🔴وقتی شعرا هم از سدها گلایه می کنند!🔴
دوشنبه گذشته، ۱۷ خرداد؛ در جریان برگزاری همایش هوای تازه در تالار ابن سینا تهران، یکی از شعرای حاضر به نام همایون حاتمی سروده ای از خود را در مذمت سدسازی و با زبانی طنز برای حضار خواند که بسیار مورد توجه قرار گرفته و به شدت تشویق شدند. نکته جالب توجه این شعر، اشراف جناب حاتمی به تمامی بحثهای درگرفته در مورد سدهای خاکستری در ایران بود!
✅ حاتمی اشعار خود را اینگونه آغاز کرد:
چند كلمه خطاب به خودِ سدهاي سرزمينم كه برنخورد به كس ديگري:
اي سد
هلا اي تازه سد غول پيكر
مرا ديگر گذشته آب از سر
كه من كوهي بُدم سبز و سرآمد
كچل كردي و رسوايم تو اي سد
تراشيدي درخت و جنگل از بيخ
تو خنديدي به گور جد تاريخ
شفارودت مريضم كرد و پلرود
تو اي سد، اختراعت كار كي بود؟!
ز گتوندت كه كارون مي شود شور
و سيوندت بُلاغي راست چون گور
تو با آن داريان لندهورت!
به حلق چشمه ي بِل دست زورت
هزار هكتار جنگل را چپاول
تو خواهي كرد با اين سد منگل
اروميه كه چشم گربه ي ماست
دگر روحش ز تن، بيچاره برخاست
كجا رفت قاصد روزان ابري؟
نه شيري مانده و يوزي و ببري؟
تمدن ها به زير آبت هستند
ولي هي اين و آن در خوابت هستند!
چرا نامت گذارند طرح ملي
كه سود و بودجه هايت هست خيلي؟!
ضررهايت كه از سودت شده بيش
چه راهي را گرفته اي تو در پيش؟
برادر اين همه تبخير داري
رسوبات و گرفت و گير داري
مجوزها برايت عين كشك است؟
به چشم صد ده از كار تو اشك است
ترين ها را براي خود نگه دار
از اين فرق كچل خب دست بردار!
تو گيرم اندكي هم برق داري
و با برق فسيلي فرق داري
هوويت ليك اين نيروي باد است
و خورشيد هم انرژي اش زياد است
به نام توسعه، تخريب داري
بسي وعده، بسي تكذيب داري
هزار الله اكبر قد بلندي
از آن بالا به ريش ما مي خندي؟
not only پاسخي هرگز نميدي
اصلا انگار شتر ديدي نديدي
كه اين اوضاع قرمز-زرد داريم
نمكزار و غبار و گرد داريم
برو خوش باش و كُن هي آب بازي!
و ما وزوز به صحراي مجازي!
١٠ دي ١٣٩٤ خورشيدي (با افروده هاي در ارديبهشت ١٣٩٥ خورشيدي)
#همايون_حاتمي
#سدسازی
#هوای_تازه
#سد_گتوند
#شفارود
#سد_منگل
#داریان
#چشمه_بل
@darvishnameh
دوشنبه گذشته، ۱۷ خرداد؛ در جریان برگزاری همایش هوای تازه در تالار ابن سینا تهران، یکی از شعرای حاضر به نام همایون حاتمی سروده ای از خود را در مذمت سدسازی و با زبانی طنز برای حضار خواند که بسیار مورد توجه قرار گرفته و به شدت تشویق شدند. نکته جالب توجه این شعر، اشراف جناب حاتمی به تمامی بحثهای درگرفته در مورد سدهای خاکستری در ایران بود!
✅ حاتمی اشعار خود را اینگونه آغاز کرد:
چند كلمه خطاب به خودِ سدهاي سرزمينم كه برنخورد به كس ديگري:
اي سد
هلا اي تازه سد غول پيكر
مرا ديگر گذشته آب از سر
كه من كوهي بُدم سبز و سرآمد
كچل كردي و رسوايم تو اي سد
تراشيدي درخت و جنگل از بيخ
تو خنديدي به گور جد تاريخ
شفارودت مريضم كرد و پلرود
تو اي سد، اختراعت كار كي بود؟!
ز گتوندت كه كارون مي شود شور
و سيوندت بُلاغي راست چون گور
تو با آن داريان لندهورت!
به حلق چشمه ي بِل دست زورت
هزار هكتار جنگل را چپاول
تو خواهي كرد با اين سد منگل
اروميه كه چشم گربه ي ماست
دگر روحش ز تن، بيچاره برخاست
كجا رفت قاصد روزان ابري؟
نه شيري مانده و يوزي و ببري؟
تمدن ها به زير آبت هستند
ولي هي اين و آن در خوابت هستند!
چرا نامت گذارند طرح ملي
كه سود و بودجه هايت هست خيلي؟!
ضررهايت كه از سودت شده بيش
چه راهي را گرفته اي تو در پيش؟
برادر اين همه تبخير داري
رسوبات و گرفت و گير داري
مجوزها برايت عين كشك است؟
به چشم صد ده از كار تو اشك است
ترين ها را براي خود نگه دار
از اين فرق كچل خب دست بردار!
تو گيرم اندكي هم برق داري
و با برق فسيلي فرق داري
هوويت ليك اين نيروي باد است
و خورشيد هم انرژي اش زياد است
به نام توسعه، تخريب داري
بسي وعده، بسي تكذيب داري
هزار الله اكبر قد بلندي
از آن بالا به ريش ما مي خندي؟
not only پاسخي هرگز نميدي
اصلا انگار شتر ديدي نديدي
كه اين اوضاع قرمز-زرد داريم
نمكزار و غبار و گرد داريم
برو خوش باش و كُن هي آب بازي!
و ما وزوز به صحراي مجازي!
١٠ دي ١٣٩٤ خورشيدي (با افروده هاي در ارديبهشت ١٣٩٥ خورشيدي)
#همايون_حاتمي
#سدسازی
#هوای_تازه
#سد_گتوند
#شفارود
#سد_منگل
#داریان
#چشمه_بل
@darvishnameh