاری الگِن در کهگیلویه و بویراحمد که هزاران دانه بلوط جوانه زده و سنجابها به منطقه برگشتهاند؛ نگاه کنید به حال خوب زنبورها تا کل و بزها در دامنههای پاقلات در قلمرو شهرستان لامرد استان فارس و نگاه کنید به رژه کبکها و تیهوها در منصورآباد رفسنجان که چگونه در لابلای گیاهان یکساله بازیگوشی میکنند.
5️⃣ این مشاهدات ثابت میکند که طبیعت خود میداند چه زمان و در کجا زمان رویش است و با چه گونهای. در عین حال، نباید تصور کرد که گونههای اهلیشده باغی چون اغلب میوههای هستهدار یارای رقابت در محیط وحشی و طبیعی را داشته و بیشک در رقابت با گونههای بومی منطقه که خواهشهای بومشناختی کمتری دارند، حذف خواهند شد.
6️⃣ درثانی اشتباه طرحهایی چون #فلاحت_در_فراغت که در استان فارس اجرا شد را نباید تکرار کنیم و گمان بریم که با آبیاری و تیمار درختان مثمر به تابآوری سرزمین خدمت میکنیم. چنین حرکتهایی فقط پوششهای طبیعی و سازگار منطقه را نابود کرده و منطقه را مستعد تشدید چشمههای تولید گرد و خاک میکند.
7️⃣ راه بازگشت تابآوری و احیای مراتع، جنگلها و تالابهای ایران، کاهش فشار بر این عرصهها و عدم تجاوز به حریمشان است. بهترین خدمت ما این است که از همین امروز پیمان بندیم دستکم یک وعده از غذای گوشتی خود در هفته کم کرده و هرگز پلاستیکی در طبیعت رها نخواهم کرد. این به مراتب، نفعش بیشتر از پراکنش هسته درختان میوهدار است.
🔸️این یادداشت در صفحه یک از شماره امروز - ۲۰ اردیبهشت ۹۹ - #روزنامه_فرهیختگان منتشر شده است:
http://farhikhtegandaily.com/newspaper/3034/1/&page=176216
🇮🇷: @darvishnameh
1️⃣ با آغاز فصل میوههای هستهدار، دوباره متنی دارد دست به دست در شبکههای مجازی میچرخد که به مردم توصیه میکند برای اینکه ایران به جنگلی از درختانِ مثمر بدل شود، در مسافرت، کمپینگها و طبیعتگردیها با خود هستههای میوه حمل کرده و هرجا که توانستید در دل خاک چال کنید.
2️⃣ نخست آنکه امسال از قضا تا جایی که میتوان باید طبیعتگردی را متوقف کرده و مقررات مربوط به #پاندمی_کووید۱۹ و فاصلهگذاری هوشمند را رعایت کنیم تا با موج دوم کرونا چون اهواز روبرو نشویم.
3️⃣ در عین حال، طبیعت ایران خزانهی ژنتیکی و بذور درخوری دارد. نگاه کنید به سیمای طبیعی دشتها و کوهستانهای ایران در اردیبهشت ۱۳۹۹؛ از دامنههای جنوبی البرز در جوار پایتخت تا بینالود، تفتان، اردستان، کنارههای جازموریان، دشت سیستان، کویر حاجعلیقلی دامغان، انارک، گنو در هرمزگان، کرکس در اصفهان، شنزارهای میشداغ خوزستان و دامنههای سبزکوه در سرشاخههای کارون، جملگی با تنپوشی مخملی و سبزرنگ پوشیده شدهاند. چرا؟ چون امسال بارندگی بسیار خوب بوده و البته حضور آدمها بسیار کم!
4️⃣ نگاه کنید به موفقیت منطقهی حفاظتشدهی هزار هکتاری الگِن در کهگیلویه و بویراحمد که هزاران دانه بلوط جوانه زده و سنجابها به منطقه برگشتهاند؛ نگاه کنید به حال خوب زنبورها تا کل و بزها در دامنههای پاقلات در قلمرو شهرستان لامرد استان فارس و نگاه کنید به رژه کبکها و تیهوها در منصورآباد رفسنجان که چگونه در لابلای گیاهان یکساله بازیگوشی میکنند.
5️⃣ این مشاهدات ثابت میکند که طبیعت خود میداند چه زمان و در کجا زمان رویش است و با چه گونهای. در عین حال، نباید تصور کرد که گونههای اهلیشده باغی چون اغلب میوههای هستهدار یارای رقابت در محیط وحشی و طبیعی را داشته و بیشک در رقابت با گونههای بومی منطقه که خواهشهای بومشناختی کمتری دارند، حذف خواهند شد.
6️⃣ درثانی اشتباه طرحهایی چون #فلاحت_در_فراغت که در استان فارس اجرا شد را نباید تکرار کنیم و گمان بریم که با آبیاری و تیمار درختان مثمر به تابآوری سرزمین خدمت میکنیم. چنین حرکتهایی فقط پوششهای طبیعی و سازگار منطقه را نابود کرده و منطقه را مستعد تشدید چشمههای تولید گرد و خاک میکند.
7️⃣ راه بازگشت تابآوری و احیای مراتع، جنگلها و تالابهای ایران، کاهش فشار بر این عرصهها و عدم تجاوز به حریمشان است. بهترین خدمت ما این است که از همین امروز پیمان بندیم دستکم یک وعده از غذای گوشتی خود در هفته کم کرده و هرگز پلاستیکی در طبیعت رها نخواهم کرد. این به مراتب، نفعش بیشتر از پراکنش هسته درختان میوهدار است.
🔸️این یادداشت در صفحه یک از شماره امروز - ۲۰ اردیبهشت ۹۹ - #روزنامه_فرهیختگان منتشر شده است:
http://farhikhtegandaily.com/newspaper/3034/1/&page=176216
فرهیختگان آنلاین
روزنامه فرهیختگان | تاریخ:1399/02/20 | صفحه:1
- صفحه 176216
🔸️رمزنگاری از صدور یک فرمان در سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور!🔸️
🇮🇷: @darvishnameh
✍ سرانجام پس از بیش از نیمقرن مخالفت کارشناسی و دو سال مطالبه مردمی، عالیترین مقام متولی منابع طبیعی کشور صدای منتقدین را شنید و در فرمانی بیسابقه دستور توقف یکساله استفاده از خاکپوش - مالچ - های نفتی را برای تثبیت شنهای روان صادر کرد تا در این فرصت بتوان به ارزیابی جامعتری از خسارتها یا دستاوردهای احتمالی این روش رسید. تاملبرانگیزتر آنکه #مسعود_منصور در ضیافتی این دستور را صادر کرد که تقریباً همهی شیفتگانِ مالچپاشی را دفتر بیابان سازمان جنگلها به دور هم جمع کرده و آنها نیز مجنونوار به دفاع از عملکرد خویش و منافع تمامنشدنی تداوم روش مالچپاشی پرداختند. اما سرانجام چنین فرمانی صادر شد! چرا؟
🔻 یادداشت یکم در صفحه نخستِ شماره امروزِ #روزنامه_فرهیختگان - اول خرداد ۹۹ - به رمزگشایی از این فرمان تاریخی اختصاص دارد:
#رمزگشایی_از_یک_فرمان_تاریخی
#نه_به_مالچپاشی
#اهمیت_روشنگری_مردمی
http://farhikhtegandaily.com/newspaper/3945/1/&page=177285
🇮🇷: @darvishnameh
✍ سرانجام پس از بیش از نیمقرن مخالفت کارشناسی و دو سال مطالبه مردمی، عالیترین مقام متولی منابع طبیعی کشور صدای منتقدین را شنید و در فرمانی بیسابقه دستور توقف یکساله استفاده از خاکپوش - مالچ - های نفتی را برای تثبیت شنهای روان صادر کرد تا در این فرصت بتوان به ارزیابی جامعتری از خسارتها یا دستاوردهای احتمالی این روش رسید. تاملبرانگیزتر آنکه #مسعود_منصور در ضیافتی این دستور را صادر کرد که تقریباً همهی شیفتگانِ مالچپاشی را دفتر بیابان سازمان جنگلها به دور هم جمع کرده و آنها نیز مجنونوار به دفاع از عملکرد خویش و منافع تمامنشدنی تداوم روش مالچپاشی پرداختند. اما سرانجام چنین فرمانی صادر شد! چرا؟
🔻 یادداشت یکم در صفحه نخستِ شماره امروزِ #روزنامه_فرهیختگان - اول خرداد ۹۹ - به رمزگشایی از این فرمان تاریخی اختصاص دارد:
#رمزگشایی_از_یک_فرمان_تاریخی
#نه_به_مالچپاشی
#اهمیت_روشنگری_مردمی
http://farhikhtegandaily.com/newspaper/3945/1/&page=177285
🔻چه کسی به رییسجمهور در حوزه محیطزیست اطلاعات غلط میدهد؟!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
✍ روز گذشته رییسجمهور #حسن_روحانی در سخنانی بیسابقه از عملکرد محیطزیستی دولت متبوعش دفاع کرده و باز تاکید نمود که "بهحق ما دولت محیطزیستی بودهایم!" صفحات یک، دو و هفت #روزنامه_فرهیختگانِ امروز - ۲۲خرداد ۱۳۹۹ - را بخوانید تا دریابید چرا دولت حسن روحانی حتی سایه یک دولت محیطزیستی هم نبوده و کارنامهای به شدت مایوسکننده در این حوزه داشته است. دولتی که #مدارس_طبیعت را میبندد، #مرجعیت_تنوعزیستی را به وزارت جهادکشاورزی انتقال میدهد، بر اجرای طرح انتقال آب از خزر به کویر مرکزی، از #زاب و از سرشاخههای کارون اصرار میورزد؛ دولتی که برای مالچپاشی پول دارد، اما برای اطفای حریق جنگلها ندارد؛ دولتی که در ارزشگذاری اقتصادی مواهب طبیعی و در پیشبرد استحصال انرژیهای نو بازماند و دولتی که نتوانست درصد بیشتری از مردم را به استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی ترغیب کند، چگونه میتواند از عملکرد محیطزیستیاش دفاع کند. مشروح تحلیلم را در نشانی زیر بخوانید:
#دولت_محیط_نیستی_نه_محیط_زیستی
http://farhikhtegandaily.com/printview/178299/
🇮🇷: @darvishnameh
✍ روز گذشته رییسجمهور #حسن_روحانی در سخنانی بیسابقه از عملکرد محیطزیستی دولت متبوعش دفاع کرده و باز تاکید نمود که "بهحق ما دولت محیطزیستی بودهایم!" صفحات یک، دو و هفت #روزنامه_فرهیختگانِ امروز - ۲۲خرداد ۱۳۹۹ - را بخوانید تا دریابید چرا دولت حسن روحانی حتی سایه یک دولت محیطزیستی هم نبوده و کارنامهای به شدت مایوسکننده در این حوزه داشته است. دولتی که #مدارس_طبیعت را میبندد، #مرجعیت_تنوعزیستی را به وزارت جهادکشاورزی انتقال میدهد، بر اجرای طرح انتقال آب از خزر به کویر مرکزی، از #زاب و از سرشاخههای کارون اصرار میورزد؛ دولتی که برای مالچپاشی پول دارد، اما برای اطفای حریق جنگلها ندارد؛ دولتی که در ارزشگذاری اقتصادی مواهب طبیعی و در پیشبرد استحصال انرژیهای نو بازماند و دولتی که نتوانست درصد بیشتری از مردم را به استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی ترغیب کند، چگونه میتواند از عملکرد محیطزیستیاش دفاع کند. مشروح تحلیلم را در نشانی زیر بخوانید:
#دولت_محیط_نیستی_نه_محیط_زیستی
http://farhikhtegandaily.com/printview/178299/
🇮🇷: @darvishnameh
✍گزارش امروز - ۲تیر ۱۳۹۹ - روزنامه فرهیختگان را از ماجرای سقوط هواپیمای تهران به یاسوج بخوانید؛ پرواز مرگباری که جان هادی فهیمی عزیز و جمعی از محیطزیستیها را گرفت. آیا بازگشایی جعبه سیاه میتواند نوری در تاریکخانه بتاباند؟!
#هادی_فهیمی
#سقوط_پرواز_تهران_به_یاسوج
#جعبه_سیاه
#روزنامه_فرهیختگان
http://farhikhtegandaily.com/newspaper/3965/1/&page=178815
✍گزارش امروز - ۲تیر ۱۳۹۹ - روزنامه فرهیختگان را از ماجرای سقوط هواپیمای تهران به یاسوج بخوانید؛ پرواز مرگباری که جان هادی فهیمی عزیز و جمعی از محیطزیستیها را گرفت. آیا بازگشایی جعبه سیاه میتواند نوری در تاریکخانه بتاباند؟!
#هادی_فهیمی
#سقوط_پرواز_تهران_به_یاسوج
#جعبه_سیاه
#روزنامه_فرهیختگان
http://farhikhtegandaily.com/newspaper/3965/1/&page=178815
🔻چه کنیم تا حالِ محیطبان و طبیعت هر دو خوب شود؟🔻
🇮🇷: @darvishnameh
گفتگوی ابوالقاسم رحمانی با محمد درویش در فرهیختگان، ۱۴تیر ۱۳۹۹
✍بیش از ۱۳۰ نفر از محیطبانان ما تاکنون شهید شدهاند. صدها نفر هم زخمی شدهاند و خانه و خانواده بسیاری از آنها هم در این درگیریها آسیب دیده است. یک جنگ اعلامنشده بین محیطبانان، جنگلبانان و متخلفان که اغلب جامعه محلی یا شکارچیان و قاچاقچیان چوب هستند، در جریان است. مساله غمانگیز این است که در هیچجای دنیا امکان ندارد یگانهای حفاظت محیطزیست تا این حد درمعرض خطر از دست دادن جان و تهدیدهای امنیتی باشند. اگر این را با ناامنترین کشورهای آفریقایی هم مقایسه کنید، رنجرها در آنجا هم این میزان تلفات ندادهاند. در ایالاتمتحده آمریکا که پنج برابر ایران وسعت مناطق حفاظتشده دارد، در طول ۹۰سال گذشته ۲۵نفر از رنجرها یا محیطبانان کشته شدهاند و همه در اثر حوادث طبیعی بوده است، مثلا از کوه سقوط کرده یا حیوان وحشی به آنها حمله کرده یا آلوده به زهر حیوانی شدهاند. اینکه ۱۳۰ محیطبان ما و اگر جنگلبانان را هم اضافه کنیم بیش از ۱۴۰ نفر میشود، در کشور ما شهید شدهاند، نشان میدهد یک مشکل جدی وجود دارد. افزایش شکار، جنگلخواری و قاچاق چوب بهدلیل نبودحمایت سیستم از محیطبانان است.
محمد درویش در ادامه با انتقاد از این رویه که مشکلات محیطزیستی و ضعف در محیطبانی را به گردن مردم میاندازند، گفت: نباید این اتهام را بزنیم که مردم فهم درستی در حوزه محیطزیست ندارند و باید تنبیهات را بیشتر کنیم. این مردم همان مردمی هستند که جان برکف الان آتش را خاموش میکنند که چهار نفر از مردم هم برای همین ازخودگذشتگی امسال شهید شدند. هرموقع که از مردم درخواست کمک میکنیم، کمک میکنند پس مردم مشکلی ندارند بلکه نوع مدیریت در حوزه محیطزیست و منابع طبیعی بهشدت مردمگریز است و بهشدت سهم اندکی از شیوههای جلب مشارکت مردمی و تکنولوژیهای روز دارد. این خطر ایجاد میکند. این بیاعتمادی ایجاد میکند. در همهجای دنیا محیطبانان به تجهیزات سنجش از راه دور مجهز هستند. به این ترتیب میتوانند منطقه مورد مدیریت خود را با استفاده از این تجهیزات و دوربینهای مخصوص مورد بررسی قرار دهند. اگر متخلفی وارد منطقه شد، بهراحتی با این دوربینها شناسایی کرده و به دادگاه و دادستانی معرفی کنند. نیازی نیست محیطبان یا جنگلبان با متخلف درگیر شود که قتل یا جرحی اتفاق بیفتد. ما همچنان با همان روشهای بدوی انتظار داریم محیطبان با اسلحهای در دست که نمیتواند از آن استفاده کند، به جنگ متخلفان برود. مشخص است حاصل به ریختن خون بیشتر میانجامد؛ محیطبان اگر شانس بیاورد و نخستین تیر بهسمت او شلیک شود و کشته نشود، حق دارد دفاع کند و شلیک کند ولی اگر بخواهد خود به مدیریت و حلوفصل کردن مشکل اقدام و متخلف را دستگیر کند و متخلف بخواهد مقاومت کند و در این میان درگیری اتفاق بیفتد و نتواند ثابت کند اولین تیر را متخلف شلیک کرده است، محکوم به اعدام میشود، همانطور که هشت نفر تاکنون محکوم به اعدام شدهاند و یک نفر هم سال گذشته از محیطبانان ما اعدام شد. چه انگیزهای برای محیطبان باقی میماند که وقتی این مشکل ایجاد میشود از مایملک تحتامر خود حفاظت شایسته کند. اگر تخلفات بیشتر میشود و میبینید گروهی چشم بر شکار و تخلف میبندند و شکار غیرمجاز افزایش مییابد، قاچاق چوب و زغال افزایش مییابد، بهخاطر این است که محیطبان یا جنگلبان میگوید سیستم از من حمایت نمیکند، چرا باید خود را فدا کنم؟ اصل ماجرا این است که باید با استفاده از تکنولوژیهای روز با تخلفات مقابله کنیم. ما یک سازمان فضایی داریم که اتفاقا این امکانات را بهراحتی میتواند در اختیار سازمان محیطزیست و سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری کشور قرار دهد. بهجای اینکه محیطبان را مجهز به آخرین سلاحهای کشنده روز و جلیقه ضدگلوله کنیم، آنها را مجهز به دستگاههای فناورانه روز کنیم تا بتوانند در همان مقری که نشستهاند همه منطقه خود را تحتپوشش قرار دهند.
مدیریت ضعیف محیطزیست از محیطبانان چهره نامحبوبی بین جامعه محلی ساخته است
این فعال محیطزیست در ادامه با انتقاد از رویه موجود و مدل مدیریتی موجود در سیستم محیطبانی کشور خاطرنشان کرد: «محیطبان باید آموزش ببیند، باید طرز مجاب کردن جامعه محلی را آموزش ببیند، نه اینکه فکر کند با استفاده از تفنگ خود میتواند جامعه محلی را مجاب کند، چقدر این آموزشها را در سازمان محیطزیست یا سازمان جنگلها میدهیم ...
#روزنامه_فرهیختگان
#وضعیت_محیطبانان
#روز_ملی_محیطبان
#گفتگو_با_محمددرویش
🔸️مشروح کامل این گفتگوی مفصل را در نشانی زیر بخوانید و نشر دهید:
http://farhikhtegandaily.com/printview/179601/
🇮🇷: @darvishnameh
گفتگوی ابوالقاسم رحمانی با محمد درویش در فرهیختگان، ۱۴تیر ۱۳۹۹
✍بیش از ۱۳۰ نفر از محیطبانان ما تاکنون شهید شدهاند. صدها نفر هم زخمی شدهاند و خانه و خانواده بسیاری از آنها هم در این درگیریها آسیب دیده است. یک جنگ اعلامنشده بین محیطبانان، جنگلبانان و متخلفان که اغلب جامعه محلی یا شکارچیان و قاچاقچیان چوب هستند، در جریان است. مساله غمانگیز این است که در هیچجای دنیا امکان ندارد یگانهای حفاظت محیطزیست تا این حد درمعرض خطر از دست دادن جان و تهدیدهای امنیتی باشند. اگر این را با ناامنترین کشورهای آفریقایی هم مقایسه کنید، رنجرها در آنجا هم این میزان تلفات ندادهاند. در ایالاتمتحده آمریکا که پنج برابر ایران وسعت مناطق حفاظتشده دارد، در طول ۹۰سال گذشته ۲۵نفر از رنجرها یا محیطبانان کشته شدهاند و همه در اثر حوادث طبیعی بوده است، مثلا از کوه سقوط کرده یا حیوان وحشی به آنها حمله کرده یا آلوده به زهر حیوانی شدهاند. اینکه ۱۳۰ محیطبان ما و اگر جنگلبانان را هم اضافه کنیم بیش از ۱۴۰ نفر میشود، در کشور ما شهید شدهاند، نشان میدهد یک مشکل جدی وجود دارد. افزایش شکار، جنگلخواری و قاچاق چوب بهدلیل نبودحمایت سیستم از محیطبانان است.
محمد درویش در ادامه با انتقاد از این رویه که مشکلات محیطزیستی و ضعف در محیطبانی را به گردن مردم میاندازند، گفت: نباید این اتهام را بزنیم که مردم فهم درستی در حوزه محیطزیست ندارند و باید تنبیهات را بیشتر کنیم. این مردم همان مردمی هستند که جان برکف الان آتش را خاموش میکنند که چهار نفر از مردم هم برای همین ازخودگذشتگی امسال شهید شدند. هرموقع که از مردم درخواست کمک میکنیم، کمک میکنند پس مردم مشکلی ندارند بلکه نوع مدیریت در حوزه محیطزیست و منابع طبیعی بهشدت مردمگریز است و بهشدت سهم اندکی از شیوههای جلب مشارکت مردمی و تکنولوژیهای روز دارد. این خطر ایجاد میکند. این بیاعتمادی ایجاد میکند. در همهجای دنیا محیطبانان به تجهیزات سنجش از راه دور مجهز هستند. به این ترتیب میتوانند منطقه مورد مدیریت خود را با استفاده از این تجهیزات و دوربینهای مخصوص مورد بررسی قرار دهند. اگر متخلفی وارد منطقه شد، بهراحتی با این دوربینها شناسایی کرده و به دادگاه و دادستانی معرفی کنند. نیازی نیست محیطبان یا جنگلبان با متخلف درگیر شود که قتل یا جرحی اتفاق بیفتد. ما همچنان با همان روشهای بدوی انتظار داریم محیطبان با اسلحهای در دست که نمیتواند از آن استفاده کند، به جنگ متخلفان برود. مشخص است حاصل به ریختن خون بیشتر میانجامد؛ محیطبان اگر شانس بیاورد و نخستین تیر بهسمت او شلیک شود و کشته نشود، حق دارد دفاع کند و شلیک کند ولی اگر بخواهد خود به مدیریت و حلوفصل کردن مشکل اقدام و متخلف را دستگیر کند و متخلف بخواهد مقاومت کند و در این میان درگیری اتفاق بیفتد و نتواند ثابت کند اولین تیر را متخلف شلیک کرده است، محکوم به اعدام میشود، همانطور که هشت نفر تاکنون محکوم به اعدام شدهاند و یک نفر هم سال گذشته از محیطبانان ما اعدام شد. چه انگیزهای برای محیطبان باقی میماند که وقتی این مشکل ایجاد میشود از مایملک تحتامر خود حفاظت شایسته کند. اگر تخلفات بیشتر میشود و میبینید گروهی چشم بر شکار و تخلف میبندند و شکار غیرمجاز افزایش مییابد، قاچاق چوب و زغال افزایش مییابد، بهخاطر این است که محیطبان یا جنگلبان میگوید سیستم از من حمایت نمیکند، چرا باید خود را فدا کنم؟ اصل ماجرا این است که باید با استفاده از تکنولوژیهای روز با تخلفات مقابله کنیم. ما یک سازمان فضایی داریم که اتفاقا این امکانات را بهراحتی میتواند در اختیار سازمان محیطزیست و سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری کشور قرار دهد. بهجای اینکه محیطبان را مجهز به آخرین سلاحهای کشنده روز و جلیقه ضدگلوله کنیم، آنها را مجهز به دستگاههای فناورانه روز کنیم تا بتوانند در همان مقری که نشستهاند همه منطقه خود را تحتپوشش قرار دهند.
مدیریت ضعیف محیطزیست از محیطبانان چهره نامحبوبی بین جامعه محلی ساخته است
این فعال محیطزیست در ادامه با انتقاد از رویه موجود و مدل مدیریتی موجود در سیستم محیطبانی کشور خاطرنشان کرد: «محیطبان باید آموزش ببیند، باید طرز مجاب کردن جامعه محلی را آموزش ببیند، نه اینکه فکر کند با استفاده از تفنگ خود میتواند جامعه محلی را مجاب کند، چقدر این آموزشها را در سازمان محیطزیست یا سازمان جنگلها میدهیم ...
#روزنامه_فرهیختگان
#وضعیت_محیطبانان
#روز_ملی_محیطبان
#گفتگو_با_محمددرویش
🔸️مشروح کامل این گفتگوی مفصل را در نشانی زیر بخوانید و نشر دهید:
http://farhikhtegandaily.com/printview/179601/
🔻رمزِ احیای دوباره زاگرس در حمایت از سرمایههای اجتماعی است!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
✍در صفحه نخست روزنامه فرهیختگان امروز - ۲۴تیر ۱۳۹۹ - با مرور یک تجربه موفق در الگِن، آبادبومی کهن که دوباره معجزه مهاجرت معکوس را در قلب کهگیلویه تجربه میکند، کوشیدم تا عواقب فرصتسوزی در این حوزه را با گماردنِ آدمهای اشتباهی در صندلیهایی که برای قوارهی آنها بسیار بزرگ است، هشدار دهم! زاگرس را آمیزهای از فداکاری، درایت، علممحوری، امید و صبوری میسازد و سرمایه اجتماعی برآمده از این پنج محور را باید روی سر نهاد و بزرگش داشت.
#سعید_انصاریان
#معجزه_های_الگن
#روزنامه_فرهیختگان
http://farhikhtegandaily.com/newspaper/3984/1/&page=180343
🇮🇷: @darvishnameh
✍در صفحه نخست روزنامه فرهیختگان امروز - ۲۴تیر ۱۳۹۹ - با مرور یک تجربه موفق در الگِن، آبادبومی کهن که دوباره معجزه مهاجرت معکوس را در قلب کهگیلویه تجربه میکند، کوشیدم تا عواقب فرصتسوزی در این حوزه را با گماردنِ آدمهای اشتباهی در صندلیهایی که برای قوارهی آنها بسیار بزرگ است، هشدار دهم! زاگرس را آمیزهای از فداکاری، درایت، علممحوری، امید و صبوری میسازد و سرمایه اجتماعی برآمده از این پنج محور را باید روی سر نهاد و بزرگش داشت.
#سعید_انصاریان
#معجزه_های_الگن
#روزنامه_فرهیختگان
http://farhikhtegandaily.com/newspaper/3984/1/&page=180343
🔻درسآموختههای مردم روستای الگن به مدیران کشور در حوزه منابعطبیعی و محیطزیست!🔻
🔸️جایگاه مردم در تابآوری سرزمین!
🇮🇷: @darvishnameh
📒یادداشت محمد درویش در صفحه نخست روزنامه فرهیختگان؛ ۲۴ تیرماه ۱۳۹۹۹
✍بدیهیترین اصل در پایداری نظامهای سیاسی، کیفیت رابطه بین مردم، دولت و حکومت است. هرقدر که اضلاع این مثلث از همنشینی لاجرم در کنار یکدیگر بیشتر لذت برده و بکوشند از بار همدیگر بکاهند، درمجموع بر کیفیت حکمروایی افزوده شده و از شمار و شدت بزهکاریها، تخریبها، کدورتها و فرسودگیها در همهی حوزههای اقتصادی، امنیتی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و محیطزیستی کاسته میشود. در این میان، موضوع محیطزیست شاید یکی از عیانترین شاخصهای موید حفظ سرمایه اجتماعی و کیفیت اعتماد بین مردم و حاکمیت باشد. تقریباً هیچ طرح موفق محیطزیستی در هیچ کشوری در جهان به اجرا درنیامده، مگر آنکه مردم و جامعه محلی همراهِ آن طرح بوده باشند. از تاسیس سازمان متولی منابع طبیعی کشور حدود ۱۱۰سال میگذرد. شما خواننده عزیز روزنامه وزین فرهیختگان فکر میکنید این سازمان چندهکتار بلوطکاری موفق در زاگرس را در کارنامه خویش داشته است؟ واقعیت تاسفبار آن است که حتی نمیتوانند نشانی دو هکتار جنگلکاری موفق و تابآور در زاگرس را بدهند، در حالیکه هزاران هکتار نهالکاری و بذرکاری دستکم در طول نیمقرن اخیر انجام گرفته است! چرا؟ پاسخ ساده است؛ دولت بودجه اختصاص میدهد و سازمان جنگلها میکارد و البته جامعه محلی و دامدار هم بلافاصله آنجا زراعت کرده و یا مورد تعلیف دام قرار میدهد! چرا که هرگز به صرافت توجیه جامعه محلی و جلب مشارکت ایشان پیش از شروع طرح برنیامدند. مقایسه کنید با کار ارزشمند یک جوان اهل روستای الگِن - سعید انصاریان - در سرشاخههای مارون - جنوب غربی استان کهگیلویه و بویراحمد - که توانسته بیش از هزار هکتار از زاگرس را دوباره در کمتر از دوسال تابآور کند و هزاران جوانه بلوط در آن به آفتاب سلام کرده، از گزند آتشسوزی و چرای دام و کشاورزی در زیراشکوب جنگل درامان مانده و نهفقط شاهد بازگشت شکوهمند سنجابها به جنگل بودند که مهاجرت معکوس در روستای الگن هم به وقوع پیوسته و بسیاری از جوانان دوباره به روستای اجدادی خود برگشتهاند. چگونه چنین موفقیتی رقم خورده و چه درسی برای مسوولین محیطزیست و منابعطبیعی کشور دارد؟ در واقع سعید انصاریان نخست با صبوری و درایت با اهل آبادی به گفتگوی صمیمانه و شفاف پرداخته و با ترسیم رویای الگن از آنها میخواهد تا در آفرینش این رویای سبز و پرشکوه سهم خویش را ایفا کنند. اهل آبادی به سعید اعتماد کرده، میثاقنامهای را امضاء کرده و متعهد میشوند تا پنجسال دام خود را وارد قلمرو هزارهکتاری نکنند. در این مدت، گروهی داوطلبانه مانند محیطبان و جنگلبان افتخاری از بزرگترین منطقه حفاظتشده مردمی ایران در الگن نگهبانی میکنند تا از گزند هر خطر و تجاوز و متخلفی در امان بماند. آنها به این ترتیب میخواهند در طول بیست سال آینده، بیش از دومیلیون نهال بلوط، ارژن، زالزالک، بنه و دیگر گونههای بومی را بکارند، درکنارش بافت کهن منطقه را ترمیم و بازسازی کرده و کهنسازههای الگن را به ثبت ملی کنند و بدینترتیب، هم طبیعت را تابآور ساخته و هم با تبدیل الگن به یک الگوی موفق در حوزه میراث طبیعی، فرهنگی و تاریخی، پول پایدار و معیشت قابل اعتماد ایجاد کنند. این عملکرد را با سخنان فرمانده یگان حفاظت محیطزیست کشور، #سرهنگ_محبتخانی مقایسه کنید که در واکنش به شهادت چندنفر از فعالان محیطزیستی برای مهار آتش در زاگرس گفت: آنها احساسی عمل کردند، تقصیر خودشان است و با ما هماهنگ نکرده بودند! چنین سخنان تاسفباری معلوم است که سرمایه اجتماعی را میسوزاند و از میزان اعتماد بین دولت و مردم باز هم میکاهد. کاش این درس عبرتی باشد برای مسوولین کشور که یاد بگیرند با مردم خویش چگونه گفتگو کرده و عملاً آنها را در فرآیند قدرت و تصمیمگیری مشارکت دهند.
#سعید_انصاریان
#معجزه_های_الگن
#روزنامه_فرهیختگان
https://t.me/darvishnameh/9236
🔸️جایگاه مردم در تابآوری سرزمین!
🇮🇷: @darvishnameh
📒یادداشت محمد درویش در صفحه نخست روزنامه فرهیختگان؛ ۲۴ تیرماه ۱۳۹۹۹
✍بدیهیترین اصل در پایداری نظامهای سیاسی، کیفیت رابطه بین مردم، دولت و حکومت است. هرقدر که اضلاع این مثلث از همنشینی لاجرم در کنار یکدیگر بیشتر لذت برده و بکوشند از بار همدیگر بکاهند، درمجموع بر کیفیت حکمروایی افزوده شده و از شمار و شدت بزهکاریها، تخریبها، کدورتها و فرسودگیها در همهی حوزههای اقتصادی، امنیتی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و محیطزیستی کاسته میشود. در این میان، موضوع محیطزیست شاید یکی از عیانترین شاخصهای موید حفظ سرمایه اجتماعی و کیفیت اعتماد بین مردم و حاکمیت باشد. تقریباً هیچ طرح موفق محیطزیستی در هیچ کشوری در جهان به اجرا درنیامده، مگر آنکه مردم و جامعه محلی همراهِ آن طرح بوده باشند. از تاسیس سازمان متولی منابع طبیعی کشور حدود ۱۱۰سال میگذرد. شما خواننده عزیز روزنامه وزین فرهیختگان فکر میکنید این سازمان چندهکتار بلوطکاری موفق در زاگرس را در کارنامه خویش داشته است؟ واقعیت تاسفبار آن است که حتی نمیتوانند نشانی دو هکتار جنگلکاری موفق و تابآور در زاگرس را بدهند، در حالیکه هزاران هکتار نهالکاری و بذرکاری دستکم در طول نیمقرن اخیر انجام گرفته است! چرا؟ پاسخ ساده است؛ دولت بودجه اختصاص میدهد و سازمان جنگلها میکارد و البته جامعه محلی و دامدار هم بلافاصله آنجا زراعت کرده و یا مورد تعلیف دام قرار میدهد! چرا که هرگز به صرافت توجیه جامعه محلی و جلب مشارکت ایشان پیش از شروع طرح برنیامدند. مقایسه کنید با کار ارزشمند یک جوان اهل روستای الگِن - سعید انصاریان - در سرشاخههای مارون - جنوب غربی استان کهگیلویه و بویراحمد - که توانسته بیش از هزار هکتار از زاگرس را دوباره در کمتر از دوسال تابآور کند و هزاران جوانه بلوط در آن به آفتاب سلام کرده، از گزند آتشسوزی و چرای دام و کشاورزی در زیراشکوب جنگل درامان مانده و نهفقط شاهد بازگشت شکوهمند سنجابها به جنگل بودند که مهاجرت معکوس در روستای الگن هم به وقوع پیوسته و بسیاری از جوانان دوباره به روستای اجدادی خود برگشتهاند. چگونه چنین موفقیتی رقم خورده و چه درسی برای مسوولین محیطزیست و منابعطبیعی کشور دارد؟ در واقع سعید انصاریان نخست با صبوری و درایت با اهل آبادی به گفتگوی صمیمانه و شفاف پرداخته و با ترسیم رویای الگن از آنها میخواهد تا در آفرینش این رویای سبز و پرشکوه سهم خویش را ایفا کنند. اهل آبادی به سعید اعتماد کرده، میثاقنامهای را امضاء کرده و متعهد میشوند تا پنجسال دام خود را وارد قلمرو هزارهکتاری نکنند. در این مدت، گروهی داوطلبانه مانند محیطبان و جنگلبان افتخاری از بزرگترین منطقه حفاظتشده مردمی ایران در الگن نگهبانی میکنند تا از گزند هر خطر و تجاوز و متخلفی در امان بماند. آنها به این ترتیب میخواهند در طول بیست سال آینده، بیش از دومیلیون نهال بلوط، ارژن، زالزالک، بنه و دیگر گونههای بومی را بکارند، درکنارش بافت کهن منطقه را ترمیم و بازسازی کرده و کهنسازههای الگن را به ثبت ملی کنند و بدینترتیب، هم طبیعت را تابآور ساخته و هم با تبدیل الگن به یک الگوی موفق در حوزه میراث طبیعی، فرهنگی و تاریخی، پول پایدار و معیشت قابل اعتماد ایجاد کنند. این عملکرد را با سخنان فرمانده یگان حفاظت محیطزیست کشور، #سرهنگ_محبتخانی مقایسه کنید که در واکنش به شهادت چندنفر از فعالان محیطزیستی برای مهار آتش در زاگرس گفت: آنها احساسی عمل کردند، تقصیر خودشان است و با ما هماهنگ نکرده بودند! چنین سخنان تاسفباری معلوم است که سرمایه اجتماعی را میسوزاند و از میزان اعتماد بین دولت و مردم باز هم میکاهد. کاش این درس عبرتی باشد برای مسوولین کشور که یاد بگیرند با مردم خویش چگونه گفتگو کرده و عملاً آنها را در فرآیند قدرت و تصمیمگیری مشارکت دهند.
#سعید_انصاریان
#معجزه_های_الگن
#روزنامه_فرهیختگان
https://t.me/darvishnameh/9236
Telegram
محمد درویش
🔻رمزِ احیای دوباره زاگرس در حمایت از سرمایههای اجتماعی است!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
✍در صفحه نخست روزنامه فرهیختگان امروز - ۲۴تیر ۱۳۹۹ - با مرور یک تجربه موفق در الگِن، آبادبومی کهن که دوباره معجزه مهاجرت معکوس را در قلب کهگیلویه تجربه میکند، کوشیدم تا عواقب…
🇮🇷: @darvishnameh
✍در صفحه نخست روزنامه فرهیختگان امروز - ۲۴تیر ۱۳۹۹ - با مرور یک تجربه موفق در الگِن، آبادبومی کهن که دوباره معجزه مهاجرت معکوس را در قلب کهگیلویه تجربه میکند، کوشیدم تا عواقب…
🔻بلندپروازیهای همسایه غربی علیه محیطزیست!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
✍در یادداشت یکِ امروز - ۲۸تیرماه ۱۳۹۹ - مفصل به جنایت ترکیه به بهانه آبگیری سد ایلیسو و تبعاتِ آن در حوزه محیطزیست، تاریخ، فرهنگ و تشدید مهاجرت و جریانهای خشونتطلبانه در ترکیه، عراق و ایران پرداختهام و طرح این پرسشِ ساده: چرا ما مطلقاً سکوت کردیم؟!
🔸️ این احتمالاً طولانیترین سرمقاله فرهیختگان را در نشانی زیر بخوانید و نشر دهید:
#قلم_سبز
#روزنامه_فرهیختگان
#یادداشت_یک
#سد_ایلیسو
#میانرودان
#رودخانه_دجله
#حسن_کیف
http://farhikhtegandaily.com/newspaper/3987/1/&page=180573
🇮🇷: @darvishnameh
✍در یادداشت یکِ امروز - ۲۸تیرماه ۱۳۹۹ - مفصل به جنایت ترکیه به بهانه آبگیری سد ایلیسو و تبعاتِ آن در حوزه محیطزیست، تاریخ، فرهنگ و تشدید مهاجرت و جریانهای خشونتطلبانه در ترکیه، عراق و ایران پرداختهام و طرح این پرسشِ ساده: چرا ما مطلقاً سکوت کردیم؟!
🔸️ این احتمالاً طولانیترین سرمقاله فرهیختگان را در نشانی زیر بخوانید و نشر دهید:
#قلم_سبز
#روزنامه_فرهیختگان
#یادداشت_یک
#سد_ایلیسو
#میانرودان
#رودخانه_دجله
#حسن_کیف
http://farhikhtegandaily.com/newspaper/3987/1/&page=180573
🔻آقایان متولی! کاری نکنید که ارزش معنوی وقف در نزد مردم کاهش یابد🔻
🇮🇷: @darvishnameh
✍ گفتگوی #ابوالقاسم_رحمانی، دبیر اجتماعی #روزنامه_فرهیختگان با #محمد_درویش را در نشانی زیر بخوانید:
http://farhikhtegandaily.com/newspaper/3996/16/&page=181201
#نه_به_ایرانخواری_به_بهانه_وقف
#رفع_وقف_جنگل_آقمشهد
#رفع_وقف_دماوند
#ارزش_معنوی_وقف
🇮🇷: @darvishnameh
✍ گفتگوی #ابوالقاسم_رحمانی، دبیر اجتماعی #روزنامه_فرهیختگان با #محمد_درویش را در نشانی زیر بخوانید:
http://farhikhtegandaily.com/newspaper/3996/16/&page=181201
#نه_به_ایرانخواری_به_بهانه_وقف
#رفع_وقف_جنگل_آقمشهد
#رفع_وقف_دماوند
#ارزش_معنوی_وقف
🔻آغاز دوباره نهضت افیونی سدسازی در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
✍ ستاد احیاء دریاچه ارومیه در آغاز دولت نخست حسن روحانی با وعده متوقفکردن طرحهای سدسازی، اعمال پروژه نکاشت و کاهش وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک شکل گرفت؛ بیش از یک میلیارد دلار هزینه کرد و سرانجام گام به گام از همه وعدههایی که داده بود عقب نشست!
🔸️گفتگوی امروز - ۱۷شهریور ۱۳۹۹ - #ابوالقاسم_رحمانی، دبیر اجتماعی #روزنامه_فرهیختگان با نگارنده را در نشانی زیر بخوانید تا ابعاد این دروغهای بزرگ را بهتر درک کنیم:
http://farhikhtegandaily.com/newspaper/4028/16/&page=183746
#آغاز_مرگ_دوباره_دریاچه_ارومیه
#نه_به_سدسازی_در_ارومیه
🇮🇷: @darvishnameh
✍ ستاد احیاء دریاچه ارومیه در آغاز دولت نخست حسن روحانی با وعده متوقفکردن طرحهای سدسازی، اعمال پروژه نکاشت و کاهش وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک شکل گرفت؛ بیش از یک میلیارد دلار هزینه کرد و سرانجام گام به گام از همه وعدههایی که داده بود عقب نشست!
🔸️گفتگوی امروز - ۱۷شهریور ۱۳۹۹ - #ابوالقاسم_رحمانی، دبیر اجتماعی #روزنامه_فرهیختگان با نگارنده را در نشانی زیر بخوانید تا ابعاد این دروغهای بزرگ را بهتر درک کنیم:
http://farhikhtegandaily.com/newspaper/4028/16/&page=183746
#آغاز_مرگ_دوباره_دریاچه_ارومیه
#نه_به_سدسازی_در_ارومیه